سيماى خوشبختى
حميد رسائى
- ۳ -
ترس از خداوند سبحان
177- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : طوبى لمن شغله
خوف الله عزوجل عن خوف الناس .
(265)
خوشا به حال آن كه خوف و ترس از خداوند عزوجل او را از خوف و ترس از مردم باز
دارد.
178- الامام على عليه السلام : طوبى لمن خاف الله فاءمن
.
(266)
خوشا به حال آن كه از خداوند بترسد و ايمن گردد.
179- الامام على عليه السلام : طوبى لمن اءلزم نفسه مخافة
ربه ، و اءطاعه فى السر و الجهر .
(267)
خوشا به حال آن كه ترس از پروردگار را انيس خود سازد و او را در نهان و آشكار اطاعت
نمايد.
180- الامام على عليه السلام : طوبى لمن استشعر الوجل ،
(268) و كذب الاءمل ، و تجنب الزلل .
(269)
خوشا به حال آن كه ترس از خداى را پيوسته همراه خود سازد و آرزوها را دروغ پندارد
(و فريبشان را نخورد) و از لغزشها دورى گزيند.
181- الامام على عليه السلام : طوبى لمن راقب ربه و خاف ذنبه
.
(270)
خوشا به حال آن كه از پروردگارش ترسان باشد و از گناهانش هراسان .
182- الامام سجاد عليه السلام :
يا ذا المعالى عليك معتمدى
|
پروردگارا، پروردگارا، تو مولايى (بندگان را)
پس ترحم كن بر بنده كوچكى كه به تو پناه آورده است
اى بزرگوار و شريف ، اعتمادم بر توست
خوشا به حال بنده اى كه تو مولايش باشى
خوشا به حال آن كه شب را با خوف و ترس به صبح رساند
و از گرفتاريهايش به درگاه خداوند عزوجل شكايت كند
هنگامى كه در تاريكى شب با حالت زارى و تضرع با خداى خود خلوت مى كند.
خداوند او را گرامى داشته و پاسخش را مى دهد.
183- الامام سجاد عليه السلام : طوبى لمن كان فى الدنيا على
وجل .
(272)
خوشا به حال آن كه در دنيا (از سختيهاى آخرت ) هراسناك باشد.
زهد و پارسايى
184- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : طوبى لمن ...
زهد فيما اءحل الله له من غير رغبة عن سيرتى ، و رفض زهرة الدنيا من غير تحول عن
سنتى .
(273)
خوشا به حال كسى كه ... در آنچه خداوند بر او حلال كرده پارسايى ورزد، بى آنكه از
سيره و روش من روى گرداند، و زيبايى دنيا را ترك گويد، بى آنكه از شيوه و سنت من
دست بردارد.
185- الامام على عليه السلام : طوبى للزاهدين فى الدنيا،
الراغبين فى الآخرة ، اولئك اتخذوا الاءرض بساطا، و ترابها فراشا، و ماءها طيبا، و
القرآن دثارا
(274)، و الدعاء شعارا، و قرضوا الدنيا تقريضا على منهاج عيسى بن مريم
على نبينا و آله السلام
.
(275)
خوشا به حال آنان كه از اين جهان روى برگردانده و به آن جهان روى كرده اند، آنان كه
زمين را فرش خود و خاكش را بستر خويش و آبش را مايه پاكى و خوشبويى قرار مى دهند،
قرآن را ورد و زبان نموده و دعا را به جان خود بسته اند (هميشه به دعا و خواندن
مشغول اند) و دنيا را مانند عيسى بن مريم عليه السلام از خود دور ساخته اند.
186- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : يا اءبا هريرة ،
عليك بطريق قوم اذا فزع الناس لم يقزعوا، و اذا طلب الناس الاءمان لم يخافوا، قوم
من امتى فى آخر الزمان يحشرون يوم القيامة محشر الاءنبياء، اذا نظر الناس اليهم
ظنوا اءنهم اءنبياء مما يرون من حالهم ، فاءعرفهم فاءقول : امتى . فيقول الخلائق :
انهم ليسوا باءنبياء؟ فيمرون مثل البرق و الريح ، يغشى من نورهم اءبصار اءهل الجمع
. فقلت : يا رسول الله ، فمن لى بمثل عملهم لعلى اءلحق بهم . قال صلى الله عليه و
آله و سلم : يا اءبا هريرة ، ركبوا طريقا صعب المدرجة الانبياء، طلبوا الجوع بعد
اءن اءشبعهم الله تعالى ، و طلبوا العرى بعد اءن كساهم الله تعالى ، و طلبوا العطش
بعد اءن اءرواهم الله تعالى ، تركوا ذلك رجاء ما عندالله ، تركوا الحلال مخافة
حسابه و صاحبوا الدنيا فلم تشغل قلوبهم ، تعجب الملائكة من طواعيتهم لربهم ، طوبى
لهم ، ليت الله عزوجل قد جمع بينى و بينهم ! ثم بكى رسول الله صلى الله عليه و آله
و سلم شوقا لهم و قال له : يا اءبا هريرة ، اذا اءراد الله باهل الاءرض عذابا فنظر
الى حالهم من الجوع و العطش ، كف ذلك العذاب عنهم ، فعليك يا اءبا هريرة بطريقتهم ،
من خالف طريقتهم بقى فى شدة الحساب .
(276)
ابو هريره ! بر تو باد راه و روش مردمانى كه چون مردم مى هراسند، آنان هراسى به دل
راه نمى دهند و وقتى مردم امنيت مى جويند، آنان ترسى به دل ندارند. از امت من در
آخر الزمان مردمانى هستند كه روز قيامت همچون پيامبران محشور مى شوند، هنگامى كه
مردم به آنان مى نگرند، چون حال و روزشان را مى بينند، گمان مى كنند كه آنان
پيامبرند و من آنان را مى شناسم و مى گويم : (اينان را) امت من هستند و آنگاه مردم
(با خود) مى گويند: پس آنان پيامبر نيستند! اين گروه در آن روز همچون برق و باد
(از عرصه قيامت و حساب و كتاب ) مى گذرند، در حالى كه نورشان چشمهاى جماعت آن روز
را فرا مى گيرد، (ابو هريره مى گويد:) گفتم : اى رسول خدا من چه كنم تا اميد پيوستن
به آنان را داشته باشم ؟ حضرت صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: ابو هريره ! آنان
راه دشوارى طى كرده اند كه درجات آن همچون درجات راه پيامبران است ، (چرا كه ) وقتى
خداوند سيرشان نموده ، آنان گرسنگى را برگزيدند و هنگامى كه آنان را پوشاند، عريانى
را بر گزيدند و هنگامى كه خداوند سيرابشان ساخت ، آنان تشنگى را خواستند. همه اين
نعمتها و خوشيها را به اميد آنچه در نزد خداست رها مى كنند، از ترس حسابرسى خداوند
از حلال او هم دورى مى كنند، با دنيا همراه اند و (از آن استفاده مى كنند) ولى
قلبهايشان به دنيا وابسته نيست و علاقه اى به آن ندارند، فرشتگان از اطاعت پذيرى
آنان در دستورات پروردگارشان در شگفت اند، خوشا به حالشان . اى كاش خداوند عزوجل
آنان را در كنارم قرار دهد. سپس رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم از شوق ديدار
اين مؤ منان گريست و خطاب به ابو هريره فرمود: آنگاه كه خداوند بخواهد عذابى بر اهل
زمين نازل گرداند به حال و روز اين بندگان و به گرسنگى و تشنگى (و زهد) آنان نظر
كرده و عذاب را از مردمان باز مى دارد. ابو هريره ! تو بايد راه و روش اين گروه را
برگزينى (و بدان ) هر كس چنين نباشد در دشواريهاى حساب و ميزان باقى خواهد ماند.
187- عيسى بن مريم عليه السلام : بماذا نفع امرو نفسه ؟
باعها بجميع ما فيه الدنيا، ثم ترك ما باعها به ميراثا لغيره ، اءهلك نفسه ، و لكن
طوبى لامرى خلص نفسه و اختارها على جميع الدنيا .
(277)
آدمى چگونه به خويشتن سود رساند؟ آيا با فروختن خود در عوض آنچه در دنياست (مى
خواهد به خود سود رساند) و سپس همه آنچه را كه جمع كرده ، براى ديگران به ارث گذارد
(و دنيا را ترك كند) و خود را به هلاكت اندازد. اما خوشا به حال كسى كه نفس خود را
(از دل بستن به دنيا) رها و آزاد ساخته و آزادى نفس را به تمام دنيا ترجيح دهد.
188- الامام على عليه السلام : طوبى لمن لم تفتله قاتلات
الغرور .
(278)
خوشا به حال آن كه فريب هاى كشنده دنيا او را نابود
نسازد.
189- رسول الله صلى الله عليه و آله :- لما مات عثمان بن
مضعون كشف الثوب عن وجهه ، ثم قبل ما بين عينه ، ثم بكى طويلا، فلما رفع السرير قال
- طولاك يا عثمان ، لم تلسبك الدنياد و لم تلبسها.
(279)
هنگامى كه عثمان بن مظعون از دنيا رفت ، پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله پارچه را
از چهره او كنار زد و مابين چشمان او را بوسيدند، سپس مدت زيادى اشك ريختند و وقتى
كه تابوت او از زمين بلند شد، فرمودند: خوشا به حالت اى عثمان ، دنيا به تو دل نبست
و تو نيز به دنيا دل نبستى .
190- عيسى بن مريم عليه السلام : طوبى للذين يجوعون و يظموون
خشوعا هم الذين يسبقون .
