شيوه های تحصيل و تدريس در حوزه های علميه

محمد علی رضائی اصفهانی

- ۴ -


1 ـ سبك فقه الحديث

اين شيوه درسي آية‏الله بروجردي رحمه‏الله در علم فقه بود. در اين روش، براي بررسي يك فرع فقهي به علم «اصول فقه» كمتر توجه مي‏شود و سعي مي‏كنند با بررسي پيشينه تاريخي هر مسأله و با توجه خاص به علم رجال و طبقه‏بندي راويان حديث و برطرف كردن تقطيع احاديث، حكم هر مسأله را از احاديث مربوط به آن استخراج كنند. و در صورت ضرورت و لزوم به علم اصول يا اصول عمليه پناه مي‏برند. (16)

2 ـ سبك فقه مبتني بر اصول

در اين شيوه، تكيه اصلي بر اصول است و سعي مي‏كنند با تكيه بر قواعد اصولي دلايل را بررسي كنند.

در اين روش، به علم رجال توجهي نمي‏شود و گاهي فرض‏هايي در فقه مطرح مي‏شود كه در طول عمر انسان يك بار هم اتفاق نمي‏افتد.

لذا برخي از بزرگان براين شيوه خرده گرفته‏اند كه افراط اصول موجب دوري انسان از فهم عرفي مي‏شود كه شارع، طبق آن سخنان خود را القا فرموده است. (17)

3 ـ سبك فقه مقارن

اين شيوه كه يادگار شيخ طوسي رحمه‏الله است، براستفاده از اقوال عامه و بررسي آن‏ها تكيه مي‏كند. اولين كتاب در اين زمينه، خلاف شيخ است كه در آنجا سعي شده تا نظريات شيعه و سني آورده و مقايسه شود.

اين سبك را مرحوم آية‏الله بروجردي رحمه‏الله احيا كرده ايشان همان‏طور كه به شأن نزول آيات اهميت مي‏داد، به سير تاريخي و موقعيت صدور حديث هم اهميت مي‏داد. و آن را در فهم احاديث مؤثر مي‏دانست. (18)

4 ـ سبك فقه پويا (هماهنگ با زمان و مكان)

اين شيوه، از ديرباز مورد توجه علماي شيعه بوده است. آثار تأثير زمان و مكان در اجتهاد را در فتواي ميرزاي بزرگ رحمه‏الله در تحريم تنباكو مي‏توان ملاحظه كرد.

امام خميني قدس‏سره اين سبك را حياتي تازه بخشيد و فرمود: «زمان و مكان دو عنصر تعيين كننده در اجتهادند». (19)

البته در مورد مقدار و حدود دخالت زمان و مكان در مصاديق، موضوعات، متعلق احكام و در نتيجه در اجتهاد و صدور حكم و فتوا، بحث بسيار است، (20) ولي اين مطالب منافاتي با اينكه فقه پويا يك سبك فقهي است، ندارد.

پ) سبك‏هاي خاص در اصول فقه

اصول فقه در درس‏هاي خارج حوزه علميه با دو روش متفاوت مورد بحث قرار مي‏گيرد.

1 ـ سبك فلسفي

بيان مطالب و قواعد اصولي براساس اصطلاحات فلسفي و داخل كردن مباحث فلسفي و حقيقي با مباحث اعتباري و عرفي اصول، از خصوصيات اين روش است. اين شيوه در زمان شيخ انصاري رحمه‏الله كم‏كم پا به عرضه وجود گذاشت، در حوزه نجف به اوج خود رسيد و علم اصول به صورت علم نيمه معقول درآمد كه در حواشي مرحوم كمپاني رحمه‏الله كاملاً ظاهر مي‏شود. (21)

لذا برخي بزرگان براين شيوه خرده گرفته‏اند كه موجب خلط مباحث اصول و فلسفه شده و از عرفي بودن دوره كرده است و باعث تورم علم اصول شده است.

2 ـ سبك عرفي

از آنجا كه پيدايش علم اصول براي كمك در فهم و تحليل مفاهيم قرآن و حديث است و آن دو براساس لغات و اصطلاحات عرف شكل گرفته است.

پس، اساس علم اصول در مباحث خود مثل عام و خاص، مطلق و مقيد و... مبتني بر ارتكازات عرفي مردم است.

اين شيوه از زمان شيخ طوسي رحمه‏الله در عدّه و تا زمان حاضر ادامه داشته است. (22)

شيوه‏هاي تحصيل درس خارج

همان‏طور كه روش‏هاي تدريس درس خارج گوناگون بود، شيوه‏هاي تحصيل آن نيز متفاوت است. طلاب با توجه به استعداد و ذوق خود، شيوه‏هاي متفاوتي را در درس خارج برمي‏گزينند كه ما آن‏ها را به هفت روش تقسيم مي‏كنيم:

اوّل: روش شاگرد محوري

در اين شيوه شش مرحله طي مي‏شود كه عبارتند از:

1 ـ پيش مطالعه، يعني با توجه به منابع و كتب علماي پيشين، به بررسي اقوال و دلايل هر فرع فقهي يا اصولي مي‏پردازند و نظريه‏اي را انتخاب مي‏كنند.

