ى ) دو دمه
((دو دَمه )) شعرى است دو
بندى كه در عزادارى ها و حركت دسته جات ، مورد استفاده زيادى دارد و در واقع نوحه
اى است كه سينه زن بسيار سريع آن را ياد گرفته و فوراً به سينه اش مى زند و بعضاً
احتياج به هيچ گونه مقدمه و مؤ خره اى هم ندارد كه دو بند مجزا از هم دارد و ممكن
است دو بيت و يا دو مصرع بوده باشد كه مى توان از آن براى پايان عزادارى در هر جاى
مجلس و همچنين در عزادارى هاى مختصر، به طور مستقل استفاده نمود. مانند:
محراب و مسجد گشته درياى خون
|
روى اميرالمؤ منين لاله گون
|
كوفه دگر مولا ندارد زينب دگر بابا ندارد
حيدر كرار مظلوم على جان (2)
منشق شده فرق عدالت بر پا شده روز قيامت
حيدر كرار مظلوم على جان (2)
و يا از اشعارى كوتاه تر استفاده مى گردد مثل :
اى اهل حرم مير و علمدار نيامد(2)
|
علمدار نيامد اباالفضل نيامد
|
سقاى حسين سيد و سالار نيامد (2)
|
علمدار نيامد اباالفضل نيامد
|
و يا اذكارى بسيار ثليث تر و روان تر، مثل :
فرياد يا محمدا حسين رسيد به كربلا
و يا: رقيه دختر حسين شبيه مادر حسين
شيوه خواندن دودمه به اين شكل است كه ابتدا سينه زنها به دو گروه مجزا (از لحاظ
جواب دادن ) تبديل شده ؛ دسته اول ، بند اول را مى خواند و به سر مى زند و دسته دوم
فقط سينه مى زند سپس دسته دوم ، بند دوم را خوانده و به سر مى زند اما حالا دسته
اول بايد به سينه بزنند. دودمه را معمولاً بعد از خواندن واحد در حالت حركت و طواف
كردن مى خوانند و در پايان هر بند، براى اجراى بند بعدى توسط دسته ديگر، يك ذكر
((حسين !)) داده مى شود.
دو دمه را كم كم تند كرده و به شور تبديل مى نمايند و اين قسمت نيز با شور دادن و
نشستن خاتمه مى يابد. همچنين مى توان بعد از روضه ، در مجالس كوتاه و محدود، يك
دودمه داد و براى عزادارى با همان ، چند لحظه اى به سينه زد. همچنين در مجالس دعا و
زيارات كه مجالى براى سينه زنى مفصل وجود ندارد، مى توان اين كار را كرد.
ك ) شور
همان گونه كه با ((شور))
آشنائى داريد، نوعى سينه زنى ساده و نشسته ، همراه با التهاب زياد است كه ناشى از
ريتم تند و جانسوز بودن آن مى باشد. به اين صورت كه سينه زنها نشسته و ذكرهائى
كوتاه را، با توجه تكرار كرده و بدون هيچ پيرايه اى به سينه مى زنند كه نمونه خوبى
از يك عزادارى پرسوز و حال ، و در عين ساده و بى آلايش است . اين گونه عزادارى
معمولاً مناسب هرگونه مجلسى اعم از بزرگ ، كوچك ، هفتگى ، دعا و زيارت و... مى
باشد. و چون احتياج آن چنانى به مياندار، صف آرائى كردن و... ندارد، هر كس مى تواند
در آن شركت نمايد. به همين دليل جايگاه بيشترى در مراسمات دارد.
نكته اى كه در شور دادن وجود دارد اين است كه مداح بايد قبلاً آن را اجرا كرده و يا
حداقل با تمرين ، مسلّط بر آن باشد تا در اثناى آن به مشكل بر نخورد و
((گير)) ننمايد. بايد طورى با كلمات آن
ماءنوس باشد كه احتياج به فكر كردن به ذكر بعدى و يا خواندن از روى نوشته نداشته
باشد.
نكته ديگرى كه بيان آن لازم است ، اينكه دادن بعضى شورها حتماً بايد مناسبت زمانى و
يا مكانى داشته باشد و مداح هر گونه ذكرى را كه به خاطرش رسيد نبايد بگويد، بلكه
بايد سعى داشته باشد در مجالس سطحى تر از اذكار سطحى و در مجالس شب شهادتى از اذكار
مناسب آن شب استفاده نمايد.
