ابواب رحمت

آيت الله حاج شيخ على نمازى شاهرودى (قده )

- ۵ -


بيان عظمت اسم مقدس رب

اما اسم مقدس ((رب )) بعد از اسم مبارك الله ، مقدم است بر ساير اسماء.

قال تعالى : الحمد لله رب العالمين . و ذلكم الله ربكم . و تبارك الله رب العالمين و هكذا در موارد ديگر.

قال تعالى : تبارك اسم ربك ذى الجلال و الاكرام و سبح اسم ربك الاعلى .

و نزد جمعى اسم مقدس رب اسم اعظم است زيرا كه :

جملات دعائيه قرآنيه از انبيا و غيرهم مصدر به اسم شريف ((ربنا)) يا كلمه ((رب )) شده . و نقل شده كه جملات دعاى مصدر به ((ربنا)) در 31 محل ذكر شده .

و حق تعالى نيز اسناد دعوت و استجابت را به اين لفظ داده فرموده است : ((ادعوا ربكم )) و قال : ((فاستجاب لهم ربهم .))

پس در دعاهاى حضرت آدم و حوا نقل فرموده : ((قالا ربنا ظلمنا انفسنا)) - الايه .

و در دعاهاى نوح است : ((رب انصرنى بما كذبون )). ((رب انى مغلوب فانتصر)). ((رب انزلنى منزلا مباركا)). و ((رب ان ابنى من اهلى )). و غير اينها زياد است .

و در دعاى هود: ((رب انصرنى بما كذبون )).

و در دعاى ابراهيم خليل : ((رب هب لى حكما و الحقنى بالصالحين )) و ((ربنا و اجعلنا مسلمين لك ... ربنا و ابعث فيهم )) و غير اينها زياد است و در آياتى كه دعاى آن حضرت را نقل كرده به كلمه رب يا ربنا بوده است .

و در دعاى لوط: رب نجنى و اهلى مما يعملون رب انصرنى على القوم المفسدين .

و در دعاى شعيب : ((ربنا افتح بيننا و بين قومنا بالحق )).

و در دعاى موسى : ((رب انى ظلمت نفسى رب بما انعمت على )). ((رب نجنى .)). ((ربنا انك آتيت فرعون ... ربنا اطمس .)). ((رب اشرح لى صدرى )). و غير اينها كه مقتضى احصا نيست .

و در دعاى سليمان : ((رب اغفرلى و هب لى ملكا)). ((رب اوزعنى ان اشكر...))

و در دعاى زكريا: رب هب لى من لدنك ذريه طيبه . رب انى يكون لى غلام . رب اجعل لى آيه .

و در دعاى عيسى : قال عيسى ابن مريم اللهم ربنا انزل علينا مائده من السماء.

و در دعاى حواريين : ((ربنا آمنا بما انزلت )).

و در دعاى اصحاب كهف : ((ربنا آتنا من لدنك رحمه )).

و در دعاى پيامبر ما صلى الله عليه و آله و سلم : ((ربنا لا تؤ اخذنا ان نسينا او اخطاءنا.))

و غير ذلك از حد احصا خارج است .

تفسير اسم مقدس رحمن

اما اسم مقدس ((رحمن )) پس لفظ خاص است - يعنى اين اسم مخصوص خداوند است - و معنى عام ؛ يعنى دلالت دارد بر رحمت واسعه حق كه در دنيا شامل مؤ من و كافر است . به خلاف رحيم كه لفظ عام است و معنى خاص ؛ يعنى رحمت كننده مؤ منين است در آخرت .

و از موارد استعمال در قرآن ، عظمت اسم مقدس رحمن نيز استفاده مى شود. مثل قوله تعالى : ((قل ادعوا الله او ادعوا الرحمن )) - الايه . و قوله : ((عباد الرحمن )) و قوله : ((و اذا قيل لهم اسجدوا للرحمن )). و غير اينها از آيات سوره مريم و سوره فرقان .

تكبيرات نماز

اما تكبير كه ياد كردن ذات مقدس حق است به بزرگى و عظمت به لفظ ((الله اكبر)) يعنى : خدا بزرگتر است از اينكه احدى بتواند او را توصيف و تعريف كند. چون كه عقل و فهم و شعور و فكر به او راه ندارد.

در كتاب خصال صدوق از امام صادق (عليه السلام ) نقل كرده كه اميرالمؤ منين صلوات الله عليه فرمود: تكبيرات پنج نماز نود و پنج است كه از جمله تكبير قنوت است . در هر يك از نمازهاى چهار ركعتى بيست و يك تكبير است . و نماز مغرب شانزده تكبير. و نماز صبح يازده تكبير است . جمع اينها نود تكبير است . و پنج تكبير براى قنوت است ، تمام نود و پنج تكبير مى شود. و همين شرح تكبيرات در كافى و غير آن نقل شده است . و واجب فقط پنج تكبير مى باشد.

و دست بلند كردن در حال تكبير نماز، زينت نماز و عبوديت است ؛ چنانكه در روايات است .

فضيلت تكبير

شيخ صدوق در ثواب الاعمال و شيخ كلينى نقل كرده اند از رِبعى از فضيل : گفت شنيدم او را كه فرمود: زياد كنيد تهليل و تكبير را؛ كه نيست چيزى محبوبتر به سوى خدا از تكبير و تهليل .

