شگفتى هاى آفرينش در كلام اهلبيت (عليهم السلام)
جلد اول

رضا كوشارى

- ۶ -


پيدايش خورشيد قبل از ماه

اگر كسى بپرسد كه اول خورشيد و يا ماه به وجود آمد؟، و يا بر عكس، و يا كه هر دو با هم ساخته و پرداخته شدند؟، جواب آن قطعا مشكل است، ولى امروز مجموعه دانشمندان علوم گوناگون و با كمك انواع تجهيزات مدرن، آن ها به اين نظريه رسيدند و متفق القول شدند كه به دلايل علمى بسيارى، خورشيد قبل از ماه وجود داشته.
آن هايى كه در رشته هاى مختلف مثل زمين شناسى و ستاره شناسى و فيزيك و غيره، پس از دهها سال تحقيق وسيع و مداوم، به اين نتيجه رسيدند كه خورشيد قبل از كرات منظومه اش به وجود آمد، يعنى پس از آن، ماه و كرات ديگر منظومه اش به عرصه ظهور رسيدند، آن هم به دلايل و عللى چنين اتفاقى رخ داد كه موضوع و بحث پيچيده ى آن در كتابهاى علوم به طور مفصل تعريف شده است.
امام صادق (عليه السلام) دوازده قرن قبل از انديشمندان كه تمامى نظريه هاى آن ها در مجموعه به توسط همديگر اصلاح شد و خطاهاى همديگر را برطرف كردند و با مرور زمان اين موضوع به تكامل رسيد، مى بينيم كلام آن حضرت علاوه بر قديمى بودن، هنوز هم به اصلاح و تكامل و غلط گيرى ديگران بى نياز است، او به تنهايى و بدون تجهيزات پيشرفته، آن هم در زمانى كه از علم و آگاهى، چندان خبرى نبود، سخنى را در اين باره بيان فرمودند:
و خلق الشمس قبل القمر
به يقين كه خداوند، خورشيد را قبل از ماه بيافريد.
او در زمان پيدايش خورشيد و ماه حضور نداشت و شاهد ماجرا نبود، واقعا كلام آن حضرت بالاتر و فراتر از عقل و خرد آدمى است و آن چنان به طور دقيق، اين موضوع مهم را مطرح كرد كه اين كلام، اولين و قديمى ترين نظريه اى بود كه درباره ى پيدايش تدريجى و به خصوص خورشيد قبل از ماه گفته شده بود، همين كلام آن حضرت است و چه بسا، رازى در سخن آن حضرت هست كه چرا او خورشيد و ماه را در كنار هم مطرح كرده در حالى كه كرات ديگر مثل زمين و مريخ و زحل و غيره وجود داند و اين دو چه نسبتى در رابطه با هم دارند؟ و آن در چه شرايطى در گذشته به وقوع پيوسته كه شايد در آينده علم پيشرفته تر و تجهيزات مدرن تر شود و فضا نوردان و فضا پيماهاى علمى، با تحقيقات بيشتر، به اين موضوع پى ببرند و سر معماى كلام آن حضرت بهتر دانسته شود.
درست است كه انسان معاصر در شناخت هستى به پيشرفتهايى نايل شده ولى به طور مسلم و بنا به گفته خود محققان علوم، رازهاى بسيارى در جهان هست كه هنوز بشر به آن ها پى نبرده و جاى اميد است كه بشر در پرتو دانش ‍ و ترقى هر چه بيشتر در آينده، رازهاى ناشناخته جهان را يكى پس از ديگرى شناسايى و كشف كند چون خداوند، انسان را اشرف مخلوقات آفريد و به برترين مجود خطاب كرد، لذا هميشه براى او ميدان علم و عمل باز است.
حديث ياد شده در كتاب انوار النعمانيه جلد اول صفحه 332 و كتابهاى معتبر بسيار نقل شده است.
نكته: اين را بدانيد وقتى كه در ذيل هر حديثى، ماءخذ آن را از جه كتابى ياد آورى كرده ام، اين به آن معنى نيست كه اين حديث، تنها در آن كتاب هست بلكه هر حديثى در چندين كتاب معتبر و قديمى وجود دارد و ما به ذكر يكى از مصادر اكتفا نموده ايم. البته آن مصدرى را ذكر مى كنيم كه براى شما آشناتر باشد.
اگر كسى از اين جانب بپرسد كه معصومين (عليه السلام) درباره ى علوم متنوع، تنها همين مضوعات را گفته اند كه در اين كتاب هست؟. در جواب خواهم گفت كه اين طور نيست بلكه، تنها اين حقير، بيش از دو هزار حديث كه درباره ى موضوعات علمى گوناگون است شناسايى نموده ام كه متأسفانه تاكنون در لابه لاب اوراق كتابهاى قديمى ناشناخته و متروك و بلا استفاده بوده اند، و دهها سال طول مى كشد تا به تدريج روى آن ها كار و تحقيق شود و در اختيار شما عزيزان قرار بگيرد و اگر عمرى باقى بود و لطف خدا شامل حال ما شد به يقين كه پيگير اين تحقيقات هستم، انشاء الله.

