ميزان الحكمه جلد ۴
آيت الله محمد محمدى رى شهرى
- ۳ -
ـ پـيـامـبر خدا (ص ) : هرگاه خداوند خوبى بنده اى را بخواهد او
را در دين فقيه و آگاه گرداند وراه راست را به او الهام كند.
ـ هـرگـاه خـداونـد خـوبـى بـنـده اى را بـخـواهـد او را در ديـن فقيه و آگاه
گرداند , به دنيا بى اعتنايش كند و بيناى عيبهايش سازد.
ـ امام على (ع ) : چون خداوند خير بنده اى را بخواهد, عفت در شكم و شهوت به او عطا
كند.
ـ وقتى خداوند خوبى بنده اى را بخواهد به او قناعت عطا كند وهمسرش را شايسته
گرداند.
ـ هـر گـاه خداوند خوبى بنده اى را بخواهد, او را در دين فقيه و آگاه گرداند و يقين
به او الهام فرمايد.
ـ چـون خداوند خير بنده اى را بخواهد به او صرفه جويى و حسن تدبير عطا كند و از بى
تدبيرى و اسراف دورش سازد.
ـ هرگاه خداوندخوبى بنده اى را بخواهداو را خردى استوار و عملى درست ببخشد.
ـ هـرگـاه خـداونـد خوبى بنده اى را بخواهد عفت و پرهيز از حرام در شكم و شهوت به
او عنايت مى كند.
ـ پيامبر خدا (ص ) : چون خداوند خير بنده اى را بخواهد از خودش واعظى براى او قرار
دهد كه به خوبيها فرمانش دهد و از بديهابازش دارد.
ـ هرگاه خداوند خير بنده اى را بخواهد او را عسلين كند عرض شد: چگونه اورا عسلين مى
كند؟
فرمود: قبل از مرگش عمل شايسته اى براى او پيش مى آورد وسپس جانش را مى ستاند.
ـ هـر گـاه خـداونـد خـوبى بنده اى رابخواهد او را به كار مى گيرد عرض شد : چگونه
به كارش مـى گـيـرد ؟
فـرمـود : در هـنگام مرگ كارشايسته اى برايش پيش مى آورد تا آن كه اطرافيانش خوشنود
مى شوند.
ـ هر گاه خداوند خوبى بنده اى را بخواهد او را در خواب سرزنش مى كند.
ـ چون خداوند خير بنده اى را بخواهد پيش از مرگ او را پاك مى گرداند عرض شد : چه
چيزبنده را پاك مى كند ؟
فرمود : انجام عمل شايسته اى را به او الهام مى فرمايد و سپس جانش رامى ستاند.
ـ هـر گـاه خـداوند خوبى بنده اى را بخواهد قفل دلش را مى گشايد و يقين و صدق در آن
جاى مى دهد و آن گاه قلب او را ازمسيرش آگاه مى گرداند و قلبى سليم وزبانى راستگو و
خويى نيكو و گوشى شنوا و چشمى بينا عطايش مى كند.
ـ امـام صـادق (ع ) : خـداى عزوجل چون خوبى بنده اى را بخواهد نقطه اى سفيد در قلب
اوايجاد كـنـد كـه در نـتـيـجه آن , دل در طلب حق به گردش در آيد و آن گاه شتابانتر
از پرنده اى كه به آشيانه اش رسد , به عقيده شما گرايد.
ـ پيامبر خدا (ص ) : خداى تعالى فرمايد:هر بنده اى كه بيافرينم وسپس به ايمان
رهنمونش شوم و اخلاقش را نيكو گردانم و به بخل گرفتارش نسازم , خير او را خواسته ام
.
ـ امـام صـادق (ع ) : خـداى عز و جل چون خوبى بنده اى را بخواهد نقطه اى نورانى در
دلش پديد آورد و گـوشـهاى دلش را بگشايد و فرشته اى راهنما بر او بگمارد و چون بدى
بنده اى راخواستار شـود نـقطه اى سياه در دلش ايجاد كند و گوشهاى دلش را ببندد و
شيطانى گمراه كننده براو بـگـمـارد سپس اين آيه را تلاوت كرد: ((وهر كه را خداوند
خواهان هدايتش شود سينه اش رابراى اسلام بگشايد )).
ـ هـر گاه خداوند خير بنده اى را بخواهد سينه اش را براى اسلام فراخ گرداند , و چون
اين نعمت به او عطا كند زبانش به حق گويا شود و دلش با حق گره خورد و به آن عمل كند
و چون خداوند اين امور را در او گرد آورد, اسلامش به كمال رسيده است .
هرگاه خداوند خوبى مردمى را بخواهد.
ـ پـيـامـبـر خـدا (ص ) : هـر گاه خداوند خوبى مردمى را بخواهد شمار دين شناسان
آنان را زياد گـرداند و نادانانشان را كم كند پس چون فقيه سخنى بگويد براى سخن خود
يارانى بيابد و چون نادان سخنى بگويد شكست خورد و هرگاه خداوند بدى مردمى رابخواهد
نادانان آنان را زياد كند و فـقـيـهانشان را كم گرداند و چون نادان سخن بگويد براى
گفته هاى خود يارانى بيابد و چون فقيه سخن بگويد محكوم شود.
ـ امـام بـاقـر (ع ) : هـرگاه خداوند خوبى مردمى را بخواهد به آنان گوش شنوا دهد و
اگر كسى گوش باطنى شنوا نداشته باشد , اگر هم خداسخن حق را به گوش (ظاهرى ) او
برساند توجهى نمى كند , گويى آن را نشنيده است .