حقير گويد: مراد از ربعى ، ربعى بن عبدالله است . و مراد از فضيل ، فضيل بن يسار است . و هر دو ثقه جليلند. و مراد فضيل امام باقر يا امام صادق صلوات الله عليهما مى باشد كه از او شنيده . و فضيل از اصحاب اجماع است .

و صدوق از ابوحمزه ثمالى نقل كرده كه گفت : شنيدم از امام سجاد صلوات الله عليه كه فرمود: هر كس تكبير كند خدا را وقت شام صد مرتبه ، مثل آن كسى است كه صد بنده آزاد كرده است .

برقى در كتاب محاسن نقل كرده از امام صادق (عليه السلام ) كه فرمود پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم : هر كس فرود آيد در صحرايى پس بگويد: ((لا اله الا الله و الله اكبر))، خدا پر مى كند آن صحرا را از حسنات ، بزرگ باشد يا كوچك .

بدان كه : آنچه ما در فضيلت اجزاى نماز از صدوق نقل كنيم ، پس از ثواب الاعمال مى باشد. و آنچه از برقى نقل كنيم ، پس آن در كتاب محاسن مى باشد. و آنچه از مجلسى نقل كنيم ، پس در كتاب بحار است .

و به حسب كلام پيغمبر صلى الله عليه و آله و سلم كه خواهد آمد ان شاء الله ، تكبير اعلى كلمات است و محبوبترين آنهاست نزد خداوند تبارك و تعالى .

و بيايد ان شاء الله روايات ديگر در ضمن روايات فضيلت تسبيحات اربعه .

فضيلت و عظمت ((لا اله الا الله ))

صدوق نقل كرده از پيغمبر صلى الله عليه و آله و سلم كه فرمود: خداوند عزوجل فرمود به حضرت موسى بن عمران : اى موسى ، اگر آسمانها و عمارت كنندگان آنها (يعنى ملائكه ) و زمينهاى هفتگانه در كفه ميزانى باشد و ((لا اله الا الله )) در كفه ديگر، هر آينه ((لا اله الا الله )) برترى نمايد بر آنها.

و ايضا نقل كرده از پيغمبر صلى الله عليه و آله و سلم كه : هر كس بميرد و شهادت به ((لا اله الا الله )) دهد، داخل بهشت شود.

و ايضا از امام باقر (عليه السلام ) از پيغمبر صلى الله عليه و آله و سلم نقل كرده است كه فرمود: تلقين كنيد مرده هاى خود را ((لا اله الا الله ))؛ كه منهدم مى كند گناهان را. عرض كردند: يا رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم كسى كه در حال صحت بگويد؟ فرمود: اين منهدم كننده تر است . به درستى كه ((لا اله الا الله )) انس است براى مؤ من در حال حيات و وقت مرگ و وقت خارج شدن از قبر.

و ايضا از پيغمبر صلى الله عليه و آله و سلم نقل كرده كه فرمود: ثمن و قيمت بهشت ((لا اله الا الله )) مى باشد.

و ايضا از پيغمبر صلى الله عليه و آله و سلم نقل كرده كه فرمود: هر كه ((لا اله الا الله )) بگويد، كاشته مى شود براى او درختى در بهشت از ياقوت قرمز....

و ايضا ابو حمزه ثمالى گفت : شنيدم از امام باقر (عليه السلام ) كه فرمود: نيست چيزى كه عظيم تر باشد ثواب او از شهادت به ((لا اله الا الله )) براى آنكه معادل خدا چيزى نيست و احدى با او شريك نيست . و همين روايت از كافى نيز نقل شده است .

و ايضا پيغمبر صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: قول مؤ من : ((لا اله الا الله )) محو مى كند گناهان او را كه در صحيفه اعمالش ‍ مى باشد.

از امام صادق (عليه السلام ) است كه فرمود: هر كس بگويد ((لا اله الا الله )) مخلصا، داخل بهشت شود. و اخلاص آن اين است كه مانع شود او را از محرمات . و همين مضمون را از پيغمبر صلى الله عليه و آله و سلم نقل كرده است .

در روايت از امام صادق (عليه السلام ) و پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم نقل كرده كه : هر كس ((لا اله الا الله )) بگويد و صداى خود را بلند كند و بكشد صوت خود را در تمام اين كلام شريف ، گناهان او بريزد مثل آنكه برگ از درخت مى ريزد.

و روايت ديگر از پيغمبر صلى الله عليه و آله و سلم نقل كرده كه مفاد آن اين است : شهادت ((لا اله الا الله )) از اميرالمؤ منين (عليه السلام ) و شيعيان او قبول است .

جناب برقى به سند خود از ابان بن تغلب از امام صادق صلوات الله عليه نقل كرده كه فرمود: اى ابان ، وقتى كه رفتى كوفه پس روايت كن اين حديث را: هر كس شهادت دهد به اينكه نيست الاهى مگر ذات مقدس الله جل جلاله از روى اخلاص ، ثابت شود براى او بهشت . ابان عرض كرد: آقا، از هر صنفى نزد من مى آيند، براى همه مردم اين حديث را نقل كنم ؟ حضرت فرمود: بلى اى ابان به همه بگو چون روز قيامت شود و اولين و آخرين جمع شوند، گرفته مى شود از آنها كلمه مقدسه ((لا اله الا الله )) مگر از كسانى كه بر امر ولايت ما باشند، و همين حديث را در كافى هم نقل كرده است .

