دفتر اول آداب زندگى اسلامى
(ترجمه فارسى مكارم الاخلاق)
حسن بن فضل بن حسن طبرسى
مترجم : عبد الرحيم عقيقى بخشايشى
- ۱۱ -
فصل دهم : وسايل زينت و اثاث و فرش منزل و رعايت
بى پيرايگى آنها
از عبد الله بن عطا: به خانه حضرت باقر (عليه السلام) رفتم و در
منزل حضرت بالش و پشتى و غذاهاى خوب و برهم چيده ديدم ، از امام پرسيدم
اين ها چيست ؟ فرمود: متاع زنان و زندگى آنهاست .
از حضرت باقر (عليه السلام): جمعى به خانه حضرت حسين (عليه السلام)
آمدند و گفتند يا ابن رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم) در خانه
شما چيزهايى به چشم مى خورد كه در خور شاءن (زاهدانه ) شما نيست و مراد
آنها فرشها و پشتى هاى قيمتى بود. امام (عليه السلام) فرمود: ما مهر
زنان خود را مى پردازيم و آنها از مهر خود، اثاث خانه و آنچه بخواهند
مى خرند و چيزى از اينها، مربوط به ما نيست .
از امام باقر (عليه السلام): چون حضرت على (عليه السلام) با حضرت زهرا
(عليه السلام) ازدواج كرد در كف خانه اش شن گسترده بود و فرش آنها پوست
گوسفندى و بالش آنها پوستى آكنده از ليف خرما بود، و چوبى هم به ديوار
زده بودند كه بند مشك را بدان مى آويختند و پوشش على (عليه السلام)
عبايى بود.
از حسين بن نعيم ، از امام صادق (عليه السلام): شنيدم پيغمبر وقتى
فاطمه را به خانه على (عليه السلام) فرستاد، جامه او عبايى و فرش او
پوست گوسفندى و بالش او پوستى پر از ليف خرما بود.
و از آن حضرت : بستر على و فاطمه (عليهما السلام ) پوستى دباغى نشده
بود.
روايت شده است كه پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم) دو ماه از زنان
خود كناره گرفت ، در بالا خانه و غرفه اى به سر برد، عمر به حضرت وارد
شد، و ديد در خانه پوستى دباغى نشده افتاده است و پيغمبر (صلى الله
عليه و آله و سلم) روى حصيرى خوابيده و اثر حصير در پهلويش باقى مانده
بوى آن پوست به دماغ عمر خورد، و گفت : يا رسول الله اين پوست چيست ؟
فرمود: اين متاع زنده است چون پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم )
برخاست و نشست و حصير در بدنش جا انداخته بود، عمر گفت : من شهادت مى
دهم كه تو رسول خدايى و نزد خدا از قيصر و كسرى محترم تر و گرامى ترى ،
در حالى كه آنان چنان دستگاهى دارند، و تو بر حصيرى مى خوابى كه در
پهلويت جا انداخته و اثر گذارده است . پيغمبر (صلى الله عليه و آله و
سلم) فرمود: نمى خواهى دنيا براى آنان و آخرت از آن ما باشد.
از فضل : از حضرت صادق (عليه السلام): پرسيدم كه تخت طلا كارى شده جايز
است در خانه نگه داشته شود، فرمود: اگر طلا باشد نه ، و اگر آب طلا
باشد مانعى ندارد.
از حضرت صادق (عليه السلام): گاهى به نماز مى ايستم و در برابرم فرشى
است كه بر آن تمثال مرغان نقش شده ، من روى آن پارچه اى مى افكنم . از
شام برايم فرشى آورده اند، كه بر آن تمثالهاى برجسته اى منقوش است ،
دستور دادم كه سر آن را دستكارى كردند و به صورت درخت در آوردند، و
فرمود: شيطان آن موقع بر (گمراهى ) انسان بيشتر همت مى گمارد كه تنها
باشد.
از امام هفتم (عليه السلام): جمعى بر حضرت باقر (عليه السلام) وارد
شدند، و حضرت بر فرشى نشسته بودند كه بر آن تمثالهايى منقوش بود، در
اين باره از حضرت پرسش كردند، فرمود: تصميم دارم آن را هبه كنم .
