باب ششم: حقوق مسلمان و مؤمن
به طور كلى هر مسلمانى به حكم مسلمانيش در قبال جامعه اسلامى و آحاد مسلمين مسؤول است و حقوقى از آنها بر گردن اوست كه بايد در اداى آن كوشا باشد، اين حقوق عبارتند از:
1 - اينكه هر چه براى خود مىپسندى براى جميع آنها بپسندى و هر چه را براى خود نمىپسندى بر آنها روا ندارى.
امام صادق (عليه السلام) مىفرمايد: در حقيقت مؤمنين برادرانى از يك پدر و مادرند و چون يكى از آنان را كسالتى باشد ديگران براى او بيدار مىمانند
(281).
و باز مىفرمايد: مؤمن برادر مؤمن است مانند يك جسم واحد كه اگر جزئى از آن درد گيرد ناراحتى آن در بقيه اعضا احساس مىشود و ارواح آنان از يك روح واحد است
(282).
و باز مىفرمايد: بعضى از مؤمنين خادم بعضى ديگر هستند.
بعضى به بعضى ديگر فايده مىرسانند
(283).
و باز اوست كه به اصحابش مىفرمايد: از خدا بپرهيزيد (تقوى پيشه كنيد) و برادران نيكو باشيد، در راه خدا همديگر را دوست داشته باشيد، با هم پيوسته باشيد به هم رحم كنيد، با هم ديدار و ملاقات كنيد و خاطره ما را به يكديگر يادآورى كنيد
(284).
2 - اينكه هيچ مسلمانى را با كردار يا گفتار آزار ندهى.
پيامبر اكرم (صلىالله عليه و آله و سلم) فرمود: مسلمان كسى است كه مسلمانان از دست و زبانش در امان باشند
(285).
و نيز مىفرمايد: آيا مىدانيد كه مسلمان كيست؟
عرض كردند: خدا و رسولش مىداند.
فرمود: مسلمان كسى است كه مسلمانان از دست و زبانش در امان باشند.
عرض كردند: مؤمن كيست؟
فرمود: كسى كه مؤمنين او را بر جان و مال خود امين بدانند.
عرض كردند: مهاجر كيست؟
فرمود: كسى كه از بديها هجرت كرده از آنان دورى كند.
امام باقر (عليه السلام) فرمود: آيا شما را خبر بدهم كه مؤمن كيست؟
كسى است كه مؤمنين او را بر جان و مال خود امين بدانند
(286).
آيا به شما خبر بدهم كه مسلم كيست؟ كسى است كه مسلمين از دست و زبانش در امان باشند
(287).
و مهاجر كسى است كه از سيئات هجرت كند و آنچه را كه خدا حرام كرده ترك كند
(288).
بر مؤمن حرام است كه به مؤمنى ظلم كند يا او را خوار سازد يا غيبت او را كند يا او را از خود براند
(289).
3 - اينكه براى هر مسلمانى تواضع كند و در مقابل آنان تكبر نورزد، زيرا خدا هيچ خدعه گرمتكبرى را دوست ندارد.
پيامبر اكرم (صلىالله عليه و آله و سلم) فرمود: خدا به من وحى كرد كه تواضع كنيد تا كسى به كسى فخر نفروشد
(290).
و اگر كسى بر كسى فخرفروشى كرد تحمل كند.
خداى تعالى مىفرمايد:
خذ العفو و امر بالعرف و اعرض عن الجاهلين
(291).
امام صادق (عليه السلام) فرمود: در آسمان دو فرشته موكل بندگان هستند، هر كس بخاطر خدا تواضع كند بلندش مىكنند و هر كس تكبر كند بر زمينش مىزنند
(292).
و در حديث است كه على بن الحسين امام چهارم (عليه السلام) در حالى كه بر الاغش سوار بود به عدهاى جزامى رسيد كه مشغول نهار خوردن بودند، آنها حضرت را به نهار دعوت كردند، حضرت فرمود: اگر روزه نبودم دعوت شما را مىپذيرفتم و هنگامى كه به منزلش رسيد دستور داد غذايى تهيه كنند و بسيار به آن اهميت داده خوب فراهمش كنند سپس آنها را دعوت كرد و با هم غذا خوردند.
4 - اينكه گوش به سخن چينىهاى مردم ندهد و خود بين آنها سخن چينى نكند كه رسول اكرم (صلىالله عليه و آله و سلم) فرمود:
هيچ سخن چينى وارد بهشت نمىشود
(293).
از امام باقر (عليه السلام) روايت شده كه پيامبر اسلام (صلىالله عليه و آله و سلم) فرمود: اى گروه كسانى كه با زبان اسلام آوردهايد ولى به دل مسلمان نگشتهايد، در لغزشهاى مردم تجسس نكنيد، چه، هر كس در لغزشهاى مردم تجسس كند خدا لغزشهايش را دنبال مىكند و هر كس كه خدا لغزشهايش را دنبال كند رسوايش مىسازد
(294).
امام باقر (عليه السلام) مىفرمايد: نزديكترين حالات بنده به كفر اين است كه با كسى در دين دوستى كند سپس در فكر شمارش لغزشهاى او باشد تا روزى آنها را مايه ننگ و سرزنش او قرار دهد
(295).
