چهل نکته پزشکی پيرامون نماز

دكتر مجيد ملك محمدي

- ۱ -


بسم الله الرحمن الرحيم

العلم علمان ، علم الابدان و علم الديان ( پيامبر اكرم (ص))

پيشگفتار

مجموعه اي كه تحت عنوان چهل نكته پزشكي پيرامون نماز پيش روي شماست ، كوششي ناچيز و حركتي كوچك در جهت هدفي بزرگ است ، كه آن هدف بزرگ همانا اثبات همسويي علم و دين است .

در جهان امروز گروهي از مردمان ( از جمله مردم ممالك غرب ) با پيشرفت روز افزون و حيرت بر انگيز علوم مختلف و با مشاهده توانايي هاي بي حد و حصر علم در گره گشايي از مشكلات بشري ، اصالت محض را به علم داده اند و آن را بعنوان تنها راه نجات خويش برگزيده اند .

در مقابل در طول تاريخ همواره مردمان ديگري نيز وجود داشته اند كه دين را براي برخوررداري از زندگي سعادتمندانه ، كافي دانسته اند و با بي اهميت جلوه دادن همه مسائل دنيايي از جمله حتي علم در اعتقادات خويش اصالت مطلق را به دين بخشده اند .

از جمله پيروان اين عقيده نيز مي توان به رهبران مذهبي كليساي كاتوليك در قرون وسطي ، اشاره نمود .

اما در اين ميان آيين مقدس اسلام و بخصوص شكل حقيقي آن يعني مكتب تشيع ، علم و دين را بعنوان دو بال نيرومند براي پرواز انسان ، به سوي كمال مطلق خويش كه همانا نزديك شدن به مرزهاي عصمت و تخلق به اخلاق الهي در سايه قرب به حضرت حق است ، معرفي مي كند و پرداختن به هر يك بدون توجه به ديگري را آفتي براي سعادت و نيكبختي انسان ، به حساب مي آورد .

به اين ترتيب همان قدر كه عالم بي دين مسبب بدبختي خود و ديگران است ، جاهل مقدس مآب نيز موجبات خسارت در دنيا و آخرت را براي خود و اطرافيانش فراهم مي آورد.

اين سخن مولاي متقيان جهان و پيشواي شيعيان حقيقي ، حضرت علي (ع) است كه مي فرمايند :

العلم و الدين توامان ، اذا افترقا احترقا

علم و دين پييوسته با يكديگرند و هر گاه جداي از هم شدند ، آتش افروز خواهند بود . اما نكته بسيار مهمي كه در اين ميان هرگز نبايد آن را فراموش كرد ، نقصان علم نسبت به دين است ، چرا كه دين توسط آفرينشگر و خالق تواناي هستي وضضع شده است كه هم او آگاه و مسلط بر همه جزئيات و ظرايف آفرينش است و همه آنچه كه براي سعادت و نيكبختي انسان در دنيا و آخرت لازم است ، بهتر از هر كس ديگري مي داند ، اما علم حاصل مجاهدات و تلاشهاي پي گير انسان براي آگاهي يافتن به اسرار آفرينش و ارائه راه حل براي مشكلات و نابسامانيهاي زندگي بشري است .

بر اين اساس علم راهي را مي پيمايد كه در انتهاي آن راه دين قرار گرفته است و هر روز كه جانفشانيهاي بشر در راه گشودن اسرار علمي حيات به نتيجه اي جديدتر مي رسد ، صحت و كمال دستورات دين ، آشكار تر مي گردد .

بدين ترتيب بشريت وظيفه دارد با ابراز قدرتمندي كه علم در اختيار او قرار مي دهد و در راه روشن و صراط مستقيمي كه دين فرا راهش گذاشته است حركت كند و مدارج كمال را مرحله به مرحله طي نمايد .

بي شك در اين مسير سرانجام انسان به درجه اي خواهد رسيد كه در يك نگاه توحيدي علم و دين را با يكديگر يكي خواهد ديد و متوجه خواهد شد كه هر حقيقتي كه علم به طور مسلم بر آن دست يافته است از جمله همان حقايقي است كه دين در كاملترين شكل خود يعني اسلام و دقيق ترين تعبير آن يعني تشيع از آن سخن گفته است .

در اين مورد خيلي جالب است كه بدانيم در ديدگاه توحيدي حاكم بر سراسر قرآن ، حتي يكبار كلمه علوم يا كلمه اديان در آيات شريفه اين كاملترين كتاب سعادت به كار نرفته است ، بلكه هر چه هست سخن از علم است و دين . بدين معنا كه در ديدگاه آفريدگار يگانه ، تنها يك علم و تنها يك دين وجود دارد و در مكتب توحيد اين هر دو نيز با هم ، همسو و يكسان هستند . با اين توضيحات ، هر گاه فرماني از طرف دين صادر شود و لو اين كه فرمان در نگاه اول يك عبوديت محض و يك اطاعت صرف به نظر برسد ، اما چنانچه بشر با ابزار نيرومند علم ، در آن فرمان ، تفكر و تامل نمايد ، قطعا به تاييدات علمي و عقلي متعددي ، حول و حوش آن خواهد رسيد ، چرا كه : كل حكم به الشرع حكم به العقل .

