عاشورا
(ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها)

سعيد داودى، مهدى رستم نژاد

- ۴ -


2 - بسيج توده ها

ائمه اطهار (عليهم السلام) با تاءكيد بر برگزارى مراسم عزادارى حسينى (عليه السلام) برنامه آن حضرت را محورى براى مردم قرار دادند. به گونه اى كه امروزه در ايام شهادتش مليونها انسان با اختلاف طبقات و نژاد و مذهب در هر كوى و برزن به عزادارى آن حضرت بپا خاسته و گرد بيرق حسينى اجتماع مى كنند.
هر ملتى براى بقا و موفقيت خويش محتاج به عامل وحدت و اجتماع است. بدون شك بهترين عامل وحدت پيروان اهل بيت (عليهم السلام) كه با كمترين زحمت و كمترين هزينه مى تواند توده هاى ميليونى را حول يك محور جمع كند،همين مراسم عزادارى حسينى است. به يقين اگر ملتى از چنين قدرتى برخوردار باشد كه بتواند در كوتاهترين فرصت و با كمترين تبليغات،نيروهاى متفرق خويش را گرد آورى كرده و سازماندهى كند،مى تواند هر مانعى را از سر راه پيشرفت خود بر دارد.
در واقع ائمه اطهار (عليهم السلام) با ترغيب مردم به اقامه مجالس حسينى از پراكندگى نيروها جلوگيرى به عمل آوردند و توده هاى متفرق را بسيج كردند و با ايجاد وحدت و يكپارچگى در ميان آنها قدرت عظيمى را به وجود آورند.
حركت خود جوش ميليونى مردم مسلمان ايران در نهضت شكوهمند انقلاب اسلامى در ماه محرم و صفر به ويژه روزهاى تاسوعا و عاشورا كه لرزه بر اندام طاغوتيان مى انداخت سر تاءكيد ائمه اطهار (عليهم السلام) بر محور قرار دادن امام حسين (عليه السلام) را روشن تر مى كند.
چه بسا اگر ما شاهد آزاد سازى چنين انرژى هاى ذخيره شده در اين مجالس در انقلاب نبوديم،شايد ما هم راز تاءكيد ائمه اطهار (عليهم السلام) بر اقامه اين مجالس را كمتر درك مى كرديم
ماربين آلمانى در اثر خود مى نويسد:
بى اطلاعى بعضى از تاريخ نويسان ما موجب شد كه عزادارى شيعه را به جنون و ديوانگى نسبت دهند،ولى اينان گزافه گفته و به شيعه تهمت زده اند. ما در ميان ملل و اقوام،مردمى مانند شيعه پرشور و زنده نديده ايم،زيرا شيعيان به واسطه بپا كردن عزادارى حسينى سياست هاى علاقانه اى را انجام داده و نهضت هاى مذهبى ثمر بخشى را به وجود آورده اند. (97)
همين نويسنده آلمانى مى گويد:هيچ چيز مانند عزادرى حسينى نتوانست بيدارى سياسى در مسلمانان ايجاد كند. (98)
مخالفت دشمنان اسلام با اقامه اين مجالس و تلاش آنها در جهت به تعطيلى كشاندن آن،حتى اقدام آنان قبر امام حسين (عليه السلام) و مانع شدن از زيارت قبر آن حضرت (99)خود شاهد ديگرى است كه حكومت ها تا چه اندازه از اين نيروى عظيم وحشت داشته و دارند.
امروزه وحشتى كه در دل دشمنان دين از برپايى اين مجالس افتاده است بر كسى پوشيده نيست،تا جايى كه گاه با وارد كردن اتهامات ناروا بر شيعيان از طريق وابستگان داخلى خويش و گاه با برانگيختن ديكتاتورهاى دست نشانده خويش امثال رضاخان،و گاه با بى محتوا ساختن مجالسى،بريا ريشه كن كردن شعائر حسينى تلاش كرده و مى كنند.
با نگاهى گذرا به تاريخ اسلام بعد از حادثه كربلا مى بينيم اين مجالس و پيام هاى عاشورايى تا چه اندازه سرمشق قيام هاى مجاهدان راه خداوند در مقابل گردنكشان و طاغوتيان بوده است.
براستى اگر از اين مجالس همه مسلمين به نحو شايسته اى بهره بردارى مى كردند و با اين عامل قوى،پليدى و آلودگى هاى اجتماعى محيط خويش ‍ را پاكسازى مى نمودند،آيا ستمگران مى توانستند بر سرزمين هاى اسلامى سلطه پيدا كنند؟ و آيا اگر با احياى اين مجالس،و حماسه عاشورا همواره زنده مى ماند،دست چپاولگران براى غارت ثروت هاى كشورهاى اسلامى به سوى آنان دراز مى شد؟