از امام باقر (عليه السلام): مانعى ندارد كه تماثيل در خانه باشد، اگر
صورت آنها تغييرى داده شود.
از محمد بن مسلم : از امام ششم (عليه السلام) سؤ ال كردم درباره تمثال
درخت و خروشيد و ماه ؟ فرمود: مانعى ندارد مادام كه صورت حيوان در آن
نباشد.
از ابى العباس : از حضرت صادق (عليه السلام) پرسيدم : درباره گفته
خداوند متعال : ((جنيان براى سليمان هر چه مى
خواست از محراب ها و تمثال ها مى ساختند))(39)
كه مراد از اين تماثيل چيست ؟ فرمود: تمثال ها و عكسهايى كه شبيه مردم
باشد نبود، بلكه تمثال درخت و مانند آن بود.
از ابى بصير: به حضرت صادق (عليه السلام) گفتم : گاه براى خود
زيراندازهايى گسترانيم كه بر آن ها تمثال است ، فرمود: مانعى ندارد،
اگر براى فرش و تكيه گسترده شود، بلكه آنچه را كه به ديوار نصب گردد،
پسنديده نمى باشد.
از عقيل بن عبد الرحمن ، وى گويد: عمه ام همسر عقيل برادر على (عليه
السلام) بود، و در كوفه به خانه على (عليه السلام) وارد گشت ، حضرت بر
پلاسى كهنه و مندرس نشسته بود، درين بين همسر تميمى امام (عليه السلام)
وارد شد، به وى گفتم : واى بر تو، خانه ات پر از اثاث است ، و امير
مؤمنان بر چنين پلاسى بنشيند، وى پاسخ داد: مرا ملامت نكنيد كه امام هر
چيزى را كه ببيند ارزشى دارد، آن را به بيت المال مى سپرد.
شريك بن عبد الله گويد: على (عليه السلام) را ديدم كه نان خوراكى در
زير سر نهاده (يعنى صندوق يا ظرف مخصوص نداشت ).
باب هفتم : در خوردن و آشاميدن و آنچه به آن دو
مربوط است
كه شامل سيزده فصل است .
فصل اول : در فضيلت اطعام
، احسان و روزه داشتن
از كتاب من لا يحضره الفقيه - خداوند مى فرمايد:
((هرچه انفاق كنيد خداوند عوض آن را عنايت خواهد كرد، كه خداوند
بزرگترين روزى دهندگان است ))(40)،
و خداوند انفاق كنندگان را مدح كرده مى فرمايد: ((ديگران
را در طعام اختصاصى خود بر خويشتن بر مى گزينند، و آنها كه از بخل مصون
بمانند، رستگار خواهند بود))(41).
پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود: آن كه سير باشد و برادر
مؤمن او گرسنه بماند ايمان ندارد، و هم آن كسى كه پوشيده باشد و برادر
مؤمن او برهنه بماند ايمان ندارد، و حضرت اين آيه را تلاوت و فرمود:
((هر كه يقين داشته باشد كه خداوند احسان هاى او
را عوض مى دهد، سخى مى گردد))(42)
امير مؤمنان از مردى شنيد كه بخيل از ظالم معذورتر است ، فرمود: دروغ
گفتى كه ظالم گاه توبه و استغفار مى كند و مال مردم را بر مى گرداند،
ولى بخيل به واسطه بخل از صدقه و زكات و صله رحم و مهماندارى و انفاق
در راه خدا و كار نيك سر باز مى زند، و بهشت بر بخيل حرام است .
از امام صادق (عليه السلام): نجات دهنده انسان سه چيز است : اطعام كردن
، بلند سلام گفتن و نماز شب خواندن در وقتى كه همه در خوابند.
و از آن حضرت : اگر انسانى هزار درهم براى غذايى خرج كند كه فقط يك
مؤمن از آن بخورد اسراف نمى باشد.
پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود: هر كه به خدا و آخرت مؤمن
باشد مهمان را گرامى مى دارد، و هركه به خدا و جهان ديگر ايمان دارد،
يا سخن نيكو گويد، يا سكوت نمايد. و مى فرمود: ميهمان خود را به آنچه
زحمت اوست ملزم مكن .
