شگفتى هاى آفرينش در كلام اهلبيت (عليهم السلام)
جلد دوم

رضا كوشارى

- ۱۰ -


در بارش باران، درسهائى از خداشناسى است

من كلام الامام الحسن العسكرى (عليه السلام) فى تفسير بعض تفسير بعض الايات و منها انه قال: (و انزل من السماء ماء) يعنى: المطر ينزله من علو ليبلغ قلل جبالكم و تلاكم و هضابكم و اوهادكم، ثم فرقه رذاذا و وابلا و هطلا و طلا لينشقه ارضوكم، ولم يجعل ذلك المطر نازلا عليكم قطعه واحه، ليفسد ارضيكم و اشجاركم و زروعكم و ثماكم

(از سخنان امام عسكرى (عليه السلام) در تفسير برخى از آيات و از آن جمله درباره تفسير اين آيه، آن حضرت مى فرمايد: (خداوند فرود آورد از آسمان، آب را از برايتان) يعنى خداوند باران را از بلندى و ارتفاع بر شما نازل مى كند تا اين كه فرا گيرد قله كوهها يتان و بر تپه هايتان، و بر دشتها و بيابانهايتان، تا اين كه آب در زمين ها فرو رود و سيراب شود و باران ها را گوناگون نمود برخى از آن به صورت نم و گاهى به صورت بارانهاى دانه درشت و بارانهاى درشت تر و انبوه، و بارانها به طور يكباره و يكپارچه نمى بارد تا مبادا زمينهايتان را خراب كند، و همچنان به درختان و كشاورزى و ميوه هايتان، ضرر و آسيب نرساند)

آن حضرت براى آگاهى مردم، از هر فرصتى استفاده مى كند تا حقايقى از جلوه هاى آفرينش را بازگو كند، همراه با برنامه اى منسجم و از روى عقل و علم، تدبيرى را نمايان سازد و در واقع، درسهائى از خداشناس را به ما مى آموزد تا در پرتو آن، ايمان و اعتقاد ما را به خالق و مدبر يكتا، محكم و استوار گرداند.

بايد اراده اى نامرئى باشد تا با دستان خود، كه همان عوامل طبيعى است همواره ارتفاع ابرها را به گونه اى تنظيم كند تا همه جاى سطوح مختلف قارات، از نعمت برف و باران، بهرمند شوند، يعنى اين طور نيست كه قله كوهى به جهت ارتفاعش و يا دره اى به جهت عمق بسيارش، يا زمينى هموار و يا پست و بلندى دشت و بيابان، از نعمت بارش ابرها، محروم بماند، بلكه محاسبات و قوانين فيزيكى به گونه اى وضع شده كه نشان دهنده وجود عقل و اراده و تدبير آفريدگار مدبرى است كه اين چنين برنامه اى را وضع نموده است، پس قانون و محاسبات در همه جا حاكم است و بدون برنامه اى مدرن و سازمان يافته، اين چنين طبيعت بسيار مهم و در سطح وسيع، شكل نمى گيرد.

زمينهاى سفت و صخره اى كوهستانها و همچنين زمينهاى شن زار و ماسه اى، آب را در خود مى بلعد و مخازن آبى زير زمينى را پر مى كنند تا در صورت لزوم، مورد بهره بردارى قرار گيرد.

باران اگر به صورت آبشار و يا همچنين سرازير شدن از ناودان، بر زمين آب فرو مى ريخت، آنگاه چه خسارت جبران ناپذيرى به مردم مى رسيد و كشاورزى و محصولات آنها متحمل خسارات مى شد و به گونه اى بود كه آبرفت خاكها به قدرى است كه زمينى مناسب براى كشت، در هيچ كجا باقى نمى ماند.

بارش بارانها با اشكال مختلف و متناسب و هماهنگ با مصالح طبيعى كليه موجودات و گياه و جنگل و كشاورزى است و بر اساس منافع مردم، ايجاد شده است و قطرات زرين حيات بخش ابرها براى همه، رمق و جان مى دهد و آواز دلپذير قطرات باران، همه جا را سر سبز و شادى مى بخشد.

داستان باران و شكل گيرى ابرها، بحث بسيار مفصلى دارد كه با تعريف هر موضوعى از آن، جلوه هائى از مدبر و حكيمى بر ما نمايان مى شود كه با تدبير خود، مصالح حيات همگانى را به صورت متناسب و حساب شده فراهم نموده است.