منظومه هاى شمسى در جهان بسيارند

دانشمندان معتبر قرن اخير، در پرتو تحقيقات بسيار، در زمينه هاى علوم فضايى، آن هم با كمك مدرن ترين دستگاه هاى پيشرفته به كشفيات عجيبى از عظمت پى برده اند و آن ها حركت خورشيد با منظومه اش را كشف كردند و آن را يك رخداد مهم در تاريخ علم و دانش، توصيف و ثبت شده و براى خود افتخار بزرگى مى دانند، كه به يك بعد مهم از ابعاد اين فضاى بى كران آسمان ها را شناسايى كرده اند.
در هزار و سيصد و پنجاه سال پيش، مردمى از تبار پيامبر گرامى (صلى الله عليه و آله و سلم)، حضرت امام صادق (عليه السلام) پيش از آن كه يك نظريه ى علمى و گفتار عالمى در اين زمينه مطرح شده باشد، آن حضرت از وضعيت آسمان ها براى مردم زمان خود خبر مى دهد و علم و دانش امروز، با انبوه تلاش تلاشگران و با تكنولوژى مدرن آن ها، اكنون و اعتقاد آنها به همين معناى كلام آن حضرت رسيده است.
آن حضرت درباره ى كروى بودن زمين و چرخش و حركت در منظومه شمسى و همچنين خبر از حركت منظومه شمسى نيز سخنانى دارد و مهمتر از همه ى اين ها، وجود منظومه هاى شمسى بسيارى را براى ما بيان مى كردند و اين تعريف به تنهايى اهميت بالاترى از كشفيات مهم مجموعه دانشمندان ستاره شناسان و علوم فضايى، آن هم با وسائل و امكانات گران و بسيار متنوع و پيشرفته ى آن ها در اين زمينه است و آن حضرت در زمان بدون امكانات و تجهيزات اين چنين مى فرمايد:
ان من وراء شمسكم هذه اءربعين عين شمس (32)
به يقين كه آن سوى خورشيد شما، چهل خورشيد ديگر همانند آن در اين گيتى وجود دارد.
عقل مردم آن زمان قدرت تصور و درك بسيارى نداشت و فهم آن ها به مسايل علمى، كم و محدود بود، لذا آن حضرت با زبان ساده و قابل فهم عوام، عدد چهل را در كلام خود به كار برده است و اين نكته در زبان عرب بر تعداد بسيار دلالت دارد.
عين شمس، يعنى همانند خورشيد ما و منظومه اش و با همان برنامه و حركت و وضع و مسايل ديگر.
من وراء شمسكم: (در آن سوى اين خورشيد شما): به معناى آن است كه آن خورشيدها و منظومه هايشان، هر كدام خارج و سواى از منظومه ى شمسى ما است. و اين گفتار عالمانه آن حضرت مساءله ى ساده اى نيست و براى انديشمندان داراى اهميت بسيارى است. ما از فاصله بيش از يك كيلومتر آن طرف، چيزى را نمى دانيم و هيچ گاه نمى توانيم حدس بزنيم كه در آن جا چه خبر است، چه برسد به اين كه شخصى از روى زمين خبر از اعماق بسيار دور آسمان ها داشته باشد و بگويد: و علم در زمان ما با تمام امكاناتش دقيقا گفته هاى او را تاييد كند.

