الگوهاى رفتارى امام على عليه السّلام

جلد ششم
( امام على (ع ) و علم و هنر )

مرحوم محمّد دشتى

- ۸ -


امام على عليه السلام براى اثبات وجود خدا، و تبيين ويژگى هاى آفرينش الهى ، و تذكّر دادن نعمت هاى بزرگ پروردگار، و بيان كيفيت آغاز آفرينش ، اطّلاعات بسيار مفيدى را در خطبه هاى نهج البلاغه به بشريّت طالب علم و دانش هديه كرد، مانند:
1 - زمين شناسى (ژئوفيزيك )
حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام در خطبه 91 اعجاز گونه نسبت به آفرينش زمين مى فرمايد:
كَبَسَ الاَْرْضَ عَلَى مَوْرِ اءَمْوَاجٍ مُسْتَفْحِلَةٍ، وَلُجَجِ بِحَارٍ زَاخِرَةٍ، تَلْتَطِمُ اءَوَاذِيُّ اءَمْوَاجِهَا، وَتَصْطَفِقُ مُتَقَاذِفَاتُ اءَثْبَاجِهَا، وَتَرْغُو زَبَدا كَالْفُحُولِ عِنْدَ هِيَاجِهَا.
فَخَضَعَ جِمَاحُ الْمَاءِ الْمُتَلاَطِمِ لِثِقَلِ حَمْلِهَا، وَسَكَنَ هَيْجُ ارْتِمَائِهِ إِذْ وَطِئَتْهُ بِكَلْكَلِهَا، وَذَلَّ مُسْتَخْذِيا، إِذْ تَمَعَّكَتْ عَلَيْهِ بِكَوَاهِلِهَا، فَاءَصْبَحَ بَعْدَ اصْطِخَابِ اءَمْوَاجِهِ، سَاجِيا مَقْهُورا، وَفِى حَكَمَةِ الذُّلِّ مُنْقَادا اءَسِيرا.
وَسَكَنَتِ الاَْرْضُ مَدْحُوَّةً فِى لُجَّةِ تَيَّارِهِ، وَرَدَّتْ مِن نَخْوَةِ بَاءْوِهِ وَاعْتِلاَئِهِ، وَشُمُوخِ اءَنْفِهِ وَسُمُوِّ غُلَوَائِهِ، وَكَعَمَتْهُ عَلَى كِظَّةِ جَرْيَتِهِ، فَهَمَدَ بَعْدَ نَزَقَاتِهِ، وَلَبَدَ بَعْدَ زَيَفَانِ وَثَبَاتِهِ.
فَلَمَّا سَكَنَ هَيْجُ الْمَاءِ مِنْ تَحْتِ اءَكْنَافِهَا، وَحَمْلِ شَوَاهِقِ الْجِبَالِ الشُّمَّخِ الْبُذَّخِ عَلَى اءَكْتَافِهَا، فَجَّرَ يَنَابِيعَ الْعُيُونِ مِن عَرَانِينِ اءُنُوفِهَا، وَفَرَّقَهَا فِى سُهُوبِ بِيدِهَا وَاءَخَادِيدِهَا، وَعَدَّلَ حَرَكَاتِهَا بِالرَّاسِيَاتِ مِنْ جَلاَمِيدِهَا، وَذَوَاتِ الشَّنَاخِيبِ الشُّمِّ مِنْ صَيَاخِيدِهَا، فَسَكَنَتْ مِنَ الْمَيَدَانِ لِرُسُوبِ الْجِبَالِ فِى قِطَعِ اءَدِيمِهَا، وَتَغَلْغُلِهَا مُتَسَرِّبَةً فِى جَوْبَاتِ خَيَاشِيمِهَا، وَرُكُوبِهَا اءَعْنَاقَ سُهُولِ الاَْرَضِينَ وَجَرَاثِيمِهَا.
وَفَسَحَ بَيْنَ الْجَوِّ وَبَيْنَهَا، وَاءَعَدَّ الْهَوَاءَ مُتَنَسَّما لِسَاكِنِهَا، وَاءَخْرَجَ إِلَيْهَا اءَهْلَهَا عَلَى تَمَامِ مَرَافِقِهَا. ثُمَّ لَمْ يَدَعْ جُرُزَ الاَْرْضِ الَّتِى تَقْصُرُ مِيَاهُ الْعُيُونِ عَنْ رَوَابِيهَا، وَلاَ تَجِدُ جَدَاوِلُ الاَْنْهَارِ ذَرِيعَةً إِلَى بُلُوغِهَا، حَتَّى اءَنْشَاءَ لَهَا نَاشِئَةَ سَحَابٍ تُحْيِى مَوَاتَهَا، وَتَسْتَخْرِجُ نَبَاتَهَا. اءَلَّفَ غَمَامَهَا بَعْدَ افْتِرَاقِ لُمَعِهِ، وَتَبَايُنِ قَزَعِهِ، حَتَّى إِذَا تَمَخَّضَتْ لُجَّةُ الْمُزْنِ فِيهِ، وَالَْتمَعَ بَرْقُهُ فِى كُفَفِهِ، وَلَمْ يَنَمْ وَمِيضُهُ فِى كَنَهْوَرِ رَبَابِهِ، وَمُتَرَاكِمِ سَحَابِهِ، اءَرْسَلَهُ سَحّا مُتَدَارِكا، قَدْ اءَسَفَّ هَيْدَبُهُ، تَمْرِيهِ الْجَنُوبُ دِرَرَ اءَهَاضِيبِهِ وَ دُفَعَ شَآبِيبِهِ.
فَلَمَّا اءَلْقَتِ السَّحَابُ بَرْكَ بِوَانَيْهَا، وَبَعَاعَ مَا اسْتَقَلَّتْ بِهِ مِنَ الْعِبْءِ الَْمحْمُولِ عَلَيْهَا، اءَخْرَجَ بِهِ مِنْ هَوَامِدِ الاَْرْضِ النَّبَاتَ، وَمِنْ زُعْرِ الْجِبَالِ الاَْعْشَابَ.
فَهِيَ تَبْهَجُ بِزِينَةِ رِيَاضِهَا، وَتَزْدَهِي بِمَا اءُلْبِسَتْهُ مِنْ رَيْطِ اءَزَاهِيرِهَا، وَحِلْيَةِ مَا سُمِطَتْ بِهِ مِنْ نَاضِرِ اءَنْوَارِهَا، وَجَعَلَ ذلِكَ بَلاَغا لِلاَْنَامِ، وَرِزْقا لِلاَْنْعَامِ، وَخَرَقَ الْفِجَاجَ فِى آفَاقِهَا، وَاءَقَامَ الْمَنَارَ لِلسَّالِكِينَ عَلَى جَوَادِّ طُرُقِهَا.

