حرمان درونى اين گونه عالمان آن است كه علوم و معارف حقه
الهى را كسب نكرده است و لذا از علم نورى كه خداوند در دلهاى مورد نظر خويش قذف مى
كند تهى است و حرمان برونى وى نيز همان است كه از بركات علم نورى در ظاهر محروم است
. اين حرمان به جهت نديمان و رفيقانى است كه از شيطان ، در درون و بيرون دارد و با
آنها هم جهت است . ندمان جمع نديم به معنى رفيق و دوست است . و حرمان مصدر است يعنى
محروميت .
119- نديمان تو باشد رهزنانت |
|
كه بسته ره ز آب و ره ز نانت |
120- بسى فعل تو در محراب و منبر |
|
براى قرب جهال است يكسر |
121- عوامت كرده بيچاره ز بخ بخ |
|
ازين بخ بخ ترا گرم است مطبخ |
122- ترا از مطبخ گرمت چه عارى |
|
كه در باطن خود آكل نارى |
123- گُل اندامى و جانت گند نازار |
|
ز بوى گند نا خلقى در آزار |
عالمى آنچنان ، ظاهرش آراسته مثل گل است ولى باطنش مثل