باب الوقت و المواقيت
10355 1- اجعل لنفسك فيما بينك و بين اللّه سبحانه افضل المواقيت و الاقسام. 2
225 براى خويشتن ميان خود و خداى سبحان برترين وقتها و بخشهاى زمان را قرار ده.
باب الوقار (سنگينى، بردبارى، متانت)
10356 1- الوقار حلية العقل. 1 70 وقار و سنگينى، زيور عقل است.
10357 2- الوقار ينجد الحلم. 1 80 وقار و متانت، حلم و بردبارى را بلند مرتبه
گرداند.
10358 3- السّكينة عنوان العقل. 1 199 آرامش، نشانه عقل است.
10359 4- الوقار برهان النّبل. 1 199 سنگينى و وقار، دليل نجابت و زيركى است.
10360 5- انّ افضل العلم السّكينة و الحلم. 2 502 به راستى كه برترين علم و
دانش، آرامش و بردبارى است.
10361 6- ان توقّرت اكرمت. 3 24 اگر وقار داشته باشى، بزرگوار گردى.
10362 7- بالوقار تكثر الهيبة. 3 199 به وسيله وقار هيبت انسان زياد شود.
10363 8- جمال الرّجل الوقار. 3 362 زيبايى مرد، به وقار او است.
10364 9- عليك بالسّكينة فانّها أفضل زينة. 4 285 بر تو باد به آرامش و وقار،
كه آن برترين زيورهاست.
10365 10- غاية العلم السّكينة و الحلم. 4 375 نهايت علم و دانش، آرامش و بردبارى است.
10366 11- لتكن شيمتك الوقار فمن كثر خرقه استرذل. 5 53 بايد خو و خصلت تو وقار
باشد كه هر كس حماقت و سبكى (يا خشونت و تندى) او بسيار شد، پست به شمار آيد.
10367 12- من توقّر وقّر. 5 139 كسى كه با وقار و متانت باشد مردم او را سنگين
شمارند و احترامش نگه دارند.
10368 13- من كثر وقاره كثرت جلالته. 5 284 كسى كه وقارش بسيار شد، جلالت و
بزرگى او بسيار شود.
10369 14- ملازمة الوقار تؤمن دنائة الطّيش. 6 131 ملازم بودن با وقار و
سنگينى، از پستى سبك شدن، آدمى را ايمن سازد.
10370 15- نعم الشّيمة السّكينة. 6 157 آرامش و وقار شيوه و خصلت خوبى است.
10371 16- نعم الشّيمة الوقار. 6 161 سنگينى و متانت شيوه خوبى است.
10372 17- وقار الرّجل يزينه و خرقه يشينه. 6 223 سنگينى مرد او را بيارايد و
سبكى و كم عقلى، او را زشت و معيوب گرداند.
10373 18- وقار الرّجل نور و زينة. 6 225 وقار مرد، براى او نور و زيورى است.
باب التوقف (باز ايستادن)
10374 1- لو انّ العباد حين جهلوا وقفوا لم يكفروا و لم يضلّوا. 5 113 اگر به
راستى بندگان خدا آن گاه كه ندانند توقف كرده و بايستند نه كافر مىشوند و نه
گمراه.
باب التقوى
10375 1- التّقوى تعزّ. 1 39 تقوا و پرهيزكارى عزّت و سربلندى دهد.
10376 2- التّقوى اجتناب. 1 53 پرهيزكارى دورى كردن و اجتناب از گناهان است.
10377 3- التّقوى خير زاد. 1 132 پرهيزكارى بهترين توشه است.
10378 4- التّقوى ازكى زراعة. 1 161 تقوا پاكيزهترين زراعت و كشتكارى است.
10379 5- التّقوى رأس الحسنات. 1 188 تقوا، اساس نيكىهاست.
10380 6- التّقوى رئيس الاخلاق. 1 194 تقوا، اساس اخلاق است.
10381 7- التّقوى حصن حصين. 1 194 تقوا، قلعه و دژ محكمى است.
10382 8- التّقوى ذخيرة معاد. 1 201 تقوا، توشه روز جزاست.
10383 9- التّقوى حصن المؤمن. 1 262 تقوا، دژ و قلعه مؤمن است.
10384 10- التّقوى حرز لمن عمل بها. 1 294 تقوا، حصارى است براى كسى كه بدان عمل كند.
10385 11- التّقوى اقوى اساس. 1 206 تقوا، محكمترين اساس و پايه است.
10386 12- التّقوى مفتاح الصّلاح. 1 233 تقوا، كليد صلاح و شايستگى است.
10387 13- التّقوى اوفق حصن و اوقى حرز. 1 351 تقوا، محكمترين قلعه و
نگهدارندهترين جاى نگهدارى است.
10388 14- المتّقون قلوبهم محزونة و شرورهم مأمونة. 1 355 مردمان با تقوا
دلهاشان اندوهناك است و مردم از بديها و شرارت آنها در امان هستند.
10389 15- المتّقى قانع متنزّه متعفّف. 1 375 آدم با تقوا، قانع و پاكدامن و خويشتندار است.
10390 16- التّقوى حصن حصين لمن لجأ اليه. 2 2 تقوا، دژ محكمى است براى كسى كه
بدان پناه ببرد.
