و دنبالهروان او نيز عسقلانى با
نام اقامة الدلائل الى معرفة الاوائل، شبلى (799 ه. ق) با نام: الوسائل الى...، على
دده (1007 ه) محاضرة الاوائل، ابن دوقة (1013 ه) ازهار الخمائل... و غيره.
ابو هلال آثار بسيارى از خود به جاى گذاشت كه به بيست كتاب و رساله مىرسد از جمله:
«التلخيص فى معرفة اسماء الاشياء» در دو جلد، وزيرى، 1389 دمشق، «جمهرة الامثال»
چاپ هندوستان 1306، كتاب الصناعتين (و بعضى بر اين عقيده هستند كه تمام «معربات
جواليقى» بدون ذكر منبع از اين كتاب برداشته شده است)، قاهره، 1371 ه. «الفروق فى
اللغه 1393 ه.»، «الاوائل» و غيره. كتاب الاوائل توسط وزارة الثقافة و الارشاد
القومى- سوريه- ذيل احياء التراث العربى با تحقيق و فهارس: محمد المصرى- وليد
قصاب. سربى، خشتى، در دو بخش 140 381 صفحه، دمشق 1975 چاپ شده است. رجوع شود به:
معجم الادباء ياقوت، 8 258- 267، طبقات المفسرين سيوطى، 10، بغيه الوعاة، 1 506،
مقدمه كتاب التلخيص، الصناعتين، كشف الظنون، مقدمه كتاب الاوائل ابو هلال عسكرى.
21- الايجاز و الاعجاز:
رجوع شود به الاعجاز و الايجاز.
22- بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار
(ايران 1301 ه.): تأليف شيخ الاسلام و امام جمعه مولى محمد باقر بن مولى محمد تقى
بن مقصود على مجلسى سپاهانى (1037- 27 رمضان 1110 ه. ق) مىباشد كه در روزگار شاه
عباس دوم (1052- 1077 ه. ق) و شاه سليمان (1077- 1105 ه. ق) و شاه سلطان حسين
(1105- 1135 ه. ق) مىزيسته است. اين دانشمند نزد بسيارى از بزرگان زمان خود مانند
مجلسى و حر عاملى و سيد عليخان مدنى شيرازى و
مولى محمد صالح مازندارانى و مولى حسنعلى شوشترى و ديگران كه هيجده تن آنها در
مستدرك ياد شده است درس خوانده يا از آنها روايت و اجازه دارد. شاگردانش به بيش از
هزار مىرسند و چهل و شش تن آنها را نورى در مستدرك نام برده است.
مجلسى 13 كتاب به زبان عربى نوشت و 53 كتاب به زبان فارسى دارد كه در آنها متن
بسيارى از خبرهاى شيعى را به فارسى در آورد و توانست مذهب تشيع را در دسترس همه
مردم قرار بدهد. و شاهكار كتابهاى او همين بحار الانوار است كه در آن علاوه بر
اخبار اصول اربعه شيعى آنچه از اصلهاى چهارصدگانه به دستش رسيد در آن گذارده است.
مجلسى با امكانات فراوانى كه داشت در هر كجا كتابى سراغ مىگرفت به تحصيل آن همت
مىگماشت. روش كار وى چنين بود كه رءوس مطالب را به شاگردان خود مىداد تا آيات و
روايات در آن باب را به ترتيب بنويسند و شاگردان نيز همين كردند و در زير آن قسمت
را سفيد مىگذاشتند تا چنانچه مولى تحقيق و يا نظرى دارد در زير آن بنويسد و گاه
مىشد كه مجلسى در زير آن آيه و يا خبر چيزى نمىنوشت زيرا نياز بدان نبود. و بدين
گونه بوده است كمك شاگردان در تأليف به استاد، البته اين روش نه در همه جا و نه در
همه كتابها بوده است. براى بحار به جز سفينة البحار فهرستهاى ديگرى در الذريعة ياد
شده است. بحار در ايران با چاپ سنگى و سربى چاپ شده است. براى اطلاع از چاپهاى بحار
رجوع كنيد به فهرست كتابهاى عربى تأليف مرحوم خانبابا مشار.
و نيز رجوع كنيد به: فهرست كتابخانه اهدايى مرحوم مشكوة به دانشگاه تهران به همت
آقاى دانش پژوه 3 1133.
23- البصائر و الذخائر يا بصائر القدماء و بشائر الحكماء
(رامپور، خطى): تأليف على بن عباس توحيدى، اصلا شيرازى يا نيشابورى يا واسطى يا
بغدادى است. بعضى او را به زندقه نسبت دادهاند. و در خريدة القصر او را كذاب و
قليل الدين توصيف كرده است. صاحب بن عباد قصد جان او كرد. وى فرار نمود و تا دم
واپسين در خفا بسر مىبرد. ياقوت در معجم الادباء گويد ابو حيان متفنن در همه علوم
بود، از: نحو، لغت، شعر، ادب، فقه، كلام (بر مذهب معتزله) و شيخ صوفيه و فيلسوف
ادبا و امام بلغا بود. وقتى به شهر رى رفت معاشرت ابو الفضل بن العميد و صاحب بن
عباد را نپسنديد و در مثالب آن دو كتابى نوشت.
وفات او در سال 380 ه. ق بوده و بعضى 360 ه. و بنا به قراينى تا سال 373 ه. زنده
بوده است و محتملا تا 400 ه. نيز زنده بوده و بيش از هشتاد سال زندگى كرد. در نسبت
توحيدى گويند كه منسوب به حرفه جد اوست كه نوعى خرما بدين نام مىفروخته و يا كتابى
به نام التذكرة التوحيدية نوشته و يا نسبت به اهل عدل و توحيد است. او را كتابهاى
بسيار است از جمله: الصداقة و الصديق، كتاب مثالب الوزيرين، المقابسات، رياض
العارفين، و حاجى خليفه دو كتاب ديگر به نام الاقناع و ديگر بصائر القدما و بشائر
الحكماء بوى نسبت داده است و شايد الاقناع همان الامتاع و بصائر القدماء همان بصائر
و ذخائر باشد.