3- خودسازى و تربيت دينى الگو پذيرى

مجالس عزاى امام حسين (عليه السلام) مجالس تحول روحى و مركز تربيت و تزكيه نفس است. در اين مجالس مردمى كه با گريه بر مظلوميت امام حسين (عليه السلام) آن حضرت را الگو قرار مى دهند،در واقع زمينه تطبيق اعمال و كردار خويش و همرنگى و سنخيت خود را با سيره عملى آن حضرت فراهم مى سارند.
تأثير عميق اين مجالس به قدرى است كه افراد زيادى در اين مجالس ‍،دگرگونى عميقى يافته و تصميم بر ترك گناه و معصيت مى گيرند،و چه بسا اشخاص گمراهى كه با شركت در اين مجالس تنبه حاصل كرده و راه نجات را پيدا مى كنند.
اين مجالس به آدمى درس عزت،آزادگى،ايثار،فداكارى و درس تقوى و اخلاق مى آموزد. اين مجالس مهد پرورش انسان هاى حق طلب و عدالت گستر و شجاع است.
اضافه بر اين،در طول تاريخ اين جلسلت به مثابه كلاس هاى درس براى توده هاى مردم بوده است و آنان را با معارف و حقايق دينى،تاريخ ،رجال احكام و موضوعات گوناگون ديگر آشنا مى كرده است،و يكى از مؤ ثرترين پايگاه هاى خود سازى و تهذيب نفوس و تربيت اخلاق بوده است.
ماربين آلمانى در اين زمينه مى گويد:
مادامى كه اين روش و خصلت برپايى مجالس سوگوارى در ميان مسلمانان وجود دارد هرگز تن به خوارى نمى دهند و تحت اسارت كسى نمى روند... سيعيان در حقيقت از اين راه به همديگر درس جوانمردى و شجاعت تعليم مى دهند. (100)
ائمه اطهار (عليهم السلام) با گشودن اين باب،و تشويق مردم به شركت در اين محافل در واقع همه را به تحصيل و تربيت در اين دانشگاه حسينى دعوت كردند.
شور و هيجان جوانان بسيجى در جبهه هاى نبرد در جنگ تحميلى هشت ساله به ويژه در شبهاى عمليات و لحظه شمارى آنان براى فداكارى و ايثار و نبل به شهادت،گواره روشنى بر تأثير عميق مجالس حسينى است.
اين است كه اگر اين مجالس را مجالس تأسّى و الگو پذيرى بناميم بيراهه نرفته ايم.
مرحوم فيض كاشانى در كتاب محجة البيضاء در توضيح حديث پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم) عند ذكر الصالحين تنزيل الرحمة به هنگام ياد صالحان رحمت الهى نازل مى شود با اشاره به مسئله تأثير پذيرى انسان از محيط اجتماعى و الگوهاى شايسته ،در بيان علت نزول رحمت به هنگام ياد صالحان مى نويسد:
چون ذكر صالحان و طرح صلاحيت هاى اخلاقى آنان باعث مى شود كه انسان از آنها الگو بگيرد و با تحت تأثير واقع شدن،به آنها تأسّى و اقتدار كند و زمينه صلاحيت و برخوردارى از رحمت پروردگار را بريا خود فراهم سازد. (101)
ثقة الاسلام كلينى رحمة الله و شيخ الطايفه شيخ طوسى رحمة الله در حديث معتبر از امام صادق (عليه السلام) روايت كرده اند:
قال قال لى ابيى جعفر اءوقف من ماليى كذا و كذا النوادب يندبنيى عشر سنين بمنى ايام منى پدرم به من فرمود:اى جعفر!مقدارى از مالم را پس از وفاتم براى برپايى مجلس سوگوارى برايم در ايام حج در منى اختصاص بده (102)
صاحب جواهر در كتاب طهارت در بيان حكمت و فلسفه اين وصيت امام باقر (عليه السلام) بيانى دارد كه مفادش چنين است:
چون برپايى مجالس عزادارى و سوگوارى ائمه باعث شناخت فضايل اخلاقى آنان و در نتيجه اقتداء و تأسّى مردم به آن بزرگوار است. (103 )
لذا احياى نام و بزرگداشت خاطره آنان حركتى پسنديده و عملى مطلوب است.

