شهابُ الحكمة

شيخ شرف الدين يحيى المفتى البحرانى

- ۸ -


- براى روزه گرفتن با خوردن سحرى كمك بگيريد.
تعليق :
قال رسول الله (صلى الله عليه و آله ): تسحروا فان السحور بركة .(277)
رسول گرامى فرمود: سحرى بخوريد، زيرا سحرى بركت و فزونى است .
قال الصادق (عليه السلام ): تسحروا، ولو بشربة من مآء.(278)
فرمود: سحرى بخوريد، اگر چه با نوشيدن يك جرعه آب باشد.
و قال : ان الله و ملائكته يصلون على المتسحرين والمستغفرين بالاءسحار.(279)
بدرستى كه خداى تعالى و فرشتگانش بر سحرى خوردندگان ، و بر كسانى كه هنگام سحر استغفار مى كنند صلوات مى فرستند.
251 - اءقيلوا، فان الشيطان لا يقيل .
- در نيمه روز بخوابيد كه شيطان در نيمه روز نمى خوابد.
تعليق :
در هر دو نسخه (اقيلوا) با همزه اول شروع شده كه بمعناى فسخ كردن و در گذشتن از گناه است . و (قيلوا) بدون همزه بمعناى (خواب قيلوله ) خوابيدن وسط روز است . ظاهرا تصحيف شده است ، همان (قيلو) صحيح است ، چنانكه در (الفقيه 1/53: قيلوا فان الشيطان لا يقيل ) و در (وسائل 6/501): قيلوا فان الشياطين لا تقيل آمده است .
عربى صحرانشين به محضر پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله ) آمد و عرض ‍ كرد: اى رسول خدا؛ من حفظ و يادگيرى خوبى داشتم ، و حالا فراموشكار شده ام . فرمود: آيا تو قبلا وسط روز مى خوابيدى و آن را ترك نمودى ؟ عرض كرد: بلى ، فرمود: پس به همان حال برگرد، و (وسط روز بخواب ) او اين كار را كرد و حافظه و يادگيرى او به (حال اول ) برگشت .(280)
252 - اكفتوا صبيانكم اول الليل ، فان للشيطان خطفة و انتشارا.(281)
- كودكان خود را اول شب بسوى خود فراخوانيد (و دور خود جمع كنيد) زيرا شيطان ، ربايندگى و تردستى دارد، و پراكننده است .
253 - ان كان الشؤ م فى شيى ء، ففى لسان المراءة .
- اگر شوم بدون (نحوست و بديمنى ) در چيزى باشد، آن در زبان زن است .
254 - اسكتوا عما سكت الله عنه .
- خاموش باشيد و سكوت كنيد درباره آنچه خدايتعالى آن را مسكوت گذاشته است .
255 - اياكم و خضراء الدمن ، (قيل يا رسول الله (صلى الله عليه و آله ) و ما خضراء الدمن ؟ فقال : المراءة الحسناء فى منبت السوء.(282))
- از سبزه مزبله بپرهيزيد. گفتند: سبزه مزبله چيست ، فرمود: زن زيبا پرورش ‍ يافته در خانواده بد و بى بند و بار.
256 - افضل الاعمال ، انتظار الفرج .
- بهترين كارها انتظار فرج و گشايش است .
257 - اياكم والمثلة ولو بالكلب العقور.
- از مُثله كردن (بريدن گوش و بينى ) خوددارى كنيد اگر چه سگ گزنده باشد.
258 - احفظ ما بين لحييك و رجليك .
- دهان و فرج خود را نگهدار.
259 - اقرب ما يكون العبد من الله اذا كان ساجدا.
- نزديكترين حالى كه بنده به خدا نزديك مى شود هنگامى است كه در حال سجده باشد.
260 - انا مدينة العلم ، و على بابها.
- من شهر علم هستم و على درِ آن شهر است .
261 - ان الله يستحيى من ذى الشيبة المسلم اءن يعذبه .
خدايتعالى حيا مى كند (خوش ندارد) كه مسلمان سالخورده را عذاب كند.
تعليق :
عن ابى عبدالله (عليه السلام ): ان الله ليكرم اءبناء السبعين و يستحيى من ابناء الثمانين ، اءن يعذبهم .(283)
بدرستى كه خداى تعالى هفتاد سالگان را گرامى مى دارد، و حيا مى كند از هشتاد سالگان كه آنها را عذاب كند.