10391 17- التّقوى جمّاع التّنزّه و العفاف. 2 30 تقوا، گرد آورنده پاكيزگى و خويشتندارى است.
10392 18- التّقوى ثمرة الدّين و أمارة اليقين. 2 32 تقوا، ميوه دين و نشانه
يقين است.
10393 19- المتّقى من اتّقى الذّنوب و المتنزّه من تنزّه عن العيوب. 2 69 انسان
با تقوا كسى است كه از گناه پرهيز كند و پاكدامن كسى است كه از عيبها پاكيزگى جويد.
10394 20- المتّقون انفسهم عفيفة و حاجاتهم خفيفة و خيراتهم مأمولة و شرورهم
مأمونة. 2 83 مردمان با تقوا نفسهاشان عفيف و پاك، و خواستههاشان خفيف و سبك است،
نيكى و خيراتشان مورد انتظار مردم است، و از بديهاشان در امان هستند.
10395 21- المتّقون اعمالهم زاكية و اعينهم باكية و قلوبهم وجلة. 2 92 مردمان
با تقوا، عملهاشان پاكيزه، چشمانشان گريان، و دلهاشان لرزان است.
10396 22- المتّقون انفسهم قانعة و شهواتهم ميتة، و وجوههم مستبشرة و قلوبهم
محزونة. 2 84 مردمان با تقوا نفسهاشان قانع، و شهوتها و خواستههاى نفسانى آنها
مرده است، چهرههاشان شكفته و شاداب، و دلهاشان اندوهگين است.
10397 23- المتّقى ميتة شهوته مكظوم غيظه، فى الرّخاء شكور و فى المكاره صبور.
2 107 انسان با تقوا شهوتش مرده، خشمش را فرو خورده، در فراخى و آسودگى زندگى شاكر و سپاسگزار،
و در سختيها و ناخوشيها شكيبا و بردبار است.
10398 24- التّقوى آكد سبب بينك و بين اللّه ان اخذت به، و جنّة من عذاب اليم.
2 129 تقوا محكمترين وسيلهاى است ميان تو و ميان خداوند اگر آن را برگيرى، و سپرى
از عذاب دردناك الهى است.
10399 25- التّقوى ظاهره شرف الدّنيا و باطنه شرف الآخرة. 2 106 تقوا، ظاهر و
برونش شرافت دنيا، و درونش شرافت و بزرگوارى آخرت است.
10400 26- التّقوى لا عوض عنه و لا خلف فيه. 2 153 تقوا و پرهيزكارى، نه عوضى
دارد و نه جايگزينى (و هيچ چيز جاى آن را پر نخواهد كرد).
10401 27- التّقوى ان يتّقى المرء كلّما يؤثمه. 2 154 پرهيزكارى آن است كه آدمى
پرهيز كند از هر آنچه او را گنهكار سازد.
10402 28- الجئوا الى التّقوى فانّه جنّة منيعة، من لجأ اليها حصّنته و من
اعتصم بها عصمته. 2 261 پناه ببريد به تقوا كه به راستى سپرى نگهدارنده است، هر كس
بدان پناه برد نگاهش دارد، و هر كس بدان چنگ زند او را حفظ كند.
10403 29- اتّق تفز. 2 174 تقوا داشته باش تا پيروزى يابى.
10404 30- اشعر قلبك التّقوى و خالف الهوى تغلب الشّيطان. 2 195 تقوا را شعار
دل خويش گردان، و با هوا و هوس مخالفت كن، تا بر شيطان پيروز شوى.
10405 31- اتّق اللّه بعض التّقى و ان قلّ، و اجعل بينك و بينه سترا و ان رقّ.
2 196 قدرى از خدا بترس اگر چه اندك باشد، و ميان خود و خدا پردهاى قرار ده اگر
چه رقيق و نازك باشد.
10406 32- اتّق اللّه الّذى لا بدّ لك من لقائه و لا منتهى لك دونه. 2 207 بترس
از خدايى كه تو را از ديدار او چارهاى نيست، و جز او پايانى براى تو نيست.
10407 33- اتّق اللّه فى نفسك، و نازع الشّيطان قيادك، و اصرف الى الآخرة وجهك،
و اجعل للّه جدّك. 2 211 در باره خويشتن از خدا بترس، و از اختيار شيطان مهار خود
را بيرون آور، و روى خود را به سوى آخرت بگردان، و تلاش و كوشش خود را براى خدا
خالص گردان.
10408 34- اتّقوا اللّه جهة ما خلقكم له. 2 239
تقواى الهى داشته باشيد بدان جهت كه شما را براى آن آفريده است.
10409 35- اتّقوا اللّه الّذى ان قلتم سمع و ان أضمرتم علم. 2 246 بترسيد از آن
خدايى كه اگر سخنى بگوييد مىشنود، و اگر در درون خويش پنهان كنيد مىداند.
10410 36- اتّقوا اللّه حقّ تقاته واسعوا فى مرضاته و احذروا ما حذّركم من اليم
عذابه. 2 250 تقواى الهى داشته باشيد آن گونه كه شايسته تقواى او است، و در راه جلب
خوشنوديهايش تلاش كنيد، و از آنچه شما را بيم داده از عذاب دردناك خود، پرهيز كنيد.