نكته آخرى هم كه وجود دارد و همه جا آن را متذكر مى شويم اينكه اطاله دادن در هيچ
قسمتى از عزادارى ، صحيح نمى باشد و باعث خستگى و زدگى مستمع و سينه زن مى گردد.
همچنين متوقف كردن بيش از حد شور و صحبت كردن مداح در اثناى آن زياد، جالب نيست .
همان طور كه قبلاً هم اشاره شد، ((نبايد گذاشت عرق سينه
زن خشك بشود)) تا منجر به بى حوصلگى و از بين رفتن حال
سينه زن نگردد اما بعضى وقت ها بيان يا اشاره به بعضى از مصيبت ها، باعث خودجوش شدن
شور و تحريك سينه زن ها مى شود.
در پايان شور زدن ، بهتر است اذكارى از امام زمان عليه السّلام شهدا و امام راحل
(رحمة الله عليه ) داده شود. چون در واقع اينجا پايان عزادارى و سينه زنى است .
ل ) پايان مجلس و
دعا
((پايان مجلس )) از اهميت
ويژه اى برخوردار است چون بعد از ساعتى ، توسل پيدا كردن و عرض ادب نمودن ، به قول
معروف ((نوبت به مزد گرفتن مى رسد)).
اما متاءسفانه به آن كمتر بها داده مى شود و گروهى در پايان سينه زنى از جاى خود
بلند شده و با رفت و آمد، نظم مجلس را به هم مى زنند. ((آخر
مجلس )) نبايد در نظر ما كوچك جلوه كند زيرا تا الان
درى را براى گرفتن حاجتى زده ايم حالا كه در گشوده شده نبايد راه مان را كج كرده و
دست خالى برگرديم .
معمولاً در پايان مجلس بعد از ذكر توسلات و عزادارى ها حال خوشى براى مستمع پديد مى
آيد كه مى توان از آن استفاده كرد و چند بيتى بر مجلس افزود. ابياتى كه در آخر
خوانده مى شود معمولاً روضه نيست بلكه توسلاتى به صاحب اصلى مجلس ، امام زمان عليه
السّلام و نيز درد دل با ايشان و امام راحل (رحمة الله عليه ) و شهداى عزيز مى
باشد. همچنين بسته به حال مجلس مى توان باز هم توسلى داشت به معصومى كه مجلس مربوط
به اوست و حرف هاى پايانى را زد و مجلس را به امضاى آن وجود عزيز، رساند و به پايان
برد.
حال به بيان چند نكته حائز اهميت مى پردازيم كه حتماً بايد نصب العين عزيزان قرار
گيرد:
اگر بزرگترى اعم از علما يا مادحين ديگر در مجلس هست ، دعا كردن را از او بخواهيم
البته نه به صورت تعارف بلكه حقيقتاً بخواهيم كه او دعا كند. كه ادب مداح به شمار
مى رود.
اگر قرار است خودمان دعا كنيم ، دعا براى رهبر، حفظ نظام ، و در راءس همه حاجات ،
دعا براى ظهور آقاامام زمان عليه السّلام را فراموش نكنيم .
در پايان مجلس از دست اندركاران و كسانى كه قبول زحمت كردند، اعم از خادم ، بانى ،
سينه زن ، گريه كن و مداحانى كه فيض داده اند تشكر و قدردانى بعمل آيد.
براى بر آورده شدن حاجات بانى ، كه مجلس را به آن انگيزه برپا نموده ، دعا كنيم .
در اينجا فصل عزادارى به پايان مى رسد. اميدواريم كه مورد عنايت آقا امام زمان عليه
السّلام و رضايت شما عزيزان كه قدم در راه نوكرى اهل بيت عليهم السّلام هاده ايد،
قرار گرفته باشد.
مجالس دعا و زيارات
يكى ديگر از وظايف مهم يك مداح ، اداره كردن مجلس دعا و زيارت است . ذاكر گذشته از
استعداد اداره مجلس عزادارى و سينه زنى ، بايد توانائى بر اداره مجلسى كه افراد
براى توبه و استغفار در آن شركت مى جويند، را نيز داشته باشد و اين مستلزم كار روحى
و اخلاقى و همچنين مداومت داشتن بر ادعيه و زيارات مى باشد. ذاكر، بايد چنان رابطه
قوى و مستحكمى با اين گونه مطالب داشته باشد كه به خوبى بتواند با استفاده از حال
معنوى خود و توانائى هاى اخلاقى و عرفانى اش ، بقيه را نيز به سر منزل مقصود
بكشاند. نه صرفاً يك خواننده خوش صدا باشد كه به يك سرى از فنون آشنائى دارد. زيرا
مردم اين انتظار را از من و شماى خواننده دارند كه شعائر اهل بيت عليهم السّلام ا
نيز اشاعه دهيم ، نه اينكه اسمى از آنها ببريم و با كلام آنان بيگانه باشيم .