ـ پيامبر خدا (ص ) : خداى تبارك وتعالى هرگاه ماندگارى يا رشد مردمى را بخواهد صرفه
جويى و پـاكـدامـنى روزيشان كند و هرگاه نابودى آنهارا بخواهد در خيانتكارى (از طرف
خودشان يا از طرف ديگران به آنان را) به رويشان بگشايد ((تا از آنچه يافته بودند
شادمان گشتند , پس به ناگاه آنان را فرو گرفتيم وهمگان نوميد گرديدند)).
هرگاه خداوندخوبى خانوده اى رابخواهد.
ـ پـيـامبر خدا (ص ) : هرگاه خداوند خوبى خانواده اى را بخواهد آنان را در دين
فقيه وآگاه كند , كوچك آنان بزرگشان را گرامى و محترم شمارد , در معيشتشان رفق و
مدارا و در هزينه هايشان صرفه جويى و ميانه روى روزيشان كند ,به عيبهايشان بينا
گرداند پس از آنها دست بكشند و توبه كنند , و اگر براى خانواده اى خوبى نخواهد آنان
را به حال خود رها كند.
تشويق به تعجيل دركارهاى خوب .
ـ امام على (ع ) : در انجام كار خوب شتاب كنيد, پيش از آن كه به سبب پرداختن به
كارى ديگر از آن بازمانيد.
ـ امـام صـادق (ع ) : هرگاه تصميم به انجام كار خيرى گرفتى آن را به تاخير مينداز ,
زيرا خداى تـبـارك وتـعـالى گاه بر بنده خود كه به كارى ازطاعت او مشغول است مى
نگرد و مى گويد : به عزت و جلالم سوگند كه پس از اين طاعت , تو راديگر عذاب نكنم .
ـ پـدرم مـى فـرمود : چون آهنگ كار خوبى كردى , در انجام آن شتاب كن , زيرا نمى
دانى كه چه پيش مى آيد.
ـ پـيامبر خدا (ص ) : هر كس در كار خيرى به رويش گشوده شود , بايد در استفاده از
اين فرصت بشتابد , زيرا او نمى داند كه اين در كى به رويش بسته مى شود.
ـ امام صادق (ع ) : هرگاه يكى از شما قصد كارى نيك يا رساندن نفعى به ديگرى كند ,
دوشيطان در جانب راست و چپ او حاضر شوند , پس بشتابد كه آن دو شيطان او را از آن
كار بازندارند.
ـ امـام بـاقـر (ع ) : هر كه آهنگ كار خوبى كند , در انجام آن شتاب ورزد , زيرا هر
چيزى كه در آن تاخير شود شيطان فرصتى به دست مى آورد.
ـ پيامبر خدا (ص ) : خداوند آن كار خوبى را دوست دارد كه با تعجيل صورت گيرد.
ـ امام على (ع ) : در انجام كار خير شتاب كن تا هدايت شوى .
معناى خوبى در موارد مختلف .
ـ امـام على (ع ) : بهترين برادر تو كسى است كه به تو كمك مالى كند و بهتر از
او آن است كه تو را از ديگران بى نياز گرداند.
ـ بهترين دارايى تو آن است كه در نيازت به كار آيد.
ـ بهترين كسى كه در برابرش صبر وتحمل كنى , كسى است كه تو را از او گريزى نيست .
ـ پيامبر خدا (ص ) : بهترين ياران , ياران چهار نفرى هستند و بهترين گروهان ,
گروهان چهارصد نفرى و بهترين لشكر , لشكرچهارهزار نفرى .
ـ امام سجاد (ع ) : بهترين كليد كارها, راستى است وبهترين مهر آنها وفادارى .
ـ پيامبر خدا (ص ) : بهترين آيين , آيين ابراهيم است .
ـ بهترين سنت , سنت محمد است .
ـ بهترين ره توشه , تقواست .
ـ بهترين دانش آن است كه سودمند باشد.
ـ بهترين كارها آن است كه مفيد باشد.
ـ بهترين رهنمود (يا روش ) آن است كه پيروى شود.
ـ بهترين بى نيازى و توانگرى بى نيازى نفس است .
ـ بهترين چيزى كه در دل افكنده شده , يقين است .
ـ بهترين دستها, دستهاى انفاقگراست .
ـ امـام على (ع ) : بهترين سرزمين آن است كه تو را تحمل كند (با آسايش و احترام و
عزت زندگى كنى ).
بهترين مردمان .
قرآن .
((و بندگان ما ابراهيم و اسحاق و يعقوب , آن مردان قدرتمند و بابصيرت را ياد كن )).
((آنان را به ياد سراى آخرت , خالص گردانديم آنان در نزد ما برگزيدگان و نيكانند و
اسماعيل و اليسع و ذو الكفل رايادكن كه همه از نيكانند)).
ـ پـيـامبر خدا (ص ) : بهترين مردان شما آن كسى است كه پرهيزگار و پاك و گشاده دست
باشد, بدزبان و شهوتران نباشد و به پدر و مادر خود نيكى كند و خانواده اش را محتاج
ديگران نكند.
ـ امـام عـلى (ع ) در پاسخ به اين پرسش كه بهترين مردمان نزد خداى عزوجل كيانند؟
فرمود : خدا ترس ترين آنها , پايبندترين آنها به تقوا و بى اعتناترينشان به دنيا.
ـ امام صادق (ع ) : بهترين شما بخشنده ترين شما هستند و بدترين شما بخيل ترينتان .
ـ شـخـصـى به پيامبر خدا(ص ) عرض كرد : دوست دارم كه بهترين مردم باشم , حضرت فرمود
: بهترين مردم كسى است كه به حال مردم سودمند باشد , پس تو براى آنان سودمند باش .
ـ پيامبر خدا (ص ) : بهترين انسان كسى است كه مردم از او بهره مند شوند.