4- تجليل از مجاهدت امام (عليه السلام) و تعظيم شعائر

اساسا سوگوارى در مرگ اشخاص يك نوع تعظيم و احترام به آنان و رعايت موقعيت و شخصيت شان محسوب مى شود،پيامبر اكرم صلى الله و عليه و اله مى فرمايد:
ميت لا بواكيى عليه لا اعزاز له مرده اى كه گريه كننده اى نداشته باشد عزتى ندارد. (104)
مخصوصا سوگوارى در مرگ مردان الهى،از مصاديق بارز تعليم شعائر الهى بوده و تحليل از عقيده و راه و رسم و مجاهدت و تلاش آنان محسوب مى شود. از اين رو ،رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) هنگام بازگشت از جنگ احد وقتى كه مشاهده كرد خانواده هاى شهداى قبيله بنى اشهل و بنى ظفر براى شهيدان خود گريه مى كنند،ولى عموى بزرگوارش حضرت حمزه گريه كننده اى ندارد،فرمود:
لكن حمزة لا بواكيى له اليوم اما امروز حمزه،گريه كننده اى ندارد. (105)
زنان مدينه با شنيدن اين سخن در خانه حضرت حمزه اجتماع كرده و به سوگوارى پرداختند و بدين وسيله شخصيت عظيم حضرت حمزه مورد تجليل و تكريم قرار گرفت.
و نيز آنگاه كه خبر شهادت جعفر طيار در جنگ موته به مدينه مى رسد،پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم) براى گفتن تسليت نخست به خانه جعفر رفت ،سپس به خانه فاطمه زهرا(عليه السلام) آمد،و آن بانوى بزرگ را در حال گريه و سوگوارى ديد،فرمود:
على مثل جعفر فلتبك البواكى به راستى براى شخصيتى چون جعفر بايد گريه كنندگان كنند!(106)
قرآن كريم در مورد گروهى از قوم موسى كه راه تباهى و فساد را در پيش ‍ گرفتند و سرانجام در اثر نفرين آن حضرت به هلاكت رسيدند،آنان را لايق تجليل و گريه ندانسته و مى فرمايد:
فما بكت عليهم السماء و الارض و ما كانوا منظرين آسمان بر آنان گريستند و نه اهل زمين!(107)
از اين تعبير به خوبى استفاده مى شود كه لياقت گريه ديگران را نداشتن نوعى حقارت و بى ارزشى است.
از اين رو،در سفارش هاى ائمه اطهار (عليهم السلام) مى بينيم كه مى فرمود:چنان در ميان مردم منشاء آثار خير و بركت باشيد كه بر مرگتان بگريند و از شما تجليل كنند!
امير مؤمنان (عليه السلام) مى فرمود:
خالطوا الناس مخااطة ان متم معها بكوا عليكم و ان عشتم حنوا اليكم با مردم آنچنان معاشرت كنيد كه اگر بميريد بر مرگ شما اشك بريزند و اگر زنده بمانيد به شما عشق بورزيد. (108)
بنابراين،اقامه عزادارى براى امام حسين (عليه السلام) آن شخصيت ممتاز و بى نظيرى كه خود از خاندان عصمت و طهارت بود و از اولياى الهى و امامان معصوم است،علاوه بر تجليل از مقام شامخ آن امام همام،از مصاديق روشن تعظيم شعائر الهى است كه: و من يعظم شعائر الله فانها من تقوى القلوب هركس شعائر الهى را برزگ دارد،اين كار نشانه تقواى دلهاست. (109)
چگونه چنين نباشد و حال آن كه صف و مروه با اين كه مكانى بيش نيستند،تنها چون ياد و ذكر الهى در آنجا زنده مى شود،از شعائر الهى شمرده است؟
ان الصفا و المروه من شعائر الله صفا و مروه از شعائر و نشانه هاى خداست. (110)
به يقين امام حسين (عليه السلام) كه تمام هستى خويش را يكجا با خداوند معامله كرد و با تمام اهل بيت (عليهم السلام) و فرزندان در قربانگاه عشق قدم نهاد و مخلصانه از همه چيزش در راه خدا گذشت،از عظيم ترين شعائر الهى است و برپايى مجالس عزا براى آن حضرت،تعظيم يكى از بزرگترين شعائر الهى محسوب ميشود.

