آيين بندگى و نيايش ( ترجمه ى عدة الداعى )
جمال و السالكين شيخ احمد بن فهد حلى (قدس سره الشريف)
ترجمه : حسين غفارى ساروى
- ۱۷ -
دوم - دعاهايى كه به
واسطه اندوهها و سختيها دفع مى گردند:
الف - ابن مسكان
از ابى حمزه روايت كرده است كه حضرت باقر - عليه السلام - به او
فرمود:
711 - يا ابا حمزه ، ما لك اذا انابك امر تخافه
الا تتوجه الى بعض زوايا بيتك - يعنى القبله - فتصلى ركعتين ثم تقول :
يا ابصر الناظرين ، و يا اسمع السامعين ، و يا اسرع الحاسبين ، و يا
ارحم الراحمين ، سبعين مره كلما دعوت الله مره بهذه الكلمات سل حاجتك
.
يعنى : اى ابا حمزه ! چه مى شود كه هرگاه امر
هراسناكى به تو رسيد، به طرف گوشه اى از اتاق - يعنى به سوى قبله - نمى
روى تا دو ركعت نماز بگزارى و سپس هفتاد مرتبه بگويى : يا ابصر
الناظرين ... اى بيننده ترين نظر كننده ها! اى شنونده ترين شنونده ها
ها! اى سريعترين حسابرسها! و اى با رحمت ترين رحيمان ! هر بار كه با
اين كلمات ، دعا كردى ، حاجت خود را درخواست نما.
ب - از حضرت باقر - عليه السلام - روايت شده است كه فرمود:
712 - مردى كه شيبه هذلى گفته مى شد، نزد پيامبر
اكرم - صلى الله عليه و آله و سلم - آمد و عرضه داشت :
اى رسول خدا! من پير مرد كهنسالى و نيروى كار ندارم ، تا كنون خود را
به نماز و روزه و حج و جهاد، عادت داده بودم ، كلامى به من بياموز كه
خداوند متعال به واسطه آن به من نفع برساند و سبك هم باشد، اى رسول
خدا!
پيامبر - صلى الله عليه و آله و سلم - فرمود: دوباره بگو.
آن مرد سه مرتبه اين را گفت . رسول خدا - صلى الله عليه و آله و سلم -
فرمود: هيچ درخت و كلوخى در گرد تو نيست مگر آنكه از باب رحمت بر تو
گريه كرده است ، هرگاه نماز صبح را گزاردى بگو: سبحان الله العظيم و
بحمده ولا حول ولا قوه الا بالله العلى العظيم كه خداوند و جليل به
واسطه آن تو را از كورى و ديوانگى و جذام و فقر و ضعف ، معاف مى دارد.
آن مرد گفت : يا رسول الله ! اين براى دنيا، براى آخرت چه ؟ فرمود: بعد
از هر نمازى مى گويى : اللهم اهدنى من عندك ، و افض على من فضلك ، و
انشر على من رحمتك ، و انزل على من بركاتك .
يعنى : خدايا! مرا از
جانب خودت هدايت نماز و از بخشش مخصوصت برمن افاضه فرما و رحمتت را بر
من بگشاى و بركاتت را بر من نازل فرما.
آن مرد اين دستور را گرفت و بر آن مداومت نمود، فردى به
ابن عباس گفت : اين رفيقت چه محكم اين
دستور را گرفت .
رسول خدا - صلى الله عليه و آله و سلم - فرمود: اگر اين مرد بتواند اين
عمل را در قيامت با خود بياورد و عمدا آن را ترك نكند، هشت درب بهشت بر
رويش گشوده خواهد شد به طورى كه از هر كدام بخواهد مى تواند داخل گردد.
ج - شيخ كلينى از
حضرت صادق - عليه السلام - نقل كرده است كه فرمود:
713 - كان من دعاء ابى - عليه السلام - فى امر
يحدث : اللهم صل على محمد و ال محمد و اغفر لى ، و ارحمنى ، و زك عملى
، و يسر منقلبى ، و اهد قلبى ، و امن خوف ، و عافنى فى عمرى كله ، و
ثبت حجتى ، و اغسل خطاياى ، و بيض وجهى ، و اعصمنى فى دينى ، و سهل
مطلبى ، و وسع على فى رزقى ، فانى ضعيف ، و تجاوز عن سيى ء ما عندى
بحسن ما عندك ، ولا تفجعنى بنفسى ، ولا تفجع بى حميمى .
وهب لى يا الهى لحظه من لحظاتك تكشف بها ما به
ابتليتنى و تردنى بها الى احسن عاداتك عندى ، فقد ضعف قوتى ، و قلت
حيلتى ، و انقطع من خلقك رجائى ، ولم يبق لى الا رجاوك و توكلى عليك ،
و قدرتك يا رب على ان ترحمنى و تعافينى كقدرتك على ان تعذبنى و تبتلينى
، الهى ذكر عوائدك يونسنى ، و الرجاء لا نعامك يقوينى ، و لم اخل من
نعمتك منذ خلقتنى ، فانت ربى و سيدى ، و مفزعى و ملبحئى ، و الحافظ و
الذاب عنى ، و الرحيم بى ، و المتكفل برزقى ، و عن قضائك و قدرك كلما
قدرت لى فليكن سيدى و مولاى فيما قضيت و قدرت و حتمت تعجيل خلاصى مما
انا فيه جميعه و العافيه فانى لا اجد لدفع ذلك احدا غيرك ، ولا اعتمد
فيه الا عليك ، فكن يا ذا الجلال والا كرام عند حسن ظنى بك و رجائى لك
، و ارحم تضرعى و استكانتى و ضعف ركنى و امنن بذلك على و على كل داع
دعاك يا ارحم الراحمين ، و صلى الله على محمد واله اجمعين .
يعنى : از دعاهاى هنگام پديد آمدن حادثه اين
بود: اللهم ... خدايا! بر محمد و آل محمد درود فرست و مرا بيامرز و
رحمت كن ، عملم را پاك نما و بازگشتم از آسان گردان ، قلبم را هدايت كن
و ترسم را به ايمن مبدل فرما، در تمام عمرم به من عافيت عطا كن و حجت و
دليلم را پا برجا قرار ده
(249) خطاهايم را بشوى ، چهره ام را (در قيامت ) سفيد
گردان ، مرا در دينم حفظ فرما در دينم حفظ فرما و كارم را آسان بگردان
، روزى ام را گشايش ده كه من ضعيفم و از بديهاى من به خوبى خودت در
گذر، با دستم ، نه بر سر خودم مصيبت وارد كن و نه بر سر فاميلم .
