جسارت مردى شامى به دختر
امام حسين عليه السلام
در مجلس يزيد مردى از اهل شام به يزيد
گفت : يا اميرالمؤ منين اين دختر را بمن ببخش ، دختر سيدالشهداء لرزيد
لباس عمه اش زينب را گرفت و گفت : عمه جان يتيم شدم ، حالا بايد به
خدمت هم گرفته شوم ؟!
زينب كبرى به آنمرد فرمود: دروغ گفتى بخدا، نه تو مى توانى چنين كنى و
نه يزيد،
يزيد در خشم شد و گفت : دروغ گفتى ، بخدا اين حق من است ، اگر بخواهم
انجام مى دهم ، زينب كبرى فرمود: نه والله ، خداوند اين حق را به تو
نداده است مگر اينكه از ملت ما (اسلام ) خارج شوى و دينى غير از دين ما
بگيرى ،
يزيد از خشم برافروخت و گفت : در روى من اين سخن مى گوئى ، پدر و
برادرت از دين خارج شدند، زينب كبرى فرمود: با دين خدا و پدر و برادرم
تو و جد تو و پدرت هدايت يافتيد اگر مسلمان باشى ؟!
يزيد گفت : دروغ گفتى اى دشمن خدا، زينب فرمود: تو اميرى و از سلطنت
خود سوء استفاده مى كنى و ستم مى كنى گويا يزيد حيا كرد و ساكت شد.
آن مرد شامى دوباره سخن (زشت ) خود را تكرار كرد، يزيد گفت : دور شو
خدا مرگت دهد و از روى زمين بردارد.
(260)
آنگاه يزيد دستور داد تا بانوان را با امام به زندانى بردند كه از سرما
و گرما محفوظ نبودند، به گونه اى كه چهره آنها پوست انداخت .
(261)
و در روايت است كه امام صادق عليه السلام فرمود: كه امام سجاد و
همراهان حضرت را در اتاقى (مخروبه ) نهادند، برخى از اسرا گفتند ما را
به اين جهت در اين اتاق زندانى كرده اند تا سقف بر سر ما فرود آيد،
زندانبانان كه رومى بودند به يكديگر با زبان رومى گفتند: اينها را نگاه
كنيد، مى ترسند كه سقف بر سرشان فرود آيد در حالى كه فردا آنها را خارج
كرده مى كشند، امام سجاد فرمود: جز من كسى زبان رومى نمى دانست .
و طبق پاره اى از روايات يزيد منتظر بهانه اى بود تا امام سجاد را به
قتل برساند.
(262)
بخش دوم : فصل دوم : عوامل مؤ ثر در حفظ عاشورا
سيدالشهداء محور بقاء اسلام گرديد
شهادت سيدالشهداء و ياران و اسارت خاندان حضرت ، و مصائب و
مظلوميتهاى فراوانى كه بر خاندان پيامبر رفت ، در آن دوران خفقان و
انحراف بنى اميه ، اسلام را زنده كرد و مخالفين را رسوا نمود،
و در پى آن خداوند متعال توسط ائمه اطهار عليهم السلام ، اين حادثه
بزرگ را وسيله اى براى بقاء دائمى دين خود قرار داد،
از آن به بعد، در دستورات اسلامى ، حمايت همه جانبه اى از جانب اهل
البيت عليهم السلام نسبت به شئونات سيدالشهداء صورت گرفته است ، تا نام
امام حسين و ياد حضرت كه رمز بقاء دين است ، هميشه در دلها زنده و
پاينده بماند.
خداوند مى خواهد، از طريق سيدالشهداء كه حماسه آفرين و اميد اسلام است
، دين خود را زنده نگه دارد، به همين جهت است كه مى بينيد، زيارت قبر
امام حسين ، در هر زمان مستحب مؤ كد است ، حتى زيارت حضرت از راه دور،
در هر زمان توصيه مى شود، يعنى هر روز به ياد حسين باشيم ، تربت حسينى
شفاست ، تا در هنگام بيمارى به واسطه سيدالشهداء از خدا حاجت بخواهيم ،
تربت حسينى ، امان از هر ترس و خوفى است ، كه همراه داشتن آن فضيلت
دارد، حتى در نماز سجده بر مهر حسينى فضيلت مضاعف دارد، هنگام نوشيدن
آب ، سلام كردن بر حضرت و نفرين بر قاتلين او ثوابهاى بزرگ دارد، در
روزهاى بزرگى كه معمولا بايد بياد خدا بود، زيارت امام حسين ، راه تقرب
بخدا معرفى شده است مثل شبها و روزهاى جمعه ، ماه رمضان ، شبهاى قدر،
شب نيمه شعبان ، عيد فطر و قربان ، روز عرفه و مانند آن ،
و در اين ميان ، برقرارى مجالس عزاى سيدالشهداء و گفتن شعر و گريه كردن
و گرياندن و ذكر مصائب حضرت ، با آنهمه تاءكيدات و توصيه هاى فراوان
حكايت از اين هدف مقدس الهى دارد كه خداوند مى خواسته است سيدالشهداء و
امور مربوط به او را ضامن بقاى اسلام ناب محمدى گرداند، و حسين را خون
خود قرار دهد، كه در كالبد مردم ، موجب حيات دينى آنها باشد.
اينك شما را به نمونه اى از صدها حديث و روايت كه در مورد شئونات و
مسائل مربوط به سيدالشهداء وارد شده است راهنمائى مى كنيم .
افسوس كه اين كتاب حاضر، مجال آن را ندارد تا تعداد بيشترى از آنهمه
روايات را براى شما عاشقان حضرتش ارائه دهيم ، چرا كه انسان تا آنهمه
روايات و انبوه فضائل و توصيه ها را در مسائل مذكور، با تعابير و
عناوين مختلف مشاهده نكند به عظمت مساءله آگاه نخواهد شد، و ما براى
موفقيت هر چه بيشتر در ارائه اين منظور سعى كرده ايم از روايات متعدد،
مطالب گوناگون را فهرست وار در دسترس شما خوانندگان قرار دهيم .
