دفتر اول آداب زندگى اسلامى
(ترجمه فارسى مكارم الاخلاق)

حسن بن فضل بن حسن طبرسى
مترجم : عبد الرحيم عقيقى بخشايشى

- ۱۹ -


از امام باقر (عليه السلام): هر گاه فرزندى براى شما متولد شود در روز هفتم قوچى عقيقه كنيد، و پاى آن را به قابله دهيد، و كامش را با آب فرات برداريد، و در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه گوييد، و بر او اسم گذاريد و سرش را بتراشيد و هم وزن مويش نقره يا طلا صدقه دهيد كه خدا نامش را از آسمان نازل كند، و در موقع ذبح بگوييد: ((به نام خدا و به يارى خدا، و سپاس خدا، و خدا بزرگ است ، به خاطر ايمان به خدا، و ثنا و مدح رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) و شكر روزى خدا، و نگهبانى فرمان خدا، و شناسايى فضل خدا بر ما اهل بيت )). و اگر مولود پسر است ، بگوييد: ((خداوندا! تو به من پسرى دادى و بهتر به آن آگاهى ، و آنچه دارم از توست و آنچه مى كنم براى توست و از من قبول كن ، بر سنت تو و سنت رسول تو، و شيطان رجيم را از ما بران و اين عقيقه را براى تو كشتم ، براى تو شريكى نيست و الحمدلله رب العالمين )).
از امام ششم (عليه السلام): رسول اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم) براى حسنين قوچى عقيقه كرد (در روز هفتم ولادتشان ) و اعضايش را قطعه قطعه نمود، و فرمود آن را پختند و به همسايگان اطعام كرد و فرمود: پس از ولادت كودك هفت چيز سنت است : اول : نام گذارى ، دوم : تراشيدن سرش ، سوم : هم وزن سرش زر يا سيم صدقه دادن در صورت توانايى ، چهارم : عقيقه دادن ، پنجم : سر گوسفند را با زعفران بپزند، ششم : او را ختنه كردن ، هفتم : از عقيقه به همسايگان اطعام نمايد.
پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود: يا فاطمه گوشهاى حسنين را سوراخ كن بر خلاف يهود.
و روايت است كه : پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم) به فاطمه فرمود كه سر حسنين (عليهما السلام ) را در روز هفتم ولادت بتراشد و به وزن موهايش نقره صدقه دهد.
و در حديث است كه : چون حضرت حسن (عليه السلام) متولد شد پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم) در گوش او اذان گفت .
حضرت زين العابدين (عليه السلام) وقتى به ولادت كودكى بشارت داده مى شد، نمى پرسيد: دختر است يا پسر؟ بلكه مى پرسيد: آيا سالم و كامل است ، اگر صحيح و سالم بود مى فرمود: ((سپاس خدايى را كه او را ناقص ‍ نيافريد)).
از امام ششم (عليه السلام) پرسيدند: حكمت تراشيدن سر مولود چيست ؟ فرمود: پاك ساختن اوست از آلودگى و موى رحم .
على بن جعفر از برادرش حضرت امام كاظم (عليه السلام) پرسيد: اگر سر مولود را تا روز هفتم نتراشيدند چه ؟ فرمود: پس از هفت روز ديگر لازم نيست .
از امام ششم (عليه السلام): كام فرزند را با آب فرات و خاك قبر حسين (عليه السلام) برداريد، و اگر نبود به آب باران .
از امير مؤمنان (عليه السلام): كام فرزند را با خرما برداريد كه پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم) با حسنين (عليه السلام) چنين كرد.
فصل هشتم : در ختنه و متعلقات آن
از نبى اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم): ختنه براى مردان سنت (لازم ) و براى زنان مكرمت است .
عبد الله بن جعفر حميرى به حضرت عسكرى (عليه السلام) نوشت : روز هفتم را فراموش و سنت را مخالفت نكنيد. انشاء الله
از امام صادق (عليه السلام): وقت ختنه كودك بگوييد: ((خداوندا! اين سنت تو و سنت پيغمبر تو (صلى الله عليه و آله و سلم) است ، و هم فرمانبردارى تو و كتاب توست ، به خواست و اراده و قضاى تو، به واسطه امرى كه اراده كرده اى ، و قضايى كه حتم نموده اى ، و فرمانى كه نافذ گردانيده اى ، و سوزش آهن را در ختنه و حجامت به وى چشانيدى به سببى كه خود بهتر مى دانى .