اى معبود من ! گوشه چشمى به من نظر كن تا با آن ، بلاهايت را از من بر
طرف سازى و به واسطه آن ، مرا به سوى بهترين عادتها بكشانى . نيرويم
ضعيف و چاره ام اندك گشته است ، از تمام خلق تو اميدم قطع گرديد.
پروردگار من ! تنها اميد به تو و توكل بر تو و قدرتت برايم باقى مانده
كه بر من رحم كنى و معافم گردانى ، همچنانكه قدرت بر عذاب و مبتلا كردن
من دارى .
بار خدايا! ياد آورى نيكيهاى تو، مانوسم مى كند و اميد به نعمت دادنت ،
تقويتم مى نمايد كه از ابتداى خلقتم ، لحظه اى از نعمت تو خالى نبوده
ام . تو پروردگار من ، آقاى من ، دادرس من ، پناهگاه من ، حافظ من ،
مدافع من ، رحيم بر من و كفيل روزى من هستى .
هر آنچه بر من مقدر كردى ، از قضا و قدر تو سرچشمه مى گيرد، بنابر اين
، اى آقا و مولاى من ! تعجيل در رهايى - از تمام آنچه در آنم - و عافيت
را در قضا و قدر حتمى قرارده كه من براى دفع آن ، كسى جز تو را نمى
يابم و بر كسى جز تو تكيه نمى كنم ، اى صاحب جلال و كرامت ! با من بر
اساس خوش گمانى و اميدم ، رفتار نما و بر زارى و زمينگيرى و سستى ام
رحم كن و با اين كارت بر من و بر هر كس كه تو را مى خواند، منت بگذارى
ارحم الراحمين ! درود خدا بر محمد و تمام خاندانش باد.
د - عاصم بن حميد از اسماء روايت مى كند
كه گفت : رسول الله - صلى الله عليه و آله و سلم - فرمود:
714 - من اصابه هم او غم او كرب او بلاء او
لاواء فليقل : الله ربى لا اشرك به شيئا، توكلت على الحى الذى يموت
.
يعنى : هر كه اندوه يا غم يا سختى يا بلاء يا
دشوارى به او رسيده بگويد: الله پروردگار من است ، چيزى را شريك او
قرار نمى دهم ، توكل مى كنم بر زنده اى كه نمى ميرد.
ه - هشام بن سالم از حضرت صادق - عليه
السلام - رواست كرده است فرمود:
715 - اذا نزلت برجل نازله او شديده او كربه امر
فليكشف عن ركبتيه و ذراعيه وليلصقهما بالارض و ليلصق جوجوه بالارض ثم
ليدع بحاجته و هو ساجد .
يعنى : هر گاه به كسى بلايى يا اندوهى يا چيز
سختى رسيد، دو زانو و دو ساعد خود را برهنه سازد و آنها را به زمين
بچسباند و نيز سينه اش را هم بر زمين چسبانيده در حال سجده دعا كند و
حاجتش را بطلبد.
و - جهت طلب روزى از حضرت صادق - عليه السلام - روايت شده است كه
(بگويد):
716 - يا الله ، يا الله ، يا الله ، اسالك يحق
من حقه عليك عظيم ان تصلى على محمد واله و ان ترزقنى العمل بما علمتنى
من معرفه حقك ، و ان تبسط على ما حظرت من رزقك .
يعنى : خدايا! خدايا! خدايا! از تو طلب مى كنم و
به كسى كه حق بزرگى بر تو دارد سوگندت مى دهم كه بر محمد و آلش درود
بفرستى و كارى را روزى من كنى كه بر اساس شناخت حق تو باشد - كه خودت
آن را به من تعليم نمودى - و آن روزى را كه از من بازش داشتى بر من
بگسترانى .
ز - سعيد بن زيد گويد، حضرت كاظم - عليه
السلام - فرمود:
717 - اذا صليت المغرب فلا تبسط رجلك ولا تكلم
احدا حتى تقول مائه مره : بسم الله الرحمن الرحيم ولا حول ولا قوه الا
بالله العلى العظيم مائه مره فى المغرب و مائه مره فى الغداه ، فمن
قالها دفع عنه مائه من انواع البلاء ادنى نوع منها البرص و الجذام
والشيطان و السلطان .
يعنى : وقتى نماز مغرب را گزاردى پايت را دراز
مكن و با كسى سخن مگو تا صد بار بگويى : بسم الله الرحمن الرحيم ولا
حول ولا قوه الا بالله العلى العظيم .
صد بار مغرب و صد بار صبح كه هر كس آن را بگويد: صد بلا از هر نوعش
از او دفع مى گردد كه كمترين آنها پيسى
(250) و جذام و شيطان و پادشاه است .
ح - براى دفع كردن عاقبت خوابهاى ناگوار بعد از آنكه از آن خواب بيدار
شدى بلا فاصله به سجده برو و هر قدر مى توانى خدا ثنا كن ، سپس بر محمد
و آلش صلوات بفرست و به سوى خداوند منان ناله كن و از او بخواه كه آن
را از تو دفع كند و از عاقبتش تو را در سلامت بدارد كه به فضل و رحمت
الهى اثرى براى آن خواب نخواهى ديد.
ط - ابو قتاده حرث بن ربعى گويد: شنيدم
رسول خدا - صلى الله عليه و آله و سلم - مى فرمايد:
718 - الرويا الصالحه من الله ، فاذا راى احدكم
ما يحب فلا يحدث بها الا من يحب ، و اذا راى رويا مكروهه فليتفل عن
يساره و ليتعوذ من شر الشيطان و شرها، ولا يحدث بها احد فانها لن تضره
.
يعنى : خوابهاى نيك از جانب خداست ، پس هر گاه
كسى خواب محبوبى ديد آن را باز گو نكند مگر براى انسان محبوبى و اگر
خواب بدى ديد از جانب چپش آب دهانى بيندازد و از شر شيطان و شر آن خواب
، به خدا پناه ببرد و آن را براى كسى نقل نكند كه ضررى به او نخواهد
رساند.
و از آن حضرت نقل شده است كه فرمود:
719 - الرويا الصالحه من الله و الحلم من
الشيطان .
يعنى : خواب نيك از خدا و احتلام از شيطان است
.
و نيز نقل شده است كه فرمود:
720 - الرويا الحسنه من الرجل الصالح جزء من سته
و اربعين جزء من النبوه .
يعنى : خواب نيك از مرد صالح يك قسمت از چهل و
شش قسمت نبوت است .