10411 37- اتّقوا اللّه تقيّة من سمع فخشع و اقترف فاعترف، و علم فوجل، و حاذر
فبادر، و عمل فاحسن. 2 258 بترسيد از خدا ترسيدن كسى كه شنيده و خاشع گشته است، و
گناه كرده و اعتراف بدان نموده، و دانسته و بدان جهت ترسيده است، و پرهيز كرده و
شناخته، و عمل كرده و آن را نيكو انجام داده است.
10412 38- اتّقوا اللّه تقيّة من دعى فاجاب و تاب فاناب و حذّر فحذر و عبر
فاعتبر و خاب فامن. 2 259 تقواى الهى داشته باشيد، تقواى كسى كه او را خواندهاند و اجابت
كرده، و توبه كرده، پس رو آورده، و او را بيم دادهاند و ترسان گشته، و اندرزش
دادهاند و عبرت گرفته، و ترسيده و به همان جهت ايمن گشته است.
10413 39- اعتصموا بتقوى اللّه فانّ لها حبلا وثيقا عروته، و معقلا منيعا
ذروته. 2 261 چنگ زنيد به تقواى الهى، زيرا تقوا ريسمانى دارد كه دستگيرهاش محكم
است، و پناهگاهى است كه قلّهاش بلند و مرتفع مىباشد.
10414 40- الا و انّ التّقوى مطايا ذلل حمل عليها اهلها و اعطوا ازمّتها
فاوردتهم الجنّة. 2 333 آگاه باشيد كه به راستى تقوا مركبهايى است راهوار و آرام
كه صاحبانش بر آنها سوارند، و زمامشان را به دست دارند و تا درون بهشت آنان را به
پيش مىبرند.
10415 41- اين الابصار اللّامحة منار التّقوى. 2 364 كجايند چشمهايى كه به
منارهها و نشانههاى تقوا دوخته شدهاند
10416 42- ايسرّك ان تكون من حزب اللّه
الغالبين اتّق اللّه سبحانه و احسن في كلّ امورك، «فانّ اللّه مع الّذين اتّقوا و
الّذين هم محسنون». 2 367 آيا شادمان كند تو را كه بوده باشى از حزب خدا كه پيروزند
(اگر چنين خواهى) از خداى سبحان بترس، و در همه كارهاى خود نيكوكارى و احسان كن، كه
به راستى خداوند با مردمان با تقوا و با كسانى است كه احسان و نيكوكارى كنند.
10417 43- ابرّكم اتقاكم. 2 370 نيكوكارترين شما پرهيزكارترين شما است.
10418 44- اكيس الكيس التّقوى. 2 372 زيركترين زيركيها، تقواى الهى است.
10419 45- اوقى جنّة التّقوى. 2 378 نگهدارترين سپرها، تقواست.
10420 46- امنع حصون الدّين التّقوى. 2 390 بلندترين و استوارترين قلعههاى دين، تقوا و پرهيزكارى است.
10421 47- انّ الاتقياء كلّ سخىّ متعفّف محسن. 2 491 به راستى كه پرهيزكاران،
مردمان با تقوا و هر آدم سخاوتمند خويشتندار نيكوكارى است.
10422 48- انّ التّقوى عصمة لك فى حياتك و زلفى لك بعد مماتك. 2 509 به راستى
كه تقوا در زمان زندگى و حيات نگهدارنده تو است و پس از مرگت سبب نزديكى تو به خداى
تعالى است.
10423 49- انّ اللّه تعالى اوصاكم بالتّقوى و جعلها رضاه من خلقه فاتّقوا اللّه
الّذي أنتم بعينه، و نواصيكم بيده. 2 587 به راستى كه خداى تعالى شما را به تقوا
سفارش فرموده و آن را سبب رضا و خوشنودى خود از خلق قرار داده، بپرهيزيد از خدايى
كه شما منظور نظر او بوده و زمام اختيار شما به دست اوست.
10424 50- انّ تقوى اللّه حمت أولياءه محارمه، و الزمت قلوبهم مخافته حتّى
اسهرت لياليهم و اظمأت هواجرهم فاخذوا الرّاحة بالتّعب و الرّىّ بالظّمأ. 2 588 به
راستى كه تقواى الهى دوستان خدا را از ارتكاب محرمات باز مىدارد، و دلهاشان را
ملازم خوف و ترس خويش قرار دهد، تا آنجا كه در دل شب بيدارشان مىدارد، و در روزهاى
گرم و سوزان به روزهدارى وامىدارد، مشقت را به جاى راحتى، و تشنگى را به جاى
سيرابى انتخاب كردهاند.
10425 51- انّ المتّقين ذهبوا بعاجل الدّنيا و الآخرة، شاركوا اهل الدّنيا فى
دنياهم و لم يشاركهم اهل الدّنيا فى آخرتهم. 2 589 به راستى كه پرهيزكاران هم از
دنياى زودگذر و هم از سراى آخرت بهره گرفتهاند، با مردم دنيا در دنياشان شريك
گشتند، در صورتى كه اهل دنيا در آخرت با آنها شريك نيستند.
