بخش هشتم توشه فرهنگ سازان
توصيه به ترويج كنندگان فرهنگ مهدويت
بزرگداشت مناسبتها و شعاير دينى، يكى از بهترين راههاى گسترش فرهنگ و معارف
اسلامى و مأنوس ساختن مردم با اولياى الهى است.
بزرگداشت ميلاد امام عصر(عج) سابقهاى ديرينه و موقعيتى بس ممتاز دارد. همه
ساله علاقهمندان و ارادتمندان حضرتش با تمام توان به استقبال اين روز بزرگ
مىشتابند و با شكوه فراوان آن را برگزار مىكنند.
در اين راستا، جهتدهى و توجه به كميّت و كيفيّت اين جشن از اهميت ويژهاى
برخوردار است؛ چه بسا، شيفتگان كمتجربه در اثر فقدان برنامهريزى صحيح به
مسائلى روى آوردند كه مورد رضاى صاحب اين روز نباشد. اين نقيصه، رسالت سنگين
نهادهاى فرهنگ ساز را در همراهى با مردم و جهتدهى صحيح و رشد و بالندگى حركت
خود جوش آنان، به خوبى آشكار مىسازد. بنابراين، بر فرهنگسازان، برنامهريزان
و برنامهسازان عزيز است كه نيروهاى عظيم و مشتاق را در مسير اصلى خود كه همانا
مسير تعالى و سازندگى است، قرار دهند. در اين رهگذر، از ابزارها و امكانات
فراوانى مىتوان بهره گرفت:
نيمه شعبان، شور و نشاط عيد ميلاد را در دلهاى مشتاقان مىپراكند. در هركجا،
شعر، شمع و شيرينى، رايحه انتظار و اشتياق را به مشام مىرساند و جشن عمومى
مردمان كوچه و بازار به صورت خود جوش و طبيعى، خود را مىنماياند. تهيه
ويژهنامه موعود، برگزارى مسابقه بزرگِ در انتظار موعود، چاپ كتاب، پخش نوار،
برپايى مراسم جشن و اهداى جوايز و شب شعر برپايى نمايشگاهها مىتواند مجالس
مردمى را پربارتر سازد.
برنامههاى آينده حكومت جهانى حضرت صاحب الامر را مىتوان در ابعاد سياسى،
فرهنگى، اجتماعى و اقتصادى با كمك، مشورت و يارى علما، فقها و بزرگان دين تبيين
كرد.
رسانههاى فرهنگى بايد راه اصلاح را براى آينده هموار سازند و تلاششان بر اين
باشد كه به دور از جناح بندىهاى سياسى و حتى فكرى، جوانان را به انتظار سازنده
دعوت نمايند، بايد دردمندانه از دين سخن گفت، نقطه اشتراكهايى مثل عقيده به
مهدى موعود را برجسته كرد و با دعوت از افراد شاخص جناحها و تشكيل ميزگرد،
همدلى و صميميت در جامعه اسلامى ايجاد كرد.
بهرهگيرى از دعاهايى كه درباره امام زمان(عج) وارد شده، بسيار سازنده است.
شايد رايجترين آنها همان «دعاى ندبه» باشد كه به صورت سنتى در روزهاى جمعه
خوانده مىشود. زيارتهاى بسيارى درباره حضرت واردشده كه بسيار سازندهاند.
ابزارهاى هنرى در كار تبليغ، نقش مؤثرى دارند. به تصوير كشيدن چهره سرخورده بشر
امروز كه علىرغم همه پيشرفتهاى ظاهرى در امر اقتصاد و تكنولوژى، دچار
بحرانهاى روحى و روانى شده است، به روشنى مىتواند اين پيام را منتقل سازد كه
عصر توسعه تكنولوژى و عصر علم و فن آورى، همراه با بحرانهاى روحى و روانى بوده
است و اعتقاد به مهدويت و موعود آخرالزمان به عنوان نسخه شفابخش مىتواند همه
دردهاى بىدرمان را مداوا كند. بنابراين، با وسايل و ابزار هنرى مىتوان تشنگى
و نياز انسانها را به معنويت و مهدويت بهتصوير كشيد.
يكى از قديمىترين مراكز فرهنگى و تربيتى حوزههاى علميه هستند. اكثر كتابهاى
نوشته شده درباره مهدى موعود را نخبگان و برجستگان همين مراكز نوشتهاند.
بنابراين، رسانهها بايد در بزرگداشت نيمه شعبان ارتباط نزديك و تنگاتنگى با
اين مركز و مراكز ديگر فرهنگى - تربيتى داشته باشد.
گفتنى است رسانه صدا و سيما با گستردگى و نفوذى كه دارد، مىتواند بيشترين نقش
را در تبيين صحيح مهدويت و ترويج اعتقاد درست به امام عصر ايفا كند. مطبوعات
نيز در مرحله بعدى مىتوانند رسالت خود را به بهترين وجه انجام دهند.
بىشك، اهل منبر، شاعران، نقاشان و ساير هنرمندان و سخنوران در تلطيف و تعميق
اين اعتقاد نقش مؤثرى دارند. بنابراين، مىتوان از وجود اين عزيزان نيز بهره
گرفت و آنان را به مسئوليتى كه دارند، توجه داد.
در دوران دفاع مقدس يكى از مهمترين ارزشهاى معنوى، اخلاقى و اعتقادى كه در
جامعه دينى ما زنده و بارورشده بود، اعتقاد به مهدويت و امام زمان(عج) بود كه
در مناجاتها، وصيتنامههاى رزمندگان و در حالات عرفانى ويژهاى كه در جبههها
وجود داشت و حتى خاطرات شيرين آنها، نشانههاى اين اعتقاد مقدس ديده مىشود كه
بايد آثار آنها را حفظ و بهعنوان يك اهرم تربيتى از آن استفاده كرد و در طول
ايام سال (و نه فقط در نيمه شعبان) از اين مناجاتها، وصيتنامهها و خاطرات
بهرهمند شد.
در روزگار غيبت امام و طولانى شدن عصر انتظار، ممكن است شبهههايى در ذهن برخى
راه يابد يا شياطين پنهان و آشكار پايههاى اعتقادى افراد، بهويژه جوانان را
سست كنند، از اين رو، بايد، در برابر اين شبهات مقاومت كرد و آنها را از ذهنها
و دلها زدود. بهطور كلى، حوزههاى علمى و اعتقادى، نگهبانان ميراث قرآنى و
فرهنگ تربيتى اسلام - و همچنين صدا و سيما - بايد در برابر اين تهاجمات
پايدارى كرده و به تناسب به دفع اين زيانها و خطرها بپردازند. همچنين بايد در
حفظ و گسترش اعتقاد دينى و شناخت درست اعتقادى و عملى تلاش بيشترى كنند. در
احاديث و تعاليم از اهميت ايمان در عصر غيبت بهگونهاى عجيب ياد شده و
منتظرانِ مؤمنْ به مثابه شمشير زنان در ركاب پيامبر(ص) دانسته شدهاند. اين
ايمان و باور تا زمان ظهور بايد در جامعه باشد و صدا و سيما مىتواند در اين
زمينه نقش فعلى و حركت آفرين داشته باشد انسان عصر غيبت بايد داراى شناختى درست
و بصيرتى درخشان باشد، تا بتواند اعتقاد حق را حفظ كرده، و در برابر هر پيشامدى
پايدار باشد، انسان منتظر بايد بداند انتظار چيست؟ براى چيست؟ و او منتظر كيست؟
وظيفه وجدانى و ايمانى هر انسان، نجات هم نوع خويش از گمراهى و ضلالت است. به
گواهى حضرت عسكرى(ع) هركه بميرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلى مرده است.(1)
پس آنان كه امام زمان خويش را شناختهاند و به حضرتش ايمان دارند، وظيفه
شناساندن را هم بر دوش مىكشند. سليمان بن خالد گويد: به حضرت صادق(ع) عرض
كردم: خانوادهاى دارم كه سخن مرا مىپذيرند، آيا آنها را به اين امر (آيين)
دعوت كنم؟
حضرت فرمود: آرى، خداى عزوجل در كتابش مىفرمايد:
(يا أيّها الّذين آمَنوا قوا أنْفسَكُم وَ أهليكُمْ ناراً وَقُودها النّاس
والحِجارَةُ).