ششم:شيوه هاى عزادارى

همان گونه كه در فصل هاى گذشته از نظر خوانندگان محترم گذشت،اصل عزادارى و سوگوارى بر امام حسين (عليه السلام) و ياران با وفايش مورد سفارش و تاءكيد اولياى دين بوده است. شيعيان و علاقمندان به سرور آزادگان حسين بن على (عليه السلام) نيز در طول تاريخ،از سوگوارى و عزادارى براى آن حضرت غافل نبوده اند.
امروز نيز در هر نقطه اى از جهان كه مسلمانان آگاه به ماجراى كربلا حضور دارند،حداقل در دهه نخست محرم و به ويژه روزهاى تاسوعا و عاشورا به خيل عزاداران حسينى مى پيوندند و به انداره توان خود،ابراز ارادت مى كنند.
در اين قسمت شيوه هاى مطلوب عزادارى را به فشرده ياد آور مى شويم.

1- گريه كردن

از شيوه هاى معمول در عزادارءو سوگوارى،اشك ريختن است كه به طور طبيعى هر انسان در غم فراق عزيزى اندوهگين مى شود و اشك مى ريزد.
در روايات مى خوانيم هنگامى كه ابراهيم فرزند رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) از دنيا رفت،آن حضرت در مرگ او گريست و هنگامى كه برخى از اصحاب معترضانه از آن حضرت سبب گريه را پرسيدند،فرمود:
تدمع العين و يوجع القلب و لا نقول ما يسخط الرب چشم مى گريد و قلب به درد مى آيد،ولى بر زبان سخنى كه موجب خشم خدا شود جارى نمى سازيم (111)
همچنين نقل شده است وقتى كه صحابى جليلالقدر عثمان بن مظعون از دنيا رفت ،رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) مدتى طولانى براو گريه كرد. (112)
و در شهادت جعفر بن ابى طالب و زيد بن حارثه نيز بسيار گريست. (113)
همچنين در تاريخ مى خوانيم پس از رحلت رسول اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم) مسلمانان به شدت گريه و ندبه كرردند و نقل شده است:هنگامى كه پيامبر رحلت كرد،كوچك و بزرگ،در مرگ آن حضرت داغدار شدند و بسيار بر او گريستند،ولى در ميان همه مردم و خويشاوندان،هيچ كس حزن و اندوهش از حضرت زهرا (سلام الله عليها) بيشتر تبود. حزن او پيوسته افزايش ‍ و گريه او شدت مى يافت. (114)
گريه كردن بر مصائب امام حسين (عليه السلام) نيز از شيوه هاى معمول عزادارى است و مورد سفارش نيز قرار گرفته است.
امام رضا (عليه السلام) فرمود:
فعلى مثل الحسين فليك الباكون بر همانند حسين بايد گريه كنندگان گريه كنند. (115)
رواياتى كه ترغيب به گريه بر ابى عبدالله (عليه السلام) دارد، فراوان است كه برخى از آنها در فصل هاى گذشته آمده است.
البته نبايد فراموش كرد كه اين گريه ها جنبه شخصى ندارد،و در واقع اعلام جنگ و ستيز با ظالمان و ستمگران مى باشد.

