فصل
پنجم : در بيان فضيلت تعقيب نماز و آداب آن
پس هر گاه از نماز گزاران فارغ شدى بايد
كه شروع در تعقيب نمائى . و مراد به تعقيب دعا خواندن در عقب نماز است
، بدرستى كه مفسرين تفسير كرده اند قول خداى تعالى را كه : فاذا فرغت
فانصب # و الى ربك فارغب
(65)، به آنكه ((هر گاه فارغ شدى
از نماز پنجگانه يوميه ، فانصب الى ربك ، يعنى ((پس
توجه كن به سوى حق - جل و علا - و رغبت نما به خواندن دعا))،
و در خواست كن از خداى تعالى تا ارزانى دارد به تو آنچه خواهى ، و به
انجاح مقرون گرداند حاجتى را كه داشته باشى ، چه روايت كرده است شيخ
الطايفه در كتاب ((تهذيب ))
بسند صحيح از امام بحق ناطق امام جعفر صادق - عليه و على آبائه شرائف
التحيحه و السلام - كه آنحضرت فرموده اند كه :
التعقيب ابلغ فى طلب الرزق من الضرب فى البلاد
يعنى ((تعقيب كه عبارت از دعا خواندن بعد از
نماز است ابلغ و اولى است در طلب رزق از سفر كردن در روى زمين
)).
و نيز روايت كرده است شيخ بزرگوار مشاراليه در كتب مذكور معتمد عليه
بسند صحيح از احد هما كه مراد از امام الباطن و الظاهر امام محمد باقر،
يا امام بحق ناطق امام جعفر صادق است - عليهما من الصلوات افضلها و من
التسليمات اكملها - كه آنحضرت فرموده اند كه :
الدعاء دبر المكتوبه افضل من الدعاء دبر التطوع
كفضل المكتوبه على التطوع .
خلاصه مضمون به صدق مقرون كلام امام (عليه السلام ) آنكه :
((دعا خواندن در نماز يوميه واجبى افضل و اكمل
است از دعا خواندن در عقب نماز سنتى همچنانكه نماز واجبى افضلست از
نماز سنتى
(66)))
و همچنين روايت كرده است ثقه الاسلام در كتاب ((كافى
)) بسند حسن از امام الباطن و الظاهر امام محمد
باقر (عليه السلام ) كه آنحضرت فرموده اند:
الدعاء بعد الفريضه افضل من الصلاه تنفلا.
يعنى ((دعا بعد از نماز فريضه خواندن افضل و
بهتر است از نماز نافله گزاردن )). و درين باب
روايت بى نهايت از ارباب عصمت و اصحاب هدايت - عليهم الصلاه و السلام -
وارد است .
مترجم گويد : ((و همچنين از حضرت بارفعت رسالت
(صلى الله عليه وآله ) روايت شده كه آن سرور به لفظ درر بار گوهر نثار
فرموده اند كه :
اذا فرغ العبد من الصلاه و لم يشتغل بالدعاء
يقول الله سبحانه و تعالى يا ملائكتى انظروا الى عبدى ادى فرضى و لم
يساءل منى حاجه ، خذوا صلاته و اضربوا بها على وجهه .
خلاصه كلام معجز نظام سيد انام - عليه و على آله الصلاه و السلام -
آنكه : ((هر گاه بنده از نماز فارغ شود و اشتغال
به دعا ننمايد، حق - جل و علا - خطاب به ملائكه كند كه : اى ملائكه من
نظر كنيد و به سوى بنده من كه اداى واجب من نموده و از من سوال حاجتى
نكرده ، بگيريد نماز او را و بزنيد بر روى او)).
كنايه از آنكه آن نماز مقبول درگاه اله نمى افتد بلكه آنرا بر روى
صاحبش مى زنند كه بر وجه مرضى به آن قيام ننموده و به خدا استكبار
ورزيده به دعا مشغعول نشده است ، چه در كلام مجيد وارد است كه :
ادعونى استحب لكم ان الذين يستكبرون عن عبادتى
سيدخلون جهنم داخرين
(67)
پس مى بايد كه ازين معنى غافل نبوده و خواندن تعقيب بعد از نماز را ترك
ننموده والا موجب حسرت در آخرت خواهد بود كه چرا طريق نماز را بر آن
وجه ، مسلوك نداشته . و نعم ما قيل :
اين لطف نگر كه حق غضب فرمايد |
|
|
بر هر
كه گدائى ز درش ننمايد |
و ذلك هو الخسران المبين ، نعوذ بالله منه .
در فضيلت تسبيح حضرت زهرا
(عليها السلام )
و ببايد دانست كه افضل تعقيبات ، تسبيح فاطمه زهرا عليها السلام
، و شيخ الطايفه - عليه الرحمه - در كتاب
((تهذيب
الاحكام
)) بسند صحيح از حضرت بحق ناطق امام
جعفر صادق (عليه السلام ) روايت كرده كه آن قدوه ارباب عصمت فرموده
اند:
من سبح تسبيح فاطمه الزهراء عليها السلام قبل ان
يثنى رجليه من الصلاه الفريضه غفرله .
يعنى
((هر كس كه بعد از نماز فريضه تسبيح حضرت
فاطمه زهرا عليها السلام را بجا آورد قبل از آنكه پاى راست را از بالاى
پاى چپ بردارد - كنايه از آنكه به همان حالتى كه براى تشهد نشسته است
نشسته باشد و حركت نكند
(68)
هر آينه جميع گناهان او آمرزيده شود
(69))).
و نيز روايت كرده اند از آنحضرت - صلوات الله و سلامه عليه - كه فرموده
اند:
انا ناءمر صبياننا بتسبيح فاطمه عليها السلام
كما ناءمرهم بالصلاه ، فالزمه فانه لم يلزمه عبد فشقى .