قال رسول الله (صلى الله عليه و آله ): ان الله ينظر فى وجه الشيخ المومن صباحا و مساء، فيقول : يا عبدى ؛ كبر سنك ، و رق عظمك ، ورق جلدك ، و قرب اجلك ، وحان قدومك على ، فاستح منى ، فانا استحى من شيبك ، اءن اءعذبك بالنار.(284)
فرمود: بدرستى كه خدايتعالى ، هنگام صبح و شام ، به روى شخص مومن سالخورده نگاه مى كند و مى فرمايد: اى بنده من سن و سال تو زياد شده ، و استخوانت پوك گشته ، و پوست تو شل و نازك شده ، و اجل و مرگ تو نزديك شده ، و بزودى پيش من وارد مى شوى ، پس حسا كن از من ، من از پيرى تو حيا مى كنم كه با آتش دوزخ عذابت نمايم .
كرم بين و لطف خداوندگار   گنه بنده كرده است او شرمسار
262 - ان الله يحاسب الخلائق كلهم كمقدار، لمح البصر.
- خداوند، در يك چشم بهم زدن ، به حساب تمام مخلوقات رسيدگى مى كند.
263 - اذا صمت ، فليصم سمعك و بصرك و لسانك .(285)
- هرگاه روزه گرفتى ، از شنيدن و نگاه كردن و گفتن (حرام ) نيز امساك كن .
264 - ان لكل نبى ذرية ، ينسبون الى اءبيهم ، الا اولاد فاطمة ، فانى انا ابوهم .
- هر پيامبرى اولاد و ذريه اى دارد (كه ) به پدرشان نسبت داده مى شوند به جز اولاد فاطمه كه من پدرشان هستم .
تعليق :
قال النبى (صلى الله عليه و آله ): ان الله عزوجل ، جعل ذرية كل نبى من صلبه خاصة ، و جعل ذريتى من صلب على بن اءبيطالب ، ان كل بنى بنت ينسبون الى اءبيهم ، الا اولاد فاطمة ، فانى انا اءبوهم .(286)
بدرستى كه خداى عزوجل نسل هر پيامبرى را فقط در صلب خودش قرار داد، و نسل مرا در صلب على بن ابيطالب قرار داد.
بدرستى كه فرزند هر دخترى را به پدر آن فرزند نسبت مى دهند به جز فرزندان فاطمه ، كه من پدر ايشان هستم .
قال رسول الله (صلى الله عليه و آله ):... و كل بنى انثى عصبتم لاءبيهم ما خلا بنى فاطمة ، فانى انا اءبوهم ، و انا عصبتهم .(287)
رسول اكرم فرمود: همه فرزندان زن ، خويشان و عصبه پدرشان هستند، به جز فرزندان فاطمه كه من پدرشان و عَصَبَة آنها هستم .
قال (صلى الله عليه و آله ): من فصل بينى و بين آلى بعلى ، لم يشم رايحة الجنة ، و ان ريحها ليوجد من خمسمائة عام .(288)
هر كس بين من و آل و خاندانم با على فاصله بياندازد، عطر و بوى بهشت را استشمام نمى كند، در حالى كه بوى آن از پانصد سال راه احساس ‍ مى شود.
عن النبى (صلى الله عليه و آله ) اته قال : لا تفرقوا بينى و بين آلى بعلى .(289)
بين من و آل من با على جدايى نياندازيد.
آيه مباهله نيز بر اولاد پيامبر بودن حسن و حسين (عليهما السلام ) گواهى مى دهد: ... فقل تعالوا ندع اءبنائنا و اءبنائكم و نسائنا و نسائكم و اءنفسنا و اءنفسكم ، ثم نبتهل ، فنجعل لعنت الله على الكاذبين .(290)
بگو بياييد تا فرزندان ما و فرزندان شما و زنان ما و زنان شما و نفس هاى خود ما و نفس هاى شما را فرا خوانيم سپس مباهله كنيم (در حق يكديگر نفرين نماييم ) تا لعنت خدا را بر هر طرف كه دروغگو باشد وارد سازيم .