2- تباكى

تباكى به معناى آن است كه انسان به خود حالت گريه بگيرد،چرا كه گاه ممكن است برخى از علاقمندان به سبب پاره اى از شرايط،اشك از چشمانشان جارى نشود،ولى اين نبايد سبب عدم شركت در محافل و مجالس حسينى گردد،چرا كه در اين صورت مى توان با تباكى و حالت غم و اندوه و گريه به خود گرفتن،به خيل عزاداران پيوست و از پاداش معنوى آن نيز برخودار شد،در اين كار نيز نشانه ظلم ستيزى و مبارزه با ظالمان است چرا كه هدف امام حسين (عليه السلام) چيزى جز اين نبود. روايت فضيلت تباكى نيز پيش از اين گذشت.

3- لباس مشكى بر تن كردن

مرسوم و معمول ميان مردم آن است كه در غم مرگ عزيزان،لباس سياه بر تن مى كنند و اين رنگ لباس را،علامت ماتم و عزا مى دانند. بنابراين،يكى از راه ها و شيوه هاى مطلوب عزادارى براى خامس آل عبا،پوشيدن لباس ‍ سياه در سالروز شهادت آن حضرت يا ايام محرم است.
در تاريخ مى خوانيم:هنگامى كه حسين بن على (عليه السلام) به شهادت رسيد،زنان بنى هاشمى لباس هاى سياه و خشن پوشيدند. (116)
در برخى از روايات نيز آمده است:هنگامى كه بر اثر خطابه ها و افشاگرى هاى امام سجاد (عليه السلام) و حضرت زينب (عليه السلام) يزيد به خاندان هاشمى اجازه داد در دمشق عزادارى كنند،هاشمى و قريشى لباس ‍ سياه بر تن پوشيدند و به مدت هفت روز براى امام حسين (عليه السلام) و شهداى كربلا عزادارى كردند. (117)

4- تشكيل مجالس سوگوارى

تشكيل مجالس سوگوارى و محافل عزادارى براى ابى عبدالله الحسين (عليه السلام) از شيوه هاى معمول اقامه عزاست،علاقمندان به مكتب حسينى با برپايى چنين مجالسى،از اهداف عالى و ارزشمند قيام امام حسين (عليه السلام) آگاه شوند و بر مصائب آن حضرت و يارانش اشك مى ريزند و اين مجالس همواره وسيله مهمى براى بيدارى و آگاهى توده هاى مردم بوده است.
امام صادق (عليه السلام) به يكى از يارانش به نام فضيل فرمود: آيا تشكيل مجلس مى دهيد و با يكديگر پيرامون معارف دينى و فضايل اهل بيت (عليهم السلام) گفتگو مى كنيد؟
فضيل پاسخ داد:آرى
امام (عليه السلام) فرمود:
ان تلك المجالس احبها فاحيوا امرنا فرحم الله من احيا امرنا چنين مجالسى را دوست مى دارم مكتب ما را زنده نگه داريد،خداوند رحمت كند كسى را كه مكتب ما را احيا كند.
سپس امام (عليه السلام) ادامه داد:هر كس كه مصائب ما را ياد آورد و يا نزد او از ما يادى شود و اشك از ديدگانش سرازير گردد،هر چند اندك باشد ،خداوند گناهانش را بيامرزد. (118)

