همراه با زائران خانه خدا

محمد تقى رهبر

- ۲ -


ج ـ صدقه

كمك به مستمندان و صدقات مستحبى در همه حال; بويژه سفر كه در روايات بدان توصيه شده و آن را عامل دفع بلاها و خطرها دانسته اند. بنابر اين زائر هنگام عزيمت چيزى را بعنوان صدقه اختصاص دهد و اگر نيازمندانى در سفر ديد از دادن صدقه كوتاهى نكند.
در روايت است كه از امام صادق ـ ع ـ سؤال شد آيا در روزهايى مانند چهارشنبه مسافرت كراهت دارد؟(28) حضرت در پاسخ فرمود: «سفرت را با صدقه آغاز كن و براى رفع نگرانى خود «آية الكرسى» را بخوان»; «افتح سفرك بالصدقة و اقرأ آية الكرسى اذا بدا لك.»
در روايت ديگر از آن حضرت است كه: «تَصدّق و اخرُج أىّ يوم شئت»;(30) «صدقه بده و هر روزى كه خواستى سفر كن.»

2 ـ اخلاق مسافرت

يكى از مسائل مهم سفر انتخاب همسفر خوب و رعايت اخلاق و آداب معاشرت با همسفران است. زائر قبل از سفر بايد همسفر صالح، امين، پرهيزكار، دانا، دلسوز و خوش خلق انتخاب كند و يا در بين همسفران چنين فردى را برگزيند كه مددكار او در امور معنوى و همكار او در سفر باشد.
مردى خدمت رسول اكرم ـ ص ـ آمد و گفت: مرا توصيه اى فرماييد كه از آن بهره گيرم. حضرت توصيه هايى فرمودند كه از جمله اين بود: «اَلقِ أخاك بِوَجه منبسط»;(33) «با چهره گشاده با برادرانت برخورد كن.»
و نيز در احوالات آن حضرت آورده اند كه در يكى از سفرهايشان چنين فرمودند: «من كان يسىء الجوار فلا يصاحبن»;(34) «كسى كه در مصاحبت و مجاورت، بد عمل مى كند با ما همراه و همسفر نشود.»
زائران گرامى بايد در معاشرت با همسفران خود تا پايان سفر بردبارى، رفق، مدارا و سازش را پيشه سازند و از ناسازگارى و عصبانيت بپرهيزند و به همسفران در امور معنوى يارى رسانند. از موارد حسن خلق; تحمل كردن ناسازگارى همسفر است كه رسول خدا بدان توصيه فرموده اند:
«ما اصطحب اثنان الاّ كان اعظمهما اجراً و احبّهما الى الله أرفقهما بصاحبه.»
«هر گاه دو نفر با يكديگر همسفر شدند آن كس كه با ديگرى رفق و مدارا را پيش گيرد نزد خدا محبوب تر و پاداشش عظيم تر است.»

ب ـ احترام متقابل

همسفران در هر پايه و جايگاهى كه هستند بايد بدور از امتيازات و عناوين خاص خود، احترام يكديگر را نگهدارند و صميميت و رفاقت را پيشه كنند و در نشستن و برخاستن و سوار و پياده شدن به اتومبيل و غذا خوردن و انتخاب جا و مكان استراحت در اتاق، خيمه هاى منا و عرفات و ساير موارد، ديگران را بر خود مقدم دارند و با چشم برترى به خود ننگرند.

اميرالمؤمنين على ـ ع ـ مى فرمايد

«لا تصحبنّ فى سفر مَن لا يرى لك من الفضل عليه كما ترى له عليك»;(36) «با كسى كه براى تو احترام قائل نيست، آنگونه كه تو بدو احترام مى گذارى، در سفر مصاحبت نكن.»