اين كتاب توسط احمد احمد، سيد احمد الصقر در مطبعة لجنة التأليف و الترجمه و النشر
در مصر به سال 1373- 1953 م. در 303 صفحه به قطع وزيرى چاپ شده است.
مؤلف در اين كتاب آنچه را كه خوانده است و يا به روايت شنيده است گردآورى نموده و
از سال 350 ه. ق تا 365 ه. ق دستاندركار جمع آورى آن بوده است.
در اين كتاب مطالب ادبى، فلسفى، قرآنى، نثر بليغ، امثال و حكم رايج، كلمات برگزيده
و فصيح و خطبههاى شيوا را جمع كرده است و در كنار آنها مو شكافىهاى ادبى، حاضر-
جوابيها، پند و اندرز، ظرايف و لطيفه و هزل و فحش... را گردآورى نموده.
منابع او كتابهاى: جاحظ، نوادر ابن الاعرابى، كامل (المبرد)، عيون الاخبار ابن
قتيبه و مجالس ثعلب، اوراق صولى، الوزراء و الكتاب ابن عبدوس و جوابات قدامة و...
است و در ديباچه از آيات قرآنى و كلمات رسول خدا و سپس از سياست عجم و فلسفه يونان
گفتگو مىكند.
24- البيان و التبيين للجاحظ
(مصر 1311 ه.): تأليف ابو عثمان عمرو بن بحر كنانى فقيمى بصرى ملقب به (جاحظ)، (به
عربى مرد چشم بر آمده) سال ولادت ميان سالهاى: 150، 155، 159، 160، 163، 164، 165 و
180، ه. ق تاريخ فوت حدود سالهاى 220، 230 و 255 ه. ق را ياد كردهاند. تولد و مرگ
او در شهر بصره بوده است. اديب و نويسنده بزرگ عرب، متكلم بر مشرب معتزلى و مؤسس
فرقه جاحظيه. فنون ادب را نزد اساتيد فن چون اصمعى آموخت. ابو اسحاق ابراهيم بن
سيار و نظام و ثمامة بن اشرس در افكار وى تأثير بسزايى داشتند.
كتابهاى جاحظ كه در باره امامت نوشته بود مورد توجه مأمون قرار گرفت و سبب راه
يافتن او به دربار بغداد بود و بدين سبب بيشتر اوقات را در بغداد مىزيست. ارتباط
با ابن الزيات وزير المعتصم و الواثق (در 220 ه. ق) مايه شهرت جاحظ گرديد. به دمشق
و انطاكيه سفر كرد.
پس از غروب ستاره ابن الزيات در زمان متوكل مورد لطف ابن ابى داود قاضى القضات و
رقيب سرسخت ابن الزيات قرار گرفت. در اواخر عمر نيمى از بدنش فلج شد و به مولد خود
بازگشت و در همان جا مرد.
هرگاه بخواهيم آثار گوناگون جاحظ را توصيف نماييم بايد بگوييم كه جاحظ در درجه اول
مردى اديب است. و آثار او دائرة المعارفى است كه همه گونه دانش و ادب روز بدون
ترتيب و نامتناسب در آنها گنجانيده شده است. جاحظ نثر عربى را به كاملترين صورت آن
در آورده و نثرهاى عادى او نيز مانند شعر موزون است. او به مسائل جدى و غير جدى
مىپرداخت و از طرح مسائل عامه مردم از قبيل طرح طبايع: دزدان، گدايان، بخيلان،
كوران و افراد بيمار و معلول و نيز از طرح عادات و خلقيات: معتادان به الكل، زن
بارگان، مردمان انگل و ساير منحرفان لذت فراوان مىبرد. نيشخندهاى گزنده او در
لابلاى مطالبش به خوبى طبع تيز و تند جاحظ را نشان مىدهد. و حتى در مسائل جدى از
قبيل: نقل قصص و لطيفه خود دارى نمىكند. علوم طبيعى و مردم شناسى در آثار او جاى
خاصى دارند.
آثار جاحظ مشتمل بر نظرياتى است كه بعدها پيدايش يافت (تحول، تكامل، فنوتيك، انطباق
با محيط، روانشناسى حيوانى). نويسندگان پس از وى به تقليد او پرداختند از قبيل:
اخوان الصفا، قزوينى و دميرى. از دويست اثر منسوب به او حدود سى اثر تماما و حدود
پنجاه اثر به صورت ناقص باقى است و قسمت عمده آثار موجود او مكرر به چاپ رسيده است.
مهمترين كتابهاى او: البخلاء، التاج، التبصر بالتجارة، الحيوان، المحاسن و الاضداد
و العثمانية و همين كتاب البيان و التبيين اوست كه جزء آخرين آثار وى محسوب مىشود.
اين كتاب بزرگ را مىتوان «ديوان بلاغت» عرب ناميد كه در آن گزيدههايى از شعر و
نثر فصيحان و بليغان عرب را جهت استشهاد نظريات ابداعى خويش گردآورى نموده است و در
لابلاى مسائل بلاغى،
قضاياى طبيعى، از قبيل مردم شناسى، حيوانشناسى و علم الاصوات را نيز مىآورد.
رويهمرفته مىتوان اين كتاب را تقريبا چنين طبقهبندى كرد: بيان و بلاغت، قواعد
بلاغى، خطابه، شعر، اسجاع، نمونهاى از وصايا و نامهها، قسمتى از سخنان افسانه
سرايان، برخى از سخنان احمقها، مردم نادان و كودن، انواع منتخبات مربوط به بلاغت و
از جهت عادات و رسوم مردم شهرستانهاى ايران و تاريخ قبل از اسلام ايران و كلمات و
واژههاى فارسى براى ايرانيان قابل توجه است.
