شگفتى هاى آفرينش در كلام اهلبيت (عليهم السلام)
جلد اول

رضا كوشارى

- ۱۶ -


پيشرفت و ساده شدن ارتباطات در آخرالزمان

پيامبر گرامى (صلى الله عليه و آله و سلم) از پيشرفت علم و صنعت زمان ما، براى مردم زمان خود، تعريف و توصيف بسيار نموده و از آنجمله، اين است كه وقتى آن حضرت اين حديث را بيان مى فرمود، باعث تعجب و حيرت حاضران شده بود و شايد كسانى هم در آن جا بودند كه تصور و باور كردن اين حرفها برايشان مشكل بود، به هر حال امروز همان زمانى است كه پيامبر گرامى (صلى الله عليه و آله و سلم) پيش بينى كرده و ما اكنون شاهد و ناظر اين پيشرفتها هستيم.
قال رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم) و الذى نفس محمد بيده لاتقوم الساعه حتى يكلم الرجل شراك نعله سوطه مما فعله اهله ((رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمودند: سوگند به آن كسى كه جان محمد (صلى الله عليه و آله و سلم) در دست او است، زمانى فرا مى رسد كه بند كفش و دسته تازيانه و چوب دستى، با مردم صحبت مى كردند و اين ها اورا از كارهايى كه همسرش در خانه انجام مى دهد با خبر مى سازد))(83)
پيشرفت و صنعت زمان ما بقدرى وسيع است كه تمام وسايل و امكانات مايحتاج مردم، در همه ى موارد، براى رفاه زندگى، كاملا مهيا و ساخته شده است به طور مثال يك فرد در هر كجا كه باشد با وسيله ارتباطى كه همواره دارد و آن وسيله چه در دست و يا در كفش و يا در كمربند و يا در مچ دستش ‍ و يا به دسته كليد وى نصب شده، هر لحظه زنگ آن بصدا در مى آيد و به او مى گويد كه در منزل شما چه خبر است يعنى همسرش از كارى كه انجام داده و يا در هر وضعيتى كه هست باخبرش مى كند.
امروز در كفش و تازيانه و چوب دستى، دستگاه مكالمه جاسازى نشده، چون نيازى به آن نيست و اگر لازم بود اين كار را مى كردند و اين چيز مهمى نيست در مقابل اين همه وسايل و امكانات پيشرفته و مدرن ريز و درشت از همه نوع وسايل مخابراتى و صوتى براى مكالمه و غيره كه ساخته شده و مورد استفاده مردم قرار دارد و منظور آن حضرت كه در كفش و چوب دستى و تازيانه و كمربند، جاسازى مى شود آن قدر ساده و پيش پا افتاده است كه دلالت و كنايه از ناچيز بودن اين موارد ياد شده مى باشد، در مقابل وسايل و امكانات بسيار مهمتر و پيچيده تر كه بشر آن را خواهد ساخت.
امروز راديوهاى بسيار كوچكى ساخته شده كه در لا به لاى ساعت دستى، آن را جا سازى كرده اند و به توسط اين راديو، از اخبار دنيا باخبر مى شويم و امروز دستگاه بى سيم بسيار كوچكى كه به صورت دكمه پيراهن يك جاسوس ساخته شده و امثال اين ها را مى توان در هر جا به صورت پيدا و ناپيدا نصب و جاسازى شوند.
و اين سخن پيامبر گرامى (صلى الله عليه و آله و سلم) در زمانى بيان شده كه مردم از وسايل ساده دانش و صنعت غافل و بيخبر بودند، و در ضمن بايد بدانيم كه واقعا جراءت بسيار لازم است تا اين كه آن حضرت در آن زمان اين چنين بگويد چون شايد مواجه با ناباورى مردم و چه بسا به آن حضرت در مقابل اين حرفها نسبت جنون داده مى شد، چون اين سخنان آن حضرت براى مردم آن زمان بسيار عجيب و غير قابل درك و تصور بود، و ذهن مردم دچار بهت و ناباورى مى گشت، لذا آن حضرت وقتى كه اين وضعيت را مى ديد ناچار بود كه سوگند ياد كند كه حتما اين وضعيت به وجود مى آيد، براى اين كه مردم اينحرفها را شوخى نپندارد و باور كنند كه اين طور خواهد شد، و آيا امروز براى صحت و درستى كلام آن پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم)، جاى شك و ترديد براى ما وجود دارد؟ از روى دلايل و قراين مجموعه ى سخنان آن حضرت، درباره ى پيش بينى اوضاع و احوال زمان ما، مى توانيم بفهميم كه پيامبر گرامى (صلى الله عليه و آله و سلم) خيلى چيزها را مى دانستند و بيان نكردند، منتهى با ملاحه و احتياط گاه به گاهى در لابه لاى سخنان خود، نكاتى مهم را گوشزد كند و نه همه چيز را، چون احتمال ناباورى مردم و عدم درك آن ها به خاطر نبود علم و صنعت در آن زمان، چه بسا مشكلاتى را متوجه آن حضرت مى شد و به حق چه نيكو و به جا است كه مى شنويم و مى گوييم كه اءشهد اءن محمدا رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم) شهادت و گواهى مى دهم كه محمد (صلى الله عليه و آله و سلم) به حق فرستاده ى خداست.