و بدين وسيله نه تنها ايمان انسان نسبت به الهي بودن فرامين دين تقويت مي شود و ساير فرامين دين كه كه احيانا بدليل نقص نسبي علم و محدوديت دايره عقل انسان ، هنوز توجيه قابل قبولي پيدا نكرده اند ، مورد قبول و اطاعت كامل انسان قرار مي گيرد ، بلكه خط مشي انسان در جريان پژوهش ها و مطالعات علمي به طور دقيق روشن مي گردد.

اما در ميان علوم مختلفي كه بايد پيوسته در كنار دين ، حركت كنند ، علم پزشكي به خاطر ديدگاههاي خاص و منحصر به فرد آن نسبت به مسائل انساني ، از اهميت بسيار زيادي ، برخوردار است .

اين سخن پيشواي بزرگ شيعه ، حضرت امام رضا (ع) است كه فرمودند :

من لم يعرف الهيئه و الالتتشريح ، فهو عنين في معرفته الله

هر كسي كه نجوم و آناتومي نداند ، در خداشناسي ناتوان است .

به قول امام محمد غزلي ( در كتاب جواهر القرآن ) مفهوم آيات شريفه الهي : يا ايها الانسان ما غرك بربك الكريم ، الذي خلقك فسويك ، فعدلك ، في اي صوره ما شاء ركبك .

آن طور كه بايد بر مسلمانان آشكار نبود ، تا زمانيكه دانشمندان اسلامي ، در عصر شكوفائي علمي خود ، به تشريح اجزاي بدن انسان پرداختند .

آري ! همانطور كه مفهوم آيات شريفه سوره مومنون آنجا كه مراحل خلقت انسان ، بيان شده است و از نطفه و علقه و مضغه سخن به ميان آمده است يا آنجا كه از تاريكيهاي سه گانه رحم سخن گفته شده است ، جز تا زماني كه جنين شناسي پزشكي ، به اين اسرار شگرف پرداخت ، روشن نشد ، و عظمت متحير كننده كلام خداوند در آغاز سوره مباركه قيامت ، آن جا كه انسان را به تفكر در عظمت نوك انگشتان دستش ، فراخوانده شده است ، جز تا زمان پيشرفت هاي پزشكي بشر در اوايل قرن بيستم آشكار نشد . يعني زمانيكه گالتون ثابت كرد اثر برجسستگي هاي نوك انگشت در دو انسان مختلف ، در سرتاسر دنيا ، تنها زماني ممكن است اندكي به يكديگر شبيه شوندد كه جمعيت كنوني دنيا ، 13 برابر ميزان فعلي شود ، يعني از 5 ميليارد نفر به حدود 64 ميليارد نفر برسد !

يا زماني بشر متوجه اهميت آيات شريفه سوره لقمان و بقره درباره تغذيه كودك با شير مادر تا دو سال گرديد ، كه دانش پزشكي موفق به شكافتن ريزترين اجزاي شير مادر گرديد ، و متوجه شد كه ضروري ترين ماده براي سلامتي جسمي و رواني انسان شير مادر است .

از جمله اين قبيل شواهد مسير پزشكي در آيات قرآن ، بسيار مي توان يافت ، كه اگر به آن مجموعه غني و بي نظير سخنان معصومين (ع) و آراء حكماي الهي و به طور كلي مباني فقه شيعه را نيز اضافه نماييم متوجه عظمت شگرف و لايتناهي دستورات اسلامي در پرداختن به مسائل جسمي و پزشكي انسان ، خواهيم شد.

بعلاوه ، به مدد دانش پزشكي ،مي توان به درك بهتري نسبت به مسائل گوناگون اسلامي ، از جمله گرايشات غني فلسفي آن رسيد . بعنوان مثال تحقيق در مباني موجود در فلسفه قدرتمند حكيم ملاصدرا (ره) از جمله عبارت مشهور او در بيان ماهيت انسان جسمانيه الحدوث و روحانيه البقاد چنانچه با آگاهي از فرآيندهاي موجود در دستگاه مغز و اعصاب انسان و وضعيت ناقل هاي عصبي موجود در آن ، صورت پذيرد ، بسي قابل فهم تر و گوياتر خواهد بود .

با اين اوصاف بي سبب نيست كه در فرمايش گهر بار حضرت رسول اكرم (ص) كه در آغاز سخن به آن اشاره كرديم و از قول حضرت علي (ع) نيز نقل شده است ، علم پزشكي همپايه با علم دين معرفي شده است .

اما روشن است وقتي كه حتي در كوچكترين مسائل اسلامي جنبه هاي عميق و پربار پزشكي ، بوضوح ، خودنمايي مي كنند ، حضور اين جنبه ها ، در اساسي ترين فرامين اسلامي مثل نماز مي تواند تا چه حدي واضح و در جريان باشد .

حقيقت اين است كه 40 نكته پزشكي در مورد فوايد نماز ، در مقابل فوايد پزشكي بسيار متعدد اين فريضه الهي ، عدد بسيار بسيار كوچكي است و تنها زماني بشر به كشف اين فوايد متعدد نزديك مي شود كه به پيشرفتهاي عظيم ديگري دست يابد و به مدد آن پيشرفت ها از اسرار و ظرافتهاي بي نهايت نماز پرده بردارد .

