شيوه های تحصيل و تدريس در حوزه های علميه

محمد علی رضائی اصفهانی

- ۳ -


1 ـ سبك سامرائي يا مكتب سامرا و يا روش شاگرد محوري

اين روش درس خارج ميرزاي شيرازي بزرگ رحمه‏الله است كه بعدا در كربلا ادامه يافت،(2) كه متأسفانه اكنون در حوزه‏هاي علميه به فراموشي سپرده است. در اين شيوه ميرزاي بزرگ رحمه‏الله فرعي فقهي را مطرح مي‏كرد و تمامي مطالب مربوط به آن را به كمك شاگردان و با بحث‏هاي طرفين مورد بررسي قرار مي‏داد و حتي چيزي را به عنوان «اصول موضوعي» نمي‏پذيرفت.

در اين سبك شاگردان محور بحث هستند و استاد سخنران جلسه نيست، بلكه در پايان به جمع‏بندي نظريات و نتيجه‏گيري مي‏پردازد.

در اين روش شروع درس مشخص بود، امّا پايان آن روشن نبود و گاهي تا هفت ساعت ادامه مي‏يافت. (3)

2 ـ سبك كلاسيك (استاد محوري)

اين روش متأخران حوزه نجف و قم است و امروزه متداول‏ترين روش تدريس در حوزه علميه قم است.

در اين سبك، استاد يك فرع فقهي يا اصولي را مطرح مي‏كند و اقوال و دلايل آن را بررسي مي‏كند و در پايان نظر خويش را بيان مي‏كند.

در اين شيوه استاد فعال است و مانند يك سخنران عمل مي‏كند و شاگردان كمتر فعال هستند. (4)

اين سبك خود به چند قسم فرعي تقسيم مي‏شود كه عبارتند از:

الف) استاد محوري با بحث‏هاي نامنظم؛

ب) استاد محوري با تكيه بر اصطلاحات؛

پ) استاد محوري همراه با نظم در مطالب و ساده‏گويي؛

ث) استاد محوري همراه با نوشتن درس و پخش آن بين طلاب.

3 ـ سبك دو مرحله‏اي

در اين شيوه درس در دو جلسه برگزار مي‏شود: در جلسه اوّل، استاد به صورت روش استاد محوري مطالب را بيان مي‏كند و به شاگردان كمتر فرصت سؤال و اشكال داده مي‏شود. ولي جلسه دوم به صورت شاگرد محوري اداره مي‏شود تا افراد كم استعداد يا ضعيف بتوانند كمبود خود را جبران كنند.

اين شيوه، از جهت كيفيت برگزاري جلسه دومِ درس به چند قسم فرعي تقسيم مي‏شود كه عبارتند از:

الف) روش مرحوم آخوند خراساني رحمه‏الله : در اين شيوه، شاگردان قوي و مستعدتر، درس استاد را براي شاگردان ضعيف، در جلسه دوّم تقرير مي‏كنند و آن را مورد بحث و بررسي قرار مي‏دهند تا طلاب ضعيف بتوانند بهتر از درس استفاده كنند و ابهام‏هاي درس براي آن‏ها برطرف شود. (5)

مرحوم آية‏الله بروجردي رحمه‏الله نيز اصرار داشتند تا همين شيوه را در قم پياده كنند كه عملي نشد. (6)

ب) روش مرحوم آية‏الله سيد محمد باقر درچه‏اي رحمه‏الله : ايشان صبح‏ها در مسجد نو اصفهان، درس فقه و اصول تدريس مي‏كردند و عصرها هم همان درس را براي افرادي كه در كلاس صبح حضور نداشتند و يا درس را خوب درك نكرده بودند تكرار مي‏كردند.

پ) روش جلسه پرسش و پاسخ همراه با درس روزانه: در اين شيوه، استاد بعد از جلسه اوّل درس، ساعتي را تعيين مي‏كند تا شاگردان در كنار او جمع شوند و پاسخ‏گوي سؤالات و اشكالات آنان مي‏شود.

ت) روش مرحوم اصفهاني (كمپاني) رحمه‏الله : در اين شيوه، استاد، درس را چند روز قبل مي‏نويسد و متن آن تكثير مي‏شود و در اختيار طلاب قرار مي‏گيرد. اين روش موجب مي‏شود تا طلاب فرصت پيش مطالعه و دقت و اشكال پيدا كنند و خود را براي بحث با استاد آماده كنند و در حقيقت اين جزوه‏ها جاي يك جلسه درس را مي‏گيرد. اين شيوه براي اولين بار به دست مرحوم كمپاني در نجف اجرا شد (7) و اكنون نيز در حوزه علميه قم، برخي از اساتيد معظم درس خارج از اين روش استفاده مي‏كنند.

