حضرت زهراء عليها السلام وامام مهدى عليه السلام

على مصلحى

- ۲ -


شباهتهاى حضرت زهرا (عليها السلام) وحضرت مهدى (عليه السلام)

بين اين دو بزرگوار شباهتهايى در اسمها وصفات وجود دارد؛ كه در ذيل به بيست وپنج مورد از آن اشاره مى شود.

حضرت زهرا بقيه النبوه وحضرت مهدى بقيه الانبياء وبقيه العترة

الف: حضرت زهرا باقيمانده وادامه ى نبوت است.

حضرت زهرا (عليها السلام) پس از خواندن خطبه ى فدكيه وبازگشت به خانه، سخنانى گفتند. حضرت على (عليه السلام) ايشان را، با اين لقب مورد خطاب قرار دادند: يا ابنه الصفوه وبقيه النبوه.(1)

ب: حضرت مهدى (عجل الله فرجه) باقيمانده وادامه همه انبياى الهي

حضرت حكيمه خاتون در ضمن نقل حديث شب تولد امام زمان (عليه السلام) مى گويد: او را خدمت امام عسكرى (عليه السلام) آوردم؛ پس...فرمود: (سخن بگو اى حجه الله وبقيه الا نبياء ونورالا صفياء وغوث الفقراء وخاتم الا وصياء ونور الا تقياء...؛ پس او (عجل الله فرجه) فرمود: اشهد ان لا اله الاالله و..)..(2)

پس مى بينيم كه امام عسكرى (عليه السلام) او را با لقب (بقيه الانبياء) باقيمانده انبياء خطاب كرد.

ج: حضرت مهدى (عجل الله فرجه) باقيمانده برگزيدگان وعترت پيامبر است.

در استغاثه به حضرت مهدى (عجل الله فرجه)، بعد از خواندن دو ركعت نماز مى گوييم: سلام الله الكامل التام الشامل العام... علي... سلاله النبوه وبقيه العتره والصفوه صاحب الزمان.(3)

پس درود خدا را بر كسى كه باقيمانده عترت وصفوت است، مى فرستيم.

د: حضرت مهدى (عجل الله فرجه) سلاله النبوه است.

ملاحظه كرديد كه در دعاى پيشين، بعد از استغاثه به حضرت مهدى (عجل الله فرجه)، درود خدا را بر كسى كه سلاله نبوت است، مى فرستيم.

ه-: حضرت مهدى (عجل الله فرجه) بقية الله است.

روايات زيادى داريم كه امام زمان (عليه السلام) بقية الله است. در ذيل به برخى از آنها اشاره مى كنيم:

1. عمران بن داهر مى گويد: مردى به امام صادق (عليه السلام) عرض كرد: لنسلّم على القائم بامره المؤمنين؟ قال: لا، ذلك اسم سماه الله امير المؤمنين، لا يسمّى به احد قبله ولا بعده الا كافر. قال: فكيف نسلّم عليه؟ قال: تقول السلام عليك يا بقيه الله. ثم قرا (عليه السلام) (بقية الله خير لكم ان كنتم مؤمنين). (4)،(5).

سؤال شد: آيا مى توانيم به حضرت قائم (عجل الله فرجه) به عنوان امير المؤمنين درود بفرستيم وبگوييم

(السلام عليك يا امير المؤمنين)

حضرت فرمود: خير، آن اسم خاص اميرمؤمنان على (عليه السلام) است؛ كه خداوند او را به اين نام ناميده است. هرگز كسى را جز او نتوان به اين نام ناميد. هر كس به اين نام ناميده شود؛ چه قبل از امير المؤمنين على (عليه السلام) باشد، چه بعدش، كافر است.

عرض نمود: پس چگونه بر او (عجل الله فرجه) سلام كنيم؟ فرمود: بگو (السلام عليك يا بقيه الله)، سلام بر تو اى باقيمانده خدا. سپس امام صادق (عليه السلام) آيه 86 سوره هود را تلاوت فرمود كه: (باقيمانده الهى بهتر است براى شما، اگر مؤمن باشيد).

