چهل نکته پزشکی پيرامون نماز

دكتر مجيد ملك محمدي

- ۲ -


نکته نهم: تاثير نماز بر عفونت هاي تنفسي

به علت پراكنده بودن عوامل عفوني متعدد در محيط اطراف و هواي تنفسي انسان ، و با توجه به اين كه استنشاق ميكروب از طريق بيني روش عمده انتقال اين عفونتهاست ، بيماريهاي عفوني تنفس ، بوفور بوقوع مي پيوندد. اين مشكلات بويژه در فصل سرما كه تجمع افراد در محيطهاي بسته افزايش مي يابد و ويروس ها و باكتري ها امكان رشد و بيماريزايي زيادتري پيدا مي كنند بيشتر مي شود و به همين علت است كه در فصل سرما شايعترين علت مراجعه اطفال و بزرگسالان به مطب و كلينيك هاي عمومي ، بيماري common cold ( سرماخوردگي ) و عوارض متعدد ناشي از آن است و همانطور كه اشاره شد ، عمده اين درگيري ها ، ناشي از انتقال عامل بيماريزا از طريق بيني است .

اما از جمله مواردي كه در حين وضو ، مورد توصيه موكد قرار گرفته است . سه مرتبه ، چشيدن و استنشاق آب سرد و پاك است و حتي شستن قسمتي از درون بيني حين وضو ، توسط برخي از علماي شيعه واجب اعلام شده است ( رجوع شود به مساله 241 از رساله توضيح المسايل حضرت آيت .. العظمي اراكي (ره) .

با توجه به آن كه اولين سد دفاعي بدن در مقابل عفونتهاي تنفسي موهاي ريزي هستند كه در مخاط بيني تعبيه شده اند ، عوامل عفوني متعددي از جمله بسياري از ويروس ها و باكتري ها و حتي عامل بيماري سل در اين موها متوقف مي شوند و جلوي حركت آنها به قسمتهاي ديگر دستگاه تنفس گرفته مي شود .

بر اين اساس چنانچه مسلمين در مقدمات نماز و حين وضو دستور اسلامي استنشاق آب سرد (13) را اجرا نمايند ، همه روزه چند نوبت ميكروبهاي مجرايي تنفس را زدوده و مجراي تنفسي خود را تميز و پاكيزه مي نمايند و بدين ترتيب از بروز بيماريهاي متعدد تنفسي در امان خواهند بود .

نكته دهم: تاثير نماز بر بيماريهاي دهان و دندان (14)

پيامبر اكرم (ص ) :

دو ركعت نماز با مسواك بهتر از هفتاد ركعت بدون آنست .

طي شماره هاي گذشته از نه نكته پزشكي پيرامون نماز سخن گفته ايم و به اميد و ياري پروردگار در شماره هاي آينده سبك و سياق سابق را ادامه خواهيم داد .

اما نكته اي كه در همين شماره قابل توضيح است ، توجه دادن به اين حقيقت متعالي است كه روح حقيقي نماز و فلسفه شكوهمند آن چيزي جز عبوديت محض در مقابل آفرينشگر يگانه هستي و ابراز خشوع بنده ناتوان در پيشگاه قادر متعال نيست و هر آنچه كه انديشمندان و قلم به دستان ، پيرامون فوايد گوناگون نماز در عرصه هاي مختلف بگويند و بنويسند تنها به منزله حاشيه اي بر اين متن گهر بار خواهد بود . و اما نكته امروز :

دهان انسان را برخي قلب دوم بدن ناميده اند و توجه به اين نكته كه چنانچه محيط دهان فردي تميز باشد ، آن فرد از ابتلا به بسياري از بيماريها در امان است ، اين نامگذاري را بسيار مناسب جلوه مي دهد .

بعنوان مثال عفونتهاي دهان و دندان بويژه در كودكان ، نقش مهمي در ايجاد بيماريهاي روماتيسمي دارد و نقش دندانها در حفظ و زيبايي و قدرت جويدن و صحبت كردن به خوبي مشخص است و حتي نبودن دندانهاي سالم و زيبا براي بانوان و دوشيزگان ( بخصوص ) اثرات رواني زيادي باقي مي گذارد . چرا كه در كتابهاي علمي دندانپزشكي مي خوانيم : نيمي از زيبايي بشر منوط به صورت او و از اين مقدار 3/2 آن مربوط به دهان و دندانها است .

رعايت بهداشت دهان و دندان و پيشگيري از بيماريهاي مختلف آن ، از جمله پوسيدگي دندانها و بيماريهاي پريودنتال ( بيماريهاي لثه و بافتهاي پشتيبان ) و .. به بهترين شكل بوسيله مسواك زدن ، انجام مي پذيرد.

اما دين مبين اسلام ، از قرنها پيش با توصيه هاي مؤكد ، مسلمانان را به طرف اين نكته درخشان بهداشتي هدايت نموده است تا جايي كه پيامبر اكرم (ص) مي فرمودند : “ اگر بر امتم سخت نمي شد مسواك زدن را واجب مي كردم “ و حتي در حديثي ديگر نحوه مسواك زدن را از بالا به پايين و از پايين به بالا نموده اند كه مطابق با جديدترين توصيه هاي علمي درباره روش مسواك زدن است .