ج ـ صبر و تحمل

حجاج گرامى بايد بدانند كه امكانات رفاهى سفر مانند وطن نيست، گرمى هوا، خستگى راه، پياده روى، بخصوص در منا و مشعر و بى خوابى در ايام حج، كمبود جا و ازدحام جمعيت و مشكل رساندن تداركات و ترافيك وسائل نقليه و كاستى هايى كه طبيعى اين سفر است و ساير عوامل، گاه مى شود زائر را از حال عادى خارج ساخته و صبر و حوصله او را محدود مى كند. گاه با مدير گروه، گاه با خدمه، گاه با همسفران و هم اتاقى ها به مشاجره و درشت گويى مى پردازد. احياناً برخوردهايى نامناسب رخ مى دهد. نگارنده خاطره بسيار تلخى را بياد دارد كه ذكر آن براى اعتبار و تنبّه بى تناسب نيست:
هنگام بازگشت از حج، كه زائر يك ماه تمرين عبادت و رياضت وصبر كرده و مى بايست الگوى اخلاقى و انسانيت شده باشد! در فرودگاه جده هنگام تحويل اثاثيه، نزاع احتمالى زائران بخاطر تقدم و تأخر در صف و نوبت، و فحش و ناسزاگويى يه يكديگر در برابر پليس سعودى و خدمه فرودگاه و ديگر ناظران داخلى و خارجى، چيزى جز شرمندگى در پى نخواهد داشت. حال مؤكداً خاطر نشان مى سازد كه اخلاق و حلم و بردبارى، معيار عمل و قبولى حج و درجه ايمان است، بخصوص در حج ناسزاگويى و جدال و بى ادبى جاى ندارد «فلا رَفَثَ وَلا فُسُوقَ وَلا جِدالَ فِى الْحَجِّ.»
پيامبر اكرم ـ ص ـ مى فرمايد: «أكملكم ايماناً أحسنكم اخلاقاً»; «كاملترين شما از نظر ايمان كسى است كه اخلاقش نيكوتر باشد.» بنابر اين زائر وقتى از خانه خدا برمى گردد، اگر ضعف هايى هم داشته، بايد در رفع و اصلاح آن كوشيده باشد، نه اين كه بر سر مسائل جزئى مانند سوار شدن يا تحويل اثاثيه، و نشستن در اتوبوس و غيره نوبت ديگرى را بگيرد يا اگر كسى كه به عمد يا سهو و بى توجهى نوبت او را گرفت، آنگونه عكس العمل نشان دهد و آبروريزى كند كه به نمونه آن اشاره كرديم.
متأسفانه شيطان همه جا مى كوشد صفاى معنويت را تيره كند و دام خود را بر سر راه بندگان بگستراند، لذا بايد مراقب بود كه تحريك ابليس مؤثر نيفتد و نفس اماره طغيان نكند و چهره اخلاق و ايمان لكه دار نشود. بدانيم كه رنج و مشقت در سفر حج، موجب اجر بيشتر است. در روايات آمده كه امام حسن مجتبى ـ ع ـ بيست بار پياده به حج رفتند در حاليكه مركب هايى همراه داشتند و اين را عامل افزايش اجر مى دانستند.

د ـ مروّت و جوانمردى

در روايات ما از حسن معاشرت و حفظ الغيب همسفران و رفق و مدارا، به عنوان مروت در سفر يادشده كه روايت ذيل نمونه آن است:
قال الصادق ـ ع ـ : «المروءة مُرُوءتان: مروءةٌ فى السفر و مروءة فى الحضر; ... فأما المروءة فى الحضر فتلاوة القرآن و حضور المساجد و صحبة أهل الخير و النظر فى الفقه و أما المروءة فى السفر فبذل الزاد و المزاح فى غير ما يسخط الله و قلّة الخلاف على من صحبك و ترك الرواية عليهم اذا أنت فارقتهم.»
امام صادق ـ ع ـ مى فرمايد: «مروت دو گونه است: مروت در حضر و مروت در سفر. مروت در حضر; عبارت است از: تلاوت قرآن، حضور در مساجد، همنشينى با اهل خير و نظر در فقه و مسائل فقهى. اما مروت در سفر; عبارت است از: بذل و بخشش، مزاح كردن در صورتى كه خدا را به خشم نياورد، مخالفت نكردن با همسفران، و بعد از جدايى پشت سر آنها سخن نگفتن.»

و نيز آن حضرت مى فرمايد:
«ليس من المروءة ان يحدِّث الرجل بما يلقى فى سفره من خير أو شرّ»;(40) «دور از مروّت است كه مرد (پس از جدا شدن از همسفر خود) آنچه را از نيك و بد در سفر ديده بازگو كند.»
ابن اعسم، يكى از شعراى شيعه، در شعر زيبايى ضمن بيان اخلاق سفر گويد:
وليحسن الإنسان فى حال السفر أخلاقه زيادة على الحضر
وليكثر المزح مع الصحب إذا لم يسخط الله ولم يجلب أذى
انسان بايد در سفر اخلاق خود را بيش از وطن نيكو گرداند و با همسفران بسيار مزاح كند به گونه اى كه خدا را خشمگين نسازد و كسى را آزار ندهد.
گروه همسفر، همانند اعضاى يك خانواده اند و بايد در همه احوال از راحت و رنج و رفاه و شدت، به يارى يكديگر بشتابند; بخصوص سالخوردگان و افتادگان و بيماران و ضعفا را مراعات كنند كه اين كار علاوه بر اين كه يك فضيلت اخلاقى است، اجر و ثواب دارد و ارزش حج را بالا مى برد.

پيامبر اكرم ـ ص ـ مى فرمايد

«مَن اعانَ مؤمناً مسافراً فرّج الله كربه و اجاره فى الدنيا و الآخرة من الغمّ و الهمّ و نفّس كربه العظيم يوم يعضّ الناس بأنفاسهم.»
«كسى كه مؤمن مسافرى را يارى رساند خداوند گرفتاريش را برطرف كند و در دنيا و آخرت او را در پناه خود گيرد و از غم و اندوه گرانبار روز قيامت، كه مردم را به هراس مى افكند، رهايى بخشد.»

