واژههاي اخلاقي از اصول كافي

علي مشكيني

- ۲ -


حرف : پ

پشيمانى از گناه

(1) امام باقر(ع ) فرمود: پشيمان بودن براى توبه كردن كافى است .(91)

(2) اميرالمؤ منين (ع ) فرمود: همانا پشيمانى از گناه و بدى ، انسان را به ترك آن وا مى دارد.(92)

(3) امام صادق (ع ) فرمود: هيچ بنده اى نيست كه گناهى كند و از آن پشيمان گردد، جز اينكه پيش از آنكه طلب آمرزش كند، خدا گناهش را بيامرزد.(93)

(4) امام صادق (ع ) فرمود: همانا مرد (گاهى ) گناه كند و خدا به وسيله آن ، او را به بهشت برد؛ عرض شد: خداوند به سبب گناه او را به بهشت برد؟ فرمود: آرى هر آينه او گناهى مى كند و پيوسته از آن ترسان و بر خود خشمناك است ، پس خداوند به او ترحم مى كند و او را به بهشت مى برد.(94)

پنهان داشتن راز

(1) امام صادق (ع ) فرمود: شما بر آيينى هستيد كه هر كس آن را (از مخالفان و دشمنان ) پوشيده دارد خدا عزيزش كند، و هر كه آن را فاش ‍ سازد، خداوند او را خوار و بى مقدار نمايد.(95)

(2) امام صادق (ع ) فرمود: به دوش كشيدن و عهده دار شدن امر ما تنها به تصديق و پذيرفتن آن نيست ، از جمله تحمل امر ما پنهان و پوشيده داشتن آن از نااهلش است ، پس به شيعيان ما سلام برسان .(96)

(3) امام باقر(ع ) فرمود: به خدا سوگند! محبوب ترين اصحابم نزد من كسى است كه پرهيزكارتر و فقيه تر است حديث ما را پوشيده و در پرده ميثاق (الهى ) است (همان پيمانى كه خدا و پيغمبر و ائمه - صلوات الله عليهم - از مردم گرفته اند كه راز ما را از نااهل نهان دارند) پس هر كه آن پرده را عليه ما بدرد، خدا خوار و بى مقدارش سازد.(97)

تعجيل در خير

(1) امام باقر(ع ) فرمود: چون اراده كار خيرى كردى ، بشتاب ، زيرا نمى دانى چه پيش مى آيد.(98)

(2) رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: همانا خداوند كارهاى خيرى را كه زود انجام شود، دوست دارد.(99)

(3) امام صادق (ع ) فرمود: هر گاه يكى از شما آهنگ كار خير يا رساندن نفعى به ديگرى كرد، دو شيطان در جانب راست و چپ او باشند، پس بايد بشتابد كه او را از آن باز ندارند.(100)

تعصب

(1) امام صادق (ع ) فرمود: كسى كه تعصب ورزد يا برايش تعصب ورزند (در صورتى كه به آن راضى باشد) رشته ايمان را از گردش خويش باز كرده است .(101)

(2) رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: هر كه در دلش به اندازه دانه خردلى عصبيت باشد، خدا او را روز قيامت با اعراب جاهليت مبعوث كند.(102)

(3) امام صادق (ع ) فرمود: هر كه تعصب كند خداوند دستمالى آتشين به سر او بندد.(103)

(4) امام سجاد(ع ) فرمود: عصبيتى كه صاحبش به سبب آن گنهكار است ، اين است كه كسى تبهكاران قوم خود را از نيكان قوم ديگر بهتر داند، ولى اگر كسى قوم خود بدان را دوست داشته باشد، اين عصبيت نيست ، عصبيت آن است كه قوم خويش را بر ظلم و ستم يارى كند.(104)

تفكر كردن

(1) اميرالمؤ منين (ع ) فرمود: با تفكر دل خود را بيدار ساز و در شب ، پهلو از بستر خواب تهى كن ، و از خدا و پروردگارت پروا پيشه كن .(105)

(2) امام صادق (ع ) فرمود: بهترين عبادت ، همواره انديشيدن درباره خدا و قدرت اوست .(106)

شرح :