2. احمد بن اسحاق، كه از شخصيتهاى معروف قم ووكيل امام عسكرى (عليه السلام) بوده، مى گويد: خدمت امام عسكرى (عليه السلام) رفتم؛ تا از جانشين او وامام بعد از او سؤال كنم. قبل از آنكه من سؤال كنم، امام (عليه السلام) فرمود:

اى احمد بن اسحاق! خداى تبارك وتعالى از روزى كه آدم را آفريد، تا روزى كه قيامت به پا شود، زمين را خالى از حجت نگذاشته ونمى گذارد؛ بلكه همواره حجت خدا در روى زمين خواهد بود؛ كه خداوند به وسيله او بلاها را از زمينيان دفع مى كند وبه بركت او باران مى فرستد وبه خاطر او بركات زمين را خارج مى نمايد.

گفتم: پس امام بعد از شما كيست؟ (امام بدون اينكه جوابى بدهد) با شتاب از جاى برخاسته وداخل اطاقى شدند؛ در هنگام بيرون آمدن كودكى را بر دوش خود آورد، كه صورتش چون ماه شب چهارده بود وتقريباً سه ساله بود؛ آنگاه خطاب به من فرمود: اگر منزلت تو در پيش حضرت احديت وحجتهاى پروردگار نبود، پسرم را به تو نشان نمى دادم.

عرضه داشتم: آيا علامتى هست كه من بيشتر مطمئن شوم ودلم آرامش پذيرد؟ پس ناگهان حجت خدا با زبان فصيح وآشكار فرمود: انا بقية الله فى ارضه والمنتقم من اعدائه ولاتطلب اثرا بعد عينٍ يا احمدبن اسحاق...(6)

(من تنها بازمانده خدا در زمين هستم؛ از دشمنان خدا انتقام مى گيرم. واى احمدبن اسحاق! پس از ديدن، ديگر نشانه نپرس).

3. از امام صادق (عليه السلام) نقل مى كنند، كه حضرت در ترسيم روز پر شكوه ظهور مى فرمايد: اول ما يَنطق به هذه الايه: (بقية الله خير لكم ان كنتم مؤمنين) ثم يقول: انا بقية الله وحجته وخليفته عليكم؛ فلاى سلّم عليه مسلمٌ، الا قال: السلام عليك يا بقية الله فى ارضه.(7)

امام زمان (عليه السلام) نخستين چيزى كه به زبان مى آورد، اين آيه شريفه است (باقيمانده الهى براى شما بهتر است، اگر مؤمن هستيد) سپس مى فرمايد: بقية الله من هستم؛ من حجت الهى وخليفه الهى بر شما هستم. پس هيچ مسلمانى در روى زمين بر او سلام نمى كند، مگر به اين عبارت كه: سلام بر شما اى بقية الله در زمين الهي.

4. امام هادى (عليه السلام) در ضمن بيان اوصاف امام مهدى (عجل الله فرجه) مى فرمايد:

هوالذى يجمع الكلم ويُتِمُّ النِعَم ويحِق اللّه به الحق ويزهِق الباطل وهو مَهديُّكم والمنتظَر ثم قرا (بقية الله خير لكم) وقال: هو والله بقيه الله.(8)

او كسى است كه وحدت كلمه ايجاد مى كند ونعمتها را كامل مى سازد. خداوند حق را به دست او تحقق مى بخشد وباطل را نابود مى سازد. او مهدى منتظر شماست. آنگاه اين آيه را تلاوت كرد: (بقية الله خير لكم) سپس فرمود: به خدا سوگند بقية الله (تنها بازمانده از حجتهاى الهى) اوست.

حضرت زهرا سيده النساء وحضرت مهدى سيد الخلق است

الف) حضرت زهرا سرور زنان است.

پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله وسلّم) در موارد متعددى به دختر گرامى خود اين لقب را داده اند؛

ابن عباس نقل مى كند كه پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود: وامّا ابنَتى فاطمة فانها سيده نساء العالمين من الاولين والاخرين.(9)

اما دخترم فاطمه، سرور زنان عالم از اولين وآخرين مى باشد.

ب) حضرت مهدى (عجل الله فرجه) سيدالخلق است.

اين لقب را حضرت رضا (عليه السلام) به فرزند گراميش حضرت مهدى (عليه السلام) داده اند.

