در موارد اسهالهاى طولانى يا
اسهال خونى هر دو يا سه ساعت يك فنجان از جوشانده آن را بنوشند. يا
آنكه روزى سه الى چهار فنجان بتدريج ميل كنند.
در مواقع جراحات دهان (آفت و غيره ) ميوه تازه يا خشك آن را در دهان
گذارده خوب بجوند و سپس تفاله آنرا بيرون بريزند.
شلغم
شلغم يكى از بقولات بسيار مقوى و مغذى است كه به سبب دارا بودن
ده درصد مواد قندى و سرشار بودن از املاح معدنى مانند كلسيم و منيزيم
جزو مواد غذائى بسيار با ارزش به حساب در مى آيد. شلغم يكى از پاك
كنندگان و سازندگان خون بوده و چنانكه گفته شد املاح كلسيم و منيزيم
موجود در آن موجب جلوگيرى از ابتلاء به بيمارى خطيرى مانند سرطان مى
گردد همچنين شوره محتوى در آن باعث تصفيه خون و دفاع بدن در برابر
بيماريهاى عفونى مى شود. پتاسيم موجود در شلغم چربى را خنثى كرده و
ارسنيك آن در تشكيل گويچه هاى سفيد و قرمز دخالت مستقيم دارد. از طرف
ديگر فسفر محتوى در شلغم موجب تقويت سلولهاى عصبى مى شود.
بايد دانست كه لازم است از برگ شلغم خواه به صورت پخته يا خام در سوپ
يا سالاد يا خوراكهاى ديگر استفاده شود. علاوه بر آنكه در برگ شلغم
مقدار زيادى كلسيم وجود دارد اين گياه حاوى مقادير زيادى آهن و مس هم
مى باشد كه موجب ازدياد خون و بخصوص هموگلوبين خون مى گردد. به هر
اندازه رنگ برگ شلغم تيره تر باشد يد بيشترى در آن وجود دارد. همچنين
است ويتامين آ، ب و ث محتوى در ريشه آن بخوبى مدلل مى سازد كه نقش مؤ
ثر و مهمى در حفظ تعادل عصبى و بخصوص در تعادل تغذيه ايفا مى كند. دكتر
برتوله ثابت كرده است كه عصاره شلغم حل و دفع دستگاههاى كليوى را به
سبب خاصيت حل كنندگى كه بر روى اسيد اوريك دارد، تسهيل مى كند.
شلغم اثر مفيد و مؤ ثرى در درمان بيماريهاى دستگاه تنفسى دارد. براى
اين منظور از آش يا سوپ آن استفاده مى شود. همچنين مى توان عصاره آن را
بدست آورد. براى اين كار شلغم را با وزن مساوى شكر سرخ در كمى آب ريخته
به ملايمت حرارت مى دهند. طريقه ديگر آن است كه وسط شلغم بزرگى را خالى
كرده شكر سرخ را در آن ريخته پر مى كنند و مى پزند. شكل سوم آن است كه
شلغم را به حلقه هاى گرد بريده و پياز را نيز به همين شكل در بياورند
سپس در يك ظرف گودى طبقات شلغم و پياز را بر روى حرارت بگذارند و چون
گرم شود بتدريج شربت آن جدا مى شود. اين شربت براى سرماخوردگى و گلودرد
بسيار نافع است . از اين شربت مى توان به عنوان غرغره نيز استفاده نمود
كه در موارد گلو درد به كار برده مى شود.
در موارد دمل ، كورك و هر نوع كانون التهابى و تورمى يا چركى از ضماد
شلغم پخته استفاده نمود بر روى موضع بگذارند.
ترب سياه نيز كليه خواص شلغم را دارا بوده و حتى در بعضى مواقع غنى تر
مى باشد. بهتر آن است كه ترب سياه و شلغم خام را رنده كرده بصورت خام
ميل كنند تا از خواص آنها بطور كامل بهره گيرند. مى توان از اين دو
همراه با ساير سبزيها نيز به صورت سالاد استفاده نمود.
ازگيل
ازگيل داراى مقدار زيادى مواد ئيدروكربنه مولد نيرو مى باشد.
وجود مازو در اين ميوه سبب شده است كه داروى مؤ ثرى در درمان بيمارى
هاى روده بزرگ (ورم روده ، اسهال هاى گوناگون ) به حساب آيد. املاح
سيترات ، مالات و تارترات كه در آن نهفته است موجب گرديده كه بر قدرت
اسموزى خون بيفزايد. ويتامين و تارترات كه در آن نهفته است موجب گرديده
كه بر قدرت اسموزى خون بيفزايد. ويتامين ب موجود در ازگيل تعادل عصبى
را بهبود بخشيده و كار تغذيه را بهتر مى كند.
ازگيل به سبب سرشار بودن از املاح قليائى قدرت اسموزى و تغذيه اى خون
را فزونى بخشيده و از اين راه كمك شايانى به اصلاح و ترميم كمبودهاى
تغذيه اى مى نمايد.