ث) استفاده از نوار درسي قبل از درس استاد: برخي از اساتيد درس خارج كه قبلاً يك دوره درس را القا فرموده‏اند و به صورت نوار درآمده است. شاگردان مي‏توانند قبل از درس از نوار استفاده كنند و به پيش مطالعه درس بپردازند و خود را براي سؤال و اشكال در جلسه درس استاد آماده كنند.

4 ـ سبك تحقيقي جمعي

در اين روش، استاد و شاگردِ اصطلاحي مطرح نيست و چند نفر يك موضوع فقهي يا اصولي را انتخاب مي‏كنند و مورد مطالعه و بررسي قرار مي‏دهند.

آنگاه در يك جلسه علمي، يافته‏هاي خود را با ديگران در ميان مي‏گذراند و به نظريات همديگر اشكال مي‏كنند و يا در مقابل اشكالات ديگران از نظريات خود دفاع مي‏كنند، و در نهايت هر كس يك نظري را انتخاب مي‏كند. اين شيوه خود به چند صورت انجام مي‏گيرد:

الف) بدون حضور استاد؛

ب) با حضور يكي از اساتيد درس خارج؛

پ) همراه با متن ثابت، مثل جواهر الكلامدر فقه؛

ت) بدون متن ثابت، ليكن گاهي يك نفر در يك موضوع تحقيق مي‏كند و حاصل آن تكثير مي‏شود و در اختيار ديگران قرار مي‏گيرد تا محور بحث قرار گيرد.

اين سبك مورد توجه مرحوم عياشي و علاّمه مجلسي رحمه‏الله بوده است (8) و اكنون نيز در جلسات استفتاي برخي مراجع مورد عمل واقع مي‏شود كه از با برنامه‏ترين و جالب‏ترين آن‏ها جلسه تحقيق جمعي مقام معظم رهبري (دامت بركاته) است. (9)

در دانشگاه‏ها نيز براي تدوين پايان‏نامه‏ها، وقتي استاد راهنما تعيين مي‏كنند، در حقيقت همين روش را دنبال مي‏كنند.

بررسي: هر كدام از اين شيوه‏ها امتيازات خاص خود را دارد، هر چند ممكن است اشكالاتي را نيز در پي داشته باشد.

در اين نوشتار كوتاه، فرصت آن نيست كه تمامي نقاط قوت و ضعف بيان شود و مورد ارزيابي قرار گيرد ولي ما به برخي از آن‏ها اشاره مي‏كنيم و قضاوت را به عهده خوانندگان گرامي مي‏گذاريم.

البته انگيزه ما از طرح اين مباحث خرده‏گيري بر كسي نيست، بلكه زحمات طاقت‏فرساي همه اساتيد معظم و آيات عظام درس خارج كه بحق پرچمداران فقه آل محمّد صلي‏الله‏عليه‏و‏آله هستند، قابل تقدير است.

پس به نقل برخي از نقاط ضعف و قوت از زبان بزرگان حوزه اكتفا مي‏كنيم.

الف) نقاط قوت

1 ـ برخي امتيازات مكتب سامرا

مجتهدپروري مكتب سامرا معروف است و لذا افرادي مثل آخوند خراساني رحمه‏الله ، ميرزاي نائيني رحمه‏الله ، شهيد شيخ فضل الله نوري قدس‏سره ، سيد محمد فشاركي و... از دست‏پروردگان اين مكتب هستند. (10)

فعال كردن شاگردان كه امروزه مورد توجه روان‏شناسان تعليم تربيت است، (11) امتياز ديگر اين مكتب است. همان‏طور كه توجه به تحقيق و دقت و تكيه بر فكر كردن، از نقاط قوت اين روش است.

2 ـ سبك استاد محوري

اداره كلاس درس به صورت منظم و مرتب و نظم در بيان (در برخي اقسام فرعي آن) از نقاط قوت اين سبك است.

همان‏طور كه مشخص بودن موضوع درس، موجب مي‏شود تا مباحث به زودي به نتيجه برسد و بحث از موضوع خارج نشود.

