الغدير جلد ۱

علامه شیخ عبدالحسین احمد امينى نجفی (ره)
ترجمه محمد تقى واحدى

- ۱۴ -


9 - ادريس بن يزيد ابو عبد الله اودى كوفى، نسائى او را موثق دانسته، روايت او در ص 40 گذشت و حديث مناشده جوانى با ابى هريره بطريق او خواهد آمد و طريق حديث مذكور و مناشده هر دو صحيح و رجال آنها همگى ثقه ميباشند.

10 - يحيى بن سعيد بن حيان تيمى كوفى مدنى، طبق خلاصه خزرجى ص 363 عجلى او را ثقه و صالج دانسته و ابن حبان وفات او را بسال 145 ثبت نموده - طريق حديث او از عمويش "يزيد بن حيان - تابعى -" كه سند آن از اسناد مسلم است "در " صحيح " او" و رجال آن ثقه هستند، در ص 127 گذشت.

11 - حافظ عبد الملك بن ابى سليمان عرزمى كوفى، متوفاى 145 - احمد بن حنبل و نسائى او را توثيق نموده اند و ذهبى در جلد 1 تذكره اش ص 139 گفته كه : نامبرده از حفاظ - صاحب دقت نظر است، حديث از او باسناد صحيح و با رجال موثق در ص 63 و 73 گذشت، و روايت او در داستان "مناشده" رحبه بلفظ زاذان خواهد آمد.

12 - عوف بن ابى جميله عبدى هجرى بصرى متوفاى 146 - نسائى و جماعتى او را توثيق نموده اند، خزرجى در ص 253 " تذكره " و ابن حجر در ص 199 " تقريب " - از او نام برده اند، بحديث مذكور در ص 65 مراجعه نمائيد، رجال اسناد حديث مزبور ثقه هستند.

13 - عبد الله بن عمر بن حفص بن عاصم بن عمر بن خطاب عدوى عمرى مدنى، يكى از فقهاء هفتگانه است - ابن معين و نسائى و ابو زرعه و ابو حاتم او را توثيق نموده اند، وفات او بسال 147 و بقولى در غير اين سال واقع شده، ابن حجر شرح حال او را در جلد 8 " تهذيب " ص 40 ذكر نموده و حافظ عاصمى روايتى را بطريق او در " زين الفتى " آورده است.

14 - نعيم بن حكيم مدائنى متوفاى 148 حافظ ابو عوانه و حافظ قطان از او روايت كرده اند، ابن معين و عجلى او را توثيق نموده اند و شرح حال او را خطيب در جلد 13 تاريخش ص 302 ذكر نموده - طريق منتهى باو در ص 102 گذشت و طريق او صحيح و رجال آن همگى ثقه ميباشند.

15 - طلحه بن يحيى بن طلحه بن عبيد الله تيمى كوفى متوفاى 148 - عجلى و ابن معين او را توثيق نموده اند و صلاحيت او را ابو زرعه و نسائى تاييد كرده اند. شرح حال او را خزرجى در " خلاصه " ص 153 و ابن حجر در " تهذيب التهذيب " ثبت نموده اند. حديث او در ص 89 گذشت.

16 - ابو محمد كثير بن زيد اسلمى - بعد از سال 150 درگذشته و به "ابن ماقبه" معروف است. ابو زرعه گفته : نامبرده متصف بصدق است و در "روش" او نرمى و ملايمت است "كنايه از اينكه سخت گيرى در خصوصيات رجال ندارد" شرح حال او را خزرجى در " خلاصه " ص 283 ذكر نموده، حديث از او بطريقى كه بقيه رجال آن همگى ثقه هستند در ص 103 گذشت.

17 - حافظ محمد بن اسحاق مدنى صاحب سيره متوفاى 151 ر 152 - علماء بنام و معروف او را بموثق بودن و پيشوائى و علم و حفظ و دقت نظر تعريف نموده اند. شرح حال او را ذهبى در جلد 1 تذكره اش ص 155 و خزرجى در ص 279 " خلاصه " ثبت كرده اند : حاكم بطريق او در "مستدرك" جلد 3 ص 110 روايت نموده بطوريكه در ص 48 و غيره گذشت.