خداوندا! او را از گناه پاك نگه دار، و به عمرش بيفزا، و آفات و دردها را از او بگردان ، و غناى بيشتر به او ده ، و فقر را از او دور بدار، كه تو آگاهى و من نمى دانم .))
و از آن حضرت (عليه السلام): هر كه اين دعا را در وقت ختنه فرزند خود نخوانده تا پيش از بلوغ او هر وقت شد بخواند كه فرزند را از سوزش آهن ، از كشته شدن و امثال آن نگه دارد.
از امام هفتم (عليه السلام): چون فرزندش حضرت رضا (عليه السلام) متولد شد، امام فرمود: اين مولود من حتنه شده ، و طاهر و پاكيزه به دنيا آمد، ولى ما تيغ برجاى ختنه اش مى كشيم تا سنت را پيروى كرده باشيم .
از نبى اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم): فرزندانتان را در روز هفتم ختنه كنيد، كه پاكيزه تر است زودتر معالجه مى شود و گوشت مى رويد. فرمود: زمين از بول ختنه نشده تا چهل روز آلوده است .
از امام ششم (عليه السلام): سوراخ كردن گوشت پسر سنت است ، و ختنه او تا روز هفتم سنت است ، و ختنه زنان مكرمت آنهاست و سنت نيست ، و بهتر از مكرمت چيست ؟
از امام صادق (عليه السلام): چون زنان با پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم) به مدينه هجرت كردند، در ميانشان زنى به نام ام حبيبه بود كه زنان را ختنه مى كرد، حضرت به او فرمود كه ام حبيبه ! امروز هم شغل سابق را دارى ؟ عرضه داشت آرى يا رسول الله و اگر حرام است و نهى كنيد ترك كنم ؟ فرمود: نه بلكه حلال است ، نزديك بيا تا چيزى يادت دهم ، ام حبيبه نزديك پيغمبر رفت ، حضرت فرمود: افراط مكن و كم بردار كه صورت را شاداب تر مى كند و شوهر بيشتر لذت مى برد؟ ام حبيبه خواهرى داشت به نام ام عطيه كه آرايشگر بود، ام حبيبه سخن پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم) را به او گفت : ام عطيه خدمت پيغمبر رفت و گفته خواهر را به او عرضه داشت ، حضرت فرمود: نزديك بيا، بعد فرمود صورت دختر و زن را با كهنه خشك و پاك مكن كه آب و رنگ او را مى برد.
فصل نهم : زنان و نواقص آنان
پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم): چون آهنگ جنگ مى كرد با زنان مشورت مى فرمود و مخالف عقيده آنها عمل مى كرد.
پيغمبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود: اطاعت زن پشيمانى است ، پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم) نهى كرد كه زن بر زين نشينند.
از على (عليه السلام): زنان را بر زين سوار مكنيد كه به هيجان آيند (غريزه آنها تحريك شود).
از امام ششم (عليه السلام): پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم) از زنان حرف مى زد، فرمود: آنها را پيش از آن كه شما را به بدى بخوانند به خوبى دعوت كنيد، و از بديهايشان به خدا پناه بريد، و از خوبهايشان بپرهيزيد. (يعنى مواظب خوبانشان باشيد).
از امام باقر (عليه السلام): در خلوت با ايشان مشورت نكنيد، و درباره خويشان ، گفته آنها را فرمان مبريد، كه زن چون پير شود خوبيش برود و بديش بماند: يعنى زيبايى او فانى شود و نازايى پيدا كند، و زبانش تند گردد، ولى مرد چون پير شود بديش مى رود و خوبيش مى ماند: عقلش ‍ ثابت و استوار و راءيش محكم شود، و جهلش كم گردد.
از على (عليه السلام)، نبى اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود: هر كه از زن اطاعت كند خدا او را به دوزخ افكند، پرسيدند: مراد چه اطاعتى است ؟ فرمود: رفتن به حمام ها و عروسى ها، و مجالس جشن و عزا، و پوشيدن لباس نازك .