در آخر زمان مردم از راه دور همديگر را مى بينند.

آيا مى توانيد درباره ى پيش بينى كنيد كه تا 24 ساعت آينده چه اتفاقى مى شود و آن چگونه و به چه شكلى و در كجا رخ مى دهد؟.... هرگز!!
يكى از پيش بينى هايى كه امام صادق (عليه السلام) در هزار و سيصد سال پيش از پديد آمدن وضعيتى، آن هم با يقين تام اعلام نموده، و اكنون پديدار شده است.
ان المؤ من فى زمان القائم و هو بالمشرق ليرى اءخاه الذى فى المغرب، و كذا الذى فى المغرب يرى اءخاه الذى بالمشرق.
به يقين بدانيد كه در زمان حضرت قائم، يك فرد كه در مشرق زمين است، برادر خود را كه در آن سوى مغرب زمين است خواهد ديد و همچنين آن كه در مغرب است برادر خود را كه در مشرق است مى بيند.
از اين پيش بينى دو نكته ى مهم از آن حضرت، دانسته مى شود يكى اين كه نوع حادثه و چگونگى آن كه در آينده رخ مى دهد، و دوم تبيين زمان وقوع حادثه - و اكنون مى بينيم كه اين دو نكته در كلام آن حضرت به حقيقت پيوسته و زمان ما كه مردم بنا به نشانه هاى بسيارى از پيامبر گرامى (صلى الله عليه و آله و سلم) و امامان ما، به آن دوره ى آخر الزمان گفته مى شود.
و در حال حاضر آن قدر دم و دستگاه سمعى و بصرى زياد و متنوع است كه در حداءقل، معناى كلام امام را اگر بخواهيم تصور كنيم، همين راديو و تلوزيون و تلفن و موبايل و غيره مى باشد، كه در آن صدا و تصور كسى را مى شنويم و مى بينيم كه او در آن طرف زمين است و مراد از اين كه دو نفر يكى در غرب و يكى در شرق دنيا همديگر را مى بينند و حرفهاى همديگر را مى شنوند، همين امكانات پيشرفته ى سمعى و بصرى موجود است. و اينكه بيش از هر زمان ديگر، معناى كلام آن حضرت را بهتر مى فهميم و به خوبى اين وضعيت را مى بينيم، ولى اگر صد سال پيش، كسى گفته هاى امام صادق (عليه السلام) را مى گفت، باور كردن و حتى تصور آن كه چگونه اين چنين چيزى ممكن است بوجود بيايد، اين را بعيد مى دانستند در حالى كه آن حضرت هزار و سيصد سال پيش، اين موضوع را بيان نموده و موضوعاتى از اين قبيل وجود دارد كه بعد از اين ياد آورى خواهند شد.
شايد كسى بپرسد كه صحت و درستى كلام آنحضرت، اكنون به حقيقت رسيده و او هر چه گفت، درست بود، ولى چرا نوع دم و دستگاه و حجم و شكل آن وسيله سمعى و بصرى را تعريف نكرد؟
اگر امام صادق (عليه السلام) به مردم آنروز، بيش از اين توضيح مى داد، حتما با مشكلات بسيارى روبرو مى شد چون مردم آنروز نميتوانستند بفهمند و تصور كنند كه راديو و تلوزيون و تلفن و موبايل چيست و بگويد كه اين ها داراى كليد و آنت و سيم و كابل و نقشه و سيستم و ديجيتال است و... اين اصطلاحات را كسى نشنيده بود، لذا ممكن بود كه امام مورد سئوال و شك و تريد قرار بگيرد و چه بسا مردم حرف هاى آن حضرت را غير معقول مى پنداشتند، و آن حضرت ناچار بود بسيار خلاصه و زود گذر آن هم در لابه لاى سخنان و موضوعات ديگر بيان كند.