 

# # #

O چگونگى آفرينش زمين
((زمين را بر موج هاى پرخروش ، و درياهاى موّاج فرو نشاند، موج هايى كه بالاى آن به هم مى خورد و در تلاطمى سخت هر يك ، ديگرى را واپس مى زد، چونان شتران نر مست ، فريادكنان و كف بر لب ، به هر سوى روان بود. سپس قسمت هاى سركش آب از سنگينى زمين فرو نشست و هيجان آنها بر اثر تماس با سينه زمين آرام گرفت .
زيرا زمين با پشت بر آن مى غلطيد و آنهمه سر و صداى امواج ساكن و آرام شده ، چون اسب افسار شده رام گرديد.
خشكى هاى زمين در دل امواج ، گسترده ، و آب را از كبر و غرور و سركشى و خروش بازداشت ، و از شدّت حركتش كاسته شد، و بعد از آنهمه حركت هاى تند ساكت شد، و پس از آنهمه خروش و سركشى متكبّرانه به جاى خويش ايستاد.
پس هنگامى كه هيجان آب در اطراف زمين فرو نشست ، و كوه هاى سخت و مرتفع را بر دوش خود حمل نمود، چشمه هاى آب از فراز كوهها بيرون آورد و آبها را در شكاف بيابان ها و زمين هاى هموار روان كرد، و حركت زمين را با صخره هاى عظيم و قلّه كوههاى بلند نظم داد، و زمين به جهت نفوذ كوهها در سطح آن ، و فرو رفتن ريشه كوه ها در شكاف هاى آن و سوار شدن بر پشت دشت ها و صحراها، از لرزش و اضطراب باز ايستاد.
O نقش پديده هاى جوى در زمين
و بين زمين و جو فاصله افكند، و وَزِش بادها را براى ساكنان آن آماده ساخت ، تمام نيازمنديها و وسائل زندگى را براى اهل زمين استخراج و مهيّا فرمود، سپس هيچ جا از بلندى هاى زمين را كه آب چشمه ها و جدول نهرها به آن راه ندارد وا نگذاشت ، بلكه ابرهايى را آفريد تا قسمت هاى مرده آن احيا شود، و گياهان رنگارنگ برويند. قطعات بزرگ و پراكنده ابرها را به هم پيوست تا سخت به حركت درآمدند، و با به هم خوردن ابرها، برق ها درخشيدن گرفت ،
امّا از درخشندگى ابرهاى سفيد كوه پيكر، و متراكم چيزى كاسته نشد. ابرها را پى در پى فرستاد تا زمين را احاطه كردند، و بادها شير باران را از ابرها دوشيدند، و بشدّت به زمين فرو ريختند، ابرها پايين آمده سينه بر زمين ساييدند، و آن چه بر پشت داشتند فرو ريختند كه در بخش هاى بى گياه زمين انواع گياهان روييدن گرفت ، و در دامن كوهها، سبزه ها پديد آمد.
O زيبايى هاى زمين
پس زمين به وسيله باغهاى زيبا، همگان را به سرور وشادى دعوت كرده و با لباس نازك گلبرگ ها كه بر خود پوشيد، هر بيننده اى را به شگفتى وا مى دارد. با زينت و زيورى كه از گلوبند گلهاى گوناگون ، خود را آراسته ، هر بيننده اى را به وجد مى آورد، كه فرآورده هاى نباتى را، توشه و غذاى انسان ، و روزى حيوانات قرار داده است . در گوشه و كنار آن درّه هاى عميق آفريد، و راهها و نشانه ها براى آنان كه بخواهند از جادّه هاى وسيع آن عبور كنند، تعيين كرد.))
 