10426 52- انّ تقوى اللّه هى الزّاد و المعاد، زاد مبلّغ و معاد منجح، دعا
اليها اسمع داع و وعاها خير واع، فاسمع داعيها و فاز واعيها. 2 590 به راستى كه
تقواى الهى هم زاد و توشه است و هم پناهگاه، توشهاى است كه انسان را به سرمنزل
مقصود مىرساند، و پناهگاهى است كه او را از خطرها نجات مىدهد، دعوت كننده به آن
بهترين دعوت كنندگان، و پاسدارش بهترين پاسداران، و به همين دليل دعوت خود را به
همه رسانده و پاسدار را به رستگارى رسانده است.
10427 53- انّ التّقوى حقّ اللّه سبحانه عليكم و الموجبة على اللّه حقّكم
فاستعينوا باللّه عليها و توسّلوا الى اللّه بها. 2 591 به راستى كه تقوا و
پرهيزكارى حق خداى سبحان است به گردن شما و وسيلهاى است كه حق شما را بر خدا واجب
گرداند، پس براى به چنگ آوردن آن از خدا كمك جوييد و به وسيله آن به خدا توسّل پيدا
كنيد.
10428 54- انّ تقوى اللّه لم تزل عارضة نفسها على الامم الماضين و الغابرين
لحاجتهم اليها غدا اذا اعاد اللّه ما ابدأ و اخذ ما اعطى، فما اقلّ من حملها حقّ
حملها. 2 591 به راستى كه تقواى الهى پيوسته خود را به امّتهاى گذشته و آينده عرضه
مىدارد، چون در فرداى قيامت بدان نيازمندند، هنگامى كه خداوند آنچه را كه آفريده
بازمىگرداند، و آنچه را كه عطا فرموده باز مىستاند، و چه كم هستند آنها كه تقوا
را پذيرفته و آن چنانكه بايد آن را حمل كرده باشند
10429 55- انّ لتقوى اللّه حبلا
وثيقا عروته و معقلا منيعا ذروته. 2 592 به راستى كه تقواى الهى را ريسمانى است كه
دستگيرهاش محكم و قلعهاى است كه جايگاهش بلند و استوار است.
10430 56- انّ التّقوى منتهى رضى اللّه من عباده و حاجته من خلقه، فاتّقوا
اللّه الّذى ان اسررتم علمه و ان اعلنتم كتبه. 2 593
به راستى كه تقوا آخرين حدّ رضاى خداوند از بندگانش مىباشد و نهايت خواسته او
از آنهاست، پس از آن خداوندى بترسيد كه اگر كارى را در پنهانى انجام دهيد مىداند،
و اگر آشكارا به جا آوريد مىنويسد.
10431 57- انّ التّقوى دار حصن عزيز لمن لجأ اليه، و الفجور دار حصن ذليل لا
يحرز اهله و لا يمنع من لجأ اليه. 2 594 به راستى كه تقوا قلعهاى محكم و نيرومند
است براى كسى كه بدان پناه برد، و كار بد و گناه قلعهاى است سست و بىدفاع كه اهل
خود را از بدى باز نمىدارد، و كسى را كه بدان پناهنده شود نگه نمىدارد.
10432 58- انّ التّقوى فى اليوم الحرز و الجنّة، و فى غد الطّريق الى الجنّة،
مسلكها واضح و سالكها رابح. 2 595 به راستى كه تقوا امروز پناهگاه و سپر است، و
فرداى قيامت راه رسيدن به بهشت است، جاده تقوا واضح و روشن، و پوينده آن سودمند
خواهد بود.
10433 59- انّ تقوى اللّه عمارة الدّين و عماد اليقين، و انّها لمفتاح صلاح و
مصباح نجاح. 2 596 به راستى كه تقواى الهى وسيله آبادى دين و استوانه يقين است و به
راستى كه آن، كليد شايستگى و چراغ رستگارى است.
10434 60- انّ من فارق التّقوى اغرى باللّذّات و الشّهوات و وقع فى تيه
السّيّئات و لزمه كبير التّبعات. 2 597 به راستى كسى كه از تقوا مفارقت كند به
كاميابيها و خواستههاى نفسانى حريص شود، و در وادى خطرناك بديها و گناهان در افتد،
و به پى آمدهاى بزرگ آنها دچار گردد.
10435 61- انّ تقوى اللّه مفتاح سداد و ذخيرة معاد و عتق من كلّ ملكة و نجاة من
كلّ هلكة، بها ينجو الهارب و تنجح المطالب و تنال الرّغائب. 2 597
به راستى كه تقواى الهى كليد هر درى است و ذخيره روز رستاخيز و
وسيله آزادى از هر نوع بردگى، و نجات از هرگونه هلاكتى است، در پرتو تقوا فراريان
رهايى يابند و به سرمنزل مقصود در آيند، و به هر هدف و آرمانى برسند.
10436 62- ان اتّقيت اللّه وقاك. 3 24 اگر از خداوند بترسى خدا تو را نگه دارد.
10437 63- انّكم الى ازواد التّقوى احوج منكم الى ازواد الدّنيا. 3 62 به راستى
كه شما به توشههاى تقوا نيازمندتر هستيد تا به توشههاى دنيا.