و در خصوص بيماران مى فرمايد

«اذا كنتم فى سفر فمرض أحدكم فَاقيموا عليه ثلاثة أيّام»;«هرگاه در سفر بوديد و يكى از شما بيمار شد سه روز بخاطر او توقف كنيد.»
هر چند بهداشت و درمان زائر به عهده هيأت پزشكى است، با اين حال بيمار به تفقد و دلجويى و تقويت روحى نياز دارد و دوستان و همسفران نبايد او را تنها بگذارند، بخصوص در انجام اعمال حج كه به همكارى بيشتر نياز است و همراهان بايد توجه داشته باشند و از هر گونه مساعدت دريغ نكنند.

هـ ـ كار كردن در سفر

تداركات سفر حج سنگين است، هر چند در هر گروه خدمه ويژه عهده دار اين مسؤوليت اند اما در عين حال اگر زائر بتواند در كارها تشريك مساعى كند، بسيار پسنديده است، بخصوص آن كه برادران خدمه گاهى از تراكم كار و بى خوابى خيلى خسته مى شوند، كه كمك به آنها در كارها; نظير جمع و حمل اثاث و تميز كردن اتاق استراحت خود يا همكارى در منا و عرفات، مى تواند كمك روحى به اين برادران باشد.
در روايات به كار كردن در سفر تأكيد فراوان شده است. در عصر نبىّ اكرم ـ ص ـ گروهى همسفر شدند، پس از بازگشت از سفر، خدمت آن حضرت عرض كردند: اى رسول خدا، در اين سفر مردى بهتر از فلان شخص نديديم، او روزها روزه مى گرفت و هرگاه در منزلى فرود مى آمديم به نماز مى ايستاد و همچنان مشغول نماز بود تا وقتى كه كوچ كنيم. پيامبر فرمودند: پس چه كسى كارهاى او را انجام مى داد و اسباب آرامش و آسايش او را فراهم مى ساخت؟ پاسخ دادند: ما حوائج او را تأمين مى كرديم. در اين حال پيامبر ـ ص ـ فرمود: «كُلُّكُم افضل منه»;«همه شما بر او برترى داريد.»
هر چند در عصر پيامبر اكرم ـ ص ـ شيوه خدمات بصورت فعلى نبود و همه بايد كار مى كردند تا امور سفر سامان گيرد و آب و غذا و ديگر لوازم فراهم شود و امروز با گذشته فرق دارد، اما در عين حال با توجه به اين حديث و امثال آن، كه از فضيلت كار در سفر سخن مى گويد، به مورد است زائران در صورت لزوم در كارها تشريك مساعى كنند.
در احوالات امام چهارم، حضرت على بن الحسين ـ ع ـ نوشته اند: آن حضرت مسافرت نمى كرد مگر با همسفرانى كه او را نشناسند و با آنان شرط مى فرمود كه از خدمتگزاران آنها باشد و در حوائجشان بكوشد. يكبار با گروهى همسفر شدند كه يكى از آن گروه در خلال سفر، آن حضرت را شناخت و سراسيمه به همراهان گفت: مى دانيد اين آقا كيست؟! گفتند: نه، گفت: او على بن الحسين ـ ع ـ است. همينكه آنان چنين سخنى را شنيدند، از جاى برخاسته و بر دست و پاى آن حضرت بوسه زدند و گفتند:
اى پسر رسول خدا، مى خواستيد ما را به دوزخ افكنيد؟! اگر از دست و زبان ما خطايى سر مى زد براى هميشه هلاك مى شديم، چرا چنين كرديد و خود را معرفى ننموديد؟! امام در پاسخ فرمود: يكبار با كاروانى همسفر شدم، آنها مرا شناختند و بدليل بستگى من با پيامبر، آنقدر به من نيكى كردند كه مستحق آن نبودم، حال ترسيدم شما نيز مانند آنها عمل كنيد، لذا بهتر آن ديدم كه خود را معرفى نكنم.
اين سيره مبارك اهلبيت ـ عليهم السلام ـ است كه بايد زائر آن را مدّ نظر داشته باشد.

و ـ همراهى با همسفر

همسفر را نبايد تنها گذاشت، بويژه در سفر حج كه نياز به انس و همكارى و همگامى دارد. بنابر اين افراد جوان و آگاه كه اين سفر را قبلا طى كرده و به راه و چاه آگاهند، در رفت و آمدها و مسيرهاى پياده، بويژه منا و عرفات و مشعر كه احتمال گم شدن زائر يا بيمار شدن و سرگردانى او بسيار است و براى شخص ناوارد از نظر جسمى و روحى و انجام اعمال، مشكلاتى همراه دارد، مراقب حال همسفر بودن بسيار اهميت دارد و از پاداش و اجر اخروى برخوردار است.