بالا آمدن سطح آب در آخرالزمان

روزى دوستان و علاقمندان امام حسن عسگرى (عليه السلام) در كنارش ‍ نشسته بودند و سؤ الهاى مختلفى از او مى پرسيدند، شخصى از امام پرسيد، تا بكى به انتظار فرج ظهور حضرت مهدى (عليه السلام) باشيم؟ آن حضرت در جواب فرمودند:
اذا ظهر الماء وجه الاءرض (84) آن گاه كه آب بر زمين بالا بيايد)) امروز زمزمه گرم شدن تدريجى كره ى زمين به عللى و از آن جمله تخريب لايه ى اوزون در همه جا شنيده مى شود. عده اى از دانشمندان و كارشناسان ادعا مى كنند كه سالى نمى درجه و هده اى ذيگر مى گويند پنج سالى يك درجه فارنهايت، همواره كره ى زمين گرم تر مى شو، و هر چند وقت، راديو و تلوزيون و روزنامه ها، خبرى جديدى از گرم شدن كره و ذوب شدن روز افزون يخهاى قطبى موضوعاتى منتشر مى شود پس با چنين شرايطى به نظر مى رسد كه هم اكنون قطبها به علت فزونى دماى گرما در آن جا، كوههاى يخى در حال ذوب و رها شدن تدريجى هستند و اگر روزى فرا رسد كه گرما به حد بالاتر برود، آن گاه باعث ذوب شدن بسيارى از كوههاى يخى منجر مى شود و به اين دليل بيشتر زمينهايى كه سطح آن ها پايين تر است حتما به زير آب خواهند رفت و حتى دانشمندان، بيشترين مناطقى را كه به زير آب فرو مى روند مشخص كرده اند و با محاسبه روى اين وضع، پيش بينى مى كنند كه بسيارى از نقاط خشكى قاره ها و جزاير مثل كشور ژاپن و هلند و غيره به زير آب فرو خواهند رفت.
آيا اين سخن امام عسگرى (عليه السلام) تنها براى آن فرد بود يا پيامى از او براى ما كه در شرف وقوع اين وضعيت هستيم؟ يعنى شاهد گرم شدن تدريجى و ذوب شدن يخهاى قطب ها هستيم و آيا يك انسان معمولى مى تواند اين گونه پيش بينى كند و پس از هزار و سيصد سال، اين گونه به حقيقت برسد؟ جوابش به عهده شما است؟

