169 - حافظ محمد بن صالح بن هانى ابوجعفر وراق
نيشابورى متوفاى 340 ابن كثير در جلد 11 تاريخش "
البدايه و النهايه " ص 225 شرح حال او را ثبت
نموده و گفته : نامبرده ثقه و زاهد بوده و از
خصوصيات زهد او اين بوده كه فقط از
دسترنج خود امرار زندگى ميكرد و تهجد "نافله شب"
خود را قطع و ترك نكرد، سبكى نيز در جلد 2 طبقاتش
در س 164 شرح حال او را نگاشته و او را ستايش كرده
حديث او در ص 48 لاسناد صحيح كه رجال آن همگى ثقه
هستند گذشت.
170 - حافظ ابو عبد الله محمد بن يعقوب بن يوسف
شيبانى نيشابورى، معروف به " ابن اخرم " "در سال
250 متولد شده و در 344 درگذشته"، - صاحب مسند
كبير - ذهبى در جلد 3 " تذكره " ص 82 شرح حال او
را ثبت و نامبرده را مورد ستايش قرار داده گويد :
ابن خزيمه پيوسته ابا عبد الله بن يعقوب را بر
تمام اقرانش مقدم ميداشت و در آنچه كه بر او وارد
ميشد بگفتار نامبرده اعتماد داشت و هر زمان در
چيزى شك ميكرد آنرا باو عرضه مينمود، حافظ ابوبكر
بيهقى روايت او را كه در ص 71 ذكر شده از حافظ
حاكم نيشابورى روايت كرده كه اسناد آن صحيح و رجال
آن همگى ثقه هستند.
171 - حافظ يحيى بن محمد بن عبد الله - ابو
زكريا العنبرى - البغيانى در سن هفتاد و شش سالگى
سال 344 وفات يافته، سمعانى در " انساب " شرح حال
او را ثبت و نامبرده را ستوده، و سبكى در جلد 2 "
طبقات " ص 321 او را بعنوان يكى از پيشوايان ذكر
نموده، و حاكم او را بوصف عدل. اديب. مفسر يگانه
بين اقرانش - معرفى نموده، و از قول ابو على حافظ
گويد : مردم از حفظ ما نسبت باين اسانيد و طرق
روايات تعجب ميكنند، در حاليكه : ابو زكريا عنبرى
بحدى در حفظ علوم پيش رفته كه چنانچه حفظ قسمتى از
آن بما تكليف شود، از آن عاجز خواهيم بود و من ياد
ندارم كه نظر او را ديده باشم حديث او در ص 78
گذشت.
172 - مسعودى - على بن حسين بغدادى - مصرى -
متوفاى 346، نسب او منتهى ميشود بعبد الله بن
مسعود، سبكى در جلد 2 " طبقات الشافعيه " ص 307
شرح حال او را نگاشته و گويد : نامبرده اخبارى و
مردى پرهيزكار و بسيار دانشمند "علامه" بوده، و
گفته شده كه : از حيث عقيده معتزلى بوده، حديث از
او در احتجاج امير المومنين عليه السلام طلحه
بحديث غدير در روز جمل خواهد آمد.
173 - ابو الحسين محمد بن احمد بن تميم خياط -
قنطرى - حنظلى و در سال 259 متولد و در 340 وفات
يافته"، خطيب در جلد 1 تاريخش ص 283 شرح حال او را
ثبت نموده، حديث او در ص 66 باسنادى كه تمام رجال
آن ثقه هستند ذكر شده.
174 - حافظ جعفر بن محمد بن نصير - ابو محمد
خواص - معروف بن خلدى - متوفاى 347، خطيب در جلد 7
تاريخش صفحه 226 و 231 شرح حال او را ثبت نموده و
گفته : نامبرده ثقه و صادق و متدين و فاضل بوده،
حديث او در باب نزول آيه اكمال درباره على عليه
السلام باسناد صحيح كه رجال آن همگى ثقه هستند
خواهد آمد.
175 - ابو جعفر محمد بن على شيبانى كوفى، از
جمله علمائى است كه درباره حديث غديرخم داراى
تصنيف هستند، حاكم در " مستدرك " و ذهبى در "
تلخيص " در موارد عديده صحت حديث او را تصريح
نموده اند، حديث او در صفحه 48 باسناد صحيح كه
رجال آن ثقه هستند، و همچنين در صفحه 66 گذشت.