# # #

2 - كوه شناسى و علل پيدايش كوه ها
امام على عليه السلام در خطبه 171 به ويژگى آسمان ها و ستارگان و زمين و نقش كوه ها در اعتدال حركت زمين فرمود:
اللَّهُمَّ رَبَّ السَّقْفِ الْمَرْفُوعِ، وَالْجوِّ الْمَكْفُوفِ، الَّذِى جَعَلْتَهُ مَغِيضا لِلَّيْلِ وَالنَّهَارِ، وَمَجْرًى لِلشَّمْسِ وَالْقَمَرِ، وَمُخْتَلَفا لِلنُّجُومِ السَّيَّارَةِ؛ وَجَعَلْتَ سُكَّانَهُ سِبْطا مِنْ مَلاَئِكَتِكَ، لاَ يَسْاءَمُونَ مِنْ عِبَادَتِكَ.
وَرَبَّ هذِهِ الاَْرْضِ الَّتِى جَعَلْتَهَا قَرَارا لِلاَْنَامِ، وَمَدْرَجا لِلْهَوَامِّ وَالاَْنْعَامِ، وَمَا لاَ يُحْصَى مِمَّا يُرَى وَمَا لاَ يُرَى ؛ وَرَبَّ الْجِبَالِ الرَّوَاسِى الَّتِى جَعَلْتَهَا لِلاَْرْضِ اءَوْتَادا، وَلِلْخَلْقِ اعْتَِمادا. إِنْ اءَظْهَرْتَنَا عَلَى عَدُوِّنَا، فَجَنِّبْنَا الْبَغْيَ وَسَدِّدْنَا لِلْحَقِّ؛ وَإِنْ اءَظْهَرْتَهُمْ عَلَيْنَا فَارْزُقْنَا الشَّهَادَةَ، وَاعْصِمْنَا مِنَ الْفِتْنَةِ.(146)

 

# # #

O نيايش در آستانه جنگ
((اى خداى آسمان برافراشته ، و فضاى نگاه داشته ، كه آن را زمينه پيدايش شب و روز، و جريان گردش ماه و خورشيد، و مسير آمد و شد ستارگان سيّار قرار داده اى ، و جايگاه گروهى از فرشتگانت ساخته اى كه از عبادت تو خسته نمى گردند.
اى پروردگار اين زمين ، كه آن را جايگاه سكونت انسان ها، و مكان رفت و آمد حشرات و چارپايان ، و پديده هاى ديدنى و ناديدنى غيرقابل شمارش قرار داده اى ، و اى پروردگار كوههاى بلند و پابرجا، كه آن را براى زمين چونان ميخ ‌هاى محكم ، و براى مخلوقات تكيه گاهى مطمئن ساخته اى . اگر بر دشمن پيروزمان ساختى ، ما را از تجاوز بر كنار دار، و بر راه حقّ استوار فرما، و چنانچه آنها را بر ما پيروز گرداندى شهادت نصيب ما فرموده و از شرك و فساد و فتنه ها، ما را نگهدار!))
 