با توجه به اين كه اسلام ، افراد را از تفكر در ذات و حقيقت خداوند نهى مى كند، مقصود از انديشيدن درباره خدا، تفكر در افعال بديع و آثار شگفت انگيز صنع او و تاءمل در اسرار نظام آفرينش است ؛ چرا كه با انديشيدن در خلقت بشر از مشتى خاك مى توان به عظمت و قدرت حق تعالى پى برد و دريافت كه خلقت اين دستگاه عظيم هستى ياوه و بيهوده نيست و هدف بزرگى را تعقيب مى كند و خداوند متعال همان گونه كه بر آفرينش كائنات از عدم توانايى دارد، بر بعث و حشر آنها در قيامت نيز تواناست .

علت نهى از تفكر در ذات و حقيقت براى تعالى نيز، آن است كه خداوند متعال از گنجايش فكر و فهم بشر خارج است و انسان نمى تواند بر او احاطه علمى بيابد و تفكر در ذات خداوند، به جز سرگردانى و حيرت ثمرى ندارد.

(3) امام رضا(ع ) فرمود: عبادت به نماز و روزه بسيار نيست ، همانا عبادت انديشيدن در امر خداست .(107)

(4) اميرالمؤ منين (ع ) فرمود: انديشيدن انسان را به نيكى و انجام دادن آن فرا مى خواند.(108)

تقوا

(1) امام باقر(ع ) فرمود: مذاهب مختلف شما را از راه به در نبرد، به خدا سوگند كه شيعه ما نيست ، جز آنكه خدا را اطاعت كند.(109)

شرح :

در زمان امام باقر عليه السلام ، بدعت گزاران و دين سازان گمراه ، عقايد و افكار باطلى در ميان مسلمين انتشار مى دادند، كه نمونه اى از آنها در روزگار ما هم در ميان عوام ديده مى شود، مانند عقيده به اينكه تنها قبول تشيع يا محبت اميرالمؤ منين -(ع ) يا اميدوارى به خدا يا گريه براى امام حسين -(ع ) بدون هيچ طاعت و عبادت ديگر موجب سعادت و نجات است ، امام باقر -(ع ) با يك جمله كوتاه ، تمام رشته هاى اين قبيل اوهام و خرافات را بر باد داده ، شيعيان خود را بيدار و هوشيار مى كند و شاهراه حقيقت را پيش پاى آنها مى گذارد و مى فرمايد: افكار و عقايد باطل شما را منحرف نسازد، بدانيد يگانه راه سعادت و نجات اطاعت خداست و بس . ديگر احاديث اين بخش نيز شاهد بر اين مدعاست .

(2) امام باقر(ع ) فرمود: خدا با هيچ كس خويشى ندارد، محبوب ترين بندگان خدا و گرامى ترينشان نزد او با تقواترين و مطيع ترين آنهاست .(110)

و فرمود: هر كه مطيع خدا باشد، دوست ما و هر كه نافرمانى خدا كند، دشمن ماست ، ولايت ما جز با عمل كردن و پارسايى ورزيدن به دست نيايد.

(3) اميرالمؤ منين (ع ) مى فرمود: عملى كه با تقوا همراه باشد، كم نيست ، چگونه عمل پذيرفته شده (در درگاه الهى ) كم باشد؟ (با آنكه خداى تعالى فرمايد: ((انما يتقبل الله من المتقين ، خدا فقط عمل مردم با تقوا را مى پذيرد).(111)

تقيه

(1) امام باقر(ع ) فرمود: تقيه از دين من و دين پدرانم مى باشد، و كسى كه تقيه ندارد ايمان ندارد.(112)

(2) امام باقر(ع ) فرمود: تقيه مربوط به موارد ضرورت است و تقيه كننده خود داناتر است كه چه زمانى ضرورت پيش مى آيد.(113)

(3) امام باقر(ع ) مى فرمود: چه چيز بهتر از تقيه چشم مرا روشن مى كند؟ تقيه سپر مؤ من است .(114)

(4) امام باقر(ع ) فرمود: تقيه تنها براى جلوگيرى از خونريزى وضع شده ، پس هر گاه كار به خونريزى كشد، تقيه نباشد.(115)

