اخلاق

مرحوم سید عبدالله شبر
مترجم : محمدرضا جباران

- ۹ -


باب ششم: حقوق مسلمان و مؤمن‏

به طور كلى هر مسلمانى به حكم مسلمانيش در قبال جامعه اسلامى و آحاد مسلمين مسؤول است و حقوقى از آنها بر گردن اوست كه بايد در اداى آن كوشا باشد، اين حقوق عبارتند از:

1 - اينكه هر چه براى خود مى‏پسندى براى جميع آنها بپسندى و هر چه را براى خود نمى‏پسندى بر آنها روا ندارى.

امام صادق (عليه السلام) مى‏فرمايد: در حقيقت مؤمنين برادرانى از يك پدر و مادرند و چون يكى از آنان را كسالتى باشد ديگران براى او بيدار مى‏مانند (281).

و باز مى‏فرمايد: مؤمن برادر مؤمن است مانند يك جسم واحد كه اگر جزئى از آن درد گيرد ناراحتى آن در بقيه اعضا احساس مى‏شود و ارواح آنان از يك روح واحد است‏ (282).

و باز مى‏فرمايد: بعضى از مؤمنين خادم بعضى ديگر هستند.

بعضى به بعضى ديگر فايده مى‏رسانند (283).

و باز اوست كه به اصحابش مى‏فرمايد: از خدا بپرهيزيد (تقوى پيشه كنيد) و برادران نيكو باشيد، در راه خدا همديگر را دوست داشته باشيد، با هم پيوسته باشيد به هم رحم كنيد، با هم ديدار و ملاقات كنيد و خاطره ما را به يكديگر يادآورى كنيد (284).

2 - اينكه هيچ مسلمانى را با كردار يا گفتار آزار ندهى.

پيامبر اكرم (صلى‏الله عليه و آله و سلم) فرمود: مسلمان كسى است كه مسلمانان از دست و زبانش در امان باشند (285).

و نيز مى‏فرمايد: آيا مى‏دانيد كه مسلمان كيست؟

عرض كردند: خدا و رسولش مى‏داند.

فرمود: مسلمان كسى است كه مسلمانان از دست و زبانش در امان باشند.

عرض كردند: مؤمن كيست؟

فرمود: كسى كه مؤمنين او را بر جان و مال خود امين بدانند.

عرض كردند: مهاجر كيست؟

فرمود: كسى كه از بديها هجرت كرده از آنان دورى كند.

امام باقر (عليه السلام) فرمود: آيا شما را خبر بدهم كه مؤمن كيست؟

كسى است كه مؤمنين او را بر جان و مال خود امين بدانند (286).

آيا به شما خبر بدهم كه مسلم كيست؟ كسى است كه مسلمين از دست و زبانش در امان باشند (287).

و مهاجر كسى است كه از سيئات هجرت كند و آنچه را كه خدا حرام كرده ترك كند (288).

بر مؤمن حرام است كه به مؤمنى ظلم كند يا او را خوار سازد يا غيبت او را كند يا او را از خود براند (289).

3 - اينكه براى هر مسلمانى تواضع كند و در مقابل آنان تكبر نورزد، زيرا خدا هيچ خدعه گرمتكبرى را دوست ندارد.

پيامبر اكرم (صلى‏الله عليه و آله و سلم) فرمود: خدا به من وحى كرد كه تواضع كنيد تا كسى به كسى فخر نفروشد (290).

و اگر كسى بر كسى فخرفروشى كرد تحمل كند.

خداى تعالى مى‏فرمايد: خذ العفو و امر بالعرف و اعرض عن الجاهلين‏ (291).

امام صادق (عليه السلام) فرمود: در آسمان دو فرشته موكل بندگان هستند، هر كس بخاطر خدا تواضع كند بلندش مى‏كنند و هر كس تكبر كند بر زمينش مى‏زنند (292).

و در حديث است كه على بن الحسين امام چهارم (عليه السلام) در حالى كه بر الاغش سوار بود به عده‏اى جزامى رسيد كه مشغول نهار خوردن بودند، آنها حضرت را به نهار دعوت كردند، حضرت فرمود: اگر روزه نبودم دعوت شما را مى‏پذيرفتم و هنگامى كه به منزلش رسيد دستور داد غذايى تهيه كنند و بسيار به آن اهميت داده خوب فراهمش كنند سپس آنها را دعوت كرد و با هم غذا خوردند.

4 - اينكه گوش به سخن چينى‏هاى مردم ندهد و خود بين آنها سخن چينى نكند كه رسول اكرم (صلى‏الله عليه و آله و سلم) فرمود:

هيچ سخن چينى وارد بهشت نمى‏شود (293).

از امام باقر (عليه السلام) روايت شده كه پيامبر اسلام (صلى‏الله عليه و آله و سلم) فرمود: اى گروه كسانى كه با زبان اسلام آورده‏ايد ولى به دل مسلمان نگشته‏ايد، در لغزشهاى مردم تجسس نكنيد، چه، هر كس در لغزشهاى مردم تجسس كند خدا لغزشهايش را دنبال مى‏كند و هر كس كه خدا لغزشهايش را دنبال كند رسوايش مى‏سازد (294).

امام باقر (عليه السلام) مى‏فرمايد: نزديك‏ترين حالات بنده به كفر اين است كه با كسى در دين دوستى كند سپس در فكر شمارش لغزشهاى او باشد تا روزى آنها را مايه ننگ و سرزنش او قرار دهد (295).