# # #

3 - دريا شناسى
(و شناخت انواع معادن و جواهراتى كه از آن به دست مى آيد.)
حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام در خطبه 1/13 فرمود:
ثُمَّ اءَنْشَاءَ - سُبْحَانَهُ - فَتْقَ الاَْجْواءِ، وَشَقَّ الاَْرْجَاءِ، وَسَكَائِكَ الْهَوَاءِ، فَاءَجْرَى فِيهَا مَاءً مُتَلاطِما تَيَّارُهُ، مُتَرَاكِما زَخَّارُهُ.
حَمَلَهُ عَلَى مَتْنِ الرِّيحِ الْعَاصِفَةِ، وَالزَّعْزَعِ الْقَاصِفَةِ، فَاءَمَرَهَا بِرَدِّهِ، وَسَلَّطَهَا عَلَى شَدِّهِ، وَقَرَنَهَا إ لَى حَدِّهِ. الْهَوَاءُ مِنْ تَحْتِها فَتِيقٌ، وَالْمَاءُ مِنْ فَوْقِهَا دَفِيقٌ.
ثُمَّ اءَنْشَاءَ سُبْحَانَهُ رِيحا اعْتَقَمَ مَهَبَّهَا، وَاءَدَامَ مُرَبَّهَا، وَاءَعْصَفَ مَجْرَاهاَ، وَاءَبْعَدَ مَنْشَاهَا، فَاءَمَرَهَا بِتَصْفِيقِ الْمَاءِ الزَّخَّارِ، وَإِثَارَةِ مَوْجِ الْبِحَارِ، فَمَخَضَتْهُ مَخْضَ السَّقَاءِ، وَعَصَفَتْ بِهِ عَصْفَهَا بِالْفَضَاءِ.
تَرُدُّ اءَوَّلَهُ إ لَى آخِرِهِ، وَسَاجِيَهُ إ لَى مَائِرِهِ، حَتَّى عَبَّ عُبَابُهُ، وَرَمَى بالزَّبَدِ رُكَامُهُ، فَرَفَعَهُ فِى هَواءٍ مُنْفَتِقٍ، وَجَوٍّ مُنْفَهِقٍ، فَسَوَّى مِنْهُ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ.

 

# # #

((و باد را به بازگرداندن آن فرمان داد، و به نگهدارى آب مسلّط ساخت ، و حد و مرز آن را به خوبى تعيين فرمود. فضا در زير تند باد و آب بر بالاى آن در حركت بود، سپس خداى سبحان طوفانى (147) برانگيخت كه آب را متلاطم ساخت ، و امواج آب را پى در پى درهم كوبيد، طوفان بشدّت وزيد، و از نقطه اى دور دوباره آغاز شد، سپس به طوفان امر كرد، تا امواج درياها را به هر سو روان كند و بر هم كوبد، و با همان شدّت كه در فضا وزيدن داشت ، بر امواج آب ها حمله ور گردد، از اوّل آن برمى داشت و به آخرش مى ريخت ،(148) و آب هاى ساكن را به امواج سركش برگرداند.
تا آنجا كه آبها روى هم قرار گرفتند، و چون قلّه هاى بلند كوه ها بالا آمدند، امواج تُند كَف هاى برآمده از آب ها را در هواى باز، و فضاى گسترده بالا برد، كه از آن هفت آسمان را پديد آورد.))
 

# # #

و آن حضرت در خطبه 91/65 فرمود:
كَبَسَ الاَْرْضَ عَلَى مَوْرِ اءَمْوَاجٍ مُسْتَفْحِلَةٍ، وَلُجَجِ بِحَارٍ زَاخِرَةٍ، تَلْتَطِمُ اءَوَاذِيُّ اءَمْوَاجِهَا، وَتَصْطَفِقُ مُتَقَاذِفَاتُ اءَثْبَاجِهَا، وَتَرْغُو زَبَدا كَالْفُحُولِ عِنْدَ هِيَاجِهَا. فَخَضَعَ جِمَاحُ الْمَاءِ الْمُتَلاَطِمِ لِثِقَلِ حَمْلِهَا، وَسَكَنَ هَيْجُ ارْتِمَائِهِ إِذْ وَطِئَتْهُ بِكَلْكَلِهَا، وَذَلَّ مُسْتَخْذِيا، إِذْ تَمَعَّكَتْ عَلَيْهِ بِكَوَاهِلِهَا، فَاءَصْبَحَ بَعْدَ اصْطِخَابِ اءَمْوَاجِهِ، سَاجِيا مَقْهُورا، وَفِى حَكَمَةِ الذُّلِّ مُنْقَادا اءَسِيرا.(149)
 

# # #

((زمين را بر موج هاى پرخروش ، و درياهاى موّاج فرو نشاند، موج هايى كه بالاى آن به هم مى خورد ودر تلاطمى سخت هر يك ، ديگرى را واپس مى زد، چونان شتران نر مست ، فريادكنان و كف بر لب ، به هر سوى روان بود.
سپس قسمت هاى سركش آب از سنگينى زمين فرو نشست و هيجان آنها بر اثر تماس با سينه زمين آرام گرفت .
زيرا زمين با پشت بر آن مى غلطيد و آن همه سر و صداى امواج ساكن و آرام شده ، چون اسب افسار شده رام گرديد.))
 