ـ امام على (ع ) : بهترين فرد كسى است كه به مردم سود برساند.
ـ امام صادق (ع ) : بهترين بندگان كسى است كه پنج خصلت در او باشد : هر گاه خوبى
كند شاد شـود و اگـر بـد كـنـد بخشش طلبد و هرگاه چيزى به او داده شود سپاسگزارى
كند و هر گاه گرفتار شود شكيبايى ورزد و هر گاه كسى به اوستم كند گذشت كند.
ـ امـام عـلـى (ع ) : بـهـتـرين مردمان كسى است كه به دنيا دل نبندد , خواهشهايش
اندك باشد , شهوتش مرده باشد , ايمانش ناب و خالص و يقينش راستين باشد.
ـ بـهترين مردم كسى است كه در هنگام برخوردارى سخاوتمند و شاكر باشد , بهترين مردم
كسى است كه در هنگام تنگدستى ايثارگر و شكيبا باشد.
ـ بـهترين مردم كسى است كه آزمندى را از دل برون كند و در راه طاعت خدا هواى نفس
خويش را نافرمانى كند.
ـ بهترين مردمان كسى است كه نفس خويش را از شهوات پاك كند و خشم خويش را در هم شكند
و پروردگارش را خشنود سازد.
ـ بـهـتـريـن انسان كسى است كه هر گاه به خشم آورده شود بردبارى نشان دهد و هر گاه
به او ستم شود گذشت كند و چون به وى بدى شود , او خوبى كند.
ـ بهترين مردم كسى است , كه بار زحمت مردم را به دوش كشد.
ـ پـيامبر خدا (ص ) : بالاترين منزلت را آن مردى دارد كه بر پشت اسب خويش بنشيند و
دشمن را به هراس افكند و دشمنان او رابترسانند.
ـ بهترين مردان كسى است كه دير به خشم آيد و زود خشنود شود.
بهترين مؤمن .
ـ پيامبر خدا (ص ) : بهترين شماكسى است كه خداوند او را در برابر نفسش يارى
رساند و در نتيجه , زمام آن را در اختيار گيرد.
ـ بهترين شما آن كسى است كه بداند هرچه زودتر بايد كوچيد و ره توشه بردارد.
ـ بهترين شما كسى است كه مشاهده اوشما را به ياد خدا اندازد.
ـ ابـن عـباس : به پيامبر خدا عرض شد :اى رسول خدا ! كدام همنشين بهتر است ؟
فرمود : آن كه ديدنش شما را به ياد خدا اندازد وگفتارش بر دانش شما بيفزايد.
ـ پيامبر خدا (ص ) : بهترين شما آن كسى است كه شما را به كار خوب فرا خواند.
ـ بهترين شما آنانند كه از معاصى وگناهان پاكدامنند.
ـ بـهـتـريـن شما كسى است كه مردم رااطعام كند , به همگان سلام گويد و شب هنگام كه
مردم خوابند او نماز گزارد.
ـ بـهـتـرين شما آن كسى است كه سخن نيكو بگويد و اطعام كند و شب هنگام كه مردم
خوابند او نماز گزارد.
بهترين كار.
ـ امام كاظم (ع ) : بهترين كارها معتدلترين آنهاست .
ـ پيامبر خدا (ص ) : بهترين كارها فرايض است و بدترين كارها بدعتهاست .
ـ امام على (ع ) : بهترين كارها آن است كه از يقين پرده بردارد.
ـ پيامبر خدا (ص ) : بهترين كارها نيك فرجامترين آنهاست .
ـ امام على (ع ) : بهترين كارها آن است كه از طمع به دور باشد.
ـ بهترين كارها آن است كه آغازش آسان , پايانش خوش و پيامدهايش پسنديده باشد.
ـ بـهـتـريـن كـارهـا روش مـيـانـه است , كه پيشتازنده به سوى آن برمى گردد و عقب
مانده به آن مى رسد.
ـ اى بـنـدگـان خـدا ! شـمـا را بـه تـقواى خدا سفارش مى كنم , زيرا اين بهترين
سفارشى است كه بندگان به يكديگر مى كنند و در پيشگاه خداوند بهترين پايان امور است
.
كار خوب را گرچه اندك باشدنبايد دست كم گرفت .
ـ امـام عـلـى (ع ) : كار خوب را انجام دهيد و چيزى از آن را دست كم مگيريد ,
زيرا خرد آن بزرگ است واندك آن بسيار.
ـ امـام صادق (ع ) : كار خوب را هرگزخرد مشمار, زيرا فردا (ى قيامت ) آن را مى بينى
و شادمانت مى كند.
جز اينان خير نبينند.
ـ امـام على (ع ) : در دنيا جز دو كس راخيرى نبود : يكى آن كه گناهى كند و با
توبه آن را جبران نمايد و ديگرى كسى كه در كارهاى خوب شتاب ورزد.
ـ مى فرمود : در دنيا جز دو كس خيرنبينند : كسى كه هر روز بر احسان و نيكوكارى خود
مى افزايد و كسى كه گناهش را با توبه جبران مى كند.
ـ پـيـامـبـر خـدا (ص ) : در زنـدگـى جز دو كس را خيرى نبود : عالمى كه فرمانش برده
شود و مستمعى كه سخن را با گوش دل بشنود.
بهترين اخلاق .
ـ پـيـامبر خدا (ص ) : آيا شما را به بهترين اخلاق دنيا و آخرت راهنمايى نكنم ؟
عرض كردند :چرا , اى رسول خدا حضرت فرمود : كسى كه با آن كه از او بريده است پيوند
برقرار كند و به كسى كه از او دريغ كرده است عطا كند و از كسى كه به او ستم كرده
است بگذرد.