از امام پنجم (عليه السلام): زن براى تشييع جنازه نرود، زنان مطلقه (طلاق گرفته ) مانعى ندارد، ولى دختر نرود.
از امام صادق (عليه السلام)، پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود: زنان را در بالا خانه منزل ندهيد، و نوشتن نياموزيد، آنها را به بافندگى وا داريد، و سوره نور تعليم دهيد.
و فرمود: زن برابر مرد خواجه سر برهنه ننشيند.
و از آن حضرت (عليه السلام)، پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود: دو مرد به هم نچسبند مگر آن كه بين آن دو جامه اى فاصله باشد، و هم چنين دو زن ، خداوند مخنث ها (ابنه اى ها) را لعنت كرده آنها را از خانه برانيد.
و از آن حضرت (عليه السلام): دو زن يك لحاف نخوابند مگر به ضرورت .
و از آن حضرت (عليه السلام): مساحقه (يعنى دو زن عورت خود را به هم بمالند تا لذت برند) در زنان چون لواط در مردان است ، و هر زن كه چنين كند، بكشيدش .
و از نبى اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم): دو مرد در يك لحاف نخوابند مگر به ضرورت ، هر يك زير روپوش و لباس خود بخوابند، و لحاف را روى هر دو بكشند، و هم چنين زنان ، و دختر بايد در يك لحاف نخوابد، و هم چنين با مادر.
از امام ششم (عليه السلام): درباره گفته خداند ((مگر آنچه ظاهر است (73)))، مراد زينت آشكار يعنى سرمه و انگشتر است ، و در روايت ديگر: انگشتر، دسبتند ذكر شده كه از زينت هاى ظاهر است . و زينت هايى كه نبايد آشكار گردد: گلوبند، گوشواره و دستبند و النگو، و خلخال كه به پا افكند.
از امام صادق (عليه السلام): در گفته خداوند ((در كار خير با تو مخالفت نكند))(74)، مراد از خير اين است كه (زن ) گريبان چاك نكند، و سيلى به صورت نزند، و داد و فرياد راه نياندازد، و در كنار قبر عزيزش نوحه و ناله سرندهد، و مو پريشان ننمايد.
و از آن حضرت (عليه السلام) نبى اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم) از زنان پيمان گرفت كه ناله نكنند و با مردان خلوت ننمايند.
و از آن حضرت (عليه السلام): چون فاطمه (عليها السلام ) در جواب پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم) عرضه داشت كه : بهترين زنان كسى است كه مردى او را نبيند و او مردى را نبيند، پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم) در مقام تعريف و تمجيد او فرمود: فاطمه از من است .
از ام سلمه : من با ميمونه نزد پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم) بوديم ، ابن ام مكتوم آمد- پس از نزول آيه حجاب - پيغمبر دستور داد كه پس پرده برويم ، گفتيم : يا رسول الله اين شخص كور نيست ؟ حضرت فرمود: مگر شما هم كوريد، و او را نمى بينيد.
فصل دهم : در مهماتى در باره ازدواج
از امام صادق (عليه السلام): پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم) از جنگ شبانه اى كه بسيارى از مسلمين زخمدار شده بودند بازگشت ، زنان پيش ‍ پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم) آمدند و درباره كشتگان خود پرس و جو مى كردند، زنى پيش آمد و عرضه داشت يا رسول الله فلان كس چه شد؟ حضرت فرمود: چه نسبتى با تو داشت ؟ زن گفت : بردارم بود، حضرت فرمود: خدا را سپاس گوى و استرجاع كن آيه (اناالله و انا اليه راجعون بخوان ) كه شهيد شد، زن چنان كرد. سپس از ديگرى پرسيد، پيغمبر فرمود: با تو چه نسبتى داشت ؟ گفت : شوهرم بود، حضرت فرمود: حمد و استرجاع كن كه شهيد شد، زن گفت : امان از ذلت ، پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود: من تا قبل از ديدن اين زن نمى دانستم كه زن شوهر خود را مى جويد.
و فرمود (صلى الله عليه و آله و سلم): نماز فراداى زن در خانه اش مساوى است با بيست و پنج نماز در مسجد جامع است .