و باز مىفرمايد: هر كس درباره مؤمنى چيزى نقل كند كه ننگى به او وارد كند و بنيان جوانمرديش را منهدم كند تا او را از چشم مردم بيندازد خدا او را تحت ولايت خود خارج مىكند و به ولايت شيطان داخل مىكند ولى شيطان هم او را نمىپذيرد
(296).
5 - اينكه با هيچ يك از آشنايان بيش از سه روز قطع رابطه نكند هر چه غضبش از او شديد باشد.
پيامبر اكرم (صلىالله عليه و آله و سلم) فرمود: براى مسلمان حلال نيست كه از سه شب بيشتر برادر مؤمنش را ترك كند، بطورى كه چون به هم برسند از هم اعراض كنند، در اين حالت بهترين آنها كسى است كه نخست سلام كند
(297)
.
و باز فرمود: هر كسى اشتباه مؤمنى را ناديده گرفته ببخشد، خداى تعالى در روز قيامت لغزشهايش را مىبخشد
(298).
و باز فرمود: هر گاه دو مسلمان با هم قهر كنند و سه روز در اين حال باقى بمانند و با هم صلح نكنند. از دين اسلام خارج شده و هيچ رشته ولايتى بين آن دو باقى نمىماند. و هر كدام از آن دو در حرف زدن با ديگرى سبقت گيرد، در روز قيامت براى ورود به بهشت نيز بر او سبقت مىگيرد
(299).
و از آن حضرت است كه فرمود: تا زمانى كه دو مسلمان همديگر را ترك مىكنند پيوسته شيطان شادمان هست و چون با هم مصالحه كنند، زانوهايش سست مىشود و بند بند بدنش از هم جدا مىشود و فرياد مىزند: اى واى كه هلاك نشد
(300).
6 - اينكه تا قدرت دارد نسبت به ديگران نيكى كند.
پيامبر اكرم (صلىالله عليه و آله و سلم) فرمود: نيكى كن به كسانى كه لايق نيكى هستند پس اگر آنها لايق نبودند خودت لايق نيكى كردن هستى
(301).
و در روايتى ديگر مىفرمايد: نهايت عقل بعد از ديندارى اين است كه به مردم محبت ورزى و به خوب و بد آنها نيكى كنى
(302).
امام باقر (عليه السلام) مىفرمايد: با كسانى كه آميزش مىكنى اگر برايت مقدور بود كه دست تو برتر باشد، همينكار را كن
(303).
7 - اينكه بر هيچكس بدون اجازهاش وارد نشوى، بلكه بايد سه مرتبه اجازه گرفت و اگر اجازه نداد برگردى.
اميرالمؤمنين (عليه السلام) مىفرمايد: نبى اكرم (صلىالله عليه و آله و سلم)
به هنگام ورود به خانه ديگران سه بار سلام مىكرد اگر به او اجازه مىدادند وارد مىشد وگرنه برمىگشت
(304).
8 - اينكه با همه مردم با خوش خلقى آميزش كند و با آنها خوش رفتارى نمايد.
زيرا اگر كسى بخواهد با شخص جاهلى عالمانه برخورد كند يا با يك آدم بيهوده به صورت يك شخص فهيم يا با شخص كودن آگاهانه و زيركانه برخورد كند، هم خودش اذيت مىشود و هم ديگران را اذيت مىكند.
امام صادق (عليه السلام) مىفرمايد: با مردم طبق اخلاق خودشان رابطه برقرار كنيد
(305).
9 - اينكه به پيران احترام و به كودكان رحم كنيد.
پيامبر اكرم (صلىالله عليه و آله و سلم) فرمود: كسى كه بزرگ ما را احترام و كوچك ما را رحم نكند از ما نيست
(306).
و همچنين مىفرمايد: براى بزرگداشت و اجلال كامل خدا بايد كسانى را كه در اسلام عمرى گذراندهاند احترام كرد
(307).
امام صادق (عليه السلام) از پيامبر خدا (صلىالله عليه و آله و سلم) نقل مىكند كه فرمود: هر كس فضيلت بزرگتر را كه به خاطر سنش حائز است مراعات كرده و او را احترام كند، خدا او را از هول و هراس قيامت ايمن مىكند
(308).
و در روايت ديگرى مىفرمايد: هر كس مسلمان پيرى را احترام كند خدا او را از هول و هراس روز قيامت ايمن مىكند
(309).
10 - اينكه با همه مردن خوشرو، مهربان و گشادهرو باشد.
پيامبر اكرم (صلىالله عليه و آله و سلم) فرمود: آيا مىدانيد آتش جهنم بر چه كسى حرام شده؟
عرض كردند: خدا و رسولش مىدانند.
فرمود: بر شخص نرم خوى متواضع كه وجودش براى ديگران سنگين نباشد و خود را از آنها دور نكند
(310).
و فرمود: خدا بنده گشادهروى را كه تحمل وجودش بر ديگران سخت نباشد دوست دارد
(311).
حضرت صادق (عليه السلام) مىفرمايد: هر كس خاشاكى را از صورت برادر مؤمنش بگيرد خدا براى او ده حسنه مىنويسد و هر كس به صورت برادرش تبسم كند، يك حسنه براى او محسوب مىشود
(312).