10438 64- اذا آمنت باللّه و اتّقيت محارمه احلّك دار الامان و إذا ارضيته
تغمّدك بالرّضوان. 3 179 هرگاه ايمان آورى به خدا و از محرمات او پرهيز كنى تو را
در خانه امنيت فرود آورد، و هرگاه خوشنود گردانى او را خداوند به خشنودى خود تو را
بپوشاند.
10439 65- بالتّقوى تقطع حمة الخطايا. 3 223 به وسيله پرهيزكارى بريده شود زهر گناهان (يعنى تقوا پادزهرى است براى
گناهان گذشته انسان).
10440 66- بالتّقوى قرنت العصمة. 3 233 عصمت و نگهدارى خداوند به تقوا و پرهيزكارى مقرون است.
10441 67- بالتّقوى تزكوا الاعمال. 3 235 به وسيله تقواست كه اعمال پاكيزه
گردد.
10442 68- ثوب التّقى اشرف الملابس. 3 346 جامه تقوا شريفترين جامههاست.
10443 69- حرام على كلّ قلب متولّه بالدّنيا أن يسكنه التّقوى. 3 405 سكونت
تقوا در هر دلى كه شيفته به دنيا است، حرام است.
10444 70- خلوّ القلب من التّقوى يملأه من فتن الدّنيا. 3 456 دلى كه از تقواى
الهى خالى باشد فتنههاى دنيا آن را پر كند.
10445 71- داووا بالتّقوى الاسقام و بادروا بها الحمام، و اعتبروا بمن اضاعها و لا يعتبرنّ بكم من اطاعها. 4 23
به وسيله تقوا بيماريها را درمان كنيد، و بدان بر مرگ پيشى گيريد، و عبرت
گيريد از كسى كه تقوا را واگذاشته، و مبادا كسى كه از تقوا فرمانبردارى كرده از شما
عبرت گيرد.
10446 72- سبب صلاح الايمان التّقوى. 4 120 وسيله اصلاح ايمان تقوا و پرهيزكارى است.
10447 73- سادة اهل الجنّة الاتقياء الابرار. 4 137 آقايان و مهتران اهل بهشت،
مردمان با تقواى نيكوكار هستند.
10448 74- صفتان لا يقبل اللّه سبحانه الاعمال الّا بهما: التّقى و الاخلاص.
4 222 دو صفت است كه خداى سبحان عملهاى بندگان را نپذيرد مگر به وسيله آنها يكى
تقوا و ديگرى اخلاص است (كه بدون داشتن اين دو عملى را نپذيرد).
10449 75- طوبى لمن اشعر التّقوى قلبه. 4 238 خوشا به حال كسى كه تقوا را شعار دل خويش قرار داده است.
10450 76- طوبى لمن اطاع محمود تقواه و عصى مذموم هواه. 4 242 خوشا به حال كسى
كه از تقواى پسنديده فرمانبردارى كند و هوا و هوس نكوهيده را نافرمانى نمايد.
10451 77- عليك بالتّقى فانّه خلق الانبياء. 4 285 بر تو باد به تقوا و
پرهيزكارى كه آن، خو و خصلت پيامبران الهى است.
10452 78- عليك بالتّقوى فانّه اشرف نسب. 4 287 بر تو باد به تقوا كه آن
شريفترين نسب آدمى است.
10453 79- عليك بتقوى اللّه فى الغيب و الشّهادة، و لزوم الحقّ فى الغضب و
الرّضى. 4 294 بر تو باد به تقواى الهى در نهان و آشكار و ملازمت با حقّ در خشم و رضا.
10454 80- عليكم بالتّقوى فانّه خير زاد و احرز عتاد. 4 306 بر شما باد به تقوا
و پرهيزكارى كه آن بهترين توشه و محكمترين وسيله آماده شده است.
10455 81- فاتّقوا اللّه تقيّة من انصب الخوف بدنه و أسهر التّهجّد غرار نومه و
اظماء الرّجاء هواجر يومه. 4 432 تقواى الهى داشته باشيد همچون تقواى كسى كه ترس بدنش را كوفته و خسته
كرده، و شب زندهدارى خواب را از چشمش ربوده، و اميد به رحمت حق او را به تشنگى
روزههاى گرم واداشته است.
10456 82- فاتّقوا اللّه تقيّة من أيقن فاحسن و عبّر فاعتبر و حذّر فازدجر و
بصّر فاستبصر و خاف العقاب و عمل ليوم الحساب. 4 437 تقواى الهى داشته باشيد همچون
تقواى كسى كه چون (به مرگ و ديدار پروردگار خود) يقين كند نيكى نمايد، و هرگاه درس
عبرتى به او بدهند عبرت گيرد، و چون او را بر حذر دارند بپذيرد، و اگر منعش كنند
باز ايستد، و چون بينايش كنند بينايى گيرد، و از كيفر و عقاب بترسد و براى روز حساب
كار كند.
10457 83- فاتّقوا اللّه عباد اللّه تقيّة من شغل بالفكر قلبه و أوجف الذّكر
بلسانه و قدّم الخوف لامانه. 4 439 اى بندگان خدا تقواى الهى داشته باشيد همچون
تقواى كسى كه فكر و انديشه دلش را مشغول كرده، زبانش با سرعت به ذكر خدا مىگردد، و
براى ايمنى در قيامت ترس از مسئوليت را پيش فرستاده است.