2 ـ پيش مباحثه، يعني قبل از شروع درس با هم مباحثه خود مطلب درس آينده را بررسي مي‏كنند و بر اشكال به يكديگر و تبادل نظر مي‏پردازند.

3 ـ شركت در درس استاد با ذهني كه به وسيله پيش مطالعه و مباحثه آماده شده است كه گاهي با نوشتن مطالب مهم درس استاد همراه است.

4 ـ سؤال و اشكال كردن در درس كه موجب رفع ابهام‏هاي ذهني و يا تصحيح نظريات استاد مي‏شود و در نهايت، طلبه بدين وسيله نظريه انتخابي خود را در معرض آزمايش قرار مي‏دهد.

5 ـ مرور مجدد و مطالعه نظريات و دلايل استاد و انتخاب نظر نهايي به وسيله شاگرد.

6 ـ نوشتن كامل درس به صورت منقح همراه با خلاصه‏اي از مطالب مطرح شده كه به منظور حفظ و جمع‏آوري نظريه استاد و شاگرد صورت مي‏گيرد.

دوم: روش استاد محوري

در اين شيوه، طلاب پنج مرحله را در تحصيل درس خارج طي مي‏كنند:

1 ـ شركت در درس و شنيدن سخنان استاد؛

2 ـ نوشتن درس استاد در جلسه درس (بي‏كم و كاست)؛

3 ـ مطالعه درس بعد از اتمام جلسه استاد، با توجه به كتاب‏هاي عالمان متقدم و متأخر؛

4 ـ انتخاب نظريه؛

5 ـ مباحثه منظم با دوستان هم درس قبل از شروع جلسه بعدي استاد.

سوم: روش چهار مرحله‏اي

اين روش، شامل مراحل زير است:

1 ـ حضور در كلاس درس؛

2 ـ نوشتن درس استاد در جلسه بدون كم و كاست؛

3 ـ مطالعه نوشته‏هاي سر درس بعد از درس؛

4 ـ مباحثه با دوستان هم كلاس قبل از درس جديد.

چهارم: روش سه مرحله‏اي

اين روش، شامل مراحل زير است:

1 ـ حضور در درس؛

2 ـ نوشتن درس؛

3 ـ مطالعه درس، بدون مباحثه.

پنجم: روش دو مرحله‏اي

اين روش، شامل حضور در درس استاد و نوشتن درس مي‏شود.

ششم: روش يك مرحله‏اي

كه همان حضور در درس استاد است.

هفتم: شيوه تحقيق جمعي

اين شيوه كه مخصوص طلاب با سابقه درس خارج است، براي تقويت قوه استنباط و حفظ آن مفيد است. ما قبلاً در روش‏هاي، تدريس اين شيوه را توضيح داديم. چرا كه اين روش اگر با حضور استاد صورت پذيرد، يكي از شيوه‏هاي تدريس محسوب مي‏شود.

در اين شيوه، محققان مراحل زير را مي‏گذرانند:

1 ـ پيش مطالعه براساس يك متن معين؛

2 ـ انتخاب نظريه؛

3 ـ طرح نظريه هر محقق در جمع دوستان هم بحث كه همراه با نقد و بررسي و دفاع از آن است؛

4 ـ جمع‏بندي و نتيجه‏گيري پاياني به دست يكي از اعضاي جلسه كه به عنوان مدير داخلي مطرح است.

5 ـ نوشتن خلاصه بحث.

بررسي: هر كدام از اين روش‏ها نقاط ضعف و قوت خاص خود را دارد، ولي ما به اختصار به پاره‏اي از امتيازها و اشكال‏هايي كه براي اين روش‏ها ذكر كرده‏اند، اشاره مي‏كنيم:

1 ـ روش اوّل (شاگرد محوري) موجب رشد سريع قوه استنباط و اعتماد به نفس طلاب مي‏شود. در اين شيوه، مسايل با تفكر بررسي مي‏شود و شاگرد فعال است و نحوه گردآوري و سامان دادن به مطالب و ارايه آن‏ها را مي‏آموزد و محقق بار مي‏آيد. او با نظريات ديگران با احترام برخورد مي‏كند و نحوه منطقي فكر كردن را مي‏آموزد و از مرحله بررسي مطالب ديگران مي‏گذرد و درصدد طرح مطالب تازه برمي‏آيد.