5 -نوحه سرايى

نوحه سرايى به صورت خواندن اشعار سوزناك و پر معنى در مصائب امام حسين (عليه السلام) و يارانش مى باشد و سبب تحريك احساسات و عواطف مسلمين و تبيين حوادث و خاطرات عاشورا است،شيوه اى معمول و مرسوم در عزادارى است. اين شيوه،ريشه در عصر ائمه (عليه السلام) دارد.
امامان اهل بيت (عليهم السلام) با تشويق نوحه سرايان و مرثيه خوانان،آنان را به سرودن اشعار و نوحه سرايى و بيان حوادث كربلا و فجايع بنى اميه ترغيب كرده و پاداش فراوانى را براى چنين اعمالى ذكر مى كردند. (119)
امير مؤمنان (عليه السلام) و حضرت زهرا (سلام الله عليها) نيز پس از رحلت پيامبر گرامى اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم) اشعارى را در رثاى آن حضرت سرودند. (120)
برخى از دانشمندان اهل سنت نيز اشعارى را از زهراى مرضيه (عليه السلام) در فراق پدر بزرگوارش نقل كرده اند.
حاكم نيشابورى مى نويسد:هنگامى كه رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) را به خاك سپردند،فاطمه (سلام الله عليها) خطاب به انس فرمود:
يا انس اطابت أنفسكم أن تحثوا التراب على رسول الله اى انس ‍ آيا قلبتان رضايت داد كه بر بدن رسول خدا خاك بريزيد؟
سپس ادامه داد:

يا ابتاه اءجاب ربا دعاه   يا ابتاه من ربه ما اءدناه
يا ابتاه جنة الفردوس ماءواه   يا ابتاه الى جبرئيل انعاه

پدر جان اى آن كه دعوت پروردگارش را اجابت كردى،پدر جان اى آن كه به پروردگار خويش نزديك و ملحق شدى.
پدر جان!بهشت برين جايت باد!پدر جان!رحلت تو را به جبرئيل خبر مى دهم. (121)
همچنين ام سلمه در محضر رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) در مرگ پسر عمويش، نوحه سرايى كرد و با حزن و اندوه اشعارى را خواند. (122)
امام باقر (عليه السلام) به فرزندش امام صادق (عليه السلام) سفارش كرد كه مقدارى از مالم را وقف كن براى آن كه به مدت ده سال جمعى از نوحه سرايان در منا برايم نوحه سرايى كنند(123)

6 - به سر و سينه زدن

به سر و سينه زدن در عزا و مصيبت بزرگى همچون مصائب امام حسين (عليه السلام) امرى عادى و طبيعى است. همان گونه كه متعارف است مردم درمرگ عزيزترين عزيزان خويش به سر و سينه مى زنند. هر چند لازم است از كارهاى موهن و نادرست پرهيز شود.
متأسفانه بعضى از عوام دست به كارهاى زننده اى مى زنند كه اثر منفى در شكوه و عظمت مراسم حسينى دارد و بايد عقلاى قوم آنها را بازبان خوب از اين گونه اعمال زننده باز دارند.
نقل شده است هنگامى كه زنان و فرزندان خاندان هاشمى را از شام به سمت مدينه حركت دادند. در ميان راه از راهنماى قافله خواستند آنها را به كربلا ببرد،تا تجديد ديدارى با شهيدان كربلا شود. هنگامى كه به آنان سرزمين رسيدند، مشاهده كردند كه جابربن عبدالله انصارى و جمعى از بنى هاشم براى زيارت قبر حسين (عليه السلام) به كربلا آمده اند. اين دو قافله وقتى با يكديگر ملاقات كردند، ديدارشان همراه با اندوه،گريه و بر سر و صورت زدن بود و به اين ترتيب ماتمى جانسوز در آن سرزمين بر پا كردند. (124)
هر چند در روايت -تا آن جا كه ما جستجو كرديم -درباره سينه زدن بر مصائب اهل بيت (عليهم السلام) مطلبى يافت نشده است. ولى تعبير به ((لطم)) ظاهراءشامل سينه زنى نيز مى شود.