بر اين كتاب شروح و تعليقاتى نوشته شده است و توسط ثعالبى گزيدهاى از آن تهيه
گرديده. اين كتاب بارها چاپ شده است و بهترين چاپ آن چهارمين چاپ تحقيق حسن
السندوبى در سه مجلد در 1285 صفحه قطع وزيرى سال چاپ 1375 ه. ق است.
نظر به اهميت اين شخصيت ادبى، نويسندگان مسلمان و غير مسلمان كتابهايى جداگانه در
باره وى نوشتهاند كه علاوه بر مقاله دائرة المعارف اسلامى مىتوان از: ادب الجاحظ،
سندوبى، 1931، الجاحظ معلم العقل و الادب، شفيق جبرى، 1932، الجاحظ شارل پلا ترجمه
ابراهيم- الكيلانى، 1961 م. ياد كرد.
25- تاريخ آداب اللغة العربية
(آلمان 1898- 1902 م، چاپ دوم ليدن 39- 1937 م): تأليف كارل بروكلمان (1868-
1956 م) مستشرق آلمانى و استاد زبانهاى سامى دانشگاه برسلاو و استاد شرقيات دانشگاه
هاله، و از بزرگترين سامى شناسان زمان خود بود و بر زبان و ادبيات عرب تسلط داشت.
از تأليفات بزرگ اوست: لغتنامه سريانى، دستور تطبيقى زبانهاى سامى، نحو عبرى و
تصحيح عيون الاخبار ابن قتيبه، و كتاب مورد گفتگوى ما شامل تاريخ ادبيات عرب از
دوره جاهلى و اسلامى است با ذكر تمام منابع خطى كه در كتابخانههاى مهم دنيا موجود
است. اين كتاب كه به زبان آلمانى نوشته شده است توسط مرحوم دكتر عبد الحليم نجار و
عدهاى ديگر قسمتهايى از آن به عربى ترجمه شد و تاكنون 5 جلد عربى آن چاپ شده است و
كتاب ملل اسلامى او از كتابهاى مشهور مىباشد.
26- تاريخ بغداد، للخطيب البغدادى
(مصر 1326 ه.): تأليف ابو بكر احمد بن على بن ثابت معروف به خطيب بغدادى (متولد 392
و فوت 463 ه. ق) حافظ معروف حديث، و فقيه و مورخ و اديب عرب، اصلا از مردم حوالى
بغداد بود كه در طلب حديث به بصره، نيشابور، اصفهان، همدان و دمشق سفر كرد و خطيب
بغداد بود. آثار او را به شصت و گاه نزديك به يك صد تأليف شمردهاند و معروفترين
آنها تاريخ بغداد است. اين كتاب تاريخى- جغرافيايى به زبان عربى است و از منابع
معتبر تاريخ و فرهنگ اسلامى بشمار مىآيد.
اين كتاب مشتمل بر تاريخ بغداد از زمان بناى آن (145- 146 ه. ق) تا سال وفات مؤلف
(463 ه. ق) و 7831 زندگينامه دارد كه 32 آن، از زنان است. مقدمه آن در باره اصل
بغداد و نام آن و تاريخ بناى اين شهر و غيره است. همه كتاب در 1931 در 14 جلد بزرگ
در مصر منتشر شد و مقدمه آن با ترجمه فرانسوى در 1904 م در پاريس و جلد ششم آن در
1908 با چاپ سنگى در لايپزيك چاپ شد.
27- تاريخ طبرى،
يا تاريخ الامم و الملوك يا كتاب اخبار الرسل و الملوك (مصر 1326 ه): از محمد بن
جرير طبرى ملقب به ابو جعفر (متولد 224 ه. در آمل و متوفى در 310 ه. ق در شهر
بغداد)، مؤلف تفسير كبير. اين كتاب كه به زبان عربى است مشتمل بر تاريخ از آغاز
آفرينش تا سال 302 ه. ق (از هجرت به بعد بر حسب سنوات منظم گرديده.) ذيلهاى بسيارى
بر آن نوشتهاند از جمله عريب قرطبى است كه وقايع را تا 320 ه. ق تعقيب كرده است و
ثابت ابن سنان در تعقيب ذيل مزبور سال 360 نوشته و هلال بن محسن صابى (359- 448 ه.
ق) حوادث را تا 448 ه. ق و پسرش محمد بن هلال «عيون التواريخ» را در تعقيب كار پدر
انجام داده و حوادث را تا سال 479 ه. ق و پس از او محمد بن عبد الملك همدانى تا 487
ه. ق (فوت 521 ه. ق). تاريخ طبرى نخستين تاريخ كاملى است كه به زبان عربى نوشته شده
است و از تواريخ معتبر محسوب مىشود و از نظر تاريخ ايران پيش از اسلام اهميت خاصى
دارد و تمام آن توسط مرحوم پاينده به فارسى ترجمه شده است. اين كتاب در 1876- 1901
م به اهتمام دخويه در ليدن در 15 جلد و در مصر و تركيه مكرر به طبع رسيد و نولد كه،
قسمت مربوط به ايران و عرب را در زمان ساسانيان به آلمانى ترجمه كرد (ليدن 1879) و
توسط استاد دكتر زرياب خويى به فارسى ترجمه شد. تاريخ طبرى چندين بار تلخيص و
اختصار شد كه نخستين بار به وسيله بلعمى در 352 ه. به فارسى برگردانيده شد و در هند
و ايران مكرر چاپ شد و همين ترجمه فارسى به زبانهاى فرانسوى، عربى، تركى و چغتايى
ترجمه شده است.
28- تأويل مختلف الحديث، لابن قتيبة
(مصر 1326 ه.): تأليف ابو محمد عبد اللّه بن مسلم ابن قتيبه كوفى دينورى. پدر او از
مردم «مرو» و مولد او در كوفه (213 ه. 924 م) بود (و بنا به قولى بغداد بود) و در
سال 270 يا 271 يا 276 ه. در بغداد در گذشت.
ابو محمد، اديبى عالم به لغت و نحو و غريب القرآن و معانى قرآن و شعر و فقه بوده.