اما با اين وجود ، اين حقير سر تا پا تقصير ، نگارنده سطور عليرغم دانش اندك ، توانائي ناچيز ، قصور فهم و قلم شكسته ام ، عزم خطر كردم و با اميد برخورداري از لطف بيكرانه الهي و با آرزوي جلب توجه حضرت صاحب الزمان (عج ) ، به غواصي در بحربيكرانه نماز پرداختم ، شايد كه توشه كوچكي به قدر تشنگي از اقيانوس بي نهايت معارف نماز ، فراهم آورم ، كه به قول سعدي شيرين سخن :

به راه باديه رفتن ، به از نشستن باطل
كه گرمراد نيابم ، به قدر وسع بكوشم

و در اين مجموعه نوشتار ، با وجود آشفتگي ذهن و قلمم ، رضايت يار را در راه بر پايي ملكوتي ترين فريضه اش نماز خواهان بوده ام ، كه بازهم سعدي شيراز فرموده است :

دوست دارد يار اين آشفتگي
كوشش بيهوده به از خفتگي

بدين ترتيب كتاب 40 نكته پزشكي پيرامون نماز كه در آن به تطبيق برخي جنبه هاي نماز با مطالب و نقطه نظرات پزشكي پرداخته شده است ، در مقابل شما عزيزان است .

اين مجموعه براي نخستين بار در روزنامه محلي كرمان امروز در استان كرمان ، انتشار يافت و مورد استقبال همه جانبه همشهريان عزيزم ، يعني مردم مسلمان كرمان قرار گرفت ، بعلاوه پس از چاپ 12 شماره آن ، مورد قبول هيأت داوران ستاد مركزي نماز واقع شد و عنوان مقاله برگزيده مطبوعاتي كشور را در نخستين جشنواره نماز و مطبوعات به خود اختصاص داد .

با اين وجود نويسنده توجه دارد كه بسياري از نكات اين مجموعه شايد به نظر متفكران و صاحبنظران ، فاقد عمق و غناي لازم براي وارد شدن در مسير هدفي اينن چنين بزرگ و متعالي ، يعني شناساندن معارف نماز باشد و چه بسا كه از نظر اين بزرگواران ، برخي از مطالب كتاب تا حدودي سطحي و سست به نظر برسد .

در اين مورد ضمن اين كه از همه اين صاحبنظران ، مصرانه تقاضاي انتقاد و راهنمايي دارم ، به اين نكته مهم نيز توجه مي دهم كه در نوشتن اين مطالب سعي بر اين بوده است كه زبان علم به زباني ساده و روان و قابل فهم براي همگان نزديك شود و اين مجموعه براي همه اقشار جامعه ، در همه سطح قابل استفاده گردد . ضمن اين كه ماهيت علمي موضوعات نيز خدشه دار نشود و به صحت علمي آن نيز لطمه اي وارد نيايد .

بر اين اساس ضمنا به آن خاطر كه ، آن چه در مورد نماز گفته شده است ، بعنوان ادعاهاي يك فرد متعصب مذهبي ، تلقي نشود ، به همه منابع علمي كه در نوشتن اين مقالات ، از آن استفاده نموده ام در پاورقي ها ، اشاره شده است .

نكته قابل ذكر ديگر اين كه شماره هاي پاياني اين مجموعه نوشتار ، در ديدگاه نويسنده از اهميت ويژه اي برخوردار بوده است و چه بسا كه فهم كاملتر موضوعات مورد بحث در اين مقالات كوتاه ، با عنايت كافي به مضامين نكات پاياني آن ، ممكن باشد .

همچنين با توجه به اين كه براي وفادار ماندن به اصل مقالات ترتيب و تركيب نكات ، در اين كتاب ، دقيقا مشابه همان ترتيب و تركيبي است كه در مطبوعات به چاپ مي رسيده است ، از اين جهت ممكن است مطالب گهگاه واجد انسجام و تسلسل دروني لازم ، به نظر نيايند ، كه از اين بابت عذرخواهي مي نمايم و اميدوارم كه خوانندگان عزيز پس از مطالعه كل كتاب و با قضاوت كلي در مورد مطالب آن ، در ذهن خود بدين تسلسل و انسجام ، دست يابند .

اما در سطور پاياني اين پيشگفتار لازم است ، نكته بي نهايت مهمي كه در طول كتاب نيز بدان اشاره شده است يادآوري نمايم كه آنچه در اين كتاب يا مطالب مشابه ، در مورد فوايد علمي نماز گفته مي شود . همگي دربرگيرنده بعد كوچكي از ابعاد متعدد نماز است و پرداختن به فوايد دنيوي و مزاياي مادي نماز ، هرگز نبايد انسان را از توجه به درياهاي نور و معنويت همراه با نماز ، غافل كند . و بر اين اساس بايد مراقب بود كه توجه به مزاياي پزشكي نماز و اين قبيل مقولات ، تنها بعنوان تأييدات علمي و دنيايي بر اين عبوديت محض شود و خداي نكرده ، حدود فوايد و مزاياي اين فرضيه نوراني ، در حد خاك و دنيا باقي نماند و حكايت آن گروه گمراه كه نماز را به يك نوع ورزش سوئيسي تشبيه كرده بودند و دل خوش داشتند كه فلسفه نماز را دريافته اند، نشود .