كنگره عشق نيست منزل هر بوالهوس |
طاير آن آشيان جان حسين است وبس |
قله قاف وجود منزل عنقا بود |
بر سر اين آشيان پر نگشايد مگس |
پايه اوصاف او فوق اشارات ماست |
رفعت اين پايه نيست افئده رادسترس |
محفل ايجاد را اوست چراغ ابد |
تا ابد از نور او مشعله ها مقتبس |
گشت چو كرب و بلا عارج معراج عشق |
روح امينش فشاند گرد ز سم فرس |
او قفس تن شكست تا به قفس ماندگان |
در پى او بشكنند قالب تن را قفس |
كشته بسى ديده ام در هوسى داده جان |
زنده چو او كس نديد كشته به ترك هوس |
رفت و شد اندر پى اش قافله دل روان |
ما پى اين كاروان شاد به بانگ جرس |
اى شه با فر و نور، عرش مقام تو را |
لامسه عقل ما، دم زند از لايمس |
بحر ثناى تو را قبول نبى زورق است |
جنبش ما اندر او جنبش خار است وخس |
كشته غفلت بود هر كه تو را كشته
خواند |
اى دم جان پرورت زنده دلان رانفس |
زيارت سيدالشهداء بر مرد
و زن لازم است
ائمه اطهار عليهم السلام در حفظ و بزرگداشت نهضت حسينى ، كه
بمعناى حفظ و بزرگداشت دائمى و مستمر اسلام ناب محمدى است ، آنقدر
اصرار مى ورزيدند كه طبق روايات متعدد زيارت سيدالشهداء را بر شيعيان
بعنوان واجب معرفى كرده اند، و عده اى از بزرگان از فقهاء همانند شيخ
حر عاملى در وسائل الشيعة آن را واجب كفائى مى دانند.
و شما خود به عظمت حفظ عاشورا و زنده نگاهداشتن آن بعد از مطالعه اين
فرمايشات پى خواهيد برد، شايد اين حكم شرعى نيز يكى از موارد احكام
ثانويه اى باشد كه ائمه اطهار بخاطر حفظ اسلام و شيعيان صادر نموده
بودند.
1 - امام صادق عليه السلام فرمود: اگر يكى از شما تمام عمر خود را حج
كند اما به زيارت حسين نرود، از كسانى است كه حق پيامبر را ادا نكرده ،
چرا كه حق حسين از طرف خداوند بر هر مسلمانى واجب است .
2 - و در حديث ديگرى حضرت نسبت به كسى كه مى تواند ولى به زيارت
سيدالشهداء نمى رود فرمود: او پيامبر و ما را عاق كرده است .
3 - و در روايت ديگرى حضرت فرمود: هر كه يك سال بر او بگذرد و به زيارت
حسين نرود، يكسال از عمرش كم مى شود، سپس فرمود: اگر بگويم كه يكى از
شما سى سال قبل از اجل خود مى ميرد، راست گفته ام .
4 - و در حديث ديگر امام باقر عليه السلام فرمود: از شيعيان ما هر كه
نزد قبر حسين نرود، ناقص الايمان است ، ناقص الايمان است .
5 - و در حديث ديگرى فرمود: هر كه ما را دوست دارد، در زيارت حسين رغبت
كند.
6 - از امام صادق عليه السلام سؤ ال شد راجع به كسى كه بى جهت زيارت
حسين را ترك مى كند؟ حضرت فرمود: اين مردى جهنمى است .
7 - امام باقر عليه السلام به مردى فرمود: ميان شما و حسين چقدر فاصله
است ؟ عرض كرد: بيست و شش فرسخ (156 كيلومتر) حضرت فرمود: آيا نزد او
مى رويد؟ عرض كرد: نه ! حضرت فرمود: چقدر جفاكاريد؟!
8 - امام باقر عليه السلام به مردى از كوفه فرمود: آيا هر جمعه به
زيارت حسين مى روى ؟ عرض كرد: خير؟ فرمود: هر ماه چطور؟ عرض كرد: خير
فرمود: سالى يكبار چه ؟ عرض كرد: خير، حضرت فرمود: تو از خير محروم
هستى .
9 - امام صادق عليه السلام به زنى بنام ام سعيد احمسيه فرمود: حسين را
زيارت كنيد، همانا زيارت حسين بر مردان و زنان واجب است .
10 - امام باقر عليه السلام به ابوجارود فرمود: ميان تو و حسين چقدر
راه است ؟ عرض كرد: سواره يك روز و پياده يك روز و مقدارى ، حضرت
فرمود: آيا هر جمعه به زيارت مى روى ؟ عرض كرد: گاهى اوقات ، حضرت
فرمود: چقدر جفاكارى ؟ اگر نزديك ما بود، به آنجا كوچ مى كرديم .
11 - امام باقر عليه السلام فرمود: شيعيان ما را به زيارت قبر حسين
فرمان دهيد كه رفتن نزد او بر هر مؤ منى كه به امامت حسين از جانب
خداوند عزوجل اقرار دارد واجب است .
(263)
تو هر چه داشتى بخدا دادى اى حسين |
فردا خداست جل جلاله جزاى تو |
ارزش فوق العاده زيارت
سيدالشهداء
يكى از اصحاب به امام صادق عليه السلام عرض كرد: فلانى مى گويد:
كه به شما گفته است نوزده حج و نوزده عمره بجا آورده است ، شما فرموده
ايد، يك حج و يك عمره ديگر بجا آور تا برايت يك ثواب زيارت قبر حسين
بنويسند!! حضرت فرمود: دلت مى خواهد بيست حج و بيست عمره انجام دهى يا
با حسين محشور شوى ؟ كداميك ؟ عرض كردم : مى خواهم با حسين محشور شوم ،
حضرت فرمود: پس اباعبدالله را زيارت كن .
(264)
در روايت ديگرى مردى به حضرت صادق عليه السلام عرض كرد: من نوزده حج
بجا آورده ام ، دعا كنيد تا خداوند توفيق دهد به بيست حج برسانم ، حضرت
فرمود: حسين زيارت كرده اى ؟ گفت : نه ، فرمود: زيارت حسين از بيست حج
بهتر است .