عن الحسن بن شاذان الواسطى قال: كتبت الى ابى الحسن الرضا (عليه السلام): اشكو جفأ اهل واسط وحملهم على، وكانت عصابه من العثمانية تؤذيني؛ فوقع بخطه: ان الله تبارك وتعالى اخذ ميثاق اوليائنا على الصبر فى دوله الباطل؛ فاصبر لحكم ربّك. فلو قد قام سيدالخلق لقالوا: (يا ويلنا من بعثنا من مرقدنا هذا ما وعد الرحمن وصدق المرسلون). (10) و(11).

حسن بن شاذان مى گويد: نامه اى نوشتم خدمت امام رضا (عليه السلام) واز جفا ويورش واذيّت اهل واسط، كه جمعى از عثمانيان بودند، بر خود شكايت كردم. حضرت به خط مبارك جواب فرمودند: خداوند از دوستان ما پيمان گرفته كه در دولت باطل صبر كنند؛ تو هم صبر كن (نگران نباش). وقتى كه سيد الخلق قيام كند، دشمنان مى خوانند: (واى بر ما! چه كسى ما را از قبورمان مبعوث كرده؟ اين همان است كه خداوند وعده داده بود؛ وفرستادگان الهى راست مى گفتند).

مرحوم علامه مجلسى مى گويد: مراد از سيد الخلق، قائم (عليه السلام) است. پس دشمنان اهل بيت (عليهم السلام) در آن زمان رجعت مى كنند ومؤمنان از آنها انتقام مى گيرند. پس دشمنان مى گويند: (يا ويلنا..)..(12)

حضرت زهرا طاهره وحضرت مهدى طاهر است

الف) حضرت زهرا (عليها السلام) طاهره است.

اين مطلب هم از آيه تطهير استفاده مى شود وهم مى بينيم پيامبر آن حضرت را به اين لقب ناميدند.

اسماء بنت عميس مى گويد: قال النبى (صلى الله عليه وآله وسّلم): اما عَلِمت انّ ابنتى طاهرة مطهرة...(13)

پس پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمودند: آيا نمى دانى كه دخترم پاك وپاكيزه است؛

آيه تطهير هم دليل ديگرى بر پاك بودن حضرت از رجس وپليديها است. (انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت ويطهّرَكم تطهيرا).(14)

خداوند اراده كرده كه ناپاكى را از شما اهل بيت دور كند وشما را پاك قرار بدهد).

اين آيه به اجماع خاصه وعامه در شأن پنج تن آل عباست.(15)

ب: حضرت مهدى (عجل الله فرجه) طاهر است.

اين لقب را پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله وسلّم) به امام زمان (عليه السلام) داده اند؛ در ضمن حديثى كه فرمود: ان الله عز وجل رَكبَ فى صلبِ الحسن (اى العسكرى) (عليه السلام) نطفَة مباركة زكيه طيبه طاهرهً مطهره؛ يرضى بها كل مؤمن اخذ الله ميثاقه بالولاية ويكف ر بها كل جاحدٍ؛ فهو امامٌ تقى نقى هادٍ مهدي...(16)

خداوند در صلب امام حسن (عسكرى) (عليه السلام) نطفه اى مبارك، پاك وپاكيزه تعبيه نمود؛ كه هر مؤمنى كه خداوند از او پيمان ولايت گرفته، از او خشنود مى شود وهر منكرى به او كفر مى ورزد. او پيشواى پارسا، پاكيزه، هادى ومهدى است.

در روايت ديگرى امام صادق (عليه السلام) فرمودند: اذا كان ذلك فكونوا اجلاسَ بيوتكم حتى يظهر الطاهر بن المطهر ذوالغيبه...(17)

وقتى آخر الزمان شد وفتنه ها به وجود آمد، شما گليم خانه ى خود باشيد؛ تا خداوند امام پاكيزه وپسر پاكيزه را ظاهر كند.

ودر دعايى كه دستور داده اند در زمان غيبت بخوانيم، دارد...: وزد فى كرامتك له فانه الهادي... الطاهر التقى النقى الزكى الرضى المرضى الصابر المجتهد الشكور...(18)

عرض مى كنيم: خدايا! بر لطف وكرامتت نسبت به او بيفزا؛ كه اوست هادي... پاك، با تقوا پاكيزه، منزه، صاحب مقام رضا وخشنودى خدا، صبر كننده، سپاسگزار و...