علاوه بر آن در كتب گوناگون فقهي و عبادي اسلام ، دستورات مؤكد مبني بر مسواك زدن هنگام ساختن وضو و نماز آمده است و با توجه به اين كه نمازگزار روزانه حداقل 3 بار وضو مي گيرد ، چنانچه قبل از هر وضو اقدام به مسواك زدن بكند ، از حد اكثر پاكيزگي لازم براي پيشگيري از تمامي بيماريهاي دهان و دندان برخوردار مي شود .

نكته يازدهم: تاثير نماز بر بيماريهاي پوست

در شماره هاي گذشته پس از بحث كوتاه پيرامون برخي فوايد پزشكي اوقات نماز به مقدمات نماز و طهارت نمازگزار توجه كرديم و برخي فايده هاي طبي مترتب بر آن را به اختصار اشاره نموديم . از جمله پيرامون اهميت نظافت دست و صورت كه بر اثر نماز به انسان هديه مي گردد سخن گفتيم . اما در ادامه وضو ، فرمان الهي بر مسح سر و پا قرار گرفته است . (15)

هر چند مي توان در بعد نمادين و از ديدگاه زيبايي شناسي ، مسح سر و پا در پايان وضو را سمبلي جسم ، از سر تا پا و از فرق تا قدم به حساب آورد و به عنوان عاملي در ياد آوري پيوسته مسلمانان مبني بر نظافت تمام بدن تلقي كرد ، اما در باره بيماريها نيز مي توان به نكاتي چند توجه نمود .

پاها و سر انسان بر خلاف دست و صورت ، از اعضايي هستند كه در بخش قابل توجهي از شبانه روز پوشانيده هستند ، تا حدي كه حتي خود نيز معمولا توجه كمي به آنها دارند . (16)

اما امروزه دانش بشر ، گروهي از بيماريها را مي شناسد كه شروع تظاهرات اين بيماريها از پوست سر و پاها است . بعنوان مثال برخي بيماريهاي قارچي پوست از حد فاصل ميان شصت و ديگر انگشتان پا آغاز مي گردد كه اتفاقا درست محل اين ناحيه مسح واجب دارد و به همين ترتيب مسح سر نيز مي تواند توجه انسان را به آلودگي يا ضايعه عفوني در مو و پوست سر توجه دهد و در نتيجه انسان را براي رفع آن به اقدام وادارد .

در ضمن وجوب مسح سر و پا فرصتي است براي برداشته شدن پوشش پا و سر و در معرض هوا و اكسيژن قرار گرفتن اين اعضاء كه علاوه بر شادابي پوست ، به نوبه خود مانع رشد ارگانيزم هاي بي هوازي در منافذ پوست خواهد شد .

البته لازم به توجه است كه بسياري از بيماريهاي پوست ( بويژه عفونتها ) بوسيله غسل هاي متعدد اعم از واجب و مستحب كه شخص نمازگزار در طول زندگي خود به جا مي آورد ، قابل پيشگيري هستند كه براي پرهيز از اطالة كلام تنها به همين اشاره بسنده مي كنيم .

نكته دوازدهم: تاثير نماز بر بيماريهاي اپيدميك ( همه گير )

آنتوني بارنت (17) مي نويسد : عادت به استحمام كه در عصر جديد در مغرب زمين متداول شده است شايد در پيشگيري از بيماريها همان اندازه موثر بوده است كه مراقبت از منابع آب اثر داشته است . در سال 1842 وقتي كه از يك كارگز معدن در “ لانكاشاير‌” مي پرسند ، كارگران زغال كش هر چند وقت يكبار بدن خود را مي شويند ؟ او جواب مي دهد : آنها هيچوقت بدن خود را نمي شويند !؟! من هم هيچوقت بدن خود را نمي شويم ، پيراهن من چرك بدنم را پاك مي كند …!؟

و از آن گوياتر ، ياداشتهاي روزانه درياسالار “ ساموئل پپيز ” است كه با شادي درباره پيدا كردن بيست شپش در يك شب ، در موهاي سر خود نوشته است . “ روزهاي روز بود كه اين اندازه نداشتم ، بنابراين امشب با رضاي خاطر فراوان به رختخواب رفتم !؟!

گفته هاي اين نويسنده آمريكايي نشانگر اين موضوع است كه غرب به ظاهر متمدن ، تا گذشته نه چندان دور ، به اهميت استحمام و دوري از كثافات در پيشگيري از بيماريها ناآگاه بوده است و شاهد اين مدعا نيز بروز اپيدمي هاي بزرگ بيماريهايي مانند “ تيفوس ” است كه در قرن اخير به علت عدم رعايت نظافت شخصي به مرگ و ميرهاي وحشتناك و نابودي انسانهاي بسياري منتهي شده است .در حاليكه تاريخ مسلمانان بندرت شاهد اپيدمي هاي اينچنين مرگبار حتي در قرنهاي دور بوده است . اما “ حدث اكبر ” در مباني فقهي شيعه به مواردي مانند جنابت و حيض و … اطلاق مي شود كه مانعي براي اقامه نماز صحيح به حساب مي آيند و “ غسل ” بعنوان برطرف كننده حدث اكبر از واجبات نماز در اين قبيل موارد به حساب مي آيد .

علاوه بر غسل هاي واجب در مكتب شيعه موارد متعددي از غسل هاي مستحب مي توان سراغ گرفت (18) كه در مجموع مثلا “ در طول يك هفته ، غسل هاي متوالي ( اعم از واجب يا مستحب ) توسط يك مسلمان معتقد نمازگزار بوقوع مي پيوندد .