و مىفرمايد: هر كس به برادر مؤمنش خوشامد بگويد، خداى تعالى تا روز قيامت برايش خوشامد مىنويسد
(313).
وى مىفرمايد: رسول خدا (صلىالله عليه و آله و سلم) فرمود: هر كس با برادر مسلمانش كلمهاى از روى لطف گويد و غم از دل او بزدايد تا زمانى كه در اين كار باشد در سايه رحمت گسترده خداست
(314).
و باز مىفرمايد: اميرالمؤمنين على (عليه السلام) فرمود: مؤمن كسى است كه با ديگران انس بگيرد و ديگران با او انس بگيرند، هر كسى با ديگران انس نگيرد و ديگران با او انس نگيرند خيرى در او نيست
(315).
11 - اينكه به هر وعدهاى كه به مسلمانى داد حتماً وفا كند.
امام سجاد (عليه السلام) در توصيف منافق مىفرمايد: چون وعدهات دهد بجا نياورد
(316).
و امام صادق (عليه السلام) مىفرمايد: وعده مؤمن به برادرش به منزله نذرى است كه كفاره ندارد، پس كسى كه خلف وعده مىكند با خدا خلف وعده كرده و دشمنى او را برانگيخته
(317).
مگر قرآن نفرموده:
يا ياها الذين آمنوا لم تقولون ما لا تفعلون كبر مقتاً عند الله ان تقولوا ما لا تفعلون
(318).
و باز مىفرمايد: رسول اكرم (صلىالله عليه و آله و سلم) فرمود: هر كس ايمان به خدا و روز قيامت دارد به وعدهاش وفا مىكند
(319).
و باز مىفرمايد: حضرت اسماعيل (عليه السلام) از آن جهت صادق الوعد ناميده شد كه با مردى در محلى قرار گذاشت و در آنجا يك سال انتظار او را كشيد آنگاه خداى تعالى او را صادق الوعد ناميد، پس از يك سال آن مرد آمد، حضرت اسماعيل (عليه السلام) به او فرمود: در اين مدت منتظر تو بودهام.
12 - اينكه با مردم انصاف داشته باشد و چنان با آنها معامله كند كه دوست دارد آنها با او معامله كنند.
اميرالمؤمنين على (عليه السلام) مىفرمايد: هر كس با مردم انصاف داشته باشد خدا جز عزت بر او نيفزايد
(320).
امام صادق (عليه السلام) به مردى فرمود: آيا شديدترين و مؤكدترين تكليف خدا بر بندگان را به تو بگويم؟
عرض كرد: بله.
فرمود: انصاف با مردم و يارى كردن برادران مؤمن و ياد خدا در هر مكانى.
بدان كه من نمىگويم
سبحان الله و الحمدلله و لا اله الا الله و الله اكبر اگر چه اين هم ذكر و ياد خداست ولى ياد خدا در هر جايى كه تصميم بر اطاعت يا معصيتى مىگيرى
لازم است.
روايت شده كه عربى بيابانى در يكى از غزوات نزد پيامبر (صلىالله عليه و آله و سلم) آمد و ركاب مركبش را گرفته عرض كرد: يا رسولالله عملى به من بياموز كه بوسيله آن به بهشت روم.
حضرت فرمود: آنچه را كه دوست دارى مردم نسبت به تو انجام دهند نسبت به آنها انجام بده و آنچه را نمىخواهى با تو انجام دهند با آنها نكن.
سپس فرمود: از سر راه كنار برو.
13 - اينكه كسانى را كه سر و وضعشان بر بلند مرتبگى آنها دلالت مىكند، زياد احترام كند و هر كس را به اندازه قدر و منزلتش احترام نمايد.
در روايت است كه رسول اكرم (صلىالله عليه و آله و سلم) به يكى از خانههايش وارد شد آنگاه مردم به خدمتش آمدند تا اتاق كاملاً پر شد، پس از آن جرير ابن عبدالله بجلى وارد شد ولى جائى براى نشستن پيدا نكرد و به ناچار دم در نشست.
حضرت رسول (صلىالله عليه و آله و سلم) رداى خود را پيچيد و به طرف او پرتاب كرده فرمود: روى اين بنشين.
جرير آن را برداشت به سر و صورتش مىماليد و مىبوسيد و گريه مىكرد، سپس دوباره آن را پيچيد به طرف حضرت پرتاب كرد و عرض كرد من روى لباس شما نمىنشينم، خدا تو را احترام كند، همانطور كه مرا احترام كردى آنگاه نبى اكرم (صلىالله عليه و آله و سلم) به چپ و راست نگاه كرد فرمود:
چون بزرگ قومى به نزد شما مىآيد او را احترام كنيد
(321).
اميرالمؤمنين (عليه السلام) فرمود: هنگامى كه عدى بن حاتم بر حضرت رسول (صلىالله عليه و آله و سلم) وارد شد حضرت او را به خانه خود برد و در خانه جز يك زيرانداز حصيرى و يك بالش پوستى چيز ديگرى نبود حضرت همان را براى نشستن عدى پهن كرد.
14 - اينكه هرگاه قدرت داشت بين مسلمين اصلاح كند.