در كتاب وسائل از حضرت رضا صلوات الله عليه و از پدران بزرگوارش از رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم نقل كرده كه فرمود: ((اشهد ان لا اله الا الله )) كلمه اى است عظيم و كريم نزد خدا. هر كس از روى اخلاص بگويد، مستوجب بهشت شود. و اگر از روى دروغ بگويد، در دنيا جان و مال او محفوظ است و بازگشت او به سوى آتش خواهد بود.

تمام اين روايات در كتاب وسائل و مستدرك و بحار با روايات زياد ديگر كه به مضمون اينهاست با ثوابهاى ديگر نقل كرده . و فرموده اند در همين روايات كه : بهترين عبادات ((لا اله الا الله )) مى باشد. و هيچ گفتارى مثل ((لا اله الا الله )) نيست .

پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: هيچ ذكرى افضل از ((لا اله الا الله )) نيست . و هيچ دعايى افضل از استغفار نيست .

و فرمود: هر كس بگويد ((لا اله الا الله وحده لا شريك له )) پس براى اوست بهشت .

و نقل فرموده حضرت رضا (عليه السلام ) از پدرانش از رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم كه فرمود: خدا مى فرمايد: كلمه ((لا اله الا الله )) حصن من است . هر كس از روى اخلاص و عقيده قلب بگويد، داخل شده در حصن من . و هر كه داخل حصن من شود، ايمن است از عذاب من . و در بعضى روايات فرمود: بشرطها و شروطها. و انا من شروطها.

حقير گويد: شايد مراد از ((شرطها)) قبول رسالت پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم باشد، و مراد از ((شروط)) قبول امامت و خلافت دوازده امام صلوات الله عليهم اجمعين مى باشد.

پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم فرمود افضل كلام ((لا اله الا الله )) است . و افضل دعا ((الحمد لله )) است . و غير اينها كه در كتاب مستدرك نقل كرده ام ، و مقدارى در ثواب تسبيحات اربعه بيايد ان شاء الله .

فضيلت حمد پروردگار

تحميد يعنى حمد و ستايش ذات مقدس حق كردن به كلمه ((الحمد لله )) مثلا. و معنى ((الحمد لله رب العالمين )) يعنى اقرار و اعتراف كردن به اين كه جميع خوبى ها در كل مخلوقات ملك خداست و هر كس هر چه خوبى دارد خدا به او داده و خدا اولى است به آن خوبى از خود آن كس . و ((رب العالمين )) يعنى : مالك و آفريننده و نگهدار تمام عالميان .

قال تعالى : ((و لئن شكرتم لازيدنكم )) اگر شكر كنيد، هر آينه زياد مى كنم نعمت شما را.

صدوق نقل كرده از امام صادق (عليه السلام ) كه فرمود: هر كس بگويد وقت صبح ((الحمد لله رب العالمين )) چهار مرتبه ، پس ادا كرده شكر نعمتهاى روز را. و اگر شب بگويد، شكر شب را ادا كرده است . و همين حديث را در كافى نيز نقل كرده است .

در كتاب كافى از محمد بن مروان نقل كرده كه گفت : عرض كردم خدمت امام صادق (عليه السلام ) كدام عمل محبوب تر است نزد خداى تعالى ؟ فرمود: اينكه حمد كنى خدا را.

در كافى نيز از مفضل نقل كرده كه گفت : عرض كردم خدمت امام صادق (عليه السلام ): تعليم فرما مرا دعاى جامعى . فرمود: حمد كن خدا را. كه هر كس نماز مى خواند دعا مى كند حمدكننده را و مى گويد: ((سمع الله لمن حمده )).

صدوق از زيد شحام نقل كرده از امام صادق (عليه السلام ) كه فرمود: كسى كه بگويد: ((الحمد لله كما هو اهله )) مشغول مى كند نويسندگان آسمان را. عرض كرد: چگونه ؟ حضرت فرمود: مى گويند: خدايا، ما غيب نمى دانيم . (يعنى مقدار اهليت خدا را براى حمد نمى دانند). خدا مى فرمايد: بنويسيد همان طور كه گفته و بر من است ثواب او. و نظير اين را در كتاب مستدرك نقل كرده است .

در تفسير برهان از كلينى از امام صادق (عليه السلام ) نقل كرده كه فرمود: استر پدرم مفقود شد. پس فرمود: اگر رد كند خدا استر مرا، هر آينه حمد مى كنم خدا را به حمدهايى كه بپسندد آن را. زمانى نگذشت كه استر را آوردند. پس سر بلند كرد و فرمود: الحمد لله . و چيز ديگر نفرمود. پس فرمود: چيزى از حمد باقى نگذاشتم . جميع انواع حمد را براى خداى تعالى قرار دادم و تمام داخل اين است .

