7. روزه مهمترين عامل تقويت اراده
خلاصه آنچه تاكنون گفتيم اين شد كه شخص معصيت كار اگر از كسانى باشدكه بر
اثر بىاعتقادى يا ضعف اعتقاد و ايمان به مبدا و معاد و تبعات اعمال، به
دامگناهان گرفتار مىآيند.وظيفه او اين است كه قبل از هر چيز به تقويت
اعتقاداتخويش پردازد و از اين طريق با از بين بردن علت گناه، خود را از شر
معاصىخلاص كند و اگر از كسانى باشد كه بر اثر غفلت از اعتقادات به گناهان
نزديكمىشوند، وظيفهاش اين است كه با مراقبهاى شديد، هر آنچه را بدانها
معتقداست، پيش چشم خود مجسم كند و هيچ گاه آنها را از نظر دور ندارد و از اين
راهبا از ميان برداشتن عامل گناه بر دورى از گناه توفيق يابد.
اكنون جاى آن است كه خاطر نشان سازيم اگر شخص گنهكار از كسانى باشدكه بر اثر
ضعف اراده و سست عنصرى تن به گناه مىدهند، چه بايد بكند.
لذا گوييم:كسى كه به ضعف اراده مبتلا است و به همين سبب على رغماعتقاد به
مبدا و معاد و تبعات اعمال و توجه به همه امور ياد شده باز به گناه
دستمىيازد، اگر صادقانه قصد اصلاح داشته باشد و به راستى بخواهد از
گناهانفاصله بگيرد، قبل از هر چيز بايد با به كار بستن برخى از
رياضتهاىشرعى، اراده ضعيف خود را تقويت كند.آن گاه كه ارادهاش قوى شد، به
سهولتمىتواند از گناهان دستشسته و از شر آنها در امان بماند.
حال اگر بگويى:آن رياضتشرعى كه انسان را در تقويت اراده، يارىمىرساند
چيست؟در جواب گوييم:رياضتى كه در راس همه رياضتهاىشرعى است و در صورتى كه با
همه شرايط و ضوابط خاص خود اجرا گردد، درتقويت اراده تاثيرى شگرف دارد، روزه
است.
خداى تبارك و تعالى مىفرمايد:
يا ايها الذين آمنوا كتب عليكم الصيام كما كتب على الذين من قبلكم
لعلكمتتقون ; (1) اى مؤمنان!روزه بر شما واجب شد همان طور كه بر
امتهاى پيش ازشما واجب بود شايد كه[بدين وسيله]تقوا پيشه سازيد.»
رابطه روزه با تقويت اراده
اگر گفته شود:چه ارتباطى بين روزه گرفتن و تقويت اراده است؟در
جوابگوييم:آدمى هنگامى كه در شرايط عادى و معمولى به سر مىبرد، به سبب اين
كهاز نيروها و استعدادهايى كه خداوند در وجود او به وديعه نهاده بىخبر است، و
يااگر خبر داشته باشد انگيزهاى قوى در او وجود ندارد كه موجب شود آنها را به
كارگيرد، چه بسا خود را ضعيف بپندارد، ولى همين آدم به مجرد اين كه در تنگنا
قرارگيرد و مجبور شود از آنچه در توان دارد كمك بگيرد و از آنها حداكثر استفاده
رابنمايد، در مىيابد ضعفى كه قبلا در وجود خويش احساس مىكرده خيالى بيشنبوده
است.
در حقيقت آنچه در قبل بوده استضعاف بوده است نه ضعف.پيشتر به سبب دورى از
معركه كار زار، خود و استعدادهاى نهفته در خود را باور نكرده بودو به همين جهت،
مىپنداشت كه ضعيف است، ولى وقتى كه وارد ميدان عمل شود وبه طور جد بخواهد از
امكانات موجود استفاده كند و به مطلوب خويش برسد، تصديق مىنمايد آن گونه هم كه
خيال مىكرده ضعيف نبوده است، بلكه بهعكس، بسيار هم قوى و نيرومند بوده و خود
خبر نداشته و نمىدانسته است.
همه كم و بيش با مانورهاى نظامى آشنا هستيم و يا لا اقل وصف آنها
راشنيدهايم.در عملياتى كه به عنوان مانور نظامى انجام مىشود، از دشمنى كه
بهحسب واقع دشمن باشد، خبرى نيست، بلكه دشمنى را فرض مىكنند و مواضعىنيز
بدان اختصاص مىدهند، آن گاه سربازان و نيروهاى خودى را به مقابله جدىبا دشمن
فرضى فرا مىخوانند، در اين مقابله، نيروهاى خودى توان رزمى خود رامىشناسند و
باور مىكنند كه اگر روزى با دشمن واقعى مواجه گردند، توانجنگيدن و مقابله با
آنها را دارند و بدون احساس ضعف، با آنها خواهند جنگيد.
