((دعبل )) نيز از شاعران
جليل القدر شيعى است كه در پرتو عنايات حضرت ثامن الحجج عليه السّلام بوده و قصيده
((مدارس آيات )) او معروف است كه در محضر
رئوفانه حضرت ، صبغه جاودانگى به خود گرفت و مورد الطاف بزرگوارانه حضرت رضاعليه
السّلام واقع شد كه با اين بيت آغاز مى گردد:
(( مدارس آيات خلت من تلاوة
|
و منزل وحى مقفر العرصات ))
|
كه در تاريخ آمده وقتى كه دعبل اين شعر را نزد حضرت قرائت مى كند هنگامى كه به بيت
؛
(( اذا وتروا مدوا الى واتريهم
|
اكفا عن الاوتار منقبضات ))
|
مى رسد، حضرت از شدت گريه از هوش مى روند و وقتى دعبل شعر را براى بار دوم نيز بنا
به خواسته حضرت قرائت مى كند، باز حضرت از شدت انقلاب ، از هوش مى روند. حضرت در
پايان سه بار به او مى فرمايند: ((احسنت !))
و نوشته اند كه حضرت فى البداهه دو بيت را در همان وزن و قافيه به شعر دعبل اضافه
مى فرمايند كه ؛
(( و قبر به طوس يا لها من مصيبه
|
الحّت بها الاحشاءبالزفرات ))
|
(( الى الحشر حتى يبعث الله قائما
|
يفرّج عنّا الهمّ و الكربات ))
|
و در پايان ، حضرت ده هزار درهم و اشياء ذى قيمتى به او صله كردند اما او پيراهن
خود حضرت را تقاضا مى كند تا آن را در كفن خود بگذارد.
اين تاريخچه كوچكى بود از اولين كسانى كه در جرگه مداحى آل الله در آمدند كه بسيارى
از آنان در اين راه به شهادت رسيدند. شاعران شهيدى چون كميت ، ابن سكيّت ، عبدالله
بن عمار برقى ، على بن عبدالله معروف به ناشى صغير، احمد بن همدانى ، شهيد اول و
بسيارى ديگر از مادحين كه به وسيله شكنجه ، خوراندن سمّ، در آوردن زبان از پشت سر و
سوزندان ، به خاطر مدح اهل بيت عليهم السّلام با فجيح ترين وضع در دولت عباسى ، به
شهادت رسيده و جان خود را در پاى وصف معشوق خويش فدا ساختند.
آرى ! فرهنگ مداحى از ميان خون گذشته و به دست ما رسيده است . مداح ، زبان گويايى
است كه به ستايش بهترين خاندان و رسوايى دشمنان زبون آنها پرداخته و چون پروانه ،
گرد اين چهارده نور واحد گشته و با پر و بالى سوخته خود را قربانى راه آن عزيزان
ساخته اند.
مرحوم حاج ((آقا بزرگ تهرانى ؛))
در كتاب ((الذريعه ))،
تعداد ديوان شعراى اهل بيت عليهم السّلام را حدود هشت هزار و پانصد ديوان معرفى
كرده كه در اثر تاخت و تازها، شاعر آن كشته و ديوان آن سوزانيده شده است . به هر
حال اين فرهنگ غنى كه پرورش داده مكتب آل البيت عليهم السّلام بوده است امروز، به
دست من و شما افتاده كه بايد با سعى در تعالى اين فرهنگ ، ما نيز تاءسى به پيشينيان
خود كرده و وظيفه خود را در قبال زنده نگه داشتن مذهب عاشقى و شيفتگى چون شهداى اين
راه ، به منصه ظهور رسانيم .
اين زبان گويا بايد امروز نيز دست از فعاليت خود نكشيده و رسالت خود را به انجام
رساند و با بهره مندى از فيضان سرچشمه زلال عشق به اين خانواده و استمداد از هنر
تواناى فارسى و ذوق سرشار ايرانى به اشاعه و اعتلاى اين فرهنگ پرداخته و چون گذشته
اين آئين را رها نسازد. چه بسا پيشينان ما در دوران خفقان زده و محيط تهديد و ارعاب
، وظيفه خود را در آن شرايط نامساعد تقيه ، به انجام رسانيده اند و بر ماست كه در
سايه نظام مقدس اسلامى مان ، كمر به اشاعه و تعالى آن بسته و به سهم خود مسئوليت
خويش را در اين زمينه به ظهور رسانيم .
خوشبختانه شعراى عصر ما عزم جزمى بر اين معنا نهاده اند. شعرايى چون حبيب الله
چايچيان ، محمد على مجاهدى ، على انسانى ، غلامرضا سازگار، على آهى ، مؤ يد خراسانى
، محمد على مردانى ، محمد جواد غفورزاده و بسيارى از عزيزان ديگر كه اين عرصه قصير
حتى از بردن نام آنها نيز قاصر است كه موفقيت اين عزيزان و تمامى كسانى كه در وادى
خدمت و نوكرى اهل بيت عليهم السّلام رخ مى سايند را از خداوند مسئلت داريم .