# # #

4 - معدن شناسى و شناخت انواع فلزات
امام على عليه السلام به وجود معادن گوناگون در زمين و معدن فراوان در درياها كه همه آنها نعمت هاى فراگير پروردگارند اشاره مى كند و مى فرمايد:
الاَوَّلُ اَلَّذِى لَمْ يَكُنْ لَهُ قَبْلٌ فَيَكُونَ شَيْءٌ قَبْلَهُ، وَالاخِرُ الّذى لَيْسَ لَهُ بَعْدٌ فَيَكُونَ شى ءٌ بَعْدَهُ وَالرَّادِعُ اءَنَاسِيَّ الاَْبْصَارِ عَنْ اءَنْ تَنَالَهُ اءَوْ تُدْرِكَهُ، مَا اخْتَلَفَ عَلَيْهِ دَهْرٌ فَيَخْتَلِفَ مِنْهُ الْحَالُ، وَلاَ كَانَ فِى مَكَانٍ فَيَجُوزَ عَلَيْهِ الاِْنْتِقَالُ.
وَلَوْ وَهَبَ مَا تَنَفَّسَتْ عَنْهُ مَعَادِنُ الْجِبَالِ، وَضَحِكَتْ عَنْهُ اءَصْدَافُ الْبِحَارِ، مِنْ فِلِزِّ اللُّجَيْنِ وَالْعِقْيَانِ، وَنُثَارَةِ الدُّرِّ وَحَصِيدِ الْمَرْجَانِ، مَا اءَثَّرَ ذلِكَ فِى جُودِهِ، وَلاَ اءَنْفَدَ سَعَةَ مَا عِنْدَهُ، وَلَكَانَ عِنْدَهُ مِنْ ذَخَائِرِ الاَْنْعَامِ مَا لاَ تُنْفِدُهُ مَطَالِبُ الاَْنَامِ، لاَِنَّهُ الْجَوَادُ الَّذِى لاَ يَغِيضُهُ سُؤَالُ السَّائِلِينَ، وَلاَ يُبْخِلُهُ إِلْحَاحُ الْمُلِحِّينَ.

 

# # #

((خدا اوّلى است كه آغاز ندارد، تا پيش از او چيزى بوده باشد، و آخرى است كه پايان ندارد تا چيزى پس از او وجود داشته باشد، مردمك چشمها را از مشاهده خود بازداشته است ، زمان بر او نمى گذرد تا دچار دگرگونى گردد،و در مكانى قرار ندارد تا پندار جابجايى نسبت به او روا باشد.
اگر آن چه از درون معادن كوهها بيرون مى آيد، و يا آن چه از لبان پر از خنده صدفهاى دريا خارج مى شود، از نقره هاى خالص ، و طلاهاى ناب ، دُرهاى غلطان ، و مرجانهاى دست چپن ، همه را ببخشد، در سخاوت او كمتر اثرى نخواهد گذاشت ، و گستردگى نعمت هايش را پايان نخواهد داد، در پيش او آنقدر از نعمت ها وجود دارد كه هر چه انسان ها درخواست كنند تمامى نپذيرد، چون او بخشنده اى است كه درخواست نيازمندان چشمه جود او را نمى خشكاند، و اصرار و درخواست هاى پياپى او را به بخل ورزيدن نمى كشاند.))(150)
 

