1 ـ سبك سامرائي يا مكتب سامرا و يا روش شاگرد محوري
اين روش درس خارج ميرزاي شيرازي بزرگ رحمهالله است كه بعدا در كربلا ادامه
يافت،(2) كه متأسفانه اكنون در حوزههاي علميه به فراموشي سپرده است. در اين شيوه
ميرزاي بزرگ رحمهالله فرعي فقهي را مطرح ميكرد و تمامي مطالب مربوط به آن را به
كمك شاگردان و با بحثهاي طرفين مورد بررسي قرار ميداد و حتي چيزي را به عنوان
«اصول موضوعي» نميپذيرفت.
در اين سبك شاگردان محور بحث هستند و استاد سخنران جلسه نيست، بلكه در پايان به
جمعبندي نظريات و نتيجهگيري ميپردازد.
در اين روش شروع درس مشخص بود، امّا پايان آن روشن نبود و گاهي تا هفت ساعت
ادامه مييافت. (3)
2 ـ سبك كلاسيك (استاد محوري)
اين روش متأخران حوزه نجف و قم است و امروزه متداولترين روش تدريس در حوزه
علميه قم است.
در اين سبك، استاد يك فرع فقهي يا اصولي را مطرح ميكند و اقوال و دلايل آن را
بررسي ميكند و در پايان نظر خويش را بيان ميكند.
در اين شيوه استاد فعال است و مانند يك سخنران عمل ميكند و شاگردان كمتر فعال
هستند. (4)
اين سبك خود به چند قسم فرعي تقسيم ميشود كه عبارتند از:
الف) استاد محوري با بحثهاي نامنظم؛
ب) استاد محوري با تكيه بر اصطلاحات؛
پ) استاد محوري همراه با نظم در مطالب و سادهگويي؛
ث) استاد محوري همراه با نوشتن درس و پخش آن بين طلاب.
3 ـ سبك دو مرحلهاي
در اين شيوه درس در دو جلسه برگزار ميشود: در جلسه اوّل، استاد به صورت روش
استاد محوري مطالب را بيان ميكند و به شاگردان كمتر فرصت سؤال و اشكال داده
ميشود. ولي جلسه دوم به صورت شاگرد محوري اداره ميشود تا افراد كم استعداد يا
ضعيف بتوانند كمبود خود را جبران كنند.
اين شيوه، از جهت كيفيت برگزاري جلسه دومِ درس به چند قسم فرعي تقسيم ميشود كه
عبارتند از:
الف) روش مرحوم آخوند خراساني رحمهالله : در اين شيوه، شاگردان قوي و مستعدتر،
درس استاد را براي شاگردان ضعيف، در جلسه دوّم تقرير ميكنند و آن را مورد بحث و
بررسي قرار ميدهند تا طلاب ضعيف بتوانند بهتر از درس استفاده كنند و ابهامهاي درس
براي آنها برطرف شود. (5)
مرحوم آيةالله بروجردي رحمهالله نيز اصرار داشتند تا همين شيوه را در قم پياده
كنند كه عملي نشد. (6)
ب) روش مرحوم آيةالله سيد محمد باقر درچهاي رحمهالله : ايشان صبحها در مسجد
نو اصفهان، درس فقه و اصول تدريس ميكردند و عصرها هم همان درس را براي افرادي كه
در كلاس صبح حضور نداشتند و يا درس را خوب درك نكرده بودند تكرار ميكردند.
پ) روش جلسه پرسش و پاسخ همراه با درس روزانه: در اين شيوه، استاد بعد از جلسه
اوّل درس، ساعتي را تعيين ميكند تا شاگردان در كنار او جمع شوند و پاسخگوي سؤالات
و اشكالات آنان ميشود.
ت) روش مرحوم اصفهاني (كمپاني) رحمهالله : در اين شيوه، استاد، درس را چند روز
قبل مينويسد و متن آن تكثير ميشود و در اختيار طلاب قرار ميگيرد. اين روش موجب
ميشود تا طلاب فرصت پيش مطالعه و دقت و اشكال پيدا كنند و خود را براي بحث با
استاد آماده كنند و در حقيقت اين جزوهها جاي يك جلسه درس را ميگيرد. اين شيوه
براي اولين بار به دست مرحوم كمپاني در نجف اجرا شد (7) و اكنون نيز در حوزه علميه
قم، برخي از اساتيد معظم درس خارج از اين روش استفاده ميكنند.