و باز مى‏فرمايد: هر كس درباره مؤمنى چيزى نقل كند كه ننگى به او وارد كند و بنيان جوانمرديش را منهدم كند تا او را از چشم مردم بيندازد خدا او را تحت ولايت خود خارج مى‏كند و به ولايت شيطان داخل مى‏كند ولى شيطان هم او را نمى‏پذيرد (296).

5 - اينكه با هيچ يك از آشنايان بيش از سه روز قطع رابطه نكند هر چه غضبش از او شديد باشد.

پيامبر اكرم (صلى‏الله عليه و آله و سلم) فرمود: براى مسلمان حلال نيست كه از سه شب بيشتر برادر مؤمنش را ترك كند، بطورى كه چون به هم برسند از هم اعراض كنند، در اين حالت بهترين آنها كسى است كه نخست سلام كند (297)

.

و باز فرمود: هر كسى اشتباه مؤمنى را ناديده گرفته ببخشد، خداى تعالى در روز قيامت لغزشهايش را مى‏بخشد (298).

و باز فرمود: هر گاه دو مسلمان با هم قهر كنند و سه روز در اين حال باقى بمانند و با هم صلح نكنند. از دين اسلام خارج شده و هيچ رشته ولايتى بين آن دو باقى نمى‏ماند. و هر كدام از آن دو در حرف زدن با ديگرى سبقت گيرد، در روز قيامت براى ورود به بهشت نيز بر او سبقت مى‏گيرد (299).

و از آن حضرت است كه فرمود: تا زمانى كه دو مسلمان همديگر را ترك مى‏كنند پيوسته شيطان شادمان هست و چون با هم مصالحه كنند، زانوهايش سست مى‏شود و بند بند بدنش از هم جدا مى‏شود و فرياد مى‏زند: اى واى كه هلاك نشد (300).

6 - اينكه تا قدرت دارد نسبت به ديگران نيكى كند.

پيامبر اكرم (صلى‏الله عليه و آله و سلم) فرمود: نيكى كن به كسانى كه لايق نيكى هستند پس اگر آنها لايق نبودند خودت لايق نيكى كردن هستى‏ (301).

و در روايتى ديگر مى‏فرمايد: نهايت عقل بعد از ديندارى اين است كه به مردم محبت ورزى و به خوب و بد آنها نيكى كنى‏ (302).

امام باقر (عليه السلام) مى‏فرمايد: با كسانى كه آميزش مى‏كنى اگر برايت مقدور بود كه دست تو برتر باشد، همينكار را كن‏ (303).

7 - اينكه بر هيچكس بدون اجازه‏اش وارد نشوى، بلكه بايد سه مرتبه اجازه گرفت و اگر اجازه نداد برگردى.

اميرالمؤمنين (عليه السلام) مى‏فرمايد: نبى اكرم (صلى‏الله عليه و آله و سلم) به هنگام ورود به خانه ديگران سه بار سلام مى‏كرد اگر به او اجازه مى‏دادند وارد مى‏شد وگرنه برمى‏گشت‏ (304).

8 - اينكه با همه مردم با خوش خلقى آميزش كند و با آنها خوش رفتارى نمايد.

زيرا اگر كسى بخواهد با شخص جاهلى عالمانه برخورد كند يا با يك آدم بيهوده به صورت يك شخص فهيم يا با شخص كودن آگاهانه و زيركانه برخورد كند، هم خودش اذيت مى‏شود و هم ديگران را اذيت مى‏كند.

امام صادق (عليه السلام) مى‏فرمايد: با مردم طبق اخلاق خودشان رابطه برقرار كنيد (305).

9 - اينكه به پيران احترام و به كودكان رحم كنيد.

پيامبر اكرم (صلى‏الله عليه و آله و سلم) فرمود: كسى كه بزرگ ما را احترام و كوچك ما را رحم نكند از ما نيست‏ (306).

و همچنين مى‏فرمايد: براى بزرگداشت و اجلال كامل خدا بايد كسانى را كه در اسلام عمرى گذرانده‏اند احترام كرد (307).

امام صادق (عليه السلام) از پيامبر خدا (صلى‏الله عليه و آله و سلم) نقل مى‏كند كه فرمود: هر كس فضيلت بزرگتر را كه به خاطر سنش حائز است مراعات كرده و او را احترام كند، خدا او را از هول و هراس قيامت ايمن مى‏كند (308).

و در روايت ديگرى مى‏فرمايد: هر كس مسلمان پيرى را احترام كند خدا او را از هول و هراس روز قيامت ايمن مى‏كند (309).

10 - اينكه با همه مردن خوشرو، مهربان و گشاده‏رو باشد.

پيامبر اكرم (صلى‏الله عليه و آله و سلم) فرمود: آيا مى‏دانيد آتش جهنم بر چه كسى حرام شده؟

عرض كردند: خدا و رسولش مى‏دانند.

فرمود: بر شخص نرم خوى متواضع كه وجودش براى ديگران سنگين نباشد و خود را از آنها دور نكند (310).

و فرمود: خدا بنده گشاده‏روى را كه تحمل وجودش بر ديگران سخت نباشد دوست دارد (311).

حضرت صادق (عليه السلام) مى‏فرمايد: هر كس خاشاكى را از صورت برادر مؤمنش بگيرد خدا براى او ده حسنه مى‏نويسد و هر كس به صورت برادرش تبسم كند، يك حسنه براى او محسوب مى‏شود (312).