از امير مؤمنان (عليه السلام): اول چيزى كه در آخرت مورد رسيدگى و
پاداش قرار مى گيرد، صدقه و احسان است .
از امام باقر (عليه السلام): خداوند سيراب كردن تشنه را دوست دارد، و
هر كه تشنه اى را سيراب كند در روزى كه جز سايه عرش پناهى نيست خداوند
در عرش پناهش مى دهد.
از امام صادق (عليه السلام): هر كه كسى را در جايى كه آب يافت مى شود،
سيراب كند چنان است ، كه بنده اى آزاد كرده ، و هر كس در جايى كه آب
وجود ندارد، به كسى آب دهد چنان است كه انسانى را زنده كرده
((و هر كس انسانى را زنده كند چنان است كه همه
مردم را زنده نموده است ))(43)
و از آن حضرت : از محبوب ترين كارها نزد خداوند متعال سير كردن مؤمن ،
و برطرف نمودن اندوه و اداى بدهى اوست .
از حضرت موسى بن جعفر (عليه السلام): هركه قدرت ندارد به ما صله و
احسان كند، شيعيان فقير ما را صله و احسان كند، و هر كس نمى تواند قبور
ما را زيارت نمايد، قبور برادران صالح ما را زيارت كند.
از امام صادق (عليه السلام): پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم)
فرمود: صدقه ده برابر، قرض دادن هجده ، صله برادران (مؤمن ) بيست و صله
رحم به بيست و چهار برابر پاداش دارد.
و از آن حضرت : خداوند متعال مى فرمايد: هيچ چيزى نيست كه كسى را براى
گرفتن آن كفيل و ماءمور نكرده باشم ، جز صدقه كه خود به دستم تحويل مى
گيرم ، حتى اگر انسان دانه خرما يا نيمه خرمايى صدقه دهد، من آن را
پرورش مى دهم آن طور كه مرد گوساله اش را مى پرورد، وى در قيامت مرا
ملاقات مى كند و (اين صدقه او) به اندازه احد يا بزرگ تر از آن خواهد
بود.
باز از آن حضرت (عليه السلام): خداوند عزوجل اطعام در راه خدا را دوست
دارد و آن كسى را كه در راه خدا اطعام مى كند، دوست مى دارد، و بركت در
خانه او از اثر تيغه كارد در كوهان شتر سريع تر خواهد بود.
از نبى اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم): اول كسانى كه به بهشت وارد
شوند و هم بر لب حوض كوثر نزد من آيند، احسان كنندگان خواهند بود.
از امام صادق (عليه السلام): هركه برادر مؤمن خود را صله و احسان كند،
پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم) را صله و احسان كرده است .
و نيز از آن حضرت (عليه السلام): خوبى و احسان را چون اسم آن (خوب )
يافتم ، و هيچ چيز برتر از احسان نيست مگر ثواب آن ، و همين است علت
خوبى آن ، و چنين نيست كه هر كه احسان را دوست داشته باشد آن را انجام
مى دهد، و هركه به كار نيك رغبت پيدا كند به انجام آن قدرت مى يابد، و
هر كس بر آن قادر باشد، به انجام آن اذن مى يابد، پس اگر ميل و قدرت و
اذن بر كار نيك براى كسى يك جا جمع شود، سعادت براى او كامل شده است .
و از آن حضرت (عليه السلام): به نظر من نيكى جز با سه خصلت صالح نباشد:
كوچك شمردن آن ، پنهان داشتن آن و عجله در انجام آن ، كه چون كار نيك
را كوچك شمرى بزرگى ساخته اى ، و چون پنهانش داشتى كاملش كرده اى ، و
چون عجله نمودى ، گوارايش نموده اى و در غير اين صورت باطل و ناچيزش
گردانيده اى .
و از آن حضرت : اگر مى خواهى بدانى كه انسانى سعيد است يا شقى ، بنگر
كه كارهاى خوب را براى چه كسى انجام مى دهد، اگر براى آن كسى كه شايسته
احسان است انجام دهد بدان كه آدم خوبى است و اگر براى نااهل انجام مى
دهد بدان كه نزد خدا پاداشى ندارد.