ث) استفاده از نوار درسي قبل از درس استاد: برخي از اساتيد درس خارج كه قبلاً يك
دوره درس را القا فرمودهاند و به صورت نوار درآمده است. شاگردان ميتوانند قبل از
درس از نوار استفاده كنند و به پيش مطالعه درس بپردازند و خود را براي سؤال و اشكال
در جلسه درس استاد آماده كنند.
4 ـ سبك تحقيقي جمعي
در اين روش، استاد و شاگردِ اصطلاحي مطرح نيست و چند نفر يك موضوع فقهي يا اصولي
را انتخاب ميكنند و مورد مطالعه و بررسي قرار ميدهند.
آنگاه در يك جلسه علمي، يافتههاي خود را با ديگران در ميان ميگذراند و به
نظريات همديگر اشكال ميكنند و يا در مقابل اشكالات ديگران از نظريات خود دفاع
ميكنند، و در نهايت هر كس يك نظري را انتخاب ميكند. اين شيوه خود به چند صورت
انجام ميگيرد:
الف) بدون حضور استاد؛
ب) با حضور يكي از اساتيد درس خارج؛
پ) همراه با متن ثابت، مثل جواهر الكلامدر فقه؛
ت) بدون متن ثابت، ليكن گاهي يك نفر در يك موضوع تحقيق ميكند و حاصل آن تكثير
ميشود و در اختيار ديگران قرار ميگيرد تا محور بحث قرار گيرد.
اين سبك مورد توجه مرحوم عياشي و علاّمه مجلسي رحمهالله بوده است (8) و اكنون نيز
در جلسات استفتاي برخي مراجع مورد عمل واقع ميشود كه از با برنامهترين و
جالبترين آنها جلسه تحقيق جمعي مقام معظم رهبري (دامت بركاته) است. (9)
در دانشگاهها نيز براي تدوين پاياننامهها، وقتي استاد راهنما تعيين ميكنند،
در حقيقت همين روش را دنبال ميكنند.
بررسي: هر كدام از اين شيوهها امتيازات خاص خود را دارد، هر چند ممكن است
اشكالاتي را نيز در پي داشته باشد.
در اين نوشتار كوتاه، فرصت آن نيست كه تمامي نقاط قوت و ضعف بيان شود و مورد
ارزيابي قرار گيرد ولي ما به برخي از آنها اشاره ميكنيم و قضاوت را به عهده
خوانندگان گرامي ميگذاريم.
البته انگيزه ما از طرح اين مباحث خردهگيري بر كسي نيست، بلكه زحمات طاقتفرساي
همه اساتيد معظم و آيات عظام درس خارج كه بحق پرچمداران فقه آل محمّد
صلياللهعليهوآله هستند، قابل تقدير است.
پس به نقل برخي از نقاط ضعف و قوت از زبان بزرگان حوزه اكتفا ميكنيم.
الف) نقاط قوت
1 ـ برخي امتيازات مكتب سامرا
مجتهدپروري مكتب سامرا معروف است و لذا افرادي مثل آخوند خراساني رحمهالله ،
ميرزاي نائيني رحمهالله ، شهيد شيخ فضل الله نوري قدسسره ، سيد محمد فشاركي و...
از دستپروردگان اين مكتب هستند. (10)
فعال كردن شاگردان كه امروزه مورد توجه روانشناسان تعليم تربيت است، (11) امتياز
ديگر اين مكتب است. همانطور كه توجه به تحقيق و دقت و تكيه بر فكر كردن، از نقاط
قوت اين روش است.
2 ـ سبك استاد محوري
اداره كلاس درس به صورت منظم و مرتب و نظم در بيان (در برخي اقسام فرعي آن) از
نقاط قوت اين سبك است.
همانطور كه مشخص بودن موضوع درس، موجب ميشود تا مباحث به زودي به نتيجه برسد و
بحث از موضوع خارج نشود.