2 ـ روش پنج مرحله‏اي (استاد محوري): اين شيوه، موجب تأخير در رشد قوه استنباط مي‏شود. شاگرد آمادگي اشكال و سؤال در جلسه درس را ندارد و در حقيقت استاد فعال است و شاگرد به صورت انفعالي عمل مي‏كند و گاهي تا پايان درس به دنبال موضوع مي‏گردد و لذا شاگردان را در فهم مطالب با مشكل روبرو مي‏كند.

3 ـ روش چهار مرحله‏اي و سه مرحله‏اي و دو و يك مرحله‏اي: همان اشكال‏هاي روش پنج مرحله‏اي را دارد بعلاوه، اشكال‏هاي واضح ديگري نيز دارد؛ مثل عدم مراجعه به منابع، انتخاب نظريه نكردن، مباحثه نكردن، ننوشتن درس و تنظيم نكردن آن و... .

4 ـ امتيازات روش تحقيق جمعي قبلاً گذشت.

كلامي از بزرگان

آية‏الله فاضل لنكراني (دامت بركاته) كه از مراجع عظام و اساتيد معظم درس خارج حوزه علميه قم است، مي‏فرمايد:

آنچه براي يك طلبه مهم است، آن است كه علاوه بر اينكه تمامي گفته‏هاي استاد را در حافظه‏اش ضبط مي‏نمايد، بايد آن‏ها را با معيارهاي فكري مورد قبول خود سنجيده و صحت و سقم آن را از نقطه نظر خود تشخيص دهد... يعني در همان جلسه درس مسأله را تمام كند و شب براي آنكه اين مطالب را فراموش نكند آن‏ها را يادداشت كند. (23)

يكي ديگر از اساتيد درس خارج مي‏فرمايد:

امام خميني رحمه‏الله در درس خود در مسجد سلماسي قم، به طلاب مي‏فرمودند: اگر بيست سال هم بر سر درس ما حاضر شويد، هيچ نتيجه‏اي نمي‏گيريد، مگر آنكه قبل از درس مطالعه كرده و با انتخاب نظريه بر سر درس حاضر شويد. (24)

شيوه‏هاي نوشتن درس

نوشتن درس اساتيد (تقرير) از امتيازهاي حوزه‏هاي علميه است كه از زمان‏هاي دور شروع شده و هنوز هم ادامه دارد.

اولين كسي كه اقدام به اين كار كرد، مؤلف مفتاح الكرامه بود كه درس استادش مرحوم بحرالعلوم را تقرير كرد. (25) و بعدها با كوشش مرحوم آية‏الله بروجردي رحمه‏الله در قم به صورت عادت عمومي طلاب درآمد. (26)

اين كار به چند صورت انجام مي‏گيرد:

1 ـ نوشتن در جلسه درس به صورت كامل؛ اين شيوه، معمولي‏ترين روشن است كه معمولاً به همان صورت بايگاني مي‏شود و گاهي حواشي مختصري برآن اضافه مي‏شود.

در اين نوشته‏ها، معمولاً ساختار جملات گفتاري ـ نه نوشتاري ـ است و به خاطر تند نوشتن مرتب نيست و لذا ارزش علمي چنداني ندارد بلكه در حكم يك نوار ضبط صوت است. لذا، برخي مراجع اين روش را مفيد نمي‏دانند. (27)

2 ـ نوشتن رؤوس و كليات مطالب استاد در جلسه درس، كه براي حفظ مطالب استاد مفيد است.

3 ـ نوشتن مشروح درس استاد بعد از اتمام كلاس.

در اين شيوه، شاگرد با توجه به پيش مطالعه و مباحثه، در سر درس گوش مي‏دهد و يا به سؤال و اشكال مي‏پردازد و در نهايت نظريه‏اي را انتخاب مي‏كند و پس از درس، آن مطالب را به صورت منظم و مستدل مي‏نويسد و حواشي و نظريات خود را اضافه مي‏كند.

اين شيوه، مورد تأكيد بسياري از بزرگان و موجب گسترش فقه و اصول و پيشرفت علمي بزرگان بوده است. (28) و حتي رهبر انقلاب (دامت بركاته) مي‏فرمايد:

يكي از عواملي كه مرحوم آية‏الله العظمي خويي را در كار گسترش فقه و اصول موفق كرد اين بود كه درس‏هاي ايشان به شكل منظم و مرتب نوشته مي‏شد. (29)

4 ـ نوشتن خلاصه درس بعد از كلاس؛ اين شيوه، وقت كمتري را مي‏گيرد و مي‏تواند با روش سوم جمع گردد تا در موقع مراجعه مجدد، مطالب آماده و سريعا قابل دسترسي باشد.

شيوه‏هاي مباحثه درس

مباحثه يكي از امتيازهاي بزرگ حوزه‏هاي علميه است كه بسياري از مراكز علمي دنيا از آن بي‏بهره‏اند و موجب تثبيت مطالب در ذهن و رفع ابهام‏هاي درس و جوشش فكري افراد مي‏گردد.