18 - حافظ معمر بن راشد، ابو عروه ازدى بصرى متوفاى 153 ر 4، عجلى و نسائى و سمعانى او را توثيق نموده اند و ذهبى در جلد 1 " تذكره " ص 171 با تعبير به، امام و حجت او را ياد كرده، و حديث او بطريق صحيح كه رجال آن ثقه هستند در ص 46 گذشت.

19 - حافظ مسعر بن كدام ابن ظهير هلالى رواسى كوفى متوفاى 132 ر 155، قطان گفته : همانند او را نيافتم، او دقيق النظرترين علماء بود و شعبه گفته : از فرط استوارى و متانت، مصحف ناميده ميشده، احمد و ابو زرعه و عجلى او را توثيق نموده اند، بتذكره ذهبى در جلد 1 ص 169 و خلاصه خزرجى ص 320 مراجعه نمائيد. روايت او در داستان "مناشده" بلفظ عميره همدانى خواهد آمد

20 - ابو عيسى حكم بن ابان عدنى، متوفاى 154 ر 5، عجلى گويد : نامبرده ثقه ايست داراى سيره و روش، نامبرده در آن هنگام كه چشمها آرام ميگرفت "بخواب ميرفت" تا زانوى خود در دريا ميايستاد و بذكر خدا اشتغال ميورزيد خزرجى شرح حال او را در " خلاصه " ص 75 چنين نگاشته، حديث او در صفحه 48 گذشت.

21 - عبد الله بن شوذب بلخى - ببصره آمده و در آنجا مسكن گرفته، متوفاى 157 - قريبا در با روزه غدير بشرح حال او آگاهى خواهيد يافت، و گفتار ابن وليد درباره او خواهد آمد، نامبرده داراى چهره روحانى و منظر ملكوتى بوده، حديث روزه غدير را بطريق صحيح كه رجال آن همگى ثقه هستند، او روايت نموده است.

22 - حافظ شعبه بن حجاج ابو بسطام واسطى - به بصره آمده و در آنجا مسكن گزيده و در سال 160 وفات يافته، بقول ابن معين نامبرده پيشواى اهل تقوى است و بقول حكم پيشواى پيشوايان است و بقول ثورى : شعبه در حديث فرمانرواى اهل ايمان است، ذهبى در جلد 1 تذكره ص 174 و خزرجى در " خلاصه " ص 140 شرح حال او را ثبت نموده اند - حديث او در ص 64 بطريق صحيح و رجال موثق و همچنين در ص 68 و 72 و 79 و 93 گذشت و حديثى از او در داستان "مناشده" بلفظ زيد بن يثيع خواهد آمد.

23 - حافظ ابو العلاء كامل بن علاء تميمى كوفى متوفاى در حدود 160، ابن معين او را توثيق نموده و ابن عدى و نسائى بر حسب مندرج در خلاصه خزرجى ص 272 گفته اند كه "باكى بر او نيست" و حاكم در " مستدرك " صحيح بودن حديث او را تاييد نموده. حديث نامبرده بطريق صحيح و رجالى كه همگى موثق هستند در ص 67 گذشت.

24 - حافظ سفيان بن سعيد ثورى ابو عبد الله كوفى - در سال 161 در بصره درگذشته است و ولادت او در سال 77 تعيين شده، خطيب در جلد 9 تاريخش ص 252 او را پيشوائى از پيشوايان مسلمين و نشانه از نشانه هاى دين دانسته و تصريح نموده كه : پيشوائى او مورد اجماع است، بطوريكه را مراتب اتقان و ضبط و حفظ و معرفت و زهد و ورع كه در او است از هر گونه تعريف و تزكيه بى نياز است، در جلد 7 تاريخ خطيب ص 377 مندرج است كه : خبر داد ما را ابو الفتح محمد بن حسين عطار "قطيط" از محمد بن احمد بن عبد الرحمن معدل - در اصفهان - از ابوبكر محمد بن عمر تميمى حافظ "جعابى" از حسن بن على بن سهل عاقولى از حمدان بن مختار از حفص بن عبيد الله بن عمر از سفيان ثورى از على بن زيد از انس كه گفت : شنيدم از رسول خدا صلى الله عليه و آله ميفرمود : من كنت مولاه فعلى مولاه، اللهم وال من والاه و عاد من عاداه.