وى مدتى در دينور منصب قضا داشت و از اين رو به دينورى شهرت يافت و پس از آن تا
زمان مرگ در بغداد تدريس مىكرد.
كتابهاى بسيارى از خود به جاى گذاشت از جمله همين كتاب است كه يك بار در 1326 ه. و
بار ديگر در 1386 ه. در مصر و بار سوم در 1393 ه. در بيروت در 367 صفحه به قطع
وزيرى چاپ شد.
هدف ابن قتيبه در اين كتاب دفاع از اهل حديث و رد انتقادهاى مجبره مشبه و رافضه و
ساير اهل كلام مىباشد. و همچنين حديثهايى را كه به ظاهر با اسلام و توحيد مطابقت
ندارد تأويل كرده است.
29- تتمة اليتيمة، للثعالبى
[تهران 1303 ه. ق].
از مؤلف كتاب «يتيمة الدهر فى شعراء اهل العصر» ابو منصور ثعالبى (ولادت 350- فوت
429 ه. ق در نيشابور). از جمله ادباى بزرگ ايران است كه غالب اوقات خود را به تأليف
كتب عديده در فنون مختلف ادب، لغت، تاريخ، گذرانده و به عادت معمول آن زمان و نظر
به رواج بازار زبان عربى و جنبه عمليت و وسعت دايره لغات و عموميت آن تمام تأليفات
خود را به اين زبان پرداخته است و غالب آثار ثعالبى باقى است و اكثر آنها به طبع
رسيده است.
بعد از قريب بيست سال كه از انتشار نسخه نهايى «يتيمة الدهر» گذشته بود، ثعالبى به
شرحى كه خود در مقدمه نسخه «تتمة اليتيمة» مىگويد: براى رفع نقايص و جبر كسورى كه
«يتيمه» را خالى از آنها نمىديده كتاب لطيفى به همان سبك و اسلوب و ترتيب و تبويب
به اسم «تتمة اليتيمة» تأليف كرده تا به تأليف اصلى او ضميمه شود و حق مطلب آنكه
«يتيمه» بدون اين «تتمة»- كتاب يتيمة هم چنانكه ثعالبى خود دريافته بوده است-
ناقص بشمار مىرود، زيرا اين كتاب حاوى شرح جمع كثيرى از شعرايى است كه نام ايشان
در «يتيمه» نيامده و يا بعد از انتشار «يتيمه» شهرت و اعتبار يافتهاند.
اين كتاب را ثعالبى در ايام حكومت سلطان مسعود غزنوى ما بين سالهاى 424- 429 ه. ق
تأليف كرده است و در همان ايام ميان اهل ادب معروف و مشهور شد.
اين كتاب در دو جلد (تتمة القسم الاول فى محاسن اهل الشام و الجزيرة) و جلد دوم
(تتمة القسم الرابع فى محاسن اهل خراسان و ما يتصل بها من مسائر البلدان) است. اين
«تتمة» با تصحيح عالمانه مرحوم استاد عباس اقبال آشتيانى در سال 1353 ه. ق در تهران
در قطع وزيرى، سربى، (170 126 صفحه) در چاپخانه فردين با فهارس منتشر گرديد.
ر ك: يتيمة الدهر، الاعجاز و الايجاز در همين كتابنامه.
30- تجارب الامم و عواقب الهمم لابن مسكويه
(ليدن 1909 م): در باره اين كتاب به عنوان يك اثر تاريخى بزرگ كار يك دستى كه همه
بخشهاى ششگانه آن را (1- از پيشداديان تا سال 37 ه.، 2- از سال 38 تا سال 100 ه.،
3- از سال 101 تا 191 ه.، 4- از سال 191 تا سال 283 ه.، 5- از سال 284 ه.، تا
326 ه. 6- از سال 327 ه. تا سال 369 ه.) در برگيرد به انجام نرسيده است و آنچه
تاكنون از اين كتاب به صورت چاپى عكسى يا ترجمه منتشر شده است عبارت از قطعات يا
بخشهايى از اين كتاب كه بر حسب امكانات محققان و مترجمان و يا در دسترس بودن آن
قطعات و بخشها و يا نوعى انتخاب فراهم آمده است.
نسخه اياصوفيا (استانبول) مهمترين و كاملترين و بلكه تنها نسخه كامل تجارب- الامم
است. در سالهاى 1909 تا 1913 سه بخش (1، 5، 6) از شش بخش، نسخه اياصوفيا به اهتمام
«كايتانى» از سوى بنياد «گيب» بدون تصحيح متن در ليدن- لندن به صورت فتوگراف منتشر
شده و تنها مزيت اين چاپ بر اصل نسخه خطى يادداشتها و فهرستهايى است كه به زبان
انگليسى در پايان مجلد اول و پنجم آمده است و بقيه بخشهاى دوم و سوم و چهارم توسط
شادروان استاد مجتبى مينوى در تركيه عكسبردارى شده و ميكروفيلم آن در كتابخانه
مركزى دانشگاه تهران نگاهدارى مىشود و نسخههايى از آن در ايران و ساير
كتابخانههاى دنيا موجود است.
بخشهاى چاپ شده تجارب الامم از اين قرار است: 1- چاپ دوخويه- بر اساس نسخه
آمستردام تصحيح و در سال 1871 م در ليدن (بريل) چاپ شد مشتمل بر حوادث 198 تا 251
ه.
2- چاپ «آمدروز» دو مجلد (5 و 6) از شش نسخه اياصوفيا و نيز ذيل تجارب الامم را در
يك مجلد (جمعا سه مجلد) تصحيح و در لندن همراه با ترجمه و مقدمه مارگليوث (جمعا 7
جلد) منتشر كرده است.
كار «آمد روز» (يعنى سه مجلد) در قاهره در سالهاى 1914 تا 1916 منتشر شد و در بغداد
در سال 1965 افست گرديد.
3- چاپ غازان: در دو مجلد و در برگيرنده حوادث سالهاى 101 تا 256 ه.