امام صادق ـ ع ـ مى فرمايد

«من صحب اخاه المؤمن فى طريق فتقدمه بقدر ما يغيب عنه بصره فقد أشاط بدمه و اعان عليه.»
«كسى كه در راهى با برادر خود مصاحبت كند و او را رها ساخته و بر او سبقت گيرد تا از نظرش ناپديد شود، به ريختن خون او اقدام كرده و به نابودى اش كمك نموده است.»
حق همسفر و اهميت همراهى با او، تا بدانجاست كه آن را يكى از حقوق ويژه انسانى برشمرده كه حتى اگر همسفر غير مسلمان باشد، اين حق برقرار است.
على ـ ع ـ با مرد ذمّى همسفر شدند، ذمى پرسيد: قصد كجا داريد؟ فرمود: قصد كوفه دارم. بر سر دوراهى رسيدند.
اميرالمؤمنين ـ ع ـ به جاى اين كه طريق كوفه را بپيمايد، وى را همراهى نمود. ذمى گفت: مگر شما قصد كوفه نداشتيد؟ فرمود: چرا. عرض كرد: پس چرا به مقصد خود رهسپار نشديد و راه كوفه را نپيموديد؟ فرمود: مى دانم، ولى تكميل حق مصاحبت به اينست كه همسفر، همسفر خود را با ميل و رغبت مشايعت كند و پيامبر ما، ما را به اين امر فرمان داده است. ذمى گفت: پيامبر شما چنين فرموده؟ فرمود: آرى. ذمى گفت: پيروان اين پيامبر بخاطر همين صفات خجسته اش وى را پيروى كرده اند. گواه باشيد كه من آيين او را پذيرفتم.
و بدين ترتيب يك فرد غير مسلمان به بركت حسن معاشرت امير مؤمنان ـ ع ـ به اسلام رو آورد.
بنابه فرموده امام صادق ـ ع ـ در وصاياى لقمان حكيم به فرزندش در اخلاق و آداب سفر آمده است:
«هرگاه با جمعى سفر كردى با آنان در كار خود و كار آنان به مشورت بپرداز و در چهره آنان بسيار تبسّم كن و بر توشه راه خود كريم و بخشنده باش و چون تو را دعوت كنند اجابت نما و اگر از تو كمك خواستند يارى ده و در سه چيز بر آنان سبقت گير: «سكوت بسيار»، «نماز بسيار» و «سخاوت در زاد و مركب سوارى» خود. و چون از تو گواهى حقى خواستند، گواهى ده و چون مشورت كردند تمام توان فكرى خود را براى ارائه راه صحيح بكار گير، و چون راه پيمايند با آنان همگام شو و چون به كارى بپردازند با آنان در كار مشاركت كن و چون به صدقه يا قرض دادن اقدام كردند تو نيز بذل كن و به آنان كه از تو سالخورده ترند گوش فرا ده و هرگاه به كارى فرا خوانند و يا چيزى خواهند همكارى كن و از مخالفت بپرهيز.»