پيامبر اكرم (صلىالله عليه و آله و سلم) فرمود: بهترين صدقات اصلاح فيما بين مردم است
(322).
حضرت صادق (عليه السلام) فرمود: اگر بتوانم بين دو نفر را اصلاح كنم براى من محبوبتر از آن است كه دو دينار صدقه دهم
(323).
مفضل از امام صادق (عليه السلام) نقل مىكند كه حضرت به او فرمود:
هنگامى كه ديدى بين دو نفر از شيعيان ما منازعه افتاده از مال من براى رفع آن مصرف كن.
ابىحنيفه سائق الحاج مىگويد من و پدر زنم در مورد ميراثى مشاجره مىكرديم مفضل كه از آنجا مىگذشت ما را ديد، مدتى ايستاد سپس گفت: به خانه من بيائيد ما هم با او رفتيم، و او به وسيله چهارصد دينار كه به ما پرداخت بين ما را اصلاح كرد و بعد از اينكه هر دو نفر قول داديم نزاع را ترك كنيم، چنين گفت: بدانيد كه اين پول مال من نيست ولى حضرت صادق (عليه السلام) به من دستور داده است كه چون دو نفر از شيعيان در موردى نزاع دارند من به وسيله مال آن حضرت بين آنها را اصلاح كنم و اين، از پول آن حضرت است و در حديثى از امام صادق (عليه السلام) مىفرمايد: مصلح دروغگو نيست
(324).
15 - اينكه زشتيهاى همه مسلمين را بپوشاند.
رسول اكرم (صلىالله عليه و آله و سلم) فرمود: هر كس بر مسلمانى پرده پوشى كند خدا در دنيا و آخرت بر او پرده مىپوشاند
(325).
امام صادق (عليه السلام) مىفرمايد: هر كس كار زشت ديگرى را فاش كند مثل كسى است كه آن را انجام داده است و كسى كه مؤمنى را به خاطر كارى سرزنش كند نميرد تا آنكه مرتكب آن عمل مسلمان شود
(326).
امام صادق (عليه السلام) مىفرمايد: كه رسول اكرم (صلىالله عليه و آله و سلم) فرمود: هر كس درباره مؤمنى چيزى را بگويد كه فقط شنيده و با چشمان خود نديده از جمله كسانى است كه خداى تعالى درباره آنها مىفرمايد:
ان الذين يحبون ان تشيع الفاحشة فى الذين آمنوا لهم عذاب اليم
(327).
16 - اينكه از مواضع تهمت يعنى هر چيزى كه باعث مىشود به او تهمتى زده شود بپرهيزد تا قلوب مردم را از سوء ظن و زبانهاى آنها را از غيبت حفظ كند، چه اگر او سبب شود كه مردم گناه كنند در گناه آنان شريك است.
پيامبر اكرم (صلىالله عليه و آله و سلم) فرمود: نظرتان درباره كسى كه به پدر و مادر خود فحش مىدهد چيست؟
عرض كردند: يا رسولالله مگر كسى پدر و مادر خود را فحش مىدهد؟
فرمود: آرى پدر و مادر ديگران را فحش مىدهد و آنها را در مقابل پدر و مادر او را فحش مىدهند.
17 - اينكه براى كسانى كه نيازى دارند پيش كسانى كه براى او قدر و منزلتى قائلند وساطت كرده به اندازه قدرتش در رفع حوائج آنها بكوشد
(328).
در كافى مفضل بن عمر از امام صادق (عليه السلام) نقل مىكند كه فرمود: خداى تعالى مخلوقى دارد كه آنها را از بين آفريدگان خود براى رفع حوائج شيعيان برگزيده تا در مقابل آن بهشت را به آنان پاداش دهد، پس اگر مىتوانى از اين گروه باشى، باش.
و باز امام صادق (عليه السلام) مىفرمايد: برآوردن حاجت يك مؤمن بهتر از آزاد كردن هزار بنده و بهتر از تاختن هزار اسب در راه خدا است
(329).
و باز مىفرمايد: برآوردن حاجت يك مؤمن در نزد خدا بهتر و محبوبتر از بيست حج است كه در هر حجى صد هزار انفاق كند
(330).
ابان بن تغلب نقل مىكند كه از امام صادق (عليه السلام) شنيدم كه مىفرمايد:
كسى كه هفت بار بر كعبه طواف كند خدا براى او شش هزار حسنه مىنويسد و شش هزار گناه از او محو مىكند و مقام او را شش هزار درجه بالا مىبرد (و در روايت ديگرى اضافه بر اين فرمود: و شش هزار حاجت برايش برآورده مىكند).
ابان مىگويد: سپس فرمود: و بر آوردن حاجت مؤمن برتر است از طواف و طواف (و همينطور حضرت تا ده بار مىفرمود: و طواف و طواف).
و باز از امام صادق (عليه السلام) است كه فرمود: گاهى برادر مؤمن براى رفع حاجتى به نزد انسان مىآيد و او قدرت بر انجام ندارد ولى قلبش به آن مشغول مىشود.
خداى تعالى به همين خاطر او را وارد بهشت مىكند
(331).
و باز مىفرمايد: هر كس در كمك كردن و رفع حاجت برادر مسلمانش بخيل باشد مبتلى به كمك كردن كسى مىشود كه با كمك كردن او گناهكار مىشود و پاداشى نمىگيرد
(332).