1- كتاب تجارب الامم توسط دوخويه به زبان لاتينى (تنها قسمتى كه خود تصحيح كرده
است) ترجمه شد.
2- به زبان انگليسى: توسط مارگليوث دو مجلد از شش مجلد اياصوفيا و ذيل تجارب-
الامم (يك جلد) كه «آمد روز» تصحيح كرده و همراه با متن مصحح «آمد روز» جمعا در هفت
مجلد با نام «افول خلافت عباسى» در لندن «اكسفورد» چاپ شده و آنچه به زبان فارسى
ترجمه شده عبارت از قطعاتى از تجارب الامم مىباشد.
الف: ترجمه سيره و خطابه انوشيروان: دكتر محمد محمدى، ب: ترجمه عهد اردشير به قلم
امام شوشترى، ج: سيره اردشير: رحيم زاده صفوى، د: ايران قبل از اسلام: رساله آقاى
دكتر ابو القاسم امامى مىباشد كه ما نيز عمده اطلاعات خود را در باره كتاب تجارب
الامم مديون كار ارزنده ايشان هستيم.
ابن مسكويه: ابو على احمد بن محمد بن يعقوب مسكويه (ملقب به معلم سوم) و خازن نيز
لقب دادهاند (كتابدار ابن العميد و عضد الدوله بوده است). (ولادت حدود 325 ه. فوت
421 ه.). در يكى از ديههاى شهر رى به نام «مشكويه» بدنيا آمد و در اصفهان درگذشت و
گويند قبر او در «تخت پولاد» و در محله «خواجو» باشد.
مسكويه بر خلاف يعقوبى (جهانگرد) و طبرى (فقيه و مورخ) و مسعودى (جهانگرد) و بيرونى
(دانشمند) و ثعالبى (اديب) مورخ و فيلسوف است و فلسفه عملى وى مانند الصابى و
الصفدى در دستگاه ايران و حكام وقت ارج و قربى فراوان داشت و از وى آثار بسيار
ارزندهاى از جمله «جاويدان خرد» بجاى مانده است.
31- تحف العقول فيما جاء من الحكم و المواعظ عن آل الرسول للحرانى
(ايران 1303 ه.): تأليف ابى محمد الحسن بن على بن حسين بن شعبه حرانى معاصر شيخ
صدوق (فوت 381 ه. ق) و استاد شيخ مفيد بود. از تاريخ ولادت او اطلاع دقيقى در دست
نيست اما بر اساس قرائن موجود مىتوان استنباط كرد كه از علماى قرن چهارم هجرى بوده
است.
كتاب وى مورد اعتماد دانشمندان شيعه است و همگى آن را ستودهاند. (شيخ حر عاملى،
أمل الامل، مجلسى، فصل دوم از مقدمه بحار الانوار، افندى، رياض العلماء، خوانسارى،
روضات الجنات) و از متأخرين مرحوم آيت اللّه سيد محسن امين، اعيان الشيعة، علامه
آقا بزرگ تهرانى، الذريعة و علامه تبريزى، ريحانة الادب شرح حال وى را آوردهاند.
كتاب تحف العقول چند بار در ايران و عراق به چاپ رسيده است كه همه مغلوط بوده است.
چاپ سنگى 1298 ق. تهران، سنگى، رحلى، 322 ص، سنگى، رحلى، 322 صفحه، تهران، 1303 ق.
سنگى، رحلى 321 صفحه، تهران، 1383 نجف، سربى، وزيرى، 1384 ه. ق 399 صفحه چاپ تهران
به همت فاضل محترم آقاى غفارى با ترجمه فارسى در پاورقى در 556 صفحه قطع وزيرى چاپ
گرديد.
مؤلف در مقدمه كتاب انگيزه تأليف آن را چنين بيان كرده است: بسيارى از دانشمندان
گذشته اماميه كتابهاى بسيارى در باره حلال و حرام و فرائض و سنن از خود بجاى
گذاشتهاند و زحمت آيندگان را بر طرف كردند و ايشان را از اين جهت بىنياز نمودند.
اما در ميان دانشهايى كه از ائمه عليهم السلام بر آنها آگاهى يافتم به حكمتها،
پندها و تشويق به امور باقى و دورى از امور فانى و نيز مسائلى در زهد و تقوى و
وصاياى ائمه و غير ذلك دست يازيدم كه متأسفانه از علماى شيعه كتابى مستقل در اين
باره نديدهام لذا بر آن شدم تا كتابى در گردآورى آن نفايس فراهم آورم.
و باب اول آن را به وصاياى امير المؤمنين و آخرين باب آن در شرح حال و كلمات قصار
حضرت امام حسن عسكرى عليه السلام است.
32- التوحيد للشيخ الصدوق
(1321 ه. ق ايران): تأليف ابن بابويه صدوق. اين كتاب را در رد مخالفانى تأليف كرده
است كه در آثار شيعه به حديثهايى برخورده بودند كه استشمام جبرگرايى از آنها
مىكردند و چون نتوانستند آنها را تفسير و شرح كنند لذا شيعه را جبرگرا و مشبه
پنداشتند (مقدمه). اين كتاب از جنبه علم كلام بسيار ارزنده است و به خوبى مىرساند
كه دانشمندان شيعى كه با معتزليان و عدليان در بسيارى از مسألهها بسيار نزديكند
چگونه مىانديشيدند.
اين كتاب در هند به كوشش على محمد كشميرى در 1321، 479 ص و جمعا با اعتقادات مجلسى
در 519 ص ربعى به چاپ رسيد.
محل چاپ ذكر نشده است لذا مرحوم عليخان عرشى آن را چاپ ايران دانسته و استاد دانش
پژوه چاپ هند خواندهاند. تهران 1285 ه. ق، سنگى، رقعى بىشماره، ايران، بى تاريخ،
سنگى، جيبى، بىشماره، تبريز، سنگى، تهران، 1375 ق، سربى، وزيرى، مصطفوى، 240 صفحه.