(265)
امام صادق زائر امام حسين
عليه السلام را تشويق نمود
موسى ابن قاسم حضرمى گويد: در ابتداى حكومت منصور، امام صادق
عليه السلام به نجف آمده و فرمود: اى موسى به جاده اصلى برو، آنجا
بايست و نگاه كن ، مردى از طرف قادسيه خواهد آمد، به او بگو يكى از
اولاد پيامبر تو را مى خواند او با تو مى آيد،
حضرمى گويد: به جاده رفتم مدت زيادى منتظر شدم ، هوا به شدت گرم بود،
خبرى نشد، نزديك بود كه نافرمانى كنم و برگردم ، كه از دور شبحى ديدم ،
نزديك من آمد، مردى بود شترسوار، گفتم : اينجا يكى از اولاد پيامبر
نشانى تو را داده و تو را مى خواند، گفت : بيا برويم ، كنار خيمه شتر
را خواباند و وارد شد، من درب خيمه صدا را مى شنيدم ولى آنها را نمى
ديدم ، حضرت فرمود: از كجا مى آئى ؟ گفت : از دورترين نقطه يمن ، حضرت
فرمود: تو بايد از فلان نقطه باشى ، گفت : بله ، فرمود: به چه منظور
اينجا آمدى ؟ عرض كرد: به زيارت امام حسين آمده ام ، حضرت فرمود: تو
هيچ كارى ندارى جز زيارت حسين عليه السلام ؟! آن مرد گفت : كارى ندارم
، فقط آمده ام نزد او نماز بگذارم و زيارتش كنم و سلام دهم و به نزد
خانواده ام برگردم ،
امام صادق عليه السلام فرمود: در زيارت حسين چه (فضيلتى ) مى بينيد؟ او
گفت : ما معتقديم كه زيارت او موجب بركت در جانمان و خانواده و اولاد و
اموال و زندگى ما و موجب برآورده شدن حوائج ما مى شود،
حضرت فرمود: اى برادر يمنى ، آيا مى خواهى ، فضيلت ديگرى از فضائل او
برايت اضافه كنم ؟ عرض كرد: بفرمائيد اى پسر پيامبر، حضرت فرمود: زيارت
اباعبدالله معادل يك حج قبول شده پاكيزه با پيامبر است ، آن مرد تعجب
كرد، حضرت فرمود: آرى بخدا، و دو حج مقبول و پاكيزه با پيامبر، آن مرد
تعجب كرد، حضرت همينطور اضافه نمود تا به سى حج مقبول و پاكيزه با
پيامبر رساند.
(266)
اگر مى دانستند از شوق
جان مى باختند
امام باقر عليه السلام فرمود: اگر مردم مى دانستند كه در زيارت
حسين عليه السلام چه فضيلتى است از شوق جان مى باختند! و روحشان از
حسرت جدا مى شد، محمد ابن مسلم پرسيد: در زيارت حضرت چيست ؟ حضرت
فرمود:
هر كه حسين را بخاطر شوق او، زيارت كند، براى او هزار حج مقبول و هزار
عمره مبرور، و اجر هزار شهيد از شهداى بدر و هزار روزه دار و ثواب هزار
صدقه مقبوله و ثواب هزار بنده در راه خدا، نوشته مى شود.
(267) الحديث
زيارت امام حسين عليه
السلام حج فقراست
امام صادق عليه السلام فرمود: هر كه توان مالى ندارد و نمى
تواند حج واجب انجام دهد، برود نزد قبر حسين عليه السلام و عرفه نزد
حضرت باشد، از حج او كفايت مى كند، سپس حضرت فرمود: من نمى گويم كه از
حج واجب بى نياز است ، مگر براى تنگدست ، اما كسى كه توان مالى دارد
وقتى حج واجب را انجام داد و خواست ، حج يا عمره مستحبى انجام دهد و
مشاغل دنيوى يا مانع ديگرى بود، اگر نزد حسين رود در روز عرفه ، اين از
حج او كفايت مى كند، و خداوند چند برابر براى او اضافه مى كند، راوى از
حضرت پرسيد: زيارت امام حسين معادل چند حج و چند عمره است ؟ حضرت
فرمود: به شمارش در نيايد، گفتم : صدتا؟ حضرت فرمود: چه كسى مى تواند
شمارش كند؟ گفتم : هزار تا؟ حضرت فرمود: و بيشتر! سپس فرمود:
ان تعدوا نعمة الله لا تحصوها، اگر
(بخواهى ) نعمت خدا را بشمريد، نمى توانيد شمارش كنيد.
(268)
بر دلم ترسم بماند آرزوى
كربلا
امام صادق عليه السلام فرمود: هيچكس نيست در روز قيامت مگر
اينكه وقتى بزرگوارى زوار حسين را نزد خداوند مى بيند آرزو مى كند كه
اى كاش حسين ابن على را زيارت كرده بود،
(269)
و در حديث ديگر فرمود: هر كه خوشحال مى شود كه روز قيامت بر سفره هاى
نور قرار گيرد، از زوار حسين شود.
(270)
هر روز ثواب يك حج و عمره
ذخيره كنيد!
ثواب زيارت از راه دور
امام صادق عليه السلام به سدير فرمود: اى سدير آيا هر روز حسين
را زيارت مى كنى ؟ عرض كردم : فدايت شوم نه ، فرمود: چقدر جفاكاريد!
سپس فرمود: آيا هر جمعه او را زيارت مى كنيد؟ عرض كردم : نه ، فرمود:
آيا هر ماه او را زيارت مى كنيد؟ عرض كردم : نه ، فرمود: آيا هر سال او
را زيارت مى كنيد؟ عرض كردم : گاهى مى شود! حضرت فرمود: چقدر شما نسبت
به حسين جفا مى كنيد! آيا نمى دانى كه خداوند عزوجل دو ميليون فرشته
دارد كه پريشان حال ، بر حسين مى گريند و او را زيارت مى كنند و خسته
نمى شوند؟!
چه مانعى دارد كه قبر حسين را در هر جمعه پنج بار يا در هر روز يكبار
زيارت كنى ؟ عرض كردم : فدايت شوم ، ميان ما و او فرسنگهاى بسيار فاصله
است ، حضرت فرمود:
برو بالاى بام ، سپس به راست و چپ توجه كن ، آنگاه سر بطرف آسمان بلند
كرده ، سپس به طرف قبله متوجه شده ، مى گوئى :
السلام عليك يا اباعبدالله ، السلام عليك و رحمة الله و بركاته
، (اگر چنين كردى ) براى تو يك زيارت مى نويسند، يك زيارت (معادل ) يك
حج و عمره است .
(271)
زيارت عاشورا را هر روز
بخوانيد
امام باقر عليه السلام فرمود: هر كه حسين را در روز عاشورا
زيارت كند به گونه اى كه نزد او گريان شود، خداوند را ملاقات كند در
حالى كه ثواب يك ميليون حج و يك ميليون عمره و يك ميليون جهاد كه ثواب
هر حج و هر عمره و هر جهاد ماند ثواب كسى باشد كه با پيامبر و ائمه
اطهار عليهم السلام حج و عمره و جهاد نموده باشد، راوى گويد: عرض كردم
: فدايت شوم ، ثواب كسى كه در شهرها و نواحى دور مى باشد و نمى تواند
در آن روز امام حسين بيايد چيست ؟ حضرت فرمود:
چون روز عاشورا شد به صحرا يا بر بلندى در خانه خود برود و در حالى كه
به حضرت اشاره مى كند، سلام نمايد و تلاش كند در نفرين بر دشمنان حضرت
، سپس دو ركعت نماز بخواند و اين كار را قبل از ظهر انجام دهد؛ اهل
خانه خود را نيز به گريستن بر حضرت دستور دهد، خود بگويد و جزع نمايد،
و اقامه عزا كند در خانه و يكديگر را با حالت گريان ملاقات كنند، چون
اين اعمال را انجام دهند من ضامنم كه خداوند متعال تمام اين ثوابها را
به او بدهد،
راوى عرض كرد: فدايت شوم شما ضامن مى شويد؟ حضرت فرمود: من ضامنم آن
ثوابها را، آن گاه حضرت پس از ياد دادن زيارت عاشورا فرمود: اگر
اينگونه حضرت را زيارت كنى ، همانند ملائكه اى كه زائر حسين هستند،
حضرت را زيارت كرده اى و خداوند براى تو يك ميليون حسنه مى نويسد، و يك
ميليون گناه عفو مى كند و يك ميليون درجه تو را بلند گردانده و همانند
كسى باش كه با امام حسين عليه السلام شهيد گشته و در مقامات بلند ايشان
شريك مى گردى ...