صدوق از هيثم نقل كرده كه گفت : شنيدم از امام صادق (عليه السلام ) كه فرمود: هيچ نعمتى خدا به بنده اش نداده ، هر چه باشد، پس ‍ حمد كند خدا را، مگر آن كه حمد او افضل و اعظم و اوزن خواهد بود از آن نعمت .

از امام صادق (عليه السلام ) نقل است كه فرمود: طعام خورنده شكركننده براى اوست مثل اجر روزه دار محتسب . و صحيح و سالم شكركننده براى اوست مثل اجر مريض صبركننده .

از امالى شيخ از پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم نقل است كه فرمود: ((لا اله الا الله )) نصف ميزان اعمال است . و ((الحمد لله )) مملو مى كند آن را.

و از خصال شيخ از امام صادق (عليه السلام ) نقل است كه فرمود: شكر هر نعمتى ، هر چند بزرگ باشد، اين است كه حمد كنى خدا را.

در كتاب مستدرك از حضرت رضا (عليه السلام ) نقل كرده كه فرمود: كسى كه حمد كند خدا را بر نعمتى ، پس شكر كرده او را. و حمد او افضل است از آن نعمت .

از پيغمبر صلى الله عليه و آله و سلم نقل كرده كه فرمود: اگر خدا عطا فرمايد به بنده اى تمام دنيا را، پس بگويد بنده : ((الحمد لله )) پس اين ((الحمد لله )) افضل است از آنچه داده شده .

و فرمود: قول بنده : ((الحمد لله )) سنگين تر است در ميزان اعمال از هفت آسمان و هفت زمين .

در كتاب وسائل و مستدرك متجاوز از شصت روايت در مدح تحميد و شكر و فضيلت آن نقل كرده . و در بحار متجاوز از چهل روايت نقل كرده . براى رعايت اختصار ترك شد.

فضيلت تسبيح و تنزيه خداوند از آنچه لايق به او نيست

اما تسبيح ، پس در آيات قرآن زياد ترغيب شده و بيان شده كه تمام اشيا تسبيح خداوند تبارك و تعالى مى گويند: و معنى ((سبحان الله )) تنزيه خداوند است از آنچه لايق به او نيست . يعنى : خداوند منزه و مبراست از هر چه كفار و مشركين و ظالمين بگويند. و در پنج نماز در ركوع و سجود 153 تسبيح است هر ركعتى نُه عدد.

از كتاب توحيد و معانى الاخبار نقل شده كه سوال كردند از اميرالمؤ منين (عليه السلام ): چيست تفسير ((سبحان الله ))؟ فرمود: تعظيم جلال خداى عزوجل است . و تنزيه خداست از هر چه هر مشركى بگويد. پس وقتى كه آن را بنده بگويد، تمام ملائكه بر او صلوات مى فرستند. يعنى طلب رحمت مى كنند از خدا براى او. و اين خبر را در مستدرك و بحار ج 19 در ابواب ذكر ص 7 و در ج 9 ص 455 از كتاب فضائل ثقه جليل شاذان بن جبرئيل نقل كرده .

جناب برقى نقل كرده از امام باقر (عليه السلام ) كه فرمود رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : وقتى كه بنده بگويد: ((سبحان الله )) تنزيه كرده خدا را و حق است بر خدا كه او را يارى فرمايد.

و نيز از ابوبصير نقل كرده كه گفت : شنيدم او را (يعنى امام باقر يا صادق صلوات الله عليهما) كه مى فرمود: رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم فرمودند: كسى كه بگويد: ((سبحان الله )) بدون تعجب ، خداوند خلق فرمايد از كلام او پرنده سبزى كه در سايه عرش ‍ جاى گيرد و تسبيح كند و نوشته شود ثواب آن براى او تا روز قيامت .

و در مستدرك و بحار ج 14/81، و ج 93/184 از عده الداعى نقل كرده كه در ضمن حديثى حضرت سليمان (عليه السلام ) فرمود: يك ذكر تسبيح كه خدا قبول فرمايد، بهتر است از تمام آنچه به آل داود داده شده است .

و در حديث ديگر فرمود: اين ثواب براى اين است كه ثواب تسبيح باقى مى ماند و ملك سليمان فانى مى شود.

و در حديث ديگر در بحار ج 14/83 فرمود: يك تسبيح در نامه عمل مؤ من ، بهتر است از آنچه به سليمان داده شده . براى اينكه تسبيح باقى است و آن فانى است .

و در ص 72 نقل كرده از كتاب قصص الانبيا و تفسير قمى كه : ملكى از آسمان ندا كرد: ثواب يك تسبيح اعظم است از آنچه ديديد.

صدوق به سند صحيح نقل كرده از امام صادق (عليه السلام ) كه فرمود: كسى كه بگويد: سبحان الله و بحمده سبحان الله العظيم و بحمده بنويسد خدا براى او سه هزار حسنه ، و محو كند از او سه هزار گناه ، و بلند كند براى او سه هزار درجه ، و خلق فرمايد از آن كلام پرنده اى در بهشت كه تسبيح كند خدا را و ثواب تسبيح او براى گوينده اين كلام باشد.