176 - حافظ دعلج بن احمد بن دعلج بن عبد الرحمن
- ابو محمد سجستانى معدل، متوفاى 341، خطيب در جلد
8 تاريخش صفحه 392 / 387 شرح حال او را نگاشته و
گفته : نامبرده ثقه و داراى دقت نظر بوده و حكام
شهادت او را پذيرفته اند و عدالت او را اثبات كرده
اند، و براى او " مسند " ترتيب داده اند، "يعنى
روايت هاى مسند او را جمع كرده اند"، دار قطنى
گويد : در ميان اساتيد خود چون او داراى دقت نظر
نيافتيم او ثقه و امين بود، و عمر بصرى گويد : در
بغداد در ميان كسانى كه انتخاب نمودم كسى نيافتم
كه در صحت كتابت و نيكوئى سماع "سماع احاديث" از
دعلج بهتر باشد حديث او باسنادى كه حاكم صحت آنها
را در جلد 3 " مستدرك " صفحه 109 تصريح نموده در
صفحه 66 گذشت.
177 - ابوبكر محمد بن حسن بن محمد نقاش - مفسر
موصلى - بغدادى - متوفاى 351، ابن كثير در جلد 11
تاريخش صفحه 241 شرح حال او را نگاشته و گفته :
نامبرده مردى است داراى صلاحيت نفسانى و عابد و
ملتزم باداب، تفسير موسوم به " شفاء الصدور " از
اوست، حديث او در باب نزول آيه سال سائل در
پيرامون نص غدير خواهد آمد.
178 - حافظ محمد بن عبد الله شافعى - بزاز -
بغدادى، متوفاى 354 "در سال 260 متولد شده"، خطيب
در جلد 5 تاريخش ص 456 شرح حال او را ثبت و گفته :
نامبرده ثقه و داراى دقت نظر و حديث بسيار و تصنيف
پسنديده و نيكو است، و از دار قطنى حكايت نموده كه
: نامبرده ثقه و امين بوده و ذهبى در جلد 3 "
تذكره " ص 96 از او ياد نموده و گويد : نامبرده
ثقه و امين است و در زمان او كسى از او موثق تر
نبوده، و ابن كثير در جلد 11 تاريخش صفحه 260 گفته
: نامبرده ثقه و داراى دقت نظر و داراى روايت
بسيار است، حديث او در داستان "مناشده" رحبه بلفظ
زيد بن ارقم باسناد صحيح خواهد آمد.
179 - حافظ ابو حاتم - محمد بن حبان بن احمد
تميمى - بستى متوفاى 354، ذهبى در جلد 3 " تذكره "
ص 133 شرح حال او را نگاشته و گفته : نامبرده از
فقهاء دين و حافظين آثار بوده و حاكم گويد : او از
علم فقه و لغت و وعظ پر و از مردان خردمند بوده، و
خطيب گويد : ثقه و بزرگوار و داراى فهم بوده و ابن
كثير در جلد 11 تاريخش صفحه 259 از او ياد نموده و
گويد ؟ نامبرده يكى از حفاظ بزرگوار و از مصنفين و
مجتهدين عاليمقدار است حافظ محب الدين طبرى در جلد
2 " رياض النضره " ص 169 حديث مناشده در رحبه را
كه بلفظ ابى الطفيل خواهد آمد، روايت نموده، سپس
گفته : اين حديث را ابو حاتم با بررسى در اسناد
روايت كرده
180 - حافظ سليمان بن احمد بن ايوى لخمى -
ابوالقاسم طبرانى "در سال 260 متولد و در 360 وفات
يافته" ذهبى در جلد 3 " تذكره " ص 131 - 126 شرح
حال او را نگاشته و درباره او گويد : امام علامه
حجت - يگانه صاحب مسند دنيا، از هزار استاد و
بيشتر حديث نموده و با وصف صداقت و امانت از مردان
زبده اين امر "امر حديث" بوده، ابو العباس شيرازى
موثق بودن او را اعلام داشته، نامبرده حديث غدير
را بطرق بسيار روايت نموده كه اغلب آن صحيح و رجال
اسنادش ثقه هستند، بصفحات 45 و 53 و 55 و 56 و 57
و 59 و 69 و 70 و 73 و 76 و 82 و 83 و 86 و 92 و
94 و 97 و 99 و 103 و 107 و 109 و 119 مراجعه
نمائيد، و روايت او در حديث مناشده بلفظ زيد بن
يثيع باسناد صحيح كه رجال آن همگى ثقه هستند خواهد
آمد.
181 - احمد بن جعفر بن محمد بن مسلم، ابوبكر
حنبلى، صاحب مسند كبير، متوفاى 365، ابن كثير در
جلد 11 تاريخش ص 283 گويد : نامبرده ثقه است،
نزديك نود سال زندگى كرده، حديث او باسناد صحيح و
رجال ثقه در صفحه 120 گذشت.
182 - ابوبكر - احمد بن جعفر بن حمدان بن مالك
قطيعى "در سن 96 سالگى در سال 367 وفات يافته"،
خطيب در جلد 4 تاريخش ص 74 شرح حال او را نگاشته و
از ابن مالك حكايت نموده كه : نامبرده استادى بوده
با صلاحيت و از ديگرى حكايت نموده كه : نامبرده
متصف بصدق بوده، و از برقانى حكايت نموده كه :
قسمتى از نوشتجات او در آب غرق و تلف شد و او
آنقسمت را از نوشته اى استنساخ كرد كه "ميگفتند"
مسموعات او در آن نبوده، و بهمين مناسبت او را
مورد نكوهش قرار دادند، وگرنه، نامبرده ثقه است و
ابن كثير در جلد 11 تاريخش ص 293 نوشته كه :
نامبرده ثقه و داراى حديث بسيار است، و حاكم در "
مستدرك " و ذهبى در تلخيص خود صحت حديث او را
تصريح نموده اند، حديث مناشده در رحبه بطريق او از
عبد الرحمن بن ابى ليلى و ابى الطفيل باسناد صحيح
و رجالى كه همگى ثقه مستند، خواهد آمد، و حاكم در
جلد 3 " مستدرك " ص 132 گويد : خبر داد ما را،
ابوبكر احمد بن جعفر بن حمدان قطيعى در بغداد از
اصل نوشته خود، حديث از عبد الله بن حنبل و او از
پدرش - از يحيى بن حماد از ابو عوانه - از ابو بلج
از - عمرو بن ميمون كه گفت : من نزد عبد الله بن
عباس نشسته بودم : در اين هنگام نه گروه بر او
وارد شدند... تا آخر حديث مذكور در ص 95، و اسناد
آن صحيح و رجال آن همگى ثقه هستند.
183- ابو يعلى زبير بن عبد الله بن موسى بن
يوسف بغدادى، توزى مقيم نيشابور، متوفاى 370، خطيب
در جلد 8 تاريخش ص 473 شرح حال او را ثبت نموده و
ابن اثير در جلد 9 " كامل " - ص 4 او را ذكر كرده،
حديث او در باب تهنيت باسناد صحيح خواهد آمد.
184 - ابو يعلى - ابوبكر - محمد بن احمد بن
بالويه - نيشابورى - معدل "در سال 374 در سن 94
سالگى وفات يافته" خطيب در جلد 1 تاريخش ص 282 شرح
حال او را ثبت و موثق بودن او را از برقانى حكايت
كرده، و حاكم در " مستدرك " روايت بسيار از او نقل
نموده و صحت حديث او را تصريح كرده، ذهبى نيز در
تلخيص خود از او ياد نموده، حديث او راجع به
غديرخم باسناديكه رجال آن همگى ثقه هستند، در ص 66
گذشت.
185 - حافظ - على بن عمر بن احمد دار قطنى -
متوفاى 385، در بسيارى از كتب تذكره و تاريخ شرح
حال او يافت ميشود، خطيب در جلد 12 تاريخش ص 34
گويد : نامبرده يگانه زمان و نادره عصر خود و
پرورش يافته بفطريات منحصر بخود و پيشواى زمان خود
بوده، علم باثار پيشين و شناسائى نسبت بعلل حديث و
نام مردان حديث و احوال راويان با التزام بصداقت و
امانت و با وصف فقه و عدالت و قبول شهادت در صحت
اعتقاد و سلامت مذهب و در برداشتن و احاطه بسيار
انواع علوم، تمامى باو منتهى ميشود، حديث او در
موضوع روزه روز غدير و همچنين در باب مناشده رحبه
خواهد آمد كه هر دو باسناد صحيح و با رجال ثقه
ميباشد.
186 - حافظ - حسن بن ابراهيم بن حسين - ابو
محمد مصرى مشهور به "ابن زولاق" "در سال 387 در سن
81 سالگى وفات يافته"، ابن خلكان در جلد 1 تاريخش
ص 146 و ابن كثير در جلد 11 "البدايه و النهايه "،
ص 321 شرح حال او را ثبت كرده اند، نامبرده
بطوريكه مقريزى در جلد 2 " خطط " ص 222 متعرض است
حديث غدير را در تاريخ خود روايت نموده است.
187 - حافظ - عبيد الله بن محمد عكبرى - ابو
عبد الله بطى - حنبلى - مشهور بن " ابن بطه "
متوفاى 387، سمعانى در انسابش او را ذكر نموده و
به پيشوائى و فضل و علم و حديث و فقه و زهد او را
ستوده، حديث تهنيت را كه خواهد آمد، بلفظ براء بن
عازب با ذكر سند روايت نموده است.
188 - حافظ محمد بن عبد الرحمن بن عباس - ابو
ظاهر مشهور به "مخلص الذهبى" متوفاى. 388 ابن كثير
در جلد 11 تاريخش ص 333 شرح حال او را ثبت و
درباره او گفته : نامبرده استاديست كثير الروايه،
و ثقه و از افراد صالح، محب الدين طبرى در جلد 2 "
رباض النضره " ص 169 حديث غدير را بلفظ حبشى مذكور
در ص 55 روايت نموده و گفته : اين روايت را با
بررسى و ذكر اسناد - مخلص الذهبى ذكر نموده است.
189 - حافظ - احمد بن سهل - فقيه بخارى - يكى
از استادان حاكم كه روايات بسيار در " مستدرك " از
او نقل كرده و صحت حديث او را در آنجا تصريح نموده
و همچنين، ذهبى در تلخيص خود - حديث نامبرده در ص
66 بدو اسناد صحيح كه تمامى رجال آن ثقه هستند ذكر
شد.
190 - عباس بن على بن عباس نسائى، خطيب در جلد
12 تاريخش ص 154 شرح حال او را ثبت و او را ثقه
دانسته، حديث او در ص 120 باسناد صحيح كه رجال آن
ثقه هستند گذشت.
191 - يحيى بن محمد اخبارى - ابو عمر بغدادى،
خطيب در جلد 14 تاريخش ص 236 شرح حال او را ثبت و
حديث مناشده رحبه را در آنجا بطريق او و بلفظ عبد
الرحمن باسناد حسن آورده كه خواهد آمد،
علماء قرن 05
192 - متكلم، قاضى - محمد بن طيب بن محمد -
ابوبكر باقلانى متوفاى 403، از اهل بصره است كه در
بغداد اقامت گزيده، سخنان و تصنيف او در "كلام"
بيش از ديگران است، خطيب در جلد 5 تاريخش ص - 379
او را توثيق و ستايش نموده نامبرده حديث موالات و
حديث تهنيت را در كتاب خود " التمهيد " در رد بر
مذاهب روايت نموده، كه خواهد آمد.
193 - حافظ - محمد بن عبد الله بن محمد، ابو
عبد الله - حاكم ضبى - معروف به "ابن البيع"
نيشابورى - متوفاى 405 - صاحب " مستدرك " بر
صحيحين "صحيح مسلم و صحيح بخارى" كه مورد نظر
همگان و مشهور است - در سال 321 ولادت يافته و از
دوران كودكى در تحصيل و طلب حديث بوده و در سن 30
سالگى صلاحيت شنيدن و حفظ حديث را احراز كرده خطيب
و ذهبى - و ابن كثير در جلد 6 تاريخش ص 273 و در
جلد 3 " تذكره " صفحه 242 و در جلد 11 "البدايه و
النهايه" صفحه 355 او را توثيق نموده اند، حديث
غدير را در مستدرك خود بطرق مختلف كه صحت اكثر
آنها را تصريح نموده، روايت كرده، از جمله آنها در
صفحات 48 و 66 و 72 و 78 و 88 و 92 و 97 و 103
گذشت، و روايت او در حديث مناشده رحبه بلفظ زيد بن
يثيع باسناد صحيح كه رجال آن ثقه هستند و در حديث
احتجاج روز جمل، خواهد آمد.