حال، همين سربازان كه در عمليات مانور شركت جسته و به توانهاى رزمىخويش پى
بردهاند، اگر بخواهند بدون شركت در مانور، يك سره به مصافدشمن بروند، بىشك،
آن آمادگى و اعتماد به نفس لازم را نخواهند داشت، بلكهدر مقابل دشمن احساس ضعف
مىكنند و چه بسا همين امر موجب شكست آنانخواهد شد.
حال بايد دانست:شخصى كه خود را در مقابل هواهاى نفسانى و غرايزسركش ضعيف
مىبيند و ارادهاش را در مقابل آنها ناچيز مىشمارد و به همينسبب بدون هيچ
گونه مقاومتى تسليم خواستههاى شيطانى مىشود و به آسانى، به گناه تن مىدهد،
در حقيقت او ضعيف نيست، بلكه خود را به استضعافكشانده و خود و قدرت اراده خود
را باور نكرده است.او به خويش سوء ظن داردو به همين سبب جرات نمىكند با
خواستههاى نفسانى مقابله نمايد;لذا چارهكار اين است كه او را در يك عمليات
مانورى شركت داد و امورى كه به حسبواقع هيچ منعى ندارند به عنوان دشمنهاى
فرضى مشخص كرد;آن گاه به اودستور داد از فلان ساعت تا ساعت فلان با آن امور دست
و پنجه نرم كند.مثلاعلى رغم آن كه تشنه است، آب نياشامد، اگر گرسنه است غذا
نخورد و...و نيز بايدبراى مواردى كه احيانا از او در مورد دستورهاى ياد شده
تخلفى سر مىزندجريمههاى سنگينى مقرر كرد، تا توهم نشود كه آن دستورها يك سرى
امور فرمايشىو بىخاصيتى هستند و فايدهاى جز شوخى و سرگرمى بر آنها مترتب
نيست.
بىشك، اگر شخص مزبور بر آدابى كه گفته شد مواظبت كند، چندى نخواهدگذشت كه
به قدرت اراده خويش پى برده و كم كم خود و استعدادهاى نهفته خودرا باور
مىكند.قطعا وقتى دريافت كه مىتواند از برخى چيزها على رغم ميلباطنى خويش
امساك كند، ديگر آن وحشتسابق را نخواهد داشت و بدون هيچ گونهاحساس ضعفى، به
مقابله با گناهان و خواستههاى نفسانى خواهد پرداخت.
اكنون اى عزيز!اگر در آنچه ذكر شد نيك تامل كنى نبايد در تاثير روزه بر
ارادهانسان و بروز استعدادها و لياقتهاى نهفته در وى ترديدى داشته
باشى;زيراخداى تبارك و تعالى با تشريع روزه، در حقيقتبه مانورى اخلاقى دست زده
وامورى را كه اكثر آنها به حسب واقع حلال و بلامانعند، به طور موقت تحريم
كردهاست، آن گاه انسانهاى مؤمن را به مقابله با آنها فرا خوانده است.اراده حق
از اينتكليف اين بوده است كه به افراد مؤمن بفهماند اگر بخواهند مىتوانند با
اراده وخواستخود، بدون آن كه محذورى پيش بيايد-على رغم ميل باطنى خويش
ازبسيارى چيزها دستشسته و از آنها دورى گزينند.
بىشك، وقتى انسان در چند مورد ديد كه مىتواند در مقابل خواستههاىدرونى
خويش بايستد و با آنها مقابله كند، در بقيه موارد نيز-كه عبارتند از
همانمحرمات واقعى-، سستى و زبونى را رها كرده و با قدرت در مقابل
خواستههاىنفسانى و وسوسههاى شيطانى مىايستد.
بنابر اين، اى آن كه از ضعف اراده خويش شكوه مىكنى و خود را در
برابرخواستههاى نامشروع نفس ناتوان مىبينى اگر به راستى از اين امر ناراحتى
وصادقانه خواستار آنى كه خود را اصلاح كنى و از معاصى فاصله بگيرى، بايد
ماهمبارك رمضان را كه ماه خود سازى و جهاد با نفس است مغتنم شمارى و
باروزهدارى، آن هم با شرايط و ضوابط ويژهاش، تجربه كنى كه تو نيز مانندبسيارى
از بندگان مخلص خدا مىتوانى بر نفس خويش مسلط باشى و باخواستههاى نامشروع آن
مخالفت نمايى.