10458 84- فاتّقوا اللّه جهة ما خلقكم له و احذروا منه كنه ما حذّركم من نفسه و
استحقّوا منه ما اعدّ لكم بالتّنجّز لصدق ميعاده و الحذر من هول معاده. 4 440
تقواى الهى داشته باشيد به خاطرهدفى كه شما را براى آن آفريده، و از
مخالفتش برحذر باشيد، آن چنانكه به شما هشدار داده تا استحقاق چيزهايى را كه به
شما وعده داده پيدا كنيد، كه وعده او قطعى و تهديد او نيز ترسناك است.
10459 85- فاتّقوا اللّه تقيّة من نظر فى كرّة الموئل و عاقبة المصدر و مغبّة
المرجع، فتدارك فارط الزّلل و استكثر من صالح العمل. 4 442 تقواى الهى داشته باشيد
همچون كسى كه در بازگشت به عالم آخرت و سرانجام زندگى و عاقبت كار مىانديشد، و در
نتيجه لغزش گذشته را تدارك كند، و عمل صالح بسيارى انجام دهد.
10460 86- كثرة التّقى عنوان وفور الورع. 4 590 تقواى بسيار نشانه وفور پارسايى
است.
10461 87- فاتّقوا اللّه عباد اللّه تقيّة من شمّر تجريرا و جدّ تشميرا و اكمش
فى مهل و بادر عن و جل. 4 441 تقواى الهى داشته باشيد همچون تقواى كسى كه دامن خود
را (براى اطاعت حق) به كمر زده، و سخت مىكوشد، و در اين فاصله به سرعت در راه خدا
گام برمىدارد، و از ترس كارهاى بد خود به سوى آمرزش خدا رو مىآورد.
10462 88- كن مؤمنا تقيّا متقنّعا عفيفا. 4 613 مؤمنى باش با تقوا، و اهل قناعت و پرهيزكارى باش.
10463 89- للمتّقى هدى فى رشاد و تحرّج عن فساد و حرص فى اصلاح معاد. 5 40 از
خصوصيات انسان با تقواست: راهنمايى و يا راهنما بودن در راه راست و باز ايستادن از
فساد، و حرص و تلاش در راه اصلاح معاد (و وضع حال خود در قيامت).
10464 90- ليكن زادك التّقوى. 5 51 بايد توشه تو تقواى الهى باشد.
10465 91- لو انّ السّموات و الارض كانتا على عبد رتقا ثمّ اتّقى اللّه لجعل
اللّه له منها مخرجا و رزقه من حيث لا يحتسب. 5 118 اگر به راستى آسمانها و زمين
درهاى خود را به روى بندهاى بسته باشند، و آن بنده تقواى الهى پيدا كند، حتما خداوند راه گشايشى براى او فراهم خواهد كرد و از
جايى كه گمان ندارد روزيش خواهد داد.
10466 92- من اتّقى اصلح. 5 147 كسى كه تقوا داشته باشد اصلاح شود.
10467 93- من اتّقى اللّه وقاه. 5 171 كسى كه تقواى الهى داشته باشد، خدا او را
نگه دارد.
10468 94- من اتّقى ربّه كان كريما. 5 265 كسى كه از پروردگار خود بترسد
بزرگوار است.
10469 95- من اتّقى اللّه فاز و غنى. 5 291 كسى كه تقواى الهى داشته باشد
رستگار شده و بىنياز گرديده است.
10470 96- من اشعر قلبه التّقوى فاز عمله. 5 328 كسى كه تقوا را شعار دل خويش
گرداند عمل او به پيروزى رسد.
10471 97- من اتّقى اللّه سبحانه جعل له من كلّ همّ فرجا و من كلّ ضيق مخرجا. 5
380 كسى كه تقواى خداى سبحان داشته باشد خداوند براى او از هر اندوهى گشايشى و از
هر تنگنايى، راهى فراهم خواهد كرد.
10472 98- من احبّ فوز الآخرة فعليه بالتّقوى. 5 394 كسى كه رستگارى و پيروزى
آخرت خواهد بايد تقوا و پرهيزكارى پيدا كند.
10473 99- من تعرّى عن لباس التّقوى لم يستتر بشىء من أسباب الدّنيا. 5 404
كسى كه از جامه تقوا و پرهيزكارى برهنه شود به هيچ وسيله ديگرى از وسائل
دنيا پوشيده نشود.
10474 100- من تسربل اثواب التّقى لم يبل سرباله. 5 422 كسى كه جامههاى
پرهيزكارى را بر اندام خود بپوشاند هيچ گاه جامهاش كهنه نشود.
10475 101- ما اصلح الدّين كالتّقوى. 6 54 چيزى همانند تقوا و پرهيزكارى دين را اصلاح نمىكند.
10476 102- ما اتّقى احد الّا سهّل اللّه مخرجه. 6 72 هيچ كس نيست كه پرهيزكارى
كند جز آنكه خداوند راه كار را بر او آسان كند.
10477 103- ملاك التّقى رفض الدّنيا. 6 117 ملاك تقوا و پرهيزكارى واگذاردن دنيا (و قطع علاقه به آن) است.
10478 104- ملوك الجنّة الاتقياء و المخلصون. 6 134 پادشاهان و فرمانروايان
بهشت پرهيزكاران و مخلصان هستند.