حضرت زهرا مباركه وحضرت مهدى مبارك است

الف) حضرت زهرا (عليها السلام) مباركه است.

مبارك از بركت گرفته شده؛ به معناى رشد وزياده. مبارك يعنى آنچه كه از او خير زياد بيايد.(19)

به حضرت زهرا (عليها السلام) از اين جهت مبارك مى گويند كه او كوثر، (انا اعطيناك الكوثر) است؛ همان طور كه فخر رازى در تفسير خود گفته: مراد صديقه طاهره، فاطمة زهرا (عليها السلام) است.(20) وصاحب مجمع البيان مى گويد: كوثر، زيادى نسل وفرزند است؛ كه از فاطمة زهرا (عليها السلام) واولاد وى، نسل رسول اكرم (صلى الله عليه وآله وسلّم) آنچنان فراوان شد، كه نتوان شماره كرد.

مرحوم علامه طباطبايى مى فرمايد: مراد از كوثرى كه خداوند به پيامبر (صلى الله عليه وآله وسّلم) عطا فرمود، فقط كثرت ذريه پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلّم) مى باشد، يا مراد، خير كثير است، وكثرت ذريه، مراد مى باشد، در ضمن خير كثير؛ واگر غير از اين، معنا كنيم، محقق كردن ومحكم كردن كلا م به واسطه آيه (ان شانئك هو الابتر) خالى از فايده مى شود.(21) و(22).

ب) حضرت مهدى (عجل الله فرجه) مبارك است.

در ضمن لقبهايى كه پيامبر (صلى الله عليه وآله وسّلم) براى آن حضرت شمردند، همين لقب مبارك است.(23)

وقتى پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلّم) در بياناتى آخر الزمان را ترسيم مى كنند، مى فرمايد: ولا يزال ذلك البلاد على اهل ذلك الزمان، حتى اذا يئسوا وقنطوا واساؤوا الظّن اَلاّ يفرَّجَ عنهم؛ اذ بعث الله رجلا من اطايِب عترتى وابرارِ ذرّيّتى عَدلاً مباركاً زكيّا.(24)

اين گرفتارى با مردم آن زمان خواهد بود؛ تا هنگامى كه مأيوس ونا اميد شوند وتصور كنند كه ديگر خداوند از آنها رفع گرفتارى نخواهد فرمود؛ آنگاه خداوند مردى را از بهترين فرزندان وپاكترين عترت من بر مى انگيزد؛ كه سرا پا عدل وبركت وپاكى است.

حضرت زهرا زكيه وحضرت مهدى زكى است

(زكوه) به معناى نمو وزيادتي(25) يا به معناى پاكيزه از خباثت نفس، كينه، بخل، حسد وهرگونه پليدى وكثافت ظاهرى وباطنى است.(26)

الف) حضرت زهرا (سلام الله عليها) زكيه است.

در ذيل كلمه (مباركه) از آن سخن گفتيم.

ب) حضرت مهدى زكى است.

از جمله القابى كه پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله وسّلم) به حضرت مهدى (عليه السلام) داده اند، زكى است؛ كه روايات آن را در ذيل شباهتهاى 3 و4 ذكر نموديم.

همچنين اميرمؤمنان على (عليه السلام) در ضمن نامه اى به معاويه اين لقب را به حضرت مهدى (عليه السلام) داده اند... واِنّ رج لا مِن ولدِك، مَشومٌ ملعونٌ... ويَعرَب منهم رجلٌ من ولدى زكى نقى الذى يملا الارض قسطا وعدلاً.(27)

مردى از نسل تو كه شوم وملعون است... سپاهى به سوى مدينه مى فرستد... ومردى پاك وپاكيزه از نسل من، از ميان آنها مى گريزد وزمين را پر از عدل وداد مى نمايد.

حضرت زهرا طيبه وحضرت مهدى طيب است

الف) حضرت زهرا (سلام الله عليها) طيبه است.