اهميت ماه مبارك رمضان و جايگاه ويژه روزه
حال كه رشته نوشته بدين جا كشيده شد، بسيار به جا و مناسب است كهدرباره
اهميت ماه مبارك رمضان و جايگاه فوق العاده روزه و همچنين درباره انواعروزه و
احكام و ضوابط هر يك از آنها، اشاراتى-هر چند كوتاه-داشته باشيم.
لذا گويم:در فضيلت و شرافت ماه مبارك رمضان همين بس كه در ميانماههاى قمرى
تنها ماهى است كه خداى تبارك و تعالى نام آن را در كتاب شريفخود ذكر نموده و
آن را ظرف زمانى نزول انزالى قرآن-كه جزء بهترين هداياى الهىبه جامعه بشريت
است-معرفى فرموده است.در قرآن كريم راجع به اين ماه عظيمچنين آمده است:
شهر رمضان الذي انزل فيه القرآن هدى للناس و بينات من الهدى و الفرقان...
(2) ;ماه رمضان ماهى است كه قرآن در آن نازل شده است تا رهنمودى
باشد براى مردمو نشانههاى روشنى از هدايت و فرقان...».
و شايد به سبب همين فضل و شرافت است كه در برخى از روايات معتبر، اين ماه به
عنوان نخستين ماه سال معرفى شده (3) و برخى از بزرگان نيز بر همين
مبنا فرمايشاتى فرمودهاند.
عالم جليل القدر و صاحب كرامات، حضرت سيد بن طاووس-رضوان اللهتعالى عليه-در
كتاب شريف اقبال الاعمال چنين مىفرمايد:
و اعلم انى وجدت الروايات مختلفات في انه هل اول السنة المحرم او
شهررمضان؟لكنى رايت عمل من ادركته من علماء اصحابنا المعتبرين و كثيرا
منتصانيف علمائهم الماضين ان اول السنة شهر رمضان على التعيين.و لعل شهرالصيام
اول العام فى عبادات الاسلام و المحرم اول السنة فى غير ذلك من التواريخو مهام
الانام. (4) بدان كه اين جانب درباره اين كه آيا نخستين ماه سال،
ماه محرماستيا ماه رمضان، روايات را مختلف يافتم، ولى با توجه به عمل
علماىاصحاب و بسيارى از تصانيف علماى پيشين به تحقيق دريافتم كه نخستين
ماهسال، ماه رمضان است و شايد بتوان چنين گفت كه در ناحيه عبادات اسلامى،
نخستين ماه سال، ماه رمضان و در غير آن موارد، يعنى در ناحيه حوادث تاريخى
وديگر امور مهم، نخستين ماه سال، ماه محرم است.»
به هر حال، چه نخستين ماه سال را ماه رمضان بدانيم و چه ماه محرم، درجايگاه
ويژه ماه مبارك رمضان و اهميتى كه بزرگان دين به اين ماه داده و مىدهند، هيچ
گونه ترديدى وجود ندارد.
خطبه شعبانيه
در ميان روايات بسيارى كه از معصومين عليهم السلام در بيان شان و منزلت ماه
مباركرمضان نقل شده استبراى خطبهاى كه نبى اكرم صلى الله عليه و آله و سلم
آن را در آخرين جمعه ماهشعبان يكى از سالهاى بعد از هجرت، به مناسبت فرا
رسيدن ماه پر بركت رمضانايراد فرمودهاند، شانى به سزاست و شايد در باب بيان
فضيلت اين ماه و شرح وظايفى كه مسلمانان در آن به عهده دارند، متنى به
جامعيتخطبه ياد شده نداشتهباشيم.لذا ما در اين مختصر، ابتدا به نقل آن تبرك
جسته و سپس مطالبى را درتوضيح برخى از بخشهاى مهم آن تقديم مىكنيم.