194 - احمد بن محمد بن موسى بن قاسم بن صلت -
ابوالحسن مجبر بغدادى متوفاى 405، خطيب در جلد 5
تاريخش صفحه 95 شرح حال او را ثبت و از دقاق حكايت
نموده كه : نامبرده استادى با صلاحيت و متدين
بوده، روايت او در حديث مناشده مردى عراقى بر جابر
انصارى باسناد صحيح خواهد آمد.
195 - حافظ - عبد الملك بن ابى عثمان - ابو سعد
نيشابورى - مشهور بن "خركوشى" متوفاى 407، ذهبى در
"عبر" شرح حال او را ثبت و از قول حاكم گويد :
جامع تر از او از حديث علم و ذهد و تواضع و ارشاد
بسوى خداوند نديدم، حديث تهنيت از او بدو طريق
خواهد آمد.
196 - حافظ - احمد بن عبد الرحمن بن احمد -
ابوبكر فارسى - شيرازى متوفاى 411 / 407، ذهبى در
جلد 3 " تذكره " صفحه 267 شرح حال او را ثبت و
درباره او چنين گويد : حافظ، پيشوا، محيط و جولان
گر "در احاديث"، و از ابى الفرج بجلى حكايت نموده
كه او را : موصوف بصدق و حفظ كه در اين رشته بسيار
نيكو از عهده برآمده ذكر نموده است، حديث از ابن
عباس را در آيات كه از قرآن درباره على عليه
السلام نازل شده، با بررسى در اسناد روايت نموده،
حديث منسوب باو در صفحه 99 گذشت، و در مورد آيه
تبليغ نيز خواهد آمد.
197 - حافظ - محمد بن احمد بن محمد بن سهل -
ابى الفتح بن ابى الفوارس "جد او - سهل - كنيه اش
ابوالفوارس بوده" - در سال 338 متولد و در 412
وفات يافته، خطيب در جلد 1 تاريخش صفحه 352 شرح
حال او را ثبت و درباره او چنين مينگارد : بسيار
نوشته و گرد آورده و داراى قوه حفظ و معرفت و
امانت و ثقه بوده و مشهور بصلاحيت است، و مردم از
روى تشخيص و انتخاب او احاديثى را كه از اساتيد
بدست آورده استنساخ و نوشته اند، روايت او در حديث
تهنيت خواهد آمد.
198 - حافظ - احمد بن موسى بن مردويه - اصفهانى
- ابوبكر متوفاى 410، ذهبى در جلد 3 " تذكره "
صفحه 252 او را ذكر نموده و درباره او چنين نگاشته
: حافظ داراى دقت نظر و علامه، در رشته بررسى
احاديث و جمع آن ثابت قدم و داراى بصيرت بحال رجال
حديث و تحقيق او بسيار و داراى تصانيف نمكين و
مطلوب ميباشد، حديث منسوب باو در صفحات 40 و 84 و
86 و 99 و 100 گذشت، و روايت او در داستان ركبان و
در مورد آيه اكمال دين و در حديث تهنيت خواهد آمد.
199 - ابو على - احمد بن محمد بن يعقوب - ملقب
به "مسكويه" صاحب كتاب " التجارب " متوفاى 421،
ابو حيان در جلد 1 " الامتاع " صفحه 35 و ياقوت در
جلد 5 " معجم الادباء " صفحه 19 - 5 و ابن شاكر در
جلد 2 " الوافى بالوفيات " ص 269 و غير آنها را
ستوده اند، نامبرده حديث غديرخم را در " نديم
الفريد " روايت نموده كه لفظ او در احتجاج مامون
خليفه عباسى بر فقهاء بحديث غدير خواهد آمد.
200 - قاضى - احمد بن حسين بن احمد - ابوالحسن
- معروف به " ابن سماك بغدادى " "در سن 95 سالگى
در 424 وفات يافته"، نامبرده مرد بزرگى بوده و در
جامع منصور مجلس وعظى داشته كه در آن مجلس -
سخنرانى ميكرده، خطيب در جلد 4 تاريخش صفحه 110
اين موضوع را ذكر كرده، نامبرده حديث نزول آيه
اكمال دين را درباره على عليه السلام روايت نموده
است.
201 - ابو اسحق احمد بن محمد بن ابراهيم ثعلبى
نيشابورى - مفسر مشهور - متوفاى 427 ر 37، ابن
خلكان در جلد 1 تاريخش صفحه 22 شرح حال او را ثبت
و گويد : نامبرده در علم تفسير يگانه عصر و زمان
خود بوده و تفسير كبير را كه برتر از ساير تفاسير
است، تصنيف نموده، و فارسى - در تاريخ نيشابور او
را نام برده و گفته : ثعلبى آنچه نقل ميكند - صحيح
و مورد وثوق و اعتماد است، او از ابى طاهر بن
خزيمه و امام ابى بكر بن مهران مقرى حديث ميكند و
حديث او بسيار و مشايخ و استادان او زيادند، در
تفسير خود " الكشف و البيان " حديث نزول آيه تبليغ
و حديث نزول آيه سال سائل را پيرامون واقعه غدير
با بررسى در اسناد آن روايت نموده است.
202 - ابو محمد عبد الله بن على بن محمد بن
بشران - در سال 355 متولد و در 429 وفات يافته،
شيخ خطيب بغدادى در جلد 10 تاريخش صفحه 14 گويد :
من از احاديث او نوشتم و آنچه را با شنيدن از
اساتيد و مشايخ خود نقل كرده صحيح است، حديث او در
داستان تهنيت و روزه غدير باسناد صحيح كه رجال آن
همگى ثقه هستند، خواهد آمد.
203 - ابو منصور عبد الملك بن محمد بن اسمعيل
ثعالبى - نيشابورى - متوفاى 429 صاحب " يتيمه
الدهر " ابن خلكان در جلد 1 تاريخش ص 315 شرح حال
او را ثبت و او و تاليفات و زين و گرانبهايش را
ستوده، و ابن كثير در جلد 12 تاريخش ص 44 او را
نام برده و گفته : نامبرده در لغت و اخبار و حوادث
ايام خلق پيشوا و محيط و وجود سومندى بوده، حديث
غدير را در ص 511 كتاب " ثمار القلوب " روايت
نموده، لفظ او در - عيد غدير، خواهد آمد.
204 - حافظ - احمد بن عبد الله - ابو نعيم
اصفهانى - در سال 336 متولد و در 430 وفات يافته،
شرح حال و ستايش او در بسيارى از كتب تاريخ و شرح
حال رجال مندرج و ثبت است، ابن خلكان در جلد 1
تاريخش ص 27 گويد : نامبرده از محدثين بنام و
مشهور و از بزرگان حفاظ مورد اعتماد و وثوق است،
از افاضل محدثين گرفته و افاضل از او اخذ و بحديث
او منتفع شده اند، و كتاب او " حليه الاولياء " از
بهترين كتب است، و ذهبى در جلد 3 تذكره اش ص 292
از قول ابن مردويه نقل كرده كه : ابو نعيم در زمان
خود كسى بوده كه طالبان حديث براى درك مجلس و بهره
گيرى از او بار سفر مى بستند و بسوى او مى
شتافتند، و در افق اقطار جهان احدى در قوه حفظ و
سنديت كلام چون او نبوده، او يگانه حافظ دنيا "در
زمان خود" بوده، همگان در نزد او جمع ميشدند و هر
يك از حاضرين بنوبه خود در هر روز آنچه از احاديث
مورد نيازش بود تا نزديك ظهر در محضرش قرائت
مينمود و تصحيح ميكرد، احاديث او "در غديرخم" در
صفحات 47 و 54 و 57 و 61 و 76 و 79 و 83 و 84 و
103 و 111 و 120 گذشت، و حديث او در داستان
"مناشده" رحبه و در باب احتجاج عمر بن عبد العزيز
و در نزول آيه تبليغ و آيه اكمال دين درباره على
عليه السلام خواهد آمد كه بسيارى از اسناد آن صحيح
و رجال آن ثقه هستند.