به اين ترتيب روشن است كه سر نهادن به فرمان غسل ، كه عمدتا “ براي اقامه صحيح نماز صورت مي پذيرد ، در بعد نظافت شخصي از اپيدمي شدن برخي بيماريها “ مانند گال و تيفوس ” و در بعد نظافت عمومي ( يعني اطاعت همه اعضاي جامعه اسلامي از آن ) از اپيدمي شدن برخي بيماريهاي ديگر مانند “ طاعون ” جلوگيري مي كند .

نكته سيزدهم: تاثير نماز بر بيماريهاي اضطرابي

الا بذكر الله تطمئن القلوب

( قرآن مجيد )

اضطراب بيماري شايع قرن اتم و كهكشان است ، پيشرفت سريع و پيچيده تمدن و در عين حال بي توجهي به ارزش هاي مذهبي و خانوادگي هر روز بيش از پيش براي افراد و اجتماع اضطراب هاي جديد بوجود مي آورد . (19)

از نظر روانپزشكان ، اضطراب با يك احساس منتشر و مبهم دلواپسي كه اغلب ناخوشايند و بدون دليل است مشخص مي شود كه معمولا با يك يا چند مشكل جسمي همراه مي گردد . از جمله شخص ممكن است علامتهاي جسمي چون احساس طپش قلب ، تنگي نفس و درد قفسه سينه ، خالي شدن سردل ، تعريق ، سردرد ، تكرر ادرار ، اسهال ، گزگز دست و پاها ، لرزش و را نيز به همراه داشته باشد . اضطراب ، گاهي به شكل طبيعي در اشخاص سالم بروز مي كند و گاهي به صورت بيمارگونه و دائمي در مي آيد كه نياز به درمان و مراقبت پزشكي دارد . با اينكه دلايل علمي مختلفي از ديدگاههاي مختلف بعنوان دلايل بروز اضطراب و تشديد آن ارائه شده است اما همچنان دور شدن از ايمان مذهبي بعنوان يك عامل عميق در بروز اضطراب نقش غير قابل انكاري دارد (20) و به اين ترتيب نقش پيشگيري كننده و حتي درمانگر مذهب در مورد اضطراب قابل بررسي است .

آرامش حاكم بر روح و روان و در نتيجه آن جسم اشخاص مذهبي ، در مقايسه با آشفتگي رواني و جسمي و اضطراب لامذهب ها از دير باز مورد توجه پزشكان بوده است .

به اين ترتيب در بعد پيشگيري از اضطراب و براي آرامش دائمي جسم و روان نماز نقش خارق العاده اي را ايفا مي كند . از طرفي در بعد درمان بيماران مبتلا به اضطراب ، امروز علاوه بر درمانهاي دارويي ، از روش هاي چون آموزش انبساط آرامش عضلاني و همچنين تلقين بوسيله هيپنوتيزم نيز استفاده مي شود (21) كه ما در مورد انبساط عضلاني ناشي از نماز در نكته چهارم از اين مجموعه مقالات ، سخن گفته ايم و درباره تلقين هاي سازنده ناشي از نماز نيز در آينده سخن خواهيم گفت .

تنها در مورد اضطراب ، بد نيست به اين نكته اشاره كنيم كه شخص نمازگزار با ايمان به قدرت لا يتناهي پروردگاري كه در مقابلش كرنش مي كند ، خود را در مقابل هر عاملي كه قصد به خطر انداختن و ترساندن ( و در نتيجه مضطرب ساختن ) او را داشته باشد ايمن مي يابد و ضمن تكرار باور اعتقادي خود طي نمازهايي پنجگانه يوميه اين ايمني همه جانبه را ، به روان خود تلقين مي كند و سرانجام آرامش عميق را در وجود خود ملكه مي سازد .

در راستاي اين موضوع تحقيقات علمي در برخي كشورهاي مسلمان نشان مي دهد كه بيماران مضطربي كه در كنار درمانهاي رايج ضد اضطراب ، به خواندن نماز و قرآن و حتي احاديث نبوي تحريك شده اند (22) از درجه درمان به مراتب بالاتري نسبت به سايرين برخوردار بوده اند .

نكته چهاردهم: تاثير نماز بر افزايش طول عمر

در سالهاي نخستين كه اين حقير نگارنده سطور ، تحصيل طب را در تهران آغاز كرده بودم ، در برخورد با استاد بزرگ پاتولوژي ايران ، جناب آقاي دكتر كمال الدين آرمين (23) همواره اين سؤال در ذهنم نقش مي بست كه چه نيروي عظيم و خارق العاده اي وجود دارد كه سبب مي شود اين مرد در اوج كهولت مقتدرانه بركرسي تحقيق و پژوهش و تدريس همچنان تكيه بزند و در آستانه هشتمين دهه عمر خود اينچنين شاداب و دل زنده باقي بماند !

تا اين كه روزي سر كلاس درس استاد اين راز بر ما دانشجويان آشكار شد . بدين سان كه ، استاد هنگامي كه مشغول تدريس اسلايدهاي پيچيده و متنوع علمي مربوط به تشخيص هاي پاتولوژي بود ، ناگهان به اسلايدي رسيد كه به كلي با همه چيزهايي كه در دانشكده پزشكي ديده بوديم فرق داشت !؟!