و مى‏فرمايد: هر كس به برادر مؤمنش خوشامد بگويد، خداى تعالى تا روز قيامت برايش خوشامد مى‏نويسد (313).

وى مى‏فرمايد: رسول خدا (صلى‏الله عليه و آله و سلم) فرمود: هر كس با برادر مسلمانش كلمه‏اى از روى لطف گويد و غم از دل او بزدايد تا زمانى كه در اين كار باشد در سايه رحمت گسترده خداست‏ (314).

و باز مى‏فرمايد: اميرالمؤمنين على (عليه السلام) فرمود: مؤمن كسى است كه با ديگران انس بگيرد و ديگران با او انس بگيرند، هر كسى با ديگران انس نگيرد و ديگران با او انس نگيرند خيرى در او نيست‏ (315).

11 - اينكه به هر وعده‏اى كه به مسلمانى داد حتماً وفا كند.

امام سجاد (عليه السلام) در توصيف منافق مى‏فرمايد: چون وعده‏ات دهد بجا نياورد (316).

و امام صادق (عليه السلام) مى‏فرمايد: وعده مؤمن به برادرش به منزله نذرى است كه كفاره ندارد، پس كسى كه خلف وعده مى‏كند با خدا خلف وعده كرده و دشمنى او را برانگيخته‏ (317).

مگر قرآن نفرموده: يا ياها الذين آمنوا لم تقولون ما لا تفعلون كبر مقتاً عند الله ان تقولوا ما لا تفعلون‏ (318).

و باز مى‏فرمايد: رسول اكرم (صلى‏الله عليه و آله و سلم) فرمود: هر كس ايمان به خدا و روز قيامت دارد به وعده‏اش وفا مى‏كند (319).

و باز مى‏فرمايد: حضرت اسماعيل (عليه السلام) از آن جهت صادق الوعد ناميده شد كه با مردى در محلى قرار گذاشت و در آنجا يك سال انتظار او را كشيد آنگاه خداى تعالى او را صادق الوعد ناميد، پس از يك سال آن مرد آمد، حضرت اسماعيل (عليه السلام) به او فرمود: در اين مدت منتظر تو بوده‏ام.

12 - اينكه با مردم انصاف داشته باشد و چنان با آنها معامله كند كه دوست دارد آنها با او معامله كنند.

اميرالمؤمنين على (عليه السلام) مى‏فرمايد: هر كس با مردم انصاف داشته باشد خدا جز عزت بر او نيفزايد (320).

امام صادق (عليه السلام) به مردى فرمود: آيا شديدترين و مؤكدترين تكليف خدا بر بندگان را به تو بگويم؟

عرض كرد: بله.

فرمود: انصاف با مردم و يارى كردن برادران مؤمن و ياد خدا در هر مكانى.

بدان كه من نمى‏گويم سبحان الله و الحمدلله و لا اله الا الله و الله اكبر اگر چه اين هم ذكر و ياد خداست ولى ياد خدا در هر جايى كه تصميم بر اطاعت يا معصيتى مى‏گيرى لازم است.

روايت شده كه عربى بيابانى در يكى از غزوات نزد پيامبر (صلى‏الله عليه و آله و سلم) آمد و ركاب مركبش را گرفته عرض كرد: يا رسول‏الله عملى به من بياموز كه بوسيله آن به بهشت روم.

حضرت فرمود: آنچه را كه دوست دارى مردم نسبت به تو انجام دهند نسبت به آنها انجام بده و آنچه را نمى‏خواهى با تو انجام دهند با آنها نكن.

سپس فرمود: از سر راه كنار برو.

13 - اينكه كسانى را كه سر و وضعشان بر بلند مرتبگى آنها دلالت مى‏كند، زياد احترام كند و هر كس را به اندازه قدر و منزلتش احترام نمايد.

در روايت است كه رسول اكرم (صلى‏الله عليه و آله و سلم) به يكى از خانه‏هايش وارد شد آنگاه مردم به خدمتش آمدند تا اتاق كاملاً پر شد، پس از آن جرير ابن عبدالله بجلى وارد شد ولى جائى براى نشستن پيدا نكرد و به ناچار دم در نشست.

حضرت رسول (صلى‏الله عليه و آله و سلم) رداى خود را پيچيد و به طرف او پرتاب كرده فرمود: روى اين بنشين.

جرير آن را برداشت به سر و صورتش مى‏ماليد و مى‏بوسيد و گريه مى‏كرد، سپس دوباره آن را پيچيد به طرف حضرت پرتاب كرد و عرض كرد من روى لباس شما نمى‏نشينم، خدا تو را احترام كند، همانطور كه مرا احترام كردى آنگاه نبى اكرم (صلى‏الله عليه و آله و سلم) به چپ و راست نگاه كرد فرمود:

چون بزرگ قومى به نزد شما مى‏آيد او را احترام كنيد (321).

اميرالمؤمنين (عليه السلام) فرمود: هنگامى كه عدى بن حاتم بر حضرت رسول (صلى‏الله عليه و آله و سلم) وارد شد حضرت او را به خانه خود برد و در خانه جز يك زيرانداز حصيرى و يك بالش پوستى چيز ديگرى نبود حضرت همان را براى نشستن عدى پهن كرد.

14 - اينكه هرگاه قدرت داشت بين مسلمين اصلاح كند.