در ادامه حضرت فرمود: اى علقمه اگر بتوانى هر روز حسين را اينگونه
زيارت كنى انجام ده كه براى تو نماز آن ثوابها خواهد بود انشاء الله .
(272)
سيدالشهداء سه بار به
ديدن اين بانو آمدند
صاحب دارالسلام مرحوم محدث نورى مى فرمايد كه حج مولى حسن يزدى
، كه مرد عابد و با تقوا و پاكيزه اى و از جمله كسانى است كه در كنار
قبر حضرت امير عليه السلام مجاورت داشته ، و حق همسايگى حضرت را بجا مى
آورد و در انجام عبادت بسيار پشتكار دارد، او از حاج محمد على يزدى كه
مردى ثقه و امين بود نقل كرد كه در يزد مرد صالح و فاضلى بود كه به فكر
آخرت خويش بود، شبها در مقبره اى خارج شهر يزد كه مزار گويند مى
خوابيد.
اين مرد همسايه اى داشت كه از كودكى در مكتب و غيره با هم بودند، تا
اينكه بعدها شغل عشارى (باج خواهى و پول زورگرفتن ) را انتخاب كرد و تا
آخر عمر هم چنين مى بود. تا اينكه مرد و در همان مقبره مذكور نزديك
محلى كه حاج محمد على يزدى مى خوابيد او را دفن كردند، هنوز يك ماه
نگذشته بود كه حاج محمد على او را در خواب ديد، با حالت زيبا و سر حال
از نعمت ، او گويد: نزدش رفتم و به او گفتم : من اول و آخر و باطن و
ظاهر كار تو را مى دانم ، تو از كسانى نبودى كه در باطن نيكو باشى ولى
ظاهرت بخاطر برخى جهات چون تقيه يا ضرورت و يا كمك به مظلوم ، توجيه
شود؟
و كار تو جز عذاب نتيجه اى نداشت ، چگونه به اين مقام رسيدى ؟! آن مرد
گفت : آرى مساءله همانطور است كه تو گفتى ، من تا ديروز در سخت ترين
عذاب بودم ، تا اينكه همسر استاد اشرف آهنگر از دنيا رفت و او را در
اينجا دفن كردند و اشاره كرد به مكانى كه صد ذراع فاصله داشت و در همان
شبى كه او را به خاك سپردند، حضرت امام حسين عليه السلام سه بار به
ديدن او آمدند، و در مرتبه سوم دستور فرمود: تا عذاب را از اهل اين
قبرستان بردارند، به اين جهت حال من نيكو شد و در نعمت و وسعت قرار
گرفتم ،
حاج محمد على گويد: با تعجب از خواب بيدار شدم ، استاد اشرف آهنگر را
نمى شناختم و جاى او را نمى دانستم ،
در ميان بازار آهنگرها جستجو نمود تا استاد اشرف را پيدا كرد، از او
پرسيد، آيا شما همسر دارى ؟ گفت : داشتم ، ولى ديشب فوت نمود و او را
در فلان جا دفن كرديم ، و همان جائى را گفت كه در خواب آن مرد به من
نشان داد، از او پرسيد: آيا همسر شما به زيارت امام حسين عليه السلام
رفته بود؟ گفت : خير، پرسيد: آيا مصيبت حضرت را مى نمود؟ گفت : خير،
پرسيد: آيا او براى امام حسين مجلس مصيبت برپا مى كرد؟ جواب داد: خير،
منظورت از اين سؤ الها چيست ؟ آن مرد داستان خواب خود را بيان كرد و
گفت مى خواهم رمز آن ارتباط ميان او و امام حسين را دريابم ،
استاد اشرف گفت : آن زن همواره به خواندن زيارت عاشورا مداومت داشت .
(273)
زيارت عاشورا بلا را دفع
مى كند
آيت الله حاج شيخ عبدالكريم يزدى حائرى اعلى الله مقامه مؤ سس
حوزه علميه قم مى فرمود:
در اوقاتى كه در سامراء مشغول تحصيل علوم دينى بودم ، در سامراء بيمارى
وبا و طاعونى شايع شد، و همه روزه عده اى مى مردند، روزى در منزل
استادم مرحوم سيد محمد فشاركى اعلى الله مقامه بودم ، جمعى از اهل علم
نيز حضور داشتند، ناگاه مرحوم آقا ميرزا محمد تقى شيرازى رحمة الله
عليه كه در مقام علمى مانند مرحوم فشاركى بود، تشريف آوردند و صحبت از
بيمارى وبا و شيوع آن شد.
مرحوم ميرزا فرمود: اگر من حكمى بكنم آيا لازم است انجام شود؟ همه اهل
مجلس تصديق كردند كه آرى
ايشان فرمود: من حكم مى كنم كه شيعيان ساكن سامراء از امروز تا ده روز
مشغول زيارت عاشورا شوند و ثواب آن را هديه روح شريف نرجس خاتون والده
ماجده حضرت حجة ابن الحسن صلوات الله عليه و على آبائه نمايند، تا اين
بلا از آنان دور شود.
اهل مجلس اين حكم را به تمام شيعيان سامراء رساندند و همه مشغول زيارت
عاشورا شدند، از فراد تلف شدن شيعيان متوقف شد و از ميان شيعيان كسى
نمى مرد، ولى همه روز عده اى از اهل سنت مى مردند، و اين مطلب بر همه
آشكار شد، برخى از اهل سنت از شيعيانى كه با آنها آشنا بودند مى
پرسيدند، چرا از شما شيعيان كسى تلف نمى شود؟ آنها مى گفتند: ما زيارت
عاشورا مى خوانيم ، آنها هم مشغول خواندن زيارت عاشورا شدند و بلا از
آنها هم برطرف گرديد،
اين جريان را شهيد بزرگوار آيت الله دستغيب از علامه بزرگوار حضرت آقاى
شيخ حسن فريد گلپايگانى از علماى طراز اول تهران نقل نموده اند.