(280)
خوشا به حال آنان كه گرسنگى و تشنگى را با فروتنى و خشوع نزد خداوند به جان مى
خرند، آنان كسانى اند كه در قيامت از همه پيشروتراند.
191- عيسى بن مريم عليه السلام : طوبى للجياع العطاش فى طاعة الله .
(281)
خوشا به حال گرسنگان تشنه در راه اطاعت خدا.
توبه
192- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : طوبى لعبد اتقى
فيها (الدنيا) ربه و قدم توبته و غلب شهوته من قبل اءن تلقيه الدنيا الى الاخرة
فيصبح فى بطن موحشة غبراء مدلهمة ظلماء لا يستطيع اءن يزيد فى حسنة و لا ينقص من
سيئة ، ثم ينشر، فيحشر اما الى جنة يدوم نعيمها اءو الى نار لا ينقد عذابها
.
(282)
خوشا به حال بنده اى كه در دنيا از پروردگارش پروا داشته باشد (و گناه نكند) و توبه
خود را پيش بيندازد (امروز و فردا نكند) و بر شهوتش چيره شود، پيش از آن كه دنيا او
را به ملاقات آخرت ببرد، سپس در شكم وحشتناك زمين خشك تاريك درآيد كه نه مى تواند
بر كار نيكش بيفزايد و نه مى تواند از كارهاى ناپسندش بكاهد و هنگامى كه بر انگيخته
مى شود، يا به سوى بهشت ، كه نعمتهايى دارد هدايت مى شود و يا به سوى جهنم ، كه
عذابش تمام شدنى نيست ، انداخته مى شود.
193- الامام على عليه السلام : طوبى لذى قلب سليم ... استفتح
التوبة و اءماط
(283) الحوبة
(284)، فقد اقيم على الطريق ، و هدى نهج السبيل .
(285)
خوشا به حال آن كه قلبى سليم دارد... در توبه را بگشايد و گناهان را زائل نمايد،
اگر چنين كند بر جاده حق ايستاده و به راه راست هدايت شده است .
194- الامام على عليه السلام : طوبى لكل نادم على زلته
مستدرك فارط عثرته .
(286)
خوشا به حال آن كه بر گناه خود پشيمان باشد و گذشته بر لغزش خود را جبران سازد.
195- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : طوبى لمن وجد فى
صحيفة عمله يوم القيامة تحت كل ذنب ، استغفر الله .
(287)
خوشا به حال آن كه روز قيامت در نامه عملش پس از هر گناه
استغفر الله را بيابد.
196- الامام على عليه السلام : طوبى لعبد يستغفر اله من ذنب
لم يطلع عليه غيره ، فانما مثل الاستغفار عقيب الذنب ، مثل الماء يصب على النار
فيطفئها .
(288)
خوشا به حال بنده اى كه از خداوند (غفار) براى گناهانى كه غير از خدا كسى از آنها
با خبر نيست ، آمرزش بخواهد، همانا مثل استغفار پس از گناه مثل آبى است كه بر آتش
ريخته شود و آن را خاموش سازد.
197- الامام على عليه السلام : طوبى لمن بادر الهدى قبل اءن
تغلق اءبوابه .
(289)
خوشا به حال آن كه به سوى هدايت بشتابد، پيش از آن كه درهاى آن بسته شود.
گريه بر گناه
198- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : طوبى لصورة نظر
الله اليها تبكى عن ذنب من خشية الله عزوجل ، لم يطلع على ذلك الذنب غيره .
(290)
خوشا بر آن چهره اى كه وقتى خداوند بر او نظر افكند بر گناه خود از ترس خداوند
عزوجل اشك ريزد، در حالى كه جز خدا كسى از آن گناه اطلاع ندارد.
199- الامام على عليه السلام : طوبى لمن ... بكى على خطيئته
.
(291)
خوشا به حال آن كه ... بر گناهان خويش اشك (ندامت ) ريزد.
200- عيسى بن مريم عليه السلام : طوبى للمحزونين هم الذين
يسرون .
(292)
خوشا به حال اندوهناكان ، آنان همان خنده رويان (روز قيامت ) هستند.
201- الامام على عليه السلام : طوبى للمنكسرة قلوبهم من اءجل
الله .
(293)
خوشا به حال آنانكه به خاطر (هجران ) خداوند، قلبهايى شكسته دارند.
اخلاص
202- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : طوبى للمخلصين ،
اولئك مصابيح الدجى ، تنجلى عنهم كل فتنة ظلماء .
(294)
خوشا به حال آنانكه خالص اند و (بى غل و غش )، آنان چراغهايى در تاريكى هستند، كه
از وجودشان هر فتنه كور و پنهانى ، روشن و آشكار مى گردد.
203- الامام على عليه السلام : طوبى لمن اءخلص لله عمله و
علمه و حبه و بعضه و اءخذه و تركه و كلامه و صمته و فعله و قوله .
(295)
خوشا به حال آن كه عمل و علم و محبت و دشمنى و گرفتن و رها كردن و سخن گفتن و سكوت
و كردار و گفتارش را براى خدا خالص گرداند.
204- الامام على عليه السلام : طوبى لمن اءخلص لله العبادة و
الدعاء .
(296)
امام على عليه السلام مى فرمود: خوشا به حال آن كه عبادت و دعاى خود را براى خدا
خالص گرداند.
205- الامام على عليه السلام : طوبى لمن قدم خالصا .
(297)
خوشا به حال آن كه عمل خالصى براى آخرت خود پيش فرستد.
206- الامام على عليه السلام : طوبى لمن بادر اءجله و اءخلص
عمله .
(298)
خوشا به حال آن كه بر مرگ خويش پيشى گيرد و عمل خود را خالص گرداند.
تواضع
207- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : طوبى لمن تواضع
لله عز ذكره .
(299)
خوشا به حال آن كه در برابر خداوند - عزيز است نام او - فروتنى كند.
208- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : يا اءباذر، طوبى
لمن تواضع لله تعالى فى غير منقصة ، و اءذل نفسه فى غير مسكنة .
(300)
ابوذر! خوشا به حال آن كه در برابر خدا فروتنى كند، در حالى كه به كمبود و نقصانى
گرفتار نشده است ، و نفس خود را ذليل گرداند مگر در فقر و تنگدستى .
209- الامام على عليه السلام : طوبى لمن ذل فى نفسه .
(301)
خوشا به حال آن كه خود را كوچك شمارد (و فروتن باشد).
210- عيسى بن مريم عليه السلام : طوبى لمن علمه الله كتابه ،
ثم لم يمت جبارا
.
(302)
خوشا به حال آن كه خداوند (معرفت ) كتابش را به او بياموزد و پس از آن به حال تكبر
نميرد.
اطاعت از خداوند سبحان
211- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : طوبى للمطيعين
كيف يكرمهم الله بملائكته ، والويل للفاسقين كيف يخذلهم الله و يكلهم الى شياطينهم
.
(303)
خوشا به حال فرمانبرداران ، كه چه زيبا خداوند با فرشتگان خود آنان را گرامى مى
دارد و اكرام مى كند و واى بر گناهكاران ، كه چه سان خداوند آنان را خوار و ذليل مى
گرداند و به شيطانهايشان واگذارشان مى كند.
212- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : ان الله تبارك و
تعالى نصب فى السماء السابعة ملكا يقال له الداعى ، فاذا دخل شهر رجب ينادى ذلك
الملك كل ليلة منه الى الصباح :... طوبى للطائعين .
(304)
همانا خداوند تبارك و تعالى در آسمان هفتم ، فرشته اى را ماءمور كرده است كه او را
داعى (دعوت كننده ) نامند، پس هنگامى كه ماه رجب حلول كند، آن فرشته همه شب را تا
صبح ندا سر مى دهد:... خوشا به حال فرمانبرداران و اطاعت كنندگان .
213- الامام على عليه السلام : طوبى لمن ... اشتغل بطاعة ربه
.
(305)
خوشا به حال آن كه ... به اطاعت از پروردگارش مشغول باشد.
214- الامام على عليه السلام : طوبى لمن حافظ على طاعة ربه
.
(306)
خوشا به حال آن كه بر اطاعت از پروردگارش مراقبت كند.
215- الامام على عليه السلام : طوبى لمن وفق لطاعته ، و بكى
على خطيئته .
(307)
خوشا به حال آن كه بر اطاعت از خداى عزوجل توفيق يابد و بر گناهان خويش اشك (ندامت
) بريزد.
216- الامام على عليه السلام : طوبى لمن ذل فى نفسه ، و عز
بطاعته ، و غنى بقناعته .
(308)
خوشا به حال آن كه خود را كوچك شمارد و به خاطر اطاعتش (از خداى عزوجل ) عزيز و
ارجمند گردد و با قناعت خويش بى نياز گردد.
217- الامام على عليه السلام : طوبى لمن اءلزم نفسه مخافة
ربه ، و اءطاعه فى السر و الجهر .
(309)
خوشا به حال آن كه پيوسته از پروردگارش ، هراسناك باشد و در نهان و آشكار از او
اطاعت نمايد.
218- الامام على عليه السلام : طوبى لمن ... عمل بطاعة الله
سبحانه .
(310)
خوشا به حال آن كه ... كارش را براى اطاعت از خداى سبحان انجام مى دهد.
219- الامام على عليه السلام : طوبى لعين هجرت فى طاعة الله
غمضها .
(311)
خوشا بر آن چشمى كه در راه اطاعت و فرمانبردارى خداوند عزوجل بر هم نهاده نشود.