(5) امام صادق (ع ) فرمود: هر چه اين امر (ظهور امام قائم عليه السلام ) نزديك تر شود تقيه شديدتر شود. (زيرا بدعت و ستم توسعه يابد و اظهار حق دشوارتر شود).(116)

(6) امام صادق (ع ) فرمود: تقيه سپرى است خدايى ميان او و مخلوقش .(117)

(7) امام باقر(ع ) فرمود: هر گاه (شيوه ) كه فرمانروايى و حكومت ، كودكانه (و از روى هوا و هوس ) باشد با مردم در ظاهر معاشرت كنيد و در باطن مخالف آنها باشيد.(118)

تكبر و برترى جويى

(1) از امام صادق (ع ) سؤ ال شد: كمترين درجه الحاد چيست ؟

فرمود: كمترين درجه آن كبر است .(119)

(2) امام باقر(ع ) فرمود: عزت روپوش خدا و بزرگ منشى زيرپوش ‍ خداست ، پس هر كس به يكى از آنها دست درازى كند، خداوند در دوزخ سرنگونش كند.(120)

شرح :

روپوش و زيرپوش استعماره است براى اختصاص عزت و بزرگ منشى به خداى تعالى ، چنان كه روپوش و زيرپوش هر كسى مختص به خود اوست .

(3) امام باقر(ع ) فرمود: بزرگ منشى روپوش خداست و متكبر با خدا منازعه مى كند.(121)

(4) امام صادق (ع ) فرمود: هر كه به سنگينى ذره اى تكبر در دل خود داشته باشد، داخل بهشت نشود.(122)

(5) امام باقر و امام صادق (ع ) فرمودند: متكبران (در روز قيامت ) به صورت مور درآيند، و مردم آنها را پايمال كنند تا آن گاه كه خدا از حساب آنها فارغ شود.(123)

(6) امام صادق (ع ) فرمود: هيچ كس لاف بزرگى نزند، جز به سبب ذلتى كه در خود مى بيند.(124)

تواضع و فروتنى

(1) امام صادق (ع ) مى فرمود: همانا دو فرشته در آسمان بر بندگان گماشته شده اند، كه هر كس براى خدا تواضع كند، او را بالا برند و هر كه تكبر كند خوار و بى مقدارش كنند.(125)

(2) امام صادق (ع ) فرمود: از تواضع اين است كه از نشستن در پايين مجلس ‍ راضى باشى و به هر كه برخورى سلام كنى و مجادله را ترك كنى ، اگر چه حق با تو باشد، و دوست نداشته باشى كه تو را به تقوا بستايند.(126)

(3) امام صادق (ع ) فرمود: در آنچه خداى عزّو جل به داوود(ع ) وحى فرمود، اين بود: ((اى داوود چنان كه نزديكترين مردم به خدا متواضعانند، دورترين مردم از خدا هم متكبرانند.))(127)

(4) امام رضا(ع ) فرمود: تواضع آن است كه به مردم عطا كنى آنچه را كه دوست دارى به تو عطا كنند.(128)

توبه

(1) حضرت باقر(ع ) فرمود: توبه كننده از گناه همانند كسى است كه گناه ندارد.(129)

(2) حضرت صادق (ع ) فرمود: همانا خداوند از توبه بنده مؤ منش شاد شود، چنانچه يكى از شما به گمشده خود كه آن را پيدا كرده شاد گردد.(130)

(3) حضرت صادق (ع ) فرمود: همانا خداوند دوست دارد بنده اى كه در فتنه (گناه ) افتد و بسيار توبه كند و هر كه اين گونه نباشد (البته ) بهتر است . (يعنى آن كس كه خود را به گناه آلوده نكرده بهتر است از آنكه گناه كند و پس از آن توبه نمايد).(131)

(4) ابوالصباح كنانى گويد: از حضرت صادق (ع ) درباره گفتار خداى ((اى آنان كه ايمان آورده ايد، توبه كنيد به سوى خدا توبه نصوح )) پرسيدم ، فرمود: يعنى بنده از گناه توبه كند و ديگر به آن باز نگردد.(132)

(5) امام باقر(ع ) يا امام صادق (ع ) درباره گفتار خداى متعال : ((و آن كس كه به او اندرزى از جانب پروردگارش بيايد))، فرمود: (مقصود از) اندرز و موعظه در اين آيه توبه است .(133)