به همين جهت توجه به اين دستورالعمل ها براى يك مداح و ذاكر اهل بيت عليهم السّلام
لازم و ضرورى است ؛
1. آدابى كه مخصوص دعا و يا زيارت مورد نظر هست ، بايد حتى الامكان رعايت شود كه
اولين آن مداومت بر آن مى باشد تا روح مداح با آن دعا خو گرفته و در مجلس ، واقعاً
حرف دل را بزند نه اينكه در ارائه اين گونه مطالب نيز از ديگران تقليد كند. البته
در ابتداى راه اشكالى ندارد اما ((هر آنچه از دل بر آيد
لاجرم بر دل نشيند)) و مردم را بر سفره تراوش هاى دل
خود بنشاند. هنگامى نشستن بر اين سفره لذت دارد كه اين تراوش ها واقعى باشند و از
فراخناى وجود مداح ، سرچمشه گيرند تا گيرائى لازم را داشته باشد و اثر مطلوب را در
دل مردم بگذارد. اينجاست كه استماع سخنان او، هر چند ساده باشد، براى همه جذّاب و
دلنشين مى شود.
2. تمام ادعيه و زياراتى كه از ائمه معصومين عليهم السّلام وارد شده است داراى
اسرار و رموزى هستند كه به صورت مغلق و سربسته بيان شده و شكافتن آن احتياج به تدبر
و آشنائى با احاديث و سخنان حضرات معصومين عليهم السّلام دارد. به اين صورت كه بعضى
از اين اسرار در دعا يا حديثى ديگر، بيان شده و يا كليد آن به دست ما سپرده شده است
. براى پرده برداشتن از اين اسرار، مداح بايد انسان متفكر و محقّقى باشد تا مجلس او
پربار گردد.
3. اگر دعائى را كه مى خواهد بخواند تا به حال نخوانده ، بايد حتماً آن را قبل از
مجلس مرور نمايد و وقف و ابتداها را دريابد تا در وسط دعا، مشكلى براى او پيش نيايد
كه صورت خوشى نخواهد داشت و همچنين براى اينكه نطقش باز شود، بايد ترجمه دعا را
حتماً مطالعه كند و از مضامين دعا، آگاهى كامل پيدا نمايد تا در گفتارش در اثناى
دعا، از آن استفاده نمايد.
4. شاءن دعا را حفظ نمايد و از حيطه دعا بيرون نرود. چنانچه علما و بزرگان نيز بر
اين مسئله اتفاق نظر دارند. بايد بدانيم كه مجلس دعا با مجلس روضه و عزا خيلى تفاوت
دارد. اكثر مردم براى استفاده معنوى از دعا شركت پيدا مى كنند. پس بايد به فرازهاى
دعا بها داده شود، نه فقط دعا را سطحى خوانده و در بين آن براى مستمعين مخصوص
خودمان ، به روضه خوانى بپردازيم . بايد توجه داشت كه اصل در مجلس دعا و زيارت ،
پيدا كردن حال توبه و تقرب است ، اگر چه توسل در جاى خود نيكوست اما نبايد اين دو
مقوله را بى جهت مخلوط كرد. موقع دعا بايد دعا خوانده شود و موقع توسل ، روضه .
5. شروع دعا حتماً بايد با حمد و ثناى الهى ، صلوات و خواندن صيغه استغفار آغاز
گردد و در پايان هم توسل به آقا امام زمان (عج ).
6. شروع دعا بايد با اشعار اخلاقى و مضامينى در التجاء به درگاه حضرت حق و وجيه
قرار دادن ائمه معصومين عليهم السّلام بوده و همراه با آرامش و طماءنينه آغاز گردد،
بدون هيچ گونه اوج گرفتن و بالا رفتن .
7. در موقع خواندن دعا بايد ظاهر مداح به عنوان شخص توبه كننده ، حفظ گردد از قبيل
اظهار خشيت الهى ، افتاده حالى ، رو به قبله نشستن و... .
8. در عبارت خوانى دعا بايد دقت شود و كلمات درست ، شمرده و مفهوم ادا شوند نه تند
و بى دقت و غير واضح .
9. لحن خود را متناسب با دعا تغيير دهد يعنى سلام ها را با تواضع ، لعن ها را
كوبنده ، تقاضاها را محزون و... بخوانند.