3 ـ خودسازى در سفر حج

فلسفه شرايع الهى، تربيت انسان كامل است و حج كلاس تهذيب نفس است.
هر يك از مناسك و مشاعر و طى نشيب و فرازهاى اين سفر، گامى است در جهت غناى روحى، سعه صدر و كسب فضائل اخلاقى. حج نور است كه از ظلمت ها به سوى آن بايد گريخت.
امام باقر ـ ع ـ در تفسير آيه مباركه «فَفِرُّوا اِلَى اللهِ» مى فرمايد: «من الظلمة الى الحج»;(49) «به سوى خدا بگريزيد، يعنى: از ظلمت به حج رو آوريد.»
در وصاياى امير مؤمنان ـ ع ـ است: «و ادنى ما يرجع مَنْ اَمَّهُ ان يُغفر له ما سلف»;(50) «كمترين دستاوردى كه زائر از حج مى آورد اين است كه گناهانش آمرزيده شود.» پيامبر اكرم ـ ص ـ در «خطبه غدير» كه پس از بازگشت از حجة الوداع ايراد فرمودند، به مردم چنين خطاب كردند:
«معاشر الناس! حجوا البيت بكمال الدين و التفقّه و لا تنصرفوا عن المشاهد الاّ بتوبة و إقلاع.»
«اى مردم، با دين و فقه كامل حج كنيد و از مشاهد اين سفر برنگرديد مگر با توبه و كنده شدن از گناه.»
سفر حج فرصت بسيار مناسبى است كه اگر زائر ضعف هاى اخلاقى داشت، در اين سفر به رفع آن بكوشد و در حين سفر نيز مراقب دست و زبان و چشم خود باشد و از گناه خوددارى كند. غيبت كسى را ننمايد، بيهوده نگويد، مخصوصاً چشم خود را از نظر به نامحرمان از هر ملّيت و رنگى كه باشند بپوشد. باز بودن صورت زنان در حال احرام آزمايشى است براى مردان كه چقدر تسلّط بر نفس دارند. بنابر اين در آن سرزمين پاك، برادران و خواهران جهات اخلاقى را به دقت رعايت كنند. خواهران در حفظ حجاب مسامحه نكنند. بى توجهى به حجاب و حريم اخلاق اعمال را بى ارزش كرده و سعى و تلاش را بر باد مى دهد.
در اينجا مناسب است به گفتگويى كه امام چهارم ـ ع ـ با شبلى داشتند اشاره كنيم:
امام سجاد، زين العابدين ـ ع ـ در سفر حج شبلى را ديدند وبا وى در چگونگى حج و بهره هاى تربيتى آن سخن گفتند. از اين حديث مفصل مجملى را براى اين مقال برگزيديم; كه زائر گرامى جدّاً توجه كند.
امام فرمود: «آيا وقتى به ميقات رسيدى و لباس دوخته از تن درآوردى و احرام پوشيدى، جامه گناه را كندى و جامه طاعت در بر كردى؟
آيا از ريا و نفاق و بى باكى در شبهات بدرآمدى؟
آنگاه كه محرم شدى، آيا محرمات الهى را بر خود حرام كردى؟
آيا با نيت حج، قيد و بندهاى غير خدا را از گردن برداشتى؟
آيا با نماز احرام و لبيك گفتن، قصد زيارت كردى و تقرب به خدا جستى؟
آيا با لبيك گفتن نيت كردى كه سخن از طاعت حق گويى و از گناه روزه بگيرى؟
با داخل شدن به حرم، نيت كردى كه غيبت مسلمانان را بر خود حرام كنى؟
آنگاه كه به مكه رسيدى با قلب خود نيت خدا را داشتى؟
آيا وقتى طواف كردى و اركان كعبه را لمس نمودى و به سعى پرداختى، بر آن بودى كه به سوى خدا بگريزى؟
آيا با بوسيدن حجر و توقف در مقام ابراهيم و نماز طواف، قصد آن كردى كه بر اطاعت حق، پا برجا باشى و از معصيت او بپرهيزى؟
آيا با نماز در مقام، بينى شيطان را به خاك ماليدى؟ آيا با نوشيدن آب زمزم تصميم گرفتى مطيع حق باشى و چشم از گناه فرو بندى؟
آيا با سعى صفا و مروه خود را در حال خوف و رجا ديدى؟
آيا وقتى به منا رهسپار شدى، قصد كردى كه مردم از دست و زبان و قلب تو در امان باشند؟
آيا با وقوف به عرفات با علم و عرفان حق را شناختى و دانستى كه خدا از نامه اعمال و اسرار درون تو آگاه است؟
با ورود به مشعرالحرام شعار اهل تقوا را پوشش قلب خود ساختى؟
با رمى جمره ابليس را رمى كردى؟

با تراشيدن سر پليدى را از خود طرد كردى؟
آيا با ذبح قربانى، گلوى طمع را بريدى و راه ابراهيم را پيمودى؟»
چنانكه ملاحظه مى كنيم تمام آنچه در سخن امام سجاد ـ ع ـ آمده، اخلاق و تربيت و انسان سازى است و زائر بايد اين تذكرات را از پيش بخاطر بسپارد و در طول حج آن را تمرين كند و با قلبى مصفا كه آن قلب حرم خدا شده باشد و عملى صالح و اندوخته اى براى آخرت خود آهنگ وطن كند.

4 ـ فقه معيشت در سفر

يكى از آداب سفر مسائل مربوط به هزينه و توشه راه و نوع خرج كردن و غذا خوردن است. در اين خصوص بويژه مسائل مربوط به معيشت سفر حج، رهنمودهاى جالب و ارزنده اى است، كه مواردى را در ذيل مى نگريم:

الف ـ حفظ هزينه سفر

دقت در حفظ و نگهدارى پول و هزينه راه، يكى از مسائل مهم فقه معيشت در سفر است. چه، امكانات سفر محدود است و تهى دست شدن بويژه در كشور خارجى، براى خود و همراهان كه امكانات آنان نيز محدود است، مشكلاتى را ببار مى آورد. لذا در روايات ما بدان تأكيد و توصيه شده و از حفظ هزينه سفر بعنوان پشتوانه نيرومندِ مسافر ياد شده است.
صفوان جمال گويد: خدمت امام صادق ـ ع ـ عرض كردم: من به همراه خانواده ام قصد حج دارم، پول خود را به كمر مى بندم، چه صورت دارد؟ امام در پاسخ فرمودند: بلى، پدرم مى فرمود: «من قوة المسافر حفظ نفقته»;(53) «از توانمندى مسافر اينست كه پول خود را حفظ كند.»
و در روايت ديگر است: «من فقه المسافر حفظ نفقته.»
به همين دليل است كه بستن كمربند هرچند دوخته باشد بعنوان هميان براى نگهدارى هزينه راه در حال احرام استثناء شده و اشكال ندارد. در عين حال بايد توجه داشت كه امروزه كمربند هم چندان وسيله مطمئنى نيست و گاه شده در حال ازدحام طواف يا رمى جمره با تيغ آن را پاره كرده و پول زائر را به سرقت برده اند. لذا نبايد تمام پول را همراه داشت و تنها به مقدار ضرورى بايد اكتفا كرد و بقيه را در جايى مطمئن تر نگهدارى كرد يا به مدير كاروان سپرد.