چهل ماه

پيامبر گرامى (صلى الله عليه و آله و سلم) و امامان معصوم از وضعيت و احوال مردم در آخر الزمان، سخنان بسيارى گفته اند كه امروز شاهد بحقيقت پيوستن بيشتر از نود درصد آن ها تاكنون بوده ايم و بقيه پيش بينى هادر آينده رخ ميدهد همان گونه درباره ى اوضاع و احوال كرات و كهكشان و مسايل بسيار متنوع از علوم و طبيعت جهان، سخنان بسيارى گفته اند كه امروز شاهد بحقيقت پيوستن بيش از نود درصد آن ها، به توسط دانشمندان و متخصصان آن هم با كمك وسايل و مكانيزم علمى بسيار مدرن، صحت گفتارشان بى چون و چرا بحقيقت رسيده است و اكنون به يكى از آن موارد پيش بينى شده توجه كنيم.
و ان من وراء قمر كم هذه اربعون قمرا.
به يقين كه پشت اين اين ماه شما، چهل ماه ديگر وجود دارد(33).
سخن آن حضرت در زمانى بيان شد كه مردم از چند سياره منظومه خورشيد با خبر بودند و تنها از وجود يك ماه كه شبها ظاهر مى شود آگاه بودند.
دانشمندان علوم ستاره شناسى در گذشته، كسى جز قمر زمين كه ماه است از وجود قمرهاى ديگر، در منظومه شمسى سخن نگفته، و كسى ادعايى حتى در حد فرضيه و تخيل هم بر زبان نياورده، ولى امام صادق (عليه السلام) آن هم 1300 سال پيش از به وجود آمدن تلسكوپهاى پر قدرت، از وجود چهل ماه ديگر، ما را باخبر مى كند و اكنون دانشمندان با دانش ‍ پيشرفته خود، ما را باخبر مى كند و اكنون دانشمندان با دانش پيشرفته خود، از وجو چندين ماه در منظومه شمسى، حول سيارات خود با خبر شده اند و تاكنون 35 ماه را كشف نموده اند و چند ماه پيش بود كه متخصصان علوم ستاره شناسى يك قمر جديد حول مشترى را كشف كردند كه تعداد وجود قمرها به 36 عدد رسيد، پس از نود درصد گفته امام صادق (عليه السلام) به حقيقت رسيده و چه بسا در ماهها و سالهاى آينده، قمرهاى ديگر با دستگاه هاى مدرنترى كه ساخته خواهد شد كشف شود و به اميد آنروز كه عدد چهل ماه تكميل شود و امروز كه تعداد ماهها به 36 عدد رسيده، خود گوياى عظمت اين شخصيت والاى علم و ايمان را مى رساند و براى باور نكردن كلامش، به خاطر كمبود چهار عدد ماه، منطقى نخاهد بود و ما نمى توانيم به حقيقت پيوستن وجود 36 قمر را براى كم بودن چهار قمر ديگر، كلام آن حضرت را مورد سئوال بدهيم در حالى كه اميد به كشف قمرهاى ديگر در آينده از نظر ستاره شناسان، اين احتمال قطعا وجود دارد چون راه تحقيق به پايان نرسيده است.
به اين نكته بسيار جالب و علمى ديگر در سخن آن حضرت توجه كنيم، چرا آن حضرت فرمود كه چهل ماه ((در پشت)) ماه شما وجود داردت و نه در جاى ديگر؟ جواب: دانشمندان زمان ما از اوضاع منظومه شمسى تا حدودى اطلاع و آگاهى خوب و دقيقى به دست آورده اند و از آن جمله، اكنون معلوم شده كه عطارد به خورشيد نزديكترين سياره است و زهره از آن دورتر و زمين پس از زهره به سمت خورشيد نزديكترين سياره است و بترتيب، سياره ها پس از زمين يكى پس از ديگرى، با فاصله بيشتر از خورشيد قرار دارند، و آن ها عبارت از مريخ و مشترى و زحل و اورانوى و نپتون و پلوتون است و قمرهاى كشف شده در اين سيارات پشت ما، يعنى آن ها كه دورتراند از ما به خورشيد، و اين جا درستى كلام آن حضرت دقيقا معلوم مى شود كه گفته است ((در پشت ماه شما، چهل ماه ديگر وجود دارد)).
پس مى توان گفت كه آن حضرت از اوضاع منظومه شمسى، آگاهى كامل داشته و ختى مى شود گفت كه آن حضرت از سيارت اورانوس و نپتون و پلوتن قبل از كشف آن ها، نيز با خبر بوده چون اشاره به تعداد وجود قمرهاى اين سيارات را بيان فرموده است.
سيارات هر اندازه كه باشند به يقين كه به مراتب، بزرگتر از قمرهاى حول خود هستند، پس آن حضرت نكته مهمتر از تعريف اين سيارات، از قمرهاى آن ها كه بسيار كوچكتر و ناديدنى ترند، به ما خبر داده است.