220- الله تبارك و تعالى فى الحصيفة الرابعة من صحف ادريس
النبى عليه السلام : طوبى لمن ... وقف عند طاعته و انتهى عن معصيته .
(312)
خداوند تبارك و تعالى در چهارمين صحيفه ادريس پيامبر عليه السلام مى فرمايد: خوشا
به حال آن كه ... بر اطاعتش (از پروردگار) پايدارى ورزد و از معصيت و نافرمانى او
دست بردارد.
221- الامام السجاد عليه السلام - فى رسالة الحقوق -: اعلم
اءن الله عزوجل عليك حقوقا محيطة بك فى كل حركة تحركتها، اءو سكنة سكنتها، اءو حال
حلتها، اءو منزلها نزلتها، اءو جارحة قبلتها، اءو آلة تصرفت فيها. فاءكبر حقوق الله
تبارك و تعالى عليك ما اءوجب عليك لنفسه من حق الذى هو اءصل الحقوق ، ثم ما اءوجب
الله عزوجل عليك لنفسك من قرنك
(313) الى قدمك على اختلاف جوارحك ... ثم يخرج الحقوق منك الى غيرك من
ذوى الحقوق الواجبة عليك ... فطوبى لمن اءعانه الله على قضاء ما اءوجب عليه من
حقوقه و وفقه لذلك و سدده .
(314)
امام سجاد عليه السلام - در رساله حقوق - مى فرمايد: بدان كه خداوند عزوجل بر تو
حقوقى دارد كه هميشه شامل حال توست ، در هر حركتى كه انجام مى دهى ، و يا در هر
جايگاهى كه قرار مى گيرى ، و يا در هر حالتى كه به خود مى گيرى ، و يا در هر
سرزمينى كه وارد شوى ، و يا در هر مصيبتى كه بر تو وارد شود و يا هر آنچه را كه در
اختيار گيرى (در تمام اين حالات حقوقى ) تو را فرا گرفته است و بزرگترين حقى كه
خداوند تبارك و تعالى بر تو دارد، حقوقى است كه بر تو واجب ساخته است ، حقى كه
منشاء همه حقوق است و پس از آن ، حقوقى است كه خداوند عزوجل بر اعضا و جوارح تو، از
فرق سر تا نوك پاى ، در خور هر يك ، واجب نموده است و پس از آن حقوقى است كه از بدن
تو بيرون است و آن حق كسانى است كه ذوى الحقوق تو هستند و بر گردن تو حق دارند...
پس خوشا زندگى آن كه خداوند او را در انجام اين حقوق واجب يارى نمايد و او را در
اين راه موفق و ثابت قدم بدارد.
222- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : طوبى لمن اءقام
بحق الله و تمسك بعرى
(315) سبيل الله . .
(316)
خوشا به حال آن كه به انجام حقوق الهى همت گمارد و به دستگيره طريق الهى تمسك جويد.
223- الامام على عليه السلام : طوبى لنفس اءدت الى ربها
فرضها، و عركت بجنبها بؤ سها .
(317)
خوشا به حال كسى كه وظيفه واجبش را نسبت به پروردگارش ادا كرده و در سختى و مشكلات
آن شكيبا باشد.
224- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : طوبى لمن ...
تجنب الزلل .
(318)
خوشا بر آن كه ... از لغزشها دورى گزيند.
اخلاق و سيرت نيكو
225- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : طوبى لمن حسن مع
الناس خلقه ، و بذل لهم معونته ، و عدل عنهم شره .
(319)
خوشا زندگى كسى كه اخلاقش را با مردم نيكو گرداند و توان (و نيروى ) خويش را براى
آنان بذل كند و شرارتش را از آنان باز دارد.
226- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : طوبى لمن طاب
خلقه ، و طهرت سجيته ، و صلحت سريرته ، و حسنت علانيته .
(320)
خوشا زندگى آن كه اخلاقى نيكو، سرشتى پاك ، نيتى صالح و ظاهرى آراسته و نيكو دارد.
227- السيد ابن طاووس فى كتابه سعد السعود: راءيت فى الزبور
فى السورة الثالثة و الثلاثين ... و سخ الاءبدان ينقطع بالماء، و وسخ الذنوب لا
ينقطع الا بالمغفرة ، طوبى للذين كان باطنهم اءحسن من ظاهرهم .
(321)
سيد بن طاووس در كتاب سعد السعود خود مى گويد: در كتاب زبور، و سوره سى و سوم آن
ديدم نوشته شده بود... چركهاى بدن با آب زدوده مى شود، اما چرك گناهان جز با مغفرت
(و بخشش الهى ) پاك نمى گردد.
خوشا به حال آنان كه باطنشان زيباتر از ظاهرشان است .
عمل صالح
228- الذين آمنوا و عملوا الصالحات طوبى لهم و حسن مآب
.
(322)
(كسانى كه ايمان آورده اند و كارهاى شايسته كرده اند، خوشا به حالشان و نيكو باد
فرجامشان ).
229- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : اذا زالت الشمس
فتحت اءبواب السماء و اءبواب الجنان ، و استجيب الدعاء، فطوبى لمن رفع له عند ذلك
عمل صالح .
(323)
به هنگام زوال خورشيد (ظهر)، درهاى آسمان و درهاى بهشت باز و دعا مستجاب مى شود، پس
خوشا به حال كسى كه در آن هنگام از او عمل صالحى به سوى آسمان برود.
230- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : ان هذا الخير
خزائن ، و لتلك الخزائن مفاتيح فطوبى لعبد جعله الله مفتاحا للخير، مغلاقا للشر، و
ويل لعبد جعله الله مفتاحا للشر مغلاقا للخير .
(324)
(براى كارهاى ) خير و نيكى گنجينه هايى است و براى آن كليدهايى ، خوشا به حال بنده
اى كه خداوند او را كليد كارهاى خير و بازدارنده كارهاى شر قرار دهد و واى بر بنده
اى كه خداوند او را كليد كارهاى شر و بازدارنده از كارهاى خير قرار دهد.
(325)
231- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : ان من الناس
مفاتيح للخير مغاليق للشر، و ان من الناس مفاتيح الشر و مغاليق للخير، فطوبى لمن
جعل الله مفاتيح الخير على يديه ، و ويل لمن جعل الله مفاتيح الشر على يديه
.
(326)
گروهى از مردم ، گشايندگان خير و بازدارندگان شرند و گروهى (ديگر) از مردم اند كه
گشايندگان شر و بازدارندگان خيراند. پس خوشا به حال آنانكه خداوند ايشان را گشاينده
خير و نيكى قرار دهد، و بدا بر آنان كه خداوند ايشان را گشاينده شر قرار دهد.
232- الامام على عليه السلام : طوبى لمن بادر صالح العمل قبل
اءن تنقطع اءسبابه .
(327)
خوشا به حال آنانكه در انجام عمل صالح شتاب كنند، پيش از آنكه اسباب آن قطع شود و
(مرگ فرا رسد).
233- الامام على عليه السلام : طوبى لمن بادر اءجله و اءخلص
عمله .
(328)
خوشا به حال آنان كه بر مرگ خود پيشى گيرد (به وسيله انجام كارهاى خير) و عمل خود
را خالص گرداند.
234- عيسى بن مريم عليه السلام : طوبى للذين يعملون الخير،
اءصفياء الله يدعون
.
(329)
خوشا به حال آنانكه كارهاى خير انجام مى دهند، (آنان )
برگزيدگان خداوند
خوانده مى شوند.
235- الامام على عليه السلام : طوبى لمن قدم خالصا، و عمل
صالحا، و اكتسب مذخورا و اجتنب محذورا .
(330)
خوشا به حال آن كه عمل خالصى براى آخرت خود پيش فرستد، عمل صالح و شايسته اى انجام
دهد و براى آخرتش ذخيره سازى كند و از كارهاى ناپسند و نهى شده دورى نمايد.
236- الامام على عليه السلام : طوبى لمن قصر همته على ما
يعنيه ، و جعل كل جده لما ينجيه .
(331)
خوشا زندگى آن كه همت خود را به آنچه بكارش آيد (و برايش مفيد باشد) محدود سازد و
همه كوشش خود را براى آنچه كه باعث رستگارى است ، بكار گيرد.
عمل به سنن الهى
237- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : طوبى لمن ... و
سعته السنة و لم تشتهره البدعة .
(332)
خوشا به حال آن كه ... سنت و سيره (پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم ) او را كفايت
كند و بدعتها او را مشهود نسازد.
238- الامام على عليه السلام : طوبى لمن عمل بسنة الدين و
اقتفى آثار النبيين .
(333)
خوشا به حال آن كه به سنتهاى (الهى ) دين عمل كند و از آثار و نشانه هاى پيامبران
پيروى نمايد.
صبر
239- الامام على عليه السلام : طوبى لمن جعل الصبر مطية
(334) نجاته .
(335)
خوشا به حال آن كه صبر را مركب رستگارى و نجات خود قرار دهد.
240- الامام الصادق عليه السلام : كان فيما و عظ الله تبارك
و تعالى به عيسى عليه السلام ... يا عيسى ! كن خاشعا صابرا، فطوبى لك ان نالك ما
وعد الصابرون
.
(336)
در كلماتى كه خداوند تبارك و تعالى بدان عيسى عليه السلام را موعظه نمود، آمده است
... يا عيسى ! فروتن و شكيبا باش ، پس خوشا به حالت اگر به پاداشهايى كه صبر پيشگان
را وعده داده اند، دست يابى .
قبول نصيحت
241- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : طوبى لمن قبل
نصيحة الله و خاف فضيحته .
(337)
خوشا به حال آن كه پند و اندرز الهى را بپذيرد و از رسوايى و پرده درى او بهراسد.
242- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : السابقون الى ظل
العرش طوبى لهم . قيل : يا رسول الله ، و من هم ؟ قال صلى الله عليه و آله و سلم
: الذين يقبلون الحق اذا سمعوه ، و يبذلونه اذا سئلوه ، و يحكمون للناس كحكمهم
لاءنفسهم ، هم السابقون الى ظل العرش .
(338)
خوشا به حال آنان كه به سوى سايه عرش الهى پيشى مى گيرند. گفته شد: اى رسول خدا،
آنان چه كسانى هستند؟ حضرت صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: آنان كسانى هستند كه
وقتى حق را مى شنوند، قبول مى كنند، و هنگامى كه از آنان حق مى طلبند (بدون چشم
داشتى ) انجام مى دهند و براى مردم آنچنان حكم مى كنند كه براى خود مى پسندند، (آرى
) آنان پيش تازان به سوى عرش الهى هستند.
243- الامام على عليه السلام : طوبى لمن اءطاع ناصحا يهديه ،
و تجنب غاويا يرديه
.
(339)
خوشا به حال آن كه از نصيحت كننده اى كه او را راهنمايى مى كند، پيروى كند و از آن
گمراه كننده اى كه او را به هلاكت مى افكند، دورى گزيند.
244- الامام على عليه السلام : طوبى لذى قلب سليم ، اءطاع من
يهديه و تجنب من يرديه ، و اءصاب سبيل السلامة ببصر من بصره ، و طاعة هاد اءمره ، و
بادر الهدى قبل اءن تغلق اءبوابه ، و تقطع اءسبابه ... فقد اقيم على الطريق ، و هدى
نهج السبيل .
(340)
خوشا به حال آن كه قلبى سليم دارد، از كسى كه هدايتش كند، اطاعت مى كند و از آن كه
او را به پستى كشاند، دورى مى جويد، (چنين كسى ) با بصيرت كسى كه به او بصيرت
بخشيده به راه امن و درست خواهد رسيد و با اطاعت آن كه به هدايت دعوتش كند گردن نهد
و به سراى هدايت پيش از آن كه درهايش بسته شود و اسبابش قطع گردد پيشى گيرد... كه
اگر چنين كند بر صراط حق قرار گرفته و به راه راست حقيقت هدايت شده است .
آرزوى كوتاه
245- الامام على عليه السلام : طوبى لمن قصر اءمله و اغتنم
مهله .
(341)
خوشا به حال آن كه آرزويش را كوتاه سازد و فرصتها را غنيمت شمارد.
246- الامام على عليه السلام : طوبى لمن ... كذب الاءمل
.
(342)
خوشا به حال كسى كه ... آرزوها را تكذيب نمايد.
247- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : طوبى للمتحابين
فى الله ، ان الله تبارك و تعالى خلق فى الجنة عمودا من ياقوتة حمراء، عليه سبعون
اءلف قصر، فى كل قصر سبعون اءلف غرفة ، خلقها الله عزوجل للمتحابين و المتزاورين
.
(343)
خوشا به حال آنان كه براى خدا به يكديگر علاقه دارند، همانا خداوند تبارك و تعالى
در بهشت ستونهايى از ياقوت سرخ آفريده است كه بر آن هفتاد هزار قصر بر پا شده و هر
قصرى داراى هفتاد هزار اتاق است ، خداوند همه اين قصرها را براى كسانى كه به يكديگر
علاقه منداند و به ديدار هم مى روند آفريده است .
248- الامام الصادق عليه السلام : ان المؤ من اذا لقى اءخاه
فصافحا لم تزل الذنوب تتحات
(344) عنهما ما داما متصافحين كتحات الورق عن الشجر، فاذا افترفا قال
ملكاهما؛ جزاكما الله خيرا عن اءنفسكما، فان التزم كل واحد منهما صاحبه ناداهما
مناد؛ طوبى لكما و حسن مآب .
(345)
هنگامى كه مؤ من برادر (دينى اش ) را ببيند و با او مصافحه نمايد (دست دهد) تا وقتى
كه مصافحه مى كنند، پيوسته گناهانشان بمانند ريزش برگ درختان مى ريزد و هنگامى كه
از هم جدا مى شوند، دو فرشته ايشان مى گويند: خداوند به شما دو نفر جزاى خير دهد، و
اگر پس از مصافحه هر دو با هم راه روند، ندا دهنده اى خطاب به آنان مى گويد: خوشا
به حالتان و نيكو باد فرجامتان .
ترك شهوت
249- الامام على عليه السلام : طوبى لمن ترك شهوة حاضرة
لموعود لم يره .
(346)
خوشا به حال آنانكه شهوت (و گناه ) آماده را براى (بهشت ) موعود كه نديده اند ترك
گويند.
250- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : طوبى لعبد اتقى
فيها ربه ، و قدم توبته ، و غلب شهوته من قبل اءن تلقيه الدنيا الى الاخرة ، فيصبح
فى بطن موحشة غبراء مذلهمة ظلماء، لا يستطيع اءن يزيد فى حسنة و لا ينقص من سيئة
، ثم ينشر فيحشر اما الى جنة يدوم نعيمها، اءو الى نار لا ينفد عذابها .
(347)
خوشا به حال بنده اى كه در دنيا از پروردگارش پروا كند (و گناه نكند) و توبه خويش
را پيش اندازد و بر شهوتش چيره شود، پيش از آن كه دنيا او را به ملاقات آخرت ببرد،
و سپس از آن كه دنيا او را به درآيد كه نه مى تواند بر كار نيكش بيفزايد و نه مى
تواند از كارهاى ناپسندش بكاهد. و هنگامى كه برانگيخته مى شود، يا به سوى بهشت ، كه
نعمتهاى هميشگى دارد هدايت مى شود و يا به سوى جهنم ، كه عذابش تمام شدنى نيست ،
انداخته مى شود.
251- الامام الصادق عليه السلام : كان المسيح يقول الاءصحابه
:... طوبى لمن يرى بعينه الشهوات و لم يعمل بقلبه المعاصى .
(348)
مسيح عليه السلام به پيروانش مى فرمود:... اى خوشا به حال آن كه با چشمانش شهوات را
مى بيند، ولى گناهان به قلبش اثر نمى كند.
252- الامام الصادق عليه السلام - فى وصيته لابن جندب -: ان
عيسى بن مريم عليه السلام قال لاءصحابه : اياكم و النظرة فانها تزرع فى القلب
الشهوة ، كفى بها لصاحبها فتنة ، طوبى لمن جعل بصره فى قلبه و لم يجعل بصره فى نظر
عينه .
(349)
امام صادق عليه السلام - در سفارش خود به عبدالله بن جندب - فرمود: عيسى بن مريم
عليه السلام خطاب به يارانش فرمود: از چشم چرانى بپرهيزيد كه نگاه در قلب آدمى شهوت
مى كارد و همين براى ايجاد فتنه و فساد در قلب نگاه كننده بس است ، خوشا به حال آن
كه نگاهش را در قلبش قرار دهد و نگاهش را در ديده چشمش قرار ندهد (با ديده دل
بنگرد، نه با چشم سر).
253- موسى بن عمران عليه السلام : يا رب من يسكن غدا فى
حظيرة القدس و يستظل بظل عرشك ، يوم لا ظل الا ظلك . فقال (لله ): يا موسى ، اولئك
الذين لا تنظر اءعينهم فى الزنا... طوبى لهم و حسن مآب .
(350)
پروردگارا! چه كسى فردا (ى قيامت ) در محضر قدس (تو) ساكن شود و در سايه بان عرش
تو، پناه مى گيرد، آن روزى كه هيچ پناهى جز تو نيست ؟ خداوند عزوجل فرمود: يا موسى
، آنان كسانى اند كه چشمهايشان به زنا (و فحشا) نمى نگرد... خوشا به حالشان و نيكو
باد فرجامشان .
حفظ زبان
254- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : طوبى لمن ملك
لسانه .
(351)
خوشا به حال كسى كه زبانش را در اختيار دارد.
255- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : طوبى لمن اءنفق
الفضل من ماله و اءمسك الفضل من قوله .
(352)
رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم : مى فرمود: خوشا به حال آن كه زيادى مالش را
انفاق كند، و زبان خود را از زياده گويى باز دارد.
256- الامام على عليه السلام : جمع الخير كله فى ثلاث خصال ؛
النظر، و السكوت ، و الكلام ، فكل نظر ليس فيه اعتبار فهو سهو، و كل كلام ليس فيه
ذكر فهو لغو، و كل سكوت ليس فيه فكرة فهو غفلة . فطوبى لمن كان نظره عبرا، و سكوته
فكرة ، و كلامه ذكرا .
(353)
تمام خيرها در سه خصلت جمع شده است ؛ در نگاه و سكوت و سخن . بنابراين هر نگاهى كه
عبرتى در آن نباشد، خطاست و هر سخنى كه ياد و ذكر خداوند در آن نباشد، بيهوده است و
هر سكوت كه همراه فكر و انديشه نباشد، غفلت است . پس خوشا به حال آنان كه نگاهشان
عبرت ، سكوتشان تفكر و سخنانشان ذكر و ياد خداست .
257- الامام الصادق عليه السلام : انما سبب هلاك الخلق و
نجاتهم الكلام و الصمت فطوبى لمن رزق معرفة عيب الكلام و صوابه و فوائد الصمت ، فان
ذلك من اءخلاق الاءنبياء و شعار الاءصفياء .
