از ديگر اوصاف پسنديده و قابل توجه براى كسى كه قدم در اين راه گذاشته ، خصلت حسنه
((تواضع )) است . به قول امروزى ها
((مداح بايد خاكى باشد)) و نعمت و استعدادى
كه خدا به او داده است ، نبايد موجب خودبزرگ بينى و تفاخر او بشود. به طور كلى
مداحى با فروتنى و ادب ، عجين شده . كسى كه احساس غرور و تكبر دارد، زود به زمين مى
خورد اما كسى كه متواضع بوده و هميشه ادب را رعايت مى كند، در دلها محبوب تر مى
شود، چنانچه پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله فرمودند: ((هيچ
كس تواضع نكرد مگر اينكه خداوند او را بلند گردانيد))(71)
.
كه بزرگان نيز گفته اند:
پس اى بنده افتادگى كن چو خاك
|
به عزت هر آن كو فروتر نشست
|
به خوارى نيفتد ز بالا و پست
|
ذاكر اهل بيت عليهم السّلام بايد هميشه ادب و تواضع را در مجلس و بيرون آن رعايت
كند؛ ادب پيش كسوت را، ادب بزرگان مجلس را، ادب روحانى را، ادب كوچك ترها را،...
توشه مداح بايد پر باشد از فروتنى تا به خودش در وظيفه اى كه بر عهده دارد، بيشتر
كمك شود. خداوند متعال نيز در قرآن مى فرمايد: ((
وَ اخفِضْ جَنَاحَكَ لِمَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ المُؤ مِنِينَ))
(72) و نيز امام عسگرى عليه السّلام در حديثى فرموده اند:
((هر كس تواضع كند در دنيا از براى برادر مؤ من خود، پس او نزد خدا از
جمله صديقان است و حقاً كه او از شيعيان على بن ابيطالب است ))(73)
و به قول پير غلام اهل بيت عليهم السّلام غلامعلى رنجبر))؛
((تمام بزرگان اين فن (مداحى )، براى فراگرفتن هر يك از
اين فنون زحمت ها كشيده اند و شاگردى كرده اند، شاگردى بايد كرد. اين خيلى مهم است
؛ شاگردى ! شاگردى ! شاگردى ! غرور را بايد كنار گذاشت . غرور و تكبر، بزرگ ترين سد
راه انسان است . از محضر اساتيد بزرگى كه هم اكنون در قيد حيات هستند بايد استفاده
كنيم . در برابرشان زانوى ادب بزنيم و هنر عشق ورزى را ياد بگيريم وگرنه از كاروان
كوى دوست چون خاكسترى در بيابان حسرت و افسوس بر جاى خواهيم ماند. اين كه مى گويند
فلانى نخوانده ملا شده ، افسانه اى بيش نيست . تنها موجود نخوانده ملاى عالم ، تنها
و تنها وجود ذى جود حق تعالى (جل جلاله ) است و بس . حضرت على عليه السّلام هم معلم
داشتند. حضرت رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله هم معلم داشتند. ما
((امّى )) را با درس نخوانده و بى سواد
اشتباه مى گيريم در حالى كه امّى يعنى اهل ((ام القراء))
كه مكه باشد. اين كه خواجه شيراز مى گويد:
نگار من كه به مكتب نرفت و خط ننوشت
|
به غمزه مسئلت آموز صد مدرس شد
|
منظور همين مكتب هايى است كه مردم رفته اند وگرنه آن بزرگواران علوم هستى را از ازل
تا به ابد از منبع وحى دريافت كرده اند. بنده نيز به طور مستقيم و غير مستقيم
شاگردى كرده ام و هنوز هم ، خود را شاگرد كوچكى از شاگردان اين مكتب مى دانم و
لاغير. مستقيم يعنى نشستن در محضر استاد و غير مستقيم يعنى نشستن در مجالس مختلف
))(74)
.
پس خاطرمان باشد، پيش كسوتان ما نيز شاگردى كرده اند و از فروتنى و افتادگى به مقام
استادى در آمده اند. لذا بايد بگوييم :
افتادگى آموز اگر طالب فيضى
|
هرگز نخورد آب زمينى كه بلند است
|
و اين بحث را با اين شعر به پايان مى بريم كه ؛
مداح دارد ريشه در آب و گل عشق
|
مداح يعنى چلچراغ محفل عشق
|
مداح يعنى عاشقى و بى ريايى
|
يعنى خلوص و اعتقاد و پارسايى
|
مداح يعنى عيب كار خويش ديدن
|
يعنى خدا را در كنار خويش ديدن
|
مداح يعنى عارف وارسته بودن
|
تنها به اولاد على دل بسته بودن
|
نقش مداح
الف ) زنده نگه داشتن روحيه انقلابى
از آنجايى كه مداح را از جمله خواص جامعه برشمرديم ، يكى از وظايف بسيار خطير امر
مداحى را بايد احياى روحيه انقلابى و ظلم ستيزى معرفى نمود كه حول دو شاخصه و محور
اصلى گردش مى كند كه بايد هر دوى آنها به نمايش گذاشته شود. ابتدا احياى روحيه ظلم
ستيزى و يارى مظلوم در هر زمان و مكان و سپس داشتن روحيه انقلابى و ولايت پذيرى .