مورخين و مفسرين و محدثين اتفاق نظر دارند كه : رسول اكرم (صلى الله عليه و آله ) براى مباهله با نصرى جز على و فاطمه و حسنين عليهم السلام كس ديگرى را حاضر نفرمودند، يعنى براى مباهله تنها به على كه مصداق ((انفسنا)) بود، و به حسن و حسين كه مصداق ((ابنائنا)) محسوب مى شدند، و به فاطمه كه مصداق ((نسائنا)) بود اكتفا فرمودند و امتثال امر الهى را هم به آن وسيله انجام دادند.
265 - اذا عملت سيئة ، فاعمل تحتها حسنة تمحوها.(291)
- هرگاه كردار زشتى از تو سر زد، به دنبال آن كار نيكى انجام بده ، تا آن را محو و پاك كند.
تعليق :
عن ابى عبدالله (عليه السلام ) قال لى : يا ابا النعمان لا يغرنك الناس من نفسك ، فان الاءمر يصل اليك دونهم ، و لا تفطع نهارك بكذا و كذا، فان معك من يحصى عليك ، و اءحسن ، فانى لم اءر، اءشد طلبا، و لا اءسرع دركا، من حسنة ، محدثة لذنب قديم . ان الله عزوجل يقول : ان الحسنات يذهبن السيئات ، ذلك ذكرى للذاكرين .(292)
راوى گويد كه امام صادق (عليه السلام ) به من فرمود، اى ابا نعمان مردم تو را به خودت مغرور نكنند (يعنى : فريب ستايش و مدح ديگران را مخور، سود و زيان ) كار بخودت خواهد پيوست ، نه به مردم ديگر.
لحظات روز خود را به چنين و چنان (بيهوده ) سپرى و تلف مكن ، زيرا كسى كه حساب كار تو را دارد همراه تو است ، و نيكى كن ، زيرا كه من براى (جبران ) گناه گذشته چيزى بهتر و سريعتر از انجام كار نيك جديد سراغ ندارم .
خداى متعال مى فرمايد: (براستى كه كردار نيك گناهان را از بين مى برد. اين پند و يادآورى است بر يادآوران و پند گيرندگان .)
266 - ان للقلوب صداء كصداء النحاس ، فاجلوها بالاستغفار.
- دلها زنگ مى زنند مانند زنگ زدن مس ، پس آن را با استغفار كردن پاك كنيد.
267 - ان سين بلال عندالله شين .(293)
- بدرستى كه سين بلال در پيشگاه خداى تعالى شين بحساب آيد.(294)
268 - اءفضل الصلوات عندالله صلوة المغرب ، لم يحطها عن مقيم و لا مسافر، فتح الله بها صلوة الليل و ختم بها صلوة النهار.
- بهترين نمازها پيش خداى تعالى نماز مغرب است كه (تعداد ركعات آن را) نه از مقيم و نه از مسافر، قصر و كم نكرده است ، خدايتعالى ، با آن ، نماز شب را آغاز، و نماز روز را پايان مى دهد.
269 - ان لاية الكرسى لسانا و شفتين ، تقدس الملك عند ساق
العرش .

- بدرستى كه آية الكرسى يك زبان و دو لب دارد، كه نزد ساق عرش ، خداوند را تقديس و تسبيح گويد.
270 - اءطيب ما اءكل الرجل من كسبه ، و ان ولده من كسبه .
- پاكيزه ترين روزى كه مرد مى خورد آنست كه از كسب و (دسترنج ) خود باشد و فرزند او از جمله كسب اوست .
تعليق :
و عنه (صلى الله عليه و آله ) انه قال : اءطيب ما ياءكل المومن من كسبه ، و ان ولده من كسبه .(295)
پاكترين و گواراترين روزى مومن آنست كه از كسب (و دسترنج ) خود بدست آورد، و فرزند او از جمله كسب اوست .
عن النبى (صلى الله عليه و آله ): ولد الرجل من كسبه ، من اءطيب كسبه ، فكلوا من اءموالهم .(296)
فرزند مرد از جمله كسب او، و از نيكوترين و گواراترين كسب او است . از اموال فرزندانتان بخوريد.