بر روي آن اسلايد تنها يك بيت از حافظ شيراز نگاشته شده بود كه :

تكيه بر تقوي و دانش در طريقت كافريست
راهرو گر صد هنر دارد توكل بايدش

آن گاه استاد مدتي درباره توكل سخن گفت و به ما آموخت كه والاترين و بالاترين قدرت پزشك براي تشخيص و درمان بيماريها تنها توكل به باريتعالي است و ديگر هيچ .

ايمان متعالي و توكل بدون قيد و شرط را يكبار ديگر من در ملاقات با پير تاريخ ايران و پدر تاريخ كرمان ، استاد باستاني پاريزي ديدم . مرد جاودانه اي كه هنوز حتي در دوران كهولت ، استوار و با عظمتي شگرف و ستودني و بي آلايشي و بي ريايي بي نهايت خود ، . زندگيش را وقف ايران عزيز نموده است . مشاهده بزرگاني چون آرمين ، باستاني پاريزي و .. و توجه به اين نكته ظريف كه بسياري از مراجع تقليد بزرگ و مشايخ صوفيه كه ايمان و ذكر خدا در جزء جزء زندگيشان جاريست ، عمرهاي طولاني و پر بركت مي كنند. آش كار كننده اين مطلب است كه ميان ذكر خدا و فزوني طول عمر رابطه تنگاتنگي وجود دارد .

توجيه علمي اين موضوع نيز با توجه به فوايد پزشكي مختلف نماز ، كه ما در اين مجموعه مقالات تنها به فرازهاي كوچكي از آن اشاره كرده ايم ، روشن مي شود . در اين مورد حتي برخي از نويسندگان علت علمي طولاني شدن بي سابقه عمر حضرت صاحب الزمان (عج ) را براي قرنها ، تسلط همه جانبه و كامل ايشان بر مسايل جسمي و رواني بشر ، به حساب مي آورند .

و حضرت قائم (عج ) همان بزرگ مردي است كه والاترين حد نماز را به جاي مي آورد ، نمازي كه پيوسته سزاوار ستايش و سلام ابدي است :

السلام عليك حين تقوم ، السلام عليك حين تقعد ، السلام عليك حين تقراء ، السلام عليك حين تصلي ، السلام عليك حين تقنت ، السلام عليك حين تركع و تسجد ، السلام عليك حين تحلل و تكبر السلام عليك حين تحمدو تستغفر ، السلام عليك حين تصبح و تمسي ، السلام عليك في الليل اذا يغشي و النهار اذا تجلي (24)

نكته پانزدهم: تاثير نماز بر بيماريهاي مقاربتي

ان الصلوه تنهي عن الفحشاء و المنكر

( سوره عنكبوت آيه 45 )

با اين كه همواره نام “ زيگموند فرويد ” بعنوان پزشكي نابغه و انديشمندي بي نظير كه با كاوش در عميق ترين ابعاد روان انساني ، باني بزرگترين انقلاب در علم روانپزشكي شد ، بر پيشاني دانش بشري درخشش مي كند ، اما برخي خطاهاي او و همچنين تعبيرهاي نادرستي كه متاخرين او از نظرياتش به عمل آوردند ، منجر به فجايعي جبران ناپذير در عرصه جوامع گوناگون شد .

فرويد مي گفت : عقده هاي جنسي بشر مسبب ركود و عقب ماندگي انسانها در زمينه هاي مختلف علمي ، اقتصادي ، صنعتي ، فرهنگي و .. است و غربيان با قبول نظريه او از حدود 5 دهه پيش ، و آزاد گذاشتن بي قيد و شرط روابط گسترده جنسي بناگاه به رشدي باور نكردني و جهشي سرسام آور ، در زمينه هاي گوناگون دست يافتند !؟! (25)

اما در عوض ، آزادي بي حد و حصر جنسي ارمغانهاي مرگبار گوناگون نيز براي آنها به همراه داشت كه از آن جمله بيماريهاي مختلف مقاربتي از جمله سوزاك و سيفليس و .. كه در طب امروز با عنوان بيماريهاي ( S.T.D) Veneral شناخته مي شوند و بخش عمده اي از مراقبت هاي پزشكي را به خود اختصاص مي دهند .

از طرفي بيماري مهلك و مرموز Aids ( ايدز ) را نيز مي توان بنوعي جزو اين گروه بيماريها به حساب آورد. در بروز همه اين بيماريها ، روابط متعدد و نامشروع جنسي با شريك هاي جنسي گوناگون نقش اصلي را ايفا مي كنند . اما اسلام و شكل حقيقي آن يعني تشيع با اين كه با رهبانيت و تجرد به شدت مخالفت مي كند ( بر خلاف مسيحيت كاتوليكي و متعصب ) و نسبت به ارضاي غريزه جنسي در حد نياز و در چارچوب مشروع نظر بسيار مساعدي دارد تا جائيكه قانون درخشان “ ازدواج موقت ” را براي بهره وري از اين نعمت بزرگ الهي وضع مي نمايد ـ اما آنجا كه كار اين غريزه به فساد كشيده شود و به صورت فحشا(26) بروز نمايد ،اسلام برخورد و مقابله قاطع با موارد فتنه را پيشنهاد مي نمايد و مجازاتهاي سخت براي افراد خاطي در نظر مي گيرد. از طرفي بسياري از قوانين اسلامي از جمله “ نماز ” به گونه اي خود بخود و شايد ناخوداگاه ( آن طور كه خداي بزرگ در سوره عنكبوت فرموده است ) انسانهاي مومن را از نزديك شدن به فحشاء بر حذر مي دارد كه مثلا “ ضمن مقايسه اجمالي آمار بيماريهاي مقاربتي در غرب با جوامع مسلمان ، مي توان به اين نكته مهم دست يافت . توجيه علمي اين قضيه نيز با توجه به تغيير و تحولاتي كه بر اثر نمازهاي پنجگانه در ناقلهاي عصبي محرك جنسي بوقوع مي پيوندد و منجر به مهار شهوت در موارد نامشروع مي شود ، قابل بررسي است كه ما در بحث تعادل ناقل هاي عصبي بدان توجه خاص خواهيم داشت . هر چند كه در اين مورد تلقين نيز به عنوان يك توجيه علمي خوب ، مطرح است .