شخص مداح بايد خودش اهل ولايت باشد تا بتواند حق و باطل را بشناسد و وظيفه خود را
در قبال مردم به اجرا در آورد تا قيام حق و حقيقت را زينب گونه به گوش همگان
برساند. چنانچه مقام معظم رهبرى در ديدار با جامعه مداحان فرموده اند:
((شما برادران عزيز بايد پيامى را كه آن پيام هميشه به
مداحان اهل بيت ارزش مى داده ، همواره حفظ كنيد و آن پيام ، پيام حفظ دين حق الهى
در سايه ولايت اهل بيت و مبارزه با دشمنان اهل بيت و مبارزه با دشمنان حق در تمامى
طواغيت و عصيانگرانى است كه در مقابل حق قرار دارند. اين پيام بايد حفظ شود))(75)
.
همچنين ايشان اضافه كردند:
((... من انتظار دارم برادران ، پيام را هيچ وقت فراموش
نكنند. شما كه بحمدالله برگزيدگان هستيد در سراسر كشور، بايد به مداحان و همه كسانى
كه در اين رشته و در اين ميدان وارد هستند، اين مطلب را توجيه كنيد و به صورت قطعى
در آوريد... در شعرى كه مى خوانيد حتماً پيام را رعايت كنيد... اولين چيزى كه بايد
مورد توجه قرار گيرد پيام است و پيام بايد هم در مصيبت و هم در مدح و هم در
اخلاقيات وجود داشته باشد))(76)
.
بنابراين يك مداح واقعى بايد توصيه هاى رهبر انقلاب را مبنى بر پيام داشتن اشعار و
روضه ها و همچنين داشتن روحيه انقلابى و ولايى را سرلوحه كار خود قرار داده و اين
روحيه را در كار خود تقويت بخشد تا مستمعى كه پاى منبر او مى آيد و اشك مى ريزد، با
دست پر بيرون رود و دلش آكنده از محبت محمد و آل محمدعليهم السّلام و بغض دشمنان
آنها در هر لباس و مقامى كه هستند، شود.
ذاكر بايد عزم و اراده خود را در اين قرار دهد كه در لابلاى برنامه خود مسائل
اجتماعى ، محروميت ها، تضادها و همچنين مظلوميت ها را به تصوير بكشد و مردم را
هميشه بيدار نگه دارد تا منبر او به كلاس درس تبديل شده و همه استفاده ببرند؛ نه
اينكه بر حسين بن على عليه السّلام اشك بريزيم اما حسين زمانه خويش و يزيديان زمان
خود را نشناسيم . منبر مداحى بايد درس ولايت اهل بيت عليهم السّلام و درس ولايت
نائب بر حق آنها باشد، چه آنكه چشم اميد رهبر و همه مردم و مستضعفان به همين محافل
و مجالس است و به همين خاطر مى باشد كه ايشان به يكى از مادحين طراز اول تهران در
يك مجلس خصوصى مى فرمايند كه ايشان و اين نظام احتياج به دعاى شما در اين گونه
مجالس و محافل دارند و به قول استاد بنده :
((يكى از اهداف اين كار قطعاً زنده نگه داشتن روح شهادت
و فرهنگ اهل بيت براى مردم است چون ذاكر اهل بيت بعد از مدتى به بركت ائمه اطهار يك
محبوبيتى پيدا مى كند، بايد از اين محبوبيت استفاده بكند تا در مواقع ضرورت بتواند
در راستاى ولايت و دفاع از انقلاب ، مردم را به كوچه و خيابان بكشد و در مقابل
دسيسه هاى دشمنان اين نظام مقدس ، قد برافرازد كه لازمه اش اين است كه مداح هميشه
در مردم وجهه دار باشد)).
ب )احياى فرهنگ شهادت طلبى
يكى ديگر از وظايف مهم مداح ، زنده نگه داشتن روحيه شهادت طلبى و احياى اين فرهنگ
مى باشد. مادحين عزيز در هشت سال جنگ تحميلى ، نقش خود را به خوبى ايفا نمودند و با
برپايى مجالس و محافل مذهبى ، حال و هوايى ديگر به سنگرها مى دادند و به قدرى بسيجى
ها را با برپايى اين مجالس ، ارادتمند به اهل بيت عليهم السّلام و عاشق شهادت مى
نمودند كه هر يك از ديگرى در رسيدن به اين مقام محمود و سماع خونين پيشى مى گرفتند.