يك حرف با دو نشان

قال رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم) فى آخر الزمان: انسياب الترك عن الاسلام.
پيامبر گرامى (صلى الله عليه و آله و سلم) درباره ى يكى از نشانه هاى آخر الزمان فرمودند: ((آن گاه كه مردم سرزمين ترك از اسلام كناره گيرى كنند)). اين كلام پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم) درست در زمانى بيان شد كه اسلام هنوز به منطقه تركيه نرسيده بود ولى بيان شد ولى پس از رحلت آن حضرت يعنى دهها سال بعد، كه اسلام هنوز به منطقه تركيه نرسيده بود ولى پس از رحلت آن حضرت يعنى دهها سال بعد، اسلام وارد آن جا شد و با مرور زمان كم كم تمام آن منطقه به اسلام گرويدند و پس از آن بود كه منطقه تركيه بيش از هزار سال به عنوان يك كشور مقتدر اسلامى حكومت داست و در طى اين دوره، آن منطقه روز به روز بر رونق و پيشرفت و صنعت و تمدن شكوفايى نايل شد و قرنها روز به روز بر رونق سر زمين علم و ايمان و مركز آثار باستانى بسيار باشكوه و بى نظير از آن ها بر جاى مانده كه همه ساله مورد بازديد صدها هزار نفر از گردشگران است و تمام نواحى يعنى كشورهاى اطرافش تحت تاءثير آن ها قرار گرفتند و به اسلام گرويدند، اين يك طرف قضيه است و از طرفى ديگر، اكنون كه زمان حاضر است مى بينيم كه دستهاى پليد صهيونيزم در آن منطقه رخنه كردند و همين سبب شد كه آن ها با برنامه هاى انحرافى و تبليغات سوء و به خصوص با برنامه هاى تلوزيونى و مجلات و سر گرميهاى مغرضانه، باعث تخريب اعتقاد و ضعف ايمان آن ها گشته و امروز در آن جا شاهد رواج و گسترش ‍ فساد و بى دينى روز افزون هستيم و رفته رفته مردم آن سامان، اسلام كه دين رايج آن ها بود به كنار گذاشته و معتقدات ضد دينى در آن ها رو به افزايش ‍ است و اكنون صحت كلام پيامبر گرامى (صلى الله عليه و آله و سلم ) را بهتر در مى يابيم كه فرمودند از نشانه هاى دوره آخر الزمان، مردم سرزمين ترك از اسلام كناره گيرى مى كنند و در واقع پيش بينى آن حضرت درباره ى تركيه، كه بعدها به يك مملكت اسلامب مبدل شد خود يك معجزه از آن حضرت بود و معجزه ى دوم آن حضرت براى امروز كه به وجود آمد وضعيت پيش ‍ بينى شده كه امروز دقيقا همان طور شده است.

اسلام و مسلمانى در آخر الزمان

قال رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم): ان الاسلام بداء غريبا و سيعود كما بداء، فطوبى للغرباء. پيامبر گرامى (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمودند كه اسلام در آغاز شكل گيرى و پيدايش، غريب و تنها بود و همچنين در آخر الزمان اسلام به اين وضعيت باز مى گردد، پس خوشا به سعدات آن عده كم و تنها و غريب در هر دو زمان)). بله مسلمانان در آغاز شكل گيرى اسلام، عده آن ها بسيار كم بود و در مقابل، درگير با سختى ها و مشكلات انبوه، روبرو بوده اند، چون در آن زمان همه ى مردم كافر و عده اى مشرك و يا بت پرست و متحجر و جاهل و بى سواد و بى رحم بودند و قرنها بود كه مردم اين چنين ساخته شده بودند