پيامبر اكرم (صلى‏الله عليه و آله و سلم) فرمود: بهترين صدقات اصلاح فيما بين مردم است‏ (322).

حضرت صادق (عليه السلام) فرمود: اگر بتوانم بين دو نفر را اصلاح كنم براى من محبوب‏تر از آن است كه دو دينار صدقه دهم‏ (323).

مفضل از امام صادق (عليه السلام) نقل مى‏كند كه حضرت به او فرمود:

هنگامى كه ديدى بين دو نفر از شيعيان ما منازعه افتاده از مال من براى رفع آن مصرف كن.

ابى‏حنيفه سائق الحاج مى‏گويد من و پدر زنم در مورد ميراثى مشاجره مى‏كرديم مفضل كه از آنجا مى‏گذشت ما را ديد، مدتى ايستاد سپس گفت: به خانه من بيائيد ما هم با او رفتيم، و او به وسيله چهارصد دينار كه به ما پرداخت بين ما را اصلاح كرد و بعد از اينكه هر دو نفر قول داديم نزاع را ترك كنيم، چنين گفت: بدانيد كه اين پول مال من نيست ولى حضرت صادق (عليه السلام) به من دستور داده است كه چون دو نفر از شيعيان در موردى نزاع دارند من به وسيله مال آن حضرت بين آنها را اصلاح كنم و اين، از پول آن حضرت است و در حديثى از امام صادق (عليه السلام) مى‏فرمايد: مصلح دروغ‏گو نيست‏ (324).

15 - اينكه زشتيهاى همه مسلمين را بپوشاند.

رسول اكرم (صلى‏الله عليه و آله و سلم) فرمود: هر كس بر مسلمانى پرده پوشى كند خدا در دنيا و آخرت بر او پرده مى‏پوشاند (325).

امام صادق (عليه السلام) مى‏فرمايد: هر كس كار زشت ديگرى را فاش كند مثل كسى است كه آن را انجام داده است و كسى كه مؤمنى را به خاطر كارى سرزنش كند نميرد تا آنكه مرتكب آن عمل مسلمان شود (326).

امام صادق (عليه السلام) مى‏فرمايد: كه رسول اكرم (صلى‏الله عليه و آله و سلم) فرمود: هر كس درباره مؤمنى چيزى را بگويد كه فقط شنيده و با چشمان خود نديده از جمله كسانى است كه خداى تعالى درباره آنها مى‏فرمايد: ان الذين يحبون ان تشيع الفاحشة فى الذين آمنوا لهم عذاب اليم‏ (327).

16 - اينكه از مواضع تهمت يعنى هر چيزى كه باعث مى‏شود به او تهمتى زده شود بپرهيزد تا قلوب مردم را از سوء ظن و زبانهاى آنها را از غيبت حفظ كند، چه اگر او سبب شود كه مردم گناه كنند در گناه آنان شريك است.

پيامبر اكرم (صلى‏الله عليه و آله و سلم) فرمود: نظرتان درباره كسى كه به پدر و مادر خود فحش مى‏دهد چيست؟

عرض كردند: يا رسول‏الله مگر كسى پدر و مادر خود را فحش مى‏دهد؟

فرمود: آرى پدر و مادر ديگران را فحش مى‏دهد و آنها را در مقابل پدر و مادر او را فحش مى‏دهند.

17 - اينكه براى كسانى كه نيازى دارند پيش كسانى كه براى او قدر و منزلتى قائلند وساطت كرده به اندازه قدرتش در رفع حوائج آنها بكوشد (328).

در كافى مفضل بن عمر از امام صادق (عليه السلام) نقل مى‏كند كه فرمود: خداى تعالى مخلوقى دارد كه آنها را از بين آفريدگان خود براى رفع حوائج شيعيان برگزيده تا در مقابل آن بهشت را به آنان پاداش دهد، پس اگر مى‏توانى از اين گروه باشى، باش.

و باز امام صادق (عليه السلام) مى‏فرمايد: برآوردن حاجت يك مؤمن بهتر از آزاد كردن هزار بنده و بهتر از تاختن هزار اسب در راه خدا است‏ (329).

و باز مى‏فرمايد: برآوردن حاجت يك مؤمن در نزد خدا بهتر و محبوب‏تر از بيست حج است كه در هر حجى صد هزار انفاق كند (330).

ابان بن تغلب نقل مى‏كند كه از امام صادق (عليه السلام) شنيدم كه مى‏فرمايد:

كسى كه هفت بار بر كعبه طواف كند خدا براى او شش هزار حسنه مى‏نويسد و شش هزار گناه از او محو مى‏كند و مقام او را شش هزار درجه بالا مى‏برد (و در روايت ديگرى اضافه بر اين فرمود: و شش هزار حاجت برايش برآورده مى‏كند).

ابان مى‏گويد: سپس فرمود: و بر آوردن حاجت مؤمن برتر است از طواف و طواف (و همينطور حضرت تا ده بار مى‏فرمود: و طواف و طواف).

و باز از امام صادق (عليه السلام) است كه فرمود: گاهى برادر مؤمن براى رفع حاجتى به نزد انسان مى‏آيد و او قدرت بر انجام ندارد ولى قلبش به آن مشغول مى‏شود.

خداى تعالى به همين خاطر او را وارد بهشت مى‏كند (331).

و باز مى‏فرمايد: هر كس در كمك كردن و رفع حاجت برادر مسلمانش بخيل باشد مبتلى به كمك كردن كسى مى‏شود كه با كمك كردن او گناه‏كار مى‏شود و پاداشى نمى‏گيرد (332).