25 - حافظ اسرائيل بن يونس بن ابى اسحق سبيعى ابو يوسف كوفى متوفاى 162، ابن معين و غيره او را توثيق نموده اند و ذهبى در جلد 1 تذكره اش - ص 193 مبالغه در ستايش نسبت باو نموده، حديث از او در ص 80 گذشت، و در داستان "مناشده" حديث او بطريق صحيح و رجال موثق خواهد آمد.

26 - جعفر بن زياد كوفى احمر متوفاى 165 ر 7، ابو داود گفته مورد وثوق و اعتماد است، و شيعى است، و بشرح مندرج در خلاصه خزرجى در ص 53 ابو زرعه او را متصف بصدق معرفى كرده و نسائى گفته : باكى بر او نيست، حديث او در داستان "مناشده" رحبه بلفظ عبد الرحمن بطريق صحيح و رجال موثق خواهد آمد.

27 - مسلم بن سالم هندى ابو فروه كوفى "در اواسط قرن دوم درگذشته" ابن معين او را توثيق نموده و ابو حاتم صلاحيت او را در حديث تاييد و گفته كه : باكى بر او نيست، حديث او از عبد الرحمن بن ابى ليلى در داستان "مناشده" رحبه بطريق صحيح و رجال موثق خواهد آمد.

28 - حافظ قيس بن ربيع ابو محمد اسدى كوفى متوفاى 165، عفان گويد كه او مورد وثوق و اعتماد بوده است، و يعقوب ابن شيبه گويد : نامبرده در نزد جميع اصحاب ما. متصف بصدق است و آنچه را از "احاديث" نوشته داراى صلاحيت است، ولى نيروى حفظ او خوب نيست، ذهبى در جلد 1 " تذكره " ص 205 و خزرجى در " خلاصه " ص 270 شرح حال او را ثبت نموده اند، حديث او در ص 85 گذشت، و در نزول آيه اكمال دين در مورد على عليه السلام در روز غدير نيز حديث او ذكر خواهد شد.

29 - حافظ حماد بن سلمه ابو سلمه بصرى متوفاى 167، ابن معين او را توثيق كرده و ابن معمر او را از ابدال بشمار آورده و قطان گويد، هر كه را ديديد كه نسبت باو نكوهش ميكند. او را در اسلام متهم بدانيد. وهب گويد : حماد اعلم ما است، و بر ما سرورى دارد، ذهبى او را كامل در عربيت و مردى فقيه و فصيح و سخن ور و داراى سيره و روش دانسته، شرح حال او را در جلد 1 تذكره ذهبى ص 182 و در ص 78 خلاصه خزرجى ثبت است، بصفحه 45 مراجعه نمائيد. بنابراين - حديث بطريق او كه منتهى به براء بن عازب ميشود صحيح و رجال آن موثق است و حديث او در موضوع تهنيت باسناد صحيح و رجال موثق خواهد آمد.

30 - حافظ عبد الله بن لهيعه ابو عبد الرحمن مصرى متوفاى 174، ذهبى در جلد 1 " تذكره " ص 215 شرح حال او را ثبت نموده و درباره او گفته : پيشواى بزرگ، قاضى ديار مصر و دانشمند و محدث آن منطقه. و گويد : احمد بن حنبل درباره نامبرده گفته : در آنچه نوشته داراى صلاحيت و در طلب علم كوشا بوده است، بصفحه 50 مراجعه نمائيد، بنا بر مراتب مذكوره طريق رسيده از او كه منتهى بجابر انصارى ميشود صحيح و رجال آن موثق ميباشند.

31 - حافظ ابو عوانه وضاح ابن عبد الله يشكرى واسطى بزاز متوفاى 175 ر 6، نامبرده متصف براستى و مورد وثوق و اعتماد بوده و بطوريكه در " تهذيب التهذيب " و جلد 1 تذكره ذهبى ص 241 مذكور است، همگان بحجيت او در آنچه حديث نموده اجماع دارند، طرق منسوب باو در ص 64 باسانيد صحيح و در ص 31 و 66 و 97 گذشت، و بسيارى از طرق روايت او صحيح است.