مريخ كره اى سرد است

مردم در گذشته از علوم گوناگون آن چنان آگاهى نداشتند لذا در برخورد با اين گونه مضوعات علمى، در كتابهاى قديمى بسيار ديده مى شود كه كلماتى در جمله هاى آن، جابه جا و يا حذف شده است و براى كاتبان آن ها اهميت نداشته، چون نمى دانستند و آگاهى نداشتند تا حق كلام را همان گونه كه هست در رابطه با علم بيان شود، مثل اين جمله از سخنان امام صادق (عليه السلام) كه در بيشتر كتابهاى بحار چاپ جديد كه از يك نسخه قديمى تجديد چاپ شده، و حديث اين چنين نقل شده كه مريخ ستاره اى گرم و زحل ستاره اى سرد است و حال آن كه بر عكس مى باشد، و در نسخه اى ديگر از كتاب بحار چاپ قديم، اين چنين آمده كه مريخ ستاره اى سرد و زحل ستاره اى گرم است و در واقع اين درست است و حقيقت آن با علم روز مطابقت دارد.
در نيم قرن اءخير، پس از سفرهاى مكرر سفينه هاى فضايى، وايكينگ و مارينر، دانسته شد كره مرخ بسيار سرد و منجمد كننده است و زحل به دلايلى گرم مى باشد.
و اكنون معلوم شد كه از مشخصات بارز و عمده مريخ، بسيار سرد بودن آن است و اين ستاره به سرد بودن وصف مى شود و نكته جالب اين جا است كه حضرت امام صادق (عليه السلام) در رابطه با تعريف مريخ، همان مشخصات بارز و عمده مريخ را هدف قرار مى دهد و آن را به سرد بودن، وصف مى كند.
عن الصادق (عليه السلام): ان المريخ كوكب باردو زحل كوكب حار(34)
امام صادق (عليه السلام) مى فرمايد: به يقين بدانيد كه مريخ ستاره اى سرد و زحل ستاره اى گرم مى باشد.
در مريخ از شدت سرما، هيج چيز به شكل مايع در آب يافت نمى شود سرماى سطح مريخ از سرماى قطب زمين نيز سردتر است.
زحل كره اى است كه از انواع گازها تشكيل شده و كره اى جامد نيست، يعنى از خاك و سنگ نمى باشد و متخصصان علوم فضا، بر اين عقيده اند كه شايد هسته اين كره گازى، جامد باشد و عمدتا از دو گاز سبك هيدروژن و هليوم تشكيل شده و علاوه بر اين دو نوع، انواع گازهاى ديگر در آن يافت مى شود.
با وجود اين كه فاصله زحل از مريخ، به خورشيد بيشتر است با اين حال گرمتر از مريخ است چون گازها، معمولا گرمايى كه از خورشيد به آن مى رسد، جذب مى كند و گرما به راحتى به درون آن وارد مى شود و تمامى نواحى آن را گرم نگه مى دارد و هسته ى آن به يقين كه گرماى شديدترى مى يابد.
لذا گفته امام صادق (عليه السلام) دقيقا بر پايه تشخيص وضعيت اين دو كره بيان شده و امروز صحت كلام آن حضرت جلوه بيشتر يافته، چون در گذشته، مردم از احوالات و وضعيت اين دو كره بسيار دور، آگاهى نداشته و تنها از روى زمين، آن ستاره ها را مى ديدند و روى سخن آن حضرت كه در مريخ، سرما حكم فرما است، بى خبر بودند.