دكتر لكرك تاكيد مى كند كه در چندين مورد به زنان باردارى كه در معرض
سقط جنين بوده اند توصيه كرده قطعه اى از چوب ازگيل به گردن خود
بياويزند و بدين وسيله با موفقيت كامل جنين را تا آخر دوران باردارى از
خطر سقط محفوظ نگاهداشته است .
فندق
مسلما در بين ميوه هاى روغنى ، فندق قابل هضم ترين و مغذى ترين
آنها به شمار مى آيد. فندق خشك در حدود 70 درصد وزن خود چربى و 15 تا
20 درصد مواد ازته دارد. به سبب كمبود مواد ئيدروكربنه مصرف فندق را به
مبتلايان بيمارى ديابت توصيه مى كنند. در تجزيه اى كه از فندق صورت
گرفته كلسيم ، فسفر، پتاسيم ، گوگرد، منيزيم ، كلر، سديم ، آهن ، مس ،
ويتامين آ و ب به دست آورده اند. بنابراين مى بينيم كه خوشبختانه اين
ميوه ارزشمند بر روى تغذيه و حفظ تعادل عمومى اثر بسيار مفيدى دارد.
دم كرده برگ فندق تصفيه كننده خون است . براى اين كار در حدود چهل گرم
برگ را(يك مشت ) در يك ليتر آب جوشان ريخته دم مى كنند و مى گذارند يك
شب بماند و فرداى آن روز به دفعات ميل كنند.
سابق بر اين گرده گل فندق را براى درمان صرع به كار مى بردند. همچنين
جوشانده پوست با برگ آن را در درمان زخمهاى واريس و بعضى جراحات ديگر
بصورت كمپرس مورد استفاده قرار مى دهند.
گردو
گردو كه سرشار از مواد چربى است علاوه بر آن حاوى مقادير زيادى
مواد ازته نيز مى باشد. گردو نيز مانند فندق از لحاظ مواد ئيدروكربنه
مقدار ناچيزى از آن را در اختيار دارد و بدين جهت است كه اين ميوه را
نيز به مبتلايان ديابت معرفى نموده مصرف آن را تجويز و توصيه مى
نمايند. گردو را به عنوان داروى ضد خنازير، ضد سيفليس و ضد كرم و معالج
اسهال محسوب داشته و براى پوست و غدد لنفى نيز بسيار مفيد مى دانند.
همچنين به عنوان داروى كمكى در بيماريهاى اعضاء تناسلى و عفونتهاى
مجارى ادرار(بخصوص در موارد زخم و خونريزى ) مصرف آن را توصيه مى
نمايند.به سبب ويتامينهايى آ و ث كه در اين ماده غذائى موجود است اثر
بسيار مؤ ثر و مفيدى بر روى تغذيه و حفظ تعادل كلى و عمومى بدن داشته و
از اين حيث كم نظير است .
بر حسب عقيده بوندوى
(82) اين ميوه داراى بيشترين مقدار عنصر روى نسبت به هر
ميوه ديگرى مى باشد.(روى يكى از عناصر حياتى كه براى فعاليت ويتامين
هاى مصرفى بدن وجودش لازم و ضرورى مى باشد) همچنين است از لحاظ وجود مس
كه در معيت آهن به عمل ساختن هموگلبين را انجام مى دهند.
بطور كلى هر زمان كه لازم باشد اخلاط بدن را اسيدى سازند بايستى به سوى
گردو توجه كنند و از اين ماده مغذى كمك بگيرند.
چنين توصيه شده است كه تمامى بدن كودكان مبتلا به كمخونى ، راشيتيسم يا
ضعف را با روغن گردو چرب كنند و مالش دهند. از طرف ديگر مى توان از
روغن گردو در سالاد استفاده نمود كه بسيار عالى است . مصرف پنجاه تا
شصت گرم روغن گردو موجب دفع كرم كدو مى شود.
نوشيدن دم كرده برگ گردو به مقدار بيست تا سى گرم برگ در هر ليتر آب به
منظور درمان بيمارى سل ، راشيتيسم ، بيمارى هاى لنفاوى ، بيماريهاى
استخوان و يرقان و بعضى بيماريهاى تغذيه اى كودكان توصيه و تجويز شده
است .
همچنين جوشانده برگ گردو به نسبت پنجاه تا شصت گرم در يك ليتر آب (مدت
15 دقيقه بجوشانند) به صورت شست و شو در موارد ترشحات زنانه ، ترشحات
چشم و تحريكات پلكها و بعضى اكزماها و قرحه ها توصيه شده است . براى
تهيه حمام مقوى در موارد راشيتيسم ، ضعف و ناتوانى و معلوليت و ضعف
استخوانى ، مقدار پانصد گرم برگ گردو را بمدت پانزده دقيقه در چند
ليترآب جوشانده به آبى كه براى استحمام تهيه كرده اند اضافه كنند.