اهل خرد و انديشه، نكات ظريفى را كه در سخنان آن حضرت هست توجه بيشترى مى يابد و آنها به خوبى، معناى آن را درك مى كنند، در حاليكه اغلب مردم همواره به فكر خانه و ثروت و كار و دنيا مشغول هستند، خدائى مهربان به فكر اين مردم غافل و ناسپاس است و بر ما است كه شكرگزار نعمات و الطاف او باشيم.(41)

بهترين وقت بارندگى

بارش باران هميشه خوب است و بدون باران، حيات وجود نخواهد داشت. باران يكى از بهترين نعمتهاى الهى است و از خوبى و منافع باران هر چه بگوئيم در واقع كم گفته ايم.

گاهى باران به وقتش مى باشد يعنى شرايط طبيعى براى بهره ورى از آن، مناسب تر مى باشد و گاهى باران، موقعى مى بارد كه شرايط طبيعى به نحوى است كه زمينه باى بهره ورى از آن كمتر است.

پيامبر گرامى در اين باره مى فرمايد:

اذا اراد الله بقوم خيرا امطرهم با لليل، و شمسهم با لنهار

(اگر هر آينه خداوند، خير بيشترى براى مردم بخواهد، بر آنها در شب باران نازل مى كند و روزشان را آفتابى مى گرداند)

اين سخنان پيامبر گرامى داراى معانى بسيار مهمى است كه نشان دهنده وسعت ابعاد آگاهى آن حضرت از كليه شرايط زيست محيطى و احوالات جوى است چون به موضوعى اشاره مى كند كه براى انسان و طبيعت و تمامى موجودات و گياه و جنگل، فايده بيشترى دارد.

خداوند هميشه خير خواه و خوبى بندگان خود را مى خواهد ولى گاهى در عنايت بيشتر به مردم، وضعيت را به گونه اى وضع مى كند تا مردم از لحاظ منافع، بهره بيشترى نصيبشان شود.

بطور مثال: روزها كه آفتابى و آسمان، آبى و شفاف است براى طبيعت، منافع بسيار و گوناگونى دارد، از قبيل رسيدن نور يا انرژى بيشتر خورشيد به گياهان و درختان و انواع كشت، و به همه جا و تمامى موجودات، و همچنين استرليزه كردن و پاكيزه شدن محيط زيست در همه جاى طبيعت و محيطهاى گوناگون است.

همانطور كه دانستيم باران هميشه خوب است ولى گاهى بهتر و مناسب تر است مثل بارندگى در شب كه بنا بدلائلى بهتر از روز است همانگونه كه علم روز به اهميت اين موضوع پى برده است.

مردم زمان هاى گذشته از خيلى مسائل طبيعى، آگاهى نداشتند مثل بارندگى در شب و تابش نور خورشيد در روز، كه اين دو مورد ياد شده، داراى منافع بسيارى است و براى حيات همگانى، اساسى ترين، نقش را در ساختار طبيعت دارد.

معمولا هوا در شب، خنك تر از روز است و از گرماى تابش نور خورشيد، خبرى نيست در آنصورت، تبخير آب بارانها به صورت كندتر انجام مى شود و يكى ديگر از فوائد باران در شب، هوا را خنك تر مى كند و باعث مى شود تا روز بعدش با اينكه هوا آفتابى است هواى مطبوع و دلپذيرى داشته باشد و باز هم از شدت عمل تبخير آبها مى كاهد، و همچنين در فرصت زياد شب تا صبح، بيشتر آب بارانها به جاى تبخير، در زمين فرو مى رود و سفره هاى آب زير زمينى را غنى تر مى كند تا در فصلهاى ديگر، چاهها پر از آب باشد و مردم، هر وقت و هر چقدر كه بخواهند، به قدر كافى از آب استفاده كنند.

به خصوص براى كشاورزان، وجود آب در وقتهائى كه فصل بارندگى نيست به آب، نياز بيشترى دارند مثل تابستان كه فصلى مستعد براى كشت و برداشت محصول است و هوا گرم و از بارندگى، آنچنان خبرى نيست.