وجود كرات غير جامد

عن اءبى بصير، عن اءبى عبدالله (عليه السلام) قال: سئلته عن السماوات السبع، فقال: سبع سماوات ليس منها سماء الا و فيها خلق...
قلت: و الاءرض ((اءى مثل الاءرض))؟ قال: سبع منهن خمس، فيهن خلق من الرب، و اثنتان هواء ليس فيها شى ء
(35)
ابى بصير مى گويد كه از امام صادق (عليه السلام) درباره ى هفت آسمان پرسيدم، آن حضرت فرمودند از اين هفت آسمان، در هر كدام حيات و مخلوقات از آفرينش پروردگار در آن هست... سپس پرسيدم، كرات آن همانند زمين اند؟ فرمودند زمينها ((كرات)) پنج آسمان در آن حيات و مخلوقات وجود دارد و در دو آسمان ديگر ((كرات)) آن از هوا است.
من نمى دانم كه هفت آسمان كجاست؟ شايد شما هم نمى دانم چون فضاى آسمان ها آن قدر وسيع است كه دانشمندان تا هزاران سال ديگر هم كه تحقيق كنند، آشنايى كامل از آن به دست نمى آورند، ولى اين را مى توانم بگويم كه هنوز، هيچ دانشمندى نتوانسته به طور يقين ادعا كند كه در ستاره هاى آسمان، يعنى كرات ديگر، در آن حيات و مخلوقات وجود ندارد و احتمال وجود حيات در ستاره ها بعيد نمى دانند.
دوم اين كه آن حضرت مى فرمايد: كرات كه در آن ناحيه از دو آسمان هستند، همه چيز آن از هوا است و هيچ چيز جز توده هوا در آن نيست، يعنى آن ها مثل كره ى زمين جامد نيستند، باز هم اين را نمى دانيم كه مشاهد آنحضرت از اين كرات كه از هوا تشكيل شده، كجا است.
ولى همه اين را مى دانيم كه در زمان ما، دانشمندان به توسط تجهيزات ما فوق مدرن و سفينه هاى فضايى، در همين منظومه شمسى كراتى را يافته اند كه همه ى آن از گاز تشكيل شده است مثل زحل و مشترى و اورانوس و نپتون و پلوتون.
در قديم اصطلاح گاز در ميان مردم رواج نداشته چون از آن شناختى نداشتند، شايد آن حضرت اصطلاحات هوا را به كار برد، به اين دليل كه گاز هم مثل هوا، رقيق و نامئى است.
و يا اينكه كرات ياد شده، بيشتر آن از اكسيژن تشكيل شده باشد و شايد در آينده، بشر كراتى را شناسايى كند كه به جاى هليم و هيدروژن و غيره باشد، خدا مى داند و در اين آسمان پر از عجايب، هيچ چيزى را بعيد نمى دانيم.
و نكته اى كه بسيار جالب و مهم است اين كه امام صادق (عليه السلام) اولين فردى بود كه در اعماق تاريخ گذشته، و در زمانى كه از دم و دستگاه خبر و اثرى نبود، از وجود كراتى كه غير خاكى هستند، بيان نمود، در حالى كه سيزده قرن پيش از آن حضرت، يعنى در قرن اخير بود كه دانشمندان، كم كم با اين نكته پى بردند و با تحقيقات بسيار خود، اين موضوع وجود كرات گازى به اثبات رسيد.