(354)
همانا دليل بيچارگى و نجات مردم سخن و سكوت است ، پس خوشا به حال كسى كه خوب و بد
سخن و فايده هاى سكوت را بدست آورد، كه اين از اخلاق پيامبران و نشانه برگزيدگان
است .
258- عيسى بن مريم عليه السلام : طوبى لمن حبس الفضل من قوله
، الذى يخاف عليه المقت من ربه ، و لا يحدث حديثا لا يفهم .
(355)
خوشا به حال آن كه زياده گويى خود را در بند كشد، آن زياده اى كه مى ترسد به دنبال
آن ، ناخشنودى پروردگار باشد و سخنى را كه نمى فهمد (و نمى داند) نقل نمى كند.
259- عيسى بن مريم عليه السلام : طوبى لمن خزن لسانه
.
(356)
260- الامام على عليه السلام : طوبى لمن صمت الا من ذكر الله
.
(357)
خوشا به حال آن كه سكوت كند، مگر براى گفتن ذكر خداوند.
261- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : طوبى لمن اءسلم
... و قوله سدادا
.
(358)
خوشا به حال آن كه اسلام آورد... و سخنش با راستى و درستى همراه باشد.
262- عيسى بن مريم عليه السلام : طوباكم اذا حسدتم و شتمتم ،
و قيل فيكم كل كلمة قبيحة كاذبة ؛ حينئذ، فافرحوا و ابتهجوا فان اجركم قد كثر فى
السماء .
(359)
خوشا به حالتان ، اگر به شما حسد ورزيدندئ و دشنامتان دادند و درباره شما سخن زشت و
دروغى را گفتند، پس (خود را حفظ كنيد و) شاد و مسرور باشيد، چرا كه اجر و پاداش در
آسمان بسيار است .
راستگويى
263- عيسى بن مريم عليه السلام : طوبى للصادقين فى قولهم
التاركين للكذب ، الذين هم ملح
(360) فى الارض و نور العالم .
(361)
خوشا به حال راستگويان در گفتار، ترك كنندگان دروغ ، آنان همان خوب رويان زمين و
نور عالم اند.
قناعت
264- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : طوبى لمن ...
قنع .
(362)
خوشا به حال آن كه ... قناعت ورزد.
265- الامام على عليه السلام : طوبى لمن تجلبب بالقنوع و
تجنب الاسراف .
(363)
خوشا زندگى آن كه لباس قناعت بر تن كند و از اسراف دوى گزيند.
266- الامام على عليه السلام :
اءصبحت بين الهموم و الهمم
|
اءو نال عز القنوع بالقسم
(364)
|
ميان غمها و همتها سرگردانم
غم نداشتن و همت سخاوت (و انفاق كردن )
خوشا به حال آن كه به همت خود برسد
يا به عزت قناعت بر روزى دست يابد.
267- الامام على عليه السلام : طوبى لمن ... غنى بقناعته
.
(365)
خوشا زندگى آن كه ... با قناعت نمودنش بى نياز گردد.
268- الامام على عليه السلام : اءيها الناس ! طوبى لمن لزم
بيته و اءكل كسرته .
(366)
اى مردم ! خوشا به حال آن كه ملازم خانه خود باشد و از تكه نان خود بخورد (چشم به
مال مردم نداشته باشد).
سپاسگزارى نعمتها
269- الامام الرضا عليه السلام : طوبى لمن شغل قلبه بشكر
النعمة .
(367)
خوشا به حال آن كه قلبش به شكر نعمتها (ى الهى ) مشغول باشد.
270- فى خبر: طوبى لعبد جاع و صبر، و شبع فشكر، كيف ينغمس فى
الجنة .
(368)
در روايتى آمده : خوشا به حال بنده اى كه گرسته شود و شكيبا باشد و چون سير شود،
شكرگزارى كند، (خوشا به حالش ) چگونه در بهشت غوطه ور مى شود.
271- الامام الصادق عليه السلام : طوبى لمن لم يبدل نعمة
الله كفرا .
(369)
خوشا به حال آن كه (شكر) نعمت خداى را به كفران (نعمت ) تبديل نكند.
شكوه و وقار
272- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : طوبى لمن توقر،
و لم تكن له خفة و لا جاهلية و عفا و صفح .
(370)
خوشا به حال كسى كه متين و با وقار باشد و سبكسرى و نادانى نكند، ببخشد و در گذرد.
غلبه بر حسد
273- الامام على عليه السلام : طوبى لمن ... لم يحزن صدره
بما اءعطى غيره .
(371)
على عليه السلام مى فرمود: خوشا به حال آن كه ... قلبش به خاطر آن كه به ديگرى چيز
رسيده است ، اندوهناك نگردد.
274- الامام الصادق عليه السلام : - فى وصيته لعبدالله بن
جندب -: طوبى لمن لم يغبط الخاطئين على ما اوتوا من نعيم الدنيا و زهرتها .
(372)
امام صادق عليه السلام - در سفارش خود به عبدالله بن جندب - مى فرمايد: خوشا به حال
آن كه بر خطاكاران به خاطر برخورداريشان از نعمتها و خوشيهاى دنيايى غبطه نخورد.
غلبه بر خشم
275- الامام على عليه السلام : طوبى لمن كظم
(373) غيظه و لم يطلقه ، و عصى اءمر نفسه فلم يهلكه .
(374)
خوشا به حال آن كه خشم خود را فرو خورد و رهايش نسازد و از فرمان نفس خود سرپيچى
كند تا به هلاكت در نيفتد.
276- الامام الصادق عليه السلام : لكل اءحد شرة
(375) و لكل شرة فترة ،
(376) فطوبى لمن كانت فترته الى خير .
(377)
براى هر كسى شور و جنبشى است (دوران جوانى ) و هر شور و جنبشى ، سستى و آرامشى به
دنبال دارد (دوران پيرى )، خوشا به حال آن كه دوران آرامشش به خير انجامد.
277- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : طوبى لمن طال
عمره و حسن عمله فحسن منقلبه ، اذ رضى عنه ربه عزوجل ، و ويل لمن طال عمره و ساء
عمله فساء منقلبه ، اذ سخط عليه ربه عزوجل .
(378)
خوشا بر آن كه عمرش طولانى شود و عملش نيكو باشد، پس برزخ و قيامتش نيكو شود اگر
پروردگارش از او راضى و خشنود باشد؛ و واى بر آن كه عمرش طولانى شود و عملش ناشايست
باشد، پس واى بر برزخ و قيامتش ، آنگاه كه پروردگارش بر او خشم و غضب كند.
عوامل علمى
تحصيل دانش و علوم دينى
278- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : طوبى للعلماء،
طوبى للعباد، ويل لاءهل الاءسواق .
(379)
خوشا به حال عالمان ، خوشا به حال عبادت پيشگان ، واى به حال اهل بازار.
279- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : من زار عالما
فكاءنما زارنى ، و من صافح عالما فكاءنما صافحنى ، و من جالس عالما فكاءنما جالسنى
، و من جالسنى فى الدنيا، اجلسه معى يوم القيامة ، فاذا جاء الموت يطلب صاحب العلم
و هو يطلب العلم مات شهيدا، و من اءراد رضائى فليكرم صديقى . قالوا: يا رسول الله ،
من صديقك ؟ قال صلى الله عليه و آله و سلم : صديقى طالب العلم ، و هو اءحب الى من
الملائكة ، و من اءكرمه فقد اءكرمنى ، و من اءكرمنى فقد اءكرم الله ، و من اءكرم
الله فله الجنة ، فانه ليس شى ء اءحب الى الله عزوجل من هذا العلم . و مذاكرة العلم
ساعة اءحب الى الله عزوجل من عبادة عشرة آلاف سنة ، و طوبى لطالب العلم يوم القيامة
.
(380)
هر كس به ديدار عالمى برود، گويى كه مرا زيارت كرده و هر كس با عالمى مصافحه كند
(دست دهد)، گويى كه با من مصافحه كرده است و هر كس با عالمى همنشين شود، گويى كه با
من همنشين شده است و هر كس در دنيا با من همنشينى كند، روز قيامت او را در كنار خود
خواهم نشاند، و هنگامى كه مرگ عالمى فرا رسد و او در حال دانش اندوزى باشد، مرگ او
شهادت گونه است . هر كس رضايت مرا مى خواهد، پس دوست گرامى مرا گرامى بدارد. اصحاب
گفتند: يا رسول الله ، دوست شما كيست ؟ حضرت فرمود: طالب علم دوست من است ، كه او
نزد من از فرشتگان نيز محبوبتر است ، هر كس او را گرامى بدارد، مرا گرامى داشته و
هر كس مرا گرامى بدارد، خدا را گرامى داشته است ، و هر كس خدا را گرامى بدارد، بهشت
بر او واجب مى شود، چرا كه چيزى نزد خداوند تبارك و تعالى محبوبتر از علم نيست ، يك
ساعت مذاكره علمى نزد خداوند محبوبتر از عبادت ده هزار سال است و خوشا به حال طالب
علم در روز قيامت .
280- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : ان اءكرم العباد
عندالله بعد الاءنبياء؛ العلماء، ثم حملة القرآن ، يخرجون من الدنيا كما يخرج
الاءنبياء، و يحشرون من القبور مع الاءنبياء و يمرون على الصراط مع الاءنبياء و
يثابون ثواب الاءنبياء، فطوبى لطالب العلم و حالم القرآن مما لهم عند الله من
الكرامة و الشرف .