و از لحاظ ديگر بارش باران در شب، فوائد و منافع آن از روز بيشتر است چون به علت خنك تر شدن هوا، باعث مى شود تا مدت بارش بارانها بيشتر شود، و معمولا ابرهاى بارانزا هنگامى تشكيل مى شوند كه هواى در حال بالا رفتن سرد باشد.

هنگامى كه ابرها از جاى سرد عبور مى كنند، سرد و سنگين مى شوند و زمانى كه سرد مى شوند، قطره هاى كوچك آب در ابر به هم مى پيوندند و قطره هاى بزرگترى را تشكيل مى دهند، قطره هاى بزرگتر به علت سنگينى، به طرف زمين مى افتند و بدينگونه باران مى بارد، بنابراين شرايط باندگى در روز، امتيازات كمترى از شب دارد.

گياهان سبز براى غذا سازى به نور وابسته اند، نور خورشيد در هنگام روز در اختيار گياهان قرار مى گيرد و اين گياهان پر ارزش كه سرسبزى فراوان آنها براى همه موجودات، فايده و منافع بسيارى دارد تابش نور خورشيد براى رشد كافى و تغذيه گياهان، لازم و ضرورى است.

گياهان و درختان در شب از آبگيرى، گوئى لذت بيشترى مى برند و براى آنها، آب گواراتر از روز است.

و يكى ديگر از اين نكات بسيار مهم اين است كه مقدار بارندگى ساليانه و مقدار برداشت آب از سفره هاى زير زمينى در تعادل طبيعت و امور مردم، از عوامل و موارد مهمى است كه بايد روى آن حساب شود.

استفاده از آبهاى زير زمينى در بسيارى از مناطق كشور و باغها و مصارف ديگر، استفاده مى شود، چاه را در محل هايى حفر مى كنند كه اطمينان دارند در زير آن، لايه آبدار وجود دارد.

مشكلات مربوط به چاهها: امروز كه مصرف آب نسبت به گذشته، چندين برابر افزايش يافته است، از چاهها آب بيشترى داشت مى شود، و در بعضى از مناطق اين استفاده زياد، از مقدار ذخيره آب زير زمينى مى كاهد و متخصصان علوم مى گويند كه جانشين شدن آب چاههائى كه از آنها استفاده زيادى مى شود به گذشت صدها سال نياز دارد تا به موقعيت قبلى خود باز گردد.

و متاءسفانه در زمان ما، شهرهاى بزرگ و كارخانجات، مزيد بر علت شده اند رقبتى بى رحم براى كشت و كشاورزى در آمده و عاملى خطرناك براى تخريب اكوسيستم طبيعت شده، و اكنون معضلى براى مردم تمامى كشورهاى جهان در آمده.

بنابراين تشخيص وقت مناسب براى بارندگى، و از منافع انرژى حاصل از تابش نور خورشيد، مستلزم شناخت شرايط طبيعى است بخصوص در مناطق گرم كه در آنجا آبها بسرعت تبخير مى شوند و زمين از آن خالى مى شود و تمامى اين موارد ياد شده، بيانگر آگاهى وسيع پيامبر گرامى است و آشنا بودن آن حضرت به كليه مسائل طبيعى است و كلام او در زمان ما بحق كه شايسته انديشيدن و براى آن ارزش بيشترى قائل شدن است.(42)

چرخه آب در زمين و هوا (1)

آب مايه حيات است و هيچ موجود و گياهى بدون آب پاكيزه، قادر به ادامه حيات نيست.

همانطور كه مى دانيم بعناوين مختلف، آب هم آلوده مى شود و غير قابل استفاده مى گردد، و اگر عمل پالايش آب بصورت تبخير دوباره به صورت برف و باران پائين نمى آمد، فاجعه اى بزرگ پديد مى آمد و چه بسا كه هزاران سال پيش، حيات همه بر زمين منقرض شده بود و امروز اين طبيعت زيبا وجود نداشت، پس آب همواره بايد تصفيه و پاكسازى شود تا قابل استفاده همگانى باشد.

