شيوه های تحصيل و تدريس در حوزه های علميه

محمد علی رضائی اصفهانی

- ۲ -


شيوه‏هاي تدريس در درس‏هاي مقدمات و سطح

غالب اساتيد در اين دوره از يك الگوي تدريس پيروي مي‏كنند كه شش مرحله را در بردارد:

1 ـ مطالعه قبل از تدريس، كه شامل مطالعه كتاب درسي و حواشي و شروح آن مي‏شود.

2 ـ روخواني درس با رعايت كامل قواعد ادبيات كه گاهي قسمتي از آن به عهده شاگردان گذاشته مي‏شود.

3 ـ بيان مطالب درس به صورت دسته‏بندي شده و به اصطلاح «خارج درس».

4 ـ تطبيق مطالب گفته شده با متن كتاب مورد تدريس به صورت جمله به جمله.

5 ـ بيان مطالبي خارج از كتاب (از حواشي و شروح يا نظريات خاص استاد) كه در ضمن درس بيان مي‏شود؛ ولي برخي اساتيد براي جلوگيري از مشوش شدن ذهن طلاب، آن مطالب را در پايان درس ذكر مي‏كنند.

6 ـ پاسخ گويي به سؤالات شاگردان در سه مرحله.

الف) قبل از شروع درس؛ ب) در حين درس؛ پ) بعد از درس.

بررسي: نقاط قوت و ضعف فراواني براي اين دو دوره گفته شده كه به برخي از آن‏ها اشاره مي‏كنيم.

الف) نقاط قوت

1 ـ وجود اساتيد مجرّب و توانمند در حوزه‏هاي علميه در دوره سطح و مقدمات.

2 ـ اهميت دادن به مباحث اخلاقي در كنار تدريس علوم حوزوي.

3 ـ بالا بردن قدرت هوش و فهم طلاب از طريق دقت در عبارات پيچيده كتاب‏هاي درسي.

4 ـ به كار بردن مدل واحد در آموزش كتاب‏هاي درسي به طوري كه گاهي يك عبارت كوتاه يا مثال در ادبيات، فقه يا اصول به صورت ضرب‏المثل در مي‏آيد و مطالب زيادي را به شنونده القا مي‏كند.

ب) نقاط ضعف

1 ـ عدم توجه كافي به ادبيات معاصر عرب.

2 ـ استفاده از كتاب‏هاي قديمي و در پاره‏اي موارد ناقص و مغلق كه موجب محروم ماندن طلاب از روش‏هاي جديد آموزشي و دور ماندن آن‏ها از تحقيقات جديد در عرصه آن علوم مي‏شود.

البته، در سال‏هاي اخير گام‏هاي مؤثري در رفع اين دو اشكال برداشته شده است. ولي هنوز قسمتي از مشكل باقي است.

3 ـ استفاده از اساتيدي كه دوره «تربيت مدرس» را براي رشته مورد تدريس نگذرانده‏اند كه موجب ناكامي برخي از اساتيد و تغيير سريع آنان و اتلاف وقت طلاب مي‏شود.

4 ـ عدم توجه به تدريس تاريخ فقه و اصول كه در نتيجه، عدم شناخت طلاب از سبك‏هاي خاص فقه و اصول را به دنبال دارد.

5 ـ نبودن مثال‏هاي مناسب در كتاب‏هاي اصول.

6 ـ طولاني بودن دوران سطح كه موجب خستگي و دلسردي برخي طلاب مي‏شود.

7 ـ استفاده كمتر از روش‏هاي كمك آموزشي براي تدريس دوره سطح در حال حاضر بيشتر از روش سمعي استفاده مي‏شود.

8 ـ عدم توجه كافي به تفسير و علوم قرآن در دروس حوزه.

شيوه‏هاي تحصيل در دوره مقدمات و سطح

در اين مورد، شيوه‏هاي مختلفي وجود دارد كه كامل‏ترين آن‏ها شيوه‏اي است كه شامل مراحل زير مي‏شود:

1 ـ پيش مطالعه: يعني مطالعه كتاب درسي مربوط پيش از شروع درس استاد كه موجب مي‏شود تا شاگرد آمادگي ذهني و حساسيت روحي پيدا كند و مطالب را در كلاس زودتر دريافت كند و اشكالات علمي و با ارزشي مطرح سازد.

هر چند ممكن است در پيش مطالعه در روزهاي اوّل 20% مطلب فهميده شود، ولي كم‏كم زيادتر مي‏شود.

2 ـ حضور در درس: حضور در كلاس موجب بركات علمي و معنوي است؛ هر چند مي‏توان از نوار نيز استفاده كرد، ولي اين مورد براي مواقع ضروري مناسب است.