جوزبويا(83)
اهالى مشرق زمين نه فقط جوزبويا را در غذاهاى خود به كار مى
برند بلكه از آن به عنوان داروى معالج مستقيم عفونتهاى روده اى استفاده
نموده و رنده كرده آنرا در آب ريخته و مى نوشند.
ليكن بهتر آن باشد كه آنرا به خورش يا هر نوع غذائى كه مصرف مى شود
اضافه نمايند.
علاوه بر فوايد و خواص ضد عفونى كه دارد، جوزبويا يكى از محركين كار
معده به شمار مى رود كه از تخميرهاى معدى جلوگيرى نموده و موجب دفع گاز
مى گردد.
پياز
بايد گفت شايد قرنها باشد كه پياز در تمام نقاط جهان بدون
استثنا و بطور كلى و عمومى يكى از عناصر اصلى غذاى هر ملتى را تشكيل
داده است . اين موضوع قابل توجه است كه در اروپاى مركزى كه پياز يكى از
مواد غذائى پر مصرف اهالى را تشكيل مى داده است ساكنين آن سامان از
ابتلاء به روماتيسم در امان بوده اند. اين مطلب ثابت مى كند كه پياز
يكى مواد ضد روماتيسمى بسيار قوى و مؤ ثر به شمار مى آيد و از طرف ديگر
موجب حل و دفع اسيد اوريك مى گردد.
همه مى دانيم كه عفونت بخصوص بر روى يك زمينه اسيدى بهتر پخش و منتشر
مى گردد. پياز به سبب دارا بودن املاح و پتاسيم يكى از مولدين اساسى
قليائيت مى باشد بنابراين با قليائى كردن خون و ساير اخلاط بدن به خوبى
در برابر حملات عفونتها و مسموميتها ايستادگى و مقاومت مى نمايد و با
خاصيت دفع كنندگى بعضى از مواد كلرور كه پياز دارا مى باشد مى تواند
آماس ها و اورام مختلف ، ترشحات غير عادى بافتها، بيمارى استسقا، برخى
بيماريهاى كبدى (مانند تشمع كبدى ) را درمان نمايد.
دكتر لكرك به شرح حال يك نفر از اهالى سنگال پرداخته است كه بيمارى ورم
روده پرده خارجى قلب
(84) و ذات الجنب (در تعقيب يك آنژين ديفتريائى ) همراه
با ورم پاها و آلبومين ادرار، وى به وسيله پياز درمان شده است . آزمايش
و تجزيه خون بيمار مزبور وجود مقادير قابل ملاحظه املاح كلرور را نشان
داده بوده است .
به بيمار نامبرده روزانه شش پياز خام به مدت هشت روز داده شد. در نتيجه
حجم ادرارش به سه برابر رسيده و دفع مواد ترشحه اضافه گرديده تمامى
مواد كلرور به خارج فرستاده شد و وضع بيمار به حالت عادى برگشته بود.
با مشاهدات و تحقيقات علمى كه تازگى به عمل آمده ثابت شده است كه پياز
در درمان ديابت نقش بسيار مؤ ثرى را ايفا مى كند. ظاهرا چنين به نظر مى
رسد كه اثر پياز در نزد اين گونه بيماران مانند نقش انسولين مى باشد
(يعنى داراى اثر كاهش دهندگى گلوگز خون مى باشد) حقيقت آنكه ممكن است
اثر كاهش دهندگى قند خون به وسيله پياز وجود ماده گلوكوگينين
(85) باشد كه عمل غده لوزالمعده را كه در نتيجه ديابت
به كندى و رخوت گرائيده تحريك نموده به كار وا مى دارد.
جاى بسى تاسف است كه بعضى از پزشكان مصرف پياز را براى مبتلايان به
ديابت به سبب وجود مواد قندى در آن ممنوع مى كنند. اين مواد قندى به
بيمار خاصيت ثانويه ملين بودن را داده و بويژه مبتلايان به ديابت را از
اين طريق نيز بهبود مى بخشد زيرا اين قند به هيچ وجه ضررى نداشته و
بسيار قابل جذب مى باشد.
يكى ديگر از تحقيقات علمى كه جديدا انجام يافته اثر مستقيم پياز بر روى
غده پروستات در نزد مردان مى باشد بدين معنى كه در مواردى كه كار اين
غده دچار اختلال مى گردد پياز اثر بسيار مفيد و غير قابل انكارى دارد.
طرز كار پياز آن است كه ترشح غده را فزونى بخشيده و بويژه بر روى
دستگاه ادرارى بخوبى تاثير دارد.
براى آنكه از تمامى خواص پياز بهره گيريم لازم است آن را به صورت خام
مصرف كنيم . بدين ترتيب كليه دياستازها و اكسيدازهاى ذيقيمت آن از گزند
حرارت در امان مانده و بطور دست نخورده به بدن مى رسند. اگر مصرف خام
آن غير قابل تحمل باشد بهتر آن است با حرارت بسيار ملايمى آن را بپزند.