مرحوم سيد بن طاووس-قدس الله نفسه الزكية-در اقبال الاعمال از كتاببشارة
المصطفى لشيعة المرتضى نقل مىكند:حسن بن على فضال از قولامام ابو الحسن على
بن موسى الرضا عليه السلام و آن جناب از قول اجداد طاهرين خودنقل كرده است كه
امير المؤمنين على بن ابى طالب عليهما السلام فرمود:روزى-آخرينجمعه ماه
شعبان-رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم براى ما خطبه خواند و چنين فرمود:
ايها الناس!انه قد اقبل اليكم شهر الله بالبركة و الرحمة و المغفرة.شهر هو
عندالله افضل الشهور، و ايامه افضل الايام، و لياليه افضل الليالى، و ساعاته
افضلالساعات.هو شهر دعيتم فيه الى ضيافة الله و جعلتم فيه من اهل كرامة
الله.انفاسكم فيه تسبيح و نومكم فيه عبادة و عملكم فيه مقبول و دعاؤكم فيه
مستجابفاسئلوا الله ربكم بنيات صادقة و قلوب طاهرة ان يوفقكم لصيامه و تلاوة
كتابه، فان الشقى من حرم غفران الله في هذا الشهر العظيم و اذكروا بجوعكم
وعطشكم فيه جوع يوم القيامة و عطشه و تصدقوا على فقرائكم و مساكينكم ووقروا
كباركم و ارحموا صغاركم و صلوا ارحامكم و احفظوا السنتكم و غضواعما لا يحل
النظر اليه ابصاركم و عما لا يحل الاستماع اليه اسماعكم و تحننواعلى ايتام
الناس يتحنن على ايتامكم و توبوا الى الله من ذنوبكم و ارفعوا اليهايديكم
بالدعاء في اوقات صلواتكم;فانها افضل الساعات ينظر الله عز و جلفيها بالرحمة
الى عباده.يجيبهم اذا ناجوه و يلبيهم اذا نادوه و يستجيب لهم اذادعوه.
ايها الناس!ان انفسكم مرهونة باعمالكم ففكوها باستغفاركم.و ظهوركم ثقيلةمن
اوزاركم فخففوا عنها بطول سجودكم.و اعلموا ان الله-تعالى ذكره-اقسمبعزته ان لا
يعذب المصلين و الساجدين و ان لا يروعهم بالنار يوم يقوم الناسلرب العالمين.
ايها الناس!من فطر منكم صائما مؤمنا في هذا الشهر كان له بذلك عند الله
عتقرقبة و مغفرة لما مضى من ذنوبه.قيل:يا رسول الله! و ليس كلنا يقدر على
ذلكفقال صلى الله عليه و آله و سلم:اتقوا النار و لو بشق تمرة، اتقوا النار و
لو بشربة من ماء.ايها الناس!من حسن منكم فى هذا الشهر خلقه كان له جواز على
الصراط يوم تزل فيهالاقدام، و من خفف في هذا الشهر عما ملكتيمينه خفف الله
عليه حسابه، ومن كف فيه شره كف الله عنه غضبه يوم يلقاه، و من اكرم فيه يتيما
اكرمه الله يوميلقاه، و من وصل فيه رحمه وصله الله برحمته يوم يلقاه، و من قطع
فيه رحمهقطع الله عنه رحمته يوم يلقاه، و من تطوع فيه بصلوة كتب الله له براءة
من النار، و من ادى فيه فرضا كان له ثواب من ادى سبعين فريضة فيما سواه من
الشهور، ومن اكثر فيه من الصلوة على ثقل الله ميزانه يوم تخف الموازين، و من
تلا فيه آيةمن القرآن كان له مثل اجر من ختم القرآن في غيره من الشهور.
ايها الناس!ان ابواب الجنان في هذا الشهر مفتحة، فسلوا ربكم ان لا
يغلقهاعليكم و ابواب النيران مغلقة فسلوا ربكم ان لا يفتحها عليكم و الشياطين
مغلولةفسلوا ربكم ان لا يسلطها عليكم.
قال امير المؤمنين عليه السلام:فقمت و قلت:يا رسول الله، ما افضل الاعمال
فيهذا الشهر؟فقال:يا ابا الحسن، افضل الاعمال في هذا الشهر الورع عنمحارم
الله-عز و جل-...; (5) اى مردم!همانا ماه خدا همراه با بركت و رحمت
و آمرزش، به سوى شماروى آورده است.ماهى كه نزد خداوند بهترين ماهها و روزهايش
برترين روزهاو شبهايش با ارزشترين شبها و ساعاتش با فضيلتترين ساعات
است.ماهى كه شما در آن به مهمانى خدا دعوت شده و از سوى او به بزرگى و ارجمندى
لياقتيافتهايد.
نفسهايتان در اين ماه تسبيح و خوابتان عبادت و عملتان پذيرفته و
دعايتانمستجاب است.بنابر اين، با نيتهاى صادق و دلهاى پاكيزه از خدا بخواهيد
كهشما را براى روزه اين ماه و تلاوت كتابش توفيق دهد.