ـ آيـا شـمـا را از بـهـترين اخلاق اهل دنياو آخرت خبر ندهم ؟
عرض كردند : چرا , اى رسول خدا حضرت فرمود : سلام كردن به همگان .
آن كه به خيرش اميدى نيست .
ـ امام صادق (ع ) : سه چيز است كه در هر كس نباشد هرگز به خير او اميدى نيست :
كسى كه در نهان از خدا نترسد و كسى كه در پيرى (از گناه ) باز نايستد و كسى كه از
عيب و ننگ شرم نداشته باشد.
معيار خوبى و بدى .
ـ امام على (ع ) : خوبى و بدى جز با مردم شناخته نمى شوند پس اگر خواهى كه خوبى
را بشناسى خوبى كن اهل آن را مى شناسى واگر خواهى بدى را بشناسى بدى كن اهلش را مى
شناسى .
صفات اهل خير.
ـ امـام عـلـى (ع ) : خـداى سـبحان براى خيرو خوبى اهلى و براى حق ستونهايى و
براى طاعت و بندگى نگاهدارانى قرار داده است .
ـ در حديث معراج آمده است : اى احمد! همانا اهل خير واهل آخرت مردمانى كمرو و پر
شرم هستند , نادانيشان اندك است و سودشان بسيار و مكرشان اندك , مردم از دست آنان
آسوده اند و خودشان از خويشتن در رنجند , سخنشان سنجيده است , از نفسهاى خودحساب مى
كشند و آن را سرزنش مـى كنند , چشمانشان مى خوابد اما دلهايشان نمى خوابد
,ديدگانشان گريان است , دلهايشان به يـاد خـداسـت , آن گـاه كه مردم در غفلت به سر
مى برند آنان در زمره ذاكرين هستند هيچ چيز لحظه اى آنان را از خدا باز نمى دارد ,
نه خواهان خوراك زيادند و نه خواستار پر گويى و نه خواهان پوشاك زياد , مردم نزد
آنان مردگانند وخدا در نظرشان زنده و قيوم .
ـ امام على (ع ) : نرمى وملايمت در گفتارو سلام گفتن به همگان شيوه نيكان است .
بهتر از خوبى .
ـ پيامبر خدا (ص ) : بهتر از خوبى كسى است كه خوبى مى كند.
ـ امام صادق (ع ) : بهتر از راستگويى راستگوست و بهتر از خوبى كسى است كه خوبى مى
كند.
ـ امـام هادى (ع ) : از خوبى بهتر كسى است كه خوبى مى كند و از زيبايى زيباتر كسى
است كه زيبا مى گويد و از علم برتر كسى است كه دارنده آن است .
ـ امام على (ع ): خوبى كننده بهتر از خود خوبى است وبدى كننده بدتراز خود بدى است .
ـ تا مى توانيد خوبى كنيد , زيرا بهتراز خوبى كسى است كه خوبى مى كند.
ـ چيزى بهتر از خوبى وجود ندارد ,مگر پاداش آن .
درهاى خوبى .
ـ امـام بـاقر (ع ) ـ به سليمان بن خالدفرمود ـ : آيا مى خواهى تو را از
وروديهاى خوبى آگاه كنم ؟
عـرض كـردم : آرى , فدايت شوم فرمود : روزه سپرى در برابر آتش است و صدقه گناه را
مى برد و برخاستن در دل شب براى ذكر و ياد خدا.
ـ امام صادق (ع ) ـ به على بن عبدالعزيز فرمود : آيا تو را از وروديهاى خوبى آگاه
نكنم ؟
روزه سپر اسـت , صـدقـه گـناه را پاك مى كند وبرخاستن در دل شب براى مناجات با خدا
سپس اين آيه را تلاوت كرد: ((از بسترهاى خود پهلو تهى مى كنند )).
ـ پـيـامـبر خدا (ص ) : به معاذ بن جبل فرمود : آيا مى خواهى تو را از وروديهاى
خوبى آگاه كنم ؟
معاذ مى گويد عرض كردم : آرى , اى پيامبر خدا حضرت فرمود: روزه سپرى در برابر آتش
است و صدقه گناه رامى زدايد و برخاستن در دل شب براى طلب رضاى خدا سپس اين آيه را
تلاوت كرد : ((ازبسترهاى خود پهلو تهى مى كنند )).
ـ كارهاى خوب بسيار است و كننده آنها اندك .
ارزش راهنمايى كردن به كار خوب .
ـ پيامبر خدا (ص ) : كسى كه به كار خوب راهنماى كند, مانند كسى است كه آن را
انجام داده است .
ـ راهنماى به خوبى مانند كننده كار خوب است .
ـ اجر كسى كه به كار خوبى راهنمايى كند, مانند اجر كسى است كه آن را انجام دهد.
برگزيده ها و بهترينهاى خداوند.
ـ پـيـامـبـر خـدا (ص ) : خداى تبارك و تعالى از سخن , چهار كلام را برگزيد واز
فرشتگان , چهار فرشته را و از پيامبران , چهار پيامبر را و ازصديقان , چهار صديق را
و از شهيدان , چهار شهيد را و از زنان , چهار زن را و از روزها, چهارروز را و از
سرزمينها, چهار سرزمين را.
و امـا بـهـتـريـن سـخـنان اينهاست : سبحان اللّه والحمدللّه ولااله الااللّه
واللّه اكبر هر كس پس از هـرنـمازى اين چهار جمله را بگويد, خداوند براى او ده حسنه
بنويسد و ده گناه او را پاك كند و ده درجه او را بالا برد.
و بهترين فرشتگان : جبرئيل , ميكائيل , اسرافيل و عزرائيل هستند.
و بـهـتـرين پيامبران : خداوند ابراهيم را خليل خود برگزيد و موسى را كليم (و همسخن
خود)و عيسى را روح (خود) و محمد را حبيب (خود).