و همچنين مى‏فرمايد: كه رسول اكرم (صلى‏الله عليه و آله و سلم) فرمود: هر كسى مؤمنى را يارى كند خدا هفتاد و سه اندوه و گرفتارى را از او مى‏گشايد يكى در دنيا، و هفتاد و دو گرفتارى را به هنگام اندوه عظمى (قيامت) كه مردم به فكر خود هستند از او مى‏گشايد (333).

18 - اينكه قبل از هر سخنى با مسلمان به او سلام كند و به هنگام سلام با او دست دهد.

امام صادق (عليه السلام) فرمود: هر كس قبل از سلام سخنى گفت جوابش را نگوئيد (334).

و همچنين مى‏فرمايد، قبل از كلام سلام كنيد و هر كس قبل از سلام سخن گفت جوابش را ندهيد (335).

و فرمود: خداى عزوجل مى‏فرمايد: بخيل كسى است كه در سلام بخل بورزد (336).

و باز مى‏فرمايد: هنگامى كه سلام مى‏كنيد با صداى بلند سلام كنيد كه نگوئيد سلام كردم جوابم را ندادند، چه بسا ممكن است او سلام تو را نشنيده باشد و چون جواب مى‏دهيد با صداى بلند جواب دهيد كه سلام كننده نگويد سلام كردم جوابم را نداد (337).

و فرمود: كوچك به بزرگ و رهگذر به نشسته و گروه كم به گروه زياد سلام كند (338).

و نيز فرمود: گروه كم به گروه زياد و سواره بر پياده و استر سوار به الاغ سوار و اسب سوار به استر سوار سلام كند (339).

و فرمود: سواره بر پياده و رهگذر به نشسته و به هنگام برخورد جماعات جماعت كم به جمات زياد و به هنگام برخورد فرد با جماعت فرد به جماعت سلام كند (340).

و باز مى‏فرمايد: به اهل كتاب سلام نكنيد ولى اگر سلام كردند فقط بگوئيد: و عليكم‏ (341).

ابو عبيده مى‏گويد: با امام باقر (عليه السلام) همسفر بودم، هنگان سوار شدن، من قبل از ايشان سوار مى‏شدم، چون سوار مى‏شد با من مصافحه مى‏كرد و چنان احوالپرسى مى‏نمود كه گويى قبلاً مرا نديده و هنگام پياده شدن، او قبل از من پياده مى‏شد، چون هر دو پياده مى‏شديم دوباره مصافحه مى‏كرد و چنان احوالپرسى مى‏كرد كه گوئى مرا قبلاً نديده است.

من عرض كردن يابن رسول‏الله شما كارى مى‏كنيد كه در اطراف ما كسى انجام نمى‏دهد و اگر هم يكبار هم انجام دهند به نظرشان زياد مى‏آيد.

فرمود: آيا نمى‏دانى اين مصافحه چه فايده‏اى دارد؟ هنگامى كه دو مؤمن با هم برخورد مى‏كنند و با هم مصافحه مى‏نمايند، در آن حال گناهان چون برگ پائيزى از آندو ريخته مى‏شود و تا زمانى كه از هم جدا مى‏شوند خدا به آنها توجه دارد.

و فرمود: رسول خدا با هر كس مصافحه مى‏كرد قبل از طرف مقابل دستش را نمى‏كشيد.

و باز مى‏فرمايد: مصافحه كنيد، مصافحه كينه را از بين مى‏برد (342).

همچنين مى‏فرمايد: مصافحه با مؤمن از مصافحه با فرشتگان برتر است‏ (343).

و مى‏فرمايد: شما نورى داريد كه بوسيله آن در دنيا شناخته مى‏شويد تا جايى كه چون يكى از شما به بردار مؤمنش برسد محل نور را در پيشانى او مى‏بوسد.

و باز مى‏فرمايد: سر و دست كسى جز رسول خدا يا كسى كه از بوسيدن او رسول خدا را قصد مى‏كنى نبوس.

و در روايت ديگرى مى‏فرمايد: بوسيدن دست جز از پيامبر يا وصى او صلاح نيست.

سزاوار است كه با بلند شدن براى مؤمن او را احترام كرد. چه، رواياتى وارد است كه بطور كلى تشويق به احترام مؤمن مى‏كند.

خداى تعالى مى‏فرمايد: و من يعظم شعائرالله فانها من تقوى القلوب‏ (344).

و باز مى‏فرمايد: و من يعظم حرمات الله فهو خيرله عند ربه‏ (345).

رسول اكرم (صلى‏الله عليه و آله و سلم) مى‏فرمود: نسبت به هم بغض و حسد نورزيد، به همديگر پشت نكنيد و با هم قطع رابطه ننمائيد و اى بندگان خدا با هم برادر باشيد.

گاهى مى‏شود كه بلند نشدن براى هم منجر به بغض و اهانت به يكديگر و قطع رابطه با هم مى‏شود.

در روايت است كه حضرت نبى اكرم (صلى‏الله عليه و آله و سلم) پيش پاى حضرت فاطمه (عليها السلام) برمى‏خاست.

و هنگامى كه جعفر ابن ابيطالب (عليه السلام) از حبشه برگشت حضرت پيش پايش برخاست و به انصار فرمود: پيش پاى آقاى خود برخيزيد.