3 ـ سبك دو مرحله‏اي

فعال بودن شاگردان در جلسه دوم درس باعث مي‏شود تا عمل يادگيري بهتر صورت گيرد، همان‏طور كه اين جلسات موجب پرورش اساتيد قوي براي آينده حوزه و معرفي چهره‏هاي با استعداد مي‏شود. همچنين، شاگردان را به مطالعه و دقت براي حضور در جلسه دوم وادار مي‏كند.

4 ـ سبك تحقيقي جمعي

اين شيوه، براي افرادي كه چند سال درس خارج گذرانده‏اند و كساني كه بيرون از حوزه‏ها مشغول فعاليت هستند بسيار مفيد است و افراد را به فعاليت علمي مفيدي مي‏كشاند و پيشرفت بيشتري را به دنبال دارد و سبك مجتهدپروري است، لذا بزرگان بر اجراي آن اصرار دارند. (12)

در حقيقت اگر اين سبك تحت نظر استاد صورت پذيرد همان، سبك سامرايي است.

ب) نقاط ضعف

به هر كدام از اين شيوه‏ها اشكالاتي وارد كرده‏اند كه احتياج به بررسي دقيق دارد. تا بتوانيم قضاوت صحيحي ارايه دهيم.

1 ـ در مكتب سامرايي: نپذيرفتن اصل موضوعي در بحث و مشخص نبودن زمان پايان درس موجب بي‏نظمي در بحث و خستگي شاگردان مي‏گردد.

2 ـ در روش استاد محوري: فعال نبودن شاگردان و عدم فرصت كافي براي سؤال و اشكال كردن و نامنظم بودن يا مغلق گويي در برخي از اقسام فرعي اين شيوه مي‏تواند به عنوان اشكال مطرح شود.

3 ـ در سبك دو مرحله‏اي: اين روش وقت زيادي را از اساتيد محترم و شاگردان اشغال مي‏كند.

بررسي بيشتر نقاط قوت و ضعف و بيان بزرگان و مراجع را به فرصت ديگري موكول مي‏كنيم.

دوم: شيوه‏هاي تدريس درس خارج از جهت محتوا و كيفيت

الف: چينش و ترتيب درس

1 ـ روش قدما : تا قبل از مرحوم آية‏الله بروجردي رحمه‏الله براين بود كه ابتدا «اصل» در مسأله بيان مي‏شد و سپس دلايل آن بيان مي‏شد. (13)

2 ـ روش آية‏الله بروجردي رحمه‏الله : ايشان ابتدا سير تاريخي مسأله را بررسي مي‏كردند و سپس دلايل مسأله را مورد نقد و بررسي قرار مي‏دادند و اگر دليلي نبود به سراغ ادلّه فقاهتي (اصول عمليه) مي‏رفتند. (14)

3 ـ روش امام خميني قدس‏سره : ايشان ابتدا دلايل مسأله را بررسي مي‏كردند و سپس اقوال علما را تجزيه و تحليل مي‏كردند. مي‏فرمودند: اوّل ببينيم خودمان از ادلّه چه مي‏فهميم، آنگاه به بررسي نظريات ديگران مي‏پرداختند. (15)

4 ـ روش سه بخشي : در برخي از درس‏هاي حوزه علميه قم به اين ترتيب عمل مي‏شود:

اوّل، ذكر اقوال علما در مسأله تا سيماي كلي و عمومي مسأله روشن شود؛

دوم، بيان دلايل موافق و مخالف و نقض و ابرام آن‏ها؛

سوم، جمع‏بندي و نتيجه‏گيري.

5 ـ روش چهار بخشي : اين روش نيز در برخي از درس‏هاي فعلي حوزه علميه قم مرسوم است كه بدين ترتيب عمل مي‏شود:

اوّل، ذكر موضوع مسأله و تقسيم‏بندي‏هاي آن؛

دوم، بيان اقوال موافق و مخالف؛

سوم، بيان دلايل از قرآن، روايات، عقل، اجماع و نقد آن‏ها و در صورت لزوم بيان اصل در مسأله؛

چهارم، جمع‏بندي اقوال و دلايل و نتيجه‏گيري.

بررسي: هر كدام از اين روش‏ها نقاط قوت و ضعفي دارد كه مجال بيان آن‏ها در اين مختصر نيست ولي كامل‏ترين روش، شيوه چهارم به نظر مي‏رسد؛ هر چند از جهت عدم بيان سير تاريخي مسأله، ناقص است.

ب) سبك‏هاي خاص در فقه

در تدريس خارج فقه حوزه‏هاي علميه، روش‏هاي مختلفي به كار گرفته مي‏شود كه در اينجا به آن‏ها اشاره مي‏كنيم.