به هر حال با عظمت و گستردگي بيكرانه اي كه اين حقير ، در مورد نماز سراغ دارم و با وجود رحمت لايتناهي كه مي دانم پروردگار عالم ، بر سر يك نمازگزار حقيقي و در مطبوعات يك اقامه كننده نماز فرود مي آورد ، چنانچه بر اثر خواندن اين مقالات در مطبوعات و حالا به صورت اين كتاب يك نفر آري تنها يك نفر ، دگرگون شود و نماز خود را به آن نماز در اين وادي شكوهمند معصومين (ع) و اولياء الهي است ، قدمي نزديك تر نمايد و مرا نيز در اين وادي شكوهمند از دعاي خير خويش بي نصيب نگذارد ، بي شك اين حقير به اجر رسيده است و از نصيب خود خرسند است . اي كاش كه اين گونه باشد.

در خاتمه بر خود لازم مي دانم تا از همه كساني كه مرا در تدوين مجموعه مطالب اين كتاب ، ياري كرده اند ، كمال تشكر و قدرداني را بنمايم . بخصوص از حضرت حجه الاسلام و المسلمين ، حاج شيخ محسن قرائتي ، سردار بزرگ كاروان نماز ، و اعضاي محترم ستاد مركزي اقامه نماز كه تشويق هاي پدرانه و برادرانه شان در طي سمينارهاي گذشته نماز ، همواره دلگرم كننده اين حقير در ادامه راه بوده است ، همچنين معلم عزيزم ، جناب آقاي يحيي فتح نجات سر دبير محترم روزنامه كرمان امروز كه با امكانات محدود اما پر بركت خود براي نخستين بار ، با آغوش باز از اين مجموعه مقاله ، استقبال نمودند و نيز دوست و برادر بزرگوارم ، جناب آقاي محمد علي كردي . مدير محترم انتشارات معارف كه عليرغم مشغله بسيار با شوقي سرشار براي خدمت به نماز ، نشر اين كتاب را صادقانه قبول فرمودند ، صميمانه تشكر و تقدير نمايم و براي همه اين عزيزان ، دعاي سالار شهيدان ، حضرت امام حسين (ع) را در حق ابوثمامه صائدي ، تكرار نمايم كه :

جعلك الله من المصلين
والسلام ـ التماس دعا
تير ماه 1276 هجري شمسي ـ مجيد ملك محمدي

نكته اول: تاثير نماز بر بهداشت خواب

هر انسان طبيعي در حدود 3/1 عمر خود را در خواب به سر مي برد و تاثير خواب بر روان و جسم انسان از دانسته هاي مسلم علم پزشكي است . بطوريكه امروزه تغييرات خواب انسان از پيش آگهي هاي مهم و قابل توجه در زمينه ابتلا به بيماريها ، به حساب مي آيد .

به عنوان مثال ، در اشخاص مبتلا به افسردگي ، ميزان خواب به نحو چشمگيري ، افزايش و يا به ندرت ، كاهش پيدا مي كند . تغييرات خواب انسان در بيماريهاي جسمي نيز بسيار چشمگير است ، بخصوص اگر تاثير ناراحتي هاي روان انسان بر جسم او را در نظر داشته باشيم و به ياد آوريم كه بيش از 60 درصد مراجعه كنندگان به بيمارستانهاي عمومي ، در واقع از يك مشكل رواني رنج مي برند.

به اين ترتيب ايجاد بهداشت خواب ، در واقع يك ركن مهم بهداشت رواني و جسمي به حساب مي آيد و هر عاملي كه در تنظيم بهداشت خواب موثر باشد ، پيشگيري كننده و حتي درمانگر بسياري از بيماريهاي جسمي و رواني است .

امروزه ، نخستين اصلي كه در ايجاد بهداشت خواب ، توسط جديدترين منابع علمي دنيا توصيه مي شود بيدار شدن هر صبح سر يك موقع مشخص از خواب است (1)

يك نگاه كلي به جدول اوقات شرعي ، نشان مي دهد ، كه وقت نماز صبح ، در تمام طول سال ، با در نظر گرفتن تغييرات ناشي از حركات وضعي و انتقالي زمين ، زمان ثابتي است و اقامه كننده نماز صبح ، با برخاستن پس از اذان در واقع اساسي ترين گام را در جهت رعايت بهداشت خواب و در نتيجه آن ، سلامت بدني و تعادل رواني برداشته است .

در اين مورد در شماره هاي بعدي باز هم سخن خواهيم داشت .

نكته دوم: تاثير نماز بر بيماري افسردگي

حضرت علي (ع) :

“ خداوند هر گاه خيري بر بنده اش بخواهد

به او كم خوابي و كم خوري و كم حرفي را تلقين مي كند .”

در شماره گذشته از تاثير نماز بر بهداشت خواب به نكته اي اشاره كرديم . حال در ادامه همان موضوع بايد گفت كه دانش پزشكي ظرف چند دهه اخير موفق به اكتشاف مهمي پيرامون خواب شده است و آن كشف بخشي مهم در طول خواب انسان به نام خواب REM بوده است .(2) پس از آنكه حدود 45 دقيقه از به خواب رفتن انسان گذشت ، مرحله REM آغاز مي شود و به مدت كوتاهي حدود 10 تا 15 دقيقه ادامه مي يابد .

در طول مرحله REM از خواب ، به طرز اسرار آميزي تمام عضلات اسكلتي بدن از كار مي افتد و شخص كاملا بي حركت مي شود و نوار مغزي شخص به جاي حالت خواب ، حالت بيداري كامل را نشان مي دهد . بطوريكه در اين حالت مغز از فعاليت بالايي برخوردار است .