ى - از اهل بيت - عليهم السلام - روايت است كه فرمودند:
721 - اذا راى احد الرويا المكروهه فليتحول عن
شقه الذى كان عليه و ليقل : انما النجوى من الشيطان ليحزن الذين امنوا
و ليس بضارهم شيئا الا باذن الله
(251) و اعوذ بالله بما عاذت به الملائكه المقربون ، و
انبياوه المرسلون ، والائمه الراشدون المهديون تو عباده الصالحون ، من
شر ما رايت ، و من شر روياى ان تضرنى فى دينى او دنياى ، و من الشيطان
الرجيم .
يعنى : هرگاه يكى از شما خواب ناگوارى ديد از آن
پهلو كه بر آن خوابيده بود بر گردد و بگويد: نجوا از شيطان است تا
مومنين را اندوهناك كند ولى - به اذن خدا - هيچ ضررى به آنان نمى تواند
برساند. با آنچه ملائكه مقرب و انبياى فرستاده شده و ائمه راهنمائى و
هدايت گرديده ، و بندگان صالح با آن پناه بردند، به خدا پناه مى برم از
شر آنچه و از شر خوابم - كه در دينم يا دنيايم ضررى وارد كند - و از شر
شيطان رجيم .
ك - على بن مهزيار گويد:
محمد بن حمزه علوى براى من نوشت كه من
براى امام باقر - عليه السلام - نامه اى بنويسم و آموزش دعايى را
بخواهم كه با آن ، اميد گره گشايى برود (اين كار را كردم و) حضرت در
پاسخ ؛ برايم مرقوم فرمودند:
722 - اما ما سالك محمد بن حمزه العلوى من تعليم
دعاء يوجو به الفرج فقل له يلزم : يا من يكفى من كل شى ء ولا يكفى منه
شى ء اكفنى ما اهمنى فانى ارجو ان يكفى ماهو فيه من الغم ان شاء الله
تعالى .
يعنى : اما آن دعايى كه محمد بن حمزه علوى
خواسته بود تا به آن ، اميد گره گشايى برود، به او بگو بر اين دعا
مداومت كند:
اى كسى كه از هر چيزى ما را كفايت مى كنى و چيزى ما را از تو كفايت نمى
كند، پس كار مهم مرا بر عهده گير و كفايت كننده اش باش . اميدوارم كه
ان شاء الله خداوند متعال ، اندوهش را بر طرف نمايد.
ل - شيخ صدوق گويد پدرم از پدرش از امير
المومنين - عليه السلام - روايت كرده است كه فرمود:
723 - رايت الخضر فى المنام قبل البدر بليله
فقلت له : علمنى شيئا انصر به على الاعداء. فقال : يا هو، يا من لا هو
الا هو، فلما اصبحت قصصتها على رسول الله - صلى الله عليه و آله و سلم
- فقال : يا على ، علمت الاسم الا عظم ، فكان على لسانى فى يوم بدر
.
يعنى : يك شب قبل از واقعه بدر، حضرت خضر را در
خواب ديدم ، به او گفتم : چيزى به من بياموز كه با آن بر دشمنان پيروز
گردم ، گفت بگو: يا هو، يا من لا هو الا هو، چون صبح شد آن را براى
رسول خدا - صلى الله عليه و آله و سلم - بازگو كردم ، فرمود: اى على !
اسم اعظم را آموختى
(252)، لذا اين ذكر در روز بدر بر زبان من بود.
و نيز روايت شده است كه از امير المومنين - عليه السلام - وقتى از
قرائت قل هو الله احد فارغ مى شد، مى
فرمودند:
724 - يا هو، يا من لا هو الا هو، اغفرلى و
انصرنى على القوم الكافرين .
يعنى : اى همان (مطلوب حقيقتى ما! اى كسى
كه مطلوبى جز او نيست ، مرا بيامرز و بر گروه كافر، ياريم فرما.
و نيز آن حضرت همين را در جنگ صفين مى گفت و دشمن را كنار مى زد.
سوم - پناه بردن (به
خدا):
الف - عبد الله بن
يحيى كاهلى گويد: حضرت صادق - عليه السلام - فرمود:
725 - اذا لقيت السبع فاقرا فى وجهه ايه الكرسى
و قل : عزمت عليك بعزيمه الله و عزيمه محمد - صلى الله عليه و آله و
سلم - و عزيمه سليمان بن داود و عزيمه امير المومنين و الائمه من بعده
، فانه ينصرف عنك ان شاء الله .
يعنى : وقتى حيوان درنده اى را ديدى ، در برابرش
آيه الكرسى
(253) را بخوان و بگو: نفرينت مى كنم به نفرين خدا و
نفرين محمد - صلى الله عليه و آله و سلم - و نفرين سليمان بن داود و
نفرين امير المومنين و ائمه بعد از او. ان شاء الله آن حيوان از تو
منصرف خواهد شد.
كاهلى گويد: بيرون آمدم ، ناگاه درنده اى
را ديدم كه معترضم گرديده ، نفرينش كردم كه مبادا راه را بر ما ببندد و
به ما آزار رساند، ناگهان ديدم سركش را پايين آورده بين دو پايش قرار
داد و پشت كرد و از راه برگشت .
عبد الله بن سنان از حضرت صادق - عليه
السلام - روايت كرده است كه فرمود:
726 - قال امير المومنين - عليه السلام -: اذا
لقيت السبع فقل : اعوذ برب دانيال والجب من شر كل اسد مستاسد .
يعنى : امير المومنين - عليه السلام - فرمود:
هرگاه حيوان درنده اى را ديدى بگو: پناه مى برم به پروردگار دانيال و
چاه از شر هر شير درنده اى
(254).
ب - حضرت صادق - عليه السلام - فرمود:
727 - الا اعلمك كلمات ؟ اذا وقعت فى ورطه فقل :
بسم الله الرحمن الرحيم لا حول ولا قوه الا بالله العلى العظيم ، فان
الله يصرف بها عنك ما يشاء من انواع البلاء .
يعنى : آيا براى هنگامى كه در نابودى و هلاكتى
افتادى كه راه نجاتى از آن نيست ، كلماتى به تو بياموزم ؟ پس بگو: بسم
الله الرحمن الرحيم لا حول ولا قوه الا بالله العلى العظيم ، كه خداوند
به واسطه آن ، هر نوع بلائى را كه بخواهد از تو دفع مى كند.