جدا شدن از طبيعت ممكن نيست

وقتى كه آمريكا و شوروى توانستند در سال 1960ميلادى، فضا پيماى بى سرنشين و پس از آن با سرنشين به فضا بفرستند، اين دو ابر قدرت ، براى تسخير كرات، نيت هاى عجيبى بذهنشان رسيد و اين ها براى پيدا كردن مستعمره هاى جديد فضايى كه به قصد دسترسى به معادن و استفاده هاى گوناگون و غرضهاى ديگر در آن جا، هر كدام از اين دو ابر قدرت تلاشهاى محرمانه اى را در فضا انجام دادند تا اين كه از همديگر سبقت بگيرند و هر كدام به اهداف خود، زودتر از ديگرى برسند.
در همان احوال، مى ديديم كه سالها لحن كلام دو ابر قدرت، قلدرانه و ياغى مآبانه بود و مدتى گذشت آن ها با اين شيوه و با اميدهاى استعمارى، رجز خوانى مى كردند و سالها پس از آن كه با فرستادن فضا پيماهاى پى در پى به كرات ديگر، دريافتند كه جز زمين براى آن ها جايى ديگر مناسب و محل زندگى نيست، چون زهره با گرماى هولناك آن، قابل استفاده نيست و مريخ كه يخ بندان است و در قمر هوا وجود ندارد و كرات ديگر گازى است و نمى شود بر آن فرود آمد و با اين راه طولانى و هزينه گزاف، معلوم شد كه آن جا حتى براى استراحت موقت، مناسب نيست چه برسد به ماندن و تشكيل مستعمرات، و اگر بخواهند از منظومه شمسى خارج شوند و به نزديك ترين ستاره بروند، ديدند كه 37 سال طول مى كشد تا يك تلگراف به آن جا برسد و 37 سال طول مى كشد تا جواب آن به زمين برگردد، چه برسد كه فضا پيما بفرستند، و در نهايت به اين نتيجه رسيدند كه به همين زمين قانع شوند و اكتفا كنند و پس از آن كه راه و چاره اى نيافتند، لحن كلام اين دو ابر قدرت، كم كم عوض شد و شروع با افشاگرى و سفرها را علنى اعلام كردند، و آن گاه به افتخار كردن براى گامهايى كه برداشتند اكتفا كردند، و ناچار شدند كه راه فروتنى را پيش بگيرند و از رجز خوانى و ادعاها و هوسها و فكرهاى جور واجور را كنار گذاشتند و خلاصه با اين نتيجه رسيدند كه جدا شدن از طبيعت و حيات بر زمين، غير ممكن است.
اگر آمريكايى ها و روسها پس از اين همه تلاش بى ثمر و آن همه هياهو، غرورشان را كنار مى گذاشتند و اءهل انصراف و ايمان بودند چاره اى نداشتند جز با اين كلمات، با خداى خود، اين چنين با نيايش و استغفار بپردازند و حالا كه آن ها به شكست قصدهايشان، اقرار و اعتراف نمى كنند ولى به جاى آن ها امام زين العابدين (عليه السلام) حرف حق را بيان فرمود:
ولا اءحد من يرحمنى سواك: فلو كان مهرب لهربت، ولو كان لى مصعد فى السماء اءو مسلك فى الاءرض لسلكت، ولكنه لامهرب لى ولا ملجا و لا منجا و لا ماءوى الا اليك (36) اءو كيف يستطيع يهرب منك من لا حيوه له الا برزقك، اءو كيف ينجو منك من لا مذهب له فى غير ملكك
پروردگارا جز تو، هيچ كس نمى تواند به من رحم كند، و اگر براى من، از اين جهان راه فرارى بود به يقين كه مى گريختم، و اگر به نحوى براى من امكان صعود به آسمان ((فضا)) بود به يقين كه مى رفتم، و اگر راه و روشى براى من بود كه مى توانستم به درون و اعماق زمين بروم، مى رفتم، ولى راه فرار براى من هرگز وجود ندارد و پناهگاهى در جاى ديگر برايم نيست و نه توانايى نجات و نه آشيانه اى ديگر، جز اين كه در اين جا به تو پناه آوردم.
و آيا چگونه مى تواند كه از جهان تو بگريزد آن كه حياتش به روزى تو در زمين وابسته است، و آيا چگونه مى تواند نجات يابد آن كه راه و چاره اى ندارد كه از ملك تو خارج شود.