در طي REM درجه حرارت بدن و ضربان قلب به طور غير منتظره بالا مي رود و حركات سريعي در چشمان فرد ديده مي شود كه وجه تسميه اين مرحله نيز مي باشد ( مرحله حركات سريع چشم RAPID EYE MOVEMENT) و چنانچه شخص را در اين حالت بيدار كنيم به احتمال بسيار قوي ابراز مي كند كه در حال خواب ديدن بوده است .

مرحله REM پس از 10 تا 15 دقيقه متوقف مي شود و پس از آن در طول خواب و به طور دوره اي و بطور منظم تكرار مي شود . با اين وجود كل دوران R EM در طول يك خواب 8 ساعتي در اشخاص طبيعي 90 دقيقه خواهد بود و قسمت اعظم آن در ساعات نزديك به صبح به وقوع مي پيوندد.

امروزه دانش پزشكي به اثبات رسانده است كه در بيماري افسردگي يكي از تظاهرات مهم ، افزايش يافتن طول خواب REM نسبت به ميزان طبيعي است . بطوريكه شخص افسرده به ميزاني بيش از ساير اشخاص خواب مي بيند . يعني زمان بيشتري را در مرحله REM بسر مي برد .

از اين جهت يك مبناي مهم در توليد داروهاي ضد افسردگي ايجاد داروهايي است كه كاهش دهنده مرحله REM خواب باشند .( از جمله داروهاي ضد افسردگي 3 حلقه اي )

علاوه بر اين يك روش درماني جديد براي بيماران افسرده ، بيدار نگه داشتن آنها ، براي كاهش ميزان REM مي باشد . زمان نماز صبح كه در سوره مباركه “ اسراء ” با عنوان “ ان قران الفجر كان مشهودا ” از آن نام برده شده است و مورد تاكيد فراوان مي باشد . بگونه اي قرار گرفته است كه سبب كاهش دادن قابل ملاحظه ميزان خواب REM در اشخاص مي شوود . همانطور كه خوانديد قسمت اعظم خواب REM در حوالي صبح بوقوع مي پييوندد و چنانچه شخص خود را ملزم به بيداري صبحگاهي كند در حقيقت جلوي ورود خود به مرحله قابل توجهي از خواب REM را گرفته است .

از اين جهت بيداري صبحگاهي براي نماز خود به تنهايي مي تواند به عنوان واكسني در پيشگيري از افسردگي و حتي دارويي در درمان افسردگي مطرح باشد . لازم به توضيح است كه خواب REM در حد تعادل براي سلامت و رفع خستگي لازم است اما زيادي آن منجر به مشكلات مختلف از جمله افسردگي مي شود و نقش نماز بعنوان متعادل كننده ميزان REM مطرح است .

نكته سوم: تاثير نماز بر شادابي جسم و روان

پيامبر اكرم (ص) :

“ مومن ، شوخ و لبخند بر دهان باشد و منافق بدخلق و گره بر ابرو .”

امروزه ضرب المثل ايراني “ خنده بر هر درد بي درمان دواست ” مصداق كاملا علمي پيدا كرده است . دانش پزشكي در قرن حاضر به وضوح مي داند اشخاصي كه اصطلاحا يك لب و هزار خنده گفته مي شوند ، نسبت به آنان كه به اصطلاح با خودشان نيز قهرند ! و نسبت به زندگي بدبين و عبوس هستند ، بسيار كمتر دچار بيماري هاي جسمي و رواني مي شوند .

به اين ترتيب هر عاملي كه شادابي را به انسان هديه كند ، در واقع به سلامتي جسم و روان او كمك كرده است . اما نكته بسيار مهمي كه دانش طب به بشر آموخته است ، اين مطلب است كه شادابي و افسردگي انسان پيش از آنكه تحت كنترل اراده او باشد ، زير فرمان تغييرات مواد شيمايي در سلسله اعصاب مركزي انسان است و ما اين مطلب را در ادامه مباحث “ 40 نكته پيرامون نماز ” از جمله مبحث “ تعادل ناقلهاي عصبي ” روشن تر خواهيم كرد .

اما در اينجا ذكر همين نكته كافي است كه مثلا افزايش يك ماده شيميايي به نام “ دو پامين ” در بدن سبب مي شود ، انسان بدون آنكه خود بخواهد ، دچار ناراحتي و كاهش اين ماده نيز سبب شاد شدن غير ارادي انسان خواهد شد .(3)

بعنوان مثال ، عصبانيت و ناراحتي غير ارادي و بدون علت صبحگاهي كه حالت شديد آن بعنوان ملانكولي يا همان ماليخوليا ( افسردگي درونزاد صبحگاهي ) شناخته مي شود ، در اثر تغييرات و كم و زياد شدن همين مواد شيميايي بوقوع مي پيوندد.

اما از جمله اين مواد شيميايي داخل بدن كه به طور غير ارادي سبب شادي انسان مي شود و به او شعف و نشئه بي نظير مي بخشد ، ماده اي به نام “ كورتيزول مي باشد كه ميزان آن در داخل بدن انسان در ساعات سحرگاهي بشدت افزايش مي يابد (4) و در صورت بيداري انسان در اين ساعات ، لذت و شعف سرمست كننده اي نصيب او مي شود كه بي شك بر زندگي او در تمام طول روز تاثير گذار است .