3 ـ مطالعه درس پس از تدريس استاد كه با مراجعه به حواشي و كتاب‏هايي كه در شرح آن كتاب درسي نوشته شد همراه است و موجب تعميق فهم مطالب مي‏گردد و طلبه را براي مباحثه آماده مي‏سازد.

4 ـ مباحثه مطالب تدريس شده كه موجب تثبيت آن در ذهن مي‏گردد و ابهامات درس را برطرف مي‏كند. اين مطلب از امتيازات حوزه است كه بسياري از مراكز علمي از آن بي‏بهره‏اند.

5 ـ خلاصه يا شرح نويسي: پس از مراحل فوق، طلاب پر تلاش اقدام به خلاصه‏نويسي كتاب‏هاي مفصل مي‏كنند. همان‏گونه كه بر كتاب‏هاي موجز و مختصر شرح مي‏نويسند تا مطالب در ذهن آن‏ها تثبيت و در دفتر ثبت شود.

تذكر: برخي از طلاب ممكن است بعضي از مراحل فوق را حذف كنند كه در دراز مدت موجب ضعف علمي آنان مي‏گردد.

بررسي: در مورد شيوه تحصيل دوره مقدمات و سطح حوزه نقاط قوت و ضعف فراواني گفته شده كه به برخي از آن‏ها اشاره مي‏كنيم:

الف) نقاط قوت

1 ـ آزادي طلاب در انتخاب درس و استاد.

2 ـ مباحثه كردن.

3 ـ تعليم ادبيات عرب به طور عميق و مستدل.

4 ـ بحث و مناظره بين استاد و شاگرد با رعايت احترام استاد.

5 ـ آزادي طلاب در جهت رشد علمي و جهش‏هاي علمي متناسب با استعداد خويش.

اهميت دادن به تزكيه نفس.

7 ـ ميسّر بودن تدريس همراه با تحصيل براي طلاب در طي دوره سطح.

8 ـ آشنايي طلاب با سبك استدلال فقيهان سلف.

ب) نقاط ضعف

1 ـ ضعف حافظه طلاب؛ چرا كه در اين دوره بر قدرت فهم تكيه مي‏شود و كمتر بر حفظ مطالب و قواعد تأكيد مي‏شود.

2 ـ ضعف قدرت نگارش به دليل اجباري نبودن نوشتن مقالات و مطالب تحقيقي (البته اين دو مطلب در سالهاي اخير تا حدودي در حال جبران شدن است).

3 ـ طولاني بودن دوران تحصيل در مقدمات و سطح.

4 ـ تعداد افراد در كلاس‏ها از حد معمول و متعارف زيادتر است كه موجب پايين آمدن كيفيت درس مي‏شود.

شيوه‏هاي تدريس درس خارج

روش‏هاي تدريس خارج را از چند جهت مي‏توان تقسيم كرد:

اول: از جهت شكل درس

الف) سبك سامرايي (شاگرد محوري)؛ ب) سبك كلاسيك (استاد محوري)؛ پ) سبك دو مرحله‏اي؛ ث) تحقيق جمعي.

دوم: از جهت محتوا و كيفيت درس

الف) ترتيب و چينش درس:

1 ـ روش قدما؛ 2 ـ روش آية‏الله بروجردي رحمه‏الله ؛ 3 ـ روش امام خميني رحمه‏الله ؛ 4 ـ روش سه بخشي؛ 5 ـ روش چهار بخشي.

ب) سبك‏هاي خاص در فقه:

1 ـ سبك فقه‏الحديث؛ 2 ـ فقه مبتني بر اصول؛ 3 ـ فقه مقارن؛ 4 ـ فقه پويا (هماهنگ با زمان و مكان). پ) سبك‏هاي خاص در اصول:

1 ـ سبك فلسفي؛ 2 ـ سبك عرفي.

سوم: از جهت خصوصيات درس

الف) زمان مطلوب يك دوره اصول:

1 ـ دوره‏هاي طولاني؛ 2 ـ دوره‏هاي كوتاه؛ 3 ـ زمان استنباط.

ب) زمان مطلوب يك دوره فقه و لزوم تخصّص در آن.

پ) زمان و مكان مطلوب هر جلسه درس.

ث) تعداد شاگردان در هر جلسه درس.

ت) تعداد جلسات درس در طول سال تحصيلي.

اوّل: شيوه‏هاي تدريس درس خارج از جهت شكل درس

در باره اين شيوه‏ها توضيح مختصري مي‏دهيم و به نقاط قوت و ضعف آن‏ها اشاره مي‏كنيم.