يعنى
((بدرستى كه ما امر مى كنيم فرزندان خود را
به گفتن تسبيح فاطمه زهرا عليها السلام چنانكه امر مى كنيم ايشان را به
گزاردن نماز، پس بايد كه آنرا ملازم باشى - كنايه از آنكه تسبيح گفتن
را بر خود لازم سازى و آنرا دانسته وانگذارى و همواره به آن قيام نمائى
- پس بدرستى كه هر بنده كه آنرا بر خود لازم نسازد و به آن قيام ننمايد
هر آينه بدبخت و بى سعادت باشد
(70)))
و نيز آن حضرت - عليه الصلاه و السلام - روايت شده كه فرموده اند:
تسبيح فاطمه الزهرء عليها السلام فى كل يوم دبر
كل صلاه احب الى من صلاه الف ركعه فى كل يوم .
يعنى
((تسبيح فاطمه زهرا عليها السلام در هر
شبانه روز بعد از هر نمازى دوستتر است نزد من از هزار ركعت نماز كه
گزاده شود در هر روز
))
و از حضرت امام الباطن و الظاهر امام محمد باقر (عليه السلام ) منقولست
كه :
مامن عبد عبدالله بشى ء من التمجيد افضل من
تسبيح فاطمه الزهراء عليها السلام و لو كان شى ء افضل منه لنحله رسول
الله (صلى الله عليه وآله ) فاطمه عليها السلام
خلاصه مضمون بلاغت مشحون كلام امام (عليه السلام ) آنكه :
((نيست هيچ بنده اى از بندگان الله تعالى كه
عبادت كند حضرت عزت - عمت عطياته - را به چيزى از تمجيد كه بوده باشد
آن چيز افضل از تسبيح فاطمه زهرا عليها السلام ، كه اگر چنانكه چيزى
افضل ازين تسبيح مى بود هر آينه حضرت رسالت (صلى الله عليه وآله ) آن
چيز را به حضرت فاطمه زهرا - صلوات الله عليها - مى بخشيد
)).
پس ازين روايت معلوم شد كه در تعقيب و دعوات هيچ چيز افضل از تسبيح
فاطمه زهرا - صلوات الله عليها - نيست و در باب افضليت اين تسبيح روايت
بسيار و احاديث بى شمار وارد است چنانچه از حيز حصر بيرون است و از حد
شمار افزون .
و بايد كه نشستن تو در تعقيب متصل باشد به نشستن تو در تشهد، و بر همان
هيئت از استقبال و تورك ، يعنى همچنانكه از براى تشهد نشسته اى به همان
هيئت باشى روى به قبله و متورك به طريقى كه در تشهد سبق ذكر يافت . و
سخن در اثناى تعقيب نكنى ، و به هيچ جانب از چپ و راست ملتفت نشوى ، چه
در روايت آمده است از ارباب عصمت و اصحاب هدايت - صلوات الله و سلامه
عليهم -:
((بدرستى كه آنچه ضرر به نماز مى رساند
ضرر به تعقيب مى رساند
)).
پس چون سلام نماز دادى بايد كه سه تكبير بگوئى ، و در وقت تكبير گفتن
بايد كه دستها را تا محاذى روى بردارى به نوعى كه كفهاى دست تو رو به
قبله ، و پشت كفها به روى تو باشد. و اين تكبيرات سه گانه كه مذكور شد
اول تعقيب است ، پس بعد از گفتن تكبيرات ثلاث بگوئى :
لا اله الا الله الها واحدا، و نحن له مسلمون ،
لا اله الا الله ، لا نعبد الا اياه ، مخلصين له الدين ، و لو كره
المشركون ، لا اله الا الله ربنا و رب آبائنا الاولين ، لا اله الا
الله وحده وحده ، انجز وعده ، و نصر عبده (و اعز جنده ) و هزم الاحزاب
وحده فله الملك و له الحمد، (يحيى و يميت ، و هو حى لايموت ، بيده ،
بيده الخير) و هو على كل شى ء قدير. استغفر الله الذى لا اله الا هو
الحى القيوم ، و اتوب اليه . اللهم اهدنى من عندك ، و افض على من فضلك
، و انشر على من رحمتك ، و انزل على من بركاتك ، سبحانك لا اله الا انت
، اغفر لى ذنوبى كلها جميعا، فانه لا يغفر الذنوب كلها جميعا الا انت .
اللهم انى اساءلك من كل خير احاط به علمك ، و اعوذبك من كل شر احاط به
عملك . اللهم انى اساءلك عافيتك فى امورى كلها، و اعوذ بك من خزى
الدنيا و عذاب الاخره ، و اعوذ بوجهك الكريم ، و سلطانك القديم ، و
عزتك التى لا ترام ، و قدرتك التى لايمتنع منها شى ء، من شر الدنيا و
الاخره ، و من شر الاءوجاع كلها. و لا حول و لا قوه الا بالله العلى
العظيم .
توكلت على الحى الذى لا يموت ، والحمدلله الذى لم يتخذ ولدا، و لم يكن
له شريك فى الملك ، و لم يكن له ولى من الذل و كبره تكبيرا.
معبودى جز الله نيست كه معبودى يگانه است و ما تسليم اوييم . معبودى جز
الله نيست ، جز او چيزى را نمى پرستيم در حاليكه دين خود را خالص او
گردانده ايم هر چند مشركان ناخوش دارند. معبودى جز الله نيست كه
پروردگار ما و پروردگار پدران نخستين ماست . معبودى جز الله نيست كه
تنها و يگانه است ، همانگونه وعده خود را عملى ساخت ، و بنده خويش را
يارى داد، و سپاه خود را عزت بخشيد و خود به تنهائى تمامى سپاهيان كفر
را گريزاند، پس ملك و سلطنت و نيز حمد و ستايش از آن اوست ، زنده مى
كند و مى ميراند، و خود زنده اى است كه مرگ ندارد، همه خيرات به دست
اوست و او بر هر چيزى تواناست .