ج - شيخ كلينى گويد: در يكى از جنگها
مسلمانان به رسول خدا - صلى الله عليه و آله و سلم - شكايت كردند كه
ككها آنها را مى آزارند، فرمود:
728 - اذا اخذ احدكم مضجعه فليقل : ايها الاسود
الوثاب الذى لا يبالى غلقا ولا بابا عزمت عليكم بام الكتاب الا توذونى
و اصحابى الى ان يذهب الليل يجى ء الصبح بما جاء .
يعنى : هر يك از شما كه خواست به خوابگاه برود،
بگويد: اى سياه جست و خيز كننده ! اى كه نه به قفل توجه دارى و نه به
در! با ام الكتاب بر تو نفرين مى كنم كه من و ياران مرا نيازارى تا شب
برود و صبح بيايد.
راوى گويد: ولى آنچه را كه ما مى دانيم اين است كه به جاى :
الى ان يذهب الليل ... آمده :
الى ان يووب الصبح بما اب يعنى تا صبح
آنچه را كه مى خواهد بياورد.
د - شيخ كلينى گويد:
محمد بن هارون براى حضرت باقر - عليه
السلام - نوشت تا براى بادى كه به كودكان عارض مى شود، دعايى به او
بياموزد، حضرت با خط خود نوشتند:
729 - الله اكبر اشهد ان محمدا رسول الله ، الله
اكبر لا اله الا الله ولا رب لى الا الله له الملك وله الحمد لا شريك
له سبحان الله ما شاء الله كان و ما لم يشا لم يكن .
اللهم يا ذا الجلال ولاكرام ، رب موسى و عيسى و
ابراهيم الذى و فى اله ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب والا سباط،
لا اله الا انت سبحانك مع ما عدد من اياتك و بعظمتك و بما سالك به
النبيون و بانك رب الناس كنت قبل كل شى ء و انت بعد كل شى ء اسالك
بكلماتك التى تمسك السماء ان تقع على الارض الا باذنك و بكلماتك التى
تحيى الموتى ان تجير عبدك فلانا
(255) من شر ما ينزل من السماء و ما يعرج فيها، و ما
يخرج من الارض و ما يلج فيها، والسلام على المرسلين ، و الحمد لله رب
العالمين .
يعنى : خدا بزرگتر است ، شهادت مى دهم كه محمد
فرستاده خداست ، خدا بزرگتر است ، معبودى جز الله نيست ، پروردگارى
برايم جز الله نيست كه حكومت و ستايش براى اوست ، شريكى ندارد، منزه
است خدا، هر آنچه او بخواهد، مى شود و هر آنچه نخواهد، نمى شود.
بار خدايا! اى صاحب جلال و كرامت ! اى پروردگار موسى و عيسى ، و
ابراهيمى كه به وعده اش وفا كرد! اى معبود ابراهيم و اسماعيل و اسحق و
يعقوب و نوادگانش ! معبودى جز تو نيست ، تو منزهى با آن آياتى كه بر
شمردى .
به عظمت تو سوگند! و به آنچه انبيا تو را بدان مى خواندند و به اينكه
تو پروردگار مردمى ، قبل از هر چيز تو بودى و بعد از هر چيزى تو هستى ،
به كلماتى كه آسمان را نگاه داشتى تا بر زمين قرار نگيرد - مگر به اذن
تو - و به كلماتى كه مردگان را زنده مى كنى ، قسمت مى دهم و از تو مى
خواهم كه بنده ات فلانى را از شر آنچه از آسمان فرود مى آيد و به آن
عروج مى كند نيز از شر آنچه از زمين خارج مى شود و در آن فرو مى رود،
نجات بدهى . درود بر پيامبران و ستايش خدايى راست كه رب العالمين است
.
ه - و نيز از آن حضرت به خاطر شريفش رسيده است :
730 - بسم الله و بالله والى الله و كما شاء
الله و بعزه الله و جبروت االله و قدره الله و ملكوت الله ، هذا الكتاب
اجعله يا الله يا الله شفاء لفلان بن فلان
(256) عبدك و ابن امتك عبد الله صلى الله على رسول الله
.
يعنى : به نام خدا و به يارى او، به سوى او و
آنچنان كه او بخواهد، به عزت خدا و جبروت خدا و قدرت خدا و ملكوت خدا.
خدايا! اين نوشته را براى فلان ، فرزند فلانى شفا قرار ده (او كه پدرش
) بنده تو، مادرش كنيز تو و خودش بنده خداست ، درود بر رسول خدا.
و - امير المؤ منين - عليه السلام - فرمود:
731 - رقى النبى - صلى الله عليه و آله و سلم -
حسنا و حسينا فقال : اعيذكما بكلمات الله التامه و اسمائه الحسنى عامه
من شر السامه و الهامه ، و من شر عين لامه ، و من شر حاسد اذا حسد، ثم
التفت الينا فقال : هكذا كان يعوذ ابراهيم اسحاق و اسماعيل .
يعنى : پيامبر اكرم - صلى الله عليه و آله و سلم
- براى حسن و حسين دعا كرد و فرمود: شما را در پناه كلمات تامه الهى و
اسماى نيكويش قرار مى دهم از شر هر چيز زهر دار و حيوانات و حشرات سمى
، از شر چشم بد و از شر هر حسد كننده هنگام حسادتش . آنگاه رو به ما
كرد و فرمود: اينگونه ابراهيم براى اسحاق و اسماعيل دعا مى كرد و
پناهشان مى داد.
ز - از حضرت امام باقر - عليه السلام - نقل است كه فرمود:
732 - من قال : لا حول ولا قوه الا بالله العلى
العظيم ، دفع الله بها عنه سبعين نوعا من انواع البلاء ايسرها الجنون ،
و من خرج من بيته فقال : بسم الله الرحمن الرحيم ، قال له الملكان :
هديت ، و اذا قال : لا حول ولا قوه الا بالله العلى العظيم ، قالا له :
وقيت ، و اذا قال : توكلت على الله ، قالا له : كيفت ، فيقول الشيطان :
كيف اصنع بمن هدى و وقى و كفى ؟ .
يعنى : هر كس كه بگويد: لا حول ولا قوه الا
بالله العلى العظيم ، خداوند متعال به واسطه آن هفتاد نوع از انواع بلا
را از او دفع مى نمايد كه ساده ترينش ، جنون است . هر كس كه از خانه اش
خارج شو و بسم الله الرحمن الرحيم بگويد ، دو فرشته به او مى گويند
هدايت شدى . و هر گاه بگويد: لا حول ولا قوه الا بالله العلى العظيم ،
به او مى گويند: نگاه داشته شدى . و هر گاه بگويد: توكلت على الله ، به
او مى گويند كفايت شدى . در اينجا شيطان مى گويد: چكار كنم با كسى كه
هدايت گرديد، نگاه داشته و كفايت شد.