(381)
همانا پس از پيامبران ، گراميترين بندگان در نزد خدا، علما و سپس حاملان قرآن
هستند، اينان همچون پيامبران از دنيا رخت بر مى بندند و به همراه پيامبران از
قبرهاى خويش برانگيخته مى شوند و به همراه پيامبران از صراط مى گذرند و ثواب
پيامبران را به آنان مى دهند، پس خوشا به حال طالب علم و حامل قرآن به خاطر آن
كرامت و شرافتى كه نزد خدا دارند.
281- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : طالب العلم
اءحبه الله و اءحبه الملائكة و اءحبه النبيون ، و لا يحب العلم الا السعيد، و طوبى
لطالب العلم يوم القيامة
.
(382)
طالب علم را خداوند دوست دارد و فرشتگان او را دوست دارند و پيامبران نيز او را
دوست دارند، و كسى جز انسان خوشبخت ، دوستدار علم و دانش نيست پس خوشا به حال
طالب علم در روز قيامت .
282- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : طوبى لمن يبعث
يوم القيامة و جوفه محشو بالقرآن و الفرائض و العلم .
(383)
خوشا به حال كسى كه روز قيامت برانگيخته شود در حالى كه جسم و جانش از قرآن و
واجبات الهى و علم و دانش لبريز باشد.
283- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : كان لقمان
يوازره (داود عليه السلام ) بعلمه و حكمته ، فقال داود عليه السلام : طوبى لك يا
لقمان ، اوتيت الحكمة ، و صرفت عنك البلية ، و اوتى داود الخلافة ، و ابتلى بالرزية
و الفتنة .
(384)
لقمان به خاطر علم و درايتش با حضرت داود عليه السلام همفكرى مى كرد، (تا اينكه )
داود عليه السلام به لقمان گفت : خوشا به حال تو اى لقمان ، به تو حكمت عطا شده و
براى همين ، بلاها از تو دور مى شود و حال آن كه به داود مسؤ وليت خلافت داده شده و
به مصيبت بزرگ و آزمايش مهم مبتلا گشته است .
284- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : ان العلم حياة
القلوب من الجهل ، و ضياء الاءبصار من الظلمة ، و قوة الاءبدان من الضعف ، يبلغ
بالعبد منازل الاءخيار، و مجالس الاءبرار، و الدرجات العلى فى الدنيا و الاءخرة ،
الذكر فيه يعدل بالصيام و مدارسته بالقيام ، به يطاع الرب و يعبد، و به توصل
الاءرحام و يعرف الحلال من الحرام ، العلم اءمام العمل و العمل تابعه ، يلهم به
السعداء و يحرمه الاءشقياء، فطوبى لمن لم يحرمه الله من حظه .
(385)
همانا علم احياگر دلها از جهل است و روشنگر چشمها از تاريكى و نيروبخش بدنها از
سستى ، انسان را به جايگاه برگزيدگان و به مجلس نيكوكاران و به درجات عالى در
دنيا و آخرت مى رساند، يادآورى علم برابر روزه و تعلم و تدريس آن برابر با قيام و
شب زنده دارى است ، با علم و دانش است كه پروردگار اطاعت و پرستش مى شود و صله رحم
انجام مى گيرد و حلال از حرام باز شناخته مى شود، علم مقدم بر عمل است و عمل تابع
علم ، سعادتمندان از علم الهام مى گيرند و شقاوتمندان از آن باز داشته مى شوند، پس
خوشا به حال آن كه خداوند او را از بهره و نصيب علم و دانش محروم نسازد.
285- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : تشعب من العقل
الحلم و من الحلم العلم ... اءما العلم فيتشعب منه ؛ الغنى و ان كان فقيرا و الجود
و ان كان بخيلا، و المهابة و ان كان هينا
(386) و السلامة و ان كان سقيما، و القرب و ان كان قصيا،
(387) و الحياء و ان كان صلفا
(388)، و الرفعة و ان كان وضيعا، و الشرف و ان كان رذلا و الحكمة و
الحظوة ، فهذا ما يتشعب للعاقل بعلمه ، فطوبى لمن عقل و علم .
(389)
از عقل ، بردبارى و از بردبارى ، علم منشعب مى شود... و اما از علم (ده صفت ديگر
منشعب مى شود كه عبارت اند از:) بى نيازى و اگر چه آدمى فقير باشد و بخشندگى ، اگر
چه بخيل باشد و هيبت ، اگر چه ظاهرى ناتوان دارد و سلامتى ، اگر چه بيمار باشد و
نزديك بودن ، اگر چه از وطن دور باشد و شرم و حيا، اگر چه خود را مى ستوده و آقايى
، اگر چه از طبقه كم در آمد و پايين باشد و شرافت ، اگر چه پست و زبون باشد و درايت
و مقام و منزلت . اينها صفاتى است كه از علم و دانش براى عاقل پيدا مى شود، پس خوشا
به حال كسى كه تفكر كند و آگاه باشد.
286- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : طوبى لمن ترك
الجهل ، و اءتى الفضل ، و عمل بالعدل .
(390)
خوشا به حال آن كه جهل و نادانى را رها سازد و به سوى علم و فضل راه پيمايد و به
عدالت رفتار كند.
287- الامام على عليه السلام : ويل لمن تمادى فى جهله ، و
طوبى لمن عقل و اهتدى .
(391)
واى بر آن كه بر جهل خود پافشارى كند و خوشا به حال آن كه تدبر كرده و هدايت شود.
288- الامام الصادق عليه السلام : طوبى للذين هم كما قال
رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : يحمل هذا العلم من كل خلف عدوله ، ينفون عنه
تحريف الغالين ، و انتحال المبطلين ، و تاءويل الجاهلين .
(392)
خوشا به حال آنان كه مصداق اين سخن رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم باشند (كه
فرمود:) عادلان هر قوم اين پرچم (علوم اهل بيت ) را با خود دارند و آن را از تحريف
غلو كنندگان و ادعاى واهى باطلان و تاءويل جاهلان به دور مى دارند.
289- الامام الرضا عليه السلام : اءفضل ما يقدمه العالم من
محبينا و موالينا اءمامه ليوم فقره و فاقته و ذله و مسكنته اءن يغيث فى الدنيا
مسكينا من محبينا من يد ناصب عدو لله و لرسوله ، يقوم من قبره و الملائكة صفوف من
شفير قبره الى موضع محله من جنان الله ، فيحملونه على اءجنحتهم ، يقولون : مرحبا
طوباك طوباك ، يا دافع الكلاب عن الاءبرار، و يا اءيها المتعصب للاءئمة الاءخيار
.
(393)
برترين چيزى كه عالم دوستدار و پيرو ما، براى روز بيچارگى و تنگدستى و ذلت و مسكينى
خود پيش مى فرستد، اين است كه در دنيا مسكينى از دوستداران ما را از دست دشمن خدا و
پيامبر نجات بخشد، چنين كسى از قبر بر مى خيزد در حالى كه فرشتگان از كنار مرقد او
تا جايگاهش در بهشت برين خداوندى ، (به احترام او) صف بسته اند و هنگامى كه او را
بر بالهايشان مى نشانند و مى برند، مى گويند: آفرين ، خوشا به حالت ، خوشا به حالت
، اى باز دارنده سگان از خوبان و اى كسى كه نسبت به پيشوايان برگزيده ، غيرت و تعصب
به خرج دادى .
عمل به علم
290- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : يا اءباذر، طوبى
لمن ... عمل بعلمه .
(394)
يا ابوذر! خوشا به حال آن كسى كه ... به دانسته خود، شايسته رفتار كند.
291- الامام الكاظم عليه السلام : يا هشام ان عيسى عليه
السلام قال للحواريين ... بحق اءقول لكم ، ان الناس فى الحكمة رجلان ، فرجل اءتقنها
بقوله و صدقها بفعله ، و رجل اءتقنها بقوله و ضيعها بسوء فعله ، فشتان بينهما،
فطوبى للعلماء بالفعل و ويل للعلماء بالقول .
(395)
يا هشام ! عيسى عليه السلام خطاب به حواريين مى گفت : حقيقت را برايتان مى گويم
همانا مردم در برابر حكمت دو گونه اند، دسته اى در گفتارشان حكمت را استوار مى
سازند (و حكيمانه حرف مى زنند) و در كردار و اعمالشان آن را (عمل كرده و) تصديق مى
كنند؛ و دسته اى ديگر در گفتارشان ، آن را محكم ساخته (و خوب حرف مى زنند) ولى با
اعمال ناپسندشان آن را بى فايده مى سازند و چقدر بين اين دو دسته فرق است ، خوشا به
حال عالمان با عمل و بدا به حال عالمان بى عمل .
تعليم و تعلم دانش
292- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : طوبى للعالم و
المتعلم و العامل به . فقال الرجل : يا رسول الله ، هذا للعالم فما للمتعلم ؟ فقال
صلى الله عليه و آله و سلم : العالم و المتعلم فى الاءجر سواء .
(396)
خوشا به حال عالم و ياد گيرنده علم و عمل كننده به آن . مردى پرسيد: يا رسول الله ،
اين صفت عالم بود. پس براى ياد گيرنده چيست ؟ حضرت صلى الله عليه و آله و سلم
فرمود: اين دهنده و ياد گيرنده ، در اجر و پاداش مساوى هستند.
293- عيسى بن مريم عليه السلام : طوبى لمن تعلم من العلماء
ما جهل ت و علم الجاهل مما علم .
(397)
خوشا به حال آنان كه هر چه نمى دانند، از دانشمندان و علما فرا گيرند و از آنچه مى
دانند و ياد گرفته اند، به آنان كه نمى دانند بياموزند.
294- عيسى بن مريم عليه السلام : طوبى لمن ... صغر الجهال
لجهلهم ، و لا يطردهم و لكن يقربهم و يعلمهم .