مرحوم سيدبن طاووس بعد از نقل روايت فضيلت اهداى نماز به معصومين (عليهم ا لسّلام) مى فرمايد: بعد از نماز هديه به هر يك از معصومين اين دعا را بخواند...، دعايى كه بعد از خواندن نماز هديه به حضرت زهرا (عليها السلام) مى فرمايد، اين است كه بگويد: اللهم اِن هاتَينِ الركعتين هديه منى إلى الطاهرة المطهرة الطيبة الزكية فاطمة اللهم... واَثِبنى عليهما افضل املى ورجايى فيك وفى نبيك (صلوات اللّه عليه وآله) ووصى نبيك والطيبه الطاهره فاطمه...(28)

ب: حضرت مهدى (عجل الله فرجه) طيب است.

روايات آن در ذيل شباهتهاى سوم وچهارم آمده است.

حضرت زهرا مطهره وحضرت مهدى مطهر است

رواياتى كه دلالت بر اين مطلب مى كند در ذيل شباهت سوّم آمده است.

حضرت زهرا تقيه وحضرت مهدى تقى است

الف) حضرت زهرا (سلام الله عليها) تقيه است.

حضرت زهرا (عليها السلام) در اوج قله تقوا مى باشد. در زيارت حضرتش مى خوانيم:

السلام عليك ايتها التقيّه النقيّه(29) سلام بر تو اى ذات متقى پاك.

يا مى خوانيم: اللهم صل على محمد واهل بيته وصلّ على البتول الطاهرة الصديقة المعصومة التقية النقية الرضية المرضية الزكية الرشيدة المظلومة المقهورة.(30)

ب) حضرت مهدى (عجل الله فرجه) تقى است.

در ذيل شباهت سوّم، روايتى كه دلالت بر اين مطلب مى كند، ذكر شد.

حضرت زهرا نقيه وحضرت مهدى نقى است

رواياتى كه دلالت بر اين مطلب مى كند در ذيل شباهتهاى 3 و5 و8 ذكر شده.

حضرت زهرا محدثه وحضرت مهدى محدث است

الف) حضرت زهرا (سلام الله عليها) محدثه است.

بيش از ده روايت داريم كه دلا لت دارند ملائكه بر حضرت زهرا (عليها السلام) فرود آمده وبا ايشان سخن مى گفتند؛ از اين روى به او محدَّثه گفتند.

در اينجا به بعضى از آن روايات اشاره مى كنيم:

از امام صادق (عليه السلام) پيرامون مصحف فاطمة (عليها السلام) سؤال كردند. امام پس از سكوتى طولانى فرمود:

اِنك ملَتَبحَثونَ عمّا تريدون وعما لا تريدون. ان فاطمة مكثت بعد رسول الله (صلى الله عليه وآله وسّلم) خمسه وسبعين يوماً وكان دخلها حزن شديد على ابيها؛ وكان جبرئيل يأتيها فَيُحسِنُ عزاها على ابيها ويطيب نفسها ويخبرها عن ابيه ومكانه ويخبرها بما يكون بعدها، وكان على (عليه السلام) يكتب ذلك؛ فهذا مصحف فاطمه.(31)

شما از هر چيزى سؤال مى كنيد. زهرا (عليها السلام) بعد از پيامبر (صلى الله عليه وآله وسّلم) هفتاد وپنج روز بيشتر زنده نبود؛ وبه سبب فقدان پدر، بسيار محزون بود؛ از اين رو هميشه جبرئيل به نزد او مى آمد وعلا وه بر اينكه او را تسليت مى گفت وتسلاى او بود، او را از جايگاه او واخبار آينده آگاه مى كرد وحضرت على (عليه السلام) همآنها را مى نوشت. اين نوشته ها، مصحف فاطمة (عليها السلام) است.(32)

امام صادق (عليه السلام) همچنين فرمودند: انما سميت فاطمة محدثه لان الملائكه كانت تهبط من السماء فتناديها كما تنادى مريم بنت عمران؛ فتقول الملائكه يا فاطمه! ان الله اصطفاك وطهّرِك على نساء العالمين.(33)

همانا فاطمة را محدثه ناميدند، چون كه هميشه ملا ئكه از آسمان بر او هبوط مى كردند؛ پس همان گونه كه حضرت مريم (عليها السلام) را مورد ندا قرار دادند، او را هم مورد خطاب قرار دادند وگفتند: اى فاطمه! خداوند تو را بر تمام زنان عالم برگزيد وتورا پاكيزه قرار داد.