و از آن حضرت : نيكان شما سخاوتمندان و بخشندگان شما هستند، بدهاى شما
بخيلان شما مى باشند و يكى از لوازم ايمان خالص ، نيكى به برادران مؤمن
و كوشش در راه حاجات ايشان است .
و از آن حضرت : جوان گناهكار و سخاوتمند نزد خدا محبوب تر است تا
پيرمرد عابدى كه بخيل بوده باشد.
پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود: آن كسى كه حقوق واجب الهى
را بپردازد سخى ترين مردم است . و نيز فرمود: هيچ چيز مانند بخل ،
اسلام را از بين نمى برد، بعد فرمود: بخل همچون راه رفتن مورچه است (كه
بى سرو صدا و آرام در انسان راه پيدا مى كند) و چون شرك ، شاخه ها
دارد.
و نيز فرمود: صدقه دادن يك قرص نان ، بهتر از قربانى گوسفند لاغر است .
از حضرت باقر (عليه السلام): صدقه و احسان فقر را از بين مى برد و به
عمر مى افزايد، و مرگ فاجعه را از آدمى بر مى گرداند.
از امام ششم (عليه السلام): به دست خود صدقه دادن آدمى را از مرگ بد،
نگه مى دارد و از هفتاد نوع بلا جلوگيرى مى كند، و شر هفتاد شيطان
گمراه كننده را از سر انسان مى گرداند كه هر يك از آن شياطين آدمى را
به ترك وظيفه مى خواند.
از نبى اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم): صدقه پنهانى آتش خشم خدا را
فرو مى نشاند.
از امير مؤمنان (عليه السلام): اين گفته پيغمبر را بكار بنديد كه هر كس
درى از سؤ ال (گدايى ) را به روى خود گشايد، خداوند درى از فقر، به
رويش باز كند.
از امام ششم (عليه السلام): هيچ بنده اى بدون ضرورت سؤ ال نكند، مگر آن
كه خداوند او را قبل از مرگ به سؤ ال نيازمند سازد.
و از آن حضرت (عليه السلام): مردى به پيغمبر (صلى الله عليه و آله و
سلم) عرضه داشت كه مرا چيزى ياد ده كه با انجام آن خداوند در جهان بالا
و مردم در زمين مرا دوست بدارند، حضرت فرمود: به آنچه از نعمتها كه نزد
خداست ميل و رغبت داشته باش تا خدا دوستت بدارد، و به آنچه به دست مردم
است بى اعتنا باش تا مردم دوستت بدارند.
از امام باقر (عليه السلام): اگر سائل بداند كه در سؤ ال و حاجت خواستن
چه منقصتى است ، هيچ كس از ديگرى سؤ ال نخواهد كرد، و اگر دهنده بداند
در عطا كردن و بخشش چه فضيلتى نهفته است هيچ سائل را رد نخواهد كرد.
و حضرت سجاد (عليه السلام): در ايامى كه روزه دار بود، دستور مى داد
گوسفندى مى آوردند و ذبح مى نمودند و امام (عليه السلام) اعضاى آن را
قطعه قطعه مى كردند و به ديگ مى ريختند و مى پختند، و وقت افطار با شكم
گرسنه بوى آن را استشمام مى نمود، بعد دستور مى داد ظرفهايى حاضر كنند،
و براى خانواده ها، غذا بكشند، سپس براى خود نان و خرما مى آوردند و
افطار مى كرد.
از امام صادق (عليه السلام): هر كس روزه دارى را افطارى دهد به قدر
ثواب او، برايش خواهد بود.
از نبى اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم): هر كه سير بخوابد و همسايه
اش گرسنه باشد، مؤمن نيست .
و فرمود: هر كس روزه دارى را افطار دهد (در ماه رمضان ) ثواب آزاد كردن
بنده برايش خواهد بود، و گناهانش آمرزيده گردد، گفتند: يا رسول الله
همگى توانايى افطار دادن نداريم ؟ فرمود: خداوند متعال كريم است و به
آن كسى كه حتى يك جرعه شير و يا شربتى آب و يا دانه اى خرما افطار دهد
و بيش از اين نتواند همين ثواب را خواهد داد.
از حضرت رضا (عليه السلام): افطار دادن به برادر روزه دار مؤمن بهتر
است از روزه .
و پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم) به اصحاب فرمود: به شما خبر دهم
از چيزى كه اگر آن را انجام دهيد شيطان از شما به اندازه فاصله مشرق از
مغرب از شما فاصله گيرد؟ گفتند: آرى يا رسول الله ؛ فرمود: روزه دارى
شيطان را سياه مى كند، و صدقه كمرش را مى شكند، و دوستى در راه خدا و
اعانت در كار خير بى چاره اش مى سازد، و استغفار رگ گردنش را قطع مى
كند،
بعد فرمود: هر چيز زكاتى دارد و زكات بدن روزه است ، و فرمود: روزه دار
گرچه خواب باشد در حال عبادت است تا زمانى كه مسلمانى را غيبت نكند.
و فرمود: خداوند متعال فرمايد: روزه براى من است و من پاداش آنم ، و
براى روزه دار دو خشنودى است : يكى هنگام افطار، دومى وقت ملاقات
خداوند عزوجل و قسم به آن كس كه جان محمد (صلى الله عليه و آله و سلم)
به دست اوست ، بوى دهان روزه دار نزد خداوند از مشك خوشبوتر است .
از امام صادق (عليه السلام): پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم) چندان
روزه مى گرفت كه گمان مى كردند، ديگر هيچ روزى غذا نخواهد خورد و باز
چندان افطار مى كرد كه مى گفتند ديگر روزه نخواهد گرفت ، و باز يك روز
در ميان روزه مى گرفت ، و بعد مدتى دوشنبه ها و پنجشنبه ها روزه مى
گرفت ، بعد مدتى به سه روز روزه در ماه اكتفا مى كرد: روز پنجشنبه اول
ماه و چهارشنبه وسط و پنجشنبه آخر ماه ، و مى فرمود: اين روز همه عمر
است (يعنى ثواب روزه هر روز را دارد).
و از آن حضرت (عليه السلام): هر كس در ماه ، سه روز روزه مى دارد، پس
با كسى مجادله نكند، جهالت به كار نبرد، و به قسم به الله شتاب نگيرد،
و اگر كسى با او جاهلانه رفتار كرد تحمل نمايد. (چنين روزه اى ، روزه
عمر شمرده مى شود)
از امير مؤمنان (عليه السلام): روزه يك ماه شكيبايى است ، و روزه سه
روز در هر ماه وسوسه ها و اندوه ها را مى برد، و روزه سه روز در ماه
روزه همه عمر است . خداوند متعال مى فرمايد: ((هر
كس حسنه اى انجام دهد ثواب ده برابر دارد))(44)
از امام صادق (عليه السلام): سؤ ال شد، كسى كه برايش سخت است روزه سه
روز در هر ماه ، عوض و فديه اى براى آن هست ؟ فرمود: آرى : يك مد (چارك
) طعام در هر روز.
از على (عليه السلام)، پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود: هر
كس يك روز روزه مستحبى بگيرد، خداوند عزوجل او را به بهشت برد.
از امام ششم (عليه السلام): افطار كردن در خانه برادر دينى ، هفتاد
برابر بهتر است از روزه تو.
و از آن حضرت : هر كس روزه دار باشد و به خانه برادر دينى خود رود و
روزه اش را افطار كند، و از روزه خود خبر ندهد كه منتى بر صاحبخانه
باشد ثواب يك سال روزه برايش نوشته شود.
پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم) وقت افطار مى فرمود:
اءللهم لك صمت و على رزقك اءفطرت خداوندا! براى تو روزه گرفتم و
با روزى تو افطار مى كنم .))
فصل دوم : در آداب شستن
دست و غير آن
از نبى اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم): هركه خواهد خير و
خوبى او بسيار ادامه يابد وقت غذا خوردن دست ها را بشويد.
و فرمود: وضو را كامل بگيريد تا خداوند پريشانى هاى شما را برطرف كند.
و نيز فرمود: شستن دست پيش از غذا فقر را از بين مى برد و بعد از غذا
اندوه را برطرف مى سازد، و چشم را سالم مى دارد.