و آمرزش مى طلبم از آن خدائى كه هيچ معبودى جز او نيست ، و زنده و
پايدار است ، و به سوى او باز مى گردم . خداوندا مرا از جانب خود هدايت
بخش ، و از بخشش خود بر من جارى ساز، و از رحمت خويش بر من بگستران ، و
از بركات خود بر من فرود آر، تو منزهى ، معبودى جز تو نيست ، تمامى و
همگى گناهان مرا بيامرز، كه تمامى گناهان را جز تو كسى نمى بخشد.
خداوندا از هر خيرى كه علم تو بدان احاطه دارد از تو مى طلبم ، و از هر
شرى كه علم تو بدان احاطه دارد به تو پناه مى آورم . خداوندا عافيت و
سلامتى دادنت را در تمام كارهايم از تو مى طلبم ، و از خوارى در دنيا و
عذاب در آخرت به تو پناه مى آورم و به روى گرامى و قدرت بى آغاز تو، و
به عزت تو كه در دسترس احدى نيست ، و به نيروى تو كه هيچ چيز از تحت
سيطره آن بيرون نيست ، از شر دنيا و عذاب آخرت ، و از شر تمام دردها. و
هيچ حول و قوه اى نيست جز به خداى برتر و بزرگ .
توكل نمودم بر آن زنده اى كه هرگز نميرد، و سپاس خدائى راست كه فرزندى
نگرفته ، و در ملك و سلطنت شريكى ندارد، و سرپرستى به جهت ذلت و زبونى
براى او نيست ، و او را بزرگ دار بزرگ داشتى شايسته .
بعد از آن تسبيح فاطمه زهرا - صلوات الله عليها - بايد گفت ، و بعد از
آن ده مرتبه اين دعا را كه مخصوص به تعقيب صبح است بايد خواند:
لا اله الا الله وحده لا شريك له ، له الملك و
له الحمد، يحيى و يميت ، و يميت و يحيى ، و هو حى لايموت ، بيده الخير،
و هو على كل شى ء قدير.
معبودى جز الله نيست كه يگانه است و شريك ندارد، ملك و سلطنت و ستايش
از آن اوست ، زنده مى كند و مى ميراند، و مى ميراند و زنده مى كند، و
او خود زنده اى است كه هرگز نميرد، همه خيرها بدست اوست ، و او بر هر
چيزى تواناست .
و بعد از آن ده بار اين دعا را كه از جمله ادعيه مخصوصه تعقيب صبح است
بايد گفت :
سبحان الله العظيم و بحمده ، و لا حول و لا قوه
الا بالله العلى العظيم .
منزه مى دارم خداى بزرگ را در حاليكه به ستايش او گويايم ، و هيچ حول و
قوه اى نيست جز به خداى بلند پايه و بزرگ .
و بعد از آن صد بار بايد گفت :
ما شاءالله كان ، لا حول و لا قوته الا بالله
العلى العظيم .
هر چه خدا بخواهد مى شود، هيچ حول و قوه اى نيست جز به خدا بلند پايه و
بزرگ .
و صد بار بايد گفت :
استغفر الله ربى و اتوب اليه .
از خداوند آمرزش مى طلبم و به سوى او باز مى گردم
و صد بار بايد گفت :
استجير بالله من النار، و اساءله الجنه .
از آتش دوزخ به خداوند پناه مى برم ، و از او بهشت را درخواست مى نمايم
و صد بار بايد گفت :
اللهم صل على محمد و آل محمد و عجل فرجهم .
خداوندا بر محمد و آل محمد درود فرست ، و در فرج آنان تعجيل فرما
و ده بار بايد گفت :
اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شريك له ، الها
واحدا احدا فردا صمدا لم يتخذ صاحبه و لا ولدا
گواهى مى دهم كه معبودى جز الله نيست كه يگانه است و شريكى ندارد، در
حاليكه معبودى يگانه و يكتا و فرد و صمد (بى نياز) است و همسر و فرزندى
براى خود نگرفته است .
و سى بار بايد گفت :
سبحان الله و الحمدلله و لا اله الا الله و الله
اكبر.
منزه مى دارم خدا را، و ستايش از آن خداست ، و معبودى جز الله نيست ، و
خداوند بزرگتر است (از آنكه به وصف در آيد.
و سزاوار آنست كه تعداد اين اذكار و تسبيحات را به تسبيحى نمائى كه از
تربت مقدسه حسينيه بوده باشد - على صاحبها الصلاه و التحيه - چه روايت
كرده است شيخ الطايفه در كتاب
((تهذيب
)) بسند صحيح از خليفه الرحمن حضرت صاحب الامر و
الزمان - عليه الصلاه من الله الملك المنان - كه :
((بهترين
چيزى كه ذكر به آن توان كرد تسبيحى است كه از خاك تربت امام حسين (عليه
السلام ) بوده باشد، بدرستى كه بسا باشد كه تسبيح كننده تسبيح فراموش
كند و سبحه را بى ذكر بگرداند پس هر آينه ثواب آن ذكر منسى را به بركت
آن تسبيحى كه از خاك امام حسين (عليه السلام ) است در ديوان اعمال آن
مسبح ثبت نمايد
)). و بعد از آن اين دعا را كه
مخصوص به تعقيب صبح است بايد گفت :
يا مقلب قلوب و الابصار، صل على محمد و آل محمد،
و ثبت قلبى على دينك و دين نبيك صلى على عليه و آله ، و لا تزغ قلبى
بعد اذ هديتنى ، وهب لى من لدنك رحمته ، انك انت الوهاب . اللهم انى
اعوذ بك من زوال نعمتك ، و من تحويل عافيتك ، و من فجاءه نقمتك ، و من
درك الشقاء، و من شر ما سبق فى الكتاب . اللهم انى اساءلك بعزه ملكك ،
و عظيم سلطانك ، و شده قوتك على جميع خلقك ، ان تصلى على محمد و آل
محمد، و ان تفعل بى كذا و كذا.