زيارت عاشورا اميد و
پناهگاه علماء
حضرت آيت الله شيخ جواد ابن شيخ مشكور، از بزرگان علماء و فقهاء
نجف اشرف و مرجع تقليد جمعى از شيعيان عراق بود كه در سال 1337 رحلت
نمود.
آن مرحوم در شب 26 ماه صفر سال 1336 در نجف اشرف در خواب حضرت عزرائيل
را مى بيند، پس از سلام از او مى پرسد از كجا مى آئى ؟ مى فرمايد: از
شيراز و روح ميرزا ابراهيم محلاتى را گرفته ام ، شيخ مى پرسد: روح او
در برزخ در چه حاليست ؟ مى فرمايد: در بهترين حالات و در بهترين باغهاى
عالم برزخ ، خداوند هزار فرشته ماءمور كرده كه از او فرمان مى برند،
گفتم : براى چه كارى شايسته چنين مقامى شده است ؟ آيا بخاطر مقام علمى
و تدريس و تربيت شاگرد؟ فرمود: نه ، گفتم : بخاطر نماز جماعت و رساندن
احكام به مردم ؟ فرمود: نه ، گفتم : پس براى چه ؟ فرمود: جهت خواندن
زيارت عاشورا. (مرحوم ميرزاى محلاتى در سى سال آخر عمرش زيارت عاشورا
را هيچ روزى ترك نكرد و اگر روزى بخاطر بيمارى يا امر ديگرى نمى توانست
بخواند، نايب مى گرفته است ).
آن عالم بزرگوار از خواب برخاسته فردا به منزل آيت الله ميرزا محمد تقى
شيرازى مى رود و خواب خود را نقل مى نمايد،
آيت الله شيرازى گريان مى شود، علتش را مى پرسند، مى فرمايد: ميرزاى
محلاتى از دنيا رفته است و ايشان استوانه فقه بود،
يكى گفت : اين خوابى بوده كه واقعيت آن معلوم نيست ، ايشان فرمود: بله
خواب است اما خواب شيخ مشكور است نه افراد معمولى ، فرداى آن روز
بوسيله تلگراف خبر فوت ميرزاى محلاتى از شيراز به نجف اشرف مى رسد و
راست بودن آن خواب آشكار مى گردد.
اين داستان را جمعى از فضلاء نجف اشرف از مرحوم آيت الله سيد عبدالهادى
شيرازى - ره - كه در منزل آيت الله شيرازى و آمدن آيت الله مشكور و نقل
خواب خود حضور داشته است نقل نمودند.
(274)
اى كاش امام حسين را
زيارت مى كردم ولى حج ...
معاوية ابن وهب يكى از اصحاب امام صادق عليه السلام است ، گويد
بر امام صادق عليه السلام وارد شدم ، ديدم حضرت مشغول نماز است ، نماز
كه تمام شد حضرت در حال سجده مشغول مناجات شد و در آن عرضه مى داشت :
اى خدائى كه ما را به كرامت و وصيت مخصوص گرداندى و به ما وعده شفاعت
دادى و دانش گذشته و آينده را عطا نمودى و دلهاى مردم را به طرف ما
متمايل كردى ، بيامرز مرا و برادرانم را، و زوار قبر پدرم حسن صلوات
الله عليه را، همانها كه مال خرج مى كنند و بدن خود را به زحمت مى
اندازند، تا به ما نيكى كنند، و به اميد آنچه نزد تو است مى باشند در
رسيدگى به ما، و بخاطر شادى رساندن بر پيامبرت صلواتك عليه و اجابت
دستور ما و به خشم آوردن دشمنان ما و تحصيل رضاى تو، اين كارها را مى
كنند،
خدايا خود از جانب ما، با رضوان به آنها پاداش بده ، شب و روز
نگهدارشان باش ، حضرت همينطور به دعا راجع به زوار و اولاد و خانواده
آنها و ثواب آنها ادامه داد تا اينكه عرضه داشت : خدايا دشمنان ما، بر
زوار بخاطر زيارت ايشان خرده گرفتند ولى اينها زيارت را رها نكردند،
چون مى خواستند با مخالفين ما مخالفت كنند.
خدايا بر آن صورتهائى كه خورشيد تغيير داد، ترحم نما، خدايا بر آن گونه
هايى كه بر قبر ابى عبدالله نهاده شد ترحم نما، خدايا بر آن چشمهائى كه
اشكهايش به خاطر رحمت بر ما جارى شد ترحم نما، خدايا بر آن دلهائى كه
به خاطر ما ناراحت و آتش گرفت ترحم نما، خداى رحمت فرست بر آن ناله اى
كه براى ماست ، خدايا آن بدنها و جانها را به تو مى سپارم ، تا در روز
عطش بر سر حوض بهره مند كنى ،
وقتى مناجات حضرت تمام شد، عرض كردم : فدايت شوم ، آنچه من از شما
شنيدم اگر براى خدانشناسها مى بود، گمان مى داشتم كه به آتش جهنم دچار
نشوند؟! بخدا آرزو كردم كه امام حسين را زيارت مى كردم و حج نمى كردم !
حضرت فرمود: تو كه به او (سيدالشهداء) نزديكى چرا او را زيارت نمى كنى
؟ چرا زيارت را رها مى كنى ؟
عرض كردم : من نمى دانستم كه مساءله به اين عظمت است ، حضرت فرمود: اى
معاويه آنها كه در آسمان براى زوار حسين دعا مى كنند، از دعاگوهاى در
زمين بيشترند، اى معاويه زيارت را ترك مكن ، هر كه آن را ترك كند،
آنقدر حسرت مى بيند كه آرزو مى دارد قبر حضرت نزد او مى بود،
آيا دوست ندارى كه خداوند تو را جزء كسانى ببيند كه پيامبر و على و
فاطمه و ائمه عليهم السلام برايشان دعا مى كنند؟ آيا دوست ندارى كه
فردا جزء كسانى باشى كه با آمرزش گناهان گذشته بر مى گردند، و گناه
هفتاد سال آنها بخشوده مى شود؟ آيا دوست ندارى كه فردا جزء كسانى باشى
كه ملائكه با آنها مصافحه مى كنند، آيا دوست ندارى فردا جزء كسانى باشى
كه (از قبر) خارج مى شوند و گناهى در پى ندارند، آيا دوست ندارى فردا
از كسانى باشى كه پيامبر با او مصافحه مى كند.