ح - ابو حمزه گويد : از حضرت باقر - عليه
السلام - اجازه ديدار خواستم ، به طرفم بيرون آمد در حالى كه دو لبش
حركت مى كرد، عرض كردم : چه مى گفتى ؟ فرمود: آيا متوجه شدى اى ثمالى
؟ گفتم : فدايت شوم ! آرى ، فرمود:
733 - انى والله تكلمت بكلام ما تكلم به احد الا
كفاه الله ما اهمه من امر دنياه و اخرته .
يعنى : من كلامى را گفتم كه احدى آن را نگفته
مگر آنكه خداوند متعال كارهاى مهمش را - اعم از دنيايى و اخروى - بر
عهده گرفت ..
گفتم : مرا از آن با خبر كن .
فرمود: بلى ، سپس فرمود:
من قال حين يخرج من منزله : بسم الله ، حسبى
الله ، توكلت على الله ، اللهم انى اسالك خير امورى كلها، و اعوذ بك من
خزى الدنيا و عذاب الاخره ، كفاه الله ما اهمه من امر دنياه و اخرته
.
يعنى : كسى كه هنگام خروج از منزلش بگويد: به
نام خدا، خدا مرا بس است ، بر او توكل مى كنم ، بار الها! من از تو
همه خيرهايم را مى طلبم و از خوارى دنيا و عذاب آخرت به تو پناه مى برم
، خداوند متعال مهمات دنيايى و اخروى چنين شخصى را بر عهده مى گيرد.
ط - امير المؤ منين - عليه السلام - فرمود:
734 - اذا اراد احدكم النووم فلا يضعن جنبه حتى
يقول : اعيذ نفسى و دينى و اهلى و ولدى و خواتيم عملى و ما رزقنى ربى و
ما خولنى بعزه الله و عظمه الله و جبروت الله و سلطان و رحمه الله و
رافه الله و غفران الله و قوه الله و قدره الله و جلال الله وبصنع الله
و اركان الله و بجمع الله ، و برسول الله - صلى الله عليه و آله و سلم
- و قدره الله على ما يشاء، من شر السامه و الهامه ، ومن شر الجن و
الانس ، و من شر كل ما دب على الارض و ما يخرج منها، و من شر ما ينزل
من السماء و ما يعرج فيها و من شر كل دابه ربى اخذ بناصيتها، ان ربى
على صراط مستقيم ، و هو على كل شى قدير ولا حول ولا قوه الا بالله
العلى العظيم .
فان رسول الله - صلى الله عليه و آله و سلم -
كان يعوذ الحسن و الحسين بذلك ، و بذلك امر رسول الله .
يعنى : هرگاه يكى از شما خواست بخوابد، پهلويش
را بر زمين نگذارد مكر اينكه بگويد: اعيذ نفسى ... پناه مى دهم خودم و
دينم و خانوده ام و فرزندانم و پايان كارم و روزيهايى كه پروردگارم به
من داده و آنچه به من بخشيده را به عزت خدا و عظمت خدا و جبروت خدا و
سلطنتت خدا و رحمت خدا و رافت خدا و مغفرت خدا و قوت خدا و قدرت خدا و
جلال خدا و صنعت خدا و اركان خدا و جمع خدا و رسول خدا - صلى الله عليه
و آله و سلم - و قدرت خدا بر هر چه بخواهد از شر هر چيز زهردار و حيوان
سمى و از شر جن و انس و از شر هر چه بر زمين مى جنبد و هر چه از آن
خارج مى شود، و از شر آنچه از آسمان فرود مى آيد و آنچه بدان بالا مى
رود. و از شر هر جنبنده اى كه زمام اختيارش به دست اوست كه همانا
پروردگار من بر صراط مستقيم است ، و همو بر هر چيز قادر مى باشد و هيچ
دگرگونى و نيروى جز به واسطه خداوند على و عظيم نيست . همانا رسول خدا
- صلى الله عليه و آله و سلم - اينگونه حسن و حسين را دعا مى كرد و به
همين نيز دستور داده است .
ى - از امير المؤ منين - عليه السلام - نقل است كه فرمود:
735 - اذا اراد احدكم النوم فليضع يده اليمنى
تحت خده الايمن و ليقل : بسم الله وضعت جنبى لله على مله ابراهيم و دين
محمد و ولايه من افترض الله طاعته ، ما شاء الله كان ، و ما لم يشا لم
يكن .
فمن قال ذلك عند منامه حفظ من اللص المغير و
الهدم ، و تستعفر له الملائكه .
يعنى : هرگاه يكى از شما اراده خوابيدن كرد، دست
راستش را زير گونه راستش قرار بگويد: به نام خدا، پهلويم را براى خدا و
بنابر آئين و دين محمد - صلى الله عليه و آله و سلم - و سر پرستى كسى
كه خداوند، طاعتش را واجب فرمود، بر زمين قرار دادم كه هر چه او بخواهد
شدنى است و هر چه نخواهد نا شدنى مى باشد. هر كسى ، كه اين را هنگام
خوابش بگويد، از دزد غارتگر و نابودى و ريختن ساختمان ، حفظ گشته ،
ملائكه برايش استغفارى مى كنند.
ك - ابو بصير از حضرت باقر - عليه السلام
- روايت كرده است كه فرمود:
736 - من قال حين يخرج من باب داره : اعوذ بما
عاذت به ملائكه الله ، و من شر هذا اليوم الجديد الذى اذا غابت شمسه لم
يعد، و من شر نفسى ، و من شر غيرى ، و من شر الشيطان ، و من شر من نصبه
لا ولياء الله ، و من شر الجن و الانس ، و من شر السباع و الهوام ، و
من شر ركوب المحارم كلها، اجير نفسى بالله و من كل سوء، غفر الله له ،
و تاب عليه ، و كفاه المهم و حجزه عن السوء، و عصمه من الشر .
يعنى : هر كس كه هنگام خروج از خانه اش بگويد:
پناه مى برم به آنچه ملائكه خدا بدان پناه بردند از شر اين روز جديدى
كه اگر خورشيدش پنهان شود ديگرى بر نخواهد گشت و از شر نفسم و از شر
ديگران و از شر شيطان و از شر كسى كه با اولياى خدا دشمنى كند و از شر
جنها و انسانها و از شر درندگان و حيوانات زهردار و از شر تسلط تمامى
خطرها، پناه مى دهم خودم را به خدا از هر چيز بدى ، خداوند چنين فردى
را مى آمرزد و رحمتش را بر او بر مى گرداند و كارهاى مهمش را بر عهده
مى گيرد و او را از بدى حفظ مى كند و از شر، نگاه مى دارد.