اى دگرگون كننده دلها و ديده ها، بر محمد و آل محمد درود فرست ، و دلم
را بر دين خود و دين پيامبرت (صلى الله عليه وآله ) ثابت و استوار
بدار، و دلم را پس از آنكه هدايتم كرده اى منحرف مساز، و از جانب خودت
رحمتى بر من ببخشاى ، كه همانا تو بسيار بخشنده اى . خداوندا پناه مى
برم به تو از زايل شدن نعمتت ، و از بازگشت سلامتى داده ات ، و از
ناگاه رسيدن كيفرت ، و از رسيدن بدبختى ، و از شر آنچه كه در كتاب
تقدير گذشته است . خداوندا به چيرگى ملك تو، و عظمت سلطنتت ، و شدت و
نيرويت بر تمامى آفريدگانت از تو مى خواهم كه بر محمد و آل محمد درود
فرستى ، و برايم چنين و چنان كنى .
كنايه از آنكه آنچه مقصود است به موقف عرض رساند، يعنى طلب حاجت از
حضرت عزت كند
(71).
و بعد از آن بايد گفت :
اعيذ نفسى و دينى و اهلى و مالى و ولدى و اخوانى
و ما رزقنى ربى و جميع من يعنينى امره بالله الواحده الاحد الصمد الذى
لم يلد و لم يولد و لم يكن له كفوا احد، و برب الفلق ، من شر ما خلق ،
و من شر غاسق اذا وقب تا آخر سوره ، و برب الناس ، ملك الناس تا
آخر.
خودم (و دينم ) و خانواده ام و مالم و فرزندانم و برادرانم و آنچه را
كه پروردگارم به من روزى نموده ، و تمام كسانى را كه مسئوليتشان با من
است به خداى يكتاى بى نيازى كه نه زايده و نه زائيده شده است و احدى
همسر و همتاى او نيست ، و به پروردگارى كه رب فلق است ... و صاحب و
پادشاه و معبود مردم است ... پناه دادم .
بعد از آن بخوان سوره مباركه فاتحه الكتاب را تا آخر، و آيه كريمه آيه
الكرسى را تا هم فيها خالدون
(72) و آيه كريمه شهد الله و كه مشهور به آيه الشهاده
است ،
شهد الله انه لا اله الا هو الملائكه و اولوا
العلم قائما بالقسط لا اله الا هو العزيز الحكيم # ان الدين عندالله
الاسلام و ما اختلف الذين اوتوا الكتاب الا من بعد ما جاء هم العلم
بغيا بينهم و من يكفر بآيات الله فان الله سريع الحساب
(73)
خداوندا در حالى كه بر پا دارنده قسط است و ملائكه و صاحبان دانش شهادت
مى دهند كه معبودى جز او نيست ، نيست معبودى جز خداوند عزيز حكيم . به
درستى كه دين نزد خداوند ديانت اسلام است ، و اهل كتاب (در تعبعيت از
حق ) اختلاف و تفرقه نكردند مگر بعد از آنكه علم (به ديانت حق ) به
آنها داده شده بود و اين اختلاف بجهت ظلم و تجاوزى بود بين آنان ؛ و هر
كس كه به آيات و نشانه هاى خداوند كافر شود پس بدرستى كه خداوند سريع
الحساب است .
و آيه الملك ، قل اللهم مالك الملك ، توتى الملك
من تشاء، و تنزع الملك ممن تشاء، و تعز من تشاء، و تذل من تشاء، بيدك
الخير، انك على كل شى ء قدير # تولج الليل فى النهار، و تولج النهار فى
الليل ، و تخرج الحى من الميت ، و تخرج الميت من الحى ، و تزرق من تشاء
بغير حساب
(74)
بگو خداوندا اى مالك ملك هستى : تو هر كه را خواهى ملك و سلطنت بخشى ،
و ملك و سلطنت را از هر كه خواهى برگيرى و به هر كه خواهى عزت بخشى ، و
هر كه را خواهى خوار گردانى ، هر خير و نيكويى به دست توست ، همانا تو
بر هر چيز توانائى # شب را در روز، و روز را در شب داخل و نهان سازى ،
و زنده را از مرده ، و مرده را از زنده بيرون آورى ، و هر كه را خواهى
بدون حساب (يعنى فراوان ، يا بدون آنكه از آن بازخواست كنى ) روزى مى
دهى .
و آيه السخره را كه اينست :
ان ربكم الله الذى خلق السموات و الارض فى سته
ايام ثم استوى على العرش يغشى الليل النهار يطلبه حثيثا و الشمس و
القمر و النجوم مسخرات بامره الا له الخلق و الاءمر تبارك الله رب
العالمين # ادعوا ربكم تضرعا و خفيه انه لا يحب المعتدين # و لا تفسدوا
فى الارض بعد اصلاحها و ادعوه خوفا و طمعا ان رحمت الله قريب من
المحسنين .(75)
همانا پرودگار شما آن كسى است كه آسمانها و زمين را در شش روز آفريد،
سپس به آفرينش عرش پرداخت ، روز را به پرده شب در پوشاند كه با شتاب در
پى آن پويد، و خورشيد و ماه ستارگان را مسخر خود كرد، آگاه باشيد كه
عالم خلق و امر (آفرينش و فرمان ) از آن اوست ، مقدس است خداوندى كه
پروردگار عالميان است # پروردگار خود را به تضرع وزارى و به صداى آهسته
بخوانيد كه همانا او متجاوزين را دوست ندارد # و هرگز در زمين پس از
آنكه كار آن (به امر حق ) نظم و صلاح يافت به فساد و تبهكارى برنخيزيد،
و خدا را از روى ترس و هم از روى اميدوارى بخوانيد، كه همانا رحمت
خداوند به نيكوكاران نزديك است .
و آخر سوره كهف كه اينست :
قل لو كان البحر مدادا لكلمات ربى لنفد البحر
قبل ان تنفد كلمات ربى و لو جئنا بمثله مددا # قل انما انا بشر مثلكم
يوحى الى انما الهكم اله واحد فمن كان يرجوا لقاء ربه فليعمل عملا
صالحا و لايشرك بعباده ربه احدا.