و همچنين مىفرمايد: كه رسول اكرم (صلىالله عليه و آله و سلم) فرمود: هر كسى مؤمنى را يارى كند خدا هفتاد و سه اندوه و گرفتارى را از او مىگشايد يكى در دنيا، و هفتاد و دو گرفتارى را به هنگام اندوه عظمى (قيامت) كه مردم به فكر خود هستند از او مىگشايد
(333).
18 - اينكه قبل از هر سخنى با مسلمان به او سلام كند و به هنگام سلام با او دست دهد.
امام صادق (عليه السلام) فرمود: هر كس قبل از سلام سخنى گفت جوابش را نگوئيد
(334).
و همچنين مىفرمايد، قبل از كلام سلام كنيد و هر كس قبل از سلام سخن گفت جوابش را ندهيد
(335).
و فرمود: خداى عزوجل مىفرمايد: بخيل كسى است كه در سلام بخل بورزد
(336).
و باز مىفرمايد: هنگامى كه سلام مىكنيد با صداى بلند سلام كنيد كه نگوئيد سلام كردم جوابم را ندادند، چه بسا ممكن است او سلام تو را نشنيده باشد و چون جواب مىدهيد با صداى بلند جواب دهيد كه سلام كننده نگويد سلام كردم جوابم را نداد
(337).
و فرمود: كوچك به بزرگ و رهگذر به نشسته و گروه كم به گروه زياد سلام كند
(338).
و نيز فرمود: گروه كم به گروه زياد و سواره بر پياده و استر سوار به الاغ سوار و اسب سوار به استر سوار سلام كند
(339).
و فرمود: سواره بر پياده و رهگذر به نشسته و به هنگام برخورد جماعات جماعت كم به جمات زياد و به هنگام برخورد فرد با جماعت فرد به جماعت سلام كند
(340).
و باز مىفرمايد: به اهل كتاب سلام نكنيد ولى اگر سلام كردند فقط بگوئيد: و عليكم
(341).
ابو عبيده مىگويد: با امام باقر (عليه السلام) همسفر بودم، هنگان سوار شدن، من قبل از ايشان سوار مىشدم، چون سوار مىشد با من مصافحه مىكرد و چنان احوالپرسى مىنمود كه گويى قبلاً مرا نديده و هنگام پياده شدن، او قبل از من پياده مىشد، چون هر دو پياده مىشديم دوباره مصافحه مىكرد و چنان احوالپرسى مىكرد كه گوئى مرا قبلاً نديده است.
من عرض كردن يابن رسولالله شما كارى مىكنيد كه در اطراف ما كسى انجام نمىدهد و اگر هم يكبار هم انجام دهند به نظرشان زياد مىآيد.
فرمود: آيا نمىدانى اين مصافحه چه فايدهاى دارد؟ هنگامى كه دو مؤمن با هم برخورد مىكنند و با هم مصافحه مىنمايند، در آن حال گناهان چون برگ پائيزى از آندو ريخته مىشود و تا زمانى كه از هم جدا مىشوند خدا به آنها توجه دارد.
و فرمود: رسول خدا با هر كس مصافحه مىكرد قبل از طرف مقابل دستش را نمىكشيد.
و باز مىفرمايد: مصافحه كنيد، مصافحه كينه را از بين مىبرد
(342).
همچنين مىفرمايد: مصافحه با مؤمن از مصافحه با فرشتگان برتر است
(343).
و مىفرمايد: شما نورى داريد كه بوسيله آن در دنيا شناخته مىشويد تا جايى كه
چون يكى از شما به بردار مؤمنش برسد محل نور را در پيشانى او مىبوسد.
و باز مىفرمايد: سر و دست كسى جز رسول خدا يا كسى كه از بوسيدن او رسول خدا را قصد مىكنى نبوس.
و در روايت ديگرى مىفرمايد: بوسيدن دست جز از پيامبر يا وصى او صلاح نيست.
سزاوار است كه با بلند شدن براى مؤمن او را احترام كرد. چه، رواياتى وارد است كه بطور كلى تشويق به احترام مؤمن مىكند.
خداى تعالى مىفرمايد:
و من يعظم شعائرالله فانها من تقوى القلوب
(344).
و باز مىفرمايد:
و من يعظم حرمات الله فهو خيرله عند ربه
(345).
رسول اكرم (صلىالله عليه و آله و سلم) مىفرمود:
نسبت به هم بغض و حسد نورزيد، به همديگر پشت نكنيد و با هم قطع رابطه ننمائيد و اى بندگان خدا با هم برادر باشيد.
گاهى مىشود كه بلند نشدن براى هم منجر به بغض و اهانت به يكديگر و قطع رابطه با هم مىشود.
در روايت است كه حضرت نبى اكرم (صلىالله عليه و آله و سلم) پيش پاى حضرت فاطمه (عليها السلام) برمىخاست.
و هنگامى كه جعفر ابن ابيطالب (عليه السلام) از حبشه برگشت حضرت پيش پايش برخاست و به انصار فرمود: پيش پاى آقاى خود برخيزيد.