از امام صادق (عليه السلام): هركه پيش و بعد از غذا دست را بشويد غذا
از اول تا آخر بر او با بركت و گوارا گردد و مادام كه زنده است در وسعت
رزق باشد، و بدنش از بيمارى در امان بماند.
و فرمود: در دهان و دندانها سعد (عنصرى خوشبو است ) بگذاريد، كه دهان
را پاكيزه مى نمايد و به نيروى باه مى افزايد.
و از آن حضرت (عليه السلام): هركس قبل از طعام دست بشويد، و با حوله
خشك نكند؛ تا وقتى كه رطوبت در دست او باقى است در غذاى او بركت خواهد
بود.
از نبى اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم): پس از غذا دست را با حوله
پاك نكنيد و آن را با دهان بليسيد.
و از آن حضرت منقول است : در شستن دست قبل از غذا صاحب خانه اول از خود
شروع كند بعد از طرف كسى كه در طرف راست اوست و پس از پايان طعام ، از
طرف چپ شروع نمايد بى آن كه دست خود را اول بشويد كه او براى صبر بر
چربى دست اولى است ، و بعد از آن با حوله خشك كنند.
روايت است كه پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم) چربى دست خود را مى
شست ، و بعد دست بر سر و صورت مى ماليد و گفته اند حوله را به صورت مى
ماليد و مى فرمود: ((خداوندا! مرا از آنان قرار
ده كه چهره شان تيرگى و ذلت نبيند)).
و از آن حضرت (عليه السلام): شستن دست قبل و بعد از غذا فقر را مى برد
چنان كه سوهان كوره زنگ آهن را مى برد و تا زنده است در وسعت خواهد بود
و فرشتگان بر كسى كه انگشتان خود را در آخر غذا بليسد رحمت مى فرستند.
و از آن حضرت است كه : در وقت غذا خوش نمى داشت كه طشت آب را (كه دست
را روى آن مى شويند) بردارند تا پر شود و آبش ريخته شود، و مى فرمود:
هركه مى خواهد خير خانه اش بسيار شود، وقت حاضر شدن غذا و بعد از آن
دست را بشويد.
و از آن حضرت : چون دست خود را پس از غذا بشويى ، با ترى دست ، به
چشمان بمال كه امان از درد چشم خواهد بود.
از صفوان جمال : روزى خدمت حضرت صادق (عليه السلام): بوديم ، سفره
آوردند، خادم براى شستن (يعنى از آلودگى هايى كه در اثر تماس با اين
چيزها به دست رسيده دستها را شستيم ).
و از آن حضرت (عليه السلام): شستن دست قبل و بعد از غذا فقر را از بين
مى برد، و روزى را فزون مى كند.
از امام باقر (عليه السلام): شستن دست قبل و بعد از طعام فقر را مى
گدازد و از بين مى برد.
از يونس : حضرت موسى بن جعفر (عليه السلام) نزد من به مهمانى نشسته
بود، آب آوردند، خادم اول آن را به محضر حضرت (عليه السلام) كه در صدر
مجلس بود برد، حضرت فرمود: از اولين فرد دست راست خود شروع كن ، چون يك
نفر دستش را شست خادم خواست ظرف آب را ببرد، امام فرمود: بگذار باشد.
از نزار: حضرت رضا (عليه السلام) را مى ديدم كه چون قبل از غذا دست مى
شست با حوله خشك نمى كرد و پس از غذا با حوله خشك مى نمود.
در كتاب مواليد، پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم) چون پس از غذا دست
خود را مى شست ، با رطوبت آن به صورت مى ماليد و مى فرمود:
((سپاس خداوندى را كه ما را هدايت كرد و ما را
طعام و غذا داد...))
فصل سوم : در آداب خوردن
و متعلقات آن
از امير مؤمنان (عليه السلام) روايت است به هنگام غذا خداوند
عزوجل را ياد كنيد و لغو مگوييد كه غذا يكى از نعمتهاى خدايى است كه
شكر آن بر شما واجب است و با نعمت پيش از آن كه از دست برود به خوبى
معامله كنيد كه نعمت از دست مى رود و نسبت به صاحب نعمت آن طور كه با
آن عمل كرده است شهادت مى دهد.