بگو كه اگر دريا براى نوشتن كلمات پروردگار من مركب شود، پيش از آنكه
كلمات پروردگار من به آخر رسد دريا خشك خواهد شد، هر چند دريايى ديگر
به يارى آن بياوريم # بگو كه من بشرى هستم مثل شما كه به من وحى مى رسد
كه همانا خداى شما خداى يگانه است ، پس هر كس به ديدار پروردگارش
اميدوار است بايد كه كردار شايسته كند و احدى را در پرستش پروردگارش
شريك نگرداند.
و از اول سوره مباركه و الصافات وهى :
بسم الله الرحمن الرحيم # و الصافات صفا #
فالزاجرات زجرا # فالتاليات ذكرا # ان الهكم لواحد # رب السموات و
الارض و ما بينهما و رب المشارق # انا زينا السماء الدنيا بزينه
الكواكب # و حفظا من كل شيطان مارد # لا يسمعون الى الملاء الاعلى و
يقذفون من كل جانب # دحورا و لهم عذاب واصب # الا من خطف الخطفه
فاءتبعه شهاب ثاقب .
سوگند به فرشتگانى (كه براى عبادت حق ) صف آرائى كرده اند # و سوگند به
فرشتگان زجر كننده (بدكاران از كارهاى بد يا رانندگان ابر و باران و
گردانندگان كرات آسمانى و زمين )# و سوگند به فرشتگان تلاوت كننده ذكر
(قرآن يا همه كتب آسمانى ) # كه همانا خداى شما يكى است # كه پروردگار
آسمانها وزمين و هر آنچه كه درميان آنهاست و پروردگار مشرق هاست #
همانا ما نزديكترين آسمان را به زيور اختران بياراستيم # و آن ها را به
جهت حفظ از هر شيطان سركش قرار داديم # تا شياطين نتوانند به وحى
آسمانى گوش دهند، و از هر سو به قهر رانده شوند # هم به قهر رانده
شوند و هم عذابى شديد و هميشگى خواهند داشت # جز يكى از آنها كه بخواهد
پنهانى وحى آسمانى را بربايد كه شهابى فروزان او را تعقيب مى كند.
و سه آيه از آخر سوره مذكوره كه اينست :
سبحان ربك رب العزه عما يصفون # و سلام على
المرسلين # و الحمد لله رب العالمين .
منزه است پروردگار تو كه خدائى مقتدر است از توصيف آنان (جاهلان و
مشركين ) # و درود بر رسولان الهى # و ستايش تنها از آن خداست كه
پروردگار عالميان است .
و سه آيه از سوره الرحمن
(76) كه اينست :
يا معشر الجن و الانس ان استطعتم ان تنفذوا من
اقطار السماوات و الارض فانفذوا لا تنفذون الا بسلطان # فباى آلاء
ربكما تكذبان # يرسل عليكما شواظ من نار و نحاس فلا تنتصران .
اى گروه جن و انس اگر توانستيد كه از اطراف زمين و آسمان رخنه كنيد
(بيرون رويد) پس چنين كنيد، شما نتوانيد رخنه كنيد جز با داشتن تسلط و
قدرت (كه هرگز قدرت چنين كارى را نداريد) # پس كدامين يك از نعمتهاى
خدايتان را تكذيب مى كنيد # بر سر شما شراره هاى آتش و روى گداخته فرو
فرستاده شود پس هيچ نصرت و يارى نشويد.
و چهار آيه از آخر سوره حشر كه اينست :
لو انزلنا هذا القرآن على جبل لراءيته خاشعا
متصدعا من خشيه الله و تلك الامثال نضربها للناس لعلكم يتفكرون # هو
الله الذى لا اله الا هو عالم الغيب و الشهاده هو الرحمن الرحيم # هو
الله الذى لا اله الا هو الملك القدوس السلام المومن المهيمن العزيز
الجبار المتكبر سبحان الله عما يشركون # هو الله الخالق البارى المصور
له الاسماء الحسنى يسبح له ما فى السموات و الارض و هو العزيز الحكيم .
اگر ما اين قرآن را بر كوه نازل مى كرديم مى ديدى كه كوه از ترس خدا
خاشع و متلاشى مى گشت ، و ما اين مثالها را براى مردم بيان مى كنيم
باشد كه تفكر كنند # اوست خداى يكتايى كه خدائى غير او نيست ، داناى به
نهان و آشكار و بخشنده و مهربان است # اوست خدايى كه خدائى غير او نيست
سلطان پاك و منزه و سالم از هر عيب نقص و ايمنى بخش و نگهبان جهان و
جهانيان و غالب و قاهر و با جبروت و بزرگوار و برتر، منزه است خداوند
از اينكه براى او شريك قرار مى دهند # اوست خداى خالق و آفريننده و
صورتگر، نامهاى نيكوتر از آن اوست ، و آنچه كه در آسمهانها و زمين است
تسبيح او گويند، و او عزيز و حكيم است .
بعد از آن سوره مباركه اخلاص را دوازده بار بايد خواند. و بعد از آن
دستها را گشوده به سوى آسمان برداشته بايد گفت :
اللهم انى اساءلك باسمك المكنون المخزون الطهر
الطاهر المبارك ، و اساءلك باسمك العظيم ، و سلطانك القديم ، يا واهب
العطايا، يا مطلق الاسارى ، يا فكاك الرقاب من النار، اساءلك ان تصلى
على محمد و آل محمد، و ان تعتق رقبتى من النار، و ان تخرجنى من الدنيا
آمنا، و تدخلنى الجنه سالما، و ان تجعل دعائى اوله فلاحا، و اوسطه
نجاحا، و آخره صلاحا، انك انت علام الغيوب .
