زمینه های قیام امام حسین(ع)

حسين عبدالمحمدي

- ۱۵ -


علل سكوت امام حسين (ع) در عصر معاويه

 1 
ـ شرايط سياسى و اجتماعى عراق

يـكـى از عـلل عـدم قيام امام حسين (ع) در عصر معاويه ، اوضاع خاصّ سياسى واجتماعى حاكم بر عـراق بـود. عـراق بـه عـنـوان مـركـز خـلافـت عـلى (ع) و پـايـگـاه طـرفـداران اهل بيت (ع) همانند عصر امام حسن (ع) گرفتار دنياطلبى و مرعوب قدرت اموى ها بود و آمادگى بـراى قـيـام و انـقـلاب را نـداشـت . لذا امـام حـسـيـن (ع) انـقـلاب در دوران مـعـاويـه را چـيـدن ميوه قبل از رسيدن آن تلقّى مى كند و به كسانى كه بعد از شهادت امام مجتبى (ع) از او خواستند تا قيام ضدّ معاويه را رهبرى نمايد فرمود:

(...
امـّا راءى مـن ايـن اسـت كه امروز موقع انقلاب نيست ، مادامى كه معاويه زنده است سر جاى خود بـنـشـيـنـيـد، در خـانـه هـا را بـه روى خـود بـبـنـديـد و خـود را از مـوارد اتـّهـام دور سازيد.)(685)

در اين دوران ، شيعيان به رهبرى امام حسين (ع) در بازگو نمودن جنايت هاى معاويه و آماده كردن زمينه هاى اجتماعى براى انقلاب همواره تلاش ‍ مى كردند. چنانكه خبر حسين (ع) با دوستانش در ايـن بـاره سـخـن گـفـت . لذا (مـروان بـن حـكـم ) احـتـمـال شـورش عـدّه اى از اهـل عـراق و رجـال ، نـزد حـسين بن على رفت و آمد مى كنند. من اين موضوع را تحقيق نمودم ، اطّلاع رسـيـد كـه حـسـيـن ، هـم اكنون مصمّم به شورش و سرپيچى از اطاعت شماست نظر خود را در اين باره ابلاغ كن .)(686)

ـ شخصيّت معاويه

عـامـل ديـگـرى كـه مـانـع قـيـام امـام حـسـيـن (ع) در دوران مـعاويه بود زرنگى و زيركى او درحلّ مسائل سياسى و اجتماعى و جايگاه دينى او در جامعه بود.مـعـاويـه بـا گـمـاشـتـن مـاءمـوران مـخـفـى تـمـام حـركـات امـام حـسـيـن (ع) را بـا دقـّت كـنـتـرل مـى كـرد. اگـر حـضـرت (ع) در زمـان او نـهـضـت خـود را آغـاز مـى كـرد بـه احـتـمـال قـوىّ قـبل از اينكه انقلاب او به جايى برسد و در جامعه مطرح شود آن حضرت (ع) را بـه شـهـادت مـى رسـانـد چـنانكه امام حسن (ع) و مالك اشتر به طور مرموز توسط معاويه به شهادت رسيدند.

و از سوى ديگر معاويه آدم ظاهرالصلاحى بود و هرگز علناً مرتكب خلاف نمى شد. و سعى مى كـرد بـه بـدعـت هـا و جـنـايـت هـاى خـود رنـگ ديـنـى بـدهد. چنانكه او براى مخالفت با على (ع) قـتـل عـثـمـان را بـهـانـه قـرار داد و در جـريـان حـكميت موقعيت خود را به نام دين محكم ساخت . لذا هـرگـونـه مـبـارزه و جـنـگ با معاويه نه تنها شكست نظامى در پى داشت بلكه شكست اجتماعى و معنوى را نيز نزد مردمى كه چهره كريه معاويه را نمى شناختند به همراه داشت . بنابراين قيام به نفع اسلام و مسلمانان نبود.

  قرارداد صلح

مـانـع ديـگـرى كه در دوران معاويه براى قيام وجود داشت پيمان صلحى بود كه معاويه با امام حـسـن (ع) بـسـتـه بـود. گـرچـه مـعـاويـه از روز نـخـسـت احـتـرامـى بـه صـلحـنـامـه قايل نبود امّا هر موقع لازم مى ديد از آن عليه اهل بيت (ع)بهره مى گرفت . بعنوان نمونه نامه مـعـاويـه بـه امـام حـسـيـن (ع) را مى توان ذكر كرد. او وقتى متوجّه شد امام (ع) اقداماتى براى آمادگى مردم براى قيام بر ضد حكومت مى نمايد نوشت : (گزارش پاره اى از كارهاى تو به من رسيده است كه اگر صحّت داشته باشد، من آنها را شايسته تو نمى دانم . سوگند به خدا هر كـس پـيـمـان و مـعـاهـده اى بـنـدد بـايـد بـه آن وفـا كـنـد، مـخـصـوصاً شخص بزرگ و شريفى مثل تو، با خود باش و به عهد خود وفا كن . اگر با من مخالفت كنى ، با مخالفت روبه رو مى شـوى و بنابراين قيام امام حسين (ع) در زمان معاويه ظاهراً نوعى مخالفت با قرارداد صلح نيز به شمار مى رفت
.