عن محمد ابن مسلم قال: سمعت ابا جعفر (عليه السلام) يقول: قال رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم) فى قوله تعالى (و نزلنا من السماء ماءا مباركا)، قال (عليه السلام): ليس من ماء فى الارض الا وقد خالطه ماء السماء

(محمد ابن مسلم مى گويد: شنيدم امام باقر (عليه السلام) فرمود كه پيامبر گرامى درباره معناى اين آيه فرمودند (و فرود آورديم از آسمان آبى پر بركت) هيچ آبى بر زمين نيست مگر اين كه از آب آسمان با آن مخلوط شده است

عمل تبخير آب و به هوا رفتن و دوباره پائين آمدن، يك نوع پالايش ‍ تدريجى و مستمر، همواره ادامه دارد و در غير اين صورت، ممكن است كه املاح و تلخى و آلودگى آب دريا و رود خانه و آب بر زمينها و آب چاهها، به مراتب افزوده شود تا آن حد برسد كه براى زندگى و حيات كليه موجودات آبى و خشكى و گياه و جنگل، قابل استفاده نباشد و مشكلاتى ايجاد شود.

آبى كه براى آشاميدن مورد نياز انسان و تمامى موجودات زمين است و آبى كه مايه خير و بركت براى كشاورزى و هر گل و گياهى است تنها همين آبى تميز و گوارا است كه از اين آسمان بر ما سرازير مى شود.

از معانى اين حديث مى فهميم كه همواره آبها بين زمين و آسمان در گردش ‍ است، چون آب وقتى كه بر زمين بماند، كم كم تبخير مى شود و پس از مدتى دوباره صاف و گوارا به صورت برف و باران از آسمان پائين مى آيد.

آب بصورت دائم هيچگاه بر زمين باقى نمى ماند و هر آبى را كه مورد نظر شما است بدانيد كه آن، از روز ازل تا كنون كه در دست شما براى آشاميدن آماده است هميشه در گردش بوده است، شايد مليونها بار، همين آب، استفاده شده و سپس از روى زمين تبخير شده و به هوا رفته و پس از مدتى، بصورت برف و باران در جائى به زمين برگشته است، و اين كار برنامه چرخه آب، همواره ادامه داشته و پس از اين هم اينچنين ادامه خواهد داشت.

آبى كه تبخير نشود و از روى زمين بر نخيزد، اين آب، حالت طبيعى خود را از دست مى دهد و متغير مى شود و ديگر، براى آشاميدن و كارهاى مفيد، غير قابل استفاده مى گردد.

اراده خداوند بر اين شد كه همواره، اين آب آسمانى نازل شود و با آب زمين مخلوط و اضافه شود تا اين كه اين آب كه اصلى ترين مايه حيات است پاكيزه و سالم باقى بماند.

در كتابهاى علوم، موضوع چرخه آب، داستان مفصلى دارد، و در آنجا شرح حال آن را مى خوانيم، پس زندگى بدون آب پاكيزه و سالم امكان پذير نيست.

معمولا آب بصورت برف و يا باران به سطح زمين مى رسد و يا بطور مستقيم روى اقيانوسها ببارد و يا اين كه در جاهائى بريزد و بصورت رودها و درياچه ها به آبهاى زير زمينى در آيد و سر انجام به اقيانوس بيكران وارد مى شود.

در همه اين موارد ياد شده، بخشى از آب، بخار مى شود و به هوا باز مى گردد، بنابراين، آب چرخه وسيعى دارد كه در جبران آن، آب از خشگيها و اقيانوسها به هوا مى رود و بار ديگر به زمين باز مى گردد.

جانوران و گياهان هم آب را به هوا مى دهند، بيشتر اين آب در گياهان از راه برگها و در جانوران از راه تنفس و تبخير پوستى دفع مى شود، همراه مواد دفعى جانوران نيز مقدارى آب از بدن آنها خارج ميشود، و همه آبهايى كه جانداران گرفته اند، سرانجام به جو زمين باز مى گردد.

اين آبى كه اينك در ليوان بدست شما است، شايد هزاران بار، گل و گياه و درختان را آبيارى كرده است و چقدر در اينجا و آنجا به زمين فرو رفته، و چقدر اين آب در اين رودخانه و آن درياچه و دريا و آن دشت و چمن و آن كوه و صحرا پائين آمده و سپس تبخير شده و به هوا رفته است، و چقدر اين آب ، زمانى جزئى از مايعات جسم جانداران بيشمار و گوناگونى بوده است.

و اين آب چه راه طولانى و پر پيچ و خمى را طى كرده است و هيچگاه، تاريخ نويس خاصى براى نوشتن شرح حال سفر آب، وجود نداشته است تا اين مسير طولانى حركت آب را بنويسد.