به قول حضرت آيت ا.. خزعلي : “ پسر و دختر جوان كه انگيزه شهوت دارد وقتي كه به نماز شروع كرد و پنج نوبت “ الحمدا.. رب العالمين ” گفت ، يعني تمام سپاس و ثناي من مال آن كسي است كه مالك بدن و جسم عواطف و احساس ، سلسله اعصاب و قلب و گردش خون من و تمام امكانات و ارزشهاي من است ، يك انگيزه قويي در او پيدا مي شود . انگيزه اي كه توان مقابله او را در مقابل انگيزه جنسي فزوني مي بخشد ” (27)

و به اين ترتيب نماز حقيقي ، خود به خود و فعالانه ريشه فساد جنسي و فحشاء را مي خشكاند و متعاقب آن آمار بيماريهاي مقاربتي را به شدت كاهش مي دهد .

نكته شانزدهم: تاثير نماز بر اعتياد

امام صادق (ع) :

اي انسان ، تو طبيب خويشتن هستي

هم دردها براي تو بيان شده است

و هم به دواي آن دردها راهنمايي شده اي (28)

اعتياد بلاي سياه و خانمان سوز بشري در عصر بيگانگي از خود است . دامنه ابتلاء به اعتياد از وابستگي به مشروبات مرگبار الكلي در كشورهاي غربي ( الكليسم ) گرفته تا اعتياد به مواد افيوني كه بدبختانه هنوز گريبانگير جامعه مسلمانان است گسترده است .

گويي ، انسان امروزي براي گم كردن خود و فرار از اضطرابها و افسردگيهاي خويش راهي جز وابستگي به صدها نوع ماده ، روانگردان پيدا نكرده است . حال آن كه اگر به مجموع تعداد معتادان به الكل و مواد مخدر در سراسر جهان ، شمار كساني كه به لهو و لعب هاي ديگر از جمله قمار و انحرافات جنسي و .. اعتياد دارند را اضافه كنيم ، به آمار تكان دهنده و وحشتناكي خواهيم رسيد كه خبر از افول دردناك ستاره انسانيت مي دهد .

با اين كه فجايع ناشي از اعتياد از جنبه هايي مختلف فرهنگي ، اجتماعي ، سياسي ، اقتصادي و .. قابل بررسي است . اما تنها در بعد پزشكي قضيه مي توان به اين نكته اشاره كرد كه هر سال بخش عظيمي از توان پزشكي و روانپزشكي كشورها ، مصروف درمان عوارض جسمي و رواني متعدد معتادان و تاثيرات شومي كه خواه ناخواه بر اعضاي خانواده شخص معتاد وارد ميشود ، مي گردد .

هر چند علتهاي مختلفي در ابتلاي به اعتياد مطرح شده است ، اما بيشتر تخدير روان و تجربه تغيير حالات رواني ناشي از سرخوشي و نشئه است كه سبب گرايش به اعتياد مي شود و به اين ترتيب ، شخص معتاد از خود مي گريزد و دچار خود فراموشي مي شود و اين درست برعكس جريان مقتدر خودشناسي و معرفت النفس موجود در تعاليم نماز است . نمازگزاران با تكرار دايم آيات هفتگانه سوره حمد ( سبع المثاني ) كه چون حلقه هاي به هم متصل ، هر كدام راهگشاي بعدي مي باشد پيوسته سرنوشت خود را مرور مي كنند و در مسير خودشناسي و خود باوري گام بر مي دارند و با اعتقاد به إياك نعبد و إياك نستعين

از هيچ چيز جز خدا براي التيام دردهاي خويش ياري نمي جويند .

و اين گونه است كه نماز حقيقي تيشه بر ريشه اعتياد مي زند . به قول انديشمند شهيد و استاد بزرگ مطهري (ره ) :

راز اين كه اكثر جاني هاي دنيا معتاد به يك سلسله سرگرميهاي خيلي شديد از قبيل مصرف ترياك و هروئين و مشروبات الكلي و قمار هستند ، اين است كه مي خواهند از خودشان فرار كنند. مثل اين كه درونشان پر از مار و پر از عقرب است و دايم او را مي گزند و اين اعتياد ها مانند مرفيني است كه به انساني كه از شدت درد مي نالد تزريق مي كنند ، تا درد را احساس نكند ، اين بدبختي بزرگي است كه انسان نتواند خودش را آنچنان بسازد تا بتواند با خودش خلوت كند .