در عيون اخبار الرضا، در پاسخ حضرت رضا (عليه السلام ) به پرسشهاى محمد بن سنان در علل بعضى از احكام آمده : و علة تحليل مال الولد لوالده بغير اذنه ...(297)
مال فرزند بر پدر حلال است بدون اجازه او، ولى بر فرزند بدون اجازه از مال پدر حلال نيست ، زيرا فرزند براى پدر است بموجب كلام خداى تعالى : يهب لمن يشاء اناثا، و يهب لمن يشاء الذكور(298)
به هر كه خواهد فرزند دختر و به هر كه خواهد فرزند پسر مى بخشد. و او عهده دار هزينه زندگى فرزندش است ، چه صغير باشد، چه بالغ ، و به پدر نسبت داده مى شود، بنا به كلام خداى تعالى : ادعوهم لابائهم هو اءقسط عند الله (299) ايشان را بپدرشان بخوانيد كه آن بهتر است نزد خدا و فرمايش پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله ): اءنت و مالك لاءبيك تو و مال تو براى پدرت مى باشيد. و مادر نمى تواند از مال فرزندش بردارد، مگر با اجازه فرزندش و يا با اجازه پدرش ، زيرا نفقه فرزند به عهده پدر است و به عهده مادر نيست .
... قلت لاءبى عبدالله (صلى الله عليه و آله ): ما يحل للرجل من مال ولده ؟ فقال : قوته بغير سرف اذا اضطر اليه .(300)
راوى مى گويد: به ابى عبدالله (عليه السلام ) گفتم : براى مرد چه چيز از مال پسرش حلال است ؟ فرمود: هزينه معاشش بدون زياده روى ، هرگاه محتاج بر او باشد.
... عن ابى جعفر (عليه السلام )، ساءلته عن الرجل يحتاج الى مال ابنه ؟ قال : ياءكل منه ما شاء من غير سرف ، و قال فى كتاب على (عليه السلام ): ان الولد لا ياءخذ من مال والده شيئا الا باذنه والوالد ياءخذ من مال ابنه ما شاء...(301)
راوى مى گويد: از ابى جعفر (عليه السلام ) درباره مردى كه محتاج به مال پسرش باشد پرسيدم ؟ فرمود: هر چه از آن بخواهد مى خورد بدون زياده روى و اسراف ، و فرمود: در كتاب على (عليه السلام ) است كه : فرزند از مال پدرش چيزى برنمى دارد مگر با اجازه او، و پدر از مال پسر هر چه خواست بر مى دارد.
271 - اذا راءيت الله يعطى على المعاصى ، فذاك استدراج .
- هرگاه ديدى كه على رغم گناهان خداوند عطا مى كند (بدانكه ) آن استدراج است (يعنى : مرحله به مرحله به بدبختى نزديك گردانيدن .)
تعليق :
كلام خداى تعالى : والذين كذبوا باياتنا سنستدرجهم من حيث لايعلمون و اءملى لهم ان كيدى متين .(302)
يعنى : و آنانكه آيات ما را دورغ پنداشتند، بزودى و بتدريج ايشان را به هلاكت نزديك سازيم بطوريكه نمى فهمند. و مهلت مى دهيم ايشان را، بدرستيكه مجازات من سخت و استوار است .
قال على (عليه السلام ): يابن آدم اذا راءيت ربك سبحانه يتابع عليك نعمه و اءنت تعصيه فاءحذره .(303)
اى فرزند آدم هرگاه ديدى كه پروردگار سبحان ، پى در پى بر تو نعمت مى رساند، در حاليكه تو بخدا معصيت و نافرمانى ميكنى ، پس آنكه از او بيمناك باش .
و قال ايضا فى خطبته : فما ينجو من الموت من يخافه ، و لا يعطى البقاء من اءحبه ، و من جرى فى عنان اءمله عثر به اءجله ، و اذا كنت فى ادبار والموت فى اقبال ، فما اءسرع الملتقى ، اءلحذر اءلحذر! فوالله لقد ستر حتى كانه غفر.(304)
فرمود: از مرگ ترسيدن كسى را از آن نجات نمى دهد، و با دوست داشتن زندگى جاويد، كسى آن را بدست نمى آورد، و هر كس دنبال آرزوى خود رفت ، رسيدن مرگ و اجل او را ناكام ساخت . وقتى كه تو دارى دنيا را پشت سر مى گذارى مرگ (نيز) دارد به سوى تو مى آيد، پس هر چه زود بهم مى رسيد، آماده باش و بيدار شو و بترس (از خدا و گناه كردن و استدراج ) سوگند بخدا تا آن اندازه (گناهانتان را) پرده كشيد (و از عقوبت آن در دنيا عجله نكرد) كه گويا آنها را بخشيده است .