بىشك، شقى و بدبخت كسى است كه در اين ماه بزرگ از آمرزش الهى
محرومبماند.با گرسنگى و تشنگى خويش در اين ماه، گرسنگى و تشنگى روز رستاخيزرا
ياد آريد.به تهى دستان و مسكينانتان كمك كنيد.بزرگسالانتان را احترام
وخردسالانتان را مورد مهربانى قرار دهيد.و به خويشاوندانتان احسان
نماييد.زبانتان را حفظ كنيد و چشم و گوشتان را بر آنچه نگاه كردن و گوش دادن به
آنجايز نيستببنديد.بر يتيمان مردم ترحم و مهربانى كنيد تا ايتامتان مورد ترحم
ومهربانى ديگران قرار گيرند.
از گناهانتان به سوى خدا توبه آريد و دستهايتان را در اوقات نماز به درگاهش
به دعابلند كنيد، زيرا اوقات نماز برترين ساعات است.خداى عز و جل در اوقات ياد
شدهبه بندگان خويش با مهربانى مىنگرد.اگر آنها با او مناجات كنند جوابشان دهد
واگر او را صدا زنند لبيكشان گويد و اگر او را بخوانند دعايشان را اجابت كند.
اى مردم!شما در بند اعمال بد خويشيد، پس با استغفارتان خود را
برهانيد.پشتهايتان از بار گناهانتان سنگين است.پس با طولانى كردن سجدهها آنها
راسبك كنيد.بدانيد كه خداى تبارك و تعالى به عزت خويش قسم ياد كرده است
كهنمازگزاران و سجدهكنندگان را شكنجه ندهد و آنان را در روز رستاخيز با
آتشنترساند.
اى مردم!هر كس در اين ماه روزه دار مؤمنى را افطار دهد، پاداشش نزد خدا
ثوابآزاد كردن بردهاى و آمرزش گناهان گذشته اوست.
گفته شد:اى رسول خدا!برخى از ما بر افطارى دادن قادر نيست.پس آن
جنابفرمودند:آتش را از خود دور كنيد هر چند با نيمى از خرما، آتش را از خوددور
كنيد هر چند با جرعهاى آب.
اى مردم!از ميان شما هر كس در اين ماه خلقش را نيكو گرداند، روزى كه
قدمهابلغزند او بر صراط بگذرد و هر كس در اين ماه كار را بر فرمانبران و
خدمتكارانخويش سبك كند، خداوند حساب او را سبك گرداند.هر كس در اين ماه شرخويش
را از ديگران باز دارد، خداوند در روز ملاقات، غضب خويش را از او بازدارد، و هر
كس در اين ماه يتيمى را گرامى بدارد، خداوند در روز ملاقات او راگرامى خواهد
داشت.هر كس در اين ماه به خويشاوندان خويش احسان كند، خداوند در روز ملاقات، او
را با رحمتخود مورد احسان قرار دهد.هر كس دراين ماه از خويشاوندان خود پيوند
خويشى بگسلد، خداوند در روز ملاقات، رحمتخويش را از او ببرد.
هر كس در اين ماه نمازى مستحبى به جاى آورد، خداوند آزادى از آتش را براى
اوثبت كند، و هر كس در اين ماه عمل واجبى را انجام دهد، پاداش او ثواب كسىاست
كه هفتاد واجب را در ماههاى ديگر به جاى آورد.هر كس در اين ماه بر منزياد
درود و صلوات بفرستد، خداوند روزى كه موازين سبك است، ميزان اعمالوى را سنگين
گرداند.و هر كس در اين ماه آيهاى از قرآن تلاوت كند، پاداش اوثواب كسى است كه
قرآن را در ماههاى ديگر ختم نمايد.
اى مردم!به درستى كه در اين ماه درهاى بهشتباز است، پس از پروردگارخويش
بخواهيد كه آنها را به رويتان نبندد، و درهاى جهنم بسته است، پس از اوبخواهيد
آنها را به رويتان باز نكند، و شياطين زندانىاند، پس از او بخواهيد كهآنها را
بر شما مسلط نسازد.
امير المؤمنين عليه السلام مىگويد:در اين هنگام من بلند شده و عرض
كردم:يارسول الله!برترين اعمال در اين ماه چيست؟آن جناب فرمودند:يا ابا
الحسن!برترين اعمال در اين ماه، خود دارى و پرهيز از گناهان است.»