موقعى كه پياز پخته شود هنوز مواد گوگردى يا سولفوره اش محفوظ مى ماند
و بدين سبب است كه به غذا طعم و مزه مطبوعى مى بخشد. اين مواد بسيار
فرار از راه كليه دفع شده و يكى از ضد عفونيهاى قوى طبيعى به شمار مى
رود. از طرف ديگر يد موجود در پياز اين ماده غذائى را خاصيت ضد احتقاقى
بخشيده و در نتيجه غدد لنفاوى را در حال سلامت نگاهداشته و دستگاه
دفاعى بدن را تحريك مى نمايد و تبادلات سلولى را افزون مى كند. بدين
جهت است كه پياز را در موارد راشيتيسم ، بيماريهاى لنفى ، سل ،
بيماريهاى پوست و چاقى مفرط تجويز و توصيه مى كنند.
قابل ذكر است كه پياز حاوى ويتامين هاى آ، ب ، ث ، آهن ، گوگرد، فسفر،
سيليس ، يد، كلسيم ، پتاسيم ، سديم و مواد ديگرى مى باشد. بايد توجه
داشت كه گوگرد يك ضد عفونى قوى خون و احيا كننده دستگاه عصبى و معالج
بيماريهاى پوستى و دستگاه سازنده مو مى باشد. همچنين فسفر كار مغز را
تحريك و تقويت مى نمايد و سيليس باعث استحكام استخوانها مى گردد
شريانها را نرم مى كند(در موارد تصلب شرائين به اين موضوع توجه بيشترى
شود). كلسيم نيز استخوان بندى را استحكام بخشيده عضلات را تقويت مى
نمايد.
از طرف ديگر بايد قبول كرد كه پياز خواب شخص را تسهيل نموده به هضم
مواد نشاسته اى (باقلا، عدس و لوبيا) كمك مى نمايد. گذشته از اين خواص
، پياز مدر بوده و از طرف ديگر زندگى كرمهاى مدادى و كرمك را در روده
ها غير ممكن مى سازد.
طعم تند پياز را مى توان با آغشته كردن در روغن از بين برد. در اين
صورت آنرا مى توان با لذت بيشترى مصرف نمود. در صورتى كه كبد نسبت به
پياز واكنش بخرج دهد نشانه آن است كه اين ماده غذائى اثرات مؤ ثر و
مفيدى بر روى آن عضو داشته است . معده اى كه پياز را نتواند تحمل كند
نشانه بيمارى آن است بهتر آن باشد كه قبلا با خوردن كمى مواد ضد اسيد
معده را مستعد پذيرش آن سازند. براى درمان ازدياد اوره خون لازم است
روزى سه الى چهار قاشق مربا خورى پياز رنده كرده را بر روى نان و كره
به صورت خام مصرف كنند يا آنكه در سوپ يا آش يا مايعى ديگر بريزند.
بطور طبيعى صدها طرق گوناگون براى استفاده از پياز در درمان بيماريهاى
مختلف وجود دارد. مثلا در موارد ابتلاء به گريپ يا آنفلونزا دو عدد
پياز را خرد كرده در نيم ليتر آب خيس كنند و يك ليوان در بين غذا و يك
ليوان هنگام خواب ميل كنند. اين كار را مى توان چندين روز ادامه داد.
براى درمان اسهال يكى دو عدد پياز خرد كرده را در يك ليتر آب به مدت ده
دقيقه بجوشانند سپس آنرا از صافى گذارده يك ليوان صبح ناشتا و يك ليوان
شب موقع خواب بنوشند.
بايد پياز را به صورتهاى مختلف و در هر نوع غذا يا سبزى يا سالاد به
مصرف رسانيد و از آن استفاده نمود. در خورشها، در آش ، در سوپ و در هر
نوع غذائى آنرا بريزند كه علاوه بر فوائد طبى طعم و مزه غذا را بهتر و
مطبوعتر مى سازد.
پياز به صورت استعمال خارجى نيز بسيار مفيد و مؤ ثر و معالج واقع مى
گردد و به اشكال مختلف از آن مى توان استفاده نمود. در موارد بحرانهاى
عصبى پيازى را از وسط بريده و آن را تنفس كنند تا بحران قطع شود. از
طرف ديگر در موارد احتباس ادرار(حبس البول ) مقدارى پياز را رنده كرده
به صورت ضماد روى شكم در ناحيه زير ناف قرار دهند. در موارد ميگرن نيز
بدين طريق مقدارى پياز خرد كرده را به شكل ضماد بر روى پيشانى بگذارند.
خردكرده پياز را كمى نمك اضافه نموده بر روى قسمت سوخته بمالند كه اثر
آن قطعى و مطمئن است .