و به اين وضع عادت داشتند و آن گاه كه پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم) نداى توحيد و آيات قرآن را براى مردم مى خواند، مردم متعجب از اين برنامه ها و حرفهاى جديد بودند و اين ها را مغاير و متضاد با كيش و رسومات خود مى دانستند، لذا دست به اذيت و آزار و خشونت و تهديد و ارعاب و گاهى راه جنگ را پيش ميگرفتند و آن عده بسيار كم كه دعوت پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم) را پذيرفته بودند به ناچار و از ترس دشمن، ايمان و اعتقاد خود را به اسلام پنهان مى كردند چون از هيچ بلا و گرفتارى آن جاهلان بى خبر در امان نبودند و در ميان آن مردم واقعا غريبانه و مظلومانه روزگار سختى را گذرانيدند و پس از آن بود كه كم كم و با تحمل مشكلات و قلم و سخن و جهاد و مباره و با مرور زمان به توسعه و افزايش مسلمانها منجر شد و پس از آن بود كه موفق به تشكيل دولت اسلامى قدرت يافتند، لذا پيامبر گرامى (صلى الله عليه و آله و سلم) اين موضوع را ربط به وضعت مسلمان در آخر الزمان تشبيه كردند چون در اين زمان مى بينيم كه بيشتر مردم مسلمان در همه جاى دنيا بر اثر يوغ پليد استعمارى و هجوم فرهنگ غربى كه حاصل آن بى بند بارى و فساد و گسستن مردم از تاريخ با شكوه خود و به هم ريختن كانون گرم سالم و با صفاى خانواده و عدم احساس و مسئوليت در قبال دين و آيين و وطن و ميهن خود هستند و روز به روز ضعف ايمان و زوال اعتقاد پاك و مقدس الهى در ميان مردم را مشاهده مى كنيم، و عده ى مسلمانان واقعى كه ايمان راستين دارند، روز به روز در ميان اين مردم بى دين شده كم مى شوند و احساس ضعف و تنهايى و غريبانه، روزگار خود را مى گذرانند و همواره اين ها درگير رفتار و كردار ناپسند و غير اسلامى مردم منحرف شده و دولتمردان فاسد و عياش مزدور غرب و صهيونيزم و از هيچ آزار جسمى و روحى بى نصيب نيستند.
و باز پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم) مى فرمايد:
سياءتى زمان على امتى لا يبقى من القرآن الارسمه، و لا من الاسلام الا اسمه، يسمون به وهم ابعد الناس منه مساجدهم عامره و هى خراب من الهدى .(85)
زمانى بر امت من مى خواهد آمد كه از قرآن كريم جز خط و نقش و نگار نماند، و از اسلام نماند جز اسم آن، و مردم به اصطلاح و ظاهر مسلمانند ولى آن ها از اسلام به دورند، مسجدهاى آن ها با بناهايى بزرگ و با شكوه ظاهر آباد است ولى از هدايت و اصلاح مردم، خراب و بى خاصيت و بى اثر است .
بله امروزه همان زمان است كه شايد در آينده هم وضع بدتر از اين خواهد شد، مى بينيم كه قرآن كتابى خوش نقش و نگار در ميان خانه هاى اين مردم بسيار ديده ميشوند و مردم به اصطلاح مسلمانند ولى رفتار و كردار آن ها مغاير و متضاد با اسلام است، مسجدها آباد و پر رزق و برق است و ديگر جايى نيست كه انسان ساز و پايگاه رشد، اعتقاد و ايمان مردم بوده باشد. و الحمدلله ايران اسلامى مستثناى از بقيه كشورهاى به اصطلاح اسلامى است كه باز هم بسى اميد و خوشبختى است.