زن و مرد و پير و جوان و كودك و نونهال كشور در ايام ولادت نور، گوش جان و چشم
جست و جوگر خود را به برنامهريزان و برنامهسازان سپردهاند تا از زلال معرفت
به صاحبالزمان(عج) لبريز شوند، بايد چون تشنگانى كه به آب محتاجند، انسانهاى
آگاه دين باور حقيقت جو را به حجت بالغه الهى رساند. آية اللَّه ميرزا مهدى
اصفهانى كه از جمله باريافتگان آستان امام زمان(عج) است در نامهاى به شاگردش
شيخ محمدباقر ملكى ميانجى مىنويسد: تو را اى برادر سفارش مىكنم و باز هم
سفارش مىكنم كه مردم را به سوى امام زمانشان و ملجأ و پناهگاهشان - صلوات
اللَّه عليه - دعوت كنى و دلها و زبانشان را به او متوجه سازى.
بايد از بروز هر نوع خرافه و انحراف درباره آن حضرت جلوگيرى كنيم. متأسفانه
گاهى در جامعه مسائل نادرستى درباره ارتباط با آن حضرت مطرح مىشود كه ممكن است
با شأن و ساحت مقدس امام زمان(عج) ناسازگار باشد، پس بايد به شدت مراقبت كرد و
از طرح اين مباحث جلوگيرى نمود و گزافه گوها را بر ملا ساخت و حقايق واقعى را
به مردم انتقال داد. يكى از اقدامات امام زمان(عج) نيز خارج كردن اسلام از ميان
انبوه خرافات، تحريفها و تفسيرهاى نارواست، بهطورى كه حتى گفته شده اسلام را
از نو زنده مىكنند و آن را از زنگار تحريفها و تفسيرهاى نادرست پاك مىكنند،
بهگونهاى كه اين آيين كاملاً تازه به نظر مىرسد. بنابراين، بر منتظران آن
حضرت است كه با خرافات و گزافهگويىها بر خورد جدّى داشته باشند تا بتوانند در
مسير آن حضرت حركت كنند. به راستى آيا پسنديده است كه على رغم آن كه نزديك به
شش هزار روايت در اين باره از معصومان وارد شده، معرفتى اندك و اجمالى از حضرت
صاحب الامر(ع) داشته و در عوض، مبتلا به چنين مطالب پوچ و بىاساس خرافى شويم؟
تشكيل ميزگرد فرهنگى براى تبيين واقعيتها و بيان حقايق، ضرورى به نظر مىرسد.
اگر الگوپذيرى از قيام عدالت گستر مهدى موعود(عج) در جامعه اسلامى ما به صورت
يك فرهنگ درآيد و همه دستاندركاران نظام اسلامى، خود را موظف به شناخت
ويژگىهاى دولت كريمه آخرين ذخيره الهى بدانند و سعى كنند زندگى فردى و فعاليت
اجتماعى خود را بر آن ويژگىها منطبق سازند، آن وقت معناى واقعى انتظار فرج
تحقق مىيابد، رسانه بايد در تبيين درست اين الگوى كامل از هيچ كوششى دريغ
نورزد، بهگونهاى كه با كوچكترين انحرافى از جانب هر شخصى، امر به معروف و
نهى از منكر انجام گيرد.
پس از پيروزى انقلاب غربىها فيلم هايى در زمينه قيام موعود آخرالزمان با هدف
ارائه چهره نامناسب از اين قيام ساختهاند، حتى با كمال شيطنت مىگفتند كه
سازمان سيا پروندهاى براى امام مهدى(عج) تشكيل داده، اما تنها عكس ايشان را
ندارد.
شخصى از فرانسه در پانصد سال پيش به نام «نوستر آداموس» كه منجم، طبيب و كشيش
بود و اطلاعاتى از آينده نوشته بود به يهودىها ميدان داد تا سوژهاى پيدا كرده
و فيلمى ساختند در هاليوود كه مدت سه ماه از تمام شبكههاى تلويزيون آمريكا پخش
شد. مضمون فيلم بدين صورت است كه امام مهدى(ع) مىآيد و زمين جديد و ارض جديدى
به وجود مىآورد و آمريكا را شكست داده و پيروز مىشود. بعد آمريكا(غرب) با
شوروى به توافق مىرسند و پيمان مىبندند عليه پسر پيغمبر و شكستش مىدهند.
اينها را بر نوشتههاى آداموس اضافه كردند و اين فيلم را ساختند و پخش كردند.
هدفشان اين است كه بگويند خطر اصلى عليه تمدن غرب از اسلام و از مكه است. امروز
آغازش با نهضت امام خمينى(ره) و فردا با امام مهدى(عج).(2)
آنها مىكوشند تا اعتقاد به پيروزى اسلام را كه تحقق وعده الهى است كمرنگ
كرده، به فراموشى بسپارند. رهبر معظم انقلاب مىفرمايند: استكبار جهانى و
صهيونيزم در تلاشاند تا ملتهاى تحت سيطره آنان به وضع تحميلشده عادت كنند و
آن را ثابت، ابدى و تغيير ناپذير بدانند.(3) متأسفانه
سياستگذاران تاكنون على رغم تبليغات سازمانهاى جاسوسى و فرهنگى غرب عليه اين
موضوع و ساخت فيلم هايى چون نوستر آداموس، جايگاه ويژهاى براى اين امر در نظر
نگرفتهاند و تنها در ماه شعبان، در ميان سيلىازموسيقى، تبريكات و تبليغات
تجارى مطالبى گذرا و قالبى را پخشمىكنند. خالقان آثار هنرى، به ويژه فيلم
سازان از دست مايهاى قوى و محققانه براى خلق آثارى مناسب برخوردار نيستند. در
نتيجه، قدرت لازم براى ايجاد نشاط و تحرّك در ميان جوانان وجود ندارد. در
مقابل، از بسيارى قهرمانان پوشالى و فاسد غربى و اخيراً ژاپنى تبليغ شده و
جايگزين مردانبزرگ قبيله ايمان شدهاند. بنابراين، ضرورت انجام اقدامى اساسى،
يعنى نوعى جهاد فرهنگى در مقابله با تهاجم فرهنگى در اين زمينه بيش از هرزمانى
به چشم مىخورد.
در روايت است كه آقا هر هفته كارنامه اعمال ما را مىبينند. از ثوابها و
كارهاى نيكمان شاد مىشوند و بر گناهان و خطاهاى ما گريه مىكنند و اشك
مىريزند و طلب مغفرت براى شيعيان مىنمايند. آيا در شب نيمه شعبان، شيعه واقعى
و منتظر حقيقى در پى شاد كردن قلب نازنين مولا خود است يا خداى نخواسته در پى
انجام اعمال زشت؟ به نظر مىرسد صدا و سيما بايد در اسرع وقت گلچينى از بهترين
آهنگها و سرودهاى مذهبى ويژه نيمهشعبان را آماده كرده و در اختيار
علاقهمندان قرار دهد تا خداى نكرده با مراجعه به موسيقىهاى آنچنانى قلب
مبارك امام زمان(عج) دردمند نشود، زيرا همانطور كه در طول سال، ارزشها و
احترام به ائمه از اهميت خاصى برخوردار است، در ايام عيد و شادمانى نيز اين
حرمت به قوّت خود باقىاست.