چه بسا اين ليوان آب را كه شما اكنون مى آشاميد، در مرور ميليونها سال گذشته، به تمام نقاط جهان جابجا شده و به صورت برف و باران در اينجا و آنجا، نازل شده و سپس تبخير شده و ابرهاى حامل اين ذرات آبى، به سوى مناطق ديگرى رفتند و با بارش در نواحى مختلف پائين آمدند و همينطور، چه حيوانات و مخلوقات ريز و درشت و گوناگون از همين آب استفاده كرده اند.

و چقدر اين آب، پس از استفاده و آشاميدن، راهى چاه و فاضلاب شده و به عناوين مختلف، بارها و بارها آلوده شده است و با تبخير به هوا رفته و در آنجا پالايش شده، و دوباره به صورت نزورات جوى، بر ما فرود آمده است. و تمام اين موارد ياد شده، سخن پيامبر گرامى را براى ما به اثبات مى رساند كه آبهاى زمين، هميشه با آب برف و باران كه از آسمان آمده، مخلوط مى شود و بدون افزده شدن آب برف و باران ها، آبهاى موجود بر سطح زمين و درياها، دچار تغييراتى مى شوند تا حدى كه براى استفاده عموم و حيات موجودات گوناگون و درخت و گياه غير قابل استفاده مى گشت.

پس همانگونه كه خداوند فرموده: آبى كه از آسمان فرود مى آيد پر بركت است.

بركت يعنى تمام خوبيهاى رحمت الهى در آن جمع است، پس شرط اصلى براى تضمين سلامتى و بقاء همه و همه چيز، پاكيزگى آبها همواره افزوده شدن آبهاى آسمانى به آبهاى سطح زمين و درياها است.(43)

اولين فردى كه چرخه آب در زمين و هوا سخن گفت، پيامبر اسلام بود

از آن حضرت بياناتى نقل شده كه بر يك موضوع بسيار مهم اشاره نموده است و متاسفانه، نه تنها در آن زمان، بلكه در قرنهاى بعد نيز، كسى متوجه مفهوم آن موضوع نشد چون در اين زمانهاى ياد شده، از چرخه آب و آگاهى از دانش وسيع آن، اين چنين موضوعى مطرح نبود و امروز، شناخت چرخه آب از دانشهاى اساسى در آمد است و دانستن اين موضوع بسيار مهم، در زمان ما به صورت يك ضرورت تلقى مى شود.

و علت اين كه دانستن اين موضوع تا زمان ما به تاخير افتاده، اين بود كه مى بايستى تمام زمينه هاى گوناگون علمى و آگاهى كامل از طبيعت كل نواحى كره زمين به وجود آيد و همچنين بايد تجهيزات متنوع ساخته شود تا همه موارد ياد شده، دست در دست هم دهند تا اين كه از چرخه آب در تمام نواحى كره زمين، معلوم شود.

بنابراين ما نمى توانيم در يك جا باستيم و با يك نگاه، همه نواحى كره زمين و درياهاى آن و مناطق وسيع جو اطراف زمين را تماشا كنيم و از احوالات كل آنها باخبر شويم و حتما لازم است در اين نواحى ياد شده به سير و سياحت بپردازيم و همچنين در ارتفاعات جو نيز گشت و گذار كنيم و تحقيق انجام دهيم و براى اين كار، مساعدت تجهيزات و امكانات گوناگون لازم است و همچنين با استفاده از كشتى و ماشين و بالن و هواپيما و ماهواره و غير، در اين صورت آگاهى كامل از وضعيت چرخه آب عوامل طبيعى مختلف بدست مى آيد كه روى هم رفته در نظام طبيعت، همواره كارى بسيار بزرگ و مستمر در حال انجام است، بدون اين كه از نظر ديد چشمان ما، اين كار بسيار با عظمت كه به وسعت محدود كل اطراف كره زمين است محسوس باشد.

