او خواهد آمد

على اكبر مهدى پور

- ۵ -


هدف ما از ارائه اين متون اثبات تواتر معنوى حديث شريف : من مات و لم يعرف امام زمانه مات ميته جاهليه بود، كه با اندك تاءميلى در متون ياد شده هر شخص با انصافى به اين نتيجه مى رسد.
برخى از بزرگان شيعه و برخى از علماى اهل تسنن بر تواتر آن تصريح كرده اند كه عين تعبيرشان را در اينجا مى آوريم ، سپس نكاتى را يادآور مى شويم :
1- شيخ مفيد، متوفاى 413 ه‍ در كتاب پر ارزش ((الافصاح )) مى فرمايد:
اين حديث به صورت ((متواتر)) از پيامبر (صلى الله عليه و آله )روايت شده كه فرمود: من مات و هولا يعرف امام زمانه مات ميته جاهليه .(265)
وى همچنين رساله مستقلى در اين رابطه تاءليف كرده و در آغاز آن مى فرمايد:
حديث : من مات و هو لا يعرف امام زمانه مات ميته جاهليه روايت صحيحه است ، و اجماع اهل آثار بر آن گواهى مى دهد(266) و صريح آيه قرآن : يوم ندعو كل اناس بامامهم (267) معناى آن را تقويت مى كند.
2- شيخ بهائى ، متوفاى 1030 ه‍ در اين رابطه مى فرمايد:
در ميان شيعه و سنى مورد اتفاق است كه رسول اكرم (صلى الله عليه و آله )فرمود: من مات و لم يعرف امام زمانه مات ميته جاهليه (268)
3- علامه مجلسى ، متوفاى 1110 ه‍ در اين زمينه مى فرمايد:
شيعه و سنى به صورت ((متواتر)) روايت كرده اند كه : من مات و لم يعرف امام زمانه مات ميته جاهليه (269)
4- سليمان بن ابراهيم قندوزى حنفى ، متوفاى 1294 ه‍ مى فرمايد:
اين در ميان شيعه و سنى متفق عليه است كه : من مات ولم يعرف امام زمانه مات ميته جاهليه (270)
5- قاضى بهلول بهجت افندى زنگنه زورى ، متوفاى 1350 ه‍ مى نويسد:
حديث من مات و لم يعرف امام زمانه مات ميته جاهليه منفق عليه علماى عامه و خاصه مى باشد.(271)
6- ابن ابى الحديد معتزلى در شرح اين فراز از كلام امير مؤ منان (عليه السلام ) كه مى فرمايد: لا يدخل الجنه الا من عرفهم و عرفوه :
((وارد بهشت نمى شود جز كسى كه امامان را بشناسد و امام نيز او را بشناسند.))(272) پس از استناد به آيه شريفه : يوم ندعو كل اناس بامامهم
(273) و حديث : من مات و لم يعرف امام زمانه مات ميته جاهليه
مى گويد:
((اصحاب ما همگى بر درستى اين مطلب معتقد كه هركس امامان را نشناسد وارد بهشت نمى شود))(274).
7- سيوطى و آلوسى در ذيل آيه شريفه : يوم ندعو كل اناس با مامهم .(275) از رسول اكرم (صلى الله عليه وآله ) روايت كرده اند كه فرمود: يدعى كل قوم بامام زمانهم :
((روز قيامت هر گروهى با امام زمانشان فراخوانده مى شوند)).(276)
8- عين همين تعبير در منابع شيعه نيز از رسول (صلى الله عليه وآله ) آمده است .(277)
9- مرحوم طبرسى آن را به تعبير: يدعى كل اناس بامام زمانهم روايت كرده است .(278)
10- در منابع حديثى آمده است كه حضرت امام حسين (عليه السلام ) در پيرامون ((شناخت خدا)) سخن مى گفت ، يكى از اصحاب پرسيد: ((پدر و مادر به فدايت ، معناى شناخت خدا چيست ؟)) سالار شهيدان در پاسخ فرمود: معرفه اهل كل زمان امامهم الذى يجب عليهم طاعته :
((شناخت خدا عبارت است از شناخت اهل هر زمانى امامى را كه اطاعتش بر آنها واجب است ))(279)