در كتاب وسائل و بحار از معانى الاخبار به سند خود نقل كرده از پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم كه فرمود: كسى كه بگويد: ((سبحان الله و بحمده )) بنويسد خدا براى او هزار هزار حسنه و محو كند از او هزار هزار گناه ، و بلند كند براى او هزار هزار درجه . و اگر زيادتر گويد، خداوند زيادتر كند حسنات او را. و كسى كه استغفار كند خدا را، بيامرزد او را.

در كتاب مستدرك از سيد ابن طاووس در كتاب فلاح السائل از ربيع بن محمد المسلى در كتاب اصل خود به اسنادش از محمد بن طلحه از امام صادق (عليه السلام ) كه فرمود: كسى كه بگويد: ((سبحان الله و بحمده سبحان الله العظيم )) بدون تعجب ، محو كند خدا از او هزار گناه ، و ثابت كند براى او هزار حسنه ، و بنويسد براى او هزار شفاعت ، و بلند كند براى او هزار درجه ، و خلق فرمايد خدا از اين كلمه پرنده سفيدى كه بپرد و بگويد: سبحان الله و بحمده سبحان الله العظيم تا روز قيامت و نوشته شود براى گوينده اين كلام .

و روايات ديگر در بحار و وسائل و مستدرك در فضيلت تسبيح نقل كرده اند، براى رعايت اختصار ترك شد.

فضيلت و شرافت تسبيحات اربعه

تسبيحات اربعه يعنى : سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله و الله اكبر.

قال تعالى : والباقيات الصالحات خير عند ربك ثوابا و خير املا.

باقيات صالحات بهتر است نزد پروردگارت از حيث ثواب و بهره .

در روايات مباركات ((باقيات صالحات )) تفسير شده به تسبيحات اربعه .

در كافى به سند صحيح از امام صادق (عليه السلام ) كه در ضمن حديثى فرمود: رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم فرمودند: كسى كه صد مرتبه تكبير بگويد، هست افضل از صد بنده آزاد كردن . كسى كه تسبيح بگويد صد مرتبه ، هست افضل از بردن صد بُدْنه (شتر يا گاو) به سوى قربانى مكه . و كسى كه حمد كند خدا را صد مرتبه ((لا اله الا الله )) بگويد، افضل تمام مردم است از حيث عمل در آن روز مگر كسى كه زيادتر بگويد. و همين خبر را صدوق در كتاب ثواب الاعمال و غير آن نقل فرموده است .

و نيز در كتاب كافى به سند خود از امام باقر (عليه السلام ) نقل كرده كه در ضمن حديثى فرمود: رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم فرمودند به مردى : وقت صبح و شام بگو: سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله و الله اكبر كه به هر تسبيحى كه بگويى ده درخت در بهشت از انواع ميوه براى تو است . و اين كلمات ((باقيات صالحات )) است .

و در كافى به سند خود از امام صادق (عليه السلام ) نقل كرده است كه فرمود: اميرالمؤ منين صلوات الله عليه فرمودند: تسبيح نصف ميزان است . و ((الحمد لله )) پر مى كند ميزان را. و ((الله اكبر)) پر مى كند مابين آسمان و زمين را. و اين روايت را در مستدرك از جعفريات و غيره نقل كرده است .

در كافى به سند خود از امام صادق (عليه السلام ) نقل كرده است كه فرمود: ثمن و قيمت بهشت ((لا اله الا الله و الله اكبر)) است .

در كتاب امالى صدوق به سند خود از امام حسن مجتبى صلوات الله عليه نقل كرده در روايات سوالات يهودى از پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم كه عرض كرد يهودى : يا محمد صلى الله عليه و آله و سلم خبر ده مرا از آن كلماتى كه اختيار كرد خداوند آنها را براى حضرت ابراهيم (عليه السلام ) وقتى كه بنا كرد خانه كعبه را. پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: آن كلمات ((سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله و الله اكبر)) است . يهودى عرض كرد: تفسير آن چيست ؟ پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم فرمود:

خداوند عزوجل دانست كه اولاد آدم دروغ مى بندند بر خدا، پس فرمود: ((سبحان الله )). يعنى مبرا و منزه مى باشم از آنچه مى گويند.

و اما ((الحمد لله )) پس خدا دانست كه بندگان ادا نمى كنند شكر نعمتهاى او را، پس حمد فرمود خودش را قبل از آن كه حمد كنند او را. و آن است اول كلام . اگر اين كلمه نبود، خدا نعمتى به كسى نمى داد.

و اما ((لا اله الا الله )) پس اقرار به وحدانيت است . قبول نمى كند خدا اعمال را مگر به بركت اين كلمه . و آن است كلمه تقوا. سنگين مى كند خدا به اين كلمه ميزان اعمال را در روز قيامت .

و اما ((الله اكبر)) پس اين اعلى كلمات است و محبوبترين كلمات است به سوى خداوند. يعنى : نيست چيزى بزرگتر از خدا و افتتاح نمى شود نماز مگر به اين كلمه ، براى كرامت و بزرگوارى اين كلمه نزد خدا. و آن است اسم اكرم خدا.

يهودى عرض كرد: راست فرمودى اى محمد صلى الله عليه و آله و سلم . ثواب اين كلمات چيست ؟ فرمود:

وقتى كه بنده گويد: ((سبحان الله )) تسبيح كند با او آن چه دون عرش است و عطا مى شود به گوينده آن ده مقابل آنها.