افزايش كورتيزول در ساعات صبح و ارتباط آن با سرخوشي صبحگاهي ، كه امروزه از مسلمات پزشكي است ، در واقع توجيه قابل توجهي بر همه مضاميني كه در فرهنگ و ادب و عرفان پيرامون “ اسرار سحر ” معرفي مي شوند ارائه مي دهد .

از نمونه توجه بسيار به سرخوشي و شادابي سحرگاهي و تاثير آن در زندگي انسان در اشعار خواجه شيرين سخن شيراز حضرت حافظ بسيار مي توان يافت :

هر گنج سعادت كه خدا داد به حافظ
از يمن دعاي شب و ورد سحري بود

ضرب المثل ايراني مشهور كه منسوب به بزرگمهر مي باشد يعني : “ سحر خيز باش تا كامروا باشي ” نيز اشاراتي نغز به تاثير بيداري صبحگاهي بر زندگي شادكامانه و سعادت آميز دارد .

به اين ترتيب واضح است ، امر واجب نماز صبح با ارزاني داشتن بيداري صبحگاهي به انسان تقديم كننده شادابي جسم و روان به او مي باشد و يك نتيجه مهم اين شادابي ، سلامت جسم و روان خواهد بود .

صبح خيزي و سلامت طلبي چون حافظ
هرچه كردم همه از دولت قرآن كردم

نکته چهارم : تاثير نماز بر آرامش عضلات

گروهي از نويسندگان مسلمان ، كوشيده اند ، در حركات حين نماز اعم از قيام و قعود و ركوع و سجود جنبه هايي از نرمش عضلاني و ورزش بدني را بجويند و آن را با نرمش هاي متداول ديگر كه منجر به استراحت و آمادگي عضلاني مي شوند ، مقايسه كنند . اما ديدگاه ما به آرامش عضلاني ناشي از نماز ، از دريچه ديگري است . دانش پزشكي امروزه ، به اثبات رسانده است كه اگر شخصي در ساعت حدود 10 شب بخوابد و حدود ساعت 5 صبح از خواب بيدار شود ( يعني حدود 7 ساعت خواب ) در ساعت حدود 1 بامداد ، در بدن او برخي مواد شيميايي شبه مورفين كه به عنوان گروهي اندورفين ها و آنگفالين ها نامگذاري شده اند ، ترشح مي شوند كه اين مواد اثر مستقييم بر روي قسمتهاي مختلف بدن از جمله عضلات اسكلتي دارند و منجر به راحتي ( (RELAXATION) عضلاني ، در طول روز آينده براي فرد مي شوند . (5)

اما چنانچه شخص در ساعت حدود 12 شب بخوابد و صبح روز بعد ساعت 10 صبح از خواب برخيزد ( يعني حدود 10 ساعت خوا ب) اندروفين ها و آنكفالين ها برخلاف حالت گذشته افزايش ترشح كافي پيدا نمي كنند و در نتيجه اين امر ، سبب مي شود با اين كه اين شخص حدود 3 ساعت بيشتر از شخص قبلي خوابيده است ، از آرامش و استراحت عضلاني به اندازه كافي بهره مند نشود .

و درست به همين علت است كه هر چه خواب انسان بيشتر ادامه پيدا كند و مثلا تا ساعت 10 صبح به دراز بكشد ، احساس خستگي و كوفتگي عضلاني پس از آن بيشتر خواهد بود .

و اما فريضه نماز با اثر درخشان و بي نظيري كه در ايجاد بهداشت خواب دارد ( و به جنبه هايي از آن در شماره هاي گذشته اشاره نموديم ) در اين مورد نيز نقش بسيار موثري ايفا مي كند . چرا كه نماز صبح ضمن ايجاد الزام و وجوب براي سحر خيزي ، انسان را خود به خود به سوي يك آرامش عضلاني ناشي از مواد شيميايي درونزا سوق مي دهد .

بزرگان عرصه علم و انديشه مانند استاد شهيد مرتضي مطهري (ره) نيز برنامه زندگي خود را بر مبناي خوابيدن در ساعت حدود 10 شب و برخاستن از خواب ، حدود نيم ساعت قبل از اذان تنظيم كرده بودند (6) تا از مواهب خدا دادي و بي حد و حصر نماز ، حداكثر فيض و بهره را ببرند .

خوشا به سعادتشان .

نكته پنجم : تاثير نماز بر بيماري فشار خون

افزايش فشار خون يكي از شايعترين دلايل مراجعه به پزشك در سرتاسر دنياست. بعنوان مثال يكي از جديدترين آمارها ، در ايالات متحده آمريكا ، شايعترين بيماريي كه افراد را ناگزير به استفاده از دارو ، مي كند افزايش فشار خون ذكر كرده است (7) ، به علت عوارض خطرناك و متعددي كه اين بيماري در بسياري از اعضاي بدن از جمله قلب و مغز و كليه و چشم و .. دارد ، سعي و اهتمام فراواني در دانش پزشكي براي پيشگيري و كنترل اين بيماري در پيش گرفته شده است .