يكى از مسائل مهم در معرفى امام عصر(عج)، معرفى ايشان به عنوان شخصيتى فراگير
است، بهگونهاى كه فراتر از هر مذهب و مليتى براى مردم كل جهان مطرح بوده و
قيامشان جهانى باشد. اعتقاد به مهدويت و موعود آخرالزمان به عنوان نسخه شفابخش
مىتواند جواب گوى همه سؤالهاى پنهان و آشكار انسان امروز باشد و همه دردهاى
بىدرمان او را درمان كند. عدم تأسيس مركز تحقيقى بزرگى كه بتواند با مراجعه به
منابع و متون دينى پاسخ گوى همه سؤالات مبتلا به باشد، موجب شده تا مطالب غير
تحقيقى به صورت پراكنده در ميان مردم رواج يابد.
تاكنون مركز تحقيقى مناسبى در جهان اسلام براى مطالعه، تحقيق و كشف تحريفاتِ
وارد آمده، تأسيس نشده و همواره حقايق متعالى همراه با بسيارى از افسانهها و
تخيّلات در ميان مسلمين رايج شده است. در اين ميان، جوانان آسيبپذيرتر
بودهاند، لذا در اين ايام رسانهها مىتوانند با طرح اين نياز اساسى، مسئولان
امر را در رسيدن به اين مقصود يارى كنند.
تهيه فيلمهايى در خصوص كرامات و توجّهات امام زمان(عج) و ترويج مسئله انتظار
امرى ضرورى است، زيرا عدهاى از مخالفان در پى اين هستند كه با طرح شبهههايى
در اصل تولد امام عصر(عج)، شك و ترديد ايجاد كرده و چنين القا كنند كه از نظر
تاريخى نمىتوان تولد آن حضرت را اثبات كرد، در حالى كه اگر به دور از هرگونه
غرضورزى سياسى و تنها به انگيزه دست يابى به حقيقت، به كتب تاريخى و منابع
نزديك به غيبت صغرى مراجعه شود، جاى هيچ ترديدى درباره تولد امام دوازدهم باقى
نمىماند. مهدى(عج) تنها يك انديشه نيست كه ما در انتظار ولادت او باشيم، يك
پيش گويى نيست كه چشم به مصداق آن بدوزيم، بلكه واقعيتى خارجى است كه ما منتظر
ظهور نجاتبخش او هستيم. با وجود اين، در صدا به صورت نمايشنامه و در سيما به
صورت فيلم و سريال بايد نحوه تولد و اصول كلى انقلاب موعود را به تصوير كشيد.
امروزه وظيفه اساسى ما ذكر مستمر تاريخ، سيره علمى و عملى او نُوّاب (خاص و
عام) است. جاى شگفتى است كه در مملكت صاحب الزمان(عج) مردم شناخت كافى و وافى
از ايشان نداشته باشند!
مسجد جمكران ميعادگاه عاشقان امام زمان(عج) است، از اين رو، جاى خوشحالى و سپاس
گزارى است كه بسيارى از مردم و جوانان از گوشه و كنار ميهن اسلامى در اين مكان
مقدس گرد هم آمده و به ساحت مقدس آقا امامزمان(عج) عرض ارادت كنند. رسانه در
اين ايام با تصويربردارى از اين مكان مقدس و شرح مختصرى از بنيان گذارى آن،
مىتواند ديگران را تشويق به حضور در اين اماكن كند.
پيشنهاد سازنده و حركت آفرين
(سازماندهى و رژه سربازان امام زمان«عج» در روز ميلاد نور) ظلم ستيزى، عدل
گسترى و مبارزه با دشمنان اسلام از اساسىترين اصول قيام جهانى حضرت مهدى(عج)
است. براى دست يابى به چنين اهداف مقدسى، تجهيز، آمادگى و تجلّى قدرت اسلام
نقشى محورى دارد. سربازان حضرت مهدى(عج) با نمايش قدرت اسلام و اعلان جانفشانى،
مىتوانند گامهاى اساسى را براى تحقق چنين هدف مقدسى بردارند. چنين لشكرى را
ابتدا نايب حضرت مهدى(عج)، امام خمينى(ره) پايه گذارى كرده و سپس رهبر فرزانه
انقلاب حضرت آية اللَّه خامنهاى(مدظلهالعالى) زعامت و رهبرى آن را به عهده
گرفتند. امروزه تقويت چنين حركت مقدسى و آماده نگهداشتن سربازان صاحب
الزمان(عج)، بخشى از فرهنگ مهدويت و مكتب انتظار است. اين فرهنگ بايد در
اعتقاد، اهداف، آرمان و عملكرد ما نمود داشته باشد. يكى از بارزترين نمودها و
تجلّى اين فرهنگ مىتواند در ضمن يك رژه و مانور با عظمت در روز جهانى مستضعفان
و ميلاد خجسته خورشيد هدايت، مهدى موعود(عج)، تجسم عينى يابد. در سازماندهى و
برپايى چنين رژه باشكوهى، بسيج مستضعفان نقش محورى دارد، در حقيقت، بسيج جلوه
كوچكى از ارتش مردمى صاحبالزمان(عج) است. امام صادق(ع) درباره نقش سازنده
نيروهاى مردمى در لشكر صاحبالزمان(عج) مىفرمايد: انقلاب مهدى را سه سپاه يارى
مىرسانند و در پيش برد آن مؤثرند: الف) سپاهى از فرشتگان؛ ب) سپاهى از مؤمنان؛
ج) سپاهى از رعب. بنابراين، در لشكر امام زمان(عج) هم تأييد و نصر الهى در كار
است و مانند جنگ بدر به وسيله فرشتگان پشتيبانى مىشوند و هم رعب و وحشتى كه
خداوند در دل دشمن مىافكند، آنها را متزلزل و مرعوب مىسازد. از سوى ديگر،
حضور فعّال مؤمنان، آن انقلاب عظيم را به پيش مىبرد و به سامان مىرساند.(4)
از آنجا كه نيروهاى مردمى، مؤمن و متعهد نقش عمدهاى در پيروزى نهايى دارند
بايد علاوه بر زنده نگهداشتن و تجليل آنها در يادها با ترويج و تبليغ اين مسئله
نيروهاى فداكار و مؤمن را به آمادگى لازم رسانيد. نقطه شروع چنين حركت
سازندهاى مىتواند در قالب يك رژه وسيع و گسترده صورت پذيرد. البته منظور از
بسيج نيروهاى مردمى تنها بسيج به معناى مصطلح نيست، بلكه حتى ارتش مقتدر و سپاه
جان بركف و ديگر نيروهاى نظامى و انتظامى و مردمى نيز مىتوانند در اين راستا
نقش آفرين باشد.
با برنامهريزى درست و سنجيده، ثبت نام و سازماندهى ارتش امامزمان(عج) و
برپايى چنين رژه باشكوهى مىتوان در قلوب دشمنان رعبووحشت ايجاد كرد و در
مقابل، اميد و سرور و شادمانى را در قلوب عاشقان تقويت نمود تا حضور معنوى حضرت
مهدى(عج) در ميان مردم بيشتر احساس شود و رابطه عبد و مولا تحقق يابد.