10. اگر در اثناى دعا، مجلس را به او واگذار كردند بايد با همان پرده اى كه خواننده
قبلى خوانده ، دعا را ادامه دهد و بالاتر يا پائين تر نرود.
11. اگر پيش كسوتى در مجلس بود يا فضلا و روحانيون بزرگوار در مجلس حضور داشتند، به
جهت ادب خوانندگى ، مجلس را به او تقديم نمايد و در آخر نيز دعا كردن را به او
واگذار كند.
12. قبل از شروع كردن مجلس دقت داشته باشد كه از هر گونه صحبت هاى بيجا، شوخى و حتى
صحبت كردن زياد كه باعث شكستن وقار مى شود، اجتناب ورزد و اين حالت را بعد از دعا
نيز حفظ نمايد. او بايد با وقارترين فرد در جمع باشد و رفتار او مورد تاءييد همه
قرار گيرد.
13. ادب مستمع را هميشه رعايت كنيم و هيچ گاه او را تحقير ننمائيم و هميشه خود را
مورد خطاب قرار دهيم و اين گونه بيانديشيم كه اشخاصى كه در مجلس حاضرند، براى اولين
بار است كه در دعا شركت مى كنند. بايد مراقب آنها و حرف زدن مان باشيم تا دلخورى و
يا زدگى كسى را بار نياورد.
14. اگر مجلس در اماكن مقدسه و متبركه برپا داشته مى شود، بايد مواظبت مان نسبت به
رفتار و گفتار خود بيشتر باشد و خود را در محضر صاحب آن مكان مقدس و وجود او را حى
و حاضر قلمداد كنيم تا ايجاد رابطه معنوى و دعا به كيفيت بهترى صورت گيرد.
15. نكته اى كه در شعرخوانى مجالس ادعيه وجود دارد اين است كه شعر مناجاتى با شعر
روضه تفاوت دارد؛ بايد متصل و آرام خوانده شود، اوج گرفتن و بالا رفتن در آن زياد
جالب نيست .
باز هم تاءكيد مى كنيم كه مسئله مهم در اين گونه مجالس ، پيدا كردن روح دعا و كار
بر روى سجاياى اخلاقى و توصيه هاى صاحبان ادعيه است كه بايد نصب العين بلبلان
گلستان اهل بيت عليهم السّلام قرار گيرد.
در پايان سخن را با اين فرمايش رهبر عزيزمان در توصيه به مداحان اهل بيت عليهم
السّلام وتاه مى كنيم كه ؛
((... در دعاها و زيارت نامه هاى ما تعبيرات عاشقانه
خيلى خوبى هست كه حقايقى را نشان مى دهد، اينها را بايد محور قرار داد)).
اميدواريم كه خداوند توفيق درك دعا و كسب فضايل و تهذيب نفس به همگى ما به عنوان يك
خادم اهل بيت عليهم السّلام عنايت فرمايد.
مولودى خوانى
همان گونه كه در احاديث به ما رسيده است ، شيعيان واقعى كسانى هستند كه با شادى و
سرور اهل بيت عليهم السّلام شاد و در غم و اندوه آنها محزون هستند. برپائى مجالس
جشن و سرورى كه شب ميلاد حضرات معصومين عليهم السّلام برپا داشته مى شود، نمونه
بارزى از شاد بودن در شادى آنهاست و اگر خلوص نيت در آن دخيل باشد، مورد رضايت و
تاءييد وجود مقدس شان قرار مى گردد. چه بسا خيلى از حوائج و احتياجات در اين گونه
مجالس داده مى شود و بعضى سعى دارند، حاجت خود را در شب شادى و شعف اهل بيت عليهم
السّلام دريافت دارند و بسيارى چشم اميدشان به مجالس شب ولادتى است .
در اين بخش به بررسى ويژگى و نكات لازم به تذكر در مورد مجالس مولودى ، اعم از
اعياد مذهبى و ميلاد ائمه اطهارعليهم السّلام مى پردازيم ، تا در پربارتر شدن آن
سهمى داشته باشيم .