اغلب اوقات در جستجوى يك نواربندى تميز و ضد عفونى كه سبك و راحت باشد
مى باشيم . بهترين نوار ضد عفونى سيك ، لايه هاى بسيار نازك پياز است
كه در بين ورقه هاى تنزيب قرار دارد. اين لايه ها را با كمال دقت و
رعايت بر روى آن بگذارند و طبق معمول نواربندى كنند. اين نوع نواربندى
بسيار مفيد و عارى از هرگونه خطر عفونت مى باشد.
زيتون
زيتون سياه و رسيده ميوه اى است كه در اينجا مورد بحث ما قرار
مى گيرد. اين ميوه را معمولا در روغن زيتون يا جداگانه نگاهدارى مى
كنند.
زيتون علاوه بر آنكه سرشار از مواد چربى (در حدود 60 درصد) است حاوى
مواد معدنى گوناگون از قبيل فسفر، پتاسيم ، گوگرد، منيزيم ، سيليس ،
كلسيم ، كلر، مس ، آهن و منگنز نيز مى باشد.
از آنجا كه زيتون كار كبد را تسهيل و خروج صفرا را تسريع مى كند مصرف
آن را در نزد مبتلايان به ديابت و بيماريهاى كبدى ناشى از عدم كفايت
كفايت و نارسائى اين عضو توصيه و تاكيد مى كنند.
زيتون حاوى ويتامين هاى آ و ث و پيش ويتامين آ(كاروتن ) مى باشد. روغن
زيتون ، اين ميوه مفيد موجب تعديل ترشى معده و حل كردن سنگهاى صفراوى
گرديده داروى يبوست و گرفتگى مجارى صفراوى به شمار مى رود.
براى جلوگيرى از رسوب صفرا در كيسه صفرا و ايجاد سنگ لازم است همه روزه
صبح يك قاشق روغن زيتون را با كمى آبليمو يا يك پرتقال مصرف نمايند.
بدن كودكان مبتلا به راشيتيسم يا كمخونى را همه روزه با روغن زيتون چرب
كنند. مخلوطى از روغن و سير رنده كرده بهترين داروى معالج دردهاى
روماتيسمى عضلانى و عصبى است بدين طريق كه همه روزه موضع را بخوبى چرب
كرده ماساژ دهند. اگر اين ملوط را به ستون مهره ها ماليده و بخوبى
ماساژ دهند رفع خستگى شده نيروى تازه اى به شخص مى دهد.
دكتر بينه خاطر نشان مى سازد هرگاه از اين محلول بر روى قسمتى از عضو
تحريك شده بمالند از ورود مواد مضره و سمى به آن عضو جلوگيرى مى شود.
براى كمك به بيرون آمدن دندان شير خواران لازم است انگشت را با روغن
زيتون آغشته كرده لثه كودك را ماساژ دهند.
دم كرده برگ زيتون به مقدار يك قاشق غذاخورى در يك فنجان آب يكى از
بهترين داروهاى معالج ازدياد فشار خون و انسداد مجارى صفراوى به شمار
مى آيد. بدين طريق كه روزانه سه الى چهار فنجان از اين دم كرده را به
فواصل بنوشند.
پرتقال
پرتقال به سبب دارابودن ويتامين پ كه مقوى عروق خونى است يكى از
ميوه هاى بسيارارزشمند عصر حاضر به شمار مى آيد كه از خرابى دستگاه
عروق جلوگيرى نموده و از مرگ هاى در نتيجه پارگى ، انسداد يا تصلب عروق
كه تعداد آن ازتلفات ناشى سرطان بيشتر است ممانعت به عمل مى آورد. ديگر
از خواص بسيار جالب توجهى كه در اين ميوه به چشم مى خورد وجود ويتامين
هاى ب (متعادل كننده دستگاه تغذيه اى و عصبى ) و ويتامين ث (متعادل
كننده تبادلات و ساختمان سلولى ) است .
از آنجا كه پرتقال باعث فعاليت كارهاى پوستى و ازدياد تحرك و نيروى
حياتى سلولها و تقويت نيروى دستگاه عصبى و به كار انداختن اعمال و
وظايف ارگانيسم مى گردد يكى از عوامل غير قابل انكارتجديد قواى جوانى و
منابع نيرو به شمار مى آيد. اين ميوه فقط در حدود پنج درصد قند دارد
بدين جهت مبتلايان به ديابت مى توانند بدون واهمه از آن استفاده كنند.
پرتقال را به سبب خاصيت ضد تشنجى كه دارد در مواقع تب ، اختلالات
دستگاه گوارشى ، كبد يا روده ها مى توان به كار برد. براى درمان يبوست
پوست پرتقال را در آب ريخته پخته و بخورند. اين كار سبب مى شود كه
ترشحات صفراوى ازدياد حاصل كرده و از طرف ديگر كار مكانيكى روده ها نيز
تقويت حاصل نموده و موجب دفع مواد به خارج گردد.