7- تعطيلى كسب و كار

از نمودهاى روشن ماتم زدگى و عزادار بودن،دست كشيدن از كسب و كار و تعطيل كردن بازارهاست. در ارتباط با ترك تلاش و كوشش دينوى در روز عاشورا روايتى نيز وارد شده است.
امام رضا (عليه السلام) فرمود:
من ترك السعى فى حوائجه يوم عاشورا قضى الله له حوائج الدنيا و الاخرة و من كان يوم عاشورا يوم مصيبه و حزنه و بكائه ،جعل الله عز و جل يوم القيامة يوم فرحه و سروره هر كس در روز عاشورا تلاش و كوشش ‍ دنيوى را رها سازد،خداوند حوايج دنيا و آخرت او را بر آورده كند و هر كس كه روز عاشورا را روز مصيبت و اندوه و گريه قرار دهد،خداوند روز قيامت را براى وى روز شادى و سرور قرار خواهد داد. (125)

تذكرات لازم

هر چند عزادارى خامس آل عبا (عليه السلام) از ازفضل قربات است وسبب احياى مكتب حسينى وبقاى شريعت مى شود، ولى برمؤمنين لازم است اين عمل ارزشمند راباامور موهن وزننده و ناپسند آلوده نسازند.
از سرودن اشعار نا مناسب و سبك و دور ازشأن اهل بيت (عليهم السلام) يا كفرآميز و غلو گونه اجتناب ورزند و از اختلاط زن و مرد در تشكيل محافل و مجالس و دسته ها پرهيز نمايند و از قمه زدن و حركاتى كه موجب وهن شيعه در جهان است و بهانه به دست دشمن مى دهد و ضرر و زيان بر بدن وارد مى كند،دورى كنند و سخنرانان محترم آداب عزادارى صحيح را به مؤمنين و مداحان گوشزد نمايند و خود نيز در جهت تبيين اهداف قيام ابى عبدالله الحسين (عليه السلام) و ترويج عقايد ناب محمدى و تقويت اعتقادات اصيل اسلامى و اخلاق حسنه و ايثار و فداكارى تلاش كنند و در ذكر مصائب اهل بيت (عليهم السلام) فقط از منابع معتبر استفاده كند و از بيان امورى كه با عزت و سربلندى امام حسين (عليه السلام) سازگار نيست،خودارى ورزند و صحنه گردانى و مجالس آن حضرت را به دست افراد بدنام،يا نادان نسپارند و صالحان و آگاهان زمام مجالس را به دست گيرند.
بانوان محترم نيز ضمن شركت در مجالس امام حسين (عليه السلام) شأن و وقار و متانت خويش را حفظ نمايند و با شيوه اى كه مناسب يك زن مسلمان و علاقمند به مكتب حسينى است،در مجالس و محافل عزادارى شركت كنند و خداى ناكرده اين امر مهم دينى را با پوشش نادرست و حركات ناپسند،به گناه آلوده نسازند كه مسئوليت بسيار سنگينى دارد.
جوانان عزيز - كه سرمايه هاى اصلى چنين مجالسى هستند - مجالس امام حسين (عليه السلام) مخصوصا ايام محرم و تاسوعا و عاشوراى حسينى را غنيمت بشمارند و با حضور گسترده تر و آگاهانه،بر آگاهى هاى معنوى و دينى خويش بيفزايند و در جهت ترويج مكتب حسينى و آشنا ساختن ديگران با اين حماسه جاويدان الهى كوشش نمايند.