بنابراين هيچگاه براى يك فرد به تنهائى مقدور نيست كه از چرخه آب، بتواند نظريه اى كافى و مستدل، ارائه كند، ولى با تمام اين اوضاع و احوال، مى بينيم پيامبر گرامى را بيشتر عمرش در صحراى گرم و خشك عربستان گذرانده بود، آن هم در بيش از چهارده قرن پيش با آن شرايط سخت و عقب ماندگى، از جو زمين، بعنوان و اشكال مختلف، موضوعاتى را مطرح مى كند كه، امروز سخنانش از يك حقيقت علمى، هنوز پابرجا و استوار است و همچنان جاودانه باقى خواهد ماند.

در مطلب قبلى، از چرخه آب بين زمين و هوا، باندازه كافى تعريف شده است و اينك باز هم در همين زمينه، صحبتى ديگر است كه به شكلى ديگر از وضعيت چرخه آب بين زمين و هوا، بيانات ديگرى از آن حضرت نقل مى كنيم تا وسعت و عظمت ابعاد آگاهى آن حضرت را دريابيم كه چگونه يك حقيقت بسيار بزرگ و نامرئى را براى ما بازگو نموده، آنهم در آن زمان كه هيچ كس در اين فكر نبوده است.

ابن عباس از پيامبر گرامى نقل ميكند كه آن حضرت فرمودند:

بحرالسماء و بحرالارض يلتقيان كل عام. (يعنى درياى آسمان و درياى زمين همواره در حال تلاقى و نقل و انتقال هستند در هر سال، يعنى بطور مدام، اين كار ادامه دارد.

دانشمندان علوم طبيعى برآورد كرده اند كه هر روز به اندازه درياى خزر، آب از تمام نواحى كره زمين به هوا تبخير ميشود، بنابراين در سالى كه سيصدوشصت و پنج روز است حتما در مجموع به اندازه كل آب موجود در درياها به هوا تبخير ميشود و به صورت برف و باران در نواحى مختلف به زمين بر مى گردد و همانگونه كه آن حضرت بيان فرمودند: ميتوانيم فضاى جو زمين را همچنين دريائى در نظر بگيريم كه مى تواند آبى را كه در سطح مختلف كره است در طى يكسال در خود نقل و انتقال دهد.

يعنى آب بين درياهاى زمين و جو، همواره در حال نقل و انتقال و جابجائى با همديگرند و با اصطلاح امروز كه در كتابهاى علمى، آنرا به عنوان چرخه آب بين زمين و هوا معرفى مى كنند، درست همان چيزى كه پيامبر گرامى به آن اشاره كرد و موضوعش را براى اولين بار مطرح نمود.

ابن عباس از آن حضرت نقل ميكند درباره (مرج البحرين) (يعنى در همديگر در آوردن اين دو دريا)

قال: ارسل البرين: فرستادن و جابجائى دو دريا.

بينهما برزخ: بين اين دو فاصله و جدائى است چون هر كدام داراى وضعيت خاصى است.

قال: حاجر (لايبغيان) يعنى ديواره و فاصله و جدائى است كه بر همديگر نمى توانند سر كشى كنند.

قال: لا يختلطان، آن حضرت فرمودند هيچگاه اين دو با هم مخلوط نميشوند يعنى اين دو دريا با آن دو وضعيت و شرايطى كه هر كدام دارد هيچگاه با همديگر نمى پيوندند و به صورت يك دست، اين دو دريا با همديگر متصل نمى شوند آن حضرت مى خواهد به مردم بگويد كه وضع و شرايط اين دو دريا با همديگر متفاوت است همانگونه كه ميدانيم درياى جو، آب به صورت بخار و ذرات انبوه معلق در هوا است ولى آب درياها و سطوح مختلف زمين، بصورت مايع و بخار، بين هر كدام از اين دو، متفاوت شكلى است، در هوا نيز در دريا جايگذين نمى شود، پس وضعيت و شرايط خاصى بين اين دو دريا با همديگر متفاوت است.

خداوند نظام طبيعت را به گونه اى وضع نموده كه هيچگاه مقدار بخار در هوا به قدرى كه لازم است بيشتر و كمتر از معمول و متعارف نمى شود چون در آن صورت، وضعيت به ضرر طبيعت تمام مى شود و در اكوسيستم آن تغيراتى به وجود خواهد آورد كه به حيات تمامى موجودات آسيب مى رسد، بنابراين لازم است نگهدارنده اى توانا و آگاه باشد تا قوانين فيزيكى و اصول طبيعى بين مقدار حجم موجود بين اين دو دريا بصورت اصولى حفظ شود و آب اين دو دريا بهمديگر سركشى و طغيان نكنند.