در كتاب محاسن، روايت شده كه از امام صادق (عليه السلام) در مورد برخاستن و احترام كردن ديگران سؤال شد، حضرت فرمود: اين كار مكروه است مگر براى مردان دينى.

و از اوست كه رسول خدا (صلى‏الله عليه و آله و سلم) فرمود: از حق واردين اين است كه اهل خانه به هنگام ورود و خروج كمى با آنها حركت كنند.

در مقابل اين روايات كه همگى انسان را تشويق مى‏كنند كه در احترام مؤمنين به وسيله بلند شدن كوشا و خستگى‏ناپذير باشد، و روايتى رسيده كه ظاهر آن با اين روايات تنافى دارد و آن روايت اين است:

حضرت رسول اكرم (صلى‏الله عليه و آله و سلم) فرمود: هر كس دوست داشته باشد كه زنان و مردان در مقابل او بايستند جايگاهش در آتش است‏ (346).

آنچه از اين روايت فهميده مى‏شود اينكه منظور حضرت در اين سخن كارهايى است كه ستمگران از قبيل الزام و اجبار مردم انجام مى‏دادند و در حالى كه نشسته بودند تا آخر مجلس همه را برپا نگه مى‏داشتند، ولى اين قيامى كه فقط در مدتى كوتاه انجام مى‏شود مشمول اين حكم نيست.

و اگر هم بگوئيم منظور حضرت ستمگران نيست منظور كسانى است كه براى برترى و تجبر بر مردم دوست دارند كه ديگران براى آنها بلند شوند.

و اما اينكه از نبى‏اكرم (صلى‏الله عليه و آله و سلم) روايت شده كه اصلاً حضرت دوست نداشت كسى جلويش بلند شود و به همين خاطر هنگامى كه حضرت بلند مى‏شد كسى احترام نمى‏كرد و بلند نمى‏شد چون مى‏دانستند ايشان را خوش نمى‏آيد، همه از تواضع حضرت و سبك باريش بر مؤمنين سرچشمه مى‏گرفت و براى هر مؤمنى سزاوار است كه مانند حضرت احترام ديگران را نسبت به خودش دوست نداشته باشد.

19 - اينكه ابرو و جان و مال براد مسلمان را از ظلم ديگران حفظ كند و تا مى‏تواند ناروا را از او دفع كرده و در مقابل اينگونه حملات او را يارى نمايد.

رسول اكرم (صلى‏الله عليه و آله و سلم) فرمود:

هر كس به برادرش منت گذارده و هرگاه در مجلسى مى‏شنود از او غيبت مى‏شود آن را رد كند، خداى تعالى هزار باب از شرور دنيا و آخرت را از او دفع مى‏كند و اگر در حالى كه قدرت دارد ساكت بماند هفتاد برابر گناه غيبت كننده بر او است.

20 - دعا كردن به كسى كه عطسه مى‏كند (347).

از امام صادق (عليه السلام) است كه رسول اكرم (صلى‏الله عليه و آله و سلم) فرمود: چون كسى عطسه مى‏كند او را دعا كنيد حتى اگر در آنطرف جزيره‏اى باشد، و در روايت ديگرى آمده: حتى اگر در آن طرف دريا باشد.

و باز مى‏فرمايد: هر كس عطسه كند و سپاس كند خدا را، و درود بر پيامبر و اهل بيتش فرستد درد چشم و دندان نمى‏گيرد.

سپس فرمود: اگر تو هم عطسه او را شنيدى همان كار را انجام بده اگرچه بين تو و او دريائى فاصله باشد.

و باز مى‏فرمايد: هر كسى عطسه كند و دستش را بر روى دماغش بگذارد و بگويد: الحمدلله كثيراً كما هو اهله و صلى الله على محمد النبى و آله‏ (348).

پرنده‏اى كوچكتر از ملخ و بزرگتر از پشه از دماغ چپش خارج مى‏شود و به زير عرش خدا مى‏رود و تا روز قيامت براى او استغفار مى‏كند.

و همچنين مى‏فرمايد: رسول اكرم (صلى‏الله عليه و آله و سلم) فرمود: عطسه مريض دليل بر عافيت و راحتى بدن اوست.

و در روايتى است كه عطسه تا وقتى كه از سه تا بيشتر نباشد براى بدن نافع است و اگر از سه تا بيشتر شد درد و مرض است.

از امام صادق (عليه السلام) درباره آيه شريفه: ان انكر الاصوات لصوت الحمير (349) سؤال شد، حضرت فرمود: منظور عطسه زشت است.

و نيز مى‏فرمايد كه رسول اكرم (صلى‏الله عليه و آله و سلم) فرمود: عطسه تصديق سخن است.

و در روايت ديگرى است كه چون كسى سخنى گويد و كسى عطسه كند آن عطسه شاهد حق است.

21 - اينكه با اشرار مدارا كرده از آنان تقيه كند (350).

امام صادق (عليه السلام) درباره آيه شريفه: اولئك يؤتون اجرهم مرتين بما صبرو (351).

فرمود: منظور صبر بر تقيه است.

و درباره آيه شريفه: و يدرأون بالحسنة السيئة (352).

فرمود: حسنه تقيه است و سيئه پخش و انتشار خبر است.

و باز مى‏فرمايد: نه دهم (10/9) دين تقيه است و كسى كه تقيه نمى‏كند دين ندارد.

و باز مى‏فرمايد: تقيه جزء دين خدا است.