در آخر الزمان علم و دانش و جهل و فساد به اوج مى رسد.

يكى از بيانات حضرت محمد (صلى الله عليه و آله و سلم) درباره ى مردم آخر الزمان و اوضاع و احوال و امور دنياى آن ها اين چنين پيش بينى نموده است.
قال النبى فى اءوضاع آخر الزمان پيمابر گرامى (صلى الله عليه و آله و سلم) درباره ى اوضاعى كه در آخر زمان رخ مى دهد فرمودند. قال فاءوحى الى ربى عزوجل فرمودند كه از پروردگار عزوجل درباره ى اوضاع آخر الزمان پيامهايى به من رسيد. يكون ذلك اذا رفع العلم .
آخر الزمان زمانى است كه دانش و پيشرفت بشر به سطح بالايى مى رسد. و پس از آن صنعت رو به افول ميرود
وظهر الجهل و همزمان با آن جهالت مردم بيش از هميشه آشكار مى شود.(86)
نكته: جهالت يعنى نادانى و نادرستى در رفتار و كردار است، خواه علم و دانش در هر حد توسعه كند، امروز جهان ما در سطح بالايى از پيشرفت علوم و توسعه تكنولوژى و ابزارهاى مدرن است، درست در همين حال مردم غرق در فساد و فحشا و بى بند و بارى هستند كه اثرات بد و نا مطلوب آن بسيار است و از جمله آن ها فرو پاشى كانون گرم خانواده و زوال بهترين سنت هاى اخلاقى، و انحطاط مدام در حال گسترش است همان گونه كه دانش و پيشرفت وسايل و دستگاه ها همواره در حال مدرنيزه تر شدن مى باشد، ميبينيم ملتها به تدريج با كاسته شدن نسل آن ها مواجهند و كم تر شدن عده آن ها و تاريخ پرشكوه گذشته آن ها در حال زوال است و كم كم تا آن جا مى رسد كه ياد و يادگارى از آن ها بر جاى نماند و اين آخرين شيوه و طرح نقشه يهوديان جهان است كه با پديد آوردن اين وضعيت، دنيا را از مردم خالى كنند تا كره ى زمين به تنهايى و بدون رقبت، در اختيار صهيونيزم قرار بگيرد همان گونه كه امروز، امريكا اين ابر قدرت، در قبضه آن هاست و اروپا هم بدون آن ها آب نمى خورند براى همين است كه صهيونيزم اصرار دارند كه فساد و فحشا را در تمام زمينه ها رواج و گسترش دهند و به اصطلاح آن ها تا صد سال ديگر يعنى با گذشتن دو الى سه نسل آينده، كشور ها كاملا از مردم خالى شود يعنى نه مسلمانى و نه مسيحى و نه پيرو اديان ديگر، البته ايران اسلامى ما الحود الله از آن ها مستثنى است ولى هر جاى دنيا را در نظر بگيريم دقيقا دچار همان وضعيت نامطلوب هستند و اين وضعيت كاملا قابل لمس است، و امروز همان زمان است كه پيامبر گرامى (صلى الله عليه و آله و سلم) خبر از پيشرفت و توسعه علم و صنعت همزمان با گسترش فساد و تباهى براى مردم زمانش تعريف نموده و همچنين براى ما هشدارى است كه بايد از آن با سلامتى دين و اخلاق شايسته، روزگار خود را به پاكيزگى بگذرانيم.
و كثر القراء و اءفزون شدن با سوادها كه نشانه توسعه سطح دانش ‍ است.
و قل العمل و همزمان با آن از علم كردن خبرى نيست. از صلح و عدالت اجتماعى و دمكراسى در دنيا زياد گفته مى شود، ولى مى بينيم كه هر روز بر دامنه فساد و تباهى و فتنه و آشوب و جنگ ها و خون ريزى ها، در اين جا و آن جاى دنيا در حال گسترش است.
و كثر الفتك و بسيار شدن ظلم و ستم و هتك حرمت ها.
و كثر الشعراء و بسيار شدن شاعران ياوه سرا.
و حيلت المصاحف و بسيار قشنگ شدن قرآن ها و كتاب ها
و زخرفت المساجد زيبا و آراسته شدن مسجدها.
و كثر الجور و الفساد و بسيار شدن ظلم و ستمكارى و گسترش ‍ فساد
و ظهر المنكرت و امر امتك به و آن زمان آشكار شدن منكرات و فحشا، و مردم در اين زمينه همواره همديگر را تشويق و يارى و توصيه مى كنند.
و نهوا عن المعروف مردم آن زمان همديگر را از انجام كارهاى خوب و ديندارى باز مى دارند و سبب منحرف شدن هم مى گردند
و اكتفى الرجال بالرجال و النساء مردها با مردها در تمام زمينه ها به همديگر اكتفا مى كنند و زنها و زنها به همديگر ارضا و پسنده مى شوند
دولتمردان و هواداران آن ها اين چنين مى شوند.
و صارت الاءمراه كفره دولتمردان و آن ها كه زمام امور مردم را به دست و عياش اند.
و اوليائهم فجره كار گزاران و اطرافيان و پيروان آن ها، همگى فاسد و عياش اند.
و اعوانهم ظلمه و يارى دهندگان آن ها از هر لحاظ كه باشد همه ستمكارند و ظلم سهيمند.
و ذو و الراءى منهم فسقه افراد معروف و چهره هاى سر شناس و سخنگويان آن ها همگى مى فهمند فاسد و بى بند بارند، وقتى كه اين پيش ‍ بينى ها رابا دقت بخوانيم آن گاه مى فهميم كه وضعيت مردم اين زمان، هر چند كه در لفافه رزق و برق است و كسى متوجه عاقبت بد و شوم آن نمى شود مگر آن ها كه هر چيز و هر كارى را با نتيجه گيرى و دور انديشى در نظر مى گيرند، در مى يابند كه وضعيت امروز را اگر اين گونه توسعه يابد مردم، اينده اى صالح و سالم نخواهند داشت و عواقب هولناكى دارد كه اين خوشى و هوسرانى، آنى و زود گذرها، ارزش آن را ندارد، در واقع با مصالح و منافع لحظه اى و كوتاه مدت خودمان، آينده اى با سر نوشت ناخواسته و نامطلوب مواجه خواهند شد و مقدمات و زمينه هاى تخريب، شرايط وضعيت آينده را به دست خودمان در حال به وجود آوردن هستيم.