خاطرات و حكايتها جلد دوم

گرد آورى و تدوين : مؤ سسه فرهنگى قدر ولايت

- فهرست -


پيشگفتار
در مدت دو سه ماه آوازه اى اين مسجد در مشهد پيچيد.
ماجراى تحصن ما در بيمارستان مشهد
خاطره اى كه تا كنون كسى نگفته است .
ماجراى تحصن در دانشگاه تهران
روى خيابان افتادم و سجده كردم
شب هاى هيجان انگيز دهه ى پيروزى انقلاب
شهيد آيت الله اشرفى اصفهانى ، مظهر يك روحانىكامل
امشب مى خواهم بروم مهمانى و ممكن است ديگر برنگردم
دفاع موجب شد آنها طرح را قبول كنند
خاطره اى شادى آور روز برادرانمان را فراموش نمى كنم
هم زمين و زمان را داشتيم از دست مى داديم
از شادى گرفتن چهار قبضه خمپاره انداز در پوست نمى گنجيديم
بنى صدر بيچاره ، هيچ در مسايل جنگى وارد نبود
تلخى آن روز را من هرگز از ياد نمى برم
مبارزه ريشه دار و عميق و با ابعاد جهانى
هنگام ورود به آن مجلس نگران بوديم اما موقع خارج شدن خوشحال
متن نامه حضرت آيت الله ميلانى به حضرت آيت الله العظمى آقاى حاج آقا روح اله خمينى
چرا اين مرگ بر آمريكا را مردم ول نمى كنند
ما موافق بوديم و ليبرالها مخالف
اشغال لانه جاسوسى و گرايشهاى داخل شوراى انقلاب
پرچمدارى احياى تفكر اسلامى
مشروطه يك دام بود براى ملت نه يك نهضت انقلابى
موفق ترين چهره در تقريب دانشگاه روحانيت
مانع بزرگ در برابر حركتهاى ضد اسلامى و التقاط
گريه هاى نيمه شب و احترام عجيب به پدر
اطمينان امام به شاگرد خوب خود
معامله رضاخان با منافع اين ملت
مساءله داران با انقلاب ، حسابى دور و بر دانشگاه مى چرخند
رژيم پهلوى فاسد، وابسته ، تحميلى و بى كفايت
خصوصيت حركت دينى و ويژگيهاى امام
نفى غرب ، به معناى نفى سلطه ى غرب است
سلطه طلبى عيب فرهنگ غرب
پرورش يافته هاى دوران پهلوى و تحقير فرهنگ ملى
به پاداش آن گل ، پيشانى شما را مى بوسم
آزادى اسلامى ، آزادى غربى و تفاوتهاى اساسى آنها
نتيجه تلخ تفكر تقليدى از غرب در باب آزادى
دو گروه مخالف با مفهوم اسلامى آزادى
دهها تفسير از ليبراليسم به سفارش آمريكا
تفاوتهاى عمده ى آزادى در منطق اسلام و غرب
در اسلام آزادى ريشه الهى دارد
آزادى در اسلام با ارزشها محدود مى شود
حد آزادى در غرب فقط منافع مادى است نه مرزهاى اخلاقى
آزادى در تفكر غربى با تكليف منافات دارد
حرفى كه منشاء آن راديوهاى بيگانه است
مرز، همان مزرهاى اسلامى است
من با مسؤ ولان اتمام حجت مى كنم
مخالفين نظام ، پشت سر كسى يا جمعى پنهان مى شوند
امام دستور دادند اسراى آمريكايى را آزاد كنند.
مى خواهند اين نه گفتن را از اين ملت بگيرند.
تنها كسى كه با استاد بحث مى كرد
او را نگرفتند تا شخصيتش را خراب بكنند.
تاءسيس مدرسه و تشكيل كلاس زبان
به آلمان نمى روم مگر از من بخواهند.
رياست من چه لزومى دارد؟
خود را به روزمرگى سرگرم نمى كرد.
كسى را انتخاب كنيد كه هيچ گونه خودخواهى در وجودش نباشد.
يكدستى زدم و فهميدم او شهيد شده است .
در وجود او بدى و بد خواهى نبود.