قال ابو عبدالله (عليه السلام ): اذا اءراد الله عزوجل بعبد خيرا، فاءذنب ذنبا تبعه بنقمة و يذكره الاستغفار. و اذا اءراد الله بعبد شرا، فاءذنب ذنبا تبعه بنعمة لينسيه الاستغفار، و يتمادى به ، و هو قول الله عزوجل : سنستدرجهم من حيث لا يعلمون (305) بالنعم عندالمغاصى .(306)
زمانى كه خداى عزوجل بر بنده اى خوبى خواست ، هرگاه مرتكب گناهى شد بدنبال آن ، عقوبتى به او مى رساند و استغفار و آمرزش خواهى را به يادش آورد. و اگر از بنده اى (ناراضى بود) و بدى او را خواست ، هرگاه گناهى كرد به دنبال آن ناز و نعمتى به او مى دهد، تا اينكه استغفار و توبه را فراموش مى كند و به گناه ادامه مى دهد.
چنانكه فرموده است : (بزودى آنها را به تدريج به عذاب نزديك مى كنيم از جايى كه نمى دانند) با دادن نعمت هنگام معصيت .
272 - ابدء بمن تعول .
- از خانواده خود شروع كن .
تعليق :
يعنى : اگر چيزى دارى و خانواده تو به آن احتياج دارند، نخست احتياجات آنان را تامين كن .
قال رسول الله (صلى الله عليه و آله ) فى وصيته لعلى (عليه السلام ):... يا على ؛ لا صدقة و ذو رحم محتاج .(307)
يعنى : اگر از ارحام تو محتاج باشند، صدقه دادن به ديگران جايز نيست .
273 - اذا وضع السيف فى اءمتى ، لم يرفع عنها الى يوم القيمة .
- هرگاه شمشير در ميان امت من قرار گرفت ، تا روز قيامت از آنها دور نخواهد شد.
تعليق :
... و انما اءخاف على اءمتى الاءئمة المضلين و اذا وقع عليهم السيف لم يرفع الى يوم القيامة ...(308)
بر امتم از سران گمراه كننده مى ترسم و هرگاه شمشير در بين آنها قرار گيرد تا روز قيامت برداشته نمى شود...
274 - ان الشرك اءخفى من دبيب النمل على صفواة سوداء فى ليلة ظلماء.(309)
- بدرستى كه شرك ، پنهان تر است از نرم رفتن مورچه در روى سنگ سياه و سخت و صاف در شب تاريك .
تعليق :
قال ابو عبدالله (عليه السلام ): ان الشرك اءخفى من دبيب النمل ، و قال : منه تحويل الخاتم ليذكر الحاجة و شبه هذا.(310)
فرمود: بدرستى كه شرك پنهان تر از نرم رفتن مورچه است ، و فرمود: از آن جمله است برگرداندن انگشتر براى يادآوردن حاجت و نياز و امثال آن .
عن ابى عبدالله (عليه السلام ) قال : انه سئل عن قول النبى (صلى الله عليه و آله ): ان الشرك اءخفى من دبيب النمل على صفاة سوداء فى ليلة الظلماء؟ فقال : كان المومنون يسبون ما يعبد المشركون من دون الله و كان المشركون يسبون ما يعبد المومنون فنهى الله المومنين عن سب آلهتهم لكيلا يسب الكفار اله المومنون فيكون المومنون قد اءشركوا بالله من حيث لا يعلمون . فقال : و لا تسبوا الذين يدعون من دون الله فيسبوا الله عدوا بغير علم .(311)
از ابى عبدالله (عليه السلام ) پرسيدند از قول پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله ) كه فرمود: شرك پنهان تر است از نرم رفتن مورچه بر روى سنگ صاف و سياه در شب تاريك ؟ فرمود: (مومنان بت هاى مشركان را دشنام مى دادند و (در مقابل ) مشركان نيز معبود مومنان را دشنام مى دادند. خداى عزوجل مومنان را از دشنام دادن بت هاى آنهان نهى فرمود. تا كافران خداى مومنان را دشنام ندهند و آنگاه مومنان ناخودآگاه با اين كار خود (با دشنام دادن بتها) بخدا شرك آورده باشند در حالى كه نمى دانند) فلذا فرمود: (و دشنام ندهيد كسانى را كه غير خدا را مى خوانند، تا آنان (نيز) خدا را با دشمنى و از روى نادانى دشنام دهند.)