10479 105- هدى من اشعر التّقوى قلبه. 6 192 به راه راست هدايت شده كسى كه تقوا را شعار قلب خويش گردانده است.
10480 106- و اتّقوا اللّه الّذى اعذر و احتجّ بما نهج، و حذّركم عدوّا نفذ فى
الصّدور خفيّا، و نفث فى الآذان نجيّا. 6 254 بترسيد از آن خدايى كه با بيم دادن و انذار خود راه عذر را بسته و با دليل
روشن حجّت را تمام كرده، و شما را بر حذر داشته از دشمنى كه پنهانى در سينهها راه
مىيابد، و آهسته در گوشها مىدمد.
10481 107- لا تضع من رفعته التّقوى. 6 275 پست مكن آن كس را كه تقوا او را بلند كرده است.
10482 108- لا تقدم و لا تحجم الّا على تقوى اللّه و طاعته تظفر بالنّجح و
النّهج القويم. 6 309 پيش مرو و باز نايست مگر بر پايه تقواى الهى و فرمانبردارى او
تا به هدف خود و راه راست دست يابى.
10483 109- لا كرم كالتّقوى. 6 350 بزرگوارى همچون تقوا نيست.
10484 110- لا زاد كالتّقوى. 6 354 توشهاى همچون تقوا نيست.
10485 111- لا حصن أمنع من التّقوى. 6 382 قلعه و حصارى محكمتر از تقوا نيست.
10486 112- لا يهلك على التّقوى سنخ اصل و لا يظمأ عليها زرع. 6 420 هلاك
نمىشود بر پايه تقوا هيچ ريشه اصلى و عمل بزرگى، و تشنه نمىماند بر مبناى آن هيچ
زرع و كشتى (يعنى عملهاى كوچك).
10487 113- لا يقلّ عمل مع تقوى و كيف يقلّ ما يتقبّل. 6 407 هيچ عملى با وجود
تقوا در آن عمل كوچك نيست، و چگونه كوچك باشد چيزى كه (به درگاه خدا) پذيرفته
مىشود
10488 114- لا ينفع الايمان بغير تقوى. 6 412 ايمان بدون داشتن تقوا سود ندهد.
10489 115- يستدلّ على دين الرّجل بحسن تقواه و صدق ورعه. 6 449 راهنمايى شود
بر ديندارى مرد به تقواى نيكو و صداقت در پارسايى او.
10490 116- من توقّى سلم. 5 138 كسى كه تقوا داشته باشد سالم خواهد ماند.
10491 117- لا شرف اعلى من التّقوى. 6 433 هيچ بزرگوارى برتر از تقوا نيست.
باب التقية (تظاهر بر خلاف عقيده)
10492 1- التّقيّة ديانة. 1 39 تقيّه ديندارى است.
10493 2- الفجور لا تقيّة له. 1 254 شخص گنهكار (يا زناكار) تقيّه ندارد.
10494 3- تقيّة المؤمن فى قلبه و توبته فى اعترافه. 3 285 ترس مؤمن در دل او است و
توبهاش در اعتراف او است به گناه (يعنى به زبان اعتراف به گناه مىكند اگر چه
گناهى ندارد، مانند ائمه عليهم السّلام).
10495 4- عليك بالتّقيّة فانّها شيمة الافاضل. 4 295 بر تو باد به تقيّه كه آن
شيوه بزرگان است.
10496 5- من أحبّنا بقلبه و أبغضنا بلسانه فهو فى الجنّة. 5 242 كسى كه در دل
ما را دوست بدارد و (از روى ترس و تقيّه) به زبان ما را دشمن بدارد او در بهشت است.
10497 6- لا دين لمن لا تقيّة له. 6 404 دين ندارد كسى كه تقيّه ندارد.
باب التوكل
10498 1- التّوكّل كفاية. 1 26 توكل بر خدا براى انسان بسنده است (و خدا او را
حفظ مىكند).
10499 2- التّوكّل بضاعة. 1 65 توكل بر خدا سرمايه است.
10500 3- التّوكّل خير عماد. 1 133 توكل بهترين تكيهگاه است.
10501 4- التّوكّل حصن الحكمة. 1 146 توكل قلعه حكمت و فرزانگى است.
10502 5- التّوكّل أفضل عمل. 1 159 توكل برترين عمل است.
10503 6- التّوكّل من قوّة اليقين. 1 184 توكل از قوت يقين سرچشمه گيرد.
10504 7- الاتّكال على القضاء أروح. 1 348 توكل بر قضا و قدر الهى آسايش بيشترى به انسان مىدهد.
10505 8- التّوكّل كفاية شريفة لمن اعتمد عليه. 2 2 توكل بر خدا كفايت كننده
شريفى است براى كسى كه بر آن اعتماد كند.
10506 9- التّوكّل التّبرّى من الحول و القوّة و انتظار ما يأتي به القدر. 2 80
توكل يعنى بيزارى جستن از جنبش و نيروى خود و چشم به راه بودن آنچه را قدر و قضاى
الهى بياورد.
10507 10- أصل قوّة القلب التّوكّل على اللّه. 2 414 ريشه و اساس قوت و نيروى دل توكل بر خداست.