اين كتاب شامل بابهاى، ثواب الموحدين و العارفين، باب التوحيد و نفى التشبيه،
معنى- الواحد، و التوحيد و الموحد، تفسير قل هو اللّه احد، فى انه ليسن بجسم و لا
صوره، ما جار فى الرؤية، باب القدرة، العلم، صفات الذات، صفات الافعال، تفسير كل
شيء هالك الاوجهه، تفسير يا ابليس ما منعك...، تفسير اللّه نور السموات و الارض،
تفسير نسوا اللّه فنسيهم، معنى جنب اللّه، معنى الحجزة، معنى العين و الاذن و
اللسان، معنى يد اللّه مغلولة، رضا اللّه و سخطه،... باب اسماء اللّه، اسماء
المخلوقين، باب القرآن ما هو، معنى بسم اللّه، باب تفسير حروف المعجم، باب الرد على
الثنوية و الزنادقة... باب اثبات حدوث العالم... و چندين باب مهم كلامى ديگر. ر ك:
امالى الشيخ الصدوق در همين كتابنامه.
32- تهذيب التهذيب
(حيدر آباد 27- 1326 ه.): تأليف ابن حجر عسقلانى (773- 852 ه. ق- 1448 م). كتاب
«الكمال فى اسماء الرجال» تأليف حافظ ابو محمد عبد الغنى- ابن عبد الواحد ابن سرور
المقدسى حنبلى (فوت 600 ه. ق) توسط حافظ شهير يوسف بن الزكى المزى (فوت 742 ه. ق)
تهذيب گرديد. «تهذيب الكمال فى اسماء الرجال» كه خود كتاب بسيار مطول و مفصلى است
در علم رجال اهل سنت است و كسانى كه در كتب احاديث معتبر از طرق ايشان روايتى نقل
گرديده است نام ايشان در اين كتاب ثبت شده و سپس همين كتاب به نام «تهذيب التهذيب»
توسط ابن حجر عسقلانى (يا، قسطلانى) تهذيب شد و پس از حذف اضافات و جرح و تعديل،
مطالب يك سوم كتاب برداشته شد. و ابن حجر اين كتاب را در سال
712 ه. به پايان رسانيد. چاپ اول اين كتاب در دوازده جلد از سال 1325 تا 1327 در
حيدر- آباد هند انجام پذيرفت. كتاب «تهذيب التهذيب» شامل گزارشى از دوازده هزار و
چهارصد و پنجاه و هفت راوى است. ابن حجر عسقلانى كه در كتابهاى برخى از بزرگان
«قسطلانى» نيز آمده است آثار فراوانى از خود بجاى گذارد و علاوه بر كتاب نامبرده
بيش از يك صد كتاب ديگر به وى نسبت دادهاند كه در آخر جلد دوازدهم تهذيب التهذيب
برشمارده شده است.
33- جمهرة الامثال للعسكرى
(بمبئى 1307 ه.): تأليف ابو هلال عسكرى (شرح حال او را ذيل كتاب الصناعتين و تجارب
الامم در همين كتابنامه بنگريد).
آغاز و شروع چاپ اين كتاب براى نخستين بار در سال 1306 ه. (به همت ميرزا محمد ملك
الكتاب شيرازى) و پايان چاپ كتاب در سال 1307 ه. به خط ميرزا ابو الحسن حايرى در
بمبئى و در 222 ص قطع وزيرى بزرگ با چاپ سنگى بود.
ابو هلال در مقدمه كتاب خود گويد: اين كتاب مشتمل است بر مثالها و مطالبى كه در هيچ
كتاب ديگر نيامده است. مطالب در جملههايى كوتاه و مفيد آمده. كتاب را بر اساس
ترتيب حروف الفبا قرار دادهام و مثلهايى را كه حمزه اصفهانى براى مبالغه (بر وزن
افعل) آورده است آن را كه عربى فصيح بود بجاى نهادم و آنچه را كه مولد و سقيم بود
حذف كردم زيرا همين علت يكى از معايب كتاب حمزه است. و در ضمن تفسير و شرح مثالهاى
مولد علامت (2) گذاردهام... إلخ.
مؤلف در آغاز كتاب اشتقاق و ريشه واژه (مثل) را تفسير و بيان مىكند. اين كتاب بر
بيست و نه باب بر اساس حروف الفبا و بعد از باب «ه» باب «لا» و باب «ياء» را ذكر
مىكند.
آغاز آن: الباب الاول فيما جاء من الامثال فى اوله الف اصليه او مجتلبة: قولهم: ان
من البيان لسحر.
انجام:، باب ما اوله ياء: نحويا... و سپس مثالهايى كه براى مبالغه بر وزن افعل آمده
است در ذيل هر كدام از ابواب حروف ذكر كرده است كه اول آن از جنس همان حرف است.
در اين كتاب از كلام رسول خدا (ص) و امير مؤمنان (ع) و فصحا و لغويون عرب از قبيل
اصمعى، ابن الاعرابى و ثعلب شاهد مىآورد و از اشعار نابغه، ليثى، لبيد، فرزذق،
طرفة، كميت و جثامة بن قيس استشهاد مىكند.
34- حقايق التأويل فى متشابه التنزيل
(نجف 1355 ه.): تأليف شريف رضى كه نام ديگر اين كتاب را: «حقايق التنزيل و دقائق
التأويل» نيز گفتهاند. اين كتاب از ده جلد متجاوز بوده است (به اندازه تفسير تبيان
طوسى) اما تنها جزء پنجم آن در دست است كه آغاز آن آيه (هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ
عَلَيْكَ الْكِتابَ مِنْهُ آياتٌ مُحْكَماتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتابِ...) آيه 5 سوره
آل عمران تا آخر آيه (إِنَّ اللَّهَ لا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَ يَغْفِرُ ما
دُونَ ذلِكَ. آيه 51 سوره نساء) و از بهترين تفاسير شيعه است. وى در اين تفسير به
بررسى مشكلات آيات متشابه بر پايه «الغرر» سيد مرتضى بيان مىكند. اين كتاب براى
نخستين بار در سال 1355 ه. بر اساس نسخه محدث نورى با مقدمه اداره منتدى النشر در
نجف چاپ شد.