و وقتى كه بگويد ((الحمد لله )) خدا انعام مى فرمايد به او نعمتهاى دنيا را در حالى كه متصل باشد به نعمتهاى آخرت . و اين كلمه اى است كه اهل بهشت مى گويند وقتى كه داخل بهشت شوند.

و اما ((لا اله الا الله )) پس بهشت ثواب اوست ...

از كتاب امالى و ثواب الاعمال روايتى از امام صادق (عليه السلام ) نقل شده كه آن حضرت از پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم نقل فرمود كه براى گوينده هر كلمه از اين چهار كلمه يك درخت در بهشت مى باشد.

از كتاب تفسير قمى به دو سند صحيح و امالى شيخ به سند ديگر از امام صادق (عليه السلام ) نقل شده كه فرمود: پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم وقت معراج به بهشت وارد شدند، ديدند ملائكه مشغول بنايى مى باشند، گاهى مى ايستند. پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: چرا توقف مى كنيد؟ عرض كردند: تا آنكه مخارج ما برسد. فرمود: مخارج شما چيست ؟ عرض كرند: مخارج ما گفتار مؤ من است در دنيا سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله و الله اكبر. چون بگويد، مشغول شويم . و چون نگويد، ما متوقف مى شويم .

از كتاب ثواب الاعمال روايتى نقل شده از امام صادق (عليه السلام ) از پيغمبر صلى الله عليه و آله و سلم كه فرمود: سپرى براى آتش ‍ جهنم تهيه كنيد به گفتن سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله و الله اكبر و اين روايات را در كتاب وسائل نقل كرده است .

عظمت و شرافت و ثواب شهادتين

بدان كه : شهادت به وحدانيت حق جل و علا و شهادت به رسالت رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم دو ركنى است براى اسلام و ايمان كه بدون اين كلمه شخص از كفر و شرك خارج نشود و داخل در سعادت ايمان نمى شود. و به آن دو از نجاست و خباثت و عداوت حق و رجاسَت و لعنت و نكبت كفر و شرك پاك و پاكيزه مى شود.

و اين دو اول طريق است به درجات سعادت و نيل به كمالات دنيا و آخرت اگر اين شهادت از روى اخلاص و حقيقت باشد، باعث نجات و سعادت دنيا و آخرت است . و اگر از روى نفاق و تدليس باشد، باعث راحتى دنيا و پاكى بدن او و محفوظ بودن جان و مال او و امثال اين مى شود.

در كتاب كافى از امام باقر (عليه السلام ) است كه فرمود: كسى كه بگويد: اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شريك له و اشهد ان محمدا عبده و رسوله بنويسد خدا براى او هزار حسنه .

صدوق از امام صادق (عليه السلام ) از امام باقر (عليه السلام ) نقل نموده كه فرمود: كسى كه فقط شهادت بدهد به ((لا اله الا الله )) نوشته شود براى او ده حسنه . پس اگر شهادت به رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم داد، نوشته شود براى او دو هزار هزار حسنه . و همين روايت را جناب برقى به سند ديگر از امام باقر (عليه السلام ) به همين طور نقل كرده است .

صدوق به سند خود از پيغمبر صلى الله عليه و آله و سلم نقل كرده كه فرمود در تفسير آيه : ((و ما كنت بجانب الطور)) - الايه : خداوند ندا فرمود: اى امت محمد صلى الله عليه و آله و سلم رحمت من سبقت گرفته بر غضب من عطا كردم شما را قبل از آنكه از من سوال كنيد. و آمرزيدم شما را قبل از آنكه استغفار كنيد. هر كس از شما ملاقات كند مرا و شهادت دهد اينكه نيست خدايى مگر من و اينكه محمد بنده من و رسول من است ، داخل مى كنم او را در بهشت به رحمت خود. و اين روايات را در وسائل نقل فرموده است .

در كتاب مستدرك از امالى مفيد ثانى به سند خود از پيغمبر صلى الله عليه و آله و سلم نقل كرده كه فرمود: قسم به آن كسى كه جان من به يد قدرت اوست ، نمى گويد اشهد ان لا اله الا الله و ان محمدا عبده و رسوله را احدى مگر آن كه خدا بدن او را بر آتش حرام مى كند.

صدوق در كتاب ثواب الاعمال به سند صحيح از فضيل بن يسار از امام باقر (عليه السلام ) نقل كرده كه فرمود: ده خصلت است كه هر كس ملاقات كند خدا را و آنها را دارا باشد، داخل بهشت شود: شهادت به لا اله الا الله ، و اينكه محمد رسول الله است ، و اقرار به آنچه پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم فرموده و آورده از جانب خدا، و انجام نماز، و دادن زكات ، و روزه ماه رمضان ، و حج خانه خدا و انجام ولايت اولياء الله و بيزارى از دشمنان خدا، و اجتناب از هر مسكرى .

و همين روايت را در كتاب خصال به دو سند نقل كرده است و برقى در كتاب محاسن به سند خود نقل فرموده است و روايات زياد در بيان ثواب و اقرار و شهادت به وحدانيت در بحار ج 3/2 - 15 مذكور است .