باب ششم : تلاوت قرآن
تشويق به خواندن قرآن
قرآن ، خود يكى از اقسام ذكر است
و مى تواند در هر فايده اى كه ذكر و دعا دارند قائم مقام آن دو گردد:
تحريك ، تشويق ، جلب منافع و دفع ضررها كه در آينده نزديك اين را خواهى
ديد، به علاوه شرف مزيدى كه بر آن دو دارد به دليل :
1 - قرآن ، سخن خداست .
2 - اسم اعظم در قرآن است .
3 - قرآن ، چشمه جوشان علم است .
حفص بن غياث از
زهرى نقل كرده است كه گفت : شنيدم حضرت امام زين العابدين -
عليه السلام - مى فرمود:
737 - ايات القران خزائن العلم فكلما فتحت خزانه
فينبغى لك ان تنظر ما فيها .
يعنى : آيات قرآن ، گنجينه هاى علم هستند كه
هرگاه گنجينه اى از آن باز شد، بر تو است كه بنگرى در آن ، چه چيزى
قرار دارد.
4 - تلاوت قرآن و ازديادش ، انتشار دادن معجزه پيامبر - صلى الله عليه
و آله و سلم - و موجب نگاه داشتن آن بر تواتر است .
4 - تلاوت قرآن و ازديادش ، انتشار دادن معجزه پيامبر - صلى الله عليه
و آله و سلم - و موجب نگاه داشتن آن بر تواتر است .
5 - در تلاوت قرآن ، هر حرفش بنابر ادله اى كه خواهد آمد، ثوابهايى
دارد و حال آنكه چنين ثوابى در مورد غير قرآن نيامده است ، پس بر ماست
كه مقدارى از اخبار مربوطه را بياوريم :
الف - رسول خدا - صلى الله عليه و آله و سلم - روايت شده است كه فرمود:
738 - قال الله تبارك و تعالى : من شغله قراءه
القران عن دعائى و مسالتى اعطيته افضل ثواب الشاكرين .
يعنى : خداوند تبارك و تعالى فرمود: هر كس كه
قرائت قرآن او را از دعا كردن و سوال از من باز دارد، به او برترين
ثوابى را كه به شاكرين مى دهم ، عطا خواهم نمود.
ب - شيخ كلينى (ره ): از پيامبر اكرم - صلى الله عليه و آله و سلم -
نقل كرده است كه فرمود:
739 - من اعطاه الله القران فراى ان احدا اعطى
افضل مما اعطى فقد صغر عظيما و عظم صغيرا .
يعنى : كسى كه خداوند به او قرآن داده اگر گمان
كند احدى بهتر از آن را دارد، به تحقيق چيز با عظمتى را كوچك و چيز
كوچكى را با عظمت شمرده است .
ج - و از آن حضرت روايت شده است كه فرمود:
740 - اذا التبست عليكم الامور كقطع الليل
المظلم فعليكم بالقران فانه شافع مشفع و شاهد مصدق ، من جعله امامه
قاده الى الجنه ، و من جعله خلفه ساقه الى النار، و هو اوضح دليل الى
خير سبيل ، من قال به صدق و وقف ، و من حكم به عدل ، و من اخذ به احر
.
يعنى : هرگاه كارها چون شب ظلمانى برايتان مشتبه
و تاريك گرديد، بر شما باد به قرآن ، چون او شفيعى است كه شفاعتش
پذيرفته و شاهدى است كه تصديق شده است ، هر كس كه او را رهبر خويش
گرداند، وى را به بهشت رهنمون مى سازد و هر كس كه بدان پشت پا زند، به
جهنم سوقش مى دهد. قرآن روشن ترين راهنما به سوى بهترين راههاست هر
كس كه بر اساس قرآن سخن گفت ، مردم وى را تصديق مى كنند و توفيق مى
يابد و هر كسى كه بر اساس قرآن قضاوت و حكومت كرد، بر اساس عدل حكومت
نمود و هر كس كه آن را گرفت (و بدان عمل كرد) پاداش ، نصيبش مى گردد.
د - ليث بن سليم گويد: پيامبر اكرم - صلى
الله عليه و آله و سلم - فرمود:
741 - نوروا بيوتكم بتلاوه القران ولا تتخذوها
قبورا كما فعلت اليهود و النصارى صلوا فى البيع و الكنائس ، و عطلوا
بيوتهم ، فان البيت اذا كثر فيه تلاوه القران كثر خيره و امتع اهله و
اضاء لاهل السماء كما تضى ء نجوم السماء لاهل الارض .
يعنى : خانه هاى خود را با تلاوت قرآن ، نورانى
كنيد و آنها را چون قبرستان قرار ندهيد، همانطور كه يهود و نصارى چنان
كردند كه در معابد و كنيسه ها نماز مى گزاردند و خانه هاى خويش را
تعطيل نمودند؛ چون هرگاه در خانه اى قرآن زياد تلاوت شود، خيرش زياد مى
گردد و آن خانواده بهره مند مى گردند و براى اهل آسمان نور مى دهد
همچنانكه ستارگان آسمان براى اهل زمين ، نور افشانى مى كنند.
ه - از حضرت صادق - عليه السلام - روايت است كه فرمود:
724 - ان البيت اذا كان فيه المسلم يتلو القران
يتراءاه اهل السماء كما يتراءى اهل الدنيا الكوكب الدرى فى السماء
.
يعنى : هرگاه انسان مسلمان در خانه قرآن بخواند،
اهل آسمان آن خانه را آنگونه مى بينند كه اهل دنيا ستاره درخشنده را در
آسمان مى نگرند.
و - از حضرت رضا - عليه السلام - نقل است كه پيامبر اكرم - صلى الله
عليه و آله و سلم - فرمود:
743 - اجعلوا لبيوتكم نصيبا من القران ، فان
البيت اذا قرى ء تيسر على اهله ، و كثر خيره ، و كان سكانه فى زياده ،
و اذا لم يقرا فيه القران ضيق على اهله ، و قل خيره ، و كان سكانه فى
نقصان .
يعنى : براى خانه هايتان بهره اى از قرآن قرار
دهيد كه اگر در خانه اى قرآن خوانده شود، كارها بر اهلش آسان شده ،
خيرش زياد مى گردد و ساكنينش در فزونى هستند و اگر در خانه اى قرآن
تلاوت نگردد، بر اهلش تنگ شده ، خيرش كم مى گردد و ساكنينش در نقصان
قرار دارند.