32 - قاضى شريك بن عبد الله، ابو عبد الله نخعى كوفى متوفاى 177، ذهبى در جلد 1 " تذكره " ص 210 نامبرده را يكى از پيشوايان مشهور اعلام نموده گويد : حديث او حسن است و نامبرده پيشوائى است فقيه و محدث و داراى احاديث بسيار و در اتقان و استوارى مانند حماد بن زيد نيست، بخارى استشهاد باو نموده و مسلم بپيروى و متابعت او نقل روايت نموده، يحى بن معين او را توثيق كرده و محى الدين بن ابى الوفاء در جلد 1 " الجواهر المضيه " ص 256، او را از حنفيه معرفى نموده، حديث او بطريق صحيح و رجال موثق در ص 66 و همچنين در ص 92 گذشت و حديث او بطريق صحيح در داستان "مناشده" رحبه و در داستان مناشده جوانى با ابى هريره خواهد آمد.

33 - حافظ عبد الله " عبيد الله " بن عبيد الرحمن " عبد الرحمن " كوفى. پدر عبد الرحمن اشجعى متوفاى 182 بطوريكه در جلد 1 " تذكره الحفاظ " ص 284 و " التقريب " ص 170 مذكور است ابن معين و ذهبى و ابن حجر او را توثيق نموده اند حديث او بطريق صحيح و رجال موثق در ص 61 گذشت.

34 - نوح بن قيس ابو روح حدانى بصرى متوفاى 183، مره و ابن معين بطوريكه در ص 347 " الخلاصه " و حاشيه آن مذكور است، نامبرده را توثيق نموده اند، حديث او در ص 76 گذشت.

35 - مطلب بن زياد بن ابى زهير كوفى ابوطالب متوفاى 185، گروه زيادى از حفاظ و پيشوايان حديث بروايت او اعتماد نموده اند و ابن معين او را توثيق نموده، در نزد ابى داود و ابن حجر متصف بصدق است و در نزد ديگران محدثى است بزرگوار، شرح حال او در " التقريب " ص 247 و " الخلاصه " 324 مذكور است، حديث رسيده از او در داستان "مناشده" مردى عراقى با جابر انصارى بطريق صحيح و رجال موثق خواهد آمد.

36 - قاضى حسان بن ابراهيم عنزى ابوهاشم متوفاى 186، احمد و ابو زرعه و ابن معين و ابن عدى چنانكه در " الخلاصه " و حاشيه آن ص 64 مذكور است، نامبرده را توثيق نموده اند، حديث او بطريقى كه تمام رجال آن ثقه هستند در ص 66 گذشت.

37 - حافظ جرير بن عبد الحميد ابو عبد الله ضبى كوفى "بعدا - رازى" متوفاى 188 " در سن 78 سالگى در گذشته "، ذهبى در جلد 1 تذكره خود ص 247 ضمن ذكر نامبرده گويد : علماء علم حديث بسبب اعتماد و وثوق باو و مراتب حفظ و وسعت دامنه دانش او "از مواطن خود" بسوى او ميشتافتند. حديث از او بطريق حافظ عاصمى باسناد صحيح و رجالى كه همگى ثقه هستند، در ص 127 گذشت و همين طريق روايت او، سند مسلم است كه درباره خطبه روز غدير در صحيح خود روايت نموده.

38 - فضل بن موسى ابو عبد الله مروزى سينانى متوفاى 192، بشرح مندرج در " الخلاصه " ص 263 ابن معين و ابو حاتم او را توثيق نموده اند و در " التقريب " ص 205 بعنوان ثقه و صاحب دقت نظر ثبت گرديده. حديثى از او بلفظ سعيد و زيد بطرق صحيح و رجال موثق در داستان "مناشده" رحبه خواهد آمد.

39 - حافظ محمد بن جعفر مدنى بصرى ابو عبد الله غندر متوفاى 193، نامبرده از حفاظ با اتقان است، ابن معين گويد : آثار كتبى او صحيح ترين آثار است، بعضى خواستند او را بخطاء نسبت دهند و نتوانستند، ذهبى شرح حال او را در جلد 1 تذكره اش ص 274 درج نموده، حديث او با اسناد صحيح و رجال ثقه در ص 31 و همچنين در صفحات 32 و 35 و 48 گذشت، و روايت از او در داستان "مناشده" در رحبه بلفظ سعيد و باسناد صحيح و رجال ثقه خواهد آمد.