و از آن حضرت (عليه السلام): خداوند پيامبرش (صلى الله عليه و آله و سلم) را به اخلاق شايسته اختصاص داد، خو را بيازماييد، اگر چيزى از آنها در شماهست خداى متعال را سپاس گوييد، و بيشترش را بخواهيد، و ده تا از آن اخلاق كريمه را ياد كرد كه : يقين ، قناعت ، صبر، شكر، حلم ، خوشخويى ، سخاوت ، غيرت ، شجاعت ، جوانمردى باشد.
و روايت است كه از شومى ها در نزد آن حضرت (عليه السلام) ياد كردند، فرمود: در سه چيز شومى وجود دارد: زن ، چهارپا، خانه ، اما شومى زن : زياد مهر و عاق شدن همسر است ، و اما شومى چهارپا: چموشى است و اينكه از سوارى دادن خوددارى كند، و اما شومى خانه : تنگى حياط و بدى همسايه ها و زيادى عيب هاى آن است .
و از آن حضرت : به عيسى (عليه السلام) گفتند: چرا ازدواج نمى كنى ؟ فرمود: ازدواج به چه كارم آيد؟ گفتند: فرزند پيدا مى كنى ، گفت : فرزند به چه كار آيد؟ اگر زنده ماند موجب گرفتارى است و اگر بميرد وسيله اندوه و نگرانى .
زيد بن على (عليه السلام)، نبى اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم) ذكر جهاد كرد، زنى پرسيد: يا رسول الله براى زن جهاد نيست ؟ فرمود: چرا، زن از وقت حامله شدن تا زاييدن و تا بچه را از شير گرفتن ، ثواب مجاهد در راه خدا را دارد، و اگر در اين بين بيمرد مقام شهيد را دارد.
از امام باقر (عليه السلام): امام زين العابدين (عليه السلام) هنگام تولد طفل زنان را امر مى فرمود از اتاق خارج شوند تا اول كسى كه چشمش به عورت طفل مى افتد زن نباشد.
از امام باقر (عليه السلام): پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود: خداوند براى شما امت بيست و چهار چيز را مكروه مى داند و از آنها نهى كرده : بازى در نماز، منت در احسان ، خنده بين قبور، از ديوارها (به خانه ها) سركشيدن ، نگاه به فرج زنان (كه اگر فرزندى شود كور باشد)،
سخن گفتن وقت جماع ، (كه بچه لال مى شود)، خواب قبل از نماز عشا، سخن گفتن پس از نماز عشا، بى لنگ در زير آسمان غسل كردن ، جماع زير آسمان ، بى لنگ به نهر رفتن (و فرمود كه در نهرها فرشتگانى ساكنند)، بى لنگ رفتن به حمام ، سخن گفتن بين اذان و اقامه ، در نماز صبح تا نماز تمام شود، به هنگام تلاطم دريا به كشتى نشستن ، بر پشت بامى كه نرده ندارد خوابيدن (كه هر كه برپشت بام بى نرده بخوابد ذمه از او برى است )،
تنها خوابيدن مرد در خانه ، در حال حيض با زن آميزش كردن ، كه اگر فرزندى شود و جذامى و پيس باشد جز خود را ملامت نكند، پس از احتلام و قبل از غسل نزديكى كردن ، كه اگر كند و فرزندى آيد و جذامى و پيس ‍ باشد جز خود را ملامت نكند؛ با جذامى حرف زدن كمتر از فاصله حداقل يك ذراع فرمود از جذامى بگريز چنان كه از شير مى گريزى - بول كردن بر كنار نهر جارى ، زير درخت ميوه دار تخلى نمودن ، ايستاده كفش به پا كردن ، به خانه تاريك بى چراغ وارد شدن ، و در حال نماز دميدن و فوت كردن .
از امام صادق (عليه السلام): اكثر بهشتيان از زنان مستضعف هستند، كه چون خدا ضعف ايشان را مى داند بر آنان رحم مى آورد.
از اسحق بن عمار، به امام صادق (عليه السلام) گفتم : آيا غلام مى تواند به موى خانمش نگاه كند؟ فرمود: آرى و به ساق پاى او.
از امام ششم (عليه السلام)، پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم) بر فاطمه (عليها السلام ) وارد شد كه جامه اى از پشم شتر به تن داشت ، و با دست آسياب مى كرد، و بچه را نيز شير مى داد، چشمان پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم) پر از اشك شد، و فرمود: دخترم به تلخى دنيا پيشى گير، تا به شيرينى آخرت دست يابى .