ز - امير المؤ منين - عليه السلام - فرمود:
744 - ين بغى للمومن ان لا يموت حتى يتعلم
القران او يكون فى تعلمه .
يعنى : بر مومن سزاوار است كه تا نمرده ، قرآن
را بياموزد يا در راه ياد گيرى آن باشد.
ح - حسين بن ابى الحسين ديلمى در كتابش
از آن حضرت روايت كرده است كه فرمود:
745 - قراءه القران افضل من الذكر، و الذكر افضل
من الصدقه ، و الصدقه افضل من الصيام و جنه من النار .
يعنى : قرائت قرآن از ذكر برتر است و ذكر از
صدقه و صدقه از روزه و روزه سپر است در برابر آتش .
و فرمود:
746 - لقارى ء القران بكل حرف يقرا فى الصلاه
قائما مائه حسنه ، و قاعدا خمسون حسنه و متطهرا فى غير الصلاه خمس و
عشرون حسنه ، و غير متطهر عشر حسنات ، اما انى لا اقول : المر حرف بل
له بالالف عشر و باللام عشر و بالميم عشر و بالراء عشر .
يعنى : كسى كه قرآن را در حالت ايستاده در نماز
قرائت كند، در برابر هر حرفى كه مى خواند، يكصد حسنه و اگر نشسته باشد،
پنجاه حسنه و اگر با وضو در غير نماز بخواند، بيست و پنج حسنه و بدون
وضو، ده حسنه دارد. آگاه باشيد كه من نمى گويم : المر يك حرف است بلكه
در برابر حرف الف ، ده حسنه ، در برابر لام ده حسنه ، در برابر ميم ،
ده حسنه و در برابر راء ده حسنه دارد.
ط - بشر بن غالب اسدى از حضرت امام سجاد
- عليه السلام - روايت كرده است كه فرمود:
747 - من قرا ايه من كلام الله تعالى و عزوجل فى
صلاته قائما يكتب الله له بكل ، حرف مائه حسنه ، فان قراها فى غير
الصلاه كتب الله له بكل حرف عشرا، فان استمع القران كان له بكل حرف
حسنه ، و ان ختم القران ليلا صلت عليه الملائكه حتى يصبح ، و ان ختمه
نهارا صلت عليه الحفظه حتى يمسى و كانت له دعوه مجابه و كان خيرا له
مما بين السماء الى الارض .
يعنى : هر كس كه در حال ايستاده ، در نماز، آيه
اى از كلام خداوند متعال را تلاوت كند، خداوند در برابر هر حرف يكصد
حسنه برايش مى نويسد و اگر در غير نماز بخواند، خداوند سبحان در برابر
هر حرف ، ده حسنه برايش مى نويسد و اگر قرآن را گوش كند در برابر هر
حرف يك حسنه دارد. اگر در شب ، قرآن را ختم كند، ملائكه تا صبح بر او
صلوات و درود مى فرستند و اگر در روز ختم نمايد!، ملائكه اى كه حافظ
اويند تا شب بروى درود خواهند فرستاد، چنين كسى ، دعايش مستجاب است و
بهتر از آنچه ميان آسمان تا زمين است برايش خواهد بود.
راوى گويد: عرض كردم اين براى كسى كه قرآن بخواند، اما كسى كه نخواند
چطور؟ فرمود:
يا اخا بنى اسد، ان الله جواد ما جد كريم اذا
قرا ما سمعه اعطاه الله ذلك .
يعنى : اى برادر بنى اسد! خداوند متعال بخشنده و
بزرگوار كريم است ، اگر هر آنچه را كه مى شنود، بخواند، متعال همانطور
به او عطا خواهد كرد.
ى - عبد الله بن سليمان از حضرت امام
باقر - عليه السلام - روايت كرده است كه فرمود:
748 - من قرا القران قائما فى صلاته كتب الله له
بكل حرف مائه حسنه ، و من قراه فى صلاته جالسا كتب الله له بكل حرف
خمسين حسنه ، و من قراه من غير الصلاه كتب الله بكل حرف عشر حسنات
.
يعنى : هر كس كه قرآن را در حال ايستاده ، در
نمازش قرائت كند، خداوند در برابر هر حرف ، يكصد حسنه مى نويسد. و هر
كس در حال نشسته ، در نماز، قرآن تلاوت نمايد، خداوند در برابر هر حرف
، پنجاه حسنه برايش مى نويسد.
و هر كه در غير نماز آن از تلاوت نمايد، در برابر هر حرف ، ده حسنه
برايش خواهد نوشت .
ب - از حضرت صادق - عليه السلام - روايت شده است كه فرمود:
749 - من قرا حرفا و هو جالس فى صلاته كتب الله
به خمسين حسنه ، و محى عنه خمسين سيئه ، و رفع له خمسين درجه ، و من
قرا حرفا و هو قائم فى صلاته كتب الله له مائه حسنه ، و محا عنه ماه
سيئه ، و رفع مائه درجه ، و من ختمه كانت له دعوه مستجابه موخره او
معجله ، قال : قلت : جعلنى الله فداك ختمه كله قال : ختمه كله .
يعنى : هر كس كه يك حرف را در حال نشسته در نماز
قرائت كند، خداوند در برابرش پنجاه حسنه برايش مى نويسد و پنجاه گناه
را از او پاك مى گرداند و پنجاه درجه برايش بالا خواهد برد. و هر كسى
كه حرفى را در حال ايستاده در نماز بخواند، خداوند يكصد حسنه برايش مى
نويسد و يكصد گناه را از او پاك مى كند و يكصد درجه برايش بالا مى برد
و هر كس كه قرآن را ختم كند، يك دعايش مستجاب است يا با تاخير و يا
فورى . راوى گويد: عرض كردم فدايت شوم ! كل قرآن را ختم كند؟
فرمود: كل قرآن را ختم كند.
از منصور از حضرت صادق - عليه السلام -
روايت شده است كه فرمود:
750 - سمعت ابى قال : يقول رسول الله - صلى الله
عليه و آله و سلم - ختم القران الى حيث علم .
يعنى : شنيدم پدرم مى گفت : رسول خدا مى فرمود:
قرآن را تا آنجا كه مى داند ختم كند.
ل - از امام صادق - عليه السلام - روايت شده است كه فرمود:
751 - من استمع حرفا من كتاب الله من غير قراءه
كتب الله له حسنه ، و محا عنه سيئه ، و رفع له درجه .