# # #

5 - خاك شناسى و انواع فعل و انفعالاتى كه در آن صورت مى گيرد
مانند
الف - فيزيك و قوانين فيزيكى
ب - شيمى و قوانين شيميائى
ج - مباحث عميق فيزيك و شيمى
6 - علم انسان شناسى
پس از مطالعه و ارزيابى نهج البلاغه درمى يابيم كه علم ((انسان شناسى )) در دو قسمت معروف آن در نهج البلاغه بگونه گسترده اى مورد بحث قرار گرفته است ؛
الف - علم الابدان ((فيزيولوژى )) ((شناخت جسم از نظر علم طب ))
ب - علم النفس و علم الارواح
((شناخت روح و روحيات انسان از نظر روانشناسى ))
كمتر خطبه يا نامه و حكمتى از نهج البلاغه يافت مى شود كه پيرامون جسم و جان انسان سخن نگفته باشد، و ويژگى هاى جسمى و روحى انسان را مطرح نكرده باشد.
همه جا حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام به مباحث ((انسان شناسى )) توجّه داشت و به شكل هاى گوناگونى آن را مطرح فرمود، مانند:
اوّل - علم الابدان
1 - علم طبّ و شناخت بدن انسان در رشته هاى مربوط به آن
مانند:
الف - علم بيولوژى
امام على عليه السلام در خطبه 1 به ويژگى هاى تن آدمى اشاره مى فرمايد كه :
ثُمَّ جَمَعَ سُبْحَانَهُ مِنْ حَزْنِ الاَْرْضِ وَسَهْلِهَا، وَعَذْبِهَا وَسَبَخِهَا، تُرْبَةً سَنَّهَا بِالْمَاءِ حَتَّى خَلَصَتْ، وَلاَطَهَا بِالْبَلَّةِ حَتَّى لَزَبَتْ، فَجَبَلَ مِنْهَا صُورَةً ذاتَ اءَحْنَاءٍ وَوُصُولٍ، وَاءَعْضَاءٍ وَفُصُولٍ، اءَجْمَدَهَا حَتَّى اسْتَمْسَكَتْ، وَاءَصْلَدَهَا حَتَّى صَلْصَلَتْ، لِوَقْتٍ مَعْدُودٍ، وَاءَمَدٍ مَعْلُومٍ؛ ثُمَّ نَفَخَ فِيهَا مِنْ رُوحِهِ فَمَثُلَتْ إ نْسانا ذَا اءَذْهَانٍ يُجِيلُهَا، وَفِكَرٍ يَتَصَرَّفُ بِهَا.
وَجَوَارِحَ يَخْتَدِمُهَا، وَاءَدَوَاتٍ يُقَلِّبُهَا، وَمَعْرِفَةٍ يَفْرُقُ بِهَا بَيْنَ الْحَقِّ وَالْبَاطِلِ، وَالاَْذْوَاقِ وَالْمَشَامِّ، والاَْلْوَانِ وَالاَْجْنَاسِ، مَعْجُونا بِطِينَةِ الاَْلْوَانِ الُْمخْتَلِفَةِ، وَالاَْشْبَاهِ الْمُؤْتَلِفَةِ، وَالاَْضْدَادِ الْمُتَعَادِيَةِ، وَالاَْخْلاطِ الْمُتَبَايِنَةِ، مِنَ الْحَرِّ وَالْبَرْدِ، وَالْبَلَّةِ وَالْجُمُودِ.(151)

 

# # #

((سپس خداوند بزرگ ، خاكى از قسمت هاى گوناگون زمين ، از قسمت هاى سخت و نرم ، شور و شيرين ، گِرد آورد، آب بر آن افزود تا گِلِى خالص و آماده شد، و با افزودن رطوبت ، چبسناك گرديد، كه از آن ، اندامى شايسته ، و عضوهايى جدا و به يكديگر پيوسته آفريد آن را خشكانيد تا محكم شد، خشكاندن را ادامه داد تا سخت شد، و تا زمانى معيّن ، و سرانجامى مشخّص ، اندام انسان كامل گرديد، آنگاه از روحى كه آفريد در آن دميد تا به صورت انسانى زنده درآمد، داراى نيروى انديشه ، كه وى را به تلاش اندازد، و داراى افكارى كه در ديگر موجودات ، تصرّف نمايد.
به انسان اعضاء و جوارحى بخشيد، كه در خدمت او باشند، و ابزارى عطا فرمود، كه آنها را در زندگى بكار گيرد، قدرت تشخيص به او داد تا حق و باطل را بشناسد، و حواس چشايى ، و بويايى ، و وسيله تشخيص رنگ ها، و اءجناس ‍ مختلف در اختيار او قرار داد.
انسان را مخلوطى از رنگ هاى گوناگون ، و چيزهاى همانند و سازگار، و نيروهاى متضاد، و مزاج هاى گوناگون ، گرمى ، سردى ، ترى ، و خشكى ، قرار داد.))
ب - علم فيزيولوژى و سميولوژى
حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام نسبت به شگفتى هاى اعضاء و اندام آدمى در حكمت 8 فرمود:
اعْجَبُوا لِهذَا الاِْنْسَانِ يَنْظُرُ بِشَحْمٍ، وَيَتَكَلَّمُ بِلَحْمٍ، وَيَسْمَعُ بِعَظْمٍ، وَيَتَنَفَّسُ مِنْ خَرْمٍ!(152)
 

# # #

O شگفتى هاى تن آدمى
(از ويژگى هاى انسان ، در شگفتى مانيد، كه با پاره اى ((پى )) مى نگرد، و با ((گوشت )) سخن مى گويد، و با ((استخوان )) مى شنود، و از ((شكافى )) نَفس مى كشد!!)
و در حكمت 27 نسبت به شيوه درمان و مدارا كردن با بيمارى فرمود:
امْشِ بِدَائِكَ مَا مَشَى بِكَ.
((با درد خود بساز، چندان كه با تو سازگار است .)) (153)
 