حقايق التأويل، از كتابهاى بسيار نفيس در تفسير غريب قرآن كريم و بيان اسرار و
دقايق اخبار آيات الهى است. اين كتاب با تحقيق علامه شيخ محمدرضا آل كاشف الغطاء در
سال 1355 ه. ق سربى، وزيرى، 112 392 ص و با مقدمه پرمحتواى علامه بزرگوار مرحوم آيت
اللّه شيخ حسين حلى به طبع رسيد.
در صحت انتساب اين كتاب به شريف رضى هيچ گونه ترديدى نيست و در صفحه 167 آن به كتاب
نهج البلاغه اشاره مىكند و مىگويد: فليعم النظر فى كتابنا الذى الفناه و وسمناه
«نهج البلاغه» يشتمل على مختار الواقع الينا من كلام امير المؤمنين... (از: مصادر
نهج البلاغه و اسانيده سيد عبد الزهراء الحسينى، ج 1 106).
35- حلية الاولياء و طبقات الاصفياء لابى نعيم
(مصر 1351 ه.): تأليف ابو نعيم عبد اللّه ابن احمد اصفهانى (متولد 336 ه. فوت 430
ه.) كتابى در شرح حال اولياء و زهاد و مشايخ صوفيه. كتاب در 422 ه. ق به پايان
رسيده است. در اين كتاب جمعى از صحابه، تابعين، خلفا، ائمه و زهاد و متصوفه با بعضى
احاديث و اقوال آنها و در تنظيم و تبويب كتاب و ذكر اسناد، شيوه كار مؤلف به تكرار
و تطويل گراييده است. حلية الاولياء از منابع معتبر تصوف اسلامى بشمار مىرود. اين
كتاب ده جلدى، سربى، وزيرى در قاهره (1351- 57 ه. 32- 1938 م) به چاپ رسيد و توسط
شيخ ابو الفرج عبد الرحمن بن علخ بن الجوزى به نام «صفوة الصفوة» مختصر گرديد.
36- خصائص الائمه للشريف الرضى
(رامپور، خطى): تمام نويسندگان سيره و تراجم اين كتاب را از آثار شريف رضى مىدانند
و نام آن را در دو مورد از نهج البلاغه آورده است كه خود دليلى است بر اين كه نهج
البلاغه تأليف شريف رضى است. و ما در مقدمه اين كتاب در اين باره به تفصيل سخن
گفتيم. آغاز تأليف اين كتاب سال (383 ه. ق) بوده است ولى به علت اشتغال به تأليف
نهج البلاغه به اتمام «خصائص» توفيق نيافت. نسخههاى متعدد از اين كتاب در
كتابخانههاى هند و عراق موجود است و در سال 1369 ه. ق در نجف اشرف به طبع رسيد.
همان گونه كه از نام كتاب پيداست در باره اخبار ائمه اثنى عشر از ولادت تا رحلت و
مقابر مباركشان و نيز نامهاى مادران و فضيلت زيارت ايشان است و سپس به اختصار
جوابهايى كه أئمه اطهار در پاسخ سؤالها فرمودهاند مىآورد. (از اسانيده نهج
البلاغه سيد عبد الزهراء حسينى 1 108)
37- دستور معالم الحكم، و مأثور مكارم الشيم
(كلمات حضرت امير المؤمنين (ع)، لابن سلامه (مصر 1332 ه. ق). مجموعهاى است از
كلمات مولا امير المؤمنين عليه السلام تأليف ابى عبد اللّه محمد بن سلامه بن جعفر
الفقيه الشافعى معروف به قاضى القضاعى، متوفى به سال 454 ه. ق در مصر. اين كتاب در
سال 1332 ه. سربى، وزيرى با حواشى و تعليقات محمد سعيد الرافعى، 208 صفحه در مصر
چاپ شده است و مجلسى از اين كتاب نقل مىكند.
اين كتاب را آقاى سيد عبد الزهراء الحسينى الخطيب در كتاب «مصادر نهج البلاغه و
اسانيدها» ج 1، ص 68 معرفى كرده است. و در سال 1401 ه. ق 1981 در بيروت دار الكتاب
العربى در قطع وزيرى در 164 صفحه سربى به ضميمه مقدمه آقاى سيد عبد الزهراء الحسينى
به چاپ رسيد. و در سال 1362 ش توسط آقاى دكتر فيروز حريرچى به فارسى بر گردانيده شد
و در مؤسسه انتشارات امير كبير به انضمام متن عربى در قطع وزيرى در 262 صفحه سربى
چاپ شد.
38- رجال النجاشى (كتاب الفهرست) المعروف به (معرفة الناقلين)
(بمبئى 1317 ه.): ابو العباس احمد بن على نجاشى (متولد ماه صفر 372 ه. ق و متوفى
جمادى الاول سال 450 ه. ق) معروف به ابن الكوفي گر چه مقدم بر شيخ طوسى و حتى
بزرگتر از او بود بطورى كه علامه حلى شيخ را جزء راويان نجاشى بشمار آورده اما پس
از تأليف فهرست طوسى بود كه او رجال و يا فهرست خود را تنظيم كرد و چه بسا طبق نظر
مرحوم آيت اللّه بروجردى، نجاشى در اين فهرست بيشتر نظر به تصحيح فهرست طوسى داشته
است. او در ترجمه شيخ طوسى كتاب فهرست را جزء كتابهاى شيخ نام برده و از نظر سبك،
روش، بيان و تعبير و ترتيب مطالب حاكى از آن است كه نجاشى آن كتاب را هنگام تأليف
(الفهرست خود) مد نظر داشته است و در حقيقت رجال- كشى مكمل و اولين ذيل بر فهرست
شيخ طوسى است. نجاشى در مقدمه كتاب چنين مىگويد: انى وقفت على ما ذكره السيد
الشريف اطال اللّه بقاه من تعيير قوم من مخالفينا انه لا سلف لكم و لا مصنف و هذا
قول من لا علم له بالناس و لا وقف على اخبارهم و لا عرف منازلهم... و لا حجة علينا
لمن لا يعلم و قد جمعت من ذلك ما استطعه و... و قد جعلت للاسماء ابوابا على
الحروف... اذكر المتقدمين فى التصنيف من سلفنا الصالحين. إلخ. سپس به ذكر طبقه اول
مىپردازد.