و فرمود: چون كسى به خوردن طعام مى نشيند چون بندگان بنشيند و بر زمين
غذا بخورد و پا را روى پا نيندازد و چهار زانو بنشيند كه خداوند اين
گونه نشستن را دوست ندارد و آن كس را كه اين چنين (متكبرانه ) بنشيند
خدا را غضبناك مى گرداند.
از امام صادق (عليه السلام): در سفره دوازده خصلت است كه واجب است هر
مسلمانى آن را بشناسد: چهار چيز واجب و چهار چيز سنت (مستحب ) و چهار
چيز ادب . اما آن چهار واجب : معرفت (خداوند كه نعمتها از اوست )، رضا
(خشنود بودن به آنچه به تو اطعام كرده است )، بسم الله گفتن ، شكر و
اما چهار چيزى كه مستحب است : شستن دست قبل و بعد از طعام ، به طرف چپ
بدن تكيه كردن (متورك مثل وقت نماز)، با سه انگشت غذا خوردن ، و
انگشتان را ليسيدن . و اما آنچه از ادب است : از جلوى خود خوردن ، لقمه
را كوچك برداشتن ، بسيار جويدن و به ديگران كم نگاه كردن .
از عمرو بن قيس : در مدينه بر امام باقر (عليه السلام) وارد شدم ، در
برابر حضرت سفره اى گسترده شده بود و غذا ميل مى فرمود: پرسيدم : دستور
سفره چيست ؟ فرمود: وقتى سفره گستردى بسم الله بگو، و چون آن را برچيدى
، خدا را حمد كن ، و آنچه در اطراف سفره مى ريزد برچين و بخور.
پيغمبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود: هر كه پاره اى نان يا
دانه اى خرما ببيند و آن را بر دارد و بخورد، از معده اش جدا نگردد مگر
آن كه خداوندش بيامرزد.
از حضرت رضا (عليه السلام): پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود:
آنچه از سفره مى ريزد، مهريه حور العين مى باشد.
از محمد بن وليد: روزى در محضر حضرت جواد (عليه السلام) غذا مى خوردم ،
وقتى سفره را برچيدم ، غلام خواست خرده غذاها را برچيند، حضرت فرمود:
آنچه در بيابان مى ريزد بگذار، و اين چيدن را براى اطاق بگذار.
از امام صادق (عليه السلام): حضرت خوردن و آشاميدن و برداشتن با دست چپ
را مكروه مى داشت .
پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم) به على (عليه السلام) فرمود: غذا
را با نمك شروع كن و به نمك ختم نما كه موجب شفا از هفتاد بيمارى است ،
كه بعضى از آنها ديوانگى و خورده و پيسى و درد شكم و دندان مى باشد.
از ابن عباس ، پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود: سه لقمه نمك
بعد و قبل از غذا خوردن هفتاد و دو نوع بلا را بر مى گرداند كه از جمله
آنها جنون و جذام است .
از امير مؤمنان (عليه السلام): غذا را با نمك شروع كنيد، كه اگر خاصيت
هاى نمك را مى دانستيد آن را بر همه داروهاى مجرب برترى مى داديد.
از امام ششم (عليه السلام): ما غذا را با نمك شروع و به سركه ختم مى
كنيم .
نبى اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود: سركه خورشت خوبى است و
فقر به خانه اى كه سركه در آن باشد، راه نيابد.
از امام صادق (عليه السلام): وقتى سفره گشوده شود، چهار ملك گرد آن
نشينند، وقتى بنده خدا
بسم
الله گويد ملائكه به شيطان گويند دور شو كه ديگر كارى نتوانى
كرد، و اگر پس از غذا
الحمدلله گويند، ملائكه گويند كه اين بنده شكر نعمت خدا را
بگزارد، ولى اگر
بسم الله نگويند ملائكه به شيطان گويند با اين فرد هم غذا شو و
اگر پس از غذا حمد خدا نكند، ملائكه گويند، كه اين شخص نعمت خدا را
فراموش كرد.
پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم) به على (عليه السلام) فرمود: يا
على به هنگام غذا خوردن :
بسم
الله و بعد از غذا
الحمد لله بگو، كه فرشتگان موكل بر تو تا پايان غذا از نوشتن
براى تو بى كار نمانند.
|