امام باقر (عليه السلام) مى‏فرمايد: تقيه دين من و دين پدران من است ايمان ندارد كسى كه تقيه نكند.

و مى‏فرمايد: به هنگام ضرورت بايد تقيه شود و هر كس خودش را بهتر مى‏داند چه وقت براى او ضرورت دارد.

و مى‏فرمايد: خدا براى بندگان حلال كرده كه در هر موردى كه چاره‏اى ندارند تقيه كنند.

و مى‏فرمايد: تقيه براى اين قرار داده شده كه خون حفظ شود بنابراين اگر مسأله ريختن خون ديگران در بين باشد تقيه مورد ندارد.

22 - اينكه از آميزش با ثروتمندان اجتناب كرده با مساكين آميزش كند و به يتيمان نيكى روا دارد.

پيامبر اكرم (صلى‏الله عليه و آله و سلم) فرمود: الهى مرا در زندگى مسكين كن و مسكين بميران و در زمره مساكين برانگيز.

و باز مى‏فرمايد: از همنشينى با مردگان بپرهيزيد.

عرض شد: مردگان چه كساى هستند؟

فرمود: اغنياء (353).

امام صادق (عليه السلام) مى‏فرمايد: هيچ بنده‏اى نيست كه با ترحم دست بر سر يتيمى بكشد مگر اينكه خداى تعالى به ازاى هر مويش در قيامت نورى به او مى‏دهد (354).

و روايت شده در مقابل هر مويى كه از زير دست مى‏گذرد خدا حسنه‏اى برايش مى‏نويسد.

رسول خدا (صلى‏الله عليه و آله و سلم) فرمود: هر كدام از شما مى‏خواهد كه قساوت قلب نداشته باشد به يتيمى نزديك شود با او مهربانى كند و دست بر سرش بكشد تا به اذن خدا قلبش نرم شود، زيرا يتيم را هم حقى است‏ (355).

23 - خيرخواهى براى هر مسلمان و شاد كردن او.

امام صادق (عليه السلام) مى‏فرمايد: بر مؤمن واجب است كه در حضور و غياب برادر مؤمنش كه خيرخواه او باشد (356).

امام باقر (عليه السلام) مى‏فرمايد: رسول خدا (صلى‏الله عليه و آله و سلم) فرموده: بايد شما همانطور كه براى خود خيرخواهى مى‏كنيد براى برادرانتان هم خيرخواهى كنيد (357).

امام صادق (عليه السلام) مى‏فرمايد: رسول خدا (صلى‏الله عليه و آله و سلم) فرمود: هر كسى شبى را به صبح برساند در حالى كه به فكر امور مسلمين نباشد مسلمان نيست‏ (358).

پيامبر اكرم (صلى‏الله عليه و آله و سلم) فرمود: مردم خانوداه خدايند، پس محبوبترين بندگان خدا كسى است كه به خانواده خدا سود رساند و آنها را شاد كند (359).

امام باقر (عليه السلام) فرمود كه رسول خدا (صلى‏الله عليه و آله و سلم) فرمود: هر كسى مؤمنى را شاد كند مرا شاد كرده و هر كس مرا شاد كند خدا را شاد كرده است‏ (360).

و همچنين مى‏فرمايد: تبسم مرد در صورت برادرش حسنه است دور كردن خاشاك از او حسنه است و هيچ عبادتى از شاد كردن مؤمن براى خدا محبوب‏تر نيست‏ (361).

امام صادق (عليه السلام) مى‏فرمايد: كسى كه مؤمنى را شاد مى‏كند گمان نكند فقط او را شاد كرده بلكه بخدا قسم ما را شاد كرده، بلكه به خدا قسم رسول خدا (صلى‏الله عليه و آله و سلم) را شاد كرده است‏ (362).

24 - اينكه از مريضها عيادت كند.

امام صادق (عليه السلام) فرمود: هر كس مريضى را عيادت كند خدا هفتاد هزار ملائكه را مأمور مى‏كند كه به خانه او آمده و تا قيامت در آنجا خدا را تسبيح و تقديس كنند و تكبير و تهليل گويند و نصف ثواب آنها را به عيادت كننده ببخشند (363).

و باز مى‏فرمايد: هر مؤمنى تا صبحگاهان مريضى را عيادت كند تا عصر هفتاد هزار فرشته به دنبال او حركت مى‏كنند، پس چون بنشيند رحمت او را فراگيرد و آنها برايش استغفار مى‏كنند، و اگر عصر از مريض عيادت كند تا صبح مانند اينها براى او خواهد بود (364).

و باز مى‏فرمايد: چون به عيادت برادر مريضتان مى‏رويد برايش دعا كنيد كه دعاى شما مثل دعاى فرشتگان است‏ (365).

همچنين مى‏فرمايد: هر كس در راه خدا مريضى را عيادت كند مريض هر دعاى برايش كند مستجاب خواهد شد (366).

و نيز مى‏فرمايد: عيادت كامل از مريض اين است كه دستت را بر ساعد دست او بگذارى و زود از نزد او برخيزى، زيرا عيادت افراد احمق تحملش از درد مشكل‏تر است‏ (367).

و در جاى ديگر مى‏فرمايد: مدت عيادت به قدر فواق يا دوشيدن يك شتر است‏ (368).

و مى‏فرمايد كه على (عليه السلام) فرمود: عيادت كننده‏اى بيش از همه پاداش مى‏گيرد كه به هنگام عيادت كمتر بنشيند مگر اينكه مريض نشستن او را دوست داشته باشد و از او بخواهد كه بنشيند.