اين كتاب در 1317 ه. ق سنگى، رقعى به اهتمام شيخ على محلاتى حايرى در 338 صفحه در
بمبئى مغلوط چاپ شد و سپس به همت دانشمند محترم آقاى حاج ميرزا حسن مصطفوى با
نسخههاى متعدد و فهارس متنوع و پيش گفتار، تصحيح و چاپ گرديد (1389 ق) و دانشگاه
مشهد در سال 1348 ه. ش نسخه ايشان را تكثير كرد.
39- روضات الجنات فى احوال العلماء و السادات للخوانسارى
(ايران 1307 ه.): تأليف مرحوم ميرزا محمد باقر بن ميرزا زين العابدين موسوى
خوانسارى اصفهانى (متولد 1226 ه. فوت 1313 ه.) آثار وى را بيش از بيست اثر ذكر
كردهاند. اين كتاب كه از نام آن پيداست در شرح حال رجال شيعه است. چندين مرتبه در
ايران چاپ شد: 1306 ق. در چهار جلد و 1367 ه. ق. و 1371 ه. ق. و در 1390 ه. ق در
هشت جلد در قطع وزيرى توسط مؤسسه اسماعيليان با فهارس متعدد چاپ گرديد. اين كتاب
شامل بر 758 ترجمه است از: ابراهيم ابن محمد ثقفى اصفهانى (مؤلف الغارات) آغاز
مىشود و به يوسف بن عبد البر پايان مىپذيرد شرحها و تراجم به ترتيب حروف الفباست.
و رجال زمان حيات مؤلف را نيز در بردارد.
40- شرح العيون، شرح رسالة ابن زيدون
(رامپور، خطى): كتاب «شرح العيون» در شرح حال شاهان، شعراى عرب، فلاسفه يونان و
حكام مشهور عرب تأليف وزير ابو الوليد احمد بن عبد اللّه بن احمد بن غالب بن زيدون
اندلسى نويسنده و شاعر معروف (ولادت 394 ه. ق در قرطبه فوت 463 ه. در اشبيليه).
سپس اين كتاب توسط ابن نباته مصرى (محمد بن محمد بن محمد قرشى اموى مصرى) (ولادت
686 ه. ق فوت 768 ه. در قاهره) شرح گرديد.
اين كتاب براى اولين بار در سال 1377 ه. ق 1957 م در 304 صفحه به قطع رقعى، سربى به
ضميمه «الرسالة الجديدة» ابن زيدون در مصر چاپ شد.
كتاب مزبور مشتمل است بر شرح و گزارش از 288 تن از شعرا، نويسندگان و بزرگان
عرب و پادشاهان و فلاسفه يونان. اسماعيل پاشا در هدية العارفين (2 164) شانزده كتاب
ديگر از آثار ابن نباته را بر شمرده است.
41- سمط اللآلي فى شرح امالى القالى:
عبد اللّه بن عبد العزيز بن محمد البكرى الاونبى مشتمل بر شرح نيمه اول امالى قالى
است (مصر 1354 ه. ق) 1936 م. سربى، وزيرى، 622 134 صفحه، چاپ لجنه التأليف و
الترجمه تحقيق عبد العزيز الميمنى استاد ادبيات عرب دانشگاه عليگر هند.
مؤلف اين كتاب از مردم شلطيش (شهركى در غرب اشبيليه واقع در ساحل دريا) و ساكن
قرطبه بود. وى در شوال سال 487 ه. ق بدرود حيات گفت و در مقبره ام سلمه مدفون شد.
او: لغت شناس، اديب، متبحر در اشعار، غريب و انساب عرب بوده مدتى والى شهر كبلة و
صاحب جزيره شلطيش بود. داراى آثار بسيار است كه محقق كتاب مزبور دوازده اثر از آثار
وى را بر شمرده است.
كتاب سمط اللآلي همان گونه كه از نام آن پيداست نوادر لغوى امالى را شرح كرده است و
به مواردى كه قالى از آنها غفلت كرده متذكر شده و اشتباهات قالى را نيز گوشزد نموده
است. جلد اول آن در 621 صفحه در قطع رحلى و جلد دوم شامل پنج للآلى با فهرست و
حواشى چاپ شده است.
42- شذرات الذهب فى اخبار من قد ذهب لابن العماد
(مصر 1350): تأليف مورخ، فقيه، اديب ابو الفلاح عبد الحى بن احمد بن احمد بن محمد
حنبلى معروف به ابن العماد (تولد: 1032 فوت 1089 ه. ق) در سن 57 سالگى در مكه.
در تاريخ و تراجم است. از آغاز سال هجرت تا سال 1000 ه. را در بردارد و در آن حوادث
مهم كه در اين فترت رخ داده است و نيز شرح حال اعيان، رجال، دانشمندان و پادشاهان
و... را ذكر كرده است و بيشتر به رجال حنفيان پرداخته و متجاوز از سه هزار ترجمه
دارد.
اين كتاب از روى نسخهاى به خط مؤلف در مصر چاپ شد، 8 جلد، سربى، وزيرى. و چاپى
ديگر (افست) در بيروت از آن انتشار يافت.
در روى جلد چاپ مصر وعده داده است كه تمام كتاب ده جلد است اما حوادث هزار هجرى و
خود كتاب در جلد هشتم به پايان مىرسد.
43- شرح نهج البلاغه لابن ابى الحديد