خداوند بر من اين آيه فرستاد: ((پروردگارت چندان به تو عطا كند كه خشنود گردى ))(75).
از حضرت رضا (عليه السلام): آيا مرد خواجه مى تواند به پيش زنان رود و آب وضو به دستشان دهد و مويشان را ببيند؟ فرمود: نه .
امير مؤمنان (عليه السلام) به زنان سلام مى كرد، و خوشش نمى آمد كه به زنان جوان سلام كند، و مى فرمود: مى ترسم ، از صداى او خوشم آيد، و گناهم بر ثوابم فزونى گيرد.
ابى بصير از امام ششم (عليه السلام) پرسيد: آيا مرد مى تواند با زن نامحرم مصافحه كند و به او دست دهد فرمود: نه ، مگر از پشت لباس .
ساباطى از آن حضرت پرسيد: زنان وقتى وارد بر جمعى از مردم شوند چگونه سلام كنند؟ فرمود: زن بگويد: عليكم السلام ، و مرد مى گويد: السلام عليكم .
و از على (عليه السلام): هيچ مردى تاكنون مويش زياد نبوده جز آن كه شهوتش كم بوده است .
محمد بن اسحاق گويد: حضرت باقر (عليه السلام) از من پرسيد مى دانى چرا مهر زنان چهار هزار درهم است ؟ گفتم : نه ، فرمود: ام حبيبه دختر ابوسفيان در حبشه بود، پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم) از او خواستگارى كرد، و نجاشى از طرف پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم) چهارهزار درهم مهر معين كرد و پرداخت ، ولى در اصل دوازده هزار پيمانه و اندى بود.
از سكونى ، على (عليه السلام) به چهارپاى ماده اى گذشت كه وسط راه عمومى نر برپشت او رفته بود، حضرت روگردانيد، گفتند: چرا روگردانيدى ؟ فرمود: سزوار نيست و منكر است كه اين كار در ملاء عام انجام شود و بايد در جايى پنهانى باشند كه زن و مردى آنها را نبيند.
از امام صادق (عليه السلام): اگر كسى چشمش به زنى افتد و چشم از او بر دارد و به آسمان اندازد، يا ببندد، هنوز چشم به هم نزده كه خداوند حور العينى به او تزويج نمايد.
و فرمود: نگاه اول براى توست ، و نگاه دوم به ضرر تو، و سومين موجب هلاك تو.
از حضرت باقر (عليه السلام): مرد مى تواند به موى مادر و خواهر و دختر نظر كند.
از صحيفه الرضا از على (عليه السلام): زن ده عورت (پوشيدنى و حفظ كردنى ) دارد كه با ازدواج يكى از آنها پوشيده شود، و (بقيه تا وقت مرگ باقى است ) چون بميرد همه آنها مستور گردد.
از امام ششم (عليه السلام): موسى (عليه السلام) پرسيد: چه عملى نزد تو بهتر است ؟ خداوند فرمود: مهر به فرزندان ، كه من آنان را بر فطرت توحيد آفريدم ، و اگر بميرانمشان به رحمت خود به بهشتشان برم .
از امام صادق (عليه السلام): كثيف ترين گناهان سه چيز است : كشتار چهارپايان ، ندادن مهر زنان و ندادن اجرت كارگر.
از على (عليه السلام): مهر زنان را خيلى بالا نگيريد كه موجب عداوت گردد.
از امام صادق (عليه السلام) سؤ ال شد: من تصميم گرفته ام زنى معين را ازدواج كنم ، و پدرم به ديگرى نظر دارد، حضرت فرمود: آن كه خود دوست دارى ازدواج كن ، و آن كه را كه پدر مى خواهد واگذار.
و از آن حضرت (عليه السلام)، پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود: هيچ مردى مهر زن را قبل از آميزش و عروسى ندهد مگر آن كه خداوند بر هر دينارى ثواب آزاد كردن بنده اى عنايت نمايد، پرسيدند: بخشش بعد از عروسى (دخول ) چطور است ؟ فرمود: آن از مودت و الفت به شمار آيد.