10508 11- اقوى النّاس ايمانا اكثرهم توكّلا على اللّه سبحانه. 2 429
نيرومندترين مردم در ايمان كسى است كه توكل او بر خداى سبحان بيشتر از ديگران باشد.
10509 12- انّ حسن التّوكّل لمن صدق الايقان. 2 488 به راستى كه توكل نيكو از
صداقت و درستى يقين داشتن، سرچشمه مىگيرد.
10510 13- انّ من ابغض الخلائق الى اللّه تعالى رجلا وكّله الى نفسه جائرا عن
قصد السّبيل سائرا بغير دليل. 2 584 به راستى از زمره مبغوضترين مردم در پيشگاه
خداى تعالى مردى است كه خداوند او را به خود واگذارده، و از راه راست منحرف گشته، و
بدون راهنما به پيش مىرود.
10511 14- بحسن التّوكّل يستدلّ على حسن الايقان. 3 224 به توكل نيكو راهنمايى
شود بر يقين نيكو.
10512 15- توكّل على اللّه سبحانه فانّه قد تكفّل بكفاية المتوكّلين عليه.
3 288 بر خداى سبحان توكل كن زيرا خداوند به عهده گرفته است كفايت كردن آنها را
كه بر او توكل كنند.
10513 16- حسن توكّل العبد على اللّه على قدر ثقته به. 3 387
توكل نيكوى بنده به خداى تعالى به اندازه اعتماد او بر خدا است.
10514 17- حسبك من توكّلك ان لا ترى لرزقك مجريا الّا اللّه سبحانه. 3 402 توكل
تو بر خدا به همين اندازه كافى است كه روزى رسانى براى خود جز خداى سبحان نبينى.
10515 18- زلفى لمن ارتقب و ثقة لمن توكّل و راحة لمن فوّض و جنّة لمن صبر. 4 115 (و در وصف ايمان فرموده: وسيله تقرب و نزديكى به خدا است براى كسى كه
نگهبانى كند، و مايه اطمينان و اعتمادى است براى كسى كه توكل كند، و آسايشى است
براى كسى كه كار خود به خدا واگذارد، و سپرى است براى آن كس كه صبر كند.
10516 19- صلاح العبادة التّوكّل. 4 195 صلاح و شايستگى عبادت توكّل بر خدا
است.
10517 20- فى التّوكّل حقيقة الايقان. 4 401 حقيقت يقين داشتن در توكل به خدا است.
10518 21- كلّ متوكّل مكفىّ. 4 525 هر كه توكل (بر خدا) كند خداوند كفايتش
خواهد كرد.
10519 22- كيف يتخلّص من عناء الحرص من لم يصدق توكّله. 4 567 چگونه خلاصى يابد
از تعب و رنج حرص كسى كه توكل او صادق و راست نباشد.
10520 23- كن متوكّلا تكن مكفيا. 4 599 متوكّل بر خدا باش تا كفايت شوى.
10521 24- ليس لمتوكّل عناء. 5 72 شخص متوكل رنج و تعبى ندارد.
10522 25- من توكّل كفى. 5 143 كسى كه توكل كند كفايت شود.
10523 26- من توكّل لم يهتمّ. 5 159 كسى كه توكل كند اندوهناك نگردد.
10524 27- من توكّل على اللّه كفاه. 5 171 كسى كه بر خدا توكل كند خداوند او را
كفايت كند.
10525 28- من وثق باللّه توكّل عليه. 5 220 كسى كه به خدا اعتماد داشته باشد بر او توكل كند.
10526 29- من كان متوكّلا لم يعدم الاعانة. 5 233 كسى كه بر خدا توكل كند كمك
خدا را از دست نخواهد داد.
10527 30- من توكّل على اللّه غنى عن عباده. 5 260 كسى كه بر خدا توكل كند از بندگان خدا بىنياز گردد.
10528 31- من توكّل على اللّه كفى و استغنى. 5 292 كسى كه بر خدا توكل كند
كفايت شود و بىنياز گردد.
10529 32- من توكّل على اللّه تسهّلت له الصّعاب. 5 397 كسى كه بر خدا توكل كند
سختىها بر او آسان گردد.
10530 33- من توكّل على اللّه اضاءت له الشّبهات و كفى المؤنات و امن التّبعات.
5 414 كسى كه بر خدا توكل كند شبههها بر او روشن شود، و از هزينههاى زندگى كفايت
شود، و از پى آمدها در امان ماند.
10531 34- من توكّل على اللّه ذلّت له الصّعاب و تسهّلت عليه الاسباب و تبوّأ
الخفض و الكرامة. 5 425 كسى كه بر خدا توكل كند دشواريها بر او هموار گردد، و اسباب
كار بر او آسان شود، و در وسعت و كرامت فرود آيد.
10532 35- لا تجعلنّ لنفسك توكّلا الّا على اللّه، و لا يكن لك رجاء الّا
اللّه. 6 289 زنهار براى خود توكلى قرار مده جز بر خدا، و مايه اميدى براى تو نباشد جز
خداوند.
10533 36- ينبغي لمن رضى بقضاء اللّه سبحانه ان يتوكّل عليه. 6 443 شايسته است
براى كسى كه به قضا و قدر خداى سبحان خوشنود است كه بر او توكل كند.