و بهترين صديقان : يوسف صديق , حبيب نجار و على بن ابى طالب هستند
((3)) .
و بهترين شهيدان : يحيى بن زكريا , جرجيس پبامبر , حمزة بن عبدالمطلب و جعفر
طيارهستند.
و بـهـتـريـن زنان : مريم دختر عمران , آسيه دختر مزاحم و همسر فرعون , فاطمه زهرا
وخديجه دخت خويلد هستند.
و بهترين ماهها : رجب , ذوالقعده , ذوالحجه و محرم كه چهار ماه حرامند.
بـهترين روزها : روز عيد فطر , روز عرفه , روز عيد قربان و روز جمعه است كه در كوفه
آب از تنور فوران كرد
((4)) .
نماز خواندن در مكه برابر با صد هزار نماز است و در مدينه برابر با هفتاد و پنج
هزار نماز ودر بيت المقدس برابر با پنجاه هزار نماز و در كوفه برابر با بيست و پنج
هزار نماز.
طلب خير از خد.
طلب خير از خد.
ـ امام صادق (ع ) : خداوند اين سخن را فرو فرستاد : از بدبختى بنده من اين است
كه كارها را انجام دهد و از من درخواست خير نكند.
ـ هـركـس بـدون طـلب خير از خدا اقدام به كارى كند و سپس گرفتار شود , او را اجر و
پاداشى نباشد.
ـ هـيـچ بـنـده مؤمنى از خداى عزوجل طلب خير نكند , جز آن كه به او خير دهد هر چند
پيشامد ناخوشايندى برايش بكند (باز خير اودر همان است ).
ـ امـام عـلـى (ع ) : پـيـامـبـر خـدا (ص ) مرا به (امارت ) يمن فرستاد و به من
سفارشهايى كرد از جـمله فرمود : اى على ! كسى كه از خدا طلب خير كند , سرگردان نمى
شود و كسى كه مشورت كند ,پشيمان نمى گردد.
ـ پـيـامـبـر خدا (ص ) : از خوشبختى آدمى اين است كه از خداوند طلب خير كند و به
قضاى الهى خشنود باشد , و از بدبختى آدمى اين است كه از خداوند طلب خير نكند و از
قضاى الهى ناخشنود باشد.
ـ امام على (ع ) : در وصيت خود به فرزندش مى فرمايد:ازخدابسيارطلب خيركن .
ـ كسى كه از خدا طلب خير كند ,پشيمان نشود.
ـ هر گاه آهنگ كارى كردى از خداطلب خير كن .
ـ از خـدا طـلـب خـير كن و بدون آن كارى را انتخاب نكن , زيرا بسا كسى كه (بدون طلب
خير از خدا) كارى را انتخاب كرده و آن موجب نابودى او شده است .
استخاره كردن با دع.
ـ امـام صـادق (ع ) بـه ابـن ابـى يـعفور درباره طلب خير از خدا فرمود : ابتدا
خدا را به بزرگى و عـظـمـت يـاد مـى كـنى و او را ستايش مى نمايى و بر پيامبر و
خاندانش درود مى فرستى و سپس مـى گـويـى : الـلهم انى اسئلك بانك عالم الغيب
والشهادة الرحمن الرحيم و انت علا م الغيوب , استخيراللّه برحمته (پروردگارا از تو
كه داناى غيب و آشكار و رحمان و رحيمى و تو كه داناى تمام اسرارى تقاضا مى كنم , از
خدا به مدد رحمتش طلب خير مى كنم ).
ـ كسى كه با طيب خاطر (و از ته دل )يك بار از خدا طلب خير كند خداوند حتما به او
خير عنايت خواهد كرد.
ـ هـيـچ بنده مؤمنى نيست كه براى كارى كه مى خواهد انجام دهد يك بار از خدا طلب خير
كند , مگر آن كه خداوند او را به بهترين آن دو امر (كه در انتخاب آنها ترديد دارد)
راهنمايى كند.
ـ پـيـامـبـر خدا (ص ) : هر گاه قصد انجام كارى كردى , درباره آن هفت بار از خدا
طلب خير كن سـپـس , بنگر كه چه چيز زودتر به دلت خطور مى كند , خير در همان است ,
يعنى به همان عمل كن .
ـ امام سجاد (ع ) ـ از دعاى آن حضرت درباره طلب خير از خدا ـ : بار خدايا ! من به
داناييت (به خير و شر) از تو خير و نيكى درخواست مى كنم پس بر محمد و خاندان او
درود فرست وخير و نيكى را برايم مقدر فرما و شناخت انتخاب كردن را به ما الهام فرما
و آن را وسيله خشنودى به آنچه براى ما مـقـدر كرده اى و سر فرود آوردن به آنچه حكم
نموده اى , قرار ده ونگرانى شك و دو دلى را از ما دور كن و ما را با يقين اخلاص
دارندگان تاييد و كمك فرم.
استخاره با قرآن .
ـ امام صادق (ع ) ـ به كسى كه خدمت ايشان عرض كرد ـ : گاه تصميم به انجام كارى
مى گيرم و دربـاره آن از خدا طلب خير مى كنم , امافكرم به جايى نمى رسد حضرت فرمود
: قرآن را باز كن و به اولين آيه اى كه چشمت مى افتد ,به خواست خدا , عمل كن .
ـ به قرآن تفال نزن .
((اسـتـخـاره عبارت از اين است كه انسان وقتى در ترجيح يكى از دو كار بر ديگرى
بماند ونتواند براى عمل يكى را انتخاب كند , از خداوند مى خواهد كه او را در انتخاب
يكى از آن دوكار راهنمايى كـنـد و خـيـر او را در آن قـرار دهد , اما تفال زدن يا
فال گرفتن به معناى شناسايى وپيش بينى كردن عواقب كارها و پيشامدهاى آينده و امثال
اينهاست )).