(398)
خوشا به حال كسى كه ... جاهلان را به خاطر نادانيشان كوچك و حقير مى شمارد ولى آنان
را از خود نراند، بلكه به كنارشان رفته و آنان را آموزش دهد.
احترام به علماء
295- عيسى بن مريم عليه السلام : طوبى لمن عظم العلماء
لعلمهم ، و ترك منازعتهم و صغر الجهال لجهلهم .
(399)
خوشا به حال آنان كه علما را به خاطر علمشان بزرگ و گرامى دارند و با آنان بحث و
جدل نكنند و جاهلان را به خاطر جهلشان كوچك شمارند.
عوامل اقتصادى
كسب حلال
296- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : طوبى لمن اكتسب
من المؤ منين مالا من غير معصية .
(400)
خوشا به حال آن مؤ منانى كه كسب و درآمدشان از راه معصيت و گناه نباشد.
297- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : طوبى لمن طاب
كسبه .
(401)
خوشا به حال كسى كه كسب و تجارتى پاك و حلال دارد.
298- موسى بن عمران عليه السلام : يا رب ! من يسكن غدا فى
حظيرة القدس و يستظل بظل عرشك يوم لاظل الا ظلك . فقال (الله عزوجل ): يا موسى ،
اولئك الذين ... لا يبتغون فى اءموالهم الربا... طوبى لهم و حسن مآب .
(402)
پروردگارا! چه كسى فردا (ى قيامت ) در محضر قدس (الهى ) ساكن شود و در سايه عرش تو
پناه گيرد، روزى كه هيچ پناهى جز تو نيست ؟ خداوند فرمود: يا موسى ! آنان كسانى اند
كه ... در اموالشان به دنبال ربا نيستند... خوشا به حالشان و نيكو باد فرجامشان .
299- الامام على عليه السلام : طوبى لمن رزق بالعافية
.
(403)
كفاف
(404)
300- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : طوبى لمن رزق
الكفاف ، ثم صبر عليه .
(405)
خوشا به حال آن كه كفاف در زندگى رويش شده و بر آن صبر پيشه كرده است .
301- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : طوبى لمن اءسلم
و كان عيشه كفافا
(406)
خوشا به حال آن كه تسليم (رضاى الهى ) شده و زندگى او به اندازه اى است كه محتاج
نباشد.
302- الامام على عليه السلام : طوبى لمن ... صاحب العفاف و
قنع بالكفاف و رضى عن الله بذلك .
(407)
خوشا به حال آن كه ... كم خواهى را انيس خود ساخته و به كفاف در زندگى قانع است و
بدان جهت از خداوند خشنود است .
303- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : طوبى لمن ...
وسعه بيته .
(408)
خوشا به حال كسى كه ... خانه اش او را كافى است .
انفاق مال
304- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : اذ كان اءول
ليلة من شهر رمضان اءمر الله تبارك و تعالى سبعة من الملائكة ... مع كل ملك منهم
لواء من نور... و فى يد كوكيائيل لواء من نور يضرب فى السماء الرابعة مكتوب عليه لا
اله الا الله ، محمد رسول الله ، طوبى لامة محمد، يتصدقون بالنهار،... ينظر الله
اليهم و يرضى عنهم .
(409)
هنگامى كه شب اول ماه رمضان فرا مى رسد، خداوند تبارك و تعالى هفت فرشته را ماءمور
مى سازد... كه با هر يك از فرشتگان پرچمى از نور همراه است ... و در دست (فرشته اى
به نام ) كوكيائيل پرچمى از نور است كه در آسمان چهارم برافراشته مى شود و بر آن
نوشته شده : لا اله الا الله ، محمد رسول الله ، خوشا به حال
امت محمد كه در روز صدقه مى دهند... خداوند بر آنان نظر دارد و از آنان خشنود و
راضى است .
305- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : طوبى لمن اءنفق
الفضل من ماله ، و اءمسك الفضل من قوله .
(410)
رسول خدا مى فرمود: خوشا به حال آن كه زيادى مالش را انفاق مى كند و زبان خود را از
پرگويى نگه مى دارد.
306- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : طوبى لمن اءنفق
القصد و بذل الفضل .
(411)
خوشا به حال آن كه در انفاق ميانه روى دارد و اضافه مال خود را بذل و بخشش مى كند.
307- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : يا اءباذر، طوبى
لمن ... اءنفق مالا جمعه فى غير معصية .
(412)
يا ابوذر! خوشا به حال آن كه ... از مالى كه بدون گناه بدست آورده انفاق مى كند.
308- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : طوبى لمن اكتسب
من المومنين مالا من غير معصية ، و اءنفقه فى غير معصية ، و عاد به على اءهل
المسكنة .
(413)
خوشا به حال مؤ منى كه كسب و در آمدش از راه معصيت و گناه نباشد و آن را در راه غير
گناه و معصيت انفاق كند و براى مسكينان و بيچارگان صرف كند.
309- روى عن الامام على عليه السلام :
اءصبحت بين الهموم و الهمم
|
اءو نال عز القنوع بالقسم
(414)
|
ميان غمها و همتها سرگردانم
غم نداشتن و همت سخاوت (و انفاق كردن )
خوشا به حال آن كه به همت خود برسد
يا به عزت قناعت بر روزى دست يابد.
صبر بر فقر
310- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : طوبى للمساكين
بالصبر، و هم الذين يرون ملكوت السماوات و الاءرض .
(415)
خوشا به حال بيچارگان و فقرا به خاطر صبرشان (بر فقر)، آنان كسانى هستند كه باطن
آسمانها و زمين را مى بينند.
311- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : طوبى لمن طوى
(416) و جاع و صبر، اولئك الذين يشبعون يوم القيامة .
(417)
خوشا به حال آنان كه چيزى نخورند و گرسنگى بكشند و صبر نمايند، آنان كسانى اند كه
در روز قيامت (از طعامهاى بهشتى ) سير شوند.
312- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : طوبى لكل غنى
تقى و لكل فقير خفى ، يعرفه الله و لا يعرفه الناس .
(418)
خوشا زندگى بى نياز پرهيزگار و محتاجى كه فقر خود را پنهان مى سازد، خداوند او را
مى شناسد (كه در محتاج است ) ولى مردم او را (به فقر) نمى شناسند.
313- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : طوبى للفقراء و
الضعفاء من امتى ، الفقراء اءحبائى و اءحباء الله ، هيهات هيهات ، كم من ضعيف يشفع
فى سبعين اءلف انسان ، و كم من قوى لا يشفع لاءحد و لا ينجو فى نفسه ، لانه ترك امر
الله و يفخر و يتطاول على الناس .
(419)
170- الامام على عليه السلام : طوبى لمن اءشعر التقوى قلبه
.
(252)
خوشا به حال آن كه قلبش تقوى و پرهيزگارى را چشيده باشد.
171- الامام على عليه السلام : طوبى لمن اءطاع محمود تقواه ،
و عصى مذموم هواه .
(253)
خوشا به حال آن كه از صفات پسنديده تقواى خود پيروى كند و از صفات ناپسند هواى نفس
خود سرپيچى نمايد.
172- الامام على عليه السلام ان لاءهل التقوى علامات يعرفون
بها: صدق الحديث ، و اءداء الاءمانة ، و الوفاء بالعهد، و قلة الفخر و البخل ، و
صلة الاءرحام ، و رحمة الضعفاء، و قلة المواتاه للنساء، و بذل المعروف ، و حسن
الخلق ، و سعة الحلم ، و اتباع العلم فيما يقرب الى الله عزوجل ، طوبى لهم و حسن
مآب .
(254)
امام على عليه السلام مى فرمود: اهل تقوى نشانه هايى دارند كه با آنان شناخته مى
شوند (از جمله :) راستگويى ، امانت دارى ، وفاى به عهد و پيمان ، اهل فخر فروشى و
بخل نبودن ، صله رحم بجا آوردن ، ترحم بر بيچارگان ، فرمانبردارى كم از زنان ،
گسترش كار خير، خوش اخلاقى ، بردبارى بسيار، پيروى از دانش در آنچه كه موجب تقرب به
درگاه خداست ، خوشا به حالشان و نيكو باد فرجامشان .
173- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : طوبى لعبد اتقى
فيها (الدنيا) ربه و قدم توبته و غلب شهوته من قبل اءن تلقيه الدنيا الى الآخرة
فيصبح فى بطن موحشة غبراء دلهمة ظلماء لا يستطيع اءن يزيد فى حسنة و لا ينقص من
سيئة ، ثم ينشر، فيحشر اما الى جنة يدوم نعيمها اءو الى نار لا ينفذ عذابها
.
(255)
خوشا به حال بنده اى كه در دنيا از پروردگارش پروا داشته باشد (و گناه نكند) و توبه
كردن خود را پيش بيندازد (امروز و فردا نكند) و بر شهوتش چيره شود، پيش از آن كه
دنيا او را به ملاقات آخرت ببرد، سپس در شكم وحشتناك زمين خشك تاريك در آيد كه نه
مى تواند بر كار نيكش بيفزايد و نه مى تواند از كارهاى ناپسندش بكاهد و هنگامى كه
برانگيخته مى شود، يا به سوى بهشت ، كه نعمتهايى هميشگى دارد هدايت مى شود و يا به
سوى جهنم ، كه عذابش تمام شدنى نيست ، در انداخته مى شود.
174- الامام على عليه السلام : طوبى لمن جعل الصبر مطية
نجاته ، و التقوى عدة وفاته .
(256)
خوشا به حال آن كه صبر، مركب نجاتش باشد و پرهيزگارى ، آماده ساز او براى مرگ باشد.