ب ـ سخاوت در سفر

يكى از توصيه هاى مربوط به معيشت سفر حج و عمره سخاوتمندى در خرج كردن است. هرچند در ساير موارد زندگى از ريخت و پاش و اسراف نهى شده اما در سفر حج و عمره به خرج كردن زياد (البته در حد معقول و مشروع و امكان) ترغيب شده است; يعنى در سفر حج و عمره بايد طبع بلند داشت و از امساك و گدامنشى پرهيز كرد.

پيامبر اكرم ـ ص ـ مى فرمايد

«ما من نفقة أحبّ الى الله عزوجل من نفقة قَصد و يُبغض الاسراف الاّ فى الحج و العمرة»;(55) «پسنديده ترين نوع خرج كردن نزد خدا اقتصاد و ميانه روى است و خدا اسرافكاران را دوست نمى دارد، مگر در حج و عمره.»

امام صادق ـ ع ـ مى فرمايد

«انّ من المروة فى السفر كثرة الزاد و طيبه و بذله لمن كان معك»;(56) «يكى از نشانه هاى جوانمردى در سفر، توشه فراوان و مطبوع برداشتن و بذل و بخشش آن به همسفران است.»

ابن اعسم در منظومه خود گويد

من شرف الانسان فى الاسفار تطييبه الزاد مع الاكثار
«از شرف آدمى در سفر اين است كه توشه مطبوع فراوان بردارد.»
وليدعُ عند الوضع للخوان من كان حاضراً من الاخوان
«و چون آنرا بر سفره نهاد برادرانى را كه حضور دارند دعوت كند.»
بديهى است كه سخاوت در سفر، در شرايط كنونى كه تهيه ارز براى زائر ايرانى گران تمام مى شود بدين معنا نيست كه با زحمت پولى تهيه كند و نابجا خرج كند و وقت خود را صرف بازار و خيابان نمايد بلكه اگر توشه راهى همراه دارد از قبيل شرينى و پسته و اشياى ديگر، از بذل و بخشش دريغ نكند و در خرج پول در موارد ضرورى مانند كرايه اتومبيل و صرف نوشابه در هواى گرم حجاز بخل نورزد و براى رفاه و سلامت خود بيش از ريال سعودى ارزش قائل شود! گاه ديده شده كه زائر براى اينكه يك ريال يا دو ريال كرايه اتوبوس ندهد راه درازى را پياده پيموده و بيمار شده كه اين بخل و امساك بسيار ناپسند است.

ج ـ همگون بودن معيشت

يكى از آداب معيشت سفر اين است كه مسافر با كسانى هم خرج و هم غذا شود كه در سطح او باشند. چه، در غير اين صورت براى او و همسفرانش مشكلات اخلاقى بوجود مى آيد و به عزّت و كرامت وى لطمه مى خورد و صفاى جمع به تيرگى مى گرايد.

امام صادق ـ ع ـ فرمود

«يكره للرجل ان يصحب من يتفضل عليه»; «براى آدمى ناپسند است با كسانى همسفر شود كه بر او برترى دارند.» و نيز فرمود: «اصحب مثلك»;(58) «تو با مانند خود همسفر شو.»
ابوبصير گويد: خدمت امام صادق ـ ع ـ عرض كردم: گاه مى شود كه شخصى با گروهى مرفّه همسفر مى شود در حالى كه توان مالى او به پايه آنها نمى رسد، آنگاه آنها توشه و خوراك خود را مى آورند و او مانند آن را ندارد كه بر سر سفره بگذارد. حضرت فرمود:
«ما احبّ ان يذل نفسه ليخرج مع من هو مثله»;(59) «من دوست ندارم كه او خود را خوار كند، او بايد با همطراز خود همسفر شود.»
يكى از ويژگى هاى حج در حال حاضر براى ايرانيان همگون بودن معيشت است. مسكن، پذيرايى، وسيله نقليه و ساير تداركات با يك نظام هماهنگ و مساوى و براى كليّه زائران فراهم است و خوشبختانه هيچگونه تبعيضى در تقسيم امكانات وجود ندارد. همه بر سر يك سفره مى نشينند و يكنوع غذا مى خورند و در همه موارد يكسانند.