امام صادق (عليه السلام) از اورانوس مى گويد

در سال 1790 ميلادى، اخترشناسان آلمانى و نام ويليام هرشل، تلسكوپى را ساخت كه دوازده متر طول داشت و آن بزرگترين و پيشرفته ترين تلسكوپ جهان، در زمان خود بود.
او مثل هر شب كه به توسط اين تلسكوپ به آسمان نگاه مى كرد، يك شب به طور اتفاقى نقطه اى نورانى را در آسمان مشاهده كرد و به آن خيره شد و از آن لحظه به بعد، شب ها به اين ستاره نگاه مى كرد و متوجه شد كه آن ستاره به آرامى حركت مى كند چون مى ديد كه هر شب نسبت به شب پيشين، تغيير مكان مى داد، هر شكل دريافت كه آن نقطه نورانى، بسيار دورتر از زحل، دورترين سياره شناخته شده در آن زمان بود، هر شكل پى برد كه سياره جديدى را كشف كرده است و اين سياره جديد، نخستين سياره اى است كه در عصر جديد كشف شده، از آن روز به بعد تا آخر حياتش، او به اين ستاره خيره مى شد، و بيشتر اوقاتش، به او مى انديشيد و تلاش بسيار كرد تا از آن، چيزهاى ديگرى هم بداند، با اين حال از آن ستاره، آگاهى ديگرى حاصل نشد، و در مدت دويست سال پس از او، كم كم با توسعه دانش و انديشمندان و تجهيزات همواره در حال مدرنتر شدن، و با كمك ماهواره هاى تحقيقاتى و بخصوص، ستاره فضايى ويجر كه به اورانوس رسيد، تا حدودى از اوضاع و احوال اين ستاره، اطلاعات خوبى به دست ما رساند.
امام صادق (عليه السلام) هزار و صد سال پيش از ويليام هرشل، و هزار و سيصد سال پيش از فضا پيماى ويجر كه به آن جا رفته و عكس بردارى كرده، آن حضرت از اورانوس تعريف مى كند.
شخسى كه معروف ترين ستاره شناس عراق باستان بود، به نزد آن حضرت رسيد و به گفتگو نشست و گفت، كسى به اندازه من، از نجوم، شناخت و آگاهى ندارد و من از تمام ستاره شناسان جهان، اطلاعات بيشترى دارم، حضرت در جواب، سئوالاتى درباره ى نور و نجوم و آسمان از او پرسيد، آن مرد با تعجب گفت كه من اين ها رانمى دانم و از هيچ منجمى اين چنين چيزى را نشنيده ام.
يكى از سوالاتى كه حضرت پرسيد، اين بود:
اءفتدرى كم بين الشمس و بين السكينه (37)
آيا تو ميدانى كه چه قدر فاصله بين خورشيد و ستاره ى ((سكينه)) است. آن مرد گفت، از اين ستاره هرگز خبر ندارم و نام و تعريف آن را از كسى نشنيده ام.امام (عليه السلام) در جواب فرمودند:
سبحان الله فاسقطتم نجما باسره
پناه مى برم به خدا؛ شما چگونه يك ستاره ى مهمى را نديده گرفته و آن را از حساب انداخته ايد.
امروز اورانوس در منظومه شمسى جايگاه ويژه دارد و براى دانش و محاسبات اختر شناسى اهميت دارد و همان گونه كه آن حضرت فرمود، علم نجوم تنها ستاره ديدن نيست و تمام اين سه مرحله يعنى نور و ستاره و فضاى آسمان، شرط اخترشناسى است، و علماى آن زمان وقتى كه به ستاره ها نگاه مى كردند، مسايل ديگرى را مثل نور و فضاشناسى و غيره را مربوط به آن نمى دانستند ولى آن حضرت تمام اين موارد را ربط به همديگر مى دانست و اين ها شرط اخترشناسى كامل است و اختر شناسان در زمان ما، اين سه مورد را زرورى ترين آگاهى در زمينه ستاره شناسى مى دانند، يعنى اندازه گيرى و كيفيت فواصل نور، مساحت شناسى فضا و ابعاد آن و ستاره ها را شناختن است پس بدون شناخت همه ى اين ها، در واقع فهم و توسعه كامل شناسى، ناقص و ممكن نيست.
امام صادق (عليه السلام) نه به طور اتفاقى مثل هرشل بلكه با يقين وآگاهى از اين ستاره اى كه هيچ گاه به چشم ديده نمى شود آن را تعريف نمود و حتى 11 قرن بعد از او، ستاره شناسان درباره ى اين ستاره، شناخت و آگاهى نداشتند چون ديده نمى شد ولى در قرن گذشته كم كم به آن پى برند و از اوضاع آن آگاه شدند.