خداوندا به نام پوشيده و مخزون و پاك و پاكيزه و مباركت ، و به نام
بزرگ و سلطنت بى آغازت از تو در خواست مى كنم اى بخشنده عطا، و اى آزاد
كننده اسيران ، و اى آزاد كننده بندگان از آتش دوزخ ، از تو مى خواهم
كه بر محمد و آل محمد درود فرستى ، و مرا از آتش آزاد ساختى ، و در
حالت امن و امان از دنيا بيرونم برى ، و با سلامتى در بهشت واردم سازى
، و آغاز دعايم را رستگارى ، و ميانش را پيروزى ، و پايانش را صلاح و
درستى قرار دهى ، كه همانا تو بسيار داناى غيب ها هستى .
بعد از آن بايد گفت آن چيزى را كه مخصوص است به تعقيب نماز صبح و آن
اينست :
اللهم انى اصبحت اشهدك و كفى بك شهيدا، و اءشهد
ملائكتك و حمله عرشك و سكان سمواتك و ارضك ، و انبياءك و رسلك و
الصالحين من عبادك و جميع خلقك ، فاشهدلى و كفى بك شهيدا، انى اشهد انك
انت الله وحدك لا شريك لك ، ان محمدا (صلى الله عليه وآله ) عبدك و
رسولك ، و ان كل معبود مما دون عرشك الى قرار ارضك السابعه السفلى باطل
مضمحل ما عدا وجهك الكريم ، فانه اعز و اكرم ، و اجل و اعظم من ان يصف
الواصفون كنه جلاله ، او تهتدى القلوب الى كنه عظمته ، يا من فاق مدح
المادحين فخرمدحه ، وعدا وصف الواصفين مآثر حمده ، و جل عن مقاله
الناطقين تعظيم شاءنه ، صل على محمد و آل محمد، و افعل بنا ما انت اهله
يا اهل التقوى و اهل المغفره .
خداوندا صبح كردم در حاليكه تو را گواه مى گيرم - و تو از نظر گواه
بودن كافى هستى - و فرشتگان و حاملان عرش و ساكنان آسمانها و زمين و
پيامبران و فرستادگان و شايستگان از بندگانت و تمامى آفريدگان تو را
گواه مى گيرم ، پس گواهم باش - كه تو از نظر گواه بودن كافى هستى - كه
من گواهى مى دهم كه همانا تو خداى يگانه هستى كه شريكى براى تو نيست ،
و همانا محمد (صلى الله عليه وآله ) بنده و فرستاده توست ، و همانا هر
معبودى از زير عرش گرفته تا كانون زمين هفتم زيرين باطل و مضمحل است جز
وجه كريم تو كه آن عزيزتر و گرامى تر و جليل تر و بزرگتر كه آنست كه
وصف كنندگان كنه و حقيقت جلال آن را وصف كنند، يا دلها به كنه عظمت آن
راه يابد، اى آنكه فخر مدح تو بر مدح ستايشگران فائق آمد، و آثار حمد
تو از مرز وصف توصيف كنندگان در گذشته ، و تعظيم شان تو از گفتار
سخنگويان برتر آمده ، بر محمد و آل محمد درود فرست ، و آنچه را كه تو
خود اهل آنى با ما كن ، اى آنكه اهل تقوا و اهل آمرزشى .
و بعد از آن بايد گفت :
سبحان الله كلما سبح الله شى ء، و كما يحب الله
ان يسبح ، و كما هو اهله ، و كما ينبغى لكرم وجهه و عزجلاله ، و الحمد
لله كلما حمدالله شى ء و كما يحب الله ان يحمد، و كما هو اهله ، و كما
ينبغى لكرم وجهه و عز جلاله ، و لا اله الا الله كلما هلل الله شى ء، و
كما يحب الله ان يهلل ، و كما هو اهله ، و كما ينبغى لكرم وجهه و عز
جلاله ، و الله اكبر كلما كبر الله شى ء، و كما يحب الله ان يكبر، و
كما هو اهله ، و كما ينبغى لكرم وجهه و عز جلاله ، سبحان الله و الحمد
لله و لا اله الا الله و الله اكبر على كل نعمه انعم الله بها على ، و
على كل احد من خلقه ممن كان او يكون الى يوم القيامه . اللهم انى
اساءلك ان تصلى على محمد و آل محمد، و اساءلك خير ما ارجو، و خير ما
لاارجو، و اعوذ بك من شر ما احذر، و من شر مالا احذر.
((سبحان الله
)) گويم هر
زمان كه چيزى تسبيح خدا گويد و همانگونه كه خدا دوست دارد تسبيح شود، و
همانطور كه او اهل آن است ، و آنگونه كه شايسته كرامت وجه و عز جلال
اوست . و
((الحمدلله
))
گويم هر زمان كه چيزى حمد خدا گويد، و همانگونه كه خدا دوست دارد ستايش
شود، و همانطور كه او اهل آن است ، و همانگونه كه شايسته كرامت وجه و
عز جلال اوست . و
((لا اله الا الله
)) گويم هر زمان كه چيزى
((لا
اله الا الله
)) گويد، و همانگونه كه خدا دوست
دارد او را شايسته كرامت وجه و عز جلال اوست . و
((الله
اكبر
)) گويم هر زمان كه چيزى خدا را به بزرگى
ياد كند، و همانطور كه خدا دوست دارد به بزرگى ياد شود، و همانطور كه
او اهل آن است ، و همانگونه كه شايسته كرامت وجه و عز جلال اوست .
سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله و الله اكبر بر هر نعمتى كه
خداوند به من و به هر يك از آفريدگانش چه آنهايى كه در گذشته بوده و چه
آنانى كه در آينده تا روز قيامت خواهند آمد ارزانى داشته است . خداوندا
از تو مى خواهم كه بر محمد و آل محمد درود فرستى ، و خير آنچه را كه
اميد دارم ، و خير آنچه را كه اميد ندارم از تو خواهانم ، واز شر آنچه
كه از آن بيم دارم ، و از شر آنچه كه از آن بيم ندارم ، به تو پناه مى
آورم .