(6) حضرت باقر(ع ) فرمود: همين كه جان به اينجا رسيد - و به گلوى خود اشاره فرمود - براى عالم و دانا توبه نباشد و براى نادان وقت توبه (باقى ) است .(134)

توحيد

(1) زرارة گويد: از امام صادق (ع ) درباره فرموده خداى عزّو جل : ((فطرت الهى كه مردم را بر آن آفريده است )) پرسيدم ، فرمود: (خداوند) همه را بر يگانه پرستى آفريده .(135)

(2) رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمايد: هر نوزادى بر همين فطرت متولد مى شود؛ يعنى ، خداى عزوجل را خالق خود مى داند. همچنين است قول خداى تعالى : ((اگر از آنها بپرسى آسمانها و زمين را كه آفريده ؟ خواهند گفت : خدا)).(136)

توكل

(1) امام صادق (ع ) فرمود: بى نيازى و عزت (به اين سو و آن سو) در گردشند، پس چون به محل توكل برسند وطن گيرند.(137)

(2) امام صادق (ع ) فرمود: و هر كه به خدا پناهنده گردد، خداوند او را پناه دهد.(138)

و فرمود: به هر كه توكل دادند، بى نيازى و بندگى دادند.

(3) امام صادق (ع ) فرمود: خدا مى فرمايد:هر يك از بندگانم كه بدون توجه به هيچ يك از مخلوقاتم به من پناهنده شود و من آن را از نيت او دريابم ، حتى اگر آسمانها و زمين و هر چه در آنهاست آهنگ فريب و نيرنگ او را بكنند، من از ميان آنها راه چاره اى برايش فراهم مى آورم .(139)

(تهمت زدن و گمان بد بردن به برادر دينى

(1) حضرت صادق (ع ) فرمود: همين كه مؤ من به برادر (دينى ) خود تهمت زند، ايمان از دلش زدوده شود، چون نمك در آب .(140)

(2) حضرت صادق (ع ) مى فرمود: هر كس به برادر دينى خود تهمت زند، احترامى ميان آن دو به جا نماند.(141)

(3) امير المؤ منين (ع ) فرمود: كار برادر دينى خود را به بهترين وجه آن حمل كن ، تا آن گاه كه كارى كند و راه توجيه را بر تو ببندد، و هيچ گاه به سخنى كه از دهان برادرت بيرون آيد، گمان بد مبر، در صورتى كه براى آن سخن محمل خوبى مى يابى .(142)

شرح :

مقصود اين است كه هر گاه گفتارى يا كردارى از برادر دينى سرزند كه داراى دو وجه است : يكى نيك و يكى بد، بايد تا آنجا كه مقدور انسان است ، آن را بر وجه نيك حمل كند، گر چه احتمال طرف ديگر را هم بدهد و تجسس و وارسى كردن هم جايز نيست و خداوند از آن نهى فرموده ، مگر آن كه راهى بر توجيه نيكوى آن به دست نياورى .

حرف : ح

حسد

(1) امام صادق (ع ) فرمود: حسد ايمان را مى خورد، چنانچه آتش ‍ هيزم را مى خورد.(143)

(2) رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: نزديك است كه حسد، بر (قضا و) قدر غلبه كند.(144)

(3) امام صادق (ع ) آفت دين حسد است .(145)

(4) امام صادق (ع ) فرمود: مؤ من غبطه برد و حسد نبرد، ولى منافق حسد برد و غبطه نبرد.(146)

شرح :

حسد آن است كه نعمتى را كه خدا به برادر دينى تو داده ، براى او نخواهى و از آن رنج برى و آرزوى زوال آن را داشته باشى ، چه مشابه آن نعمت به تو برسد و چه نرسد؛ ولى غبطه آن است كه با نعمت او كارى نداشته باشى ، و آرزو كنى كه خودت هم نظير آن نعمت را داشته باشى ؛ حسد از نظر عقل و شرع مذموم و ناپسند است ؛ زيرا حسد بيمارى دل است و بدخواهى برادر مسلمان و ناراحتى از لطف و نعمت يزدان و اعتراض بر عدالت خداى تعالى و نظام احسن او و اين ناراحتى چه بسا كه موجب رنجورى و اختلال حواس و بيمارى روحى حسود مى شود، پس حسود دشمن جان خويشتن است ؛ ولى غبطه و رقابت ، ممدوح و مستحسن است و در آيات شريفه و اخبار و احاديث ، گاهى از آن به مسابقه و گاهى به تنافس تعبير شده است مانند آيه : ((و فى ذلك فليتنافس المتنافسون )).

