شيوههاي تدريس در درسهاي مقدمات و سطح
غالب اساتيد در اين دوره از يك الگوي تدريس پيروي ميكنند كه شش مرحله را در
بردارد:
1 ـ مطالعه قبل از تدريس، كه شامل مطالعه كتاب درسي و حواشي و شروح آن ميشود.
2 ـ روخواني درس با رعايت كامل قواعد ادبيات كه گاهي قسمتي از آن به عهده
شاگردان گذاشته ميشود.
3 ـ بيان مطالب درس به صورت دستهبندي شده و به اصطلاح «خارج درس».
4 ـ تطبيق مطالب گفته شده با متن كتاب مورد تدريس به صورت جمله به جمله.
5 ـ بيان مطالبي خارج از كتاب (از حواشي و شروح يا نظريات خاص استاد) كه در ضمن
درس بيان ميشود؛ ولي برخي اساتيد براي جلوگيري از مشوش شدن ذهن طلاب، آن مطالب را
در پايان درس ذكر ميكنند.
6 ـ پاسخ گويي به سؤالات شاگردان در سه مرحله.
الف) قبل از شروع درس؛ ب) در حين درس؛ پ) بعد از درس.
بررسي: نقاط قوت و ضعف فراواني براي اين دو دوره گفته شده كه به برخي از آنها
اشاره ميكنيم.
الف) نقاط قوت
1 ـ وجود اساتيد مجرّب و توانمند در حوزههاي علميه در دوره سطح و مقدمات.
2 ـ اهميت دادن به مباحث اخلاقي در كنار تدريس علوم حوزوي.
3 ـ بالا بردن قدرت هوش و فهم طلاب از طريق دقت در عبارات پيچيده كتابهاي درسي.
4 ـ به كار بردن مدل واحد در آموزش كتابهاي درسي به طوري كه گاهي يك عبارت
كوتاه يا مثال در ادبيات، فقه يا اصول به صورت ضربالمثل در ميآيد و مطالب زيادي
را به شنونده القا ميكند.
ب) نقاط ضعف
1 ـ عدم توجه كافي به ادبيات معاصر عرب.
2 ـ استفاده از كتابهاي قديمي و در پارهاي موارد ناقص و مغلق كه موجب محروم
ماندن طلاب از روشهاي جديد آموزشي و دور ماندن آنها از تحقيقات جديد در عرصه آن
علوم ميشود.
البته، در سالهاي اخير گامهاي مؤثري در رفع اين دو اشكال برداشته شده است. ولي
هنوز قسمتي از مشكل باقي است.
3 ـ استفاده از اساتيدي كه دوره «تربيت مدرس» را براي رشته مورد تدريس
نگذراندهاند كه موجب ناكامي برخي از اساتيد و تغيير سريع آنان و اتلاف وقت طلاب
ميشود.
4 ـ عدم توجه به تدريس تاريخ فقه و اصول كه در نتيجه، عدم شناخت طلاب از سبكهاي
خاص فقه و اصول را به دنبال دارد.
5 ـ نبودن مثالهاي مناسب در كتابهاي اصول.
6 ـ طولاني بودن دوران سطح كه موجب خستگي و دلسردي برخي طلاب ميشود.
7 ـ استفاده كمتر از روشهاي كمك آموزشي براي تدريس دوره سطح در حال حاضر بيشتر
از روش سمعي استفاده ميشود.
8 ـ عدم توجه كافي به تفسير و علوم قرآن در دروس حوزه.
شيوههاي تحصيل در دوره مقدمات و سطح
در اين مورد، شيوههاي مختلفي وجود دارد كه كاملترين آنها شيوهاي است كه شامل
مراحل زير ميشود:
1 ـ پيش مطالعه: يعني مطالعه كتاب درسي مربوط پيش از شروع درس استاد كه موجب
ميشود تا شاگرد آمادگي ذهني و حساسيت روحي پيدا كند و مطالب را در كلاس زودتر
دريافت كند و اشكالات علمي و با ارزشي مطرح سازد.
هر چند ممكن است در پيش مطالعه در روزهاي اوّل 20% مطلب فهميده شود، ولي كمكم
زيادتر ميشود.
2 ـ حضور در درس: حضور در كلاس موجب بركات علمي و معنوي است؛ هر چند ميتوان از
نوار نيز استفاده كرد، ولي اين مورد براي مواقع ضروري مناسب است.