توصيه هاى چهارده گانه آية الله العظمى مكارم شيرازى - مدظله - به هيئت هاى مذهبى و مداحان محترم
در آستانه حلول ماه محرم الحرام 1426 قمرى و برپايى ايام سوگوارى سيد و سالار شهيدان حضرت اباعبدالله الحسين (عليه السلام) همايشى تحت عنوان همايش عظيم عاشوراييان در شهر مقدس قم برگزار شد كه در اين همايش حضرت آية الله العظمى مكارم شيرازى مدظله ضمن روشن ساختن ابعادت عظيم حادثه عاشورا،برنامه چهارده ماده اى را براى مداحان عزيز و هيئت هاى مذهبى ارائه كردند كه در محافل مذهبى و رسانه ها انعكاس گسترده اى داشت و مورد توجه عالمان و انديشمندان،مداحان مخلص و هيئت هاى مذهبى قرار گرفت. به سبب اهميت اين تذكرات،همه آن موارد را به طور فشرده نقل مى كنيم:
1 - سخنان اين عزيزان بايد بر گرفته از مدارك معتبر كتاب و سنت باشد و شأن و مقام امام حسين (عليه السلام) و شهداى والامقام كربلا در محتواى اشعار به طور كامل حفظ شده و اهداف اين قيام عظيم براى عموم مردم تبيين گردد.
2- از مطرح ساختن مسائلى كه بوى غلو درباره ائمه دين (عليه السلام) و ساير بزرگان مى دهد،اجتناب گردد.
3- از آنجا كه مداحى تركيبى از علم و هنر است،بايد آموزش هاى لازم به مداحان محترم از سوى پيش كسوتان آگاه،ارائه شود.
4- از چراغ سبز نشان دادن نسبت به گناه به سبب عزادارى،در مجالس و عظ و مداحى اجتناب شود و به تقوا و ديندارى توصيه گردد.
5- به عزاداران محترم توصيه شود كه از در آوردن پيراهن و لخت شدن خودارى نمايند.
6- سينه زنى و زنجير زنى از شعائر حسينى است،ولى از آسيب رساندن و مجروح ساختن بدن خودارى شود.
7- و عاظ و مداحان محترم مراعات وقت نماز را نموده و در وقت نماز برنامه اى جز اقامه نماز نداشته باشند.
8 - آهنگ مداحان محترم نبايد به آهنگ هاى مجالس لهو و فساد شباهت داشته باشد.
9- هياءت هاى محترم عزادارى توجه كنند كه بازيچه دست سياست هاى مرموز قرار نگيرند.
10- از بيان مصائب سخت اهل البيت (عليه السلام) حتى الامكان پرهيز شود و به اشاره و اجمال از آن بگذرند.
11 - مجالس به گونه اى طولانى نشود كه موجب خستگى و دلزدگى مردم - به ويژه جوانان - گردد.
12 - احترام به پيشكسوتان در اين مجالس حفظ شود.
13 - تقويت نظام جمهورى اسلامى،رهبرى و مراجع مد نظر قرار گيرد و عشق به امام زمان عجل الله تعالى زنده نگه داشته شود.
14 -وعاظ و مداحان محترم بايد متخلق به اخلاق حضرت امام حسين (عليه السلام) و يارانش باشند،تا سخنان آنها بر دل نشيند و به مصداق كونوا دعاة للناس بغير السنتكم همه شنوندگان از آنها الگو بگيرند.
به يقين،اين مراسم عظيم با شرايط فوق خارى در چشم دشمنان اسلام و سبب تقويت اسلام و مسلمين است.