ب: حضرت مهدى (عجل الله فرجه) محدث است.

در اين زمينه دو دسته روايات داريم. يك دسته از آنها به طور عموم دلالت مى كند كه كل ائمه (عليهم السلام) محدث هستند ودسته ديگر رواياتى است كه دلالت مى كند حضرت مهدى (عجّل اللّه تعالى فرجه الشّريف) محدث است.

پاورقى:‌


(1) فاطمة، بهجه قلب المصطفى، ص 365 به نقل از بحار الأنوار، ج 8، ص 109 الى 112.
(2) نجم الثاقب، ص 29 و42.
(3) بحار الأنوار، ج 102، ص 246. مفاتيح الجنان، (استغاثه به حضرت حجه) (عليه السّلام).
(4) هود، 86.
(5) روزگار رهايى، ج 1، ص 110 به نقل از بحار الأنوار، ج 52، ص 373 وح 165، به نقل از منتخب الاثر، ص 517.
(6) روزگار رهايى، ج 1، ص 160 به نقل از نه منبع.
(7) روزگار رهايى، ج 1، ص 485 به نقل از دوازده منبع - نجم الثاقب، ص 40.
(8) روزگار رهايى، ج، ص663 به نقل از الزام الناصب، ص 57.
(9) فاطمه، من المهد الى اللحد، ص 116، به نقل از بحار الأنوار.
(10) يس، 52.
(11) فروع كافى، ط دار الاضواء، ج 8، ص، ح 346.
(12) مراه العقول، ط دارالكتب، ج 26، ص 217.
(13) فاطمه، من المهد الى اللحد، ص 121 به نقل از ذخائر العقبى (طبري) وبه نقل از نزهه المجالس (صفوري)، ص 227.
(14) احزاب، 37.
(15) ر.ك: به فاطمه، من المهد الى اللحد وفاطمه بهجه قلب المصطفى (صلى الله عليه وآله وسلّم) تحت عنوا ن طاهره.
(16) روزگار رهايى، ج 1، ص 76 به نقل از بحار الأنوار، ج 52، ص 310 وبه نقل از اعلام الورى، ص 381 وچند منبع ديگر.
(17) روزگار رهايى، ج 2، ص 706 به نقل از بحار الأنوار، ج 52، ص وبشاره الاسلام، ص 23.
(18) كمال الدين، چاپ جامعه مدرسين، ج 2، ص513 ومفاتيح، دعا در غيبت امام زمان (عليه السّلام).
(19) لسان العرب، ماده برك.
(20) تفسير كبير، ج 32، ص124.
(21) الميزان، ج 20، ذيل سوره كوثر.
(22) براى توضيح بيشتر، به كتب تفسيرى، وكتاب فاطمه، من المهد الى اللحد، وفاطمه، بهجه قلب المصطفى (صلى الله عليه وآله وسلّم) رجوع شود.
(23) در شباهت سوم، گذشت.
(24) روزگار رهايى، ج 2، ص950، به نقل از الملاح والفتن، ص 108.
(25) فاطمه (عليها السلام)، من المهد الى اللحد، ص 105.
(26) جنه العاصمه، ص 57.
(27) روزگار رهايى، ج 2، ص1088، به نقل از غيبت طوسى، ص 269 ومنابع ديگر.
(28) جمال الاسبوع، ط آفاق، ص 30.
(29) مفاتيح الجنان، زيارت حضرت زهرا (عليها السلام)، واقبال سيدبن طاووس، عمل روز بيستم جمادى الاخره.
(30) همان.
(31) فاطمه، من المهد الى اللحد، ص 113، به نقل از بحار الأنوار، ج 43، ص 79 و80 و195.
(32) به تعبير استاد، اين روايت از روايات صحيحى است كه حضرت امام (ره) به آن استناد مى كردند واين هبوط جبرئيل را بر حضرت زهرا (عليها السلام) از بزرگترين فضايل مى شمارد ر.ك: به كتاب چشمه در بستر، چاپ حضور، پاييز 1375، ص 286.
(33) فاطمه، من المهد الى اللحد، ص 111، به نقل از علل الشرايع.