در كتاب محاسن، روايت شده كه از امام صادق (عليه السلام)
در مورد برخاستن و احترام كردن ديگران سؤال شد، حضرت فرمود: اين كار مكروه است مگر براى مردان دينى.
و از اوست كه رسول خدا (صلىالله عليه و آله و سلم) فرمود: از حق واردين اين است كه اهل خانه به هنگام ورود و خروج كمى با آنها حركت كنند.
در مقابل اين روايات كه همگى انسان را تشويق مىكنند كه در احترام مؤمنين به وسيله بلند شدن كوشا و خستگىناپذير باشد،
و روايتى رسيده كه ظاهر آن با اين روايات تنافى دارد و آن روايت اين است:
حضرت رسول اكرم (صلىالله عليه و آله و سلم) فرمود: هر كس دوست داشته باشد كه زنان و مردان در مقابل او بايستند جايگاهش در آتش است
(346).
آنچه از اين روايت فهميده مىشود اينكه منظور حضرت در اين سخن
كارهايى است كه ستمگران از قبيل الزام و اجبار مردم انجام مىدادند
و در حالى كه نشسته بودند تا آخر مجلس همه را برپا نگه مىداشتند،
ولى اين قيامى كه فقط در مدتى كوتاه انجام مىشود مشمول اين حكم نيست.
و اگر هم بگوئيم منظور حضرت ستمگران نيست منظور كسانى است كه براى برترى و تجبر بر مردم دوست دارند كه ديگران براى آنها بلند شوند.
و اما اينكه از نبىاكرم (صلىالله عليه و آله و سلم) روايت شده
كه اصلاً حضرت دوست نداشت كسى جلويش بلند شود و به همين خاطر هنگامى كه حضرت بلند مىشد كسى احترام نمىكرد
و بلند نمىشد چون مىدانستند ايشان را خوش نمىآيد، همه از تواضع حضرت و سبك باريش بر مؤمنين سرچشمه مىگرفت
و براى هر مؤمنى سزاوار است كه مانند حضرت احترام ديگران را نسبت به خودش دوست نداشته باشد.
19 - اينكه ابرو و جان و مال براد مسلمان را از ظلم ديگران حفظ كند
و تا مىتواند ناروا را از او دفع كرده و در مقابل اينگونه حملات او را يارى نمايد.
رسول اكرم (صلىالله عليه و آله و سلم) فرمود:
هر كس به برادرش منت گذارده و هرگاه در مجلسى مىشنود از او غيبت مىشود آن را رد كند، خداى تعالى هزار باب از شرور دنيا و آخرت را از او دفع مىكند و اگر در حالى كه قدرت دارد ساكت بماند هفتاد برابر گناه غيبت كننده بر او است.
20 - دعا كردن به كسى كه عطسه مىكند
(347).
از امام صادق (عليه السلام) است كه رسول اكرم (صلىالله عليه و آله و سلم) فرمود: چون كسى عطسه مىكند او را دعا كنيد حتى اگر در آنطرف جزيرهاى باشد، و در روايت ديگرى آمده: حتى اگر در آن طرف دريا باشد.
و باز مىفرمايد: هر كس عطسه كند و سپاس كند خدا را، و درود بر پيامبر و اهل بيتش فرستد درد چشم و دندان نمىگيرد.
سپس فرمود: اگر تو هم عطسه او را شنيدى همان كار را انجام بده اگرچه بين تو و او دريائى فاصله باشد.
و باز مىفرمايد: هر كسى عطسه كند و دستش را بر روى دماغش بگذارد و بگويد:
الحمدلله كثيراً كما هو اهله و صلى الله على محمد النبى و آله
(348).
پرندهاى كوچكتر از ملخ و بزرگتر از پشه از دماغ چپش خارج مىشود و به زير عرش خدا مىرود و تا روز قيامت براى او استغفار مىكند.
و همچنين مىفرمايد: رسول اكرم (صلىالله عليه و آله و سلم) فرمود: عطسه مريض دليل بر عافيت و راحتى بدن اوست.
و در روايتى است كه عطسه تا وقتى كه از سه تا بيشتر نباشد براى بدن نافع است و اگر از سه تا بيشتر شد درد و مرض است.
از امام صادق (عليه السلام) درباره آيه شريفه:
ان انكر الاصوات لصوت الحمير
(349)
سؤال شد، حضرت فرمود: منظور عطسه زشت است.
و نيز مىفرمايد كه رسول اكرم (صلىالله عليه و آله و سلم) فرمود: عطسه تصديق سخن است.
و در روايت ديگرى است كه چون كسى سخنى گويد و كسى عطسه كند آن عطسه شاهد حق است.
21 - اينكه با اشرار مدارا كرده از آنان تقيه كند
(350).
امام صادق (عليه السلام) درباره آيه شريفه:
اولئك يؤتون اجرهم مرتين بما صبرو
(351).
فرمود: منظور صبر بر تقيه است.
و درباره آيه شريفه:
و يدرأون بالحسنة السيئة
(352).
فرمود: حسنه تقيه است و سيئه پخش و انتشار خبر است.
و باز مىفرمايد: نه دهم (10/9) دين تقيه است و كسى كه تقيه نمىكند دين ندارد.
و باز مىفرمايد: تقيه جزء دين خدا است.