از حسين بن مختار: سلمان فارسى (ره ) زنى ثروتمند گرفت ، و به منزل او داخل شد، در خانه فرش عالى گسترده بود، سلمان گفت : خانه شما حرم است ، يا كعبه در آن واقع شده ، در اين بين كنيزى دوشيزه پيش آمد، سلمان پرسيد: اين كنيز از كيست ؟ گفتند: از همسر توست ، سلمان گفت ، هركسى كنيزى داشته باشد و با او نياميزد، گناهش به گردن اوست .
از امام صادق (عليه السلام): هر كس كنيزى گيرد چهل روز يك بار (لااقل ) با او آميزش كند.
و از آن حضرت (عليه السلام): اگر مردى با جاريه اى آميخت و خواست بار ديگرى در آميزد قبلا غسل كند.
و از آن حضرت (عليه السلام)، على (عليه السلام) مى فرمود: براى كودك دايه احمق نگيريد كه شير طبع فرزند غالب آيد.
و پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود: دايه احمق نگيريد، كه فرزند با همان شير جوان گردد.
از عمر و بن ابى سلمه ، پيغمبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود: خداوند حيا را ده قسمت كرد و نه قسمت را به زنان داد و يكى به مردان ، و اگر چنين نبود: زنان خود را همچون حيوانات به زير فرزندان شما مى افكندند.
امام (عليه السلام) فرمود: زن در دوره حاملگى و شير دادن اجر مجاهدت در راه خدا را دارد، و اگر در اين بين بميرد، اجر شهيد را دارد.
و فرمود: مخنث ها چون زنان رحم دارند ولى رحم آنها سرنگون است .
و فرمود: زن پس از زايمان اولين خوراكش رطب باشد (خرماى عالى تازه ) و اگر نبود تمر (خرماى متوسط) بخورد، كه اگر چيزى بهتر از آن باشد به مريم (عليها سلام ) به هنگام زاييدن عيسى (عليه السلام) مى داد.
از امير مؤمنان (عليه السلام)، پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود: زنا نكنيد كه لذت همسر از كام شما برود، و شما عفت پيشه كنيد، تا زنانتان عفيف گردند، فلان قبيله زنا مى كردند، زنانشان زناكار گشتند.
و فرمود: هيچ زنى نبايد بخوابد تا خود را به شوهر عرضه كند، و مراد از عرضه داشتن اين است كه لباس را در آورد و به زير لحاف شوهر برود، و به او بچسبد.
از امام صادق (عليه السلام): خداوند به كسانى كه لواط دهند نشستن بر استبرق بهشتى را حرام كرده .
پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود: هر كه پسرى را به شهوت ببوسد، خداوند در قيامت دهانه آتشين به دهانش بزند.
از على (عليه السلام): هركه خود را در اختيار كسى نهد كه با او بازى كند، خداوند شهوات زنان بر او افكند.
و از امام صادق (عليه السلام): خداوند متعال شهوت مؤمن را در كمر و شهوت كافر را در مقعدش نهاده .
و از آن حضرت (عليه السلام): چرخ ريسندگى در دست زن چون نيزه است در دست جنگجوى در راه خدا.
و فرمود: زنان را به ريسندگى واداريد، كه اين شغل براى آنها خير و زينت است .
از انس ، پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود: هيچ يك از شما بى مشورت كارى نكند و اگر مشاورى نيافت با زنش مشورت كند، و بعد مخالف آن عمل كند، كه در مخالفت او بركت است .
پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود: خوب وسيله اى است چرخ ريسندگى براى زن صالح .
و فرمود (صلى الله عليه و آله و سلم): ابراهيم پدرم غيور بود، و من از او غيورترم ، و خداوند دماغ مؤمن بى غيرت را به خاك ذلت بمالد.
از امام باقر (عليه السلام): غيرت زنان حسد است ، و حسد ريشه كفر است ، زنان چون غيرت به خرج دهند غضب كنند، و چون غضبناك شوند كافر گشته اند، مگر زنان مسلمان .
جابر از آن حضرت (عليه السلام) روايت كند كه خداوند براى نان غيرت ننهاده ، كه براى مردان چهار زن آزاد و كنيز حلال كرده و براى زن جز يك همسر حلال ننموده ، و اگر زن به مرد ديگرى غير از شوهر خود تمايل پيدا كند، زناكار خواهد بود، و بياد مرد غيرت داشته باشد ولى زن مؤمنه نه .