حسن ظن

(1) رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم سوگند به خدايى كه جز او شايسته پرستش نيست ، هرگز به هيچ مؤ منى خير دنيا و آخرت داده نشد، جز به سبب خوش بينى اش به خدا و اميدوارى اش به او، و فرمود به خدايى كه جز او شايان پرستش نيست ، گمان هيچ بنده اى نسبت به خدا نيكو نشود، جز اين كه خدا همراه گمان بنده مؤ من خود باشد (هر گونه به او گمان برد، خدا با او رفتار كند) زيرا خدا كريم است و همه خيرات به دست اوست ، او حيا مى كند از اينكه بنده مؤ منش بدو گمان نيك برد و او خلاف گمان و اميد بنده رفتار كند، پس به خدا خوش بين باشيد و به سويش رغبت كنيد.(147)

(2) امام صادق (ع ) فرمود: حسن ظن به خدا اين است كه به غير خدا اميدوار نباشى و جز از گناهانت نترسى .(148)

حق مؤ من بر برادرش و اداى آن

(1) امام صادق (ع ) فرمود: خدا به چيزى بهتر از اداء حق مؤ من عبادت نشود.(149)

(2) امام باقر(ع ) فرمود: از حق مؤ من بر برادر مؤ منش اين است كه گرسنگى او را سير كند و عورتش را بپوشاند و از گرفتارى اش نجات بخشد و بدهى اش را بپردازد و چون بميرد در ميان خانواده و فرزندانش او را جانشينى كند.(150)

(3) امام صادق (ع ) فرمود: از حق مؤ من بر مؤ من دوستى قلبى اوست و مواسات مالى و اين كه به جاى او از خانواده اش سرپرستى كند و در برابر كسى كه به او ستم كند يارى اش كند.(151)

حق همسايگى

رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: همسايه مانند خود انسان است كه نه زيان به او رسد و نه گناهكار شود و احترام همسايه مانند احترام مادر است .(152)

(2) امام صادق (ع ) فرمود: خوش رفتارى با همسايه روزى را زياد مى كند(153)

3) امام صادق (ع ) فرمود خوش رفتارى با همسايه در عمرها بيفزايد و خانه ها را آباد كند.(154)

(4) امام موسى بن جعفر(ع ) فرمود: خوش رفتارى با همسايه تنها اين نيست كه از آزار همسايه خوددارى كنى ، بلكه شكيبايى بر آزار اوست .(155)

(5) امام صادق (ع ) فرمود: بدانيد كسى كه با همسايه اش خوش رفتارى نكند از ما نيست .(156)

(6) امام صادق (ع ) مى فرمود: مؤ من كسى است كه همسايه اش از ستم و آزار و آسوده باشد.(157)

(7) رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرموده : هر چهل خانه همسايه باشند، از برابر، و از پشت سر، و از راست و چپ (يعنى از چهار طرف تا چهل خانه همسايه هستند).(158)

حلم و خويشتن دارى

(1) امام سجاد(ع ) فرمود: من مردى را دوست دارم كه هنگام غضب ، بردبارى اش او را دريابد.(159)

(2) امام صادق (ع ) فرمود: بردبارى براى يارى (مرد بردبار) كافى است و فرمود: اگر بردبار نيستى ، خود را به بردبارى وادار.(160)

(3) امام باقر(ع ) فرمود: خداوند شخص با حياى خويشتن دار و پاكدامن و پاكى جو را دوست دارد.(161)

حيا

(1) امام صادق (ع ) فرمود: حيا از ايمان است و جايگاه ايمان بهشت است .(162)

(2) امام باقر يا امام صادق - عليهماالسلام - فرمود: حيا و ايمان همراه و همدوش هم هستند و چون يكى از آن دو رفت ، ديگرى هم در پى آن برود.(163)