امام باقر (عليه السلام) مىفرمايد: تقيه دين من و دين پدران من است ايمان ندارد كسى كه تقيه نكند.
و مىفرمايد: به هنگام ضرورت بايد تقيه شود و هر كس خودش را بهتر مىداند چه وقت براى او ضرورت دارد.
و مىفرمايد: خدا براى بندگان حلال كرده كه در هر موردى كه چارهاى ندارند تقيه كنند.
و مىفرمايد: تقيه براى اين قرار داده شده كه خون حفظ شود بنابراين اگر مسأله ريختن خون ديگران در بين باشد تقيه مورد ندارد.
22 - اينكه از آميزش با ثروتمندان اجتناب كرده با مساكين آميزش كند و به يتيمان نيكى روا دارد.
پيامبر اكرم (صلىالله عليه و آله و سلم) فرمود: الهى مرا در زندگى مسكين كن و مسكين بميران و در زمره مساكين برانگيز.
و باز مىفرمايد: از همنشينى با مردگان بپرهيزيد.
عرض شد: مردگان چه كساى هستند؟
فرمود: اغنياء
(353).
امام صادق (عليه السلام) مىفرمايد: هيچ بندهاى نيست كه با ترحم دست بر سر يتيمى بكشد مگر اينكه خداى تعالى به ازاى هر مويش در قيامت نورى به او مىدهد
(354).
و روايت شده در مقابل هر مويى كه از زير دست مىگذرد خدا حسنهاى برايش مىنويسد.
رسول خدا (صلىالله عليه و آله و سلم) فرمود: هر كدام از شما مىخواهد كه قساوت قلب نداشته باشد به يتيمى نزديك شود با او مهربانى كند و دست بر سرش بكشد تا به اذن خدا قلبش نرم شود، زيرا يتيم را هم حقى است
(355).
23 - خيرخواهى براى هر مسلمان و شاد كردن او.
امام صادق (عليه السلام) مىفرمايد: بر مؤمن واجب است كه در حضور و غياب برادر مؤمنش كه خيرخواه او باشد
(356).
امام باقر (عليه السلام) مىفرمايد: رسول خدا (صلىالله عليه و آله و سلم) فرموده: بايد شما همانطور كه براى خود خيرخواهى مىكنيد براى برادرانتان هم خيرخواهى كنيد
(357).
امام صادق (عليه السلام) مىفرمايد: رسول خدا (صلىالله عليه و آله و سلم) فرمود:
هر كسى شبى را به صبح برساند در حالى كه به فكر امور مسلمين نباشد مسلمان نيست
(358).
پيامبر اكرم (صلىالله عليه و آله و سلم) فرمود: مردم خانوداه خدايند، پس محبوبترين بندگان خدا كسى است كه به خانواده خدا سود رساند و آنها را شاد كند
(359).
امام باقر (عليه السلام) فرمود كه رسول خدا (صلىالله عليه و آله و سلم) فرمود: هر كسى مؤمنى را شاد كند مرا شاد كرده و هر كس مرا شاد كند خدا را شاد كرده است
(360).
و همچنين مىفرمايد: تبسم مرد در صورت برادرش حسنه است دور كردن خاشاك از او حسنه است و هيچ عبادتى از شاد كردن مؤمن براى خدا محبوبتر نيست
(361).
امام صادق (عليه السلام) مىفرمايد: كسى كه مؤمنى را شاد مىكند گمان نكند فقط او را شاد كرده بلكه بخدا قسم ما را شاد كرده، بلكه به خدا قسم رسول خدا (صلىالله عليه و آله و سلم) را شاد كرده است
(362).
24 - اينكه از مريضها عيادت كند.
امام صادق (عليه السلام) فرمود: هر كس مريضى را عيادت كند خدا هفتاد هزار ملائكه را مأمور مىكند كه به خانه او آمده و تا قيامت در آنجا خدا را تسبيح و تقديس كنند و تكبير و تهليل گويند و نصف ثواب آنها را به عيادت كننده ببخشند
(363).
و باز مىفرمايد: هر مؤمنى تا صبحگاهان مريضى را عيادت كند تا عصر هفتاد هزار فرشته به دنبال او حركت مىكنند، پس چون بنشيند رحمت او را فراگيرد و آنها برايش استغفار مىكنند، و اگر عصر از مريض عيادت كند تا صبح مانند اينها براى او خواهد بود
(364).
و باز مىفرمايد: چون به عيادت برادر مريضتان مىرويد برايش دعا كنيد كه دعاى شما مثل دعاى فرشتگان است
(365).
همچنين مىفرمايد: هر كس در راه خدا مريضى را عيادت كند مريض هر دعاى برايش كند مستجاب خواهد شد
(366).
و نيز مىفرمايد: عيادت كامل از مريض اين است كه دستت را بر ساعد دست او بگذارى و زود از نزد او برخيزى، زيرا عيادت افراد احمق تحملش از درد مشكلتر است
(367).
و در جاى ديگر مىفرمايد: مدت عيادت به قدر فواق يا دوشيدن يك شتر است
(368).
و مىفرمايد كه على (عليه السلام) فرمود: عيادت كنندهاى بيش از همه پاداش مىگيرد كه به هنگام عيادت كمتر بنشيند مگر اينكه مريض نشستن او را دوست داشته باشد و از او بخواهد كه بنشيند.