و اميرالمؤ منين صلوات الله عليه در خطبه وسيله كه در بحار ج 77/280 از تحف العقول نقل كرده مى فرمايد: اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شريك له و اشهد ان محمدا عبده و رسوله دو شهادتى است كه رفيع و عالى مى كند قول را و مضاعف مى كند عمل را. سبك است ميزان حسناتى كه نباشد اين دو شهادت در آن . و سنگين است اگر باشد در آن و به اين دو است فوز و سعادت به رفتن بهشت و نجات از آتش و جواز عبور از صراط. و به شهادت داخل بهشت مى شويد...

در بحار ج 27/1 از احتجاج طبرسى روايت كرده كه قاسم بن معاويه گفت : عرض كردم خدمت امام صادق (عليه السلام ): اين مردم نقل مى كنند كه در شب معراج پيغمبر صلى الله عليه و آله و سلم ديد بر عرش نوشته شده : لا اله الا الله . محمد رسول الله . ابوبكر الصديق . حضرت فرمود: سبحان الله ! تغيير دادند تمام شريعت حتى اين را!؟ عرض كردم بلى پس امام فرمود:

به درستى كه خداى عزوجل وقتى كه عرش را خلق كرد، نوشت بر قائمه هاى عرش لا اله الا الله . محمد رسول الله . على اميرالمؤ منين .

و وقتى كه آب را خلق فرمود، نوشت در مجراى آب : لا اله الا الله . محمد رسول الله و على اميرالمؤ منين .

و وقتى كه خلق كرد كرسى را، نوشت بر قائمه هاى آن : لا اله الا الله . محمد رسول الله . و على اميرالمؤ منين .

و زمانى كه لوح را خلق فرمود: نوشت در آن : لا اله الا الله محمد رسول الله على اميرالمؤ منين .

و وقتى كه اسرافيل را خلق كرد، نوشت بر جبهه او: لا اله الا الله محمد رسول الله و على اميرالمؤ منين .

تا آنكه فرمود - بعد از بيان آنكه همين كلمات شريفه بر بال جبرئيل و اكناف آسمانها و اطباق زمين و سر كوه ها و بر خورشيد و ماه نوشته شده -: پس وقتى كه بگويد كسى ((لا اله الا الله محمد رسول الله .)) پس بايد بگويد: ((على اميرالمؤ منين ولى الله )).

فضيلت و ثواب صلوات

بدان كه : روايات زياد فوق حد تواتر در فضيلت و شرافت و عظمت ثواب صلوات وارد شده . و در وسائل و مستدرك متجاوز از 110 روايت نقل كرده . و ما تيمنا و تبركا چند روايت ذكر مى كنيم :

در كتاب كافى به سند خود از ابوبصير از امام صادق صلوات الله عليه است كه فرمود: وقتى كه ذكر شود پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم پس زياد صلوات بر او فرستيد؛ كه هر كس يك مرتبه صلوات بفرستد، خداى تعالى هزار صلوات در هزار صف از ملائكه بر او فرستد و هيچ چيز از مخلوقات باقى نماند مگر آن كه بر اين بنده صلوات بفرستد براى صلوات خدا و ملائكه بر او. پس كسى كه رغبت در اين نكند، پس او جاهل است و مغرور و خدا و پيغمبر و اهل بيت از او بيزارند.

و همين روايت را صدوق نقل كرده . و معنى صلوات خدا و ملائكه بيايد ان شاء الله تعالى .

شيخ كلينى به سند صحيح از محمد بن مسلم از امام باقر يا صادق صلوات الله عليهما نقل كرده است كه فرمود: نيست در ميزان اعمال چيزى سنگين تر از صلوات بر محمد و آل محمد صلى الله عليه و آله و سلم . و به درستى كه اعمال در ميزان گذاشته مى شود پس ‍ سبك مى باشد، پس صلوات را مى گذارند پس سنگين مى شود.

صدوق از امام باقر (عليه السلام ) از پدرانش از رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم نقل كرده كه فرمود: من روز قيامت نزد ميزان اعمال مى باشم . پس كسى كه سنگين شود سيئات او بر حسناتش ، مى آورم صلواتى كه او بر من فرستاده و به سبب آن حسنات او را سنگين مى كنم .

در بحار ج 94/47 از كتاب عيون و امالى صدوق از امام رضا (عليه السلام ) نقل كرده است كه فرمود: كسى كه قدرت ندارد بر چيزى كه كفاره گناهان او شود، پس زياد كند صلوات بر محمد و آلش را؛ كه اين گناهان را منهدم مى كند.

و فرمود: صلوات معادل است نزد خدا با تسبيح و تهليل و تكبير.

ابراهيم را خليل خود گرفت براى كثرت صلوات او بر محمد و آل محمد صلوات الله عليهم .

از كتاب معانى الاخبار از ابوحمزه نقل شده كه گفت : سوال كردم از امام صادق (عليه السلام ) از كلام خدا: ان الله و ملائكته يصلون على النبى فرمود: صلوات خدا، فرستان رحمت است . و از ملائكه ، تزكيه است و از مردم ، دعا مى باشد.