متاسفانه بر اثر بى بند و بارى صنعت و محصولات آن، و كاخانجات و انواع وسائل نقليه، شرايط زيست محيطى در زمان ما به نحوى است كه در حال فروپاشى شرايط اقليمى و آلوده شدن و در هم ريختن سازمان اكوسيستم طبيعت است و هر روز بر خرابى اوضاع افزوده مى شود و همواره، زيانهاى جبران ناپذيرى را شاهد هستيم.(44)

آب استرليزه شده، نافع است

آب مايه اصلى حيات ما است و بيشتر نياز بدن ما، از آب تامين مى شود و زندگى ما وابسته به آب است.

آب مايعى رقيق و بسيار ظريف است و در آلوده شدن، مستعد مى باشد، چون به راحتى، هر چيزى در آن وارد مى شود و آب نيز آن را جذب مى كند و با اندك آلوده گى، آب محل مناسبى براى پرورش و رشد باكتريها خواهد شد.

پس براى مصرف آب و بخصوص در مواردى كه احساس مى كنيم، آب نياز به جوشاندن دارد، اين كار را حتما انجام دهيم تا مشكلى براى ما پديد نياورد چون سلامتى ما، در گرو سالم بودن آب است.

استرليزه شدن به اين معنا است كه آب ضد عفونى شود و چنانچه اگر در آن باكترى يا آلوده گى باشد، با جوشاندن آب، تمام آن احتمالات كه بر غير بهداشتى بودن دلالت دارد برطرف مى شود و براى استفاده، آن آب بى ضرر خواهد بود.

آب بقدرى ظريف است كه فورا آلوده مى شود و بر اثر آن، چه بسا خطر ساز و عامل بيمارى ميگردد.

در آب مى توان انواع باكترى ها را يافت كه هيچگاه با چشم ديده نمى شوند و اگر با ميكروسكوپ به آن نگاه كنيم، مى بينيم كه در آب، موجودات گوناگون و به طور انبوه ديده مى شوند.

امام صادق (عليه السلام) درباره مصرف آب سالم، به ما سفارش مى كند كه (آب جوشيده براى هر چيزى نافع است و به هيچ وجه ضرر ندارد)

لاماء المغلى ينفع من كل شى و لا يضر من شى

آن حضرت وقتى كه اين موضوع را با بيانى ساده و قابل فهم عموم مردم سفارش مى كند، حتما از وضعيت آب و اوضاع آن در آلوده شدن و باكتريهاى موجود در آب باخبر بود، چون از راه مصرف آب غير بهداشتى، مى تواند خطر عمده اى براى سلامتى ما فراهم كند و با استرليزه شدن آب، چنانچه اگر در آن آفتى باشد، ضرر و خطر آن برطرف مى شود و از اين راه به ما آسيبى نمى رسد.

و حداقل خاصيت جوشاندن آب از پاكيزگى و سالم بودن آب، اطمينان حاصل مى شود و مراعات بهداشت براى تندرستى ما لازم است و اين كار براى سلامتى ما خيلى مفيد است.

با ارزش ترين سرمايه اى كه داريم سلامتى است، پس اين سرمايه گرانقدر را از هر لحاظ، بايد از آن محافظت و مراقبت كنيم و بخصوص، آب كه در تمام زمينه ها به آن محتاج و وابسته ايم.

زمان قديم بر خلاف امروز، مردم از خيلى مسائل آگاه نبودند و سفارش امام براى جوشاندن آب، بخصوص در آن زمان، بسيار واجب و لازم بود چون نه دانش طب وجود داشت و نه تجهيزات ايمنى، و نه داروهاى گوناگون، پس ‍ هر لحظه امكان داشت كه در كمترين آلوده گى آب، وبا و مرضهاى گوناگون دامنگير مردم مى شد و مردم به دردهائى مبتلا مى شدند كه از درمان و تشخيص و علاج آن درمانده و عاجز بودند.

و سفارش امام به جوشاندن آب، در واقع همان اصطلاح استرليزه كردن آب، كه در زمان ما رايج است.(45)

بهترين ظرف براى آشاميدن آب

پيامبر گرامى و ائمه معصومين (عليه السلام) درباره بهداشت و سلامتى، همواره به مردم سفارش مى كردند و در تمام زمينه ها، راهنماى خوبى براى مردم بودند، تا تندرست و سالم باشند و در معرض آفت و مرضها قرار نگيرند.