11- امام سجاد (عليه السلام ) در تفسير آيه شريفه فطره الله التى فطر الناس عليها(280) فرمود:
((فطرت انسان عبارت است از: لاله الاالله ، محمد رسول الله و على ولى الله .))
سپس فرمود:
الى هيهنا التوحيد:
((توحيد تا اينجاست )).(281)
از اين دو حديث به روشنى معلوم مى شود كه شناخت امام از شناخت خداوند متعال جدا نيست ، بلكه يكى از ابعاد آن است ، چنانكه دعاى معرفت كه از ناحيه مقدسه صادر شده ، اشاره لطيفى به آن دارد، آنجا كه مى فرمايد:
اللهم عرفنى نفسك ، فانك ان لم تعرفنى نفسك لم اعرف نبيك ، اللهم عرفنى نبيك ، فانك ان لم تعرفنى نبيك لم اعرف حجتك : اللهم عرفنى حجتك ، فانك ان لم تعرفنى حجتك ضللت عن دينى .
اين دعا توسط نخستينن نائب خاص حضرت بقيه الله ارواحنا فداه ، از ناحيه مقدسه صادر شده ، و امر شده كه درون غيبت آن كعبه مقصود شيعيان منتظر و چشم به راه بر خواندان آن مداومت كنند.(282)
در پايان يادآور مى شويم كه يكى از نويسندگان متعهد معاصر، محقق گرانقدر آقاى حاج شيخ مهدى فقيه ايمانى كتاب ارزشمندى را پيرامون حديث : ((من مات و لم يعرف امام زمانه مات ميته جاهليه )) تاءليف كرده ، و آن را ((شناخت امام يا راه رهائى از مرگ جاهلى )) ناميده است ، ما ضمن سپاس و تقدير از مؤ لف ارزشمند، مطالعه آن را به همه منتظران ظهور توصيه مى كنيم .
از ديگر كتابهايى كه در اين رابطه تاءليف شده ، عناوين زير به اهل تحقيق توصيه مى گردد:
1- تكلمله الايمان بمعرفه صاحب الزمان ، از حاج شيخ محمد باقر فقيه ايمانى قدس سره .
2- معرفت امام عصر، از سيد محمد بنى هاشمى .
3و 4- معرفت حجت خدا و پيرامون معرفت امام ، از آيه الله حاج شيخ لطف الله صافى .
5- معرفه الحجه ، از محمود كنگاش ، معروف به مجلسى .
مشخصات چاپ و نگارش عناوين فوق در ((كتابنامه حضرت مهدى )) (عليه السلام ) آمده است .(283)
او خواهد آمد
در تمام اديان و مذاهب مختلف جهان اعم از وثنيت ، كليميت ، مسيحيت ، مجوسيت ، اسلام و... از مصلحى كه در آخر زمان ظهور خواهد و به جنايتها و خيانتهاى انسانها خاتمه خواهد داد و شالوده حكومت واحد جهانى را، بر اساس عدالت و آزادى استوار خواهد كرد، گفتگو شده است . و نويد آن مصلح بزرگ جهان ، علاوه بر قرآن مجيد، در تمام كتابهاى آسمانى چون انجيل ، تورات و زبور آمده است .
اگر چه غير از قرآن مجيد، همه كتابهاى آسمانى دستخوش تحريف شده اند، لكن باز جملاتى از دستبرد ديگران مصون مانده است كه در آنها از آمدن مهدى موعود و مصلح جهان و بنيانگذار حكومت واحد جهانى گفتگو شده است ، و چون اين مطلب به صورت پيشگويى و مربوط به آينده است ، و مضامين آنها در قرآن مجيد و اخبار متواتر و قطعى اسلامى وارد شده است ، از اين رهگذر مسلم مى شود كه اين عبارت ها از منطق وحى شرچشمه گرفته و از دستبرد انسانها در طول تاريخ مصون و محفوظ مانده است .
اينك ما متن قسمتى از نويدهاى مهدى موعود را از كتب مقدسه يهوديان ، مسيحيان ، زرتشتيان و ساير كتابهايى كه در ميان پيروان خود به عنوان كتاب آسمانى شناخته شده ، نقل مى كنيم تا اصالت مهدويت و جهانى بودن اعتقاد به ظهور مهدى (عليه السلام ) روشن گردد.
مهدى موعود در زبور داود
در زبور داود (عليه السلام ