گام نخستين

حسن رمضانى

- ۸ -


7. روزه مهم‏ترين عامل تقويت اراده

خلاصه آنچه تاكنون گفتيم اين شد كه شخص معصيت كار اگر از كسانى باشدكه بر اثر بى‏اعتقادى يا ضعف اعتقاد و ايمان به مبدا و معاد و تبعات اعمال، به دام‏گناهان گرفتار مى‏آيند.وظيفه او اين است كه قبل از هر چيز به تقويت اعتقادات‏خويش پردازد و از اين طريق با از بين بردن علت گناه، خود را از شر معاصى‏خلاص كند و اگر از كسانى باشد كه بر اثر غفلت از اعتقادات به گناهان نزديك‏مى‏شوند، وظيفه‏اش اين است كه با مراقبه‏اى شديد، هر آنچه را بدان‏ها معتقداست، پيش چشم خود مجسم كند و هيچ گاه آنها را از نظر دور ندارد و از اين راه‏با از ميان برداشتن عامل گناه بر دورى از گناه توفيق يابد.

اكنون جاى آن است كه خاطر نشان سازيم اگر شخص گنهكار از كسانى باشدكه بر اثر ضعف اراده و سست عنصرى تن به گناه مى‏دهند، چه بايد بكند.

لذا گوييم:كسى كه به ضعف اراده مبتلا است و به همين سبب على رغم‏اعتقاد به مبدا و معاد و تبعات اعمال و توجه به همه امور ياد شده باز به گناه دست‏مى‏يازد، اگر صادقانه قصد اصلاح داشته باشد و به راستى بخواهد از گناهان‏فاصله بگيرد، قبل از هر چيز بايد با به كار بستن برخى از رياضت‏هاى‏شرعى، اراده ضعيف خود را تقويت كند.آن گاه كه اراده‏اش قوى شد، به سهولت‏مى‏تواند از گناهان دست‏شسته و از شر آنها در امان بماند.

حال اگر بگويى:آن رياضت‏شرعى كه انسان را در تقويت اراده، يارى‏مى‏رساند چيست؟در جواب گوييم:رياضتى كه در راس همه رياضت‏هاى‏شرعى است و در صورتى كه با همه شرايط و ضوابط خاص خود اجرا گردد، درتقويت اراده تاثيرى شگرف دارد، روزه است.

خداى تبارك و تعالى مى‏فرمايد:

يا ايها الذين آمنوا كتب عليكم الصيام كما كتب على الذين من قبلكم لعلكم‏تتقون ; (1) اى مؤمنان!روزه بر شما واجب شد همان طور كه بر امت‏هاى پيش ازشما واجب بود شايد كه[بدين وسيله]تقوا پيشه سازيد.»

رابطه روزه با تقويت اراده

اگر گفته شود:چه ارتباطى بين روزه گرفتن و تقويت اراده است؟در جواب‏گوييم:آدمى هنگامى كه در شرايط عادى و معمولى به سر مى‏برد، به سبب اين كه‏از نيروها و استعدادهايى كه خداوند در وجود او به وديعه نهاده بى‏خبر است، و يااگر خبر داشته باشد انگيزه‏اى قوى در او وجود ندارد كه موجب شود آنها را به كارگيرد، چه بسا خود را ضعيف بپندارد، ولى همين آدم به مجرد اين كه در تنگنا قرارگيرد و مجبور شود از آنچه در توان دارد كمك بگيرد و از آنها حداكثر استفاده رابنمايد، در مى‏يابد ضعفى كه قبلا در وجود خويش احساس مى‏كرده خيالى بيش‏نبوده است.

در حقيقت آنچه در قبل بوده استضعاف بوده است نه ضعف.پيش‏تر به سبب دورى از معركه كار زار، خود و استعدادهاى نهفته در خود را باور نكرده بودو به همين جهت، مى‏پنداشت كه ضعيف است، ولى وقتى كه وارد ميدان عمل شود وبه طور جد بخواهد از امكانات موجود استفاده كند و به مطلوب خويش برسد، تصديق مى‏نمايد آن گونه هم كه خيال مى‏كرده ضعيف نبوده است، بلكه به‏عكس، بسيار هم قوى و نيرومند بوده و خود خبر نداشته و نمى‏دانسته است.

همه كم و بيش با مانورهاى نظامى آشنا هستيم و يا لا اقل وصف آنها راشنيده‏ايم.در عملياتى كه به عنوان مانور نظامى انجام مى‏شود، از دشمنى كه به‏حسب واقع دشمن باشد، خبرى نيست، بلكه دشمنى را فرض مى‏كنند و مواضعى‏نيز بدان اختصاص مى‏دهند، آن گاه سربازان و نيروهاى خودى را به مقابله جدى‏با دشمن فرضى فرا مى‏خوانند، در اين مقابله، نيروهاى خودى توان رزمى خود رامى‏شناسند و باور مى‏كنند كه اگر روزى با دشمن واقعى مواجه گردند، توان‏جنگيدن و مقابله با آنها را دارند و بدون احساس ضعف، با آنها خواهند جنگيد.

حال، همين سربازان كه در عمليات مانور شركت جسته و به توان‏هاى رزمى‏خويش پى برده‏اند، اگر بخواهند بدون شركت در مانور، يك سره به مصاف‏دشمن بروند، بى‏شك، آن آمادگى و اعتماد به نفس لازم را نخواهند داشت، بلكه‏در مقابل دشمن احساس ضعف مى‏كنند و چه بسا همين امر موجب شكست آنان‏خواهد شد.

حال بايد دانست:شخصى كه خود را در مقابل هواهاى نفسانى و غرايزسركش ضعيف مى‏بيند و اراده‏اش را در مقابل آنها ناچيز مى‏شمارد و به همين‏سبب بدون هيچ گونه مقاومتى تسليم خواسته‏هاى شيطانى مى‏شود و به آسانى، به گناه تن مى‏دهد، در حقيقت او ضعيف نيست، بلكه خود را به استضعاف‏كشانده و خود و قدرت اراده خود را باور نكرده است.او به خويش سوء ظن داردو به همين سبب جرات نمى‏كند با خواسته‏هاى نفسانى مقابله نمايد;لذا چاره‏كار اين است كه او را در يك عمليات مانورى شركت داد و امورى كه به حسب‏واقع هيچ منعى ندارند به عنوان دشمن‏هاى فرضى مشخص كرد;آن گاه به اودستور داد از فلان ساعت تا ساعت فلان با آن امور دست و پنجه نرم كند.مثلاعلى رغم آن كه تشنه است، آب نياشامد، اگر گرسنه است غذا نخورد و...و نيز بايدبراى مواردى كه احيانا از او در مورد دستورهاى ياد شده تخلفى سر مى‏زندجريمه‏هاى سنگينى مقرر كرد، تا توهم نشود كه آن دستورها يك سرى امور فرمايشى‏و بى‏خاصيتى هستند و فايده‏اى جز شوخى و سرگرمى بر آنها مترتب نيست.

بى‏شك، اگر شخص مزبور بر آدابى كه گفته شد مواظبت كند، چندى نخواهدگذشت كه به قدرت اراده خويش پى برده و كم كم خود و استعدادهاى نهفته خودرا باور مى‏كند.قطعا وقتى دريافت كه مى‏تواند از برخى چيزها على رغم ميل‏باطنى خويش امساك كند، ديگر آن وحشت‏سابق را نخواهد داشت و بدون هيچ گونه‏احساس ضعفى، به مقابله با گناهان و خواسته‏هاى نفسانى خواهد پرداخت.

اكنون اى عزيز!اگر در آنچه ذكر شد نيك تامل كنى نبايد در تاثير روزه بر اراده‏انسان و بروز استعدادها و لياقت‏هاى نهفته در وى ترديدى داشته باشى;زيراخداى تبارك و تعالى با تشريع روزه، در حقيقت‏به مانورى اخلاقى دست زده وامورى را كه اكثر آنها به حسب واقع حلال و بلامانعند، به طور موقت تحريم كرده‏است، آن گاه انسان‏هاى مؤمن را به مقابله با آنها فرا خوانده است.اراده حق از اين‏تكليف اين بوده است كه به افراد مؤمن بفهماند اگر بخواهند مى‏توانند با اراده وخواست‏خود، بدون آن كه محذورى پيش بيايد-على رغم ميل باطنى خويش ازبسيارى چيزها دست‏شسته و از آنها دورى گزينند.

بى‏شك، وقتى انسان در چند مورد ديد كه مى‏تواند در مقابل خواسته‏هاى‏درونى خويش بايستد و با آنها مقابله كند، در بقيه موارد نيز-كه عبارتند از همان‏محرمات واقعى-، سستى و زبونى را رها كرده و با قدرت در مقابل خواسته‏هاى‏نفسانى و وسوسه‏هاى شيطانى مى‏ايستد.

بنابر اين، اى آن كه از ضعف اراده خويش شكوه مى‏كنى و خود را در برابرخواسته‏هاى نامشروع نفس ناتوان مى‏بينى اگر به راستى از اين امر ناراحتى وصادقانه خواستار آنى كه خود را اصلاح كنى و از معاصى فاصله بگيرى، بايد ماه‏مبارك رمضان را كه ماه خود سازى و جهاد با نفس است مغتنم شمارى و باروزه‏دارى، آن هم با شرايط و ضوابط ويژه‏اش، تجربه كنى كه تو نيز مانندبسيارى از بندگان مخلص خدا مى‏توانى بر نفس خويش مسلط باشى و باخواسته‏هاى نامشروع آن مخالفت نمايى.

اهميت ماه مبارك رمضان و جايگاه ويژه روزه

حال كه رشته نوشته بدين جا كشيده شد، بسيار به جا و مناسب است كه‏درباره اهميت ماه مبارك رمضان و جايگاه فوق العاده روزه و همچنين درباره انواع‏روزه و احكام و ضوابط هر يك از آنها، اشاراتى-هر چند كوتاه-داشته باشيم.

لذا گويم:در فضيلت و شرافت ماه مبارك رمضان همين بس كه در ميان‏ماه‏هاى قمرى تنها ماهى است كه خداى تبارك و تعالى نام آن را در كتاب شريف‏خود ذكر نموده و آن را ظرف زمانى نزول انزالى قرآن-كه جزء بهترين هداياى الهى‏به جامعه بشريت است-معرفى فرموده است.در قرآن كريم راجع به اين ماه عظيم‏چنين آمده است:

شهر رمضان الذي انزل فيه القرآن هدى للناس و بينات من الهدى و الفرقان... (2) ;ماه رمضان ماهى است كه قرآن در آن نازل شده است تا رهنمودى باشد براى مردم‏و نشانه‏هاى روشنى از هدايت و فرقان...».

و شايد به سبب همين فضل و شرافت است كه در برخى از روايات معتبر، اين ماه به عنوان نخستين ماه سال معرفى شده (3) و برخى از بزرگان نيز بر همين مبنا فرمايشاتى فرموده‏اند.

عالم جليل القدر و صاحب كرامات، حضرت سيد بن طاووس-رضوان الله‏تعالى عليه-در كتاب شريف اقبال الاعمال چنين مى‏فرمايد:

و اعلم انى وجدت الروايات مختلفات في انه هل اول السنة المحرم او شهررمضان؟لكنى رايت عمل من ادركته من علماء اصحابنا المعتبرين و كثيرا من‏تصانيف علمائهم الماضين ان اول السنة شهر رمضان على التعيين.و لعل شهرالصيام اول العام فى عبادات الاسلام و المحرم اول السنة فى غير ذلك من التواريخ‏و مهام الانام. (4) بدان كه اين جانب درباره اين كه آيا نخستين ماه سال، ماه محرم‏است‏يا ماه رمضان، روايات را مختلف يافتم، ولى با توجه به عمل علماى‏اصحاب و بسيارى از تصانيف علماى پيشين به تحقيق دريافتم كه نخستين ماه‏سال، ماه رمضان است و شايد بتوان چنين گفت كه در ناحيه عبادات اسلامى، نخستين ماه سال، ماه رمضان و در غير آن موارد، يعنى در ناحيه حوادث تاريخى وديگر امور مهم، نخستين ماه سال، ماه محرم است.»

به هر حال، چه نخستين ماه سال را ماه رمضان بدانيم و چه ماه محرم، درجايگاه ويژه ماه مبارك رمضان و اهميتى كه بزرگان دين به اين ماه داده و مى‏دهند، هيچ گونه ترديدى وجود ندارد.

خطبه شعبانيه

در ميان روايات بسيارى كه از معصومين عليهم السلام در بيان شان و منزلت ماه مبارك‏رمضان نقل شده است‏براى خطبه‏اى كه نبى اكرم صلى الله عليه و آله و سلم آن را در آخرين جمعه ماه‏شعبان يكى از سال‏هاى بعد از هجرت، به مناسبت فرا رسيدن ماه پر بركت رمضان‏ايراد فرموده‏اند، شانى به سزاست و شايد در باب بيان فضيلت اين ماه و شرح وظايفى كه مسلمانان در آن به عهده دارند، متنى به جامعيت‏خطبه ياد شده نداشته‏باشيم.لذا ما در اين مختصر، ابتدا به نقل آن تبرك جسته و سپس مطالبى را درتوضيح برخى از بخش‏هاى مهم آن تقديم مى‏كنيم.

مرحوم سيد بن طاووس-قدس الله نفسه الزكية-در اقبال الاعمال از كتاب‏بشارة المصطفى لشيعة المرتضى نقل مى‏كند:حسن بن على فضال از قول‏امام ابو الحسن على بن موسى الرضا عليه السلام و آن جناب از قول اجداد طاهرين خودنقل كرده است كه امير المؤمنين على بن ابى طالب عليهما السلام فرمود:روزى-آخرين‏جمعه ماه شعبان-رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم براى ما خطبه خواند و چنين فرمود:

ايها الناس!انه قد اقبل اليكم شهر الله بالبركة و الرحمة و المغفرة.شهر هو عندالله افضل الشهور، و ايامه افضل الايام، و لياليه افضل الليالى، و ساعاته افضل‏الساعات.هو شهر دعيتم فيه الى ضيافة الله و جعلتم فيه من اهل كرامة الله.انفاسكم فيه تسبيح و نومكم فيه عبادة و عملكم فيه مقبول و دعاؤكم فيه مستجاب‏فاسئلوا الله ربكم بنيات صادقة و قلوب طاهرة ان يوفقكم لصيامه و تلاوة كتابه، فان الشقى من حرم غفران الله في هذا الشهر العظيم و اذكروا بجوعكم وعطشكم فيه جوع يوم القيامة و عطشه و تصدقوا على فقرائكم و مساكينكم ووقروا كباركم و ارحموا صغاركم و صلوا ارحامكم و احفظوا السنتكم و غضواعما لا يحل النظر اليه ابصاركم و عما لا يحل الاستماع اليه اسماعكم و تحننواعلى ايتام الناس يتحنن على ايتامكم و توبوا الى الله من ذنوبكم و ارفعوا اليه‏ايديكم بالدعاء في اوقات صلواتكم;فانها افضل الساعات ينظر الله عز و جل‏فيها بالرحمة الى عباده.يجيبهم اذا ناجوه و يلبيهم اذا نادوه و يستجيب لهم اذادعوه.