وجود كلسيم در پرتقال به اثبات رسيده است همچنين فسفر كه موجب تقويت
سلولهاى عصبى گرديده و منجر به تثبيت كلسيم بر روى استخوانها مى شود.
بعلاوه پتاسيم كه در تشكيل گلبولهاى خون دست داشته و بعلت تقويت عضلات
و غدد مى گردد و نيز منيزيم كه مسبب تجديد حيات مواد ليفى اعصاب (با
همكارى فسفر) و ازدياد دفاع در برابر بيماريهائى مانند سرطان گرديده و
سديم كه در عمل گوارش نقش مؤ ثرى ايفا مى كند، گوگرد كه در ساختمان
دندانها و زرد پى ها دست دارد. همچنين مقدار مختصرى آهن و مس براى
ساختن خون و روى براى ازدياد فعاليت ويتامين ها و اثرى از برم و منگنز.
متاسفانه اين ميوه مفيد و جالب را اغلب اوقات در نتيجه آنكه بطور
مصنوعى مى رسانند خراب نموده از حيز انتفاع خارج مى سازند(86)
(رساندن پرتقال در نتيجه نگاهدارى در اطاق گاز و غيره ). بنابراين
بايستى دقت نمود از مصرف چنين ميوه هاى مصنوعى رسيده جدا خوددارى نمود.
جو
آنچه در اين مبحث گفته مى شود درباره جو پوست كنده است يعنى جوى
كه پوست روى آنرا بوسيله اى برداشته باشند. هر گاه جو را پوست كنده و
بطريق مكانيكى سفيد و صيقلى كنند آنرا جو((مرواريدى
)) نامند و هر گاه جو را پس از جوانه زدن خشك
كنند آن را مالت گويند. بعضى از قهوه هاى مصرفى مخلوطى از قهوه و مالت
بو داده مى باشد.
جوانه هاى جو داراى يك نوع دياستاز مخصوصى است كه از آن در صنايع غذائى
استفاده مى نمايند. مخلوط اين دياستاز و قند نيشكر ماده اى به دست مى
دهد كه در درمان بعضى از بيماريهاى دستگاه تنفسى تجويز مى شود.
جو يكى از قديمى ترين گياهانى است كه در روى زمين كشت شده و قدمت قبل
از تاريخ دارد. دانه هاى جو را در مقابر مصر و دفينه هاى كشورهاى سوئيس
، ايتاليا و فرانسه بدست آورده اند. چنين گويند كه اسبهاى حضرت سليمان
به وسيله جو تغذيه مى شده است .
از آنجا كه جو سرشار از فسفر مى باشد يكى از تقويت كننده هاى سلولها
بخصوص سلولهاى عصبى به شمار مى رود بدين جهت براى درمان افراد مبتلا به
ضعف اعصاب توصيه و تجويز مى شود. همچنين به سبب آنكه فسفر موجب تثبيت
كلسيم و در نتيجه تسهيل ساختمان استخوان بندى مى گردد لذا مصرف آنرا
براى كودكان بسيار مفيد و ضرورى مى دانند. جو يكى از غلات مقوى سازنده
بوده حاوى املاح زيادى از قبيل فسفر، آهن ، كلسيم ، منيزيم و پتاسيم مى
باشد.
جو يكى از مواد نرم كننده و ضد تورم گوارشى و دستگاه ادرارى محسوب مى
گردد. بعلاوه آن را در موارد بيمارى هاى مزمن و تبدار همراه با تحريكات
سل ريوى ، خلطهاى خونى ، ورم كليه ، ورم مثانه و غيره تجويز مى كنند.
از آنجا كه ترشح صفرا را تسهيل مى نمايد لذا در افراد صفراوى مصرف آن
بسيار مفيد و مؤ ثر واقع مى گردد.
جو پوست كنده را در سوپ و آش مصرف مى كنند و بجاى سيب زمينى نيز مى
توان از آن استفاده نمود. همچنين نوشابه اى به ميزان 30 تا 50 گرم جو
در يك ليتر آب تهيه مى نمايند كه به مدت نيم ساعت آن را جوشانده و
بتدريج پس از سرد شدن هر نيم ساعت يك نصف ليوان مى نوشند. براى غذاى
شير خواران و كودكان نيز مى توان از آن استفاده نمود. مادران شيرده با
خوردن غذاى حاوى جو، شير بيشترى خواهند داشت .
مالت يا جوانه جو يك غذاى مقوى و مفيد بوده كه حاوى مقادير زيادى
ويتامين ب 12 مى باشد. هر گاه جو پوست كنده يا آرد آن را به غذا اضافه
كنيم علاوه بر مزاياى تغذيه اى هضم آن را نيز آسانتر و تندتر مى سازد.
بنابراين بطورى كه مى بينيم جو را مى توان در هر سنى مورد استفاده قرار
داد. لازم است در اينجا ياد آور شويم كه سمنو كه يكى از غذاهاى سنتى ما
ايرانيان است تركيب بسيار كاملى از مالت مى باشد.