و مىفرمايد: درد چشم عيادت ندارد و مريضى كمتر از سه روز عيادتش واجب نيست و چون واجب شد بايد يك روز در ميان باشد ولى اگر مرض بطول انجاميد مريض را با خانوادهاش به حال خود بگذاريد.
25 - اينكه اموات مسلمين را تشييع كرده در حمل تابوت و عزادارى آنها شركت نمايد.
امام باقر (عليه السلام) فرمود هر كس با جنازهاى حركت كند تا بر او نماز بخوانند، براى او يك قيراط پاداش است و اگر تا هنگام دفن،
او را همراهى كند براى او دو قيراط پاداش است و هر قيراط به اندازه كوه احد است.
و مىفرمايد: هر كس جنازه مسلمانى را تشييع كند در روز قيامت اجازه دارد چهار نفر را شفاعت كند و چيزى نمىگويد مگر اينكه فرشتهاى مىگويد براى تو هم مثل آن هست.
امام صادق (عليه السلام) فرمود: هر كس يك جانب تابوت را بگيرد بيست و پنج گناه كبيره از او بخشيده مىشود و اگر چهار طرف او را بگيرد از گناه پاك مىشود.
و به اسحاق بن عمار فرمود: هنگامى كه اطراف تابوت ميت را حمل مىكنى همانطور كه از مادر متولد شدهاى از گناهان پاك مىشوى.
امام باقر (عليه السلام) مىفرمايد: راه رفتن پشت سر جنازه از جلوى آن بهتر است ولى حركت از جلو هم اشكالى ندارد.
پيامبر اكرم (صلىالله عليه و آله و سلم) فرمود: هر كسى غمگينى را تسليت دهد در قيامت جامهاى به او مىپوشانند كه مايه زينتش باشد
(369).
امام كاظم (عليه السلام) فرمود: قبل از دفن و بعد از آن بايد تسليت داده شود.
امام صادق (عليه السلام) فرمود: تسليت واجب بعد از دفن است.
و فرمود: براى تسليت همينكه صاحب عزا تو را ببيند كافى است.
و هنگامى كه حضرتش گروهى مصيبت ديده را تسليت مىداد، فرمود: خدا ضعف شما را جبران كند و عزايتان را نيكو گرداند و مرده شما را بيامرزد
(370).
آنگاه بر مىگشت.
26 - اينكه به زيارت قبور مسلمين رود و براى گذشتگان عمل خير انجام دهد:
مرحوم صدوق (ره) روايت مىكند كه از حضرت امام صادق (عليه السلام) درباره زيارت قبور و ساختن مسجد در قبرستان سؤال شد.
حضرت فرمود: زيارت قبور اشكال ندارد ولى در قبرستان مسجد نسازيد.
حضرت فاطمه (عليها السلام) هر صبح شنبه بر سر قبر شهداى احد مىآمد و بر سر قبر حمزه مىرفت و براى او طلب رحمت و مغفرت مىكرد.
امام كاظم (عليه السلام) فرمود: هنگامى كه به قبرستان وارد مىشوى بر قبور پابگذار صاحب هر قبرى كه مؤمن باشد از آن احساس راحتى مىكند و صاحب هر قبرى كه منافق باشد از آن احساس درد مىكند.
محمد بن مسلم (رحمةالله) مىگويد: به امام صادق (عليه السلام) عرض كردم: آيا مردگان را زيارت كنيم؟
فرمود: بله.
گفتم آيا وقتى به زيارت آنها مىرويم مىدانند.
فرمود: آرى به خدا آنها از آمدن شما مطلع مىشوند و خوشحال مىگردند و به شما انس مىگيرند.
گفتم: به هنگام زيارت آنها چه بگوئيم.
فرمود: بگوئيد خداوندا قبورشان را فراخ گردان و ارواح آنها را به طرف خود بالا ببر و از آنها راضى باش و رحمت خود را چنان به سويشان سرازير كن كه تنهائيشان را جبران كند و وحشتشان را به انس مبدل گرداند كه تو بر همه چيز قادرى
(371).
امام رضا (عليه السلام) فرمود: هيچ بندهاى نيست كه قبر مؤمنى را زيارت كند و هفت بار انا انزلناه... را بخواند مگر اينكه خدا او و صاحب قبر را بيامرزد.
امام صادق (عليه السلام) فرمود: شش چيز است كه بعد از وفات مؤمن به او ملحق مىشود:
1 - فرزندى داشته باشد كه برايش استغفار كند.
2 - قرآنى بنويسد و به جاى بگذارد.
3 - درختى بنشاند.
4 - آبى به جريان درآورده باشد.
5 - چاهى حفر كرده باشد.
6 - روش نيكى ابداع كرده باشد كه مردم به آن عمل كنند.
و باز مىفرمايد: هر مسلمانى براى ميتى عملى هديه فرستد خدا ثواب دو برابرش را به خود او مىدهد و سود آن را به ميت مىرساند.
همچنين فرمود: اگر نماز، حج، صدقه، عمل خير يا دعا براى ميت به جا آورده شود به او مىرسد و پاداش آن براى ميت و انجام دهندهاش نوشته مىشود.