3 ـ مطالعه درس پس از تدريس استاد كه با مراجعه به حواشي و كتابهايي كه در شرح
آن كتاب درسي نوشته شد همراه است و موجب تعميق فهم مطالب ميگردد و طلبه را براي
مباحثه آماده ميسازد.
4 ـ مباحثه مطالب تدريس شده كه موجب تثبيت آن در ذهن ميگردد و ابهامات درس را
برطرف ميكند. اين مطلب از امتيازات حوزه است كه بسياري از مراكز علمي از آن
بيبهرهاند.
5 ـ خلاصه يا شرح نويسي: پس از مراحل فوق، طلاب پر تلاش اقدام به خلاصهنويسي
كتابهاي مفصل ميكنند. همانگونه كه بر كتابهاي موجز و مختصر شرح مينويسند تا
مطالب در ذهن آنها تثبيت و در دفتر ثبت شود.
تذكر: برخي از طلاب ممكن است بعضي از مراحل فوق را حذف كنند كه در دراز مدت موجب
ضعف علمي آنان ميگردد.
بررسي: در مورد شيوه تحصيل دوره مقدمات و سطح حوزه نقاط قوت و ضعف فراواني گفته
شده كه به برخي از آنها اشاره ميكنيم:
الف) نقاط قوت
1 ـ آزادي طلاب در انتخاب درس و استاد.
2 ـ مباحثه كردن.
3 ـ تعليم ادبيات عرب به طور عميق و مستدل.
4 ـ بحث و مناظره بين استاد و شاگرد با رعايت احترام استاد.
5 ـ آزادي طلاب در جهت رشد علمي و جهشهاي علمي متناسب با استعداد خويش.
اهميت دادن به تزكيه نفس.
7 ـ ميسّر بودن تدريس همراه با تحصيل براي طلاب در طي دوره سطح.
8 ـ آشنايي طلاب با سبك استدلال فقيهان سلف.
ب) نقاط ضعف
1 ـ ضعف حافظه طلاب؛ چرا كه در اين دوره بر قدرت فهم تكيه ميشود و كمتر بر حفظ
مطالب و قواعد تأكيد ميشود.
2 ـ ضعف قدرت نگارش به دليل اجباري نبودن نوشتن مقالات و مطالب تحقيقي (البته
اين دو مطلب در سالهاي اخير تا حدودي در حال جبران شدن است).
3 ـ طولاني بودن دوران تحصيل در مقدمات و سطح.
4 ـ تعداد افراد در كلاسها از حد معمول و متعارف زيادتر است كه موجب پايين آمدن
كيفيت درس ميشود.
شيوههاي تدريس درس خارج
روشهاي تدريس خارج را از چند جهت ميتوان تقسيم كرد:
اول: از جهت شكل درس
الف) سبك سامرايي (شاگرد محوري)؛ ب) سبك كلاسيك (استاد محوري)؛ پ) سبك دو
مرحلهاي؛ ث) تحقيق جمعي.
دوم: از جهت محتوا و كيفيت درس
الف) ترتيب و چينش درس:
1 ـ روش قدما؛ 2 ـ روش آيةالله بروجردي رحمهالله ؛ 3 ـ روش امام خميني
رحمهالله ؛ 4 ـ روش سه بخشي؛ 5 ـ روش چهار بخشي.
ب) سبكهاي خاص در فقه:
1 ـ سبك فقهالحديث؛ 2 ـ فقه مبتني بر اصول؛ 3 ـ فقه مقارن؛ 4 ـ فقه پويا
(هماهنگ با زمان و مكان). پ) سبكهاي خاص در اصول:
1 ـ سبك فلسفي؛ 2 ـ سبك عرفي.
سوم: از جهت خصوصيات درس
الف) زمان مطلوب يك دوره اصول:
1 ـ دورههاي طولاني؛ 2 ـ دورههاي كوتاه؛ 3 ـ زمان استنباط.
ب) زمان مطلوب يك دوره فقه و لزوم تخصّص در آن.
پ) زمان و مكان مطلوب هر جلسه درس.
ث) تعداد شاگردان در هر جلسه درس.
ت) تعداد جلسات درس در طول سال تحصيلي.
اوّل: شيوههاي تدريس درس خارج از جهت شكل درس
در باره اين شيوهها توضيح مختصري ميدهيم و به نقاط قوت و ضعف آنها اشاره
ميكنيم.