الف ) شعر
اولين توصيه به عزيزانى كه مى خواهند مجلس جشن و ميلاد را اداره نمايند، انتخاب شعر
مناسب مى باشد. همان گونه كه گفته شد شعر از مهم ترين ابزار مداحى است كه جايگاه
ويژه اى دارد و بايد در انتخاب شعر مناسب بسيار كوشيد. از خصوصيات شعر خوب و مناسب
، قوى بودن شعر و مايه دار بودن شعر از لحاظ ادبى است . شعر قوى به مداح آبرو مى
دهد و باعث بهبود مجلس او مى گردد اما اگر مداح شعر خوبى انتخاب نكند، هر چند هم
هنرمند باشد و آن را خوب بخواند، به دليل پائين بودن محتواى شعر، مجلس افت خواهد
كرد و سبب بى توجهى مستمع مى گردد. چرا كه شعرى كه خوانده مى شود، گوئى از زبان خود
مداح است و بيان كيفيت حالات و احوال درونى خود اوست و اگر شعر سبكى باشد، حتى ديد
مردم نسبت به خود او نيز تغيير خواهد كرد. بنابراين هميشه بهترين اشعار را كه مناسب
با شاءن مجلس اهل بيت عليهم السّلام شاءن مستمع و شاءن خود مداح است بايد انتخاب
گردد.
بعد از انتخاب شعر مناسب ، بايد چند مرتبه آن را خواند و مرور نمود البته اگر آن را
حفظ نمائيم بسيار بهتر خواهد بود زيرا بعدها نيز در مجالس ديگر مى توان از آن
استفاده كرد و بر ذخائر شعرى مداح افزوده خواهد شد و همان سان كه گفته شد، تسلط
مداح بر مجلس با حفظ كردن شعر بيشتر مى گردد.
پس از تمرين براى حفظ يا روان شدن شعر، نوبت به تمرين خواندن آن مى رسد كه البته
اين دو تمرين اگر همزمان با هم نيز اجرا شود در حفظ آن بهتر خواهد بود. مداح بايد
شعر را با لحن خود همسان سازد. ترتيب ابيات به گونه اى باشد كه ابيات فرعى در پرده
هاى پائين و ابتداى مجلس و ابيات كليدى و شاه بيت ها، اوج بر آنها نهاده شود كه خود
اوج هم ، مراتبى دارد كه بسته به سبك هاى افراد تغيير مى كند. اما به طور كلى بعد
از بيت دوم و يا حداكثر سوم ، ديگر بايد پرده آوا را تغيير داد و كم كم اوج گرفت .
در اينجاست كه بايد شعر نيز اوج گرفته و نوبت به ابيات ريشه اى و عميق آن رسيده
باشد. وجود شاه بيت در شعر فقط مربوط به اشعار مذهبى نيست . در يك غزل معمولى هم
بعضى از ابيات داراى قوت بيشترى از نظر محتوا هستند كه شاعر سعى كرده حرف خود را
فقط در چند بيت از كل ابيات شعرش بزند كه روح شعر به آن بستگى دارد.
اگر مداح چنين بيتى را در غزل و يا شعر خود پيدا نكرد، مجبور است اوج خود را روى
ابياتى كه حالت خطابى دارند بگذارد.
حال به نكاتى درخور توجه در مورد خواندن شعر در يك مجلس مولودى توجه فرمائيد.
قبل از برگزارى مجلس ، توسلى خصوصى به دلِ شاد ائمه معصومين به خصوص آقا رسول الله
و فاطمه زهراعليهماالسّلام و همچنين توسل به وجود نازنين پدر و مادر امامى كه شب
ولادت اوست ، داشته باشد تا به نفس او و به مجلسى كه مى خواهد ارائه دهد، بركت دهند
و بهتر بتواند از پس وظيفه اش برآيد.
براى اينكه صدايش بازتر شود و رگه هاى صدا گرفته شود، بهتر است قبل از مجلس كمى
زمزمه نمايد. اين نكته را بايد توجه داشت كه براى خواندن در مجلس جشن ، بايد صدا
حتماً باز و بدون گرفتگى باشد. صدائى كه گرفته است به هيج وجه مناسب خواندن در مجلس
شادى نيست زيرا اين صدا باعث حزن و خستگى در مستمع مى شود چرا كه گرفتگى در صدا
حاكى از روحى خسته و قلبى محزون است و با اهداف مجلس جشن كه شادى دادن به مستمع ،
در شادى اهل بيت عليهم السّلام است ، سازگارى ندارد. اما خواندن با اين صدا در مجلس
عزادارى اشكالى ندارد بلكه بعضى وقت ها اثر مثبتى هم در مستمع مى گذارد. بهتر است
به توصيه هائى كه در بخش صداسازى گفته شد، براى ارائه اين نوع مجالس ، بيشتر توجه
شود تا باعث كسالت مستمع نگردد. اگر صداى شما گرفته است ، بايد چند ساعت قبل از
شروع مجلس آب نمكى كه در آن چند قطره آبليمو ريخته شده است ، غرغره نمائيد تا عفونت
هاى حنجره خارج شود. اين كار حتماً بايد فاصله اى چند ساعته با مجلس داشته باشد،
چون خود اين كار سبب گرفتگى موقت در صدا مى شود. به طور كلى بايد در ايام جشن و
سرور بيشتر از حنجره مراقبت كرد.