بر عكس بيشتر اهل صلاح و تقوي و اخلاق ( نمازگزاران ) و آنهايي كه نداي وجدانشان را هميشه مي شنوند ، معتاد به اينها نيستند و از هر چه كه آنها را از خودشان منصرف مي كند فرارمي كنند ، دلشان مي خواهد ، خودشان باشند و در خودشان فكر كنند . چون عالم درونشان از عالم بيرونشان واقع سالم تر است (29)

نكته هفدهم: تاثير نماز بر وسواس هاي فكري

امام صادق (ع) :

شيطان ، به وسيله وسواس نمي تواند بر ضرر بنده خدا كاري بكند

مگر آن كه بنده از ياد خدا اعراض كرده باشد .(30)

وسواس ( Obsession) از قديمي ترين اختلالات شناخته شده رواني است كه بين مردم از شيوع نسبتا بالائي ( حدود دو درصد جامعه ) برخوردار است (31) وسواس را امروزه در دو عنوان كلي وسواس فكري ( مانند احتياط يا تنفر مربوط به ترشحات و مواد دفعي بدن ، ترس از وقوع اتفاقات وحشتناك مثل آتش سوزي و مرگ و .. ) و وسواس عملي

( مانند شست و شوي دست ، استحمام ، آرايش مفرط ، امتحان درها و قفلها ، مرتب و منظم كردن ، احتكار و جمع آوري و .. ) طبقه بندي مي كنند .(32)

موضوع سخن امروز ما وسواس فكري است كه مي تواند مشكلات متعدد و مسايل آزار دهندة بسياري را براي شخص مبتلا و اطرافيانش به همراه داشته باشد . در اين حالت شخص مبتلا ممكن است تصاويري ذهني به شكل صحنه هاي وحشتناك و ناراحت كننده بسياري داشته باشد كه هر چه بيمار سعي در مقاومت در مقابل آنها دارد ، نمي تواند از آنها خلاص شود اين وسوسه فكري از موضوعات بسيار كلي مانند سؤال ذهني درباره اينكه : چه كسي خدا را آفريده ؟ هدف از زندگي چيست ؟ و .. گرفته تا افكار گناه آلوده جنسي و ترسهاي مرضي و .. متفاوت است و تقريبا همه اين افكار بيمار را در وضعيت وحشتناكي قرار مي دهند .

اما درست برخلاف آنچه كه در مورد شخصيتهايي مثل جان باني يان ( خطيب و مؤلف انگليسي در قرن هفدهم ) كه به شدت از افكار وسواسي در ارتباط با خدا و مذهب رنج مي برد . به نظر مي رسد ، مذهب و شكوهمندترين جلوه آن يعني نماز مي توانند در زدودن وسواس فكري نقش بسيار مهمي بازي كنند .

گواه اين موضوع نيز يادآوري اين مساله است كه در منابع اسلامي وسواس پديده شناخته شده ايست و به آن به عنوان وسوسه اي از سوي شيطان اشاره مي شود . به عنوان مثال در كتاب اصول كافي ( باب عقل و جهل ) آمده است : در نزد امام صادق (ع) شخصي را به عقل و درايت نام بردند و گفتند او وسواس دارد ، حضرت فرمود : چگونه عاقل است كه شيطان را اطاعت مي كند ؟

در اين مورد حتي منابع اسلامي از قول معصومين (ع) روشهاي متعددي را براي پيشگيري و درمان وسواس پيشنهاد كرده اند ، كه از آن جمله بهره از ادعيه و اذكار خاصي از جمله ( لا اله الا ا ) و ( لا حول و لا قوه الا باا ) مي باشد كه در حقيقت ما حصل همه آن روشها را مي توان در ذكر خدا خلاصه كرد .

در منابع علمي جديد ، براي متوقف كردن افكار وسواسي ، علاوه بر درمانهاي دارويي و حتي قبل از آن درمانها ، از روشهاي خاصي استفاده مي شود كه مهمترين آنها روش توقيف فكر نام داد و بدين ترتيب است كه از بيمار خواسته مي شود كه به طور عمد افكار وسواسي خود را آزاد بگذارد و در اين بين ناگهان درمانگر با صداي بلند و بيزار كننده ، فرياد مي زند : ايست !؟! به نظر مي رسد اين عمل جريان فكر وسواسي را متوقف مي كند .(33)

با اين وصف برخي از اذكار و توجهات حين نماز نه تنها به اين قبيل روشها قابل مقايسه است ، بلكه بسيار موثرتر به نظر مي رسد .

استفاده زبان و ذهن از ذكر غير المغضوب عليهم و الضالين كه جدائي راه مؤمن را از ابليس و شيطان نشان مي دهد دست كم ده بار ، طي نمازهاي يوميه و فيض بردن از سوره مباركه ناس بعد از حمد ، بخصوص توجه آيات شريفه من شر وسواس الخناس الذي يوسوس في الصدور الناس به عنوان عواملي قدرتمند در توقف افكار وسواسي مطرحند .

همان طور كه اشاره شد ائمه معصوم (ع) كه پزشكان حقيقي بشرند ، براي دوري از وسواس ذكر خدا را پيشنهاد كرده اند و اين فرمان الهي است كه براي ذكر من نماز را به پا داريد ( اقم الصلوه لذكري ).

نكته هجدهم: تاثير نماز بر وسواس هاي عملي

در شماره گذشته از تاثير نماز بر وسواس فكري سخن گفتيم و اينكه به نكته اي پيرامون وسواس عملي مي پردازيم كه نمونه هاي آشناي زيادي از آن را مي توان در جامعه اطراف پيدا كرد . از جمله اين نمونه ها مي توان به افرادي اشاره كرد كه گرايش به انجام مكرر فعاليتهايي معين مثل شستشو و نظافت دارند و حتي پس از بارها شستشو و آب كشيدن همچنان نسبت به پاك شدن شي مورد نظافت شك دارند !