# # #

2 - علم غذا شناسى
امام على عليه السلام نسبت به غذاها و پرهيز از اسراف در انواع خوراكى ها، در نامه 45 فرمود:
وَإِنَّمَا هِيَ نَفْسِي اءَرُوضُهَا بِالتَّقْوَى لِتَاءْتِيَ آمِنَةً يَوْمَ الْخَوْفِ الاَْكْبَرِ، وَتَثْبُتَ عَلَى جَوَانِبِ الْمَزْلَقِ. وَلَوْ شِئْتُ لاَهْتَدَيْتُ الطَّرِيقَ، إِلَى مُصَفَّى هذَا الْعَسَلِ، وَلُبَابِ هذَا الْقَمْحِ، وَنَسَائِجِ هذَا الْقَزِّ.
وَلكِنْ هَيْهَاتَ اءَنْ يَغْلِبَنِى هَوَايَ، وَيَقُودَنِي جَشَعِي إِلَى تَخَيُّرِ الاَْطْعِمَةِ - وَلَعَلَّ بِالْحِجَازِ اءَوِ الَْيمَامَةِ مَنْ لاَ طَمَعَ لَهُ فِي الْقُرْصِ، وَلاَ عَهْدَ لَهُ بِالشِّبَعِ- اءَوْ اءَبَيْتَ مِبْطَانا وَحَوْلِى بُطُونٌ غَرْثَى وَاءَكْبَادٌ حَرَّى ، اءَوْ اءَكُونَ كَمَا قَالَ الْقَائِلُ:
وَحَسْبُكَ دَاءً اءَنْ تَبِيتَ بِبِطْنَةٍ وَحَوْلَكَ اءَكْبَادٌ تَحِنُّ إِلَى الْقِدِّ!
اءَاءَقْنَعُ مِنْ نَفْسِى بِاءَنْ يُقَالَ: هذَا اءَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ؟!
وَلاَ اءُشَارِكُهُمْ فِى مَكَارِهِ الدَّهْرِ، اءَوْ اءَكُونَ اءُسْوَةً لَهُمْ فِى جُشُوبَةِ الْعَيْشِ! فَمَا خُلِقْتُ لِيَشْغَلَنِى اءَكْلُ الطَّيِّبَاتِ، كَالْبَهِيمَةِ الْمَرْبُوطَةِ، هَمُّهَا عَلَفُهَا، اءَوِ الْمُرْسَلَةِ شُغُلُهَا تَقَمُّمُهَا، تَكْتَرِشُ مِنْ اءَعْلاَفِهَا، وَتَلْهُو عَمَّا يُرَادُ بِهَا، اءَوْ اءُتْرَكَ سُدًى ، اءَوْ اءُهْمَلَ عَابِثا، اءَوْ اءَجُرَّ حَبْلَ الضَّلاَلَةِ، اءَوْ اءَعْتَسِفَ طَرِيقَ الْمَتَاهَةِ! وَكَاءَنِّى بِقَائِلِكُمْ يَقُولُ: ((إِذَا كَانَ هذَا قُوتُ ابْنِ اءَبِى طَالِبٍ، فَقَدْ قَعَدَ بِهِ الضَّعْفُ عَنْ قِتَالِ الاَْقْرَانِ، وَمُنَازَلَةِ الشُّجْعَانِ)). اءَلاَ وَإِنَّ الشَّجَرَةَ الْبَرِّيَّةَ اءَصْلَبُ عُودا، وَالرَّوَاتِعَ الْخَضِرَةَ اءَرَقُّ جُلُودا، وَالنَّابِتَاتِ العِذْيَةَ اءَقْوَى وَقُودا، وَاءَبْطَاءُ خُمُودا. وَاءَنَا مِنْ رَسُولِ اللّهِ كَالضَّوْءِ مِنَ الضَّوْءِ، وَالذِّرَاعِ مِنَ الْعَضُدِ. وَاللّهِ لَوْ تَظَاهَرَتِ الْعَرَبُ عَلَى قِتَالِى لَمَا وَلَّيْتُ عَنْهَا، وَلَوْ اءَمْكَنَتِ الْفُرَصُ مِنْ رِقَابِهَا لَسَارَعْتُ إِلَيْهَا.
وَسَاءَجْهَدُ فِى اءَنْ اءُطَهِّرَ الاَْرْضَ مِنْ هذَا الشَّخْصِ الْمَعْكُوسِ، وَالْجِسْمِ الْمَرْكُوسِ، حَتَّى تَخْرُجَ الْمَدَرَةُ مِنْ بَيْنِ حَبِّ الْحَصِيدِ.(154)