40 - حافظ اسمعيل بن عليه ابو بشر ابن ابراهيم اسدى متوفاى 193، ذهبى در جلد 1 تذكره خود در ص 295 از ابى داود حكايت نموده كه گفت : احدى نبود مگر آنكه بخطا افتاد، جز - ابن عليه و بشر - و ابن معين گفته : نامبرده مردى است موثق و موصوف بورع و تقوى، و از شعبه نقل شد : كه او بر محدثين سرورى دارد. حديث او در داستان "تهنيت" " بعنوان پسر خواهر حميد طويل " خواهد آمد.

41 - حافظ محمد بن ابراهيم ابو عمرو ابن ابى عدى سلمى بصرى، در سال 194 در بصره وفات يافته، بطوريكه در جلد 1 " تذكره الحفاظ " ص 296 و در " خلاصه خزرجى " ص 276 مذكور است نسائى و ابو حاتم و ذهبى او را توثيق نموده اند، حديث بطريق او با اسناد صحيح و رجال موثق در ص 65 گذشت.

42 - حافظ محمد بن خازم ابو معاويه تميمى ضرير متوفاى 195، بشرح مندرج در " خلاصه " و حاشيه آن ص 285، عجلى و نسائى و ابن خراش او را توثيق نموده اند و خطيب شرح حال او را در جلد 5 تاريخ خود ص 249 - 242 درج نموده، حديث از او با اسناد صحيح در ص 82 گذشت.

43 - حافظ محمد بن فضيل ابو عبد الرحمن كوفى "متوفاى 195" ، ابن معين او را توثيق نموده و ابو زرعه او را متصف بصدق دانسته و نسائى گفته، باكى بر او نيست "يعنى بر او و روايتش اشكال و ايرادى نيست" و ابن حجر در " تقريب " گفته كه : نامبرده راستگو و "بموازين حديث" شناسا و دانا است، و ذهبى در جلد 1 " تذكره " از او بوثوق و اعتماد - ياد كرده، حديث ركبان از او بطريق صحيح و با رجال موثق خواهد آمد.

44 - حافظ. وكيع به جراح رواسى. ابوسفيان كوفى متوفاى 196 ر 197، ابن معين و عجلى و ابن سعد او را ثقه دانسته اند و احمد گفته : همانند او در دانش و نيروى حفظ و اتقان توام با خشوع و ورع نديدم، شرح حال او را خطيب در جلد 13 تاريخش ص 466 و ذهبى در جلد 1 تذكره اش ص 280 و خزرجى در " الخلاصه " صفحه 356 ثبت نموده اند، امام احمد بن حنبل در مناقبش "بنا بر آنچه نقل شده" حديثى را با دقت در اسناد آن از نامبرده "حافظ - وكيع" روايت نموده كه او از اعمش - از سعد بن عبيده - از ابن بريده از پدرش حديث كرده كه : رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود : من كنت مولاه فعلى مولاه در " الجامع الصغير " روايت منسوب باو ذكر شده، و اسناد آن صحيح و رجال آن ثقه هستند.

45 - سفيان بن عيينه - ابو محمد هلالى كوفى "در سال 198 در مكه وفات يافته" ذهبى در جلد 1 تذكره اش ص 239 تصريح نموده كه : نامبرده پيشوائى بوده داراى حجت و برهان و موصوف بقوه حفظ و وسعت دامنه دانش و بزرگى قدر و مقام، و ابن خلكان در جلد 1 تاريخش صفحه 226 اعلام نموده كه : نامبرده پيشوائى بوده است دانشمند و با دقت نظر و زاهد و ورع و اهل حديث بر صحت حديث و روايت او اجماع و اتفاق دارند، و بسيارى از صاحبان تذكره شرح حال او را توام با ستايش ثبت نموده اند، حديث او در نزول آيه سال سائل پيرامون داستان غدير خواهد آمد و حديث او بطريق صحيح و با رجال موثق در ص 48 و 120 گذشت.