خواندن شعر در مجلس مولودى واجب انفكاك ناپذير است و هيچ گونه گزيرى از آن نيست .
بنابراين مداح بايد تمام توان خود را بر شعرخوانى گذاشته ، تا بتواند به قول معروف
آن را ((خوب از آب درآورد))،
نه اينكه شعرى را سرسرى و بى دقت بخواند و زود رد شود تا به سرودخوانى برسد. بايد
سعى داشته باشد تا حواس مستمع را بيشتر به شعر جلب كند زيرا در اثناى آن نكاتى گفته
مى شود كه مفيد است . همچنين خود شعر باعث استفاده بردن بيشتر از مجلس مى شود اما
در سرودخوانى ، مستمع حواسش بيشتر به جواب دادن است و توجه او نسبت به مطالب ، سطحى
تر مى باشد. مداح بايد اصل وظيفه خود را در شعرخوانى به انجام رساند چون مجلس بيشتر
تحت اختيار اوست .
بايد در مورد موضوع مجلسى كه قرار است برپا شود، مطالعه كافى را داشت و مداح بايد
با دست پر پشت تريبون برود و به خوبى جريان تاريخى ولادت يا عيد را مطالعه نمايد تا
در بين خواندن اشاره اى نيز به كيفيت ولادت داشته باشد.
مداح بايد با ظاهرى آراسته و تميز و مناسب جشن ، وارد مجلس شود زيرا تا آخر برنامه
، نگاه مردم به مداح است و نبايد نكته اى در سر و وضع مداح ، سبب از بين رفتن تمركز
حواس مستمع گردد. سعى كند بهترين لباسش را براى شب ولادت و يا شب عيد بپوشد و به
طور كلى مداح ، بايد هميشه ظاهرى آراسته داشته باشد چون اكثر اوقات در انظار مردم
است . او بايد به شخصيت خود احترام بگذارد.
مجلس بايد ((بِسم اللّه ))
شروع شود و مداح مى تواند بعد از سلام كردن به مستمعين و چند جمله اى صحبت در مورد
شب ولادت و تبريك آن به محضر آقا امام زمان (عج ) و مقام معظم رهبرى و همچنين به
مستمعين ، شروع نمايد. اگر نفر اول بود، بسيار مناسب تر است كه دعاى فرج آقا امام
زمان (عج ) را نيز قرائت كند.
شروع مجلس بايد بسيار شاد و پر نشاط باشد و از محزون خواندن شعر به طور جدى
بپرهيزد زيرا اصلاً مناسب چنين مجلسى نيست . مداح بايد روى سبك ها شاد و خواندن
پرنشاط نيز كار كرده باشد و به همان لحنى كه روضه مى خواند و شعر مصيبت را ارائه مى
دهد، بسنده نكند. اگر مجلس جشن پرشور و نشاط شروع نشود تا آخر در همان خمودگى باقى
خواهد ماند. بهتر است اول مجلس با خواندن چند رباعى ، به صورت خيلى حماسى و هيجان
آفرين و همچنين با گرفتن ذكر صلوات و دادن اذكار مناسب ، به مجلس رونق بخشيد. چرا
كه حتى اگر مستمع نيز حال نداشته باشد، بايد به وسيله اين اذكار او را مجبور به
جواب دادن و كنار گذاشتن كسالت ، ساخت . دعاها و سلام هائى كه در ابتداى مجلس داده
مى شود نيز بايد با نشاط و شادى آفرين خوانده شود، نه محزون . ناگفته نماند كه
محزون خواندن با آرام خواندن تفاوت دارد. مى توان آرام ولى با نشاط در دستگاهى كه
سبب حزن نمى شود، خواند زيرا گونه اى از تحرير زدن ها باعث حزن و گونه اى ديگر سبب
شادى مى گردند، تحريرهاى سينه اى و كم تحرك ، باعث حزن و تحريرهاى منقطع و پر جست
وخيز باعث شادى در صدا مى گردند. كه ممكن است در هر دو صورت در پرده هاى پائين باشد
و آرام خوانده شود. پس نبايد بين آرام خواندن و محزون خواندن تساوى قائل شد. گريه
مستمع بايد به خاطر لطافت شعر و از شادى باشد نه از محزون خواندن مداح .