صداى گرم و سوزناك خيلى از اين عزيزان چون برادر حاج منصور ارضى ، حاج صادق آهنگران
، حاج سعيد حداديان ، برادر كويتى پور و بسيارى ديگر از اين عزيزان دلهاى ما را
روانه بيابان هاى تفتيده جنوب و كربلاى ايران مى كند. اين عزيزان بودند كه شور
حسينى را لحظه به لحظه در دلهاى رزمندگان ما مى افزودند و هميشه حال و هوايى
كربلايى به سنگرها مى دادند و اكنون نيز بعد از گذشت سال ها از حماسه هاى جنگ
تحميلى و دفاع مقدس ، هنوز هم اين عزيزان به احياى اين روحيه در مجالس و محافلى كه
دارند مى پردازد. يعنى :
عشاق را به تيغ زبان گرم مى كنيم
|
چون شمع تازيانه پروانه ايم ما
|
چرا كه مداحى اهل بيت عليهم السّلام رابطه مستقيمى با عشق به شهادت و فدا شدن در
راه ولايت دارد. عشق اباعبدالله الحسين عليه السّلام بود كه آنها را بى تاب براى
جان فشانى كرده كه در ميدان نبرد سر از پا نمى شناختند. وصيتنامه هاى شان حاكى از
اين عشق مفرط و محبت واقعى بود كه مى گفتند هر وقت خواستيد براى ما گريه كنيد، بر
مصائب سالار شهيدان اشك بريزيد.
آرى برادر! مداح اهل بيت عليهم السّلام كه قصه شهادت امام حسين عليه السّلام و
هفتاد و دو تن از بهترين عزيزانش را نقد مى كند بايد خود، بيشتر از همه تشنه اين
شراب طهور باشد و به آقا و مولاى خود تاءسى كند و لذا ذاكر اهل بيت عليهم السّلام
ايستى در اين مقطع از زمان كه در رفاه و امنيت به سر مى بريم ، معنويت هاى جنگ و
عرفان شهادت را مدام به تصوير بكشد و نگذارد كه اين فرهنگ به دست فراموشى سپرده
شود. ذاكر بايد جامعه را به سمت و سويى سوق دهد كه شهادت طلبى در جامعه ، رنگى
پايدار به خود بگيرد چرا كه عشق به شهادت ، عشق به همه خوبى هاست و دفاع از اين
فرهنگ ، دفاع از تمام ارزش ها و دستاوردهاى نظام مقدس اسلامى ما خواهد بود.
صدا سازى
همان طورى كه مى دانيد يكى از مهمترين ابزار مداحى ، سخنرانى ، خطابه و... داشتن
صداى خوب است كه در رسيدن به هدف ، شخص را يارى مى نمايد. صداى خوب در مداحى دلها
را بيشتر آماده مى كند و باعث اشك گرفتن و انس پيدا كردن مى شود. البته ناگفته
نماند كه صوت زيبا يك استعداد خدادادى است كه خيلى ها از آن برخوردار و بعضى بى
بهره هستند اما بحث پرورش صدا، ربطى به استعداد ندارد. گرچه كسى كه مستعد است ،
طبيعتاً پيشرفت بيشترى در اين زمينه خواهد داشت اما حتى افراد مستعد هم بايد براى
بهتر شدن صدا، روى آن كار كنند.
در اين بخش به انجام بعضى از تمرينات كه در بالا رفتن كيفيت صداى شخص بى تاءثير
نيست مى پردازيم .
الف ) تمرين قوى كردن حنجره
منظور از حنجره قوى و صداى قوى ، صداى بلند و يا فرياد نيست بلكه منظور حنجره و
صدايى مى باشد كه داراى بنيه اى بالا و قدرتى است كه بعد از اجراى يك برنامه ،
توانايى خود را به طور كامل از دست نداده باشد و به اصطلاح ((زود
نگيرد)). بعضى از اشخاص هستند كه صداى آنها بسيار
پرطنين و پرحجم و بلند است اما بعد از مدتى كار كشيدن از حنجره ، تارهاى صوتى آنها
از كار مى افتد و زود خسته شده و توان انجام فعاليت بيشتر از آن سلب مى شود؛ برعكس
افرادى نيز هستند كه صداى كم حجم و نازكى دارند اما حنجره آنها از قدرت خوبى
برخوردار است و تارهاى صوتى او به زودى از كار نمى افتند. آنچه مهم است اين است كه
يك خواننده بتواند از ابتداى يك مجلس تا انتهاى آن را به تنهايى عهده دار شود و
قدرت انجام يك برنامه كامل را داشته باشد، اگر چه اين خصوصيت بعد از سال ها مجلس
دارى و اجراى برنامه براى شخص حاصل مى شود و به خصوصيات فردى از قبيل بنيه جسمانى ،
حالت جمجمه ، بزرگى قفسه سينه ، بزرگى حفره هاى بينى و دهان و... نيز بستگى دارد.