يعنى : كسى كه حرفى از كتاب خدا را بشنود ولى
نخواند، خداوند متعال حسنه اى به او خواهد داد و گناهى را از او پاك
خواهد كرد و برايش درجه اى بالا خواهد برد.
م - خالد بن مارد فلانسى از
ابى حمزه از امام باقر - عليه السلام -
نقل كرده است كه فرمود:
752 - من ختم القران بمكه من جمعه الى جمعه او
اقل من ذلك ، او اكثر، و ختمه فى يوم الجمعه كتب الله له من الاجر و
الحسنات من اول جمعه كانت فى الدنيا الى اخر جمعه تكون فيها، و ان ختمه
فى سائر الايام فكذلك .
يعنى : كسى كه در مكه از يك جمعه تا جمعه ديگر،
قرآنى ختم كند يا كمتر يا بيشتر از آن ، ولى پايانش در روز جمعه باشد،
خداوند برايش از اولين جمعه اى كه در دنيا بود تا آخرين جمعه اى كه در
دنيا خواهد آمد، پاداش و حسنه مى نويسد، و اگر در ساير روزها نيز قرآن
را ختم نمايد، اين چنين خواهد بود.
ن - سعد بن طريف از امام باقر - عليه
السلام - روايت كرده است كه فرمود:
753 - قال رسول الله - صلى الله عليه و آله و
سلم -: من قرا عشر ايات فى ليله لم يكتب من الغافلين ، و من الغافلين ،
و من قرا خمسين ايه كتب من الذاكرين ، و من قرا مائه ايه كتب من
القانتين ، و من قرا مائتى ايه كتب من الخاشعين ، و من قرا ثلاثماثه
ايه كتب من الفائزين ، و من قرا خمسمائه ايه كتب من المجتهدين ، و من
قرا الف ايه كتب له قنطار من بر، و القنطار خمس عشره الف مثقال من
الذهب ، و المثقال اربعه و عشرون قير اطا اصغرها مثل جبل احد و اكبرها
ما بين السماء و الارض .
يعنى : رسول خدا - صلى الله عليه و آله و سلم -
فرمود: كسى كه ده آيه در يك شب بخواند، نامش جزء غافلين نوشته نخواهد
شد، و هر كس كه پنجاه آيه بخواند، از ذاكرين خواهد بود. و هر كس كه صد
آيه بخواند، از قانتين (فرمانبرداران ) است . و هر كس كه دويست آيه
بخواند، جزء خاشعين نوشته مى شود، و هر كس كه سيصد آيه بخواند از
فائزين (رستگاران ) محسوب مى شود و هر كس كه پانصد آيه بخواند از
مجتهدين مى باشد. و هر كس كه هزار آيه بخواند قنطارى از نيكوكارى برايش
نوشته مى شود كه يك قنطار پانزده هزار مثقال از طلاست و يك مثقال ،
بيست و چهار قيراط است كه كمترينش مانند كوه احد و بزرگترينش ما بين
آسمان و زمين است .
فصلاول : قرائت قرآن قبل
از خواب
سزاوار است كه انسان تا چيزى از قرآن نخوانده ، نخوابد.
فضيل بن يسار از حضرت صادق - عليه السلام
- روايت كرده است كه فرمود:
756 - ما يمنع التاجر منكم المشغول فى سوقه اذا
رجع الى منزله ان لا ينام حتى يقرا سوره من القران فيكتب له مكان كل
ايه يقراها عشر حسنات و يمحى عنه عشر سيئات .
يعنى : تاجر مشغول در بازارتان را چه چيز مانع
مى شود كه وقتى به منزل باز گشت ، تا سوره اى از قرآن را نخوانده ،
نخوابد كه دى اين صورت در برابر هر آيه اى كه قرائت مى كند، ده حسنه
برايش نوشته مى شود و ده سيئه از او محو مى گردد.
فصل دوم : داشتن قرآن در
خانه و از روى آن خواندن
داشتن قرآن در خانه مستحب است كه حضرت صادق - عليه السلام -
فرمود:
755 - انه ليعجبنى ان يكون فى البيت مصحف يطرد
الله عزوجل به الشياطين .
يعنى : دوست دارم در خانه قرآنى باشد كه خداوند
عزيز و جليل به واسطه آن ، شياطين را طرد نمايد.
و سزاوار است كه هنگام قرائت قرآن در آن بنگرد اگر چه داراى قرائتى
نيكو و حافظ قرآن باشد و غلط نخواند كه حضرت صادق - عليه السلام -
فرمود:
756 - ثلاثه تشكو الى الله العزيز الجليل : مسجد
خراب لا يصلى فيه اهله ، و عالم بين جهال ، و مصحف معلق قد وقع عليه
الغبار لا يقرا فيه .
يعنى : سه گروه هستند كه به درگاه خداوند عزيز و
جليل شكايت مى برند: مسجد خرابى كه اهلش در آن نماز نخوانند، عالمى كه
ميان جاهلان باشد (و از او استفاده اى نشود) و قرآنى كه رها شده و بر
آن گرد و غبار نشسته و كسى از رويش نخواند.
اسحاق بن عمار گويد به حضرت صادق - عليه
السلام - عرض كردم : فدايت شوم ! من قرآن را از بر هستم ، آيا از حفظ
بخوانم بهتر است يا از روى كتاب ؟ فرمود:
757 - لا، بل اقراه و انظر و انظر فى المصحف فهو
افضل ، اما علمت ان النظر فى المصحف عباده ؟ .
يعنى : نه ، بلكه بخوان و در قرآن نظر كن كه اين
بهتر است ، آيا نمى دانى كه نگاه كردن در قرآن عبادت است ؟.
و از آن حضرت است كه :
758 - من قرا فى المصحف متع ببصره ، و خفف عن
والديه ولو كانا كافرين .
يعنى : كسى كه از روى قرآن بخواند، عمر چشمش
زياد مى گردد و براى پدر و مادرش تخفيف داده مى شود اگر چه كافر باشند.
و از آن حضرت نقل شده است كه از قول پيامبر اكرم - صلى الله عليه و آله
و سلم - فرمود:
759 - ليس شى ء اشد على الشيطان من القراءه فى
المصحف نظرا و المصحف فى البيت يطرد الشيطان .
يعنى : چيزى بر شيطان سخت تر از اين نيست كه
قرآن خوانده شود در حالى كه در آن نظر مى گردد و قرآنى كه در خانه
باشد، شيطان را طرد مى نمايد.
|