استخاره با نماز.
ـ امـام صـادق (ع ) : دو ركـعـت نـماز بخوان و از خدا طلب خير كن , زيرا سوگند
به خدا كه هيچ مسلمانى از خدا طلب خير نكند , مگر آن كه خداوند قطعا براى او خير و
نيكى قرار مى دهد.
خياطى .
خياطى .
ـ پيامبر خدا (ص ) : كار مردان نيك خياطى است و كار زنان نيك , ريسندگى .
ـ پـيامبر خدا (ص ) جامه خود را مى دوخت و كفشش را پينه مى كرد و بيشترين كار و
سرگرمى او در خانه اش خياطى بود.
خياط خيانتكار.
ـ امـام عـلـى (ع ) بـر در دكـان خياطى ايستاد و فرمود : اى خياط ! مادران بچه
مرده در عزاى تو بگريند , نخها را محكم كن و درزها راباريك گير و كوكها را نزديك هم
بزن , زيرا كه از پيامبر خدا (ص ) شنيدم مى فرمود : خداوندخياط خيانتكار را در
پيراهن و ردايى از پارچه هايى كه دوخته و در آنها خيانت كرده است محشور مى كند از
برداشتن اضافات پارچه ها پرهيز كنيد , زيرا صاحب جامه به آنها سزاوارتراست , مبادا
آنها را به عنوان پاداش برداريد.
دانش پژوهى .
دانش پژوهى .
قرآن .
((نـسزد هيچ بشرى را كه خدا به او كتاب و حكمت و نبوت داده باشد , آن گاه به مردم
بگويد كه بندگان من باشيد نه خدا بلكه [ سزاوار آنست كه بگويد : ] مردمى الهى و
ربانى باشيد به آن گونه كه كتاب خدا را آموخته ايد و درس خوانده ايد)).
ـ امام على (ع ) : بارورى شناخت به آموختن دانش است .
ـ امـام حـسـين (ع ) : آموختن دانش ,شناخت و معرفت را بارور مى كند و تجربه هاى
زياد , خرد را مى افزايد.
ـ امام على (ع ) : دانش پژوهى , لذت دانشمندان است .
ـ دانش بجوى , تا بر دانشت افزوده شود.
ـ قرآن را به شما آموختم و با دليل و برهان ميان شما داورى كردم و آنچه را (از حق
)نمى شناختيد , به شما شناساندم .
تشويق به پيگيرى در آموختن .
ـ امـام عـلـى (ع ) : دانش را به دست نياورد مگر آن كس كه به كار آموختن و
تحقيق پشتكارنشان دهد.
ـ كسى كه در كار آموختن پيگير نباشداز فهم و دانش بهره اى نبرد.
ـ آن كـه زيـاد بـخـواند و مطالعه كند دانشى را كه آموخته است از ياد نبرد و آنچه
را كه نمى داند بياموزد.
ـ در عهدنامه خود به مالك اشتر مى فرمايد : براى تقويت عواملى كه اوضاع سرزمين
تو(مصر) را به سـامـان مـى آورد و پـيـش از تـو كـار مـردم بـه وسيله آن عوامل
درستى و سامان مى گرفت , با دانشمندان و فرزانگان بسيار به گفتگو و تبادل نظر
بپرداز.
مدارا كردن .
مدارا كردن .
ـ پيامبر خدا(ص ) : پروردگارم , همان گونه كه مرا به انجام واجبات فرمان داده ,
به مدارا كردن با مردم نيز فرمان داده است .
ـ امـام بـاقـر(ع ) : از جـمله مناجاتهاى خداى عز وجل با موسى بن عمران كه در تورات
نوشته شده است اين است كه فرمود : اى موسى ! راز پنهان مرا در دل خويش نهان دار و
در آشكار بادشمن من و دشـمـن خودت مدارا كن و با فاش كردن راز نهان من سبب
ناسزاگويى آنان به من مشو, كه در آن صورت در ناسزاگويى به من با دشمن من و دشمن
خودت شريك گشته اى .
ـ ابـوبـكر حضرمى : برادرم علقمه به امام باقر(ع ) عرض كرد : ابوبكر مى گويد : براى
على با مردم بايد جنگيد امام باقر(ع ) به من فرمود : اگر بشنوى كه كسى على (ع ) را
دشنام مى دهد و تو بتوانى بـينى او را قطع كنى , اين كار رامى كنى ؟
عرض كردم : آرى حضرت فرمود : پس , اين كار را مكن سـپـس فرمود : من اگربشنوم كسى به
على ناسزا مى گويد در پناه ستونى از او پنهان مى شوم و چون ناسزاگوييهايش تمام شد ,
پيش او مى روم و با وى دست مى دهم .
ـ امـام صـادق (ع ) : جبرئيل (ع ) نزدپيامبر(ص ) آمد و گفت : اى محمد! پروردگارت تو
را سلام مى رساند و مى فرمايد : با بندگانم مدارا كن .
ـ پـيـامـبـر خـدا(ص ) : مدارا كردن با مردم نصف ايمان است ونرمى و مهربانى كردن با
آنان نصف زندگى است .
ـ امـام صادق (ع ) : درباره آيه ((و با مردم سخن نيك گوييد)) فرمود : مقصود همه
مردمان اعم از مؤمن و كافر است اما با مؤمنان بايد گشاده رو بود و اما با كافران
بايد به نرمى و مدارا سخن گفت , تـا بـه سوى ايمان كشيده شوند و كمترين ثمرش اين
است كه خود و برادران مؤمنش را ازگزند آنان مصون مى دارد.