ايها الناس!ان انفسكم مرهونة باعمالكم ففكوها باستغفاركم.و ظهوركم ثقيلة‏من اوزاركم فخففوا عنها بطول سجودكم.و اعلموا ان الله-تعالى ذكره-اقسم‏بعزته ان لا يعذب المصلين و الساجدين و ان لا يروعهم بالنار يوم يقوم الناس‏لرب العالمين.

ايها الناس!من فطر منكم صائما مؤمنا في هذا الشهر كان له بذلك عند الله عتق‏رقبة و مغفرة لما مضى من ذنوبه.قيل:يا رسول الله! و ليس كلنا يقدر على ذلك‏فقال صلى الله عليه و آله و سلم:اتقوا النار و لو بشق تمرة، اتقوا النار و لو بشربة من ماء.ايها الناس!من حسن منكم فى هذا الشهر خلقه كان له جواز على الصراط يوم تزل فيه‏الاقدام، و من خفف في هذا الشهر عما ملكت‏يمينه خفف الله عليه حسابه، ومن كف فيه شره كف الله عنه غضبه يوم يلقاه، و من اكرم فيه يتيما اكرمه الله يوم‏يلقاه، و من وصل فيه رحمه وصله الله برحمته يوم يلقاه، و من قطع فيه رحمه‏قطع الله عنه رحمته يوم يلقاه، و من تطوع فيه بصلوة كتب الله له براءة من النار، و من ادى فيه فرضا كان له ثواب من ادى سبعين فريضة فيما سواه من الشهور، ومن اكثر فيه من الصلوة على ثقل الله ميزانه يوم تخف الموازين، و من تلا فيه آية‏من القرآن كان له مثل اجر من ختم القرآن في غيره من الشهور.

ايها الناس!ان ابواب الجنان في هذا الشهر مفتحة، فسلوا ربكم ان لا يغلقهاعليكم و ابواب النيران مغلقة فسلوا ربكم ان لا يفتحها عليكم و الشياطين مغلولة‏فسلوا ربكم ان لا يسلطها عليكم.

قال امير المؤمنين عليه السلام:فقمت و قلت:يا رسول الله، ما افضل الاعمال في‏هذا الشهر؟فقال:يا ابا الحسن، افضل الاعمال في هذا الشهر الورع عن‏محارم الله-عز و جل-...; (5) اى مردم!همانا ماه خدا همراه با بركت و رحمت و آمرزش، به سوى شماروى آورده است.ماهى كه نزد خداوند بهترين ماهها و روزهايش برترين روزهاو شب‏هايش با ارزش‏ترين شب‏ها و ساعاتش با فضيلت‏ترين ساعات است.ماهى كه شما در آن به مهمانى خدا دعوت شده و از سوى او به بزرگى و ارجمندى لياقت‏يافته‏ايد.

نفس‏هايتان در اين ماه تسبيح و خوابتان عبادت و عملتان پذيرفته و دعايتان‏مستجاب است.بنابر اين، با نيت‏هاى صادق و دل‏هاى پاكيزه از خدا بخواهيد كه‏شما را براى روزه اين ماه و تلاوت كتابش توفيق دهد.

بى‏شك، شقى و بدبخت كسى است كه در اين ماه بزرگ از آمرزش الهى محروم‏بماند.با گرسنگى و تشنگى خويش در اين ماه، گرسنگى و تشنگى روز رستاخيزرا ياد آريد.به تهى دستان و مسكينانتان كمك كنيد.بزرگسالانتان را احترام وخردسالانتان را مورد مهربانى قرار دهيد.و به خويشاوندانتان احسان نماييد.زبانتان را حفظ كنيد و چشم و گوشتان را بر آنچه نگاه كردن و گوش دادن به آن‏جايز نيست‏ببنديد.بر يتيمان مردم ترحم و مهربانى كنيد تا ايتامتان مورد ترحم ومهربانى ديگران قرار گيرند.