(275)
زيارت سيدالشهداء زيارت
خداست
زيد شحام گويد: به امام صادق عرض كردم : براى زائر قبر حسين
چيست ؟ حضرت فرمود: او همانند كسى است كه خدا را در عرش زيارت كرده
باشد، عرض كردم : كسى كه يكى از شما را زيارت كند چه ؟ حضرت فرمود: مثل
كسى است كه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله را زيارت كرده باشد.
(276)
مؤ لف گويد: وياللعجب چه عظمتى خداوند براى سيدالشهداء مقرر نموده است
كه زيارت او همانند زيارت خداوند است ، اما زيارت ساير اهل بيت همانند
زيارت پيامبر است .
فهرست ايام مخصوصه زيارت
امام حسين طبق روايات ، ((گلچين ايام
))
1- روز عرفة ، كه ثواب يك ميليون حج دارد.
2- روز اول ماه رجب كه موجب آمرزش است .
3- نيمه ماه شعبان
4- شب نيمه ماه شعبان .
5- روز عاشورا، كه معادل زيارت خدا در عرش است
6- شب قدر
7- ماه رمضان
8- شب اول رمضان
9- شب آخر ماه رمضان
10- نيمه رمضان
11- شب بيست و سوم رمضان
12- شب عيد قربان
13- شب عيد فطر
14- شب عاشورا
15- اربعين امام حسين عليه السلام
16- هر شب جمعه
17- هر روز جمعه
18- هر ماه
19- هر سال
20- هر روز از راه دور
مؤ لف گويد: انسان وقتى به اين سفارشها دقت مى كند، بخوبى احساس مى
كند، كه ائمه اطهار عليهم السلام خواسته انداز هر فرصتى استفاده كنند،
و مردم را از طريق سيدالشهداء كه كشتى نجات و چراغ هدايت است به خدا
نزديك كنند، و بهترين ايام و اوقات سال را به توجه به امام حسين ، آن
هم با رفتن به زيارت حضرت ، با آن مقدمات توصيه مى كنند.
اگر از فضيلت زيارت
سيدالشهداء بگويم ، حج را رها مى كنيد
امام صادق عليه السلام فرمود: زيارت حسين برترين اعمال است .
(277)
امام صادق عليه السلام فرمود: اگر مردم مى دانستند كه چه مقدار خير در
زيارت حسين وجود دارد، بر سر زيارت او با شمشير قتال مى كردند، و
دارائى خود را براى زيارت حضرت مى فروختند!
(278)
موسى ابن جعفر عليه السلام فرمود: هر كسى حسين را با شناخت حق او
(امامت ) و ولايت ، زيارت كند، كمترين ثوابى كه به او مى دهند اين است
كه گناهان گذشته و آينده او را مى آمرزند.
(279)
امام رضا عليه السلام فرمود: هر كه قبر اباعبدالله الحسين را در كنار
فرات زيارت كند، مانند كسى است كه خدا را بالاى عرش زيارت كرده است .
(280)
امام صادق عليه السلام فرمود: بخدا سوگند اگر من راجع به زيارت حسين
براى شما حديث بگويم ، حج را رها مى كنيد و كسى حج بجا نمى آورد.
(281)
رفاعه گويد: امام صادق بمن فرمود: امسال به حج نرفتى ؟ عرض كردم : چيزى
نداشتم كه با آن حج بجا آورم ، ولى روز عرفه نزد قبر حسين عليه السلام
بود، حضرت فرمود: اى رفاعه بهره تو كمتر از اهل منى نبود.
سپس فرمود: اگر نه اين بود كه خوش ندارم مردم حج را رها كنند، به تو
حديثى مى گفتم كه قبر حسين را هرگز رها نكنى .
(282)
فهرست فضيلت زيارت امام
حسين طبق روايات
از آن جا كه آوردن تمامى روايات وارده در فضيلت زيارت
سيدالشهداء در گنجايش اين كتاب نيست ، و از طرفى تا انسان ، انبوه صدها
روايت را در اين مورد نبيند، به اهميت قيام عاشوراء در حفظ دين و عظمت
اباعبدالله الحسين عليه السلام و عنايت ائمه اطهار عليهم السلام در
محور قرار دادن امام حسين عليه السلام نسبت به دين را در نمى يابد، به
ناچار فهرستى از آنچه در فضيلت مادى و معنوى زيارت امام حسين عليه
السلام ذكر شده است ، آورده مى شود.
1- روزى را زياد مى كند.
2- عمر را طولانى مى كند.
3- خطرات را دفع مى كند.
4- گناهان گذشته را و آينده را مى آمرزد.
5- مى تواند پنجاه نفر را شفاعت كند.
6- حاجت او كنار قبر مستجاب است .
7- ملائكه براى زوار دعا مى كنند.
8- نام او را در اعلى عليين مى نويسند.
9- هنگام خروج از خانه از گناه خارج مى شود.
10- ثواب هزار حج مقبول دارد.
11- ملائكه ماءمور حفظ او و مالش هستند تا برگردد.
12- روز قيامت خداوند بهترين حافظ اوست .
13- در قدم اول آمرزيده و در قدمهاى بعدى تقديس مى شود.
14- به هر درهمى ده هزار درهم در دنيا و آخرت به او عوض مى دهند.
15- در قيامت همه آرزو مى كنند از زوار حسين باشند.
16- زوار حسين بر سفره هاى نور هستند در قيامت .
17- زوار حسين در جوار پيامبر و على و فاطمه هستند.
18- زوار حسين چهل سال قبل از ديگران به بهشت داخل مى شوند. 19- خداوند
مهمات دنيوى او را بر آورده مى كند.
20- زائر حسين شهيد مى ميرد.
21- ثواب دو ماه اعتكاف و روزه در مسجدالحرام را دارد.
22- زيارت هر ماه حسين ثواب هزار شهيد دارد.
23- هر يك قدم كه با پاى پياده بردارد موجب هزار حسنه و آمرزش هزار
گناه و بالا رفتن هزار درجه ، براى او مى شود.
24- هر قدم كه پياده بردارد ثواب آزاد كردن يك بنده از فرزندان اسماعيل
دارد.
25- هر يك روز اقامت نزد حضرت معادل هزار ماه است .
26- هر قدم كه مى گذارد ثواب يك حج و هر قدم كه بر مى دارد ثواب يكى
عمره دارد، به شرط آنكه بخاطر ريا و شنيدن مردم و بيهوده نباشد.
27- زيارت سيدالشهداء ثواب هزار شهيد از شهداى بدر دارد.