(3) امام صادق (ع ) فرمود: كسى كه شرم و حيا ندارد، ايمان ندارد.(164)

(4) رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: حيا دو گونه است : حياى عقل و حياى حماقت ، حياى عقل ، علم است ، و حياى حماقت ، نادانى .(165)

(5) امام صادق (ع ) فرمود: هر كس كم رو باشد، كم دانش است (زيرا از پرسيدن شرم مى كند و مشكلات علمى اش حل نمى شود).(166)

حرف : خ

خاموشى و حفظ زبان

(1) امام رضا(ع ) فرمود: همانا خاموشى يكى از درهاى حكمت است ؛ همانا خاموشى محبت مى آورد و راهنماى هر امر خيرى مى باشد (زيرا انسان با تفكر به هر خيرى مى رسد و خاموشى زمينه بسيار خوبى براى تفكر است ).(167)

(2) امام باقر(ع ) فرمود: شيعيان ما بى زيانند (كم گوى و گزيده گويند).(168)

(3) رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: زبانت را جز از خير، خاموش دار.(169)

(4) رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم نجات مؤ من در نگهداشتن زبانش باشد.(170)

(5) امام باقر(ع ) فرمود: ابوذر - رحمة الله - مى گفت : اى دانشجو! همانا اين زبان كليد خير و كليد شر است ، پس همچنان كه بر طلا و نقره ات مهر مى زنى ، بر زبانت هم مهر بزن .(171)

(6) امام صادق (ع ) فرمود: روزى نيست جز آن كه هر عضوى از اعضاى تن در برابر زبان فروتنى كند و بگويد: تو را به خدا سوگند! مبادا به سبب تو عذاب ببينيم .(172)

(7) رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: كسى كه سخنش را از عملش نشمارد، خطاهايش زياد شود و عذابش فرا رسد.(173)

(8) رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: اگر در چيزى نحسى باشد، در زبان است .(174)

(9) رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: هر كه سخنش را از كردارش بداند، سخن گفتنش كم شود، مگر درباره آنچه برايش سودمند باشد.(175)

خودبينى و عجب

(1) حضرت صادق (ع ) فرمود: همانا خدا دانست كه ارتكاب گناه براى مؤ من از خودبينى بهتر است و اگر چنين نبود هرگز مؤ منى به گناه دچار نمى شود.(176)

(2) حضرت صادق (ع ) فرمود: هر كه را خودبينى فرا گيرد، هلاك شود.(177)

خوش خلقى

(1) امام باقر(ع ) فرمود: كامل ترين مردم از لحاظ ايمان خوش ‍ خلق ترين آنهاست .(178)

(2) رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: روز قيامت در ترازوى كسى چيزى بهتر از حسن خلق گذاشته نمى شود.(179)

(3) رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: آن كه خلق نيكو دارد پاداش روزه گير شب زنده دار دارد.(180)

(4) امام صادق (ع ) فرمود: خداى تبارك و تعالى به يكى از پيغمبرانش وحى فرمود: كه خوش خلقى گناه را آب مى كند، چنان كه خورشيد يخ را آب مى كند.(181)

(5) امام صادق (ع ) فرمود: اخلاق بخششى است كه خداى عزّو جل به مخلوقش عطا مى كند و بخشى از آن غريزى و فطرى و برخى از آن (وابسته به ) نيت (آدمى ) است (يعنى با تصميم و اكتساب و تمرين حاصل مى شود و غريزه و فطرت ثانوى مى گردد.)(182)

(6) يكى از اصحاب به امام صادق (ع ) عرض كرد: تعريف حسن خلق چيست ؟ فرمود: اين كه فروتنى كنى و خوش سخن باشى و با برادرت با خوشرويى برخورد كنى .(183)

خوش رفتارى با پدر و مادر

(1) ابو ولاد حناط (گندم فروش ) گويد: از امام صادق (ع ) از قول خداى عزّو جل : ((و به والدين احسان كنيد) (اسراء (17) آيه 23) پرسيدم كه اين احسان چيست ؟