خاطر نشان شدن اين مطلب لازم است كه بالا رفتن كيفيت صدا، رابطه مستقيم با كيفيت
تنفس دارد. تنفس صحيح صدا را دلنشين تر مى نمايد. نكته ديگر اينكه تارهاى صوتى كه
صدا را توليد مى كنند، در واقع چند عضله ضعيف و كوچك بيشتر نيستند. چون عضلات را مى
توان با ورزش قوى تر كرد، بايد با ورزش دادن عضلات گلو و حنجره ، صدا را قوى تر
نمود تا ديرتر توان خود را از دست بدهند. دقيقاً مثل يك بدنساز كه با استفاده از
دمبل هاى سبك و سنگين عضلات شانه و بازوى خود را قوى مى كند تا بعد از مدتى بتواند
يك وزنه سنگين را بلند نمايد. پس تنفس صحيح باعث پرطنين شدن صدا مى گردد و ورزش
دادن عضلات باعث قوى شدن آن خواهد شد. در واقع ورزش عضلات بازو، دمبل زدن و ورزش
عضلات حنجره ، خواندن مى باشد. تمرين قوى شدن صدا به اين ترتيب است كه ؛ ابتدا با
آرامش در محلى ساكت و آرام بنشينيد و عضلات را شُل كنيد سپس نفس عميقى كشيده و در
پايين ترين پرده ، حرف ((آ))
را به صورت ممتد و كشيده ادا نماييد و آن قدر ادامه دهيد تا بازدم شما تمام گردد.
دوباره ريه ها را تا جايى كه امكان دارد، از هوا پر كنيد و در حالت بازدم به صورت
كشيده بگوييد ((آ)). اين
كار را تا پنج دقيقه به طور مداوم تكرار نماييد. در اين كار عجله نكنيد و از پايين
ترين حالت ممكن آغاز نماييد. وقتى كه حس كرديد كه حنجره شما خوب گرم شده است ، حرف
((آ)) را در يك پرده
بالاتر، با همان كيفيت اجرا كنيد. اين كار را همين طور پرده به پرده ادامه داده و
بالا رويد و اين نكته را كسانى كه مبتدى هستند بايد توجه داشته باشند كه به هيچ وجه
نبايد عجله نمايند. بايد با حوصله اين كار را به انجام رساند چون تمام پختگى صدا و
قوت آن بستگى به تمرين در پرده هاى پايين دارد. اين كار را كه انجام داديد و به
پرده آخر صداى خود در حرف ((آ))
رسيديد، حنجره شما به خوبى گرم شده است و بعد از اين يك ربع تمرين ، حالا مى توانيد
با تمام قدرت ، يك بيت شعر را با آواز بلند (در اصطلاح شش دانگ صدا) بخوانيد، بدون
اينكه آسيبى به حنجره شما برسد.
اگر در بين تمرين ، هنگام بالا بردن پرده بعدى احساس خارش يا سوزش و يا سرفه
نموديد، بدانيد كه عجله كرده ايد و به توصيه اين حقير گوش نداده ايد. در اين حالت
به پرده قبلى بازگشته و دقايقى آن را ادامه دهيد و يا اينكه تمرين را براى مدتى قطع
نماييد همچنين در پركردن ريه ها هم نبايد عجله كرد. ابتدا آهسته آهسته شكم را پر
نموده و سپس سينه را پر نماييد تا جايى كه شكم و سينه شما كاملاً متورم و مملوّ از
هوا باشد. اگر پرده هاى پايين را در يك فضاى بسته و پرده هاى بالا و شش دانگ را در
يك محيط باز مانند كوه يا بيابان تمرين نماييد، بهتر خواهد بود و پيشرفت خود را
مشاهده خواهيد كرد و اگر بتوانيد تمرين شش دانگ صدا را بعد از يك برنامه كوه نوردى
قرار بدهيد، بسيار بهتر و ثمر بخش تر خواهد بود چرا كه كوه نوردى باعث افزايش ظرفيت
هوايى شش ها مى شود.
تمرينات فوق بايد حداقل يك تا دو ماه به طور مستمر و همه روزه صورت گيرد تا صدا
براى آغاز كار، صيقل پيدا نمايد و از حالت ((نخراشيدگى
)) بيرون آيد.