سؤالاتى براى مصاحبه و گفت و گو
1. از واژههاى اميد و انتظار چه برداشتى داريد؟
2. آينده جهان و سرانجام، سير تاريخى انسان به كجا ختم مىشود؟
3. مديريت در زمان ظهور چگونه خواهد بود؟
4. رهبرى آينده جهان را چگونه پيشبينى مىكنيد؟
5. ضرورت وجود منجى و هدايت الهى را چگونه ارزيابى مىكنيد؟
6. دعاهايى در خصوص امام زمان(عج) وارد شده، با كدام يك آشنايى بيشترى داريد؟
7. مشكلات اصلى بشر كنونى را در وجوه اعتقادى، فرهنگى و مدنى چگونه ارزيابى
مىكنيد؟
8. وظيفه عاشقان امام(عج) در زمان غيبت چيست؟
9. اصول و رئوس برنامههاى حكومت حضرت مهدى(عج) چيست؟
10. آيا اقوام مختلف در آمادهسازى زمينه ظهور نقش متفاوتى دارند؟
11. بحران فرهنگى عصر حاضر چگونه به وجود آمد؟
12. از نشانههاى قطعى ظهور حضرت چه مىدانيد؟
13. وظيفه علما در زمان غيبت چيست؟
14. موقعيت اجتماعى، سياسى، فرهنگى و اقتصادى جهان پس از ظهور را چگونه
مىبينيد؟
15. مسئله نيابت عامه حضرت مهدى(عج) يعنى چه؟
16. در مورد نوّاب خاص حضرت مهدى(عج) چه اطلاعاتى داريد؟
17. چه كسانى مىتوانند توفيق زيارت آن حضرت را در زمان غيبت داشته باشند؟
18. انتظار مخرب و ويران گر به چه نوع انتظارى گفته مىشود؟
19. انتظار سازنده يعنى چه؟
20. خصوصيات منتظران واقعى حضرت چيست؟
21. كسب آمادگى در زمان غيبت يعنى چه؟
22. نظر امام خمينى(ره) درباره انواع منتظران چيست؟
23. رهبر انقلاب از واژه انتظار چه تعريفى دارند؟
24. وجود امام غايب چه فوايدى را به همراه دارد؟
25. يك آيه از قرآن مجيد را كه درباره مهدى(عج) آمده، بيان كنيد؟
26. به اختصار در مورد عقيده اديان ديگر درباره مهدويت توضيح دهيد؟
27. انقلاب اسلامى ايران چگونه مىتواند زمينه ظهور حضرت مهدى(عج) را فراهم
نمايد؟
28. در مورد مسجد مقدس جمكران چه اطلاعاتى داريد؟
29. لزوم عشق و غيرت دينى چه نقشى در حفظ ارزشها و مقدسات دارد؟
30. يكى از مجلاتى كه درباره امام زمان(عج) تحقيق و بررسى مىكند، «موعود» نام
دارد. به چه ميزان با اين نشريه آشنايى داريد؟
سؤالات مسابقهاى
1. امام مهدى(عج) در چه سالى به دنيا آمدند؟
2. حضرت در چند سالگى به امامت رسيدند؟
3. غيبت صغرى چند سال طول كشيد؟
4. نايبان خاص حضرت را نام ببريد؟
5. غيبت كبرى چند سال طول كشيده است؟
6. اكنون در چندمين سال تولد امام زمان(عج) قرار داريم؟
7. از نامها و القاب حضرت چند تا را نام ببريد؟
8. يكى از القاب حضرت مهدى(عج) «ربيع الانام» است. آيا مىدانيد چهمعنايى
دارد؟
9. در زمان غيبت كبرى چه كسانى وظيفه هدايت جامعه اسلامى را بهعهده دارند؟
10. اين سخن از كيست: مهدى(عج) طاووس بهشتيان است؟
11. مسجدى كه با فرمان خاص حضرت مهدى(عج) بنا شده است، چهنامدارد؟
12. چند دعا را كه درباره امام زمان(عج) است، نام ببريد؟
13. كدام يك از دعاهاى امام زمان(عج) است كه عاشقان هر روز صبح آن را
مىخوانند؟
14. به نظر شما مهمترين وظيفه منتظران غيبت چيست؟
15. يكى از نشانههاى يقينى ظهور حضرت مهدى(عج) را نام ببريد؟
16. چند عنوان از كتاب هايى را كه درباره امام زمان(عج) نوشته شده، نام ببريد؟
17. يكى از فايدههاى وجود امام را براى جهانيان بيان كنيد؟
18. آيا اعتقاد به مهدويت در ساير اديان هم وجود دارد؟
19. چه سخنى از امام زمان(عج) را به ياد داريد؟
20. فرشتگان الهى در شب قدر به حضور چه كسى و براى انجام چهكارى فرود مىآيند؟
هدايتگران راه نور
گلچينى از سخنان امام مهدى(عج)
1. من مهدى و قائم الزمان هستم. من آن كسى هستم كه زمين را پر از عدل
مىكنم، همانگونه كه پر از ستم شده است. زمين هرگز از حجت خالى نمىماند و
مردم در وقفه نمىمانند و اين امانتى است كه جز به برادرانت از اهل حق مگو.(5)
2. من ذخيره خدا در زمين و انتقام گيرنده دشمنانش هستم.(6)
3. من آخرين وصى هستم كه خداوند بزرگ به وسيله من گرفتارىها را از خاندان و
شيعيانم دور مىگرداند.(7)
4. من هنگام قيام آنچنان قيام خواهم كرد كه بيعت هيچ يك از سركشان به گردنم
نيست.(8)
5. كيفيت بهرهبردارى مردم از من در زمان غيبت، همانند بهرهبردارى آنان از
خورشيد است، هنگامى كه ابر خورشيد را از ديدگان پنهان كند.(9)
6. وجود من براى اهل زمين موجب امان است، همانگونه كه ستارگان براى اهل
آسمانها موجب امان هستند.(10)
7. زمين هيچگاه خالى از حجت نيست، يا آن حجت آشكار است ياپنهان.(11)
8. هنگامى كه خدا به ما اجازه سخن گفتن بدهد، حق آشكار شود و باطلنابود گردد.(12)
9. هركس كه ما از او بيزارى جوييم، خدا و فرشتگان و پيامبران و اوليايش نيز از
او بيزارى مىجويند.(13)
10. اما ظهور فرج، پس آن به اراده خدايى است كه يادش بزرگ است و هركس (براى
ظهور) وقت تعيين كند، دروغ گفته است.(14)
11. براى تعجيل فرج بسيار دعا كنيد، زيرا همين موجب فرج و گشايش شماست.(15)
12. از آن چه برايتان سودى ندارد پرسش نكنيد و خود را براى دانستن آنچه از شما
نخواستهاند به زحمت نيندازيد.(16)
13. فاطمه(س) دختر پيامبر(ص) براى من الگو است.
14. از خدا بترسيد و تسليم ما شويد و كارها را به ما بسپريد. پس برماست كه شما
را از سرچشمه سيراب برگردانيم، همانگونه كه بردن شما به سوى سرچشمه بهوسيله
مابوده است و در پى آنچه از شما پوشيده شده است، نرويد.(17)
15. از راه راست به راه چپ منحرف نشويد و مقصد خود را با دوستى ما بر اساس راهى
كه روشن است، به طرف ما قرار دهيد.(18)
16. هر فردى از شما بايد به آن چه عمل كند كه به وسيله آن به دوستى ما تقرب
جويد و از آن چه او را پست مىگرداند كه همانا ناخوش داشتن و خشم ماست، دورى
نمايد.(19)
17. ما از رسيدگى و سرپرستى شما كوتاهى نمىكنيم و ياد شما را از خاطر نمىبريم
كه اگر جز اين بود از هر سو گرفتارى بر شما فرود مىآمد و دشمنان، شما را از
بين مىبردند، پس از خداى بزرگ بترسيد.(20)
18. اگر محبت شما را نداشتيم و صلاحتان را نمىديديم ترحّم و شفقت بر شما نبود،
گفت و گوى با شما را ترك مىكرديم.(21)
19. اموالى كه شما به ما مىرسانيد، ما آنها را نمىپذيريم، مگر آن كه پاكيزه
شويد. پس هر كه مىخواهد آنها را به ما برساند و هركس مىخواهد نرساند، آن چه
خدا به ما داده بهتر است از آن چه به شما داده است.(22)
20. از رحمت خدا دور است دور! كسى كه نماز مغرب را به اندازهاى تأخير بيندازد
تا ستارهها آشكار شوند. از رحمت خدا دور است دور! كسى كه نماز صبح را به
اندازهاى تأخير بيندازد، تا ستارهها ناپديد شوند.(23)
21. هيچ چيز مانند نماز، بينى شيطان را به خاك نمىسايد. پس نماز بخوان و بينى
شيطان را به خاك بساى.(24)
22. وقتى براى هيچ كس جايز نيست كه در مال ديگران بدون اجازه آنان تصرف كند، پس
چگونه اين كار در مال ما جايز مىشود؟(25)
زمزمههاى عارفانه
خدايا! مرا از ياران و ياوران و پيروان و شيعيان او قرار ده و آن چه راخاندان
پيامبر(ع) آرزومندند و دشمنان از آن در هراسند با ظهورش بهمن بنمايان.(26)
خدايا! حجتت رابه من بشناسان، زيرا اگر حجت خودت را به من نشناسانى، از دينم
گمراه مىشوم.
پروردگارا! ديدارش را آشكار نما و پايگاه هايش را استوار گردان و ما را از
كسانى قرار ده كه ديدگانشان به ديدار او روشن مىشود و ما را به خدمت گزارى او
مشغول دار و بر كيش و آيين وى بميران و ما را در گروه او محشور بفرما.(27)
پروردگارا! ما را از ياران او و از تقويت كنندگان حكومتش و از انجام دهندگان
امر او و از خشنودشدگان به رفتارش و از تسليم شوندگان در برابر احكامش قرار ده.(28)
خدايا! ما بندگانت شيفته ولىّ تو هستيم كه يادآور تو و پيامبر توست و او را
پناه و نگهدار ما آفريدى و براى ما قوام و پناه برانگيختى و براى مؤمنان ما
امام قرار دادى، پس تبريك و سلام ما را به او برسان.(29)
خدايا! به وسيله او نمازمان را بپذير، گناهانمان را بيامرز و دعاهايمان را
مستجاب فرما.(30)
خدايا! بر ما منّتگذار تا او را خشنود سازيم و مهر و رحمت و دعا و خير او را
به ما ببخش تا بدين وسيله به رحمت و كاميابى گسترده تو دست يابيم.(31)
خدايا! به وسيله او روزىمان را گسترده و غم هايمان را برطرف و خواستههايمان
را برآورده بفرما.(32)
خدايا! ما را در حزب او قرار ده كه امرش را به پا مىدارند و با او شكيبا هستند
و با خيرخواهى وى خرسندىات را مىجويند، تا در روزقيامت ما را جزء ياران و
ياوران و تقويت كنندگان حكومتش محشورنمايى.(33)
خدايا! عقيده ما به امام زمان(عج) را از هر شك و شبهه و خودنمايى و شهرت طلبى
خالص كن، تا به جز تو به كسى اعتماد ننماييم و جز خاطر تو را نجوييم و ما را به
مقام او برسان و در بهشت ما را با او همراه كن و از هر بىميلى و تنبلى و سستى
ما را پناه ده.(34)
خدايا! آن چهره رشيد و آن پيشانى نيكوى او را به من نشان ده و ديدگانم را با
ديدارش سرمه كش.(35)
خدايا مرا به سير او سلوك ده.(36)
امام زمان(عج) در آيينه كلام امام خمينى(ره)
شما الآن وظيفه سنگينى داريد، شما الآن تحت نظر خدا و تحت نظر امام زمان(عج)
هستيد، ملائكه شما را مراقبت مىكنند، نامه اعمال شما را به امام زمان(عج) عرضه
مىدارند. بايد متوجه باشيد. مبادا از اين اختياراتى كه حالا پيدا كردهايد و
از اين قدرتى كه الآن پيدا كرديد و (از) زير بار آن قدرت ظالم بيرون رفتيد،
خودتان يك قدرت ظالمه باشيد و به برادران خودتان تعدّى كنيد.(37)
من اميدوارم كه ما به مطلوب حقيقى برسيم و متصل بشود اين نهضت به نهضت بزرگ
اسلامى و آن نهضت ولىعصر(عج) هست.(38)
رهبر همه شما و همه ما وجود مبارك بقيةالله(عج) است و بايد ماها و شما طورى
رفتار كنيم كه رضايت آن بزرگوار را كه رضايت خداست بهدست آوريم.(39)
اين كشورى كه كشور ائمه هدى(ع) و كشور صاحب الزمان(عج) است، بايد كشورى باشد كه
تا ظهور موعود ايشان به استقلال خودش ادامه بدهد، قدرت خودش را در خدمت آن
بزرگوار قرار بدهد كه عالم را -انشاءالله- بهعدل و داد بكشد و از اين جورهايى
كه بر مستضعفان مىگذرد، جلوگيرىكند.(40)
با اتكال به خداى تبارك و تعالى و پشتيبانى صاحب اين كشور امامزمان(عج) اين
مقصد را به آخر برسانيد و خواهيد رساند.(41)
ارزش دارد كه انسان در مقابل ظلم بايستد، در مقابل ظالم بايستد و مشتش را گره
كند و توى دهنش بزند و نگذارد كه اين قدر ظلم زياد بشود، اين ارزش دارد. ما
تكليف داريم آقا! اينطور نيست كه حالا كه ما منتظر ظهور امام زمان(عج) هستيم،
پس ديگر بنشينم در خانههايمان، تسبيح را در دست بگيريم و بگوييم: «عَجِّل على
فَرَجِه» عجّل با كار شما بايد تعجيل بشود، شما بايد زمينه را فراهم كنيد براى
آمدن او و فراهم كردن اين كه مسلمين را با هم مجتمع كنيد، همه با هم بشويد،
-انشاءالله- ظهور مىكند ايشان.(42)
اميد آن است كه مسلمانان و مستضعفان جهان به پا خيزند و داد خود را از مستكبران
بگيرند و مقدمات فرج آل محمد(ص) را فراهم نمايند.(43)
خداوند اين اسلام را جمهورى اسلامى را نگه دارد و ما را موفق كند كه به لقاى
جمال مبارك امام زمان(عج) موفق بشويم.(44)
چه مسعود و مبارك است روزى كه جهان از دغلبازىها و فتنهانگيزها پاك شود و
حكومت عدل الهى بر سراسر گيتى گسترش يابد.(45)
با سلام و درود به پيشگاه مقدس مولود نيمه شعبان و آخرين ذخيره امامت، حضرت
بقيةالله (ارواحنافداه) و يگانه دادگستر ابدى و بزرگ پرچمدار رهايى انسان از
قيود ظلم و ستم استكبار، سلام بر او و سلام بر منتظران واقعى او، سلام بر غيبت
و ظهور او و سلام بر آنان كه ظهورش را باحقيقت درك مىكنند و از جام هدايت و
معرفت او لبريز مىشوند، سلامبر ملت بزرگ ايران كه با فداكارى و ايثار و
شهادت، راه ظهورش را هموار مىكنند.(46)
ما مفتخريم كه ائمه معصومين(ع) از على بن ابى طالب(ع) گرفته تامنجى بشر حضرت
مهدى صاحبالزمان(عج) كه به قدرت خداوند قادر زنده و ناظر امور است، ائمه ما
هستند.(47)
هرچه هست از اسلام است و از بركات وجود مبارك حضرت بقيةالله(عج) ما همه ما،
چيزى نيستيم.(48)
اين مقال را با جمله زيباى حضرت امام(ره) درباره حضرت مهدى(عج) بهپايان
مىرسانيم:
من نمىتوانم اسم رهبر روى ايشان بگذارم، بزرگتر از اين است، نمىتوانم بگويم
كه شخص اوّل است، براى اين كه دومى در كار نيست، ايشان را نمىتوانيم با هيچ
تعبيرى، تعبير كنيم، الّا همين كه مهدى موعود(عج) است.