از محمد بن اسماعيل بن بزيع از حضرت رضا (عليه السلام) درباره اين كه زنان بايد جلوى خواجه ها (آنهايى كه مردى ندارند) روسرى سركنند سؤ ال شد؟ فرمود: خواجه ها بر دختران پدرم موسى بن جعفر (عليه السلام) وارد مى شدند و آنها روسرى سر نمى كردند، گفتم : آن خواجه ها آزاد بودند؟ فرمود: نه ، بلكه در برابر خواجه هاى آزاد روسرى سر مى كردند (و براى برده ها سر نمى كردند).
باب نهم : در آداب سفر و متعلقات آن
كه در هشت فصل است .
فصل اول : در سفر و اوقاف خوب و بد سفر
از امام صادق (عليه السلام): عاقل نبايد جز در يكى از سه حال باشد: يا تهيه توشه آخرت ، يا تاءمين معاش ، يا لذت حلال .
نبى اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود: مسافرت كنيد تا سلامت باشيد، جهاد كنيد تا سود بريد، حج كنيد تا غنى شويد.
و فرمود: مسافرت كنيد كه اگر مالى بدست نياريد بهره عقلانى مى بريد.
يكى از اهل بغداد به حضرت امام هادى (عليه السلام) نوشت و درباره سفر در چهارشنبه آخر ماه پرسش نمود؟ حضرت جواب نوشت : هر كه براى چهارشنبه آخر ما به خلاف مردمى كه فال بد مى زنند، به سفر بيرون رود از هر آفتى در امان باشد و از هر رنج و بليه اى مصون بماند، و خداوند حاجتش را برآورد.
پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود: بر شما باد به سفر در شب ، كه زمين در شب در مى نوردد.
و از آن حضرت : روز جمعه براى حاجت بيرون مرو، و شنبه به هنگام طلوع خورشيد به طلب حاجت بيرون برو.
از ابو ايوب خزاز: امام ششم درباره تفسير آيه ((چون نماز را خوانديد پراكنده شويد و به دنبال فضل و روزى خدا برويد)) فرمود: روز جمعه براى نماز و پراكنده شدن دنبال روزى روز شنبه .
و از آن حضرت (عليه السلام): از مسافرت در روز سوم و چهارم و بيست و يكم و بيست و پنجم بپرهيزيد (كه اين روزها نحس است ).
و فرمود: در دوشنبه به سفر نرويد و حاجت طلب نكنيد.
از امير مؤمنان (عليه السلام): روز شنبه روز مكر و خدعه (يعنى براى جنگ ) و يكشنبه روز درختكارى و ساختمان كردن ، و دوشنبه روز سفر و طلب ، سه شنبه روز جنگ ، چهارشنبه روز شوم كه مردم در آن تطير زنند، پنجشنبه روز داخل شدن بر امراء و قضاى حوائج و روز جمعه روز نكاح است .
از ابو ايوب خزاز: خواستيم به سفر رويم به خدمت امام صادق (عليه السلام) رفتيم ، كه سلامى عرض كنيم ، فرمود: گويا مى خواهيد از بركت دوشنبه استفاده كنيد؟ گفتيم : آرى . فرمود: چه روزى شوم تر از دوشنبه كه در اين روز وحى از ما قطع شد (نبى اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم ) وفات يافت )، دوشنبه بيرون نرويد بلكه سه شنبه بيرون رويد.
و از آن حضرت : هر كه قمر در عقرب مسافرت يا ازدواج كند؛ نيكى نبيند.
عبد الملك بن اءعين گويد، به امام ششم (عليه السلام) عرضه داشتم : من به اين علم (نجوم ) گرفتارم ، و چون كارى دارم طالع بلند مى كنم و به آن مى نگرم و اگر بد نشان دهد مى نشينم و به دنبال كار خود نمى روم ، و اگر خير نشان دهد مى روم ، امام فرمود: حاجتت در اين صورت بر مى آيد؟ گفتم : آرى ، فرمود: كتب خود بسوزان ، و امير مؤمنان به هنگامى كه قمر در محاق بود مسافرت و تزويج را مكروه مى داشت .