عن شداد بن اوس ، قال : دخلت على رسول الله (صلى الله عليه و آله ) فراءيت فى وجهه ما ساءنى ، فقلت : ما الذى اءرى بك ؟ فقال : اءخاف على اءمتى الشرك ، فقلت : اءيشركون من بعدك ؟ فقال : اءما انهم لا يعبدون شمسا و لا قمرا، و لا وثنا، و لا حجرا، ولكنهم يراؤ ن باءعمالهم والرياء هو الشرك فمن كان يرجوا لقاء ربه فليعمل عملا صالحا و لا يشرك بعبادة ربه اءحدا.(312)
شدادبن اوس گفت : محضر رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) وارد شدم ، آنگاه در سيماى آنحضرت حالتى ديدم كه مرا ناراحت كرد، عرض كردم اين چه حالت است كه در شما مى بينم ؟ فرمود: از شرك امتم بيمناكم . عرض ‍ كردم : آيا بعد از شما مشرك مى شوند؟ فرمود: آنان خورشيد و ماه و بتى و سنگى را عبادت نمى كنند، ولكن آنان با عملهاى خود ريا و خودنمايى مى كنند، و ريا كردن شرك است (هر كسى كه لقاى پروردگارش را آرزو مى كند، پس بايد عمل صالح انجام دهد و در عبادت پروردگارش احدى را شريك قرار ندهد.)
هر كه مشتاق رخ و ديدار اوست   بى گمان نيكو عمل ، اخلاص روست
275 - ان الله قال : اءلحسنة عشر، و اءزيد، والسيئة واحد اواءغفر.(313)
- خداى تعالى فرمود: عمل نيك را ده برابر پاداش و زيادتر هم مى دهم ، و عمل بد را يك برابر عقاب ، و يا مى بخشم .
276 - امرنا معاشر الاءنبياء اءن نكلم الناس على قدر عقولهم .
- ما گروه پيامبران دستور داريم كه با مردم به تناسب عقلشان صحبت كنيم .
277 - ان عمار، ملى ايمانا من قرنه الى قدمه واءختلط الايمان بلحمه و دمه .
- عمار از سر تا قدم پُر از ايمان است ، و ايمان با گوشت و خونش آميخته است .
278 - اذا اءراد الله بعبد شرا اءمسك عنه عقوبة ذنبه ، حتى يوافى يوم القيمة ، و اذا اءراد الله بعبد خيرا عجل له عقوبة ذنبه فى الدنيا.
- هرگاه خدايتعالى (از بنده اى ناخشنود بود) و براى او شرى اراده كرد. از عقوبت گناهش (در دنيا) خوددارى كند تا در روز قيامت جزايش دهد و اگر (از بنده اى راضى بود) و براى او خبرى خواست عقوبت گناهش را در دنيا جلو مياندازد.(314)
279 - اءكثر الناس شبعا فى الدنيا، اءطولهم جوعا يوم القيمة .
- سيرترين مردم در اين جهان ، طولانى ترين گرسنگان روز قيامت اند.
280 - اءمرت بمداراة الناس (كما) اءمرت باءداء الفرائض .
- ماموريت يافتم كه با مردم بمدارا رفتار كنم ، همانگونه كه به اداء واجبات مامور گشتم .(315)
281 - انى تارك فيكم ما ان تمسكتم به ، لن تضلوا، كتاب الله ، و عترتى اهل بيتى .
- من در ميان شما چيزى را باقى مى گذارم كه اگر چنگ به آن بزنيد، هرگز گمراه نمى شويد (و آن ) كتاب خداى عزوجل و عترت و اهل بيت من است .