يا كساني كه هيچوقت از موثر بودن استحمام يا صحت غسلهايشان مطمئن نيستند ، و يا خانمهايي كه به شكل مبالغه آميز آرايش مي كنند يا لباسي را بارها مي پوشند و در مي آورند . اما سرانجام باز هم نسبت به زيبا شدن خود شك دارند ! يا افرادي كه ميل نامعقول و اجباري نسبت به شمارش يا جمع آوري اشياء يا مرتب و منظم بودن افراطي و غير متتظره دارند يا كساني كه در مورد اين كه آيا فلان كار را انجام داده اند ( مثلا كليد برق را خاموش كرده اند ؟ يا شير آب و گاز را بسته اند ؟ ) دائما دو دل هستند و..

با اين كه نقل سرگذشت هاي بامزه اين قبيل افراد نمونه هاي برجسته اي از ادبيات طنز دنيا را به خود اختصاص مي دهد و يا حتي عده اي از شخصيتهاي علمي جهان را مبتلا به اين بيماري دانسته اند اما روشن است كه زندگي اين قبيل افراد براي خود و اطرافيانشان گاهي تا چه حد غير قابل تحمل و ناراحت كننده مي شود. بدين ترتيب لزوم توجه خاص به منظور رفع اين عارضه و مقابله با آن از مباحث ويژه روانشناسي و روانپزشكي امروز به شمار مي آيد .

بخصوص كه وسواس ( فكري و عملي ) در ارتباط نزديك با بيماريهاي ديگر رواني نيز مي باشد . بعنوان مثال : معلوم شده است كه يك پنجم از موارد حالتهاي وسواسي نشانه هاي افسردگي و يك هشتم نشانه هاي اضطرابي دارند . (34)

عليرغم اين كه اسلام ، آيين نظم و ترتيب و مسلك پاكيزگي و طهارت است ، اما آنجا كه كار به افراط و مبالغه مي كشد و پديده اي از عدل دور مي گردد ، اسلام (بخصوص تشيع) آن پديده را مذموم تلقي مي نم ايد و براي نزديك نمودن آن به تعادل راه حل عملي پيشنهاد مي كند . از جمله اين افراط ها وسواس است . (35) كه گفتيم به عنوان وسوسه اي از سوي شيطان در تعاليم اسلامي نام برده مي شود و بخش قابل توجهي از تعاليم اسلامي و بخصوص نمود برجسته آن يعني نماز به زدودن و سواس از زندگي انسانها اختصاص دارد.

چنانچه مروري بر آداب طهارت در رساله هاي فقهي علماء شيعه داشته باشيم ، متوجه مي شويم ، كه بسياري از دستورات توجه به شك هاي وسواس آميز در مورد طهارت جسم يا لباس را باطل اعلم كرده اند ، مثلا اگر شخصي شك كند كه وضويش باطل شده يا نشده است ، بايد بنا را بر باطل نشدن آن بگذارد ، يا آن كه اگر شك كند لباسش نجس يا پاك است بنا را بر پاك بودن لباس مي گذارد .

اين دستورات در آداب نماز نيز به همين گونه است ، بعنوان مثال از جمله شكياتي كه هرگز نبايد بدان اعتنا نمود ، شك كثير الشك ( كسي كه زياد شك مي كند ) است . يا اين كه در بسياري از ساير شكيات نماز ( مثلا شك بين 3 و 4 ركعت ) بايد براي پرهيز از وسواس بنا را به يك طرف شك گذاشت و بدان عمل نمود .

بدين ترتيب آموزشهاي نماز ، بسي قدرتمندتر از روشهاي معمول در علم غرب ( مثل روش حساسيت زدايي تدريجي ) در زدودن وسواس مطرحند ، چرا كه انسان نمازگزاري كه در شبانه روز بارها به تعاليم ضد وسواس توأم با نماز گردن مي نهد ، در زندگي روزمره خود ، قطعا دور از وسواس خواهد زيست .

نكته نوزدهم: تاثير نماز بر شيوع خودكشي

( واستعينوا بالصبر و الصلوه .. )

سوره مباركه بقره / آيات شريف 445 و 153

قدمت “ خودكشي ” به اندازه قدمت خود انسان است . در سراسر تاريخ مكتوب بشر ، به اقدام انسان براي از ميان بردن خود اشاره شده است . (36) كه از آن جمله مي توان به داستان خودكشي “آژاكس ” در ايلياد هومر اشاره كرد .

تقريبا هيچ جامعه اي را نمي توان يافت كه اقدام به خودكشي در آن بوقوع نپيوندد. توجه كنيد كه “ اقدام به خودكشي ” با “ خودكشي موفق ” تا حدودي متفاوت است ، بعنوان مثال ثابت شده است كه خودكشي هاي جدي و مصمم كه معمولا از روشهاي جدي و خشونت آميز ( مثل پرت كردن خود از ساختمانهاي مرتفع ، پريدن زير قاطر ، حلق آويز كردن ، بريدن رگ يا استفاده از گلوله و ..) صورت مي گيرد ، عمدتا در مردها و در سنين بالا و با موفقيت بوقوع مي پييوندد.