28- زيارت سيدالشهداء ثواب هزار صدقه مقبوله دارد.
29- و ثواب هزار روزه دار به او مى دهند.
30- و ثواب هزار بنده آزاد كردن دارد.
31- زائر حسين اگر از اشقياء باشد، جزء سعادتمندان نوشته مى شود.
32- ثواب آماده كردن هزار اسب با زين و لجام در راه خدا دارد.
33- زيارت حسين ، زيارت خداست .
34- ثواب هزار جنگ همراه با پيامبر مرسل يا امام عادل دارد.
35- ثواب زيارت حسين قابل شمارش نيست .
36- زيارت حضرت در عرفه ثواب يك ميليون حج و يك ميليون عمره دارد.
37- زيارت حسين بهترين عمل است .
38- خداوند به زائر حسين مباهات مى كند.
39- پيامبر و ائمه اطهار براى او دعا مى كنند.
40- پيامبر و ملائكه در قيامت با او مصافحه مى كنند و با امام حسين
محشور مى شود.
(283)
آرى اگر در اين روايات دقت كنيد، در مى يابيد كه خداوند متعال چگونه از
امام حسين ، حمايت همه جانبه نموده است و هر چه داشته ، براى حضرت قرار
داده است . رحمت و مغفرت را، بهشت را، شهادت را، نماز را، روزه را، حج
را، جهاد را، روزى را، عمر را، اجابت را، شفا را، و هنوز زيارت حسين
افضل است و بالاتر از اين ، ملائكه را و دعاى انبياء و ائمه و مهمتر از
همه اينكه حسين خون خداست و زيارت او زيارت خداوند جل جلاله .
بوى بهشت مى وزد از كربلاى تو |
اى كشته اى كه جان دو عالم فداى تو |
در حيرتم چه شد كه نشد آسمان خراب |
وقتى شنيد ناله وا غربتاى تو |
رفتى بپاس حرمت كعبه به كربلا |
شد كعبه حقيقى دل ، كربلاى تو |
اجر هزار عمره و حج در طواف توست |
اى مروه و صفا به فداى صفاى تو |
با گفتن رضا بقضائك بقتلگاه |
شد متحد رضاى خدا با رضاى تو |
تو هر چه داشتى بخدا دادى اى حسين |
فردا خداست جل جلاله جزاى تو |
زيارت حسين ، تمناى
انبياست
امام صادق عليه السلام فرمود: قبر حسين ابن على صلوات الله عليه
بيست ذراع در بيست ذراع ، گلستانى از گلستانهاى بهشت است ، ملائكه از
آنجا عروج مى كنند.
هيچ فرشته مقرب و پيامبر مرسل نيست مگر اينكه از خداوند درخواست زيارت
حسين را مى كند، گروهى فرود مى آيند و گروهى بالا مى روند.
(284)
امام صادق عليه السلام فرمود: روز قيامت منادى ندا مى كند، شيعيان آل
محمد كجايند؟ گروهى بى شمار بر مى خيزند كه جز خدا عدد آنها را نمى
داند، و در گوشه اى مى ايستند، سپس منادى (دوباره ) ندا مى كند، زائرين
قبر حسين كجايند؟
عده بسيارى بر مى خيزند، به آنها گفته مى شود، دست هر كس را كه خواستيد
بگيريد و با خود به بهشت ببريد، آنها هر كه را بخواهند مى برند، به
گونه اى كه مردى مى آيد و به يكى از اين زائرين مى گويد: مگر مرا نمى
شناسى ؟ من همان هستم كه فلان روز جلوى پايت برخاستم يعنى مرا هم شفاعت
كن - آن زائر او را بى مانع داخل بهشت مى كند.
(285)
زيارت امام حسين را سبك
نشماريد
عالم بزرگوار على ابن عبدالحميد نجفى كه معاصر شهيد اول مى باشد
در جلد اول كتاب انوار المضيئة آورده است كه در عيد فطر سال 772 سيد
جعفر ابن على نزد من آمد و از عموى پدرش سيد حسن ابن ابى الفضائل نقل
نمود كه با جماعتى از فاميلها و ياران به خانه خدا مشرف شديم ، همراه
ما عالمى بود بنام ابن تويره سوراوى ، كه احكام حج را به ما ياد مى
داد،
روزى كه ما در طواف بوديم مردى از اهالى يمن بنام اسعد ابن سعد، نزد ما
آمد و سلام كرد و گفت : من مؤ منى هستم كه با ديدن شما شاد شدم ، و فكر
مى كنم از نعمت خداوند اين بود كه شما را ملاقات كردم ، و اين حج من با
ديدن شما كامل خواهد شد، مرا هم شريك كنيد بخاطر ثواب ، به او گفتيم
مرحبا به تو، تو از مائى و در سود و زيان با مائى ، و با هم افعال حج
را انجام مى داديم ، پس از انجام مناسك ، ما را قسم داد كه به انبار او
برويم ، اول امتناع كرديم ، اما با اصرار او رفتيم ، با ديدن غلامان و
مال و ثروت او فهميديم كه مردى ثروتمند و متمكن است .
پس از صرف غذا، برخواستيم كه برويم ، او به آن عالم گفت : دلم مى خواهد
اندكى نزد من بمانى كه با شما كارى دارم ، او نشست و ما رفتيم ، بعدا
آن عالم نيز آمد، نصف شب بود كه ناگاه ديديم آن عالم گريه مى كند و
فرياد مى زند و اظهار ندامت مى كند، گفتيم چه خبر است ؟ گفت : شما را
بخدا و به احترام اين خانه كعبه ، با من بيائيد تا به نزد اسعد ابن سعد
برويم ، گفتيم : اين كار امكان ندارد، چگونه در اين دل شب با وجود اين
همه افراد دزد و بزهكار، خود را به خطر اندازيم .
آن مرد گفت : اگر من به گردن شما حقى دارم و شما مى خواهيد پاداش مرا
بدهيد، الان وقت آن است ، شما را به جدتان پيامبر اكرم كه قبول كنيد،
آنقدر اصرار كرد كه ما پذيرفتيم ، بيشتر لباسهاى غير لازم را در آورديم
(از ترس دزدها) و با او راه افتاديم ، در خانه اسعد ابن سعد كه رسيديم
در زديم ، گفت : كيستيد؟ گفتيم ما همان ساداتى هستيم كه از عراق آمده و
دوستان تو هستيم .