امام زمان(عج) در آيينه كلام حضرت آية اللّه خامنهاى
نيمه شعبان روز ولادت ولى عصر(عج) روز مستضعفين و روز اميد دلهاى مؤمن و معتقد
به مسئله مهدى موعود و امام زمان(عج) است.(49)
مسئله امام زمان(عج) يكى از ارزندهترين مسائل اسلامى است كه هم در دوران
مبارزه با طاغوت به مبارزين اميد مىداد و هم امروز كه روز حكومت اسلامى، حكومت
مستضعفين زمين است، ما را تشويق مىكند كه حركت خود را تسريع كنيم.(50)
در گذشته، سوء استفادههاى زيادى از قضيه انتظار شده است. برداشت منفى همان
چيزى است كه استكبار و استعمار در طول سالهاى متمادى كوشش مىكردند تا به مردم
تزريق كنند. برداشت منفى اين است كه مردم بگويند كه به ما چه كه در مقابل ظلم و
فساد و كفر و بدى و شرارت بايستيم، ما منتظر خواهيم ماند تا امام زمان(عج) خودش
بيايد و مشكل را حل كند. اين برداشت منفى است، يعنى سلب مسئوليت نسبت به همه
شرارتها و بدىهاى موجود در جامعه.(51)
برداشت مثبت و صحيح اين است كه اگر امام زمان(عج) خواهد آمد و دنياى پر از عدل
و داد درست خواهد كرد، پس ما بايد به سهم خود در زمينهسازى اين دنيا كوشش
كنيم.
امام زمان(عج) بايد به صورت يك الگو براى مؤمنين درآيد. اگر آن حضرت با كفر
مىجنگد و براى عدالت زحمت مىكشد و مجاهدت مىكند، ما هم كه مأموم و دنبالهرو
او هستيم، بايد براى گسترش عدالت مجاهدتكنيم.(52)
اعتقاد به امام زمان(عج) و اين كه آن حضرت با ظهور خود دنيا را پراز عدل و داد
مىكند، يك وسيله حركت و يك عامل نشاط براى ملت ما و تمام كسانى است كه به اين
مسئله اعتقاد دارند.(53)
اگر دنيا را خورشيدى روشن خواهد كرد، به اين معنا نيست كه ما تاآمدن آن خورشيد
نورانى در تاريكى بنشينيم.(54)
حركت آن حضرت هر سمتى باشد (بايد) حركت پيروان او هم به همان سمت باشد.(55)
قانع نشدن به وضع موجود و تلاش فزاينده و مستمر در انجام اعمال نيك و خير يك
بُعد انتظار است و اميد به آيندهاى روشن كه در آن سراسر زندگى بشر را تفكر
الهى فرا خواهد گرفت، بُعد ديگر انتظار است.(56)
انتظار ظهور مهدى موعود(عج) بخش عظيمى از اعتقادات ماست، حقيقت (انتظار) به
صورتى برجسته، درخشان و پراميد در محيط زندگى ملت عزيز ما و شيعيان جهان وجود
دارد.(57)
نفس انتظار و اميد، به انسان جرأت اقدام و حركت و نيرو مىبخشد.(58)
انتظار فرج و اعتقاد به مهدويت علاوه بر ابعاد منطقى، فكرى و استدلالى بسيار
بارز آن، داراى جنبههاى عاطفى، معنوى و ايمانى عميق و بسيار مهمى است.(59)
شيعيان و پيروان آن حضرت بايد كسب آمادگى معنوى، روحى و ايمانى را جزء وظايف
خود بدانند.(60)
امروز در نقطه مقابل تلاش دشمنان بايد در جهت اعتقاد و عمل و تبليغ و تبيين
حقيقت مهدويت حركت كنيم.(61)
منتظران صاحب الزمان(عج) به منوّر شدن چشمانداز زندگى بشر و پايان دوران ظلم و
تجاوز اميدوارند و جنايات و ستم و تزوير سردمداران استكبار جهانى نمىتواند
چشمه اميد را در دلهاى آنان خاموش كند.(62)
منتظران حضرت حجت(عج) ترديدى ندارند كه روزگار ظلم و طغيان و تجاوز سرانجام به
پايان خواهد رسيد و قدرت قاهره حق همه قلههاى فساد و تعدّى را از بين خواهد
برد.(63)
اگر آن حضرت پرچم دين و قرآن و نظام الهى را در سراسر عالم خواهدگستراند، ما هم
كه دنبالهرو و معتقد به او هستيم بايد تا حدّى كه درتوان ماست در گوشهاى از
دنيا پرچم اسلام را برافراشته نگاه داريم.(64)
داستانهاى برگزيده
تولدى الهى
حكيمه دختر امام جواد(ع) (عمه امام حسن عسكرى(ع)) گفت: امام حسن عسكرى(ع)
به من پيام داد كه امشب هنگام افطار، نزد ما بيا، زيرا امشب شب نيمه شعبان است.
خداوند متعال به زودى در اين شب حجت را آشكارمىكند كه حجت خدا بر سراسر زمين
باشد.
عرض كردم: مادر او كيست؟ فرمود: مادرش نرجس است.
عرض كردم: خداوند مرا فدايت قرار دهد، اثر حمل در نرجس ديده نمىشود.
فرمود: همان است كه گفتم، امشب حجت خدا متولد مىشود.
حكيمه مىگويد: وقتى كه نزد امام حسن عسكرى(ع) رفتم و سلام كردم و نشستم، حضرت
نرجس آمد كه كفش مرا بيرون آورد و به من فرمود: سيده من، حالت چطور است؟ عرض
كردم: بلكه تو سيده من و خانم اهل بيت من هستى! او سخن مرا رد كرد و گفت: اى
عمه، اين چه حرفى است كه مىزنى؟
گفتم: اى دختر! خداوند امشب به تو پسرى عطا مىكند كه آقاى دنيا و آخرت است.
حكيمه مىگويد: نرجس نشست و نشانههاى شرم در چهره او آشكار شد. بعد از آن كه
از نماز عشا فارغ شدم، افطار كردم و به خوابگاه خود رفتم و خوابيدم.
هنگامى كه نصف شب فرا رسيد، برخاستم و نماز شب را خواندم، بعد از نماز ديدم
حضرت نرجس(س) در خواب است و اثرى از وعده برادرزادهام امام حسن عسكرى(ع) ديده
نمىشود، مشغول تعقيب نماز شدم، سپس خوابيدم و بعد در حال ترس، از خواب بيدار
شدم. ديدم نرجس(س) در خواب است. بعد از لحظهاى او برخاست و نماز شب خواند، من
(براى اينكه اثر وضع حمل در او نديدم) به شك افتادم (كه نكند او حامله نباشد)
ناگاه امام حسن عسكرى(ع) از اتاق خود صدا زد: اى عمه! عجله نكن، فرارسيدن وعده
نزديك است.