در عوض “ اقدام به خودكشي ” به شيوه تهديد آميز يا نمايشي و با استفاده از روشهاي كم خطر تر مثل مصرف دارو ، بيشتر در خانمها و در سنين جواني شايع است و كمتر به موفقيت مي انجامد . هر چند كه در موارد تهديد و اقدام نمايشي به خودكشي نيز بايد مساله را كاملا جدي گرفت . چرا كه 70 تا 80 درصد كساني كه خودكشي موفق مي كنند ، قبلا نيت خود را با كسي در ميان گذاشته اند كه البته مورد توجه قرار نگرفته است .(37)

در هر صورت آن چه كه براي ما مهم است ، دلايل اقدام به خودكشي يا خودكشي موفق است كه عمدتا به سه گروه تقسيم مي شوند :

1. زمينه هايي رواني

2. زمينه هاي اجتماعي .

3. بحرانهاي شخصي و اتفاقاتي كه ايجاد فشار رواني مي كنند (38) .

درباره زمينه رواني ، يك بررسي آماري در آمريكا پيرامون خودكشي نشان داده است كه : 72 درصد خودكشي هاي موفق به علت بيماري افسردگي ، 13 درصد به علت مي بارگي ( الكليسم ) ، 8 درصد به علت ساير بيماريهاي رواني و 7 درصد بدون هيچ زمينه قبلي يا بيماري رواني خاص بوقوع پيوسته اند . بررسيهاي مشابه وجود اختلالات شخصيت توأم با اعتياد به الكل و يا مواد مخدر را در اقدام كنندگان به خودكشي و كساني كه موفق به خودكشي مي شوند نشان مي دهد .

اما از جمله زمنيه هاي اجتماعي موثر در خودكشي ، به انزواي اجتماعي ( ناشي از پيري ، بازنشستگي ، تغيير منزل و گسستن پيوند از خانواده و .. ) اشاره شده است .. بعنوان مثال آسيب پذيرترين گروه مردان پيري شناخته شده اند كه بر اثر بازنشستگي از كار و تقليل روابط اجتماعي و كم شدن يا از دست دادن درآمد در آنها باعث ايجاد احساس از دست دادن موقعيت در جامعه وفقدان هدف در زندگي فردي شده است كه ممكن است منجر به احساس بي ارزشي و افسردگي گردد و در نهايت به خودكشي منجر شود.

در ميان بحرانهاي شخصي ( سومين گروه ) نيز فشارهاي رواني ناشي از داغديدگي ، فشار مالي و قانوني و وجود بيماري در خانواده حائز اهميت بيشتري شناخته شده اند .(39)

با مرور كلي و گذرايي كه بر عوامل ايجاد خودكشي انجام داديم ، نقش “ نماز ” در تخفييف يا از بين بردن كامل هر يك از عوامل قابل بررسي است . درباره تاثير ايمان و “ نماز ” بر زمينه هاي رواني ، مي توانيم به تاثير عمده نماز در زدودن افسردگي و ايجاد اميد و انگيزه زندگي در افراد اشاره نمود و اين غير از عوامل دروني و ناقل هاي عصبي شيميايي ضد افسردگي است كه توسط نماز فعال مي شود و ما در نكته دوم از اين مجموعه مقالات بدان اشاره نموده ايم .

بعلاوه واضح است كه نمازگزار واقعي را با “ مي و افيون ” ( كه عوامل محرك ديگري در تحريك به خودكشي هستند ) ، ميانه اي نيست . در مورد تاثير نماز بر رفع اختلالات شخصيت نيز در آينده طي چند نكته سخن خواهيم گفت .

ما در زمينه هاي اجتماعي از جمله انزواي سالخوردگان نيز تاثير نماز نمود بارزي دارد ، ديدگاه معنوي و آآخرت گراي نمازگزار سبب مي شود ، كه به دوران پيري خويش ، بعنوان فرصتي از آخرين فرصتها براي تجدييد ميثاق با پروردگار خويش و توبه و رهايي از گناهان بنگرد و درست به همين دليل است كه پاي ثابت مسجد هاي ما را پيران و خردمندان تشكيل مي دهند .

گو اين كه جامعه اسلامي و نمازگزار روابط توأم با احترام و ارزش را با اين گروه افراد بواسطه سابقه اسلامي شان از ضروريات مي داند .

اما در بعد بحرانهاي شخصي ، مثلا در مورد داغديدگي ، باز هم ديدگاه معاد نگر و تكرار “ مالك يوم الدين ” توسط نمازگزار او را به طور كلي ، حتي از فكر خودكشي نيز دور مي سازد . چرا كه ديدگاه معاد نگر نمازگزار سخن مولاي متقيان جهان حضرت علي (ع) را به ياد مي آورد كه فرمودند : “ گمان كنيد اين شخصي كه مرده است ، به مسافرتي دور و دراز رفته است و اگر روزي او از سفر باز نگردد ، شما براي ديدارش به همان سفر دور و دراز خواهيد رفت ”

به اين ترتيب واكنش نشان دادن در مقابل داغديدگي و ساير بحرانهاي شخصي ، آن هم به شكل خودكشي در مورد مسلمان نمازگزار به كلي بعيد به نظر مي رسد . بخصوص كه “ صبر و صلوه ” قدرتمندترين دستاويزهاي انسان در بحرانهاي زندگي ، به حساب مي آيند . به قول رهبر عظيم الشأن انقلاب : انسان در هر شرايطي به نماز محتاج است و در عرصه هاي خطر محتاج تر ” .