در اين مورد، طلاب از روش‏هاي مختلفي استفاده مي‏كنند.

1 ـ روش روخواني

يعني، در مباحثه روزانه، يك نفر از روي نوشته خود (كه در كلاس نوشته است) مي‏خواند و ديگري گوش مي‏دهد.

در يك آمارگيري نمونه‏اي كه در حوزه علميه قم به دست نگارنده صورت گرفت، 8معلوم شد كه 45% از طلاب اين گونه عمل مي‏كنند.

2 ـ روش تقرير

در اين شيوه، يك نفر مطالب استاد را ـ بدون خواندن از روي نوشته ـ براي طرف مقابل تقرير مي‏كند و مثل يك استاد بيان مي‏كند و به سؤالات و اشكال‏هاي او پاسخ مي‏گويد.

3 ـ روش نقد و بررسي

برخي از طلاب، در مباحثه بعد از نقل كلمات استاد، آن‏ها را مورد نقد و بررسي قرار مي‏دهند و با توجه به منابع ديگر به تفكر و تأمّل پيرامون آن‏ها مي‏پردازند.

4 ـ روش تحقيق جمعي

ما اين شيوه را در شيوه‏هاي تدريس و نيز در روش‏هاي تحصيل توضيح داديم.

5 ـ روش پيش مباحثه

در اين شيوه، طلاب ابتدا موضوع درس روزآينده را مطالعه مي‏كنند و با توجه به منابع، در مورد اقوال و ادلّه آن به بحث و بررسي مي‏پردازند. و يك نفر مثل يك استاد درس آينده را تقرير و استدلال مي‏كند و به اشكال‏هاي دوستان خود پاسخ مي‏دهد و سپس به جمع‏بندي مطالب مي‏پردازد. در آمارگيري كه در حوزه علميه قم به دست نگارنده صورت گرفت 34% از افراد با اين شيوه مباحثه مي‏كنند.

بررسي: هر كدام از اين شيوه‏ها نقاط قوت و ضعف دارد و با روش‏هاي خاص از تدريس و تحصيل سازگار است. ما به برخي از آن‏ها اشاره مي‏كنيم:

1 ـ روش اوّل و دوم براي فهم كلام استاد مفيد است و مناسب درس‏هاي سطح حوزه است.

2 ـ روش سوم موجب تقويت قوه استنباط افراد مي‏شود؛ هر چند براي افراد مبتدي در درس خارج دشوار است.

3 ـ روش پنجم بهترين نوع مباحثه درس خارج است؛ چرا كه قدرت استدلال و حل مسأله و قوه استنباط افراد را تقويت مي‏كند. ذهن خلاّق و فعال مي‏شود و در حقيقت مرحله نازل تدريس است و قدرت بيان طلاب را تقويت مي‏كند.

كلامي از بزرگان

يكي از اساتيد حوزه مي‏فرمايد:

يك روش مباحثه در درس خارج، همان تقرير درس استاد است؛ يعني فقط مي‏خواهند درس استاد را مباحثه كنند و چند نفر جمع مي‏شوند و درس را براي يكديگر تقرير مي‏كنند؛ اين مرحله نازله مباحثه درس خارج است؛ البته مفيد هم هست، در حد حفظ كردن و تسلط بر مطالب استاد. (30)

تذكر: در اينجا مباحث ديگري نيز مطرح است كه در اينجا مجال تفصيل آنها نيست، ولي مناسب است رؤوس آن مطالب را مطرح كنيم:

1 ـ زمان و مكان مطلوب براي تدريس و مطالعه.

2 ـ چگونگي حل يك مسأله اصولي يا فرع فقهي.

3 ـ بهترين هم‏مباحثه كيست؟

4 ـ چگونه درس‏ها را يادداشت كنيم تا مفيدتر باشد؟

5 ـ راه‏هاي حفظ قوه استنباط در خارج از حوزه‏هاي علميه چيست؟

6 ـ آيا رسيدن به قوه اجتهاد در عصر ما محال عادي است.

7 ـ زمان مطلوب يك دوره اصول و يا زمان لازم براي حصول قوه استنباط در فقه چقدر است؟

8 ـ حدمتعارف‏ومعقول‏تعدادشاگردان درس دردوره‏سطح وخارج‏چه‏اندازه‏است؟

9 ـ تعدادمطلوب جلسات درسي درسال تحصيلي چقدراست؟آياصحيح است‏ما 120روز يعني‏يك سوم‏سال‏رادرس بخوانيم‏ودوسوم‏آن يعني 240 روز تعطيل باشيم؟

اميد است اين مباحث با انديشه دانشوران حوزوي در سايه هدايت‏هاي قرآن و نور ولايت ائمه اطهار عليهم‏السلام روشن گردد.