حكيمه گويد: سورههاى الم سجده و ياسين را خواندم. در اين حال بودم كه ناگاه
نرجس(س) هراسان بيدار شد، به سوى او شتافتم. گفتم: «خدا يارت باد» سپس گفتم:
آيا چيزى احساس مىكنى؟
گفت: آرى، عمه جان!
گفتم: خاطر جمع و دلگرم باش، اين همان است كه گفتم.
حكيمه مىگويد: در اين هنگام يك نوع سستى بر من و بر نرجس عارض شد كه چيزى
نفهميديم. ناگاه دريافتيم كه حضرت مهدى(عج) متولد شده است. روپوش را از روى او
كنار زدم، ديدم او به حالت سجده روى زمين قرار گرفته است. او را برگرفتم، ديدم
پاك و پاكيزه است، در اين هنگام امامحسن عسكرى(ع) صدا زد: عمه! پسرم را نزدم
بياور. او را نزد امام حسنعسكرى(ع) بردم. آن حضرت، نوزاد را روى دستش گرفت و
پاهايش را روى سينهاش قرارداد. سپس زبانش را در دهان نوزاد گردانيد و دستش را
برچشمان و گوشها و مفاصل او كشيد. سپس فرمود: پسرجان سخن بگو! نوزاد گفت:
أشْهَدُ أن لاإلهَإلّااللّهُ وَحدَهُ لاشَريكَ لَهُ وَ أشهَدُ أنَّ مُحمَّداً
رَسوُلُاللّه(ص)؛
گواهى مىدهم كه معبودى جز خداى يكتا و بىهمتا نيست و محمد(ص) رسولخداست.
سپس بر اميرمؤمنان(ع) و ساير امامان(ع) درود فرستاد تا به پدرش رسيد و آنگاه
سكوت كرد.
حكيمه مىگويد: امام حسن عسكرى(ع) به من فرمود: عمه جان! اين نوزاد را نزد
مادرش ببر، تا بر او سلام كند. سپس نزد من بازگردان، من نوزاد را نزد مادرش
بردم، به مادر سلام كرد. سپس او را نزد پدرش بازگرداندم و در مجلس امام نهادم.(65)
تلاش بىفايده
معتمد، خليفه عباسى از اين كه امام حسن عسكرى(ع) را مسموم كرده بود، خوشحال
بود.
مردم در برابر قدرت حكومت، خود را باخته بودند. ترس و وحشت بر دلها سايه
افكنده بود و دهان همه قفل شده بود.
امام حسن عسكرى(ع) به شهادت رسيد، برادرش جعفر در كنار خانه آن حضرت نشسته بود
و گروهى از شيعيان اطراف او را گرفته بودند و تسليت مىگفتند. در اين هنگام
عقيد خادم امام(ع) بيرون آمد و به جعفر گفت:
جنازه امام را كفن كردند، بياييد نماز بخوانيد.
جعفر وارد خانه شد، جمعيت به همراه او وارد حياط شد. پيكر مطهر امام حسن
عسكرى(ع) را در تابوت گذاشته بودند. جعفر پيش رفت تا بر جنازه امام نماز
بگزارد. ناگهان كودكى گندمگون و سياه موى، بيرون آمد و لباس جعفر را گرفت و او
را كنار كشيد و گفت: عمو كنار برو، من بايد بر پدرم نماز بخوانم.
جعفر در حالى كه قيافهاش دگرگون شده بود، كنار رفت. آن كودك بر پيكر مطهر امام
نماز گزارد و به اين ترتيب، تلاش بىفايده جعفر براى امامشدن خنثى شد.(66)
حكايت شنيدنى
يكى از خدام حضرت رضا(ع) مىگويد:
براى كشيدن دندان نزد دكتر رفتم، دكتر گفت: غدهاى هم كنار زبان شماست كه بايد
جراحى شود. من موافقت كردم. اما پس از عمل جراحى لال شدم و قدرت حرف زدن را از
دست دادم. ناگزير همه چيز را روى كاغذ مىنوشتم و به اين وسيله با ديگران
ارتباط برقرار مىكردم. هرچه به پزشك مراجعه كردم درمان نپذيرفت و فايدهاى
نبخشيد. دكترها مىگفتند: عصب گويايى شما صدمه ديده است.
ناراحتى و بيمارى به من فشار آورد. ناچار براى معالجه عازم تهران شدم. در تهران
روزى خدمت آقاى علوى رسيدم. ايشان فرمودند: راهنمايى من بهتو اين است كه چهل
شب چهارشنبه به مسجد جمكران بروى، اگر شفايى هست آنجاست.
تصميم جدّى گرفتم، هرهفته از مشهد بليت هواپيما تهيه مىكردم، شبهاى سهشنبه
تهران مىآمدم و شب چهارشنبه، به مسجد جمكران مشرّف مىشدم. در هفته سى و هشتم
بعد از نماز به مسجد رفتم و صلواتمىفرستادم كه ناگهان حالت خاصى به من دست
داد. ديدم همه جا نورباران شد و آقايى وارد شد. مردم هم پشت سر ايشان بودند و
مىگفتند: حضرت حجةبنالحسن(عج) مىباشند.
من با ناراحتى در گوشهاى ايستادم و با خود انديشيدم كه نمىتوانم به آقا سلام
كنم. حضرت نزديك من آمدند و فرمود: سلام كن. من به زبانم اشارهكردم تا اظهار
كنم كه لال هستم و بىادب نيستم كه سلام نكنم. حضرتباردوم فرمود: سلام كن.
بلافاصله زبانم باز شد و سلام كردم. دراينهنگام به حال عادى برگشتم و متوجه
شدم در سجده و مشغول صلوات فرستادن هستم.(67)
كَتَبَهُ الحُجّه
شخصى كتابى در ردّ مذهب شيعه نگاشته بود و در مجالس عمومى آن را مطرح
مىكرد و در نتيجه، بعضى را نسبت به مذهب شيعه بدبين و عقيده آنها را منحرف
مىكرد. از طرفى، كتاب را در اختيار كسى نمىگذاشت تا مطالبش مستقيماً و يا با
واسطه در دست دانشمندان قرار نگيرد و ايرادى بر آن واردننمايند.
علامه حلى كه يكى از بزرگترين متفكران جهان شيعه است، چندى بهطور ناشناس در
جلسه درس آن شخص رفت و آمد كرد و سرانجام، تقاضاى دريافت كتاب كرد. آن شخص
نتوانست بهطور كلى، دست رد بر سينه او بزند. گفت: من نذر كردهام كه كتاب راجز
يك شب به كسى واگذار نكنم. ناگزير علامه پذيرفت كه فقط يك شب آن كتاب نزد وى
بماند.
علامه آن شب با يك دنيا خرسندى به رونويسى كتاب پرداخت. نظر علامه اين بود كه
هرچه مقدور شود از آن كتاب يادداشت بردارد و به پاسخگويى آن اقدام نمايد. اما
همين كه شب به نيمه رسيد علامه را خواب فراگرفت. ناگاه ديده مردى كه در واقع
چشم بيدار انسان هاست، داخل اتاق شد و فرمود:
اى علامه! تو كاغذها را خط كشى و آماده كن، من كتاب را مىنويسم.
اما وضع چنان بود كه علامه در خط كشى هم به آن شخص نمىرسيد، زيرا سرعت نوشتن
او فوقالعاده بود. سپس فرمود: علامه، تو بخواب و نوشتن را به من واگذار.