ـ مدارا كردن با دشمنان خدا از بهترين صدقه هايى است كه انسان براى خود و برادرانش
مى دهد.
ـ پيامبر خدا(ص ) : خداوند از اين رو پيامبران را بر ديگر مردمان برترى داد كه با
دشمنان دين خدا بسيار با مدارا رفتار مى كردند و براى حفظ برادران همكيش خود نيكو
تقيه مى كردند.
ـ سه چيز است كه هر كس نداشته باشد هيچ عملى از او تمام وكامل نيست : پاكدامنى و
ورعى كه او را از نـافـرمـانـى خـدا بازدارد و خويى كه به سبب آن با مردم مدارا كند
و بردبارى و حلمى كه به وسيله آن رفتار جاهلانه نادان را دفع كند.
ـ امام على (ع ) : فرزانه نيست آن كه مدارا نكند با كسى كه چاره اى جز مدارا كردن
با او نيست .
ـ امام رضا (ع ) در پاسخ به اين سؤال كه : عقل چيست ؟
فرمود : جام اندوه را جرعه جرعه نوشيدن , با دشمنان مسامحه كردن و بادوستان مدارا
نمودن .
ـ امـام حـسـن (ع ) نـيـز درباره عقل فرمود : جام اندوه را جرعه جرعه نوشيدن و
مسامحه كردن بادشمنان .
ـ امام على (ع ) : مداراكردن پسنديده ترين خصلت است .
ـ ميوه خرد مدارا كردن با مردم است .
ـ مدارا كردن با مردم در راس حكمت است .
ـ مدارا كردن بامردم سرلوحه خرداست .
ـ مدارا كردن با مردمان از بهترين كارهاست .
ثمره مدارا كردن .
ـ امـام على (ع ) : با مردم مدارا كن , تا ازبرادرى آنان بهره مند شوى و با روى
خوش با آنان برخورد كن تا كينه هايشان بميرد.
ـ با مردم مدارا كن , تا از گزندهايشان ايمن شوى و از نيرنگهايشان سالم مانى .
ـ سلامت دين و دنيا , در مدارا كردن بامردم است .
ـ هر كه با دشمنان خود مدارا كند , ازجنگها ايمن ماند.
ـ امـام صـادق (ع ) : گـروهـى از قريش بامردم كمتر ره مدارا پيش گرفتند و از اين رو
از قريش رانـده شـدنـد , در حـالـى كه به خدا سوگند ازنظر خانوادگى عيبى نداشتند و
گروهى از غير قريش با مردم نيكو مدارا كردند و در نتيجه به (اين ) خاندان بلند پايه
پيوستند.
سـپس فرمود : كسى كه دست خود را از مردم باز دارد , يك دست از آنها بازداشته است
ولى مردم دستهاى بسيارى را از او باز مى دارند.
فرجام كسى كه با مدارا اصلاح نشود.
ـ امام على (ع ) : كسى كه حسن مدارااصلاحش نكند , مكافات بد او را درست گرداند.
ـ از سـخـنان آن حضرت در سرزنش اصحابش ـ : تا چند با شما مانند شتران جوان زخمين
پشت و جـامـه هـاى پـوسـيـده مـدارا كـنـم ! جامه هايى كه چون از يك سو آنها را مى
دوزند از سوى ديگر پـاره مـى شـود مـن مـى دانـم كـه چـه چـيـز شـمـا را اصـلاح مـى
كند و كجى و انحراف شما را راست مى گرداند , اما من اصلاح شما را با تباه كردن خودم
روا نمى دانم .
ـ از سـخنان آن حضرت در سحرگاه روزى كه ضربت خورد ـ : نشسته بودم كه خواب چشمانم را
بـربود و در اين هنگام پيامبرخدا(ص ) بر من آشكار گشت عرض كردم : اى رسول خدا! از
امت تو چـه كـژيـها و دشمنيها كه نديدم ؟
حضرت فرمود : نفرينشان كن من گفتم : خداوند به جاى آنها بهترين افراد را به من دهاد
و به جاى من بدترين كس را بر آنان مسلط كناد.
دع.
دع.
قرآن .
((بـگـو : اگـر دعـاى شـما نباشد , پروردگارم هيچ اعتنايى به شما نمى كند , در
حقيقت شما به تكذيب پرداخته ايد و به زودى [ عذاب با شما ] قرين خواهد بود)).
((پـروردگـارتـان گـفت : بخوانيد مرا , تا شما را پاسخ گويم آنهايى كه از پرستش من
سركشى مى كنند زودا كه با خوارى به جهنم درآيند)).
ـ امام على (ع ) ـ در وصيت به فرزند خودحسن (ع ) ـ : بدان كه آن كسى كه ملكوت و
خزاين دنيا و آخرت در دست اوست به تو اجازه داده است تا او را بخوانى و اجابت دعاى
تو را ضمانت كرده است و بـه تـو فـرمان داده است كه ازاو بخواهى تا به تو عطا كند و
او مهربان و بخشنده است ميان تو و خودش حجابى ننهاده و تو رابه آوردن واسطه و
ميانجى وادار نكرده است سپس كليدهاى خزائن و گنجينه هايش را كه همان دعا كردن و
خواستن از اوست , در اختيار تو نهاده است , پس هر گاه تو بخواهى , با دعاكردن درهاى
گنجينه هاى او را مى گشايى .
ـ امـام باقر (ع ) : خداوند عز وجل مى فرمايد: ((آنان كه از پرستش من سركشى مى كنند
زودا كه با خـوارى بـه جـهـنم درآيند))حضرت فرمود : منظور از عبادت دعاست , دعا
برترين عبادت است (زراره مـى گـويـد :) عـرض كـردم : مقصود از ((اواه )) در آيه
((همانا ابراهيم اواه و شكيبا بود)) چيست ؟
حضرت فرمود : اواه يعنى كسى كه بسيار دعا كند.