از گناهانتان به سوى خدا توبه آريد و دست‏هايتان را در اوقات نماز به درگاهش به دعابلند كنيد، زيرا اوقات نماز برترين ساعات است.خداى عز و جل در اوقات ياد شده‏به بندگان خويش با مهربانى مى‏نگرد.اگر آنها با او مناجات كنند جوابشان دهد واگر او را صدا زنند لبيكشان گويد و اگر او را بخوانند دعايشان را اجابت كند.

اى مردم!شما در بند اعمال بد خويشيد، پس با استغفارتان خود را برهانيد.پشت‏هايتان از بار گناهانتان سنگين است.پس با طولانى كردن سجده‏ها آنها راسبك كنيد.بدانيد كه خداى تبارك و تعالى به عزت خويش قسم ياد كرده است كه‏نمازگزاران و سجده‏كنندگان را شكنجه ندهد و آنان را در روز رستاخيز با آتش‏نترساند.

اى مردم!هر كس در اين ماه روزه دار مؤمنى را افطار دهد، پاداشش نزد خدا ثواب‏آزاد كردن برده‏اى و آمرزش گناهان گذشته اوست.

گفته شد:اى رسول خدا!برخى از ما بر افطارى دادن قادر نيست.پس آن جناب‏فرمودند:آتش را از خود دور كنيد هر چند با نيمى از خرما، آتش را از خوددور كنيد هر چند با جرعه‏اى آب.

اى مردم!از ميان شما هر كس در اين ماه خلقش را نيكو گرداند، روزى كه قدم‏هابلغزند او بر صراط بگذرد و هر كس در اين ماه كار را بر فرمانبران و خدمتكاران‏خويش سبك كند، خداوند حساب او را سبك گرداند.هر كس در اين ماه شرخويش را از ديگران باز دارد، خداوند در روز ملاقات، غضب خويش را از او بازدارد، و هر كس در اين ماه يتيمى را گرامى بدارد، خداوند در روز ملاقات او راگرامى خواهد داشت.هر كس در اين ماه به خويشاوندان خويش احسان كند، خداوند در روز ملاقات، او را با رحمت‏خود مورد احسان قرار دهد.هر كس دراين ماه از خويشاوندان خود پيوند خويشى بگسلد، خداوند در روز ملاقات، رحمت‏خويش را از او ببرد.

هر كس در اين ماه نمازى مستحبى به جاى آورد، خداوند آزادى از آتش را براى اوثبت كند، و هر كس در اين ماه عمل واجبى را انجام دهد، پاداش او ثواب كسى‏است كه هفتاد واجب را در ماه‏هاى ديگر به جاى آورد.هر كس در اين ماه بر من‏زياد درود و صلوات بفرستد، خداوند روزى كه موازين سبك است، ميزان اعمال‏وى را سنگين گرداند.و هر كس در اين ماه آيه‏اى از قرآن تلاوت كند، پاداش اوثواب كسى است كه قرآن را در ماه‏هاى ديگر ختم نمايد.

اى مردم!به درستى كه در اين ماه درهاى بهشت‏باز است، پس از پروردگارخويش بخواهيد كه آنها را به رويتان نبندد، و درهاى جهنم بسته است، پس از اوبخواهيد آنها را به رويتان باز نكند، و شياطين زندانى‏اند، پس از او بخواهيد كه‏آنها را بر شما مسلط نسازد.

امير المؤمنين عليه السلام مى‏گويد:در اين هنگام من بلند شده و عرض كردم:يارسول الله!برترين اعمال در اين ماه چيست؟آن جناب فرمودند:يا ابا الحسن!برترين اعمال در اين ماه، خود دارى و پرهيز از گناهان است.»


پى‏نوشتها:

1. بقرة،(2)آيه 183.

2. بقره(2)آيه 185.

3. امام صادق عليه السلام فرمود:«شهر رمضان راس السنة.»سيد بن طاووس،اقبال الاعمال،ص 4.

4. همان جا.

5. همان،ص 2.