 

# # #

((من نفس خود را با پرهيزكارى مى پرورانم ، تا در روزقيامت كه هراسناكترين روزهاست در اءمان ، و در لغزشگاههاى آن ثابت قدم باشد. من اگر مى خواستم ، مى توانستم از عسل پاك ، و از مغز گندم ، و بافته هاى ابريشم ، براى خود غذا و لباس فراهم آورم ، امّا هيهات كه هواى نفس بر من چيره گردد، و حرص و طمع مرا وادارد كه طعام هاى لذيذ برگزينم ، در حالى كه در ((حجاز)) يا ((يمامه )) كسى باشد كه به قرص نانى نرسد، و يا هرگز شكمى سير نخورد، يا من سير بخوابم و پيرامونم شكمهايى كه از گرسنگى به پُشت چسبيده ، و جگرهاى سوخته وجود داشته باشد، يا چنان باشم كه شاعر گفت :
((اين درد تو را بس كه شب را با شكم سير بخوابى )).
((و در اطراف تو شكمهايى گرسنه و به پشت چسبيده باشد)).
آيا به همين رضايت دهم كه مرا اميرالمؤ منين عليه السلام خوانند؟ و در تلخى هاى روزگار با مردم شريك نباشم ؟ و در سختى هاى زندگى الگوى آنان نگردم ؟ آفريده نشده ام كه غذاهاى لذيذ و پاكيزه مرا سرگرم سازد، چونان حيوان پروارى كه تمام همّت او علف ، و يا چون حيوان رها شده كه شغلش چريدن و پركردن شكم بوده ، و از آينده خود بى خبر است .
آيا مرا بيهوده آفريدند؟ آيا مرا به بازى گرفته اند؟ آيا ريسمان گمراهى در دست گيرم ؟ و يا در راه سرگردانى قدم بگذارم ؟ گويا مى شنوم كه شخصى از شما مى گويد:
((اگر غذاى فرزند ابيطالب همين است ، پس سُستى او را فرا گرفته و از نبرد با هماوردان و شجاعان باز مانده است )).
آگاه باشيد! درختان بيابانى ، چوبشان سخت تر، امّا درختان كناره جويبار را پوست نازك تر است ، درختان بيابانى كه با باران سيراب مى شوند آتش چوبشان شعله ورتر و پر دوام تر است من و رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم چونان روشنايى يك چراغيم ، يا چون آرنج به يك بازو پيوسته ، به خدا سوگند! اگر اعراب در نبرد با من پشت به پشت يكديگر بدهند، از آن روى برنتابم ، و اگر فرصت داشته باشم به پيكار همه مى شتابم ، و تلاش مى كنم كه زمين را از اين شخص ((معاويه )) مسخ شده ، و اين جسم كج انديش ، پاك سازم تا سنگ وشن از ميان دانه ها جدا گردد.))
 

# # #

3 - علم بهداشت عمومى
حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام در حكمت 128 فرمود:
تَوَقَّوُا الْبَرْدَ فِى اءَوَّلِهِ، وَتَلَقَّوْهُ فِى آخِرِهِ، فَإِنَّهُ يَفْعَلُ فِى الاَْبْدَانِ كَفِعْلِهِ فِى الاَْشْجَارِ، اءَوَّلُهُ يُحْرِقُ، وَآخِرُهُ يُورِقُ.
 

# # #

O تاءثير عوامل زيست محيطى در سلامت
(در آغاز سرما خود را بپوشانيد، و در پايانش آن را دريابيد، زيرا با بدنها همان مى كند كه با برگ درختان خواهد كرد، آغازش مى سوزاند، و پايانش مى روياند.)
4 - غذاى جسم و روح
امام على عليه السلام در حكمت 390 نهج البلاغه فرمود:
لِلْمُؤْمِنِ ثَلاَثُ سَاعَات : فَسَاعَةٌ يُنَاجِى فِيهَا رَبَّهُ، وَسَاعَةٌ يَرُمُّ مَعَاشَهُ، وَسَاعَةٌ يُخَلِّى بَيْنَ نَفْسِهِ وَبَيْنَ لَذَّتِهَا فِيَما يَحِلُّ وَيَجْمُلُ.وَلَيْسَ لِلْعَاقِلِ اءَنْ يَكُونَ شَاخِصا إِلا فِى ثَلاَثٍ: مَرَمَّةٍ لِمَعَاشٍ، اءَوْ خُطْوَةٍ فِى مَعَادٍ، اءَوْ لَذَّةٍ فِى غَيْرِ مُحَرَّمٍ.(155)
 

# # #