در تمامي منابع معتبر علمي ، براي پيشگيري از ابتلا به افزايش فشار خون و همچنين كنترل تعداد زيادي از بيماران كه افزايش فشار خوني در حد خفيف يا متوسط دارند ، رعايت برخي اصول و استفاده از درمانهاي غير دارويي توصيه مي شود . درمانهاي غير دارويي ضمن آن كه هزينه چنداني را بر بيمار تحميل نمي كنند در پايين آوردن فشار خون و ممانعت از بروز و پيشرفت آن موثرند . (8)

از جمله چهار درمان اوليه و بسيار مهم غير دارويي كه در منابع جديد علمي براي كنترل فشار خون مورد توجه قرار مي گيرند ، عبارتند از :

1. كاهش دادن اضطراب و استرس ها

2. كاهش يا عدم مصرف الكل

3. كم كردن وزن

4. انجام ورزش هاي سبك بطور منظم در شبانه روز .

اما با توجه به نقش بسيار مهمي كه نمازهاي واجب يوميه ، در ايمن كردن انسان در مقابل استرس ها و مشكلات گو ناگون زندگي ايفا مي كنند ( از جمله تاثير نماز بر اضطراب كه در شماره هاي بعدي مورد توجه قرار خواهد گرفت ) و نيز با توجه به الزامي كه نماز به شخص نمازگزار مبني بر عدم مصرف مشروبات الكلي مي دهد ، مي توان اين امر را قدم موثري در پيشگيري و كنترل فشار خون تلقي كرد .

از طرفي نماز با حركات موزون و قيام و قعود و ركوع و سجود منظمي توأم است كه قابل مقايسه كامل با يك نرمش سبك روزانه مشابه آنچه كه در درمانهاي غير دارويي فشار خون توصيه مي شود ، مي باشد . همچنين اگر به ياد آوريم كه مسلمان نمازگزار رو به قبله مكتبي نماز مي خواند كه خداي آن مكتب از پر خوري و شمكبارگي بيزار است و مثلا عالمان فربه و چاق را دشمن مي انگارد (9) متوجه خواهيم شد كه هر چهار درمان غير دارويي مذكور ، براي كنترل و پيشگيري افزايش فشار خون ، در وراي احكام نوراني نماز نهفته است . هر چند كه ما در ادامه مباحث 40 نكته پزشكي پيرامون نماز ، اشارات ديگري در اين مورد خواهيم داشت و في المثل پيرامون تاثير نماز بر احساس امنيت رواني سخن خواهيم گفت .

نكته ششم : تاثير نماز بر عفونت كليه و مجاري ادراري

سلامت دستگاه ادراري انسان ، بخصوص كليه ها تاثير بي نهايت مهمي در ادامه حيات انسان دارد و بيماري كليوي از دردناكترين و پر مخاطره ترين ، گرفتاريهاي جسمي است .

در اين ميان عفونت دستگاه ادراري كه يكي از شايعترين علل مراجعه بيماران به مطب پزشكان مي باشد علاوه بر آن كه خود بخود و به تنهايي بيماري آزار دهنده اي است گاهي سبب بروز بيماريهاي ديگر نيز در بدن انسان مي شود .

بعنوان مثال برخي عفونتهاي دستگاه ادراري مي توانند گاهي باعث نارسا شدن و از كارافتادگي كليه شوند يا عفونت كليوي در خون و در نتيجه در تمام بدن پخش شود يا برخي عفونتها ممكن است به ايجاد سنگ كليه در بيماران منتهي شوند (10) كه همه اينها نشانه اهميت موضوع است.

ادرار پس از آن توسط دو كليه انسان توليد شد ، توسط دو لوله موسوم به حالب كه كليه ها را به مثابه وصل مي كنند . به مثابه تخليه مي شود تا بدان وسيله از بدن دفع گردد . حال چنانچه مثانه به موقع از ادرار خالي نشود ، ادرار از مثانه به حالبها و حتي كليه باز مي گردد و همين برگشت ادرار از مثانه به حالبها ، سبب ايجاد استعداد در فرد براي ابتلا به عفونت كليه مي شود (11) و به اين ترتيب كساني كه در شبانه روز ، بنا به هر علتي بندرت ادرار مي كنند به طور جدي در معرض خطر هستند .

اما در رسايل فقهي توضيح المسايل ، يكي از مبطلات وضو و نماز ، خروج بول و غائط و ريح ، از بدن انسان درج شده است و اين موضوع سبب مي شود كه شخص نمازگزار و احيانا دائم الوضو ، براي پرهيز از ابطال عبادتش بطور معمول و برحسب عادت ، قبل از وضو ، به تخليه ادرار بپردازد .( تعبيه بيت الخلاء در مجاورت وضو خانه مساجد در واقع به منظور پاسخ به اين عادت پسنديده و سلامتي بخش صورت مي گيرد ).

به اين ترتيب حداقل سه بار ، دفع ادرار از بدن ، در زمانهايي به فواصل مناسب نسبت به يكديگر ، و در حدي كه براي يك انسان طبيعي لازم است ، فرد را در مقابل ابتلاء به عفونتهاي كليه و دستگاه ادراري مصون مي سازد و مي تواند بعنوان نكته اي مهم پيرامون نماز مورد توجه قرار گيرد.

نكته هفتم : تاثير نماز بر عفونتهاي گوارشي

عوامل عفوني مختلف اعم از باكتريها ، ويروس ها و انگل ها ، مي توانند باعث درگيري دستگاه گوارش انسان و مشكلات متعدد ناشي از آن شوند . اين مشكلات مي توانند از يك خارش ساده شبانه بر اثر ابتلا به نوعي انگل ، تا اسهال هاي وحشتناك تظاهر كنند . اما يكي از برجسته ترين مواردي كه در آن شعار معروف علم طب كه مي گويد پيشگيري هميشه موثرتر از درمان است صدق مي كند ، همين مورد عفونتهاي گوارشي است .