علامه بىچون و چرا فرمان آن مرد را اطاعت كرد و خوابيد، چون از خواب برخاست
تمام كتاب را بدون هيچ كم و كاستى در دفتر خود منعكس شده يافت.
گويند كه تنها اثر شخص نويسنده، نام مباركش بود كه در پايان كتاب ظاهراً با نقش
«كَتَبَهُ الحُجّه» به چشم مىخورد.(68)
فرزندم مهدى(عج) در مسجد كوفه
شب از نيمه گذشته و مطالعات علمى فكرم را سخت ناتوان كرده بود. ازحجره
بيرون آمدم و در صحن مطهر حضرت اميرالمؤمنين(ع) قدم مىزدم تا خستگى فكرم كم
شود، محيطى آرام و فضايى روح افزا بود.
اما همان لحظه كه من در سياه چادر شب بازبانى خاموش و دلى گويا مىخراميدم،
صداى ملايم پايى گوشم را نوازش مىداد و به دنبال آن، سايه شخصى را كه به سوى
حرم شريف روان بود مشاهده كردم.
راستى در اين نيمه شب كيست كه قصد تشرف به حرم را دارد؟ درها كه بسته است!
خادمان حرم همه خفته و در بستر آسايشند! من آرام خود را بهاو نزديك كردم و
رفتارش را زير نظر گرفتم، گويا او مرا نمىديد و به سوى هدف پيش مىرفت.
همين كه به در حرم نزديك شد، قفل باز گرديد و در گشوده گشت!
مردناشناس در كمال وقار و ادب كنار حرم مطهر حضرت علىبنابىطالب(ع) ايستاد در
آن مكان مقدس سلام كرد و من جواب سلام او را كه از مزار شريف آمد شنيدم. سپس
احساس كردم كه آن مرد با كسى دريك مسأله علمى شروع به سخن كرده است. هنوز از آن
گفت و گو چيزى نگذشته بود كه آن مرد از حرم خارج شد.
حس كنجكاوى مرا بر آن داشت تا او را تعقيب نمايم، لذا آرام آرام بههركجا كه
مىرفت من نيز مىرفتم.
آن مرد از شهر خارج شد و به سوى مسجد كوفه روان گشت. در مسجد، داخل محراب شد و
گويا با كسى به گفت و گو پرداخت. سخنانش كه به اتمام رسيد از مسجد خارج شد و به
سوى شهر مراجعت كرد.
نزديك دروازه نجف كه رسيد، تازه سپيده صبح دميده بود و ختفگان كمكم از بستر
استراحت سر بر مىداشتند و آماده نماز به درگاه بىنياز مىشدند.
من آنگاه خود را بدان بزرگ مرد رساندم. چون به صورتش نگريستم، ديدم استادم
مقدس اردبيلى است.
پس از سلام و انجام مراسم ادب، عرضه داشتم:
ديشب از لحظهاى كه به حرم حضرت امير(ع) وارد شديد تا هم اكنون با شما بودم،
لطفاً بفرماييد آن كس كه در حرم با وى سخن گفتيد و آن كس كه در محراب مسجد كوفه
ملاقات كرديد چه كسى بود؟
استاد مقدس اردبيلى بعد از گرفتن پيمان، كه رازش تا موقعى كه زنده است فاش نكنم
فرمود:
فرزندم، گاه مىشود كه حلّ مسائل بر من دشوار مىگردد و چون از حلّ آن عاجز
مىشوم به خدمت حلاّل مشكلات حضرت على(ع) شرفياب مىگردم و جواب را از آن حضرت
مىگيرم! اما شب گذشته حضرت على(ع) پاسخ مرا بهحضرت صاحبالزمان(عج) واگذار
نمود و فرمود: فرزندم مهدى(عج) درمسجد كوفه است. او امام زمان توست؛ نزد او برو
و جواب مسائل خود را از وى فراگير. من نيز به امر آن حضرت داخل مسجد كوفه شدم و
آن كس كه بإ؛هه وى گفت و گو مىكردم، حضرت مهدى امام زمان(عج) بود.(69)
پىنوشتها:
1. اكمال الدين و اتمام النعمه، ج 2، ص 409.
2. شيخ على كورانى، عصر ظهور.
3. سخنرانى رهبرى، پانزدهم شعبان 1375.
4. بحارالانوار، ج 52، ص 139.
5. اكمال الدين و اتمام النعمه، ص 445.
6. بحارالانوار، ج 52، ص 24.
7. اكمال الدين واتمام النعمه، ص 441.
8. همان، ص 485.
9. همان، ص 485.
10. همان، ص 485.
11. همان، ص 511.
12. همان، ج 53، ص 196.
13. احتجاج، ج 2، ص 474.
14. اكمال الدين واتمام النعمه، ص 484.
15. همان، ص 485.
16. بحارالانوار، ج 52، ص 892.
17. همان، ص 179.
18. همان، ص 179.
19. همان، ص 176.
20. همان، ص 175.
21. همان، ص 179.
22. اكمال الدين واتمام النعمه، ص 484.
23. بحارالانوار، ج 53، ص 161.
24. همان، ج 51، ص 339.
25. اكمال الدين واتمام النعمه، ص 521، (شايد اشاره به خمس و
سهم امام باشد).
26. بحارالانوار، ج 53، ص 173.
27. همان، ص 328.
28. همان، ص 330.
29. مفاتيح الجنان، دعاى ندبه.
30. مفاتيح الجنان، دعاى ندبه.
31. مفاتيح الجنان، دعاى ندبه.
32. مفاتيح الجنان، دعاى ندبه.
33. همان، دعاى امام زمان(عج).
34. مفتاتيح الجنان، دعاى ندبه.
35. همان، دعاى عهد.
36. مفاتيح الجنان.
37. صحيفه نور، ج 7، ص 202 - 203، (58/4/40).
38. همان، ج 12، ص 175، (59/3/20).
39. همان، ج 14، ص 69، (59/12/4).
40. همان، ص 195، (60/1/31).
41. همان، ص 212، (60/2/10).
42. همان، ج 18، ص 195 - 196، (62/10/1).
43. همان، ج 19، ص 5، (63/3/7).
44. همان، ص 161، (64/2/16).
45. همان، ج 15، ص 22.
46. همان، ج 21، ص 107، (68/1/2).
47. همان، ص 177 (وصيت نامه سياسى، الهى).
48. همان، ج 20، ص 99، (66/4/8).
49. رسالت، 67/1/15.
50. رسالت، 67/1/15.
51. رسالت، 67/1/15.
52. همان.
53. همان.
54. همان.
55. همان.
56. جمهورى اسلامى، 69/12/12.
57. همان، 70/12/1.
58. همان.
59. همان، 72/11/9.
60. همان.
61. همان.
62. همان، 70/12/1.
63. همان، 70/12/1.
64. رسالت، 67/1/15.
65. حاج شيخ عباس قمى، انوارالبهيّه، (نگاهى بر زندگانى
چهارده معصوم(ع))، ترجمه محمدمحمدى اشتهاردى.
66. فاطمه صالح مدرسهاى، منتظر تا صبح فردا، ص 91.
67. فاطمه صالح مدرسهاى، منتظر تا صبح فردا، ص 95 - 96.
68. فاطمه صالح مدرسهاى، منتظر تا صبح فردا، ص 97 - 98 به
نقل از: سيد حميد علم الهدى.
69. فاطمه صالح مدرسهاى، منتظر تا صبح فردا، ص 100 - 101،
به نقل از: سيد حميد علم الهدى.