آنها درباره سلامتى، به هر نحوى اهميت و حساسيت نشان مى دادند و از آن جمله ظروفى كه در آن آب مى آشاميدند

عن ابى عبدالله (عليه السلام) قال: كان رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم) يشرب الماء فى الاقداح الشاميه يجاء بها من الشام و تهدى اليه (صلى الله عليه و آله و سلم)

(از امام صادق (عليه السلام) نقل شده كه پيامبر گرامى، براى آشاميدن آب، از ظرفهاى شامى استفاده مى كردند ظرفهائى كه از شام به حجاز مى آورند و به او هديه مى دادند)

باز هم در اين زمينه حديثى ديگر از امام صادق (عليه السلام) نقل شده

عن ابى عبدالله (صلى الله عليه و آله و سلم) قال: كان النبى (صلى الله عليه و آله و سلم) يعجبه ان يشرب الماء فى الاناء الشامى و كان يقول هو انظف افنيتكم

(پيامبر گرامى همواره دوست داشت كه آب را در ظرفهاى شامى بنوشد و در اين باره مى گفتند كه اين نوع ظرفها، در واقع پاكيزه ترين و بهداشتى ترين ظرفهاى شام است)

در طى قرون و عصرهاى گذشته، مردم براى غذا خوردن و آشاميدن آب، از انواع ظروف استفاده مى كردند، مثل ظرفهاى گلى و چوبى و سپس مسى و گلى با لعاب و روكش چينى و غيره، تا امروز كه ظرفهاى بسيار متنوع با بازار آمده است مثل ظرفهاى چينى و بلور و روحى و استيل و ملامين و ظرفهائى كه از موارد تركيبى ساخته شده اند، ظرفهائى كه با عناوين مختلف، مورد استفاده مردم قرار گرفته است.

و آنچه كه امروز معلوم و مسلم شده، ذائقه و سليقه و تشخيص مردم، بهترين را مورد استفاده خود قرار مى دهند، ظرف چينى را بهتر از انواع ديگر مى پسندند و آن را بهتر از انواع ظروف ديگر مى دانند و يا ظروفى كه شباهت و نزديكى به چينى دارند نيز مورد توجه است.

و جالب اينجا است كه پيامبر گرامى در آن زمان، ظروفهاى گلى را كه با لعاب چينى پوشش داشت براى آشاميدن آب، از آنها استفاده مى كرد، ولى نه براى گرانى جنس و يا شيك تر بودن آن، بلكه براى بهداشتى بودن آن بود و مرغوبيت آن به خاطر امتيازاتى كه دارد و آنچه كه او مى دانست و براى همين بود كه اين نوع ظروف را بهتر مى پسنديد و از خوبى آن تعريف مى كرد.

ظروف چينى از لحاظ شستشو، بهتر پاك مى شوند، چون آنها داراى سطوح صاف و صيقلى هستند و بر آمدگى و حفرهاى كمتر از بقيه ظروف دارند، چون اگر با ذره بين به سطوح ظروفهاى چينى نگاه كنيم بر آمدگى و حفرهاى كمترى را مى بينيم، لذا اين ظروف، جرم كمترى به خود مى گيرند و به خوبى شسته و پاكيزه مى شوند بنابراين، آن حضرت همانگونه كه از انواع ميكروب باخبر بود و از ضرر و آفتهاى آن آگاه بود، لذا در راستاى آن، او به خوبى مى دانست كه فرو رفتگى و بر آمدگى هاى سطوح ظروف را هر چند كه براى ما محسوس و قابل مشاهده نيستند ولى مى دانست كه جايگاه مناسب و بسيار وسيع براى رشد و پرورش ميكروبها است و آن حضرت بدون اين كه ميكروسكوپى در آن زمان وجود داشت از اين نكته باخبر بود.

و آن حضرت آگاه بود كه حساسيت آب و حساسيت ظرف، و جايگيرى چاله گيرى ظرف از ميكروب و آب، بسيار است و آب، چاله ها و ديواره و كف ظروف را بهتر حس مى كند، چون آب نرم و روان است و به كوچكترين حفره فرو مى رود.(46)