بايد تا جائى كه امكان دارد ابيات را واضح و مفهوم بخواند و لحن خود را با ابيات
مختلف تغيير دهد. لحن بايد مطابق با ابيات شعر باشد تا اصطلاحاً ((مجلسش
گُل كند)).
بعد از خواندن چند بيت شعر مى توانيم داستان ولادت و يا جريان مربوط به شب عيد را
بيان كنيم اما به خاطر داشته باشيم كه اين كار بايد بسيار لطيف و با ملاحت انجام
پذيرد كه با شنيدن آن اشك مستمع از شادى ، جارى شود نه از غصه و اندوه . ناگفته
نماند در بعضى از ولادت ها، اين مسئله در اختيار مداح نيست و خود بخود، اشك غم و
اشك شادى ، با هم مخلوط مى شود مثل ولادت حضرت سيدالشهداعليه السّلام كه رسول
خداصلّى اللّه عليه و آله نيز در ولادت ايشان گريست
(84) .
ب ) گريز زدن
يكى از فنون مداحى در مولودى خوانى ((گريز زدن
)) مى باشد كه در مجالس عزادارى نيز مورد استفاده فراوانى دارد. البته
اين دو مقوله كمى با هم تفاوت دارد. در مولودى خوانى هر گونه خارج شدن از حيطه
مولودى و اشاره به بعضى وقايع ديگر، اعم از روضه و غير آن را گريز زدن مى گويند.
مثلاً در بيان اشاره به داستان ولادت شما، اشاره به گوشه اى از زندگانى يا شهادت
نيز داشته باشيد. اما در مجلس روضه ، گريز معنائى تقريباً جداى از اين معنى پيدا مى
كند و آن عبارت است از تطابق بعضى روضه ها با روضه امام حسين عليه السّلام يا حضرت
زهراعليهاالسّلام و يا بعضى روضه هاى معروف تر و پر نقش تر در مداحى . و به وسيله
تطابق و يا تضادى كه در بعضى مطالب دو روضه وجود دارد، اين معنا را به ظهور برساند.
مثلاً در روضه امام صادق عليه السّلام و جريان سوزاندن بيت شريف حضرت ، به دليل
تطابقى كه با قسمتى از روضه حضرت زهراعليهاالسّلام و يا سوزاندن خيام كربلا وجود
دارد، به مدينه يا كربلا گريز زده و به ادامه روضه در محور ديگرى بپردازد. اين معنا
از فنون بسيار خوب مداحى است كه به پر و بال دادن روضه و تنوع در روضه خوانى منجر
مى شود. چرا كه اثر بعضى از روضه ها بيشتر از روضه هاى ديگر است و مى توان از اين
اثر مطلوب در تاءثيرگذارى بيشتر در مجلس استفاده كرد و به شرارى از آتش روضه حضرت
حسين عليه السّلام مجلس را داغ تر نمود. از آن گذشته به اين مطلب سفارش شده و اين
سخن امام حسن مجتبى عليه السّلام
(( لا يَومَ كَيَومَكَ يَااَبَاعَبدِاللّه
))
(85) ، هميشه و در تمام فنون روضه خوانى جارى بوده و هست . بهتر است كه
هميشه در توسلات نامى از آقا و مولاى مان حسين عليه السّلام نيز برده شود و از
تاءثيرگذارى اين اسم بر قلوب مؤ منين بهره جست . كه خود حضرت بر اين مطلب اذعان
داشته اند كه : (( اَنَا قَتِيلُ العَبَرَة
، لا يَذكُرُنِى مؤ منٌ الاّ اِسْتَعَبَرَ؛))
من كشته اشكهاى چشم ام و هيچ مؤ منى مرا ياد نمى كند مگر اينكه اشك غم اش از ديده
جارى گردد))(86)
.
پس بايد از اين مزيت بهره بردارى كافى را نمود. اين مسئله كمك شايانى به مداح نيز
مى باشد زيرا ممكن است به دلائلى نتوانسته باشد مطالب قابل توجهى از روضه معصومى را
استخراج نمايد و يا به دليل عدم آمادگى كافى و آشنائى با روضه اى ، نتواند به خوبى
انجام وظيفه نمايد كه گريز زدن به روضه امام حسين عليه السّلام به دليل آشنائى كافى
و تسلط با آن ، مى تواند گره گشايى كند و مجلس را منقلب سازد.