تعليق :
حيث يقول (صلى الله عليه و آله ) فى حجة الوداع : انى تارك فيكم الثقلين ، ما، ان تمسكتم بهما، لن تضلوا بعدى ، كتاب الله و عترتى اءهل بيتى ، و انهما، لن يفترقا، حتى يردا على الحوض ، فانظروا كيف تخلفونى فيهما.(316)
همانگونه كه در حجة الوداع مى فرمود: من در ميان شما، دو گنجينه گرانبار باقى مى گذارم ، اگر به آن دو چنگ بزنيد، بعد از من هرگز گمراه نمى شويد، (آن )، كتاب خدايتعالى و عترت و خاندان من است و آن دو هرگز از هم جدا نمى شوند، تا اينكه در حوض بر من وارد شوند، پس ببينيد چگونه از آن دو تركه من نگهدارى خواهيد كرد.
رساله جامعى درباره حديث ثقلين مشهور بين سنى و شيعه با ده ها سند از طريق عامه نوشته شيخ قوام الدين الوشنوى در مصر از طرف دارالتقريب الاسلاميه قاهره چاپ گشته ، كه مورد تاييد همه فرق اهل سنت نيز مى باشد.
282 - اءنين المريض تسبيح ، و صياحه تهليل ، و نومه على الفراش ‍ عبادة .
- ناليدن مريض ، ثواب تسبيح دارد و صيحه و زارى او، تهليل (ذكر لا اله الا الله ) و خفتن او در بستر بيمارى عبادت است .
تعليق :
قال رسول الله (صلى الله عليه و آله ): يا على ؛ اءنين المومن المريض ‍ تسبيح ، و صياحه تهليل ، و نومه على الفراش ، عبادة ، و تقلبه من جنب الى جنب جهاد فى سبيل الله ، فان عوفى يمشى فى الناس و ما عليه من ذنب .(317)
فرمود: اى على ؛ ناله مومن مريض ثواب تسبيح دارد و فرياد زارى او ذكر لا اله الا الله ، و خواب او در بستر (بيمارى ) عبادة است ، و برگشتن او از طرفى به طرف ديگر جهادى در راه خدا است . هرگاه عافيت يافت بين مردم راه مى رود، در حاليكه گناهى در گردن ندارد.
283 - اشفعوا، توجروا.(318)
شفاعت و وساطت كنيد، تا اجر و پاداش يابيد.
ب : باب ب : باب البآء
284 - بنى الاسلام على خمس (على ) الصلوة ، و الزكوة والصوم ، والحج ، و الولاية .
- اسلام روى پنج پايه قرار گرفته است : نماز، زكات ، روزه ، حج ، و ولايت .
285 - بالبر يستعبد الحر.
- با نيكى و بخشش انسان آزاد را مى شود بنده خود ساخت .
286 - بادروا بالاءعمال ستا: طلوع الشمس من مغربها، والدجال ، والدخان ، و دابة الاءرض ، و حويصة اءحدكم ، يعنى : الموت ، و اءمر العامة ، يعنى : القيامة .(319)
- بشتابيد به اعمال (نيك قبل از آنكه ) شش واقعه رخ دهد: طلوع آفتاب از محل غروبش ، و (خروج ) دجال ، و (ظاهر شدن ) دود، و جنبنده (در روى ) زمين ، و حريصه (مرگ ) هر يك از شما و امر عموم ، يعنى قيامت .
287 - بر الرجل بولده ، بره بوالديه .
- نيكى كردن مرد به فرزندانش بمنزله نيكى كردن او است به پدر و مادرش .
288 - بلو اءرحامكم و لو بسلام .(320)
- به ارحام و خويشان خود نزديكى جوييد اگر چه با يك سلام باشد.
289 - بادر باءربع قبل اءربع : شبابك قبل هرمك ، و صحتك قبل سقمك ، و غناك قبل فقرك ، و حيوتك قبل موتك .(321)
- پيشى بگير و غنيمت شمار چهار چيز را قبل از چهار چيز: جوانى خود را پيش از پيرى ، و سلامتى خود را پيش از بيمارى ، بى نيازى خود را پيش از نيازمندى ، و زندگى خود را قبل از مرگ .
290 - بالصدقة يرد القضاء المبرم الذى اءبرم ابراما.(322)
- با صدقه دادن قضايى كه محكم و استوار گشته رد و برگشت مى شود.
291 - بشر الحاج بالغنى .
- زائر خانه خدا (حاجى ) را به بى نيازى و توانگرى بشارت بده .