ـ در پاسخ به اين سؤال كه : زياد قرآن خواندن بهتر است يا زياد دعا كردن ؟
فرمود : دعاكردن مگر نشنيده اى اين سخن خداى تعالى را كه : ((بگو : پروردگار من از
شما چه باك دارد))؟
.
ـ پيامبر خدا (ص ) : ترك دعا گناه است .
ـ دعا مغز (و عصاره ) عبادت است و هيچ كس از دعا كردن نمى ميرد.
ـ امام على (ع ) : دعا كليدهاى موفقيت و رستگارى است .
ـ دعا كليدهاى رستگارى و چراغهاى موفقيت است .
ـ دعا كليد رحمت و چراغ تاريكى است .
ـ پيامبر خدا (ص ) : دعا سلاح مؤمن ,ستون دين و نور آسمانها و زمين است .
ـ دو نـفـر كـه هـر دو يـك كار كرده اند به بهشت مى روند , اما يكى از آن دو ديگرى
را برتر از خود مـى بـيند و مى گويد : پروردگارا! عمل ما هر دو , يكى بود پس به چه
چيز او را مقام بالاتر دادى ؟
خداى تبارك و تعالى مى فرمايد : اواز من درخواست و مسالت كرد و تو نكردى .
ـ امام على (ع ) : محبوبترين كار نزد خداى عزوجل در روى زمين دعاست .
ـ پيامبر خدا (ص ) : نزد خداى تعالى چيزى گراميتر از دعا نيست .
ـ ناتوانترين مردم كسى است كه از دعا كردن ناتوان باشد.
ـ امام على (ع ) : زياد دعا كن تا از گزند شيطان در امان بمانى .
ـ امام صادق (ع ) : دعا كن و مگو : كار گذشته است (و آنچه مقدر شده همان مى شود) ,
همانانزد خداوند عزوجل مقام و منزلتى است كه جز با درخواست به دست نمى آيد.
ـ خداى عزوجل را بخوان و مگو : كار گذشته است .
زراره مى گويد : مقصود آن حضرت اين است كه ايمان تو به قضا و قدر نبايد مانع از اين
شود كه در دعا كردن پافشارى كنى .
ـ امام باقر (ع ) : نزد خدا چيزى محبوبتراز اين نيست كه دست خواهش به سوى او دراز
شود.
ـ پيامبر خدا (ص ) : برترين عبادت دعاست .
ـ عمل نيك , نيمش عبادت است و نيم ديگرش دعا.
ـ امـام صادق (ع ) : خداوند دعاى مؤمنان را در روز قيامت تبديل به عملى مى كند و به
سبب آن در بهشت به ايشان فزونى مى دهد.
ـ اميرالمؤمنين مردى بود كه بسيار دعا مى كرد.
ـ امـام عـلـى (ع ) : هـر كـه خـدا شـناستر باشد بيشتر از ديگران دست نياز و نيايش
به سوى خدا درازمى كند.
ـ پـيـامـبر خدا (ص ) : برترين عبادت دعاست هرگاه خداوند به بنده اذن (و توفيق )
دعا دهد در رحمت را به روى او بگشايد بى گمان هيچ كس با دعا كردن هلاك نمى شود.
دعا سلاح پيامبران است .
ـ پـيـامـبر خدا (ص ) : آيا سلاحى را به شما نشان دهم كه از دشمنان نجاتتان مى
دهد و روزيتان را زياد مى كند؟
عرض كردند : آرى , اى رسول خدا فرمود : شب و روز پروردگارتان رابخوانيد , زيرا كه
سلاح مؤمن دعاست .
ـ امام على (ع ) : چه خوب سلاحى است دعا.
ـ امام رضا (ع ) : بر شما باد به سلاح پيامبران عرض شد : سلاح پيامبران چيست ؟
فرمود : دعا.
ـ امام صادق (ع ) : دعا كارى تر از نيزه است .
ـ دعا از سلاح تيز كارگرتر است .
ـ دعا از نيزه تيز كارگرتر است .
ـ امام على (ع ) : دعا سپر مؤمن است .
دعا قضاى حتمى شده را بر مى گرداند.
ـ امـام باقر (ع ) به زراره فرمود : آيا تورا به چيزى راهنمايى نكنم كه پيامبر
خدا (ص )در آن استثنا نزده است ؟
عرض كردم : آرى فرمود : دعا قضا را ـ گرچه كاملا حتمى شده باشد ـ بر مى گرداند حضرت
(براى تشبيه و بيان قضاى مبرم ) انگشتانش را به هم چسباند.
ـ امـام كاظم (ع ) : بر شما باد به دعاكردن ,زيرا دعا به درگاه خدا و مسالت كردن از
او بلايى را كه قـضا و قدر الهى به آن تعلق گرفته و فقطمانده كه به اجرا درآيد ,
دفع مى كند پس , چون خداى عزوجل خوانده شود و از او مسالت گردد بلا را كاملا بر
گرداند.
ـ عمر بن يزيد : از حضرت ابوالحسن (كاظم ) (ع ) شنيدم كه مى فرمود : همانا دعا آنچه
را كه مقدر شـده و آنـچـه را كه مقدر نشده است برمى گرداند عرض كردم : مقدر شده را
دانستم اما آنچه را مقدر نشده چگونه دفع مى كند؟
فرمود : ديگر مقدر نمى شود.
ـ امام سجاد (ع ) : دعا , بلاى نازل شده و نازل نشده را دفع مى كند.
ـ پيامبر خدا (ص ) : قضا را چيزى جز دعابر نمى گرداند.
|