فرمود: احسان اين است كه به خوشى با آنها يار باشى ، و آنها را وا ندارى كه آنچه را نياز دارند از تو بخواهند و اگر چه توانگر باشند (يعنى حوائج آنها را نگفته فراهم كنى ) مگر نيست كه خدا - عزّو جل - مى فرمايد: ((به احسان كردن نرسيد تا آنكه از آنچه دوست داريد انفاق كنيد)) (آل عمران (3) آيه 92) گويد: سپس امام صادق (ع ) فرمود: و اما قول خدا - عزّو جل -: ((اگر چنانچه يكى از آنها يا هر دو نزد تو به دوران پيرى رسيدند به آنها اف مگو و با آنها درشتى مكن )) (اسراء (17) آيه 23) فرمود: يعنى اگر تو را به تنگ آوردند به آنها مگو اف و اگر تو را زدند با آنها درشتى مكن ، فرمود: ((و به آنها با احترام سخن بگو)) فرمود: يعنى اگر تو را زدند به آنها بگو: خدا شما را بيامرزد، اين است گفتار كريمانه و محترامانه ، فرمود: ((از روى مهربانى در برابر آنها زبونى و فروتنى كن ))فرمود: يعنى چشم به آنها خيره مكن و جز با مهر و دلسوزى به آنها نگاه مينداز و او از خود را بر آواز آنها ميفراز، و دست بالاى دست آنها مدار و بر آنها پيشى مگير.(184)

(2) رسول (الله - صلى الله عليه و آله و سلم - فرمود: پدر و مادرت را فرمان برو به آنها نيكى كن ، زنده باشند يا مرده ، و اگر دستور دادند كه از همسر و دارايى ات دورى گزين ، اين كار را بكن كه از ايمان است .(185)

(3) مردى از رسول خدا - صلى الله عليه و آله و سلم - پرسيد: حق پدر بر فرزندش چيست ؟ فرمود: او را به نامش نخواند و جلوش راه نرود و پيش از او ننشيند و باعث دشنام او نشود (كارى نكند كه مردم پدرش را دشنام دهند).(186)

(4) امام صادق (ع ) فرمود: چه چيز مانع مى شود كه مردى از شما به پدر و مادرش در حيات و مرگشان نيكى كند: از جانب آنها نماز بخواند و صدقه و حج گذارد و روزه بگيرد، تا آنچه كرده (ثوابش ) به ايشان برسد و خود نيز همان را دريافت دارد. تا خداوند به سبب نيكى و صله او خير فراوانى روزى اش كند.(187)

(5) مردى به امام صادق (ع ) عرض كرد: پدر و مادر من مخالف (شيعه ) مى باشند، حضرت فرمود: با آنها خوش رفتارى كن ، چنان كه با مسلمانهاى دوست خوش رفتارى مى كنى .(188)

(6) امام باقر (ع ) فرمود: همان بنده اى نسبت به پدر و مادر خويش در زمان حياتشان نيكوكار است ، سپس آنها مى ميرند و او بدهى آنها را نمى پردازد و براى آنها آمرزش نمى خواهد، لذا خدا او را (نسبت به والدين ) عاق و نافرمان محسوب مى كند و بنده ديگر در زمان حيات پدر و مادر خود عاق آنها است و نسبت به آنها نيكى نمى كند، ولى چون درگذشتند، بدهى آنها را مى پردازد و براى آنها آمرزش مى خواهد و خداوند او را نيكوكار محسوب مى نمايد.(189)

خير خواهى براى مؤ منان

(1) حضرت صادق (ع ) فرمود: بر مؤ من واجب است كه در حضور و غياب خير خواه مؤ من باشد.(190)

(2) رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: هر مردى از شما بايد خيرخواه برادرش باشد، همان گونه كه خيرخواه خويشتن است .(191)

(3) رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: بزرگترين مردم از لحاظ مرتبه نزد خدا در روز قيامت كسى است كه براى خيرخواهى مردم در زمين ، بيشتر دوندگى كند.(192)

(4) رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: هر كه در پى انجام حاجت برادر دينى خود برود، ولى براى او خيرانديشى نكند، به خدا و رسولش خيانت كرده است .(193)

(5) امام صادق (ع ) فرمود: هر كه با برادر (دينى ) خود مشورت كند؛ و او نظر خالص و بى غرضانه اى به او ارائه ندهد، خداوند عقل و تدبيرش را از او بگيرد.(194)