راوى عرض كرد: چگونه صلوات فرستيم ؟ فرمود: بگوييد: صلوات الله و صلوات ملائكته و انبيائه و رسله و جميع خلقه على محمد و آل محمد و السلام عليه و عليهم و رحمه الله و بركاته .

راوى عرض كرد: ثواب آن چيست ؟ فرمود: والله از گناهان خارج شود مثل روزى كه از مادر متولد شده است .

تمام اين روايات را در وسائل نقل كرده و در باب اول ذيل مطلب هفتم رواياتى در فضيلت صلوات گذشت .

فضيلت اذان و اقامه و مقام مؤ ذن

بدان كه : در روايات مستفيضه وارد شده كه : هر كس نماز بخواند با اذان و اقامه ، دو صف از ملائكه پشت سر او نماز بخوانند. و اگر با اقامه تنها نماز بخواند، يك صف نماز بخوانند.

حضرت اميرالمؤ منين (عليه السلام ) در روايتى فرمود: دو طرف صف ديده نشود.

و در بعضى از روايات ديگر فرمودند: حد صف بين مشرق و مغرب است .

مفضل سوال كرد از امام صادق (عليه السلام ) چقدر است مقدار صف ؟ فرمود: اقل آن مابين مشرق و مغرب است . و اكثر آن مابين آسمان و زمين مى باشد.

صدوق در كتاب شريف من لا يحضر نقل كرده است كه در حديث مناهى پيغمبر صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: كسى كه اذن بگويد محض رضاى پروردگار و اجر خود را از خدا بخواهد، عطا فرمايد خداى عزوجل به او ثواب چهل هزار شهيد و چهل هزار صديق ، و داخل مى شود به شفاعت او چهل هزار گناهكار از امت من در بهشت . آگاه باشيد! وقتى كه مؤ ذن مى گويد: ((اشهد ان لا اله الا الله )) صلوات فرستد بر او هفتاد هزار ملك و استغفار كنند براى او، و هست در روز قيامت در سايه عرش تا آنكه حساب خلايق تمام شود. و مى نويسد ثواب قول مؤ ذن را كه مى گويد: ((اشهد ان محمدا رسول الله )) چهل هزار ملك ...

و در بحار اين روايت را از مجالس صدوق نيز نقل كرده است .

و فرمود رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : براى مؤ ذن است در مابين اذان و اقامه مثل اجر شهيد آغشته به خون در راه خدا.

و همين روايت را در كتاب تهذيب ص 217 مسندا نقل كرده است .

در تهذيب به سند صحيح از معاويه بن وهب از امام صادق (عليه السلام ) از رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم نقل كرده كه فرمودند: كسى كه در بلدى از بلاد مسلمين يك سال اذان بگويد، واجب شود براى او بهشت .

و همين روايت را صدوق در كتاب ثواب الاعمال به سند صحيح و در من لا يحضر مرسلا نقل فرموده است .

و در هر سه كتاب از امام باقر (عليه السلام ) است كه فرمود: كسى كه اذان بگويد هفت سال براى رضايت خدا، مى آيد روز قيامت و حال آنكه گناهى بر او نباشد.

در تهذيب ص 148 و غير تهذيب از ثقه الاسلام كلينى به سند خود از امام صادق (عليه السلام ) نقل كرده است كه فرمود: آمرزيده مى شود براى موذن به اندازه مد و كشش صوتش . و هر چيزى كه بشنود اذان او را، شهادت مى دهد براى او.

در كتاب من لايحضر روايت مفصلى از بلال از پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم در فضيلت اذان نقل كرده است كه از جمله بلال گفت : شنيدم از رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم هر كس در راه خدا اذان يك نماز را بگويد از روى ايمان و طلب اجر و ثواب خدا و تقربا الى الله تعالى ، خدا گناهان گذشته او را بيامرزد، و منت نهد بر او كه او را در باقيمانده عمر نگهدارى كند، و جمع كند بين او و بين شهدا در بهشت .

در روايت علل فضل بن شاذان از حضرت رضا صلوات الله عليه است كه در بيان علت اذان فرمود: جهت آنكه ابتدا شده در اذان به تكبير و ختم شده به تهليل ، اين است كه خداى عز و جل اراده فرموده كه ابتدا و ختم شود به ذكر او و اسم او. و اسم مقدس الله در اول تكبير است و در لا اله الا الله آخر مى باشد...

بدان كه : در جواز ترك اذان خلاف و اشكالى نيست و روايات صريحه بر آن وارد شده است . و اما اقامه بايد مردان ترك نكنند آن را بنابر احتياط وجوبى . چون روايت معتبرى كه ظاهر يا صريح باشد در جواز ترك اقامه نقل نشده است مگر روايت دعائم كه دلالت آن بر جواز ترك اذان و اقامه واضح است لكن از حيث سند معتبر نيست . و باقى روايات راجعه به اقامه همه اثبات آن را مى كند. و خدشات آن كسانى كه قائل به استحباب اقامه هستند در ادله وجوب ، مورد اشكال و تاءمل مى باشد. پس حجتى تمام نشده براى ما در جواز ترك اقامه .

و اما زنان ، پس روايات صريحه بر جواز ترك آنان اذان و اقامه را وارد شده است .

و اذان و اقامه در غير نمازهاى يوميه مشروع نيست .