175- الامام الصادق عليه السلام : و الذى نفسى بيده ، ان فى
الارض فى اءطرافها مؤ منين ، ما قدر الدنيا كلها عندهم تعدل جناح بعوضة ، و لو
اءن الدنيا بجميع ما فيها و عليها ذهبة حمراء على عنق اءحدهم ثم سقط من عنقة ما شعر
بها اءى شى ء كان على عنقه ، و لا اءى شى ء سقط منه لهوانها عليهم . فهم الحفى
(الخفى - خ ل ) عيشهم ، المنتقلة ديارهم من اءرض الى اءرض ، لخميصة بطونهم من
الصيام ، الذبلة شفاههم من التسبيح ، العمش
(257) العيون من البكاء، الصفر الوجوه من السهر، فذلك سيماهم مثلا ضربه
الله مثلا فى الانجيل لهم و فى التوراة و الفرقان و الزبور و الصحف الاولى ، وصفهم
فقال : (سيماهم فى وجوههم من اءثر السجود ذلك مثلهم فى التوراة و مثلهم فى الانجيل
)
(258) عنى بذلك صفرة وجوههم من سهر الليل ، هم البررة بالاخوان فى الحال
اليسر، و العسر، الؤ ثرون على اءنفسهم فى حال العسر. كذلك وصفهم الله فقال : (و يؤ
ثرون على اءنفسهم و لو كان بهم خصاصة و من يوق شح نفسه فاءولئك هم المفلحون )
(259) فازوا والله و اءفلحوا، ان راءوا مؤ منا اءكرموه ، و ان راءوا
منافقا هجروه ، اذا جهنم الليل اتخذوا اءرض الله فراشا و التراب وسادا و استقبلوا
بجباههم الاءرض ، يتضرعون الى ربهم فى فكاك رقابهم من النار، فاذا اءصبحوا اختلطوا
بالناس ، لم يشر اليهم بالاءصابع ، تنكبوا الطرق و اتخذوا الماء طيبا و طهورا،
اءنفسهم متعوبة ، و اءبدانهم مكدورة
(260)، و الناس منهم فى الراحة ، فهم عند الناس شرار الخلق و عند الله
خيار الخلق ، ان حدثوا لم يصدقوا و ان خطبوا لم يزوجوا و ان شهدوا لم يعرفوا و ان
غابوا لم يفقدوا، قلوبهم خائفة و جلة من الله ، اءلسنتهم مسجونة ، و صدورهم و عاء
لسر الله (سر الله - خ ل ) ان وجدوا له اءهلا نبذوه اليه نبذا
(261) و ان لم يجدوا له اءهلا اءلقوا على اءلسنتهم اءقفالا غيبوا
مفاتيحها، و جعلوا على اءفواههم اءوكية
(262)، صلب صلب صلب من الجبال ، لا ينحت منهم شى ء، خزان العلم و معدن
الحلم و الحلم ، و تباع النبيين و الصديقين و الشهداء و الصالحين . اءكياس يحسبهم
المنافق خرسا و عميا و بلها، و ما بالقوم من خرس و لا عمى و لا بله ، انهم لاءكياس
فصحاء حلماء حكماء اءتقياء بررة صفوة الله ، اءسكنتهم الخشية لله ، و اءعينهم
اءلسنتهم خوفا من الله و كتمانا لسره ، فوا شوقاه الى مجالستهم و محادثتهم ،
ياكرباه لفقدهم ، و يا كشف كرباه لمجالستهم ، اطلبوا هم فان وجدتموهم و اقتبستم من
نورهم اهتديتم و فزتهم (فزتم - خ ل ) بهم فى الدنيا و الآخرة ، هم اءعز فى الناس من
الكبريت الاءحمر. حليتهم طول السكوت بكتمان السر و الصلاة و الزكاة و الحج و الصوم
و المواساة للاخوان فى حال اليسر و العسر، فذلك حليتهم و محبتهم ، يا طوبى لهم و
حسن مآب هم وراث الفردوس خالدين فيها .
(263)
سوگند به كسى كه جانم در دست قدرت اوست ، كه در گوشه و كنار زمين مؤ منانى زندگى مى
كنند كه همه دنيا در نظرشان معادل بال پشه اى نيست ، و اگر دنيا با تمام چيزهايى كه
در آن است همچون طلاى سرخى بر گردن يكى از آنان آويخته شود، پس از گردنش بر زمين
بيفتد، براى او اهميتى ندارد كه چه چيزى از گردنش به زمين افتاد، چرا كه دنيا در
نظرشان پست و بى مقدار است . زندگيشان كم خرج و ساده است (و بدين جهت ) خانه به دوش
اند، شكمهايشان به خاطر روزه دارى به كمرشان چسبيده ، لباسهايشان از ذكر و تسبيح
خداوند خشكيده ، چشمانشان به خاطر گريه و زارى بسيار، (به درگاه خداوند) كم سو شده
و چهره هايشان از شب زنده دارى رنجور و زرد گشته است . و اين صفات سيماى آنان است
كه خداوند در انجيل و تورات و قرآن و زبور و صحف اولى به ايشان مثل زده است ، آنان
را چنين وصف نموده است : علامت آنان بر اثر سجود در چهره
هايشان است . اين مثل ايشان است در تورات و انجيل ) كه مراد از آن رنگ و روى زرد
آنان است كه بر اثر شب زنده دارى پديد آمده است ، آنان كسانى اند كه در حال خوشى و
گرفتارى به برادران (دينى ) شان نيكى مى كنند. كسانى كه در حال گرفتارى نيز ايثار
مى كنند، خداوند آنان را اينچنين وصف نموده است : (هر چند در خودشان احتياجى (مبرم
) باشد، ديگران را بر خود مقدم مى دارند. و هر كس از خشت نفس خود مصون ماند، همانان
رستگارانند) به خدا سوگند كه آنان پيروز و رستگارند، اگر مؤ منى را ببينند، گراميش
مى دارند و اگر منافقى را ببينند تركش مى كنند، وقتى شب آنان را فرا گيرد زمين را
بستر و خاك را بالش خود قرار مى دهند و پهلوهاى خود را بر خاك مى نهند، در آن
تاريكى براى آزادى و رهايى از آتش ، به درگاه پروردگارشان تضرع و زارى مى كنند و
صبحگاهان بين مردم مى روند در حالى كه انگشت نماى خلق نيستند. (از تواضع و فروتنى )
از كناره راه مى گذرند (نه مغرورانه از وسط راه )، خود را با آب معطر و مطهر مى
كنند، خويش را به زحمت مى اندازند (و بدين جهت ) بدنهايشان لاغر و رنجور است ولى
مردم از آنان در امان و راحت بسر مى برند، مردم آنان را بدترين انسانها مى پندارند
در حالى كه نزد خداوند بهترين مردمان هستند، اگر جايى سخن بگويند از آنان قبول نمى
كنند و اگر به خواستگارى بروند به ايشان همسر نمى دهند، اگر در جايى حاضر شوند،
شناخته نمى شوند و اگر در جايى باشند، نبودشان احساس نمى شود، قلبهايشان از عظمت
خداوند ترسان و هراسان است ، زبانهايشان در دهان زندانى و سينه هايشان صندوقچه
اسرار الهى است ، اگر كسى را بيابند كه صلاحيت داشته باشد، سر خدا را براى او بيان
مى كنند و اگر براى گفتن اسرار، كسى را نيابند بر زبانهايشان قفلهايى زده و كليدهاى
آن را پنهان ساخته و دهانشان را مهر و موم مى كنند، سخت و محكم اند، استوارتر از
كوه ها، چيزى در آنان اثر نمى گذارد، گنجينه هاى علم و معدن بردبارى و حكمت اند،
پيروان پيامبران و راستگويان و شهدا و صالحان هستند. زيركانى هستند كه منافقان آنان
را گنگ و كور و ابله مى پندارند، در حالى كه ايشان گنگ و كور و ابله نيستند بلكه
زيركانى سخندان ، بردبار، حكيم ، پرهيزگار، نيكوكار و خالص براى خدا هستند. ترس از
خداى آرامش مى كند و زبانهايشان از ترس خدا و نگهدارى اسرار خسته است . آه ، چقدر
به همنشينى و گفتگوى با آنان شوق و اشتياق دارم و چه سخت است نبودشان و چه شادى بخش
است همنشينى شان ، آنان را بجوييد، و به دنبال چنين كسانى باشيد و اگر آنان را
يافتيد و از نور معرفتشان استفاده كرديد، در دنيا و آخرت هدايت و پيروز مى شويد،
آنان از كيميا در پيش مردم عزيزترند، زينت آنان
سكوت طولانى در نگهدارى اسرار است و نماز گزاردن و زكات دادن
و حج رفتن و روزه گرفتن و برابر دانستن خود با برادران دينى در راحتى و سختى
است . اينها صفات پسنديده و محبت ايشان است ، اى خوشا زندگيشان و فرجامى خوش
برايشان ، آنان وارثان فردوس اند و در آنجا جاويدان اند.
176- الامام الرضا عليه السلام : كان خاتم عيسى حرفين ،
اشتقهما من الانجيل ؛ طوبى لعبد ذكر الله من اءجله ، و ويل لعبد نسى الله من اءجله
.(264)
نقش نگين انگشترى حضرت عيسى ، دو كلمه بر گرفته از انجيل بود؛ خوشا به حال بنده اى
كه به خاطر (ديدن ) او، خدا ياد شود و بدا به حال بنده اى كه به خاطر (ديدن ) او
خدا فراموش شود.
|