گفت : مرحبا ولى سروران من ، در اين وقت مى ترسم كه در را باز كنم ،
فردا بيائيد قدمتان روى چشم ، گفتيم ما كار ضرورى با تو داريم ، كسى هم
با ما نيست كه از آن بترسى ، با اصرار ما در را باز كرد، وارد شديم ،
آن عالم با اسعد خلوت كردند، عالم شروع كرد به گريه و التماس كردن ، و
اسعد را به خدا و پيامبر و ائمه عليهم السلام قسم مى داد، اما اسعد مى
گفت : هرگز انجام نمى دهم !
سخن ميان آنها طول كشيد، ما به آن دو گفتيم ما را هم در جريان بگذاريد،
اسعد گفت : اى سروران من (ديروز) كه شما از پيش من رفتيد و با اين عالم
تنها شدم ، به او گفتم : شما در عراق هستيد و به زيارت امام حسين عليه
السلام بسيار مشرف شده ايد، ولى من دستم بخاطر دورى راه كوتاه است ، در
عوض من بسيار حج مشرف شده ام ، دلم مى خواهد كه يكى از زيارتهاى امام
حسين خودت را با يك حج من معامله كنى ؟ اما او نپذيرفت ، تا اينكه در
مقابل نه حج و چهار مثقال طلاى قرمز راضى شد، و يك زيارت امام حسين را
با نه حج و چهار مثقال طلا فروخت ، و پول را هم گرفت و از هم جدا شديم
، الان آمده است و مى خواهد معامله را فسخ كند، هر چه به او مى گويم ،
علت فسخ چيست ؟ جواب نمى دهد، من هم فسخ نمى كنم .
به آن عالم گفتيم ، علتش را بگو شايد فسخ كند، گفت : مرا معذورم داريد،
گفتيم چاره اى نيست ، گفت : من خوابيده بودم ، در خواب ديدم كه قيامت
برپا شده و گروهى از مردم را به طرف بهشت و برخى را به طرف جهنم مى
كشند، من به طرف بهشت مى رفتم ، كه به حوضى رسيدم كه كناره آن در دسترس
نبود، در آن ظرفهائى بود مثل ستاره هاى آسمان ، جلو رفتم ، ناگاه
اميرالمؤ منين على ابن ابيطالب عليه السلام را ديدم كه كنار حوض نشسته
است ، عرض كردم : يا اميرالمؤ منين ، بنده شما و شيعه و دوستدار شمايم
، مرا سيراب نما، حضرت فرمود: برو نزد فاطمه دختر پيامبر عليهماالسلام
نگاه كردم ديدم حضرتش نيز بر حوض نشسته است ، سلام كردم ، از من روى
گردانيد، از طرف ديگر آمدم و سلام كردم ، باز روى گردانيد، عرض كردم :
بانوى من ، من از دوستان و شيعيان فرزندان شمايم فرمود:
آيا مگر تو نيستى كه زيارت حسين را سبك شمردى ؟! خداوند آنچه را گرفتى
بركت ندهد، از خواب برخاستم و مضطرب شدم ، همچنانكه مى بينيد، الان از
اين مرد به خداوند بزرگ و پيامبر اكرم و ائمه معصومين درخواست مى كنم
كه معامله را فسخ كند،
اسعد ابن سعد گفت : ياللعجب ، من قبل از شنيدن اين جريان ، معامله را
فسخ نمى كردم ، الان مى خواهى فسخ كنم ؟! من هرگز چنين نكنم اگر چه مثل
كوههاى مكه به من طلا بدهى ، هر چه اصرار كرديم فايده نداشت ، بيش از
دو سال نگذشت كه دارائى آن عالم نابود شد، و بشدت فقير شد و از مردم
درخواست مى كرد و خودش مى گفت اين به نفرين حضرت فاطمه صلوات الله
عليها مى باشد و به همان وضع مرد.
(286)
فداى لب تشنه ات يا حسين
- اين نعمت را غنيمت بشماريد
داود رقى گويد: نزد امام صادق عليه السلام بودم ، حضرت آب خواست
وقتى نوشيد، ديدم كه چشمان حضرت پر از اشك شد، سپس فرمود: اى داود، خدا
لعنت كند قاتل حسين را، هر بنده اى كه آب بنوشد و ياد حسين كند و قاتل
او را لعنت كند، خداوند يك صد هزار حسنه برايش مى نويسد و يكصد هزار
گناه از او پاك مى كند و يكصد هزار درجه او را بالا مى برد، و مثل كسى
است كه يكصد هزار بنده آزاد كرده و در قيامت خداوند او را با دل خنك
محشور مى گرداند.
(287)
اى شه غرقه به خون ، غرقه خون بين
دل ما را |
سوى ما بين كه بسوى توببينم خدارا |
تو شه كشور ايجاد و شهانند گدايت |
چشم اميد به سوى تو بود شاه و گدارا |
آب مهريه زهرا و تو لب تشنه دهى جان |
مصلحت بود ندانم چه در اين كار قضا
را |
از چه كشتند تو را تشنه لب اندر لب
دريا |
اى لب لعل تو بخشيده حيات آب بقا را |
تربت امام حسين داروى
بزرگ است
امام صادق عليه السلام فرمود: خاك قبر حسين عليه السلام از هر
بيمارى شفا است !
(288)
مؤ لف گويد: احاديث در اين موضوع بسيار زياد و فراوان است ، امام صادق
عليه السلام خود نيز براى محمد ابن مسلم كه به شدت مريض شده بود، شربتى
كه تربت امام حسين در آن بود، فرستاد و او را شفا بخشيد و فرمود:
بخداوند يكتا سوگند كه چنين نيست ، هيچكس از آن در حالى كه معتقد باشد
خدا به او نفع مى دهد بر نمى دارد، مگر اينكه خداوند به او سود مى
رساند.
(289)
از اباالحسن عليه السلام راجع به خوردن خاك سؤ ال شد، حضرت فرمود:
خوردن خاك حرام است ، مثل مردار و خون و گوشت خوك ، مگر خاك قبر حسين
كه در آن شفاى هر دردى و امنيت از هر ترسى است .
(290)
مؤ لف گويد: شفابخش بودن تربت مطهر امام حسين عليه السلام ، امرى است
بسيار مجرب ، ولى افسوس كه دست ما از اين تربت كوتاه است ، تربت امام
حسين ، بسيار محترم و گرامى است ، اهانت نمودن و نجس نمودن خطائى بزرگ
است ، در برخى داستانها آمده است كه تربت امام حسين عليه السلام در
ايام عاشورا تبديل به خون شده است ، بطورى كه براى مردم محسوس بوده است
.
يكى از خواص تربت سيدالشهداء اين است كه اگر در نماز بعنوان مهر
برداشته شود، موجب قبولى نماز مى گردد، و به تعبير روايت حجابها را
پاره مى كند.