3 ـ سبك دو مرحلهاي
فعال بودن شاگردان در جلسه دوم درس باعث ميشود تا عمل يادگيري بهتر صورت گيرد،
همانطور كه اين جلسات موجب پرورش اساتيد قوي براي آينده حوزه و معرفي چهرههاي با
استعداد ميشود. همچنين، شاگردان را به مطالعه و دقت براي حضور در جلسه دوم وادار
ميكند.
4 ـ سبك تحقيقي جمعي
اين شيوه، براي افرادي كه چند سال درس خارج گذراندهاند و كساني كه بيرون از
حوزهها مشغول فعاليت هستند بسيار مفيد است و افراد را به فعاليت علمي مفيدي
ميكشاند و پيشرفت بيشتري را به دنبال دارد و سبك مجتهدپروري است، لذا بزرگان بر
اجراي آن اصرار دارند. (12)
در حقيقت اگر اين سبك تحت نظر استاد صورت پذيرد همان، سبك سامرايي است.
ب) نقاط ضعف
به هر كدام از اين شيوهها اشكالاتي وارد كردهاند كه احتياج به بررسي دقيق
دارد. تا بتوانيم قضاوت صحيحي ارايه دهيم.
1 ـ در مكتب سامرايي: نپذيرفتن اصل موضوعي در بحث و مشخص نبودن زمان پايان درس
موجب بينظمي در بحث و خستگي شاگردان ميگردد.
2 ـ در روش استاد محوري: فعال نبودن شاگردان و عدم فرصت كافي براي سؤال و اشكال
كردن و نامنظم بودن يا مغلق گويي در برخي از اقسام فرعي اين شيوه ميتواند به عنوان
اشكال مطرح شود.
3 ـ در سبك دو مرحلهاي: اين روش وقت زيادي را از اساتيد محترم و شاگردان اشغال
ميكند.
بررسي بيشتر نقاط قوت و ضعف و بيان بزرگان و مراجع را به فرصت ديگري موكول
ميكنيم.
دوم: شيوههاي تدريس درس خارج از جهت محتوا و كيفيت
الف: چينش و ترتيب درس
1 ـ روش قدما : تا قبل از مرحوم آيةالله بروجردي رحمهالله براين بود كه ابتدا
«اصل» در مسأله بيان ميشد و سپس دلايل آن بيان ميشد. (13)
2 ـ روش آيةالله بروجردي رحمهالله : ايشان ابتدا سير تاريخي مسأله را بررسي
ميكردند و سپس دلايل مسأله را مورد نقد و بررسي قرار ميدادند و اگر دليلي نبود به
سراغ ادلّه فقاهتي (اصول عمليه) ميرفتند. (14)
3 ـ روش امام خميني قدسسره : ايشان ابتدا دلايل مسأله را بررسي ميكردند و سپس
اقوال علما را تجزيه و تحليل ميكردند. ميفرمودند: اوّل ببينيم خودمان از ادلّه چه
ميفهميم، آنگاه به بررسي نظريات ديگران ميپرداختند. (15)
4 ـ روش سه بخشي : در برخي از درسهاي حوزه علميه قم به اين ترتيب عمل ميشود:
اوّل، ذكر اقوال علما در مسأله تا سيماي كلي و عمومي مسأله روشن شود؛
دوم، بيان دلايل موافق و مخالف و نقض و ابرام آنها؛
سوم، جمعبندي و نتيجهگيري.
5 ـ روش چهار بخشي : اين روش نيز در برخي از درسهاي فعلي حوزه علميه قم مرسوم
است كه بدين ترتيب عمل ميشود:
اوّل، ذكر موضوع مسأله و تقسيمبنديهاي آن؛
دوم، بيان اقوال موافق و مخالف؛
سوم، بيان دلايل از قرآن، روايات، عقل، اجماع و نقد آنها و در صورت لزوم بيان
اصل در مسأله؛
چهارم، جمعبندي اقوال و دلايل و نتيجهگيري.
بررسي: هر كدام از اين روشها نقاط قوت و ضعفي دارد كه مجال بيان آنها در اين
مختصر نيست ولي كاملترين روش، شيوه چهارم به نظر ميرسد؛ هر چند از جهت عدم بيان
سير تاريخي مسأله، ناقص است.
ب) سبكهاي خاص در فقه
در تدريس خارج فقه حوزههاي علميه، روشهاي مختلفي به كار گرفته ميشود كه در
اينجا به آنها اشاره ميكنيم.