بعد از آن بايد خواند دعائى را كه در وقت شام نيز مى توان خواند
(77)
و آن اينست :
بسم الله خيرا الاسماء، بسم الله رب الارض و
السماء، بسم الله الذى لا يضر مع اسمه سم ولا داء، بسم الله اصبحت و
على الله توكلت ، بسم الله على قلبى و نفسى ، بسم الله على دينى و عقلى
، بسم الله على اهلى و مالى ، بسم الله على ما اعطانى ربى ، بسم الله
الذى لايضر مع اسمه شى ء فى الارض و لا فى السماء، و هو السميع العليم
.
الله الله ربى حقا لا اشرك به شيئا، الله اكبر الله اكبر، الله اعز و
اجل مما اخاف و احذر، عز جارك ، و جل ثناوك ، و تقدست اسماوك ، و لا
اله غيرك . اللهم انى اعوذ بك من شر نفسى ، و من شر كل سلطان شديد، و
من شر كل شيطان مريد، و من شر كل جبار عنيد، و من شر قضاء السوء، و من
شر كل دابه انت آخذ بناصيتها، انك على صراط مستقيم ، و انت على كل شى ء
حفيظ، ان وليى الله الذى نزل الكتاب و هو يتولى الصالحين ، فان تولوا
فقل حسبى الله ، لا اله الا هو، عليه توكلت و هو رب العرش العظيم ،
فسيكفيكهم الله و هو السميع العظيم ، و لاحول و لا قوه الا بالله العلى
العظيم ، و صلى الله على خير خلقه محمد و آله الطاهرين .
به نام خدا كه بهترين نامهاست ، بنام خدا كه پروردگار زمين و آسمان است
، بنام خدائى كه با نام او هيچ سم و دردى زيان نمى رساند، بنام خدا
وارد صبح شدم ، و بر خدا توكل نمودم ، بسم الله بر دل و نفسم ، بسم
الله بر دين و عقلم ، بسم الله بر خانواده و مالم ، بسم الله بر آنچه
كه پروردگارم بمن بخشيده است ، بنام خدائى كه با نام او هيچ چيز در
زمين و آسمان زيان نمى رساند، و او شنوا و داناست ، الله الله حقا
پروردگار من است ، چيزى را شريك با او نمى گيرم ، خدا بزرگتر، خدا
بزرگتر، خدا بزرگتر است ، خدا عزيزتر و جليل تر است از آنچه كه من از
آن مى ترسم و حذر مى كنم (خداوندا) پناهنده به تو عزيز و ثناى تو بزرك
، و نامهاى تو مقدس است ، و معبودى جز تو نيست . خداوندا از شر نفس
خود، و از شر هر سلطان قوى و سختگير، و از شر هر شيطان سركش ، و از شر
هر زور گوى معاند، و از شر پيشامدهاى بد، و از شر هر جنبنده اى كه
اختيارش به دست توست ، به تو پنا مى آورم ، كه تو بر راه راستى ، و بر
هر چيز حافظ و نگهبانى . همانا سرپرست من آن خدائى است كه كتاب را نازل
فرمود، و او سرپرستى نيكان را به عهده مى گيرد، پس اگر پشت كردند (و
نپذيرفتند) پس بگو: خداوند مرا كافى است ، معبودى جز او نيست ، بر او
توكل نمودم ، و او صاحب عرش بزرگ است ، پس به زودى خداوند تو را نسبت
به آنان كفايت كند و او شنوا و داناست ، و هيچ حول و قوه اى نيست مگر
به خداى برتر و بزرگ ، و خداوند درود فرستد بر بهترين آفريدگانش محمد و
آل پاك او.
بعد از آن بايد گفت آن چيزى را كه از جمله دعاهائى است كه مخصوص است به
تعقيب نماز صبح و آن اينست :
بسم الله و صلى الله على محمد و آله ، و افوض
امرى الى الله ، ان الله بصير بالعباد، فوقيه الله سيئات مامكروا، لا
اله الا انت سبحانك انى كنت من الظالمين ، فاستجبنا له و نجيناه من
الغم و كذلك ننجى المومنين ، حسبنا الله و نعم الوكيل ، فانقلبوا
بنعمته من الله و فضل لم يمسسهم سوء(78)،
ماشاء الله ، لا حول و لا قوه الا بالله ، ماشاءالله لا ماشاء الناس ،
ماشاء الله و ان كره الناس ، حسبى الرب من المربوبين ، حسبى الخالق من
المخلوقين ، حسبى الرازق من المرزوقين ، حسبى الذى لم يزل حسبى ، حسبى
من كان مذ كنت حسبى ، حسبى الله ، لا اله الا هو(79)،
عليه توكلت و هو رب العرش العظيم .
بنام خدا، و خداوند بر محمد و آل او درود فرستند، و كار خود را به
خداوند واگذار مى نمايم ، همانا خداوند به بندگان بيناست ، پس خداوند
او را از زيانهايى كه از جانب مكر آنان متوجه او مى شد نگاه داشت ،
معبودى جز تو نيست ، تو منزهى ، من از ستمكاران بوده ام ، پس دعاى او
را مستجاب كرديم و از اندوه نجاتش داديم و اينچنين مومنان را نجات مى
دهيم ، خداوند ما را كافى است و خوب و كيلى است ، پس باز گشتند با نعمت
و فضلى از جانب خداوند كه هيچگونه بدى به ايشان نرسيده بود. هر چه خدا
خواست (همان خوب است ) هيچ حول و قوه اى نيست جز به خدا، هر چه خدا
خواهد نه هر چه مردم خواهند، هر چه خدا خواهد هر چند مردم نپسندند. رب
به جاى مربوبين ، و خالق به جاى مخلوقين ، و رازق (روزى دهنده ) بجاى
مرزوقين مرا كافى است (پروردگار عالميان مرا بس است ، كافى است مرا
آنكس كه مرا كافى است )، كافى است مرا آنكس كه پيوسته مرا كافى بوده
است ، كافى است مرا آنكس كه از آغاز پيدايشم مرا كافى بوده است ، كافى
است مرا خدا (ئى ) كه جز او معبودى نيست ، بر او توكل نمودم ، و او
صاحب عرش بزرگ است .