و مى‏فرمايد: درد چشم عيادت ندارد و مريضى كمتر از سه روز عيادتش واجب نيست و چون واجب شد بايد يك روز در ميان باشد ولى اگر مرض بطول انجاميد مريض را با خانواده‏اش به حال خود بگذاريد.

25 - اينكه اموات مسلمين را تشييع كرده در حمل تابوت و عزادارى آنها شركت نمايد.

امام باقر (عليه السلام) فرمود هر كس با جنازه‏اى حركت كند تا بر او نماز بخوانند، براى او يك قيراط پاداش است و اگر تا هنگام دفن، او را همراهى كند براى او دو قيراط پاداش است و هر قيراط به اندازه كوه احد است.

و مى‏فرمايد: هر كس جنازه مسلمانى را تشييع كند در روز قيامت اجازه دارد چهار نفر را شفاعت كند و چيزى نمى‏گويد مگر اينكه فرشته‏اى مى‏گويد براى تو هم مثل آن هست.

امام صادق (عليه السلام) فرمود: هر كس يك جانب تابوت را بگيرد بيست و پنج گناه كبيره از او بخشيده مى‏شود و اگر چهار طرف او را بگيرد از گناه پاك مى‏شود.

و به اسحاق بن عمار فرمود: هنگامى كه اطراف تابوت ميت را حمل مى‏كنى همانطور كه از مادر متولد شده‏اى از گناهان پاك مى‏شوى.

امام باقر (عليه السلام) مى‏فرمايد: راه رفتن پشت سر جنازه از جلوى آن بهتر است ولى حركت از جلو هم اشكالى ندارد.

پيامبر اكرم (صلى‏الله عليه و آله و سلم) فرمود: هر كسى غمگينى را تسليت دهد در قيامت جامه‏اى به او مى‏پوشانند كه مايه زينتش باشد (369).

امام كاظم (عليه السلام) فرمود: قبل از دفن و بعد از آن بايد تسليت داده شود.

امام صادق (عليه السلام) فرمود: تسليت واجب بعد از دفن است.

و فرمود: براى تسليت همينكه صاحب عزا تو را ببيند كافى است.

و هنگامى كه حضرتش گروهى مصيبت ديده را تسليت مى‏داد، فرمود: خدا ضعف شما را جبران كند و عزايتان را نيكو گرداند و مرده شما را بيامرزد (370).

آنگاه بر مى‏گشت.

26 - اينكه به زيارت قبور مسلمين رود و براى گذشتگان عمل خير انجام دهد:

مرحوم صدوق (ره) روايت مى‏كند كه از حضرت امام صادق (عليه السلام) درباره زيارت قبور و ساختن مسجد در قبرستان سؤال شد.

حضرت فرمود: زيارت قبور اشكال ندارد ولى در قبرستان مسجد نسازيد.

حضرت فاطمه (عليها السلام) هر صبح شنبه بر سر قبر شهداى احد مى‏آمد و بر سر قبر حمزه مى‏رفت و براى او طلب رحمت و مغفرت مى‏كرد.

امام كاظم (عليه السلام) فرمود: هنگامى كه به قبرستان وارد مى‏شوى بر قبور پابگذار صاحب هر قبرى كه مؤمن باشد از آن احساس راحتى مى‏كند و صاحب هر قبرى كه منافق باشد از آن احساس درد مى‏كند.

محمد بن مسلم (رحمةالله) مى‏گويد: به امام صادق (عليه السلام) عرض كردم: آيا مردگان را زيارت كنيم؟

فرمود: بله.

گفتم آيا وقتى به زيارت آنها مى‏رويم مى‏دانند.

فرمود: آرى به خدا آنها از آمدن شما مطلع مى‏شوند و خوشحال مى‏گردند و به شما انس مى‏گيرند.

گفتم: به هنگام زيارت آنها چه بگوئيم.

فرمود: بگوئيد خداوندا قبورشان را فراخ گردان و ارواح آنها را به طرف خود بالا ببر و از آنها راضى باش و رحمت خود را چنان به سويشان سرازير كن كه تنهائيشان را جبران كند و وحشتشان را به انس مبدل گرداند كه تو بر همه چيز قادرى‏ (371).

امام رضا (عليه السلام) فرمود: هيچ بنده‏اى نيست كه قبر مؤمنى را زيارت كند و هفت بار انا انزلناه... را بخواند مگر اينكه خدا او و صاحب قبر را بيامرزد.

امام صادق (عليه السلام) فرمود: شش چيز است كه بعد از وفات مؤمن به او ملحق مى‏شود:

1 - فرزندى داشته باشد كه برايش استغفار كند.

2 - قرآنى بنويسد و به جاى بگذارد.

3 - درختى بنشاند.

4 - آبى به جريان درآورده باشد.

5 - چاهى حفر كرده باشد.

6 - روش نيكى ابداع كرده باشد كه مردم به آن عمل كنند.

و باز مى‏فرمايد: هر مسلمانى براى ميتى عملى هديه فرستد خدا ثواب دو برابرش را به خود او مى‏دهد و سود آن را به ميت مى‏رساند.

همچنين فرمود: اگر نماز، حج، صدقه، عمل خير يا دعا براى ميت به جا آورده شود به او مى‏رسد و پاداش آن براى ميت و انجام دهنده‏اش نوشته مى‏شود.