46 - حافظ عبد الله بن نمير، ابو هشام همدانى خارفى، ذهبى در جلد 1 تذكره اش ص 299 شرح حال او را ثبت و توثيق يحيى بن معين و غيره را نسبت باو نقل كرده، نامبرده از بزرگان اصحاب حديث بوده و در سال 199 در سن 84 سالگى درگذشته، به صفحات 63 و 73 مراجعه نمائيد، و اين طريق كه در حديث او است بر طبق اختيار ابن سعد "و همچنين ابن معين و هيثمى" از عطيه عوفى "ثقه" طريق صحيحى است و رجال آن ثقه ميباشند. و حديث مناشده در روز رحبه بروايت او بلفظ زاذان خواهد آمد.

47 - حافظ حنش بن حرث بن لقيط نخعى كوفى، ابو نعيم و هيثمى او را موثق دانسته اند، و ابو حاتم گفته : باكى بر او نيست، حديث ركبان از او بطريق صحيح و با رجال ثقه خواهد آمد.

48 - ابو محمد موسى بن يعقوب زمعى مدنى، ابن معين او را موثق دانسته و ابو داود او را صالح اعلام نموده، وفات او در پايان خلافت منصور اتفاق افتاده، حديث او در صفحه 82 بطريق صحيح و بارجال ثقه گذشت.

49 - علاء بن سالم عطار كوفى "شيخ الاشج" ابى سعيد. پيشواى موثق، خطيب و غيره داستان مناشده را بطريق او روايت نموده اند كه خواهد آمد.

50 - ارزق بن على بن مسلم حنفى - ابو الجهم كوفى، ابن حبان "بطوريكه در ص 21 خلاصه مذكور است" او را موثق دانسته، حديث او در ص 66 بسند صحيح و با رجال موثق گذشت.

51 - هانى بن ايوب حنفى كوفى، ابن كثير در جلد 5 تاريخش ص 211 او را توثيق نموده، نسائى حديث او را در داستان مناشده بلفظ عميره با دقت در سند روايت نموده، بنابراين طريق او صحيح و رجال آن ثقه هستند.

52 - فضيل بن مرزوق اغر رقاشى رواسى كوفى - ابو عبد الرحمن، متوفاى حدود 160، ثورى و ابن عيينه و ابن معين او را توثيق نموده اند و هيثم ابن جميل گويد : نامبرده از جهه زهد و فضل پيشواى هدايت بوده و مسلم حديث او را در صحيح خود با دقت در سند روايت كرده، و ابن حجر در جلد 2 " تهذيب التهذيب " ص 299 شرح حال او را ثبت نموده، حديث او در "مناشده" بلفظ سعيد و عمرو با اسناد صحيح كه رجال آن ثقه هستند خواهد آمد.

53 - ابو حمزه سعد بن عبيده سلمى كوفى "در زمان ولايت عمرو بن هبيره وفات يافته" نسائى و ابن حجر بطوريكه در "خلاصه" ص 115 و "تقريب" ص 89 مندرج است نامبرده را توثيق نموده اند، حديث او باسناد صحيح و رجال ثقه كه از عبد الله ابن بريده "ثقه" از پدرش روايت كرده، در ص 80 گذشت.

54 - موسى بن مسلم حزامى شيبانى - ابو عيسى كوفى طحان - معروف به - موسى صغير، ابن معين او را توثيق نموده و ابن حبان در شمار افراد مورد ثقه و اعتماد از او ياد كرده، ابن حجر در جلد 10 " تهذيب التهذيب " ص 372 شرح حال او را ثبت نموده، حديث او باسناد صحيح و رجال ثقه در ص 82 گذشت.

55 - يعقوب بن جعفر بن ابى كثير انصارى مدنى، نامبرده از موسى بن يعقوب زمعى "ثقه مذكور در رديف 48" روايت ميكند، و محمد بن يحيى بن ابى عمر "ثقه" متوفاى 243 از او روايت مينمايد، حديث او در ص 82 گذشت و هم خواهد آمد.

56- عثمان بن سعد بن مره قرشى ابو عبد الله "ابو على" كوفى "مكفوف". ابن حبان او را در شمار افراد مورد ثقه و اعتماد ياد كرده و حافظ ابو كريب و نظراء او از پيشوايان علم حديث، از او روايت كرده اند، حديث او در موضوع مناشده نقل از شريك خواهد آمد.