بعد از آن بايد گفت :
اللهم اصبح ظلمى مستجير ابعفوك ، و اصبحت ذنونى
مستجيره بمغفرتك ، و اصبح خوفى مستجيرا بامانك ، و اصبح فقرى مستجيرا
بغناك ، و اصبح ذلى مستجيرا بعزك ، و اصبح ضعفى مستجيرا بقوتك ، و اصبح
وجهى الفانى مستجيرا بوجهك الباقى ، يا كائنا قبل كل شى ء، و يا كائنا
بعد كل شى ء، و يا مكون كل شى ء، صل على محمد و آل محمد، و اجعل لى من
امرى فرجا و مخرجا، و ارزقنى من حيث احتسب ، و من حيث لا احتسب .
خداوندا ظلم و ستم من به عفو تو، و گناهانم به آمرزش تو، و ترسم به
امان تو، و فقرم به دارائى تو، و ذلتم به عزت تو، و ضعفم به قوت تو، و
وجه فانى من به وجه باقى تو پناه آورده ، اى آنكه پيش از هر چيز بوده
اى ، واى آنكه پس از هر چيز خواهى بود، و اى پديد آورنده هر چيز، بر
محمد و آل محمد درود فرست ، و در كارم گشايش و راه گريزى قرار ده ، و
مرا از جايى كه گمانم مى رود و از جايى كه گمانم نمى رود روزى بخش .
بعد از آن بايد كه محاسن خود را به مشت دست راست گرفته ، كف دست چپ را
به سوى آسمان بگشائى و هفت نوبت اين دعا را بخوانى :
يا رب محمد و آل محمد، و صل على محمد و آل محمد،
و عجل فرج محمد و آل محمد.
اى پروردگار محمد و آل محمد، بر محمد و آل محمد درود فرست ، و در فرج
محمد و آل محمد تعجيل فرما.
و هفت نوبت ديگر اين دعا را بايد خواند:
يا رب محمد و آل محمد، صل على محمد و آل محمد، و
اعتق رقبتى من النار.
اى پروردگار محمد و آل محمد، بر محمد و آل محمد درود فرست ، و گردنم را
از آتش دوزخ آزاد ساز.
بعد از آن بايد گفت :
يا الله يا رحمن يا رحيم ، يا حى يا قيوم ، بر
حمتك استغيث . اللهم انت ثقتى فى كل كربه ، و انت رجائى فى كل شده ، و
انت لى فى كل امر نزل بى ثقه و عده ، فاغفرلى ذنوبى كلها، و اكشف همى ،
و فرج غمى . اللهم اغننى بحلالك عن حرامك ، و بفضلك عمن سواك .
اى خدا، اى رحمن ، اى رحيم ، اى زنده ، اى پاينده ، به رحمت تو يارى مى
طلبم . خداوندا تو پشتيبان منى در هر غمى ، تو اميد منى در هر سختى و
دشوارى ، و تو در هر مشكلى كه بر من فرود آيد پشتيبان و ساز و برك منى
، پس تمام گناهان مرا بيامرز، و اندوه مرا برطرف ساز، و غمم را بزدا.
خداوندا مرا به حلال خود از حرامت ، و به فضل خود از غير خودت بى نياز
ساز.
بعد از آن بايد گفت آن چيزى را كه در وقت شام نيز مى توان گفت ، و آن
اينست
(80):
اصبحت اللهم معتصما بذمامك المنيع الذى لايحاول
و لا يطاول ، من شر كل غاشم و طارق ، و من سائر ما خلقت
(81) من خلقك الصامت و الناطق ، فى جنه من كل مخوف
بلباس سابغه ، و لاء اهل بيت نبيك محمد صلواتك عليه و عليهم ، محتجبا
من كل قاصد لى باذيه ، بجدار حصين الاخلاص فى الاعتراف بحقهم ، و
التمسك بحبلهم ، موقنا بان الحق معهم و فيهم و بهم ، اوالى من والوا، و
اجانب من جانبوا. فصل على محمد و آل محمد، و اعذنى اللهم بهم من شر ما
اتقيه ، يا عظيم حجزت الاعادى عنى ببديع السموات و الارض ، و جعلنا من
بين ايديهم سدا و من خلفهم سدا فاغشيناهم فهم لا يبصرون .
خداوندا صبح كردم درحاليكه چنگ آويخته ام به حق و حرمت بلند پايه تو كه
از هيچ راهى دسترسى به آن نيست و هرگز مغلوب و مقهور نمى گردد، از شر
هر دشمن ستيزه جو، و پيشامد ناگوار، و از جميع مخلوقات بى زبان و گويا
(يا بى جان و جاندار) تو، در پناه سپرى از هر چيز ترسناك به لباس فراخى
كه همان ولايت خاندان پيامبر تو محمد درود تو بر او و آنان باد - است ،
و در حاليكه از هر چيزى كه قصد آزار مرا دارد به پناهگاه محكمى كه همان
اخلاص در اعتراف بحق ايشان و چنگ آويختن به ريسمان محكم آنان است خود
را پوشيده داشته ، و در حاليكه يقين دارم حق با آنان ، و در ميان آنان
، و به دست آنان است ، هر كس را كه آنان دوست بدارند دوست مى دارم ، و
از هر كس كه دورى كنند دورى مى نمايم . پس بر محمد و آل محمد درود فرست
، و خداوندا بحق آنان مرا از شر هر آنچه كه از آن مى پرهيزم پناه ده ،
اى عظيم ، دشمنان را از خود دور داشتم به (آيه بديع السماوات و الارض )
خداوند آفريننده آسمانها و زمين بى مثال است ، و (آيه وجعلنا...) قرار
داديم از جلو و پشت سر ايشان سدى پس پرده بر ديدگانشان انداختيم پس
ايشان نمى بينند