از خمير آرد جو به عنوان ضماد در موارد التهابهاى پوستى و تورمها مى
توان استفاده نمود.
گزنه
گزنه را نبايستى تنها يك گياه طبى به حساب آورد و شناخت بلكه
يكى از گياهان غذائى قابل توجه و مفيد به شمار مى رود. تجزيه اين گياه
وجود عوامل و مواد گوناگونى را نشان داده است از قبيل شوره ، مازو،
نيترات كلسيم ، اسيد گاليك ، اسيد فورميك ، مقدار زيادى سيليس ، املاح
سديم ، پتاسيم و املاح آهكى و مقدار كمى منگنز، گوگرد، كلر و غيره .
جوانه هاى تازه گزنه را مى توان در سالاد يا در آش مصرف نمود. برگهاى
بزرگتر را مى توان پس از پختن و خرد كردن در سالاد ريخته ميل كنند.
طريقه ديگر آنكه مى توان گزنه را به تنهائى يا همراه با ترشك و پياز
پخته تهيه كنند. گزنه يكى از گياهانى است كه كشت آن به هيچ وجه احتياج
به كود ندارند بنابراين جاى بسى خوشوقتى است كه از كودهاى سمى شيميائى
استفاده نشده و گزنه بدون كمك هرگونه كودى به نمو خود ادامه مى دهد.
در اينجا تاكيد مى كنيم كه مقصود ما از گزنه همان گياه سوزاننده اى است
كه قسمت پشت برگهاى آن داراى كركهاى ريز سوزاننده اى است كه با تماس به
پوست بدن انسان ايجاد خارش و كهير مى كند. اين كركها مخروطى از
پيازهائى تشكيل شده اند كه نوك آن تيز و برگشته بوده و حاوى مايعى است
كه در تماس با پوست مايع مزبور به وسيله كانال كوچكى وارد پوست انسان
مى گردد و به شخص احساس سوختگى مخصوصى دست مى دهد.
آيا ورود اين مايع سوزان به بدن ما مضر و خطرناك است ؟ به هيچ وجه بلكه
براى مبتلايان به نقرس و روماتيسم داروى بسيار مفيد و مؤ ثرى است . گزش
گزنه موجب تسريع گردش خون و خروج مواد سمى خون از راه پوست مى شود.
چنين گويند كه در گذشته مبتلايان به روماتيسم و نقرس را به وسيله ساقه
هاى گزنه شلاق مى زده اند و بدين طريق آنها را درمان كرده نتيجه مثبت و
مفيدى به دست مى آورده اند. همچنين در زنانى كه دچار كمبود قاعدگى
(عسرالطمث ) بوده اند به آنها برگ گزنه مى ماليده اند.
هر گاه گزنه را خرد كرده و بوسيله دستگاهى تحت فشار قرار دهند از آن
آبى گرفته مى شود كه به سبب خاصيت بندآورنده خونريزى و منقبض كننده
عروق خونى داراى ارزش بسيار زياد بوده و از آن استفاده طبى مى شود مثلا
در مواقع خونريزيهاى ريوى ، وجود خون در ادرار، خونريزيهاى شديد بينى ،
و خونريزيهاى بينى (رعاف )پنبه اى را آغشته به آب گزنه كرده در بينى مى
گذارند. آب گزنه براى ازدياد رشد و نمو مو نيز بسيار مفيد و مؤ ثر است
كه پوست سر را با آن آغشته كنند.
خوشبختانه گزنه بر روى كبد و طحال اثر بسيار نيكوئى دارد و تبادل
اكسيژن را تسريع و تسهيل مى كند. از آنجا كه اين گياه موجب ازدياد شير
مى شود لذا مصرف آن در نزد مادران شيرده تجويز و توصيه مى گردد. وجود
نيترات پتاسيم سبب شده است كه از اين گياه در موارد حبس البول استفاده
شود.
جوشانده برگ و ريشه گزنه مايعى بدست مى دهد كه براى درمان روماتيسم و
تقويت معده و خنثى كردن اسيد اوريك و تصفيه خون بسيار مفيد و مؤ ثر است
و از آن استفاده شايانى به عمل مى آيد. همچنين يك داروى معالجى بر ضد
اسهالهاى بلغمى (عوارض بعضى بيماريها، مانند سل ، آنفلونزا و غيره ) به
شمار مى آيد كه گزنه را به مقدار 30 گرم در يك ليتر آب ابتدا با حرارت
ملايم جوشانده سپس به مدت بيست دقيقه دم كنند و پس از صاف كردن در مدت
دو روز بتدريج بنوشند.
جوشانده برگ و ريشه گزنه را به همراهى پونه صحرائى يا نعناع ، محلولى
به دست مى دهد كه براى درمان ريزش مو بسيار مفيد و مؤ ثر است . در
اينجا بايستى محلول غليظى تهيه شود.