دانش پزشكي ، امروزه عامل انتقال بسياري از عوامل عفوني را اصطلاحا Fecal - Oral ( مدفوعي ـ دهاني ) شناسايي كرده است كه يك گروه عمده از اين عوامل عفوني داراي اين ويژگي هستند كه پس از اجابت مزاج بر روي دست باقي مي مانند و بعدا در موقع غذا خوردن و از طريق دهان وارد بدن مي شوند و ايجاد بيماري مي نمايند .

از اين جهت امروزه در همه ممالك پيشرفته اولين اصل بهداشتي كه براي مقابله با عفونتهايي گوارشي به همگان ( به خصوص اطفال ) آموزش داده مي شود ، شستشوي دستها قبل از غذا خوردن و پس از اجابت مزاج است و به اين ترتيب تاثير نظافت دس تها در پيشگيري از گروه زيادي از بيمارهاي عفوني باور نكردني است .

اما فرمان وضو كه در آيه شريفه 9 از سوره مباركه مائده در قرآن مجيد ، صادر شده است ، به سادگي و صراحت امر به شستشوي دستان ( تا آرنج ) مي كند و 14 قرن پيش با بيان دستوري پيرامون نماز ، پيام آور نكته اي مي شود كه علم بشري در آستانه قرن بيست و يكم به اهميت بيش از پيش آن ، دست يافته است .

مقارنت اوقات نماز با سه وعده معمول غذايي ( صبحانه و نهار و شام ) يا حتي وعده هاي غذا هنگام روزه داري ( سحر و افطار ) سبب مي شود كه شخص نمازگزار ، موقع انجام وضو ( كه معمولا متعاقب اجابت مزاج نيز هست ) خود به خود به شستشوي دستها بپردازد و هر گونه عامل بيماريزاي عفوني را از دستهاي خويش بزدايد و در نتيجه موقع صرف غذا ، هيچ عامل عفوني ناشي از دست آلوده موفق به ايجاد بيماري در بدن او نشود .

نكته هشتم :تاثير نماز بر ايمني حواس

پيامبر اكرم (ص) :

وضو كليد نماز و نماز كليد بهشت است .

دانش بشري از سالها پيش حواس انسان را در پنج عنوان ( بينايي ، شنوايي ، بويايي ، چشايي و لامسه ) طبقه بندي مي كند و همين حواس پنجگانه هستند كه رابطه گسترده انسان و دنياي اطراف او را شكل مي دهند .

در شماره هاي گذشته به چند مزيت پزشكي پيرامون نظافت دست ناشي از وضو ، توجه يافتيم و اينك به نظافت صورت رسيده ايم كه آن نيز در آيه شريفه 9 از سوره مباركه مائده ، بعنوان يك فرمان لا يتغير الهي بر عموم مسلمانان واجب شده است .

در اهميت نظافت صورت شايد همين نكته كافي باشد كه چهار حس از مجموع حواس پنجگانه بشري در وابستگي كامل با صورت بسر مي برند . تماس آب كه منشأ پاكيزگي و حيات است و به صورت علاوه بر محاسن متعددي كه از جهت برقراري تعادل ناقل هاي عصبي در بدن انسان دارد ( و ما در بحث مربوطه ، به آن خواهيم پرداخت ) از ديدگاه مقابله با آلودگيهايي كه ممكن است ، در چشم ، بيني ، دهان و پوست صورت و .. ايجاد بيماري كند مهم است . بخصوص كه در آب ، حين وضو ، و همچنين استفاده از شانه و مسواك ذكر شده است .

با اين كه دست قدرتمند صنع الهي ، چنان ساختمان گوش و بيني و چشم و .. را آفريده است كه خود بخود مقاومت بي نظيري در مقابل آلودگي مي كنند و روزانه بارها و بارها بدون آنكه انسان وقوفي پيدا كند ، آلودگيها را از خود دور مي سازند ( مثلا در گوش جريان موم ، در بيني موهاي ريز متعدد ، در چشم پلك زدن و اشك و .. ) اما چنانچه آب نيز در شستشوي صورت بكار برده شود ، ما حصل فعاليت پاك كنندگي اعضاي صورت به نتيجه خواهد رسيد. علاوه بر اين كه حداقل 3 بار شستشوي صورت هر گونه آلودگي محيطي را نيز از آن خواهد زدود (12) توجه به اين نكته مهم است كه دو راه عمده ابتلا به عفونتها ( دهاني و استنشاقي ) هر دو مربوط به محدوده صورت هستند .

در هر صورت دستور قرآن مبني بر شستن دستها و صورت قبل از نماز با توجه به اين كه اعضاء معمولا پوشانده نمي شوند ( حتي در مورد حجاب خانمها مورد استثناء واقع شده اند وجه و كفين ) و در نتيجه با وجود اهميت آنها از نظر تمركز حس هاي پنجگانه ، در معرض آلودگي دائمي هستند ، مي تواند حاوي حكمتهاي بي شمار باشد ، كه در سطور گذشته با اختصار ، به مشتي نمونه خروار اشاره شد .