د ـ غذا خوردن گروهى

از آداب و سنن سفر، غذا خوردن گروهى است. پيامبر اكرم ـ ص ـ مى فرمايد:
«من السنة اذا خرج القوم فى سفر أن يخرجوا نفقتهم فان ذلك أطيب لأنفسهم و أحسن لأخلاقهم»;(60) «يكى از سنت هاى سفر اين است كه هرگاه گروهى به سفر مى روند، توشه خود را بياورند كه اين بيشتر بر دلهايشان مى نشيند و در حسن اخلاقشان تأثير بيشترى دارد.»
در روايت ديگر آمده: از سنت سفر اين است كه هرگاه گروهى با يكديگر همسفر شدند همگى خوردنى هاى خود را بياورند و از آن به يكديگر بدهند كه لذت و لطف بيشترى دارد.

هـ ـ سوغات سفر

از آداب سفر هديه آوردن براى نزديكان است. هرچند سفر حج و عمره يك سفر معنوى است و بهترين سوغات اين سفر طهارت روح براى خود و دعا و زيارت نيابت براى مسلمين است، اما در عين حال پسنديده است كه مسافر حج نيز به قدر ممكن و معقول، براى خانواده خود سوغات بياورد. امام صادق ـ ع ـ مى فرمايد:
«اذا سافر أحدكم فقدم من سفره فليأت أهله بما تيسّر ولو بحجر»;(62) «هرگاه يكى از شما به سفر رفت در بازگشت به وطن به اندازه اى كه ممكن است هديه اى بياورد هرچند قطعه سنگى باشد.»
البته توجه به اين نكته ضرورى است كه نبايد خريد سوغات بشكلى باشد كه زائر از بهره هاى معنوى حج محروم شود و بجاى عبادت در بازارها پرسه زند.

و ـ بازگشت مسافر

از جمله آداب حج، مربوط به بازگشت مسافر است. همچنانكه پسنديده است زائر قبل از عزيمت به ديگران اعلام كند و خداحافظى نمايد، در بازگشت او نيز حق زائر است كه ديگران به ديدار او بيايند. پيامبر اكرم مى فرمايد:
«حق المسلم على المسلم اذا أراد سفراً أن يعلم اخوانه و حق على اخوانه اذا قدم أن يأتوه.»
«هرگاه مسلمانى قصد سفر دارد شايسته است برادرانش را مطّلع سازد و بر برادران مسلمان اوست كه چون از سفر بازگردد به ديدنش بيايند.»
بديهى است كه در سفر حج و عمره، اين ديدار پاداش و ارزش معنوى دارد و از فضيلت بسيار برخوردار است.

امام باقر ـ ع ـ مى فرمايد

«وقّروا الحاج و المعتمر فانّ ذلك واجب عليكم»;(64) «زائران حج و عمره را احترام كنيد كه اين بر شما واجب است.»
و امام صادق ـ ع ـ به ديدار و مصافحه و معانقه با حجاج بيت الله توصيه فرموده اند:
«من عانق حاجاً بغبار كان كأنّما استلم الحجر»;(65) «هر كس با حج كننده اى كه از گرد راه مى رسد معانقه كند گويى حجرالاسود را استلام نموده است.»
و نيز امام صادق ـ ع ـ از جد بزرگوار خود حضرت سيد الساجدين ـ ع ـ نقل فرموده كه:
«بادروا بالسلام على الحاج و المعتمر و مصافحتهم من قبل أن تخالطهم الذنوب»;(66) «بر زائر حج و عمره در سلام سبقت گيريد و مصافحه كنيد پيش از آن كه به گناه آلوده شوند.»
از اين روايات چنين استفاده مى شود كه زائر حرمين شريفين در پيشگاه خداوند مقام و منزلتى دارد; چرا كه مهمان خدا بوده و يك سفر معنوى پيموده و با بذل مال و رنج تن و بى خوابى، رهتوشه معنوى تحصيل كرده است و لذا زيارت و مصافحه و ديدار و سلام بر او حقى است بر گردن ديگران. و او نيز اين قدر و منزلت را بايد بشناسد. ديدار زائر خانه خدا با همان گرد و غبار بمثابه زيارت و استلام حجرالاسود و مشاركت در ثواب حجّ اوست.
و زائر نبايد اين حالت معنوى را از دست بدهد و همچنين در بازگشت از سفر، صورتى را كه به خانه كعبه تبرك شده و گرد منا و عرفات و بقيع را با خود دارد و ديگران مى خواهند بدان تبرك جويند بتراشد و از سيماى زائر بيت الله خارج سازد. چه، ره آورد واقعى اين سفر، همانا منور شدن به نور ايمان و اتصاف به سيرت و صورت صالحين است.