توجه :
اين مسئله نبايد موجب تنبلى و سستى در انجام وظيفه گردد و نبايد از گريز زدن به
كربلا به عنوان يك راهكار اصلى براى شانه خالى كردن از زير بار مسؤ وليت و وسيله اى
براى عدم تحقيق كافى استفاده كرد، چه بسا اين كار باعث تبديل تمام مجالس شب شهادت ،
به روضه سيدالشهداعليه السّلام خواهد شد كه موجب عدم رشد كافى مداح و مستمع در
آشنائى با معارف و مصائب اهل بيت عليهم السّلام مى گردد و اين كار ملاحت خود را نيز
از دست مى دهد. لذا زياده روى در استفاده از اين فن به عنوان شيوه اصلى درست نيست .
يادآورى :
در مولودى ها نبايد گريز به روضه مستقل تبديل شود و مجلس جشن را به مجلس عزا تبديل
كند، بلكه بايد در همان حالت انتزاعى و اشاره اى خود، باقى بماند. چنانچه ديده مى
شود در بعضى از مجالس جشن ، مستقلاً روضه خوانده شده و حتى اشعارشب شهادتى خوانده
مى شود و در آخر هم به سينه زنى مى انجامد كه اصلاً اين كار جا ندارد و مطابق با
اين فرمايش اميرالمؤ منين عليه السّلام نمى باشد كه فرمودند:
(( اِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى
... فَاخْتَارَنَا وَ اخْتَارَ لَنَا شِيعَةٌ لَيَنصُرونَنَا وَ يَفرَحُونَ
لِفَرَحِنَا وَ لَيَحزُنُونَ لِحُزنِنَا؛))
خداوند تعالى ما را از ميان بندگان خويش برگزيد و براى ما پيروانى انتخاب نمود كه
همواره در شادى ما شاد و در غم ما محزون و اندوهناك هستند))(87)
.
همچنين در روايتى از امام رضاعليه السّلام آمده است كه به پسر شبيب فرمودند:
((اگر دوست مى دارى كه همنشين ما در بهشت باشى در غم و
اندوه ما غمگين و در شادى ما شاد باش و ولايت ما را بپذير كه اگر كسى سنگى را دوست
بدارد روز قيامت خداوند او را با آن سنگ محشور مى كند؛((
وَ اَفْرِحْ لِفَرَحِنَا وَ عَلَيكَ بِوِلايَتِنَا فَلَو اَنَّ رَجُلاً تَوَلَّى
حَجَراً حَشَرَهُ اللّهُ مَعَهُ يَومَ القِيَامَةِ))
لذا خواندن بيش از حد روضه در مجلس شادى ، جا ندارد. پس بيائيم مجالس خودمان را
مطابق با دستورات اهل بيت عليهم السّلام نمائيم و فرمايشات آنها را سر لوحه كار
مداحى و نوكرى اين خاندان ، براى خود قرار دهيم . و از اِعمال سليقه و نظرات شخصى
در اين كار دورى بورزيم تا مورد تاءييد ائمه هدى عليهم السّلام رار گيرد.
ج ) سرود
بعد از خواندن شعر و يك گريز كوچك ، با فرستادن يك صلوات و يا دادن يك ذكر مناسب ،
مجلس را از حالت روضه در آورده و دوباره شور و نشاط را به مجلس باز مى گردانيم و
شروع به خواندن سرود (ارجوزه ) مى نمائيم . سرود از نظر جزئيات و ساختار شعرى ،
مانند نوحه است و داراى سربند، گوشواره و جواب مى باشد و تمامى آن نكاتى را كه در
نوحه خوانى متذكر شديم ، در سرودخوانى هم بايد رعايت شود. نكاتى از قبيل :
ترتيب بندها از فرعى به اصلى .
تكرار بند اول براى يادگيرى مستمع و يادآورى جواب آن .
حماسى خواندن به جهت بهتر جواب دادن مستمع و... .
در انتخاب سرود نيز سعى كنيم توجه به نكات شاءنى مجلس و مستمع داشته باشيم و از
بكار بردن عبارات و خواندن سبك هائى كه مناسب شاءن مجلس اهل بيت عليهم السّلام نيست
، خوددارى نمائيم كه خداى ناكرده سرور و شادى به مرحله لهو نرسد و موجبات وهن به آن
فراهم نيايد.
در پايان سرود نيز با تكرار اذكارى مناسب و فرستادن صلوات مجلس را خاتمه داده و دعا
مى نمائيم .