در كتب پزشكى قديمى دانه هاى پوست كنده تخم گزنه را در درمان ادرار
شبانه توصيه كرده اند. طرز استعمال آن چنين است كه پانزده گرم تخم گزنه
را با شصت گرم آرد سگاله
(87) مخلوط كرده با آب و عسل خمير كنند و از آن شش عدد
نان بسازند و در تنور يا فر بپزند و بمدت پانزده روز هر شب يك عدد از
اين نان را مصرف نمايند.
ترشك
هر گاه ترشك را همراه با ساير سبزيجات معمولى در غذا يا سوپ يا
آش بريزند طعم آن غذا را بهتر و مطبوعتر مى سازد و موجب تسهيل هضم
غذا مى گردد. مى توان آن را به تنهائى نيز مصرف نمود يا آنكه به همراهى
كره يا سرشير يا روغن مايع يا خامه بصورت خام ميل نمود. اگر به شكل خام
همراه با زيتون سياه مصرف شود غذاى بسيار لذيذى خواهد بود كه حاوى
مقادير قابل توجهى ويتامبن ث مى باشد.
ترشك گياهى است ملين و بعلاوه جزو مواد مدر و اشتها آور به شمار مى آيد
و به سبب وجود كلرفيل زياد يكى از مواد حيات بخش محسوب مى گردد.
جوشانده و مطبوخ آن تصفيه كننده خون بوده در كورك و ساير مسموميتهاى
خونى نقش مفيد و مؤ ثرى ايفا مى كند.
از لحاظ استعمال خارجى نيز جوشانده ترشك را بر روى موضع متورم به صورت
ضماد گذارده و بدين طريق از آن استفاده مى كنند كه موجب رسيده شدن كورك
و يا دمل مى گردد.
گريپ فروت
گريپ فروت داراى مقدارى قند و بعضى مواد مقوى و مفيد بخصوص
برخى مواد اساسى و مؤ ثر تلخ و روغنهاى نباتى فرار است كه موجب تقويت
ريه ها و معده مى گردد. خوردن اين ميوه اشتها را تحريك نموده هضم را
تسهيل و تسريع مى كند و بر روى ترشحات معده و صفرا اثر غير قابل انكارى
دارد. هر گاه اين ميوه را صبح ناشتا مصرف كنند خواص مدرى و ضد سمى آن
بهتر نمايان مى گردد. گريپ فروت بسيار لذيذ است و به آسانى مى توان آب
آن را گرفت و همه روزه يك ليوان قبل از هر غذا نوشيد.
اضافه كردن قند يا شكر به آب گريپ فروت اشتباهى بيش نيست كه ممكن است
اثر نيكوى آن را كم كند. هرگاه نسبت به طعم و مزه آن زياد علاقه نداريد
مى توانيد كمى عسل يا آب پرتقال به آن اضافه كنيد.
هلو
هلو به سبب مواد قندى و ئيدروكربنه اى كه داراست در تجديد تشكيل
نيرو و انرژى به وسيله مواد ذخيره نقش مهمى بازى مى كند. ويتامين آ و ب
موجود در اين ميوه جذب آن راسريعتر و آسانتر مى سازد. ويتامين ث موجود
در هلو بلافاصله در زير پوست اين ميوه قرار دارد. املاح محتوى در هلو
بسيار متعدد و جالب توجهند از قبيل پتاسيم ، سديم ، كلسيم ، منيزيم ،
گوگرد، كلر، آهن ، منگنز، روى و بور.
اين ميوه مدر كمى ملين است و در موارد ادرار خونى موجب رفع عارضه
گرديده بيمار را سلامت مى بخشد. هلو قليائيت خون را حفظ نموده و غدد را
تحريك مى كند بعلاوه به هضم غذا كمك نموده و در صورت ابتلاء به سوء
هاضمه موجب تسهيل گوارش مى شود.
گلهاى هلو را مى توان دم كرده و يك معجون ملينى از آن تهيه نموده براى
درمان يبوست كودكان و تسكين دردهاى شكمى آنان به كار برد. بر حسب سن
كودك مقدارى گل هلو را در آب جوش ريخته دم كنند و پس از چند دقيقه
بگذارند خنك شود. سپس در صورت لزوم مقدارى عسل به آن اضافه نموده مصرف
نمايند. براى تهيه شربت گل هلو در حدود يكصد گرم گل هلوى تازه يا چهل
گرم گل خشك آن را لااقل به مدت 12 ساعت در يك ليتر آب خيس كرده مدت نيم
ساعت با حرارت ملايم بجوشانند، سپس آن را صاف كرده و مجددا با مقدار هم
وزن خود شكر بر روى آتش بگذارند و حرارت دهند تا بتدريج قوام آيد و
حالت شربتى به خود بگيرند. يك قاشق مرباخورى يا غذاخورى از اين شربت را
بر حسب سن كودك ، صبح ناشتا و شب به هنگام خواب به كودك بدهند.