سلطنت يزيد بن معاويه


 مـرگ مـعـاويـه در ماه رجب سال 60 ه‍ . به وقوع پيوست ؛ و يزيد بن معاويه طبق طرح قبلى به خلافت رسيد. يزيد تمامى همّت خود را صرف اخذ بيعت از مخالفان جدّى خود به ويژه حسين بن على (ع) نمود. او از (وليد بن عتبة بن ابى سفيان ) خواست تا به سرعت از عبدالله بن زبير و حـسـيـن بـن عـلى (ع) بـيـعـت بـگـيـرد. وليـد نـيـز شـبـانـه آنـان را بـه دارالامـارة احـضـار نمود.(687)

هـنـگـامـى كـه پـيام والى مدينه به امام حسين (ع) رسيد امام (ع) متوجه مرگ معاويه گرديد، لذا جمعى از نزديكان خود را، مسلّح همراه خود به قصر برد تا در صورت لزوم خطر را از امام (ع) دفع نمايند. وليد مساءله بيعت با يزيد را مطرح كرد، امّا حضرت (ع) فرمود: شخصى چون من نـمـى بـايـسـت در خـفـا بـيعت كند. وليد پذيرفت و امام حسين (ع) شب بعد مدينه را به قصد مكّه ترك كرد.

قيام امام حسين (ع) بر ضد ظلم و فساد


 بـا آغاز سلطنت يزيد، علاوه بر بدعت ها و مفاسد قبلى و از بين رفتن موانع قيام ، امام حسين (ع)
در شـرايط خاصّى قرار گرفت : از طرفى مجبور شده بود با يك فرد فاسد بى بند و بار بـه عـنـوان خليفه پيغمبر، بيعت كند، و از طرفى فساد در دستگاه اموى ، به اوج رسيده و نظام ارزشـى جامعه را مبدّل ساخته و آنها را به سنت ها و باورهاى جاهلى نزديك كرده بود. و از طرف ديـگـر عـدّه اى از مردم عراق براى بيعت با حضرت (ع) اعلام آمادگى كرده بودند. لذا امام حسين (ع) موضع جديدى اتخاذ نمود و با تمام هستى عليه خاندان فاسد اموى قيام كرد.

امام حسين (ع) در پاسخ مروان كه از او براى يزيد بيعت مى خواست فرمود:

(عـَلَى الاِسـْلامِ اَلسَّلامُ اِذْ قـَدْ بـُلِيَتِ الاُْمَّةُ بِراعٍ مِثلِ يَزيدٍ... وَ قَدْ سَمِعْتُ جَدّى با اسلام بايد وداع نـمـود زيـرا امـّت گـرفـتـار رهـبـرى هـمـانـنـد يـزيـد شـده اسـت ... و از جـدّم رسول خدا(ص) شنيدم كه فرمود: خلافت بر آل ابوسفيان حرام است
.

امـام حـسـين (ع) علاوه بر بدعت ها و انحراف هاى عصر معاويه ، با بدعت بسيار بزرگى روبه رو بـود و آن حـكـومـت فرد فاسق و فاجرى مثل يزيد بود كه به هيچ وجه صلاحيت و شايستگى براى خلافت اسلامى نداشت ؛ او علناً شراب مى خورد و ميمون بازى و مروان اوّلين انگيزه مبارزه و مخالفت خويش را عدم شايستگى يزيد اعلام فرمود و هنگام حركت از مدينه ، در وصيتنامه خويش بـه مـهـمـتـريـن عـلّت قيام خود كه همانا امر به معروف و نهى از منكر و مبارزه با مفاسد وسيع و نابسامانى هاى فراوان اجتماعى و دينى بود تصريح فرمود
:

(اُريـدُ اَنْ امـُرَ بـِالْمـَعـْرُوفِ وَ اَنـْهـى عـَنِ الْمـُنـْكـَرِ وَ اَسـيـرُ بـِسيرَةِ جَدّى وَ اَبى عَلِىِ بْنِاَبى طالِبٍ)
(688)

بـراى امر به معروف و نهى از منكر قيام كردم و به راه و رسم جدّم و پدرم على بن ابى طالب
(ع) حركت مى كنم .

امام حسين (ع) در يكى از منازل بين راه در مورد اهداف قيام خود فرمود:

(اى مـردم ! پـيـامـبـر خـدا فـرمـود: هـر مـسلمانى با سلطانى زورگو مواجه گردد كه حرام خدا را حـلال نـمـوده پـيمان الهى را در هم شكند، با قانون پيامبر مخالفت كند، در ميان بندگان خدا راه گـنـاه و مـعـصـيـت و عـدوان و دشـمـنـى را تـرويـج نـمـايـد. ولى او در مقابل چنين سلطانى ، با عمل و يا با گفتار اظهار مخالفت ننمايد بر خداوند است كه اين فرد را به محلّ همان طغيانگر در آتش جهنّم داخل كند.

اى مردم ! آگاه باشيد اينان (بنى اميّه ) اطاعت خدا را ترك و پيروى از شيطان را بر خود فرض نـمـوده انـد فـسـاد را تـرويـج و حـدود الهـى را تـعـطـيـل نـمـوده و حـلال و حـرام خـداوند را تغيير داده اند و من به هدايت و رهبرى جامعه مسلمانان و قيام بر ضد اين همه فساد و مفسدين كه دين جدّم را تغيير داده اند از ديگران شايسته ترم .)
(689)

بـنـابـرايـن (نـجـات اسـلام ) هـدف غـايـى امـام حـسـيـن (ع) از نـهـضـت خـونـبـار سال 61 هجرى بود. بندگان صالح خدا به ارواح شهداى كربلا به ويژه سالار شهيدان حسين بن على (ع) باد.