امام صادق ـ ع ـ مى فرمايد

«الحاج لا يزال عليه نور الحج ما لم يذنب»;(68) «حج كننده همواره نور حج را با خود دارد، مادامى كه به گناه آلوده نشده باشد.»

5 ـ مقررات و شؤونات حج

فريضه حج عبادتي نيست كه به صورت فردي و دور از چشم ديگران انجام گيرد بلكه به صورت جمعي انجام مي پذيرد و از محدوده « فرد » فراتر رفته ، به « جمع » ره مي سپرد و مرزها را پشت سر گذاشته به جهان خارج سرايت مي كند و از اينرو آثار آن در صحنه بين المللي بازتاب گسترده دارد . و عملكرد زائران مورد تجزيه و تحليل دوستان و دشمنان قرار مي گيرد ، از يك سو ضوابط خاص و مقررات مربوط به اين سفر گروهي ، دقت و توجه به نظم و انضباط و حسن همكاري زائر را با مسؤولين امور حج و هماهنگي با كاروان و همسفران را مي طلبد تا در سايه اين همكاري امر حج سامان گيرد و مشكلي بوجود نيايد . و از سوي ديگر در شرايط حساس كنوني ، زائران ايراني به عنوان نمايندگان و سفيران جمهوري اسلامي ، مسؤوليت خطيري بر عهده دارند كه اگر در حسن انجام آن بكوشند ، نقش مؤثري در ارائه چهره زيبا از اسلام و فرهنگ شيعه و انقلاب اسلامي و نظام و كشور و ملت ما خواهد داشت و اگر خداي نخواسته بي توجهي شود و كاري نامناسب و حركتي دور از شؤونات صورت پذيرد ، اثرات نامطلوب آن در افكار عمومي جهاني نامطلوب خواهد بود . با توجه به نكات فوق ، آشنايي زائر ايراني به وظايف خود در حضور مليت ها و مذاهب مختلف بصورت جدي تر مطرح مي شود و بايد به مقررات و شؤونات اين سفر توجه داشته و در حسن انجامش بكوشد .

علاوه بر اين ، سفر حج با همه جاذبه هايي كه دارد از پاره اي مشكلات نيز خالي نيست . ازدحام جمعيت ، عدم آشنايي به زبان ، نامأنوس بودن محيط و . . . اهميت اعمال حج ، براي افراد ناآگاه و تازهوارد بويژه سالخوردگان و افراد بي سواد ، احتمال پيش آمدهايي چون : گم شدن پول يا اثاثيه و يا مدارك ، جدا افتادن از گروه و سرگرداني و بيماري و اختلال در انجام بموقع اعمال را دارد . با توجه به نكات فوق لازم ديديم در اينجا به پاره اي از تذكرات ضروري بپردازيم كه زائران گرامي بخوانند و يا ديگران براي آنان توضيح دهند و بكار بندند :

1 ـ قبل از سفر حتماً در جلسات آموزشي و توجيهي شركت كنيد و علاوه بر فراگيري احكام و مسائل ، به آنچه توسط مدير گروه و روحاني در رابطه با شؤونات و مقررات تذكر داده مي شود توجه كنيد . همكاري شما در طول سفر و پرهيز از تكروي ، مي تواند مسؤولان سازمان حج و زيارت و هيأت پزشكي و مدير و روحاني گروه را در حسن انجام وظائف ياري رساند .

2 ـ به تاريخ حركت و ساعت پرواز هواپيما و حركت و توقف اتوبوس ها در طي سفر ، مقرّرات گمرك داخل و خارج ، توصيه هاي پزشكي ، تزريق واكسن ، ساعات غذا ، نگهداري پول و ساير موارد توجه كنيد و از آنچه به شما اعلام مي شود تخلف ننماييد .

3 ـ سه ساعت قبل از حركت جهت انجام تشريفات گمركي در فرودگاه حضور بهم رسانيد .

4 ـ از همراه آوردن اشياي قاچاق و ارز غير مجاز و حمل زعفران و پسته و انگشتر و تسبيح و امثال آن جهت فروش در كشور سعودي بطور جدّي خودداري كنيد .

5 ـ به فرودگاه جدّه كه مي رسيد ، با مأمورين سعودي مؤدب برخورد كنيد و تا انجام تشريفات گمركي و رواديد ، نظم ، نوبت و آرامش را حفظ كنيد ، و برادران و خواهران جدا از يكديگر بدون عجله و هياهو و هجوم ، منتظر باشند تا سالن فرودگاه را ترك كنند .

6 ـ در محوطه فرودگاه جده ، محلي براي استراحت چند ساعته شما آماده شده كه تا آماده شدن وسيله حركت در آنجا خواهيد بود ، با رعايت شرايط ، نماز اول وقت را به جماعت بخوانيد و مراقب پول و بليط و گذرنامه و اشياي ديگر خود باشيد و اگر عازم جحفه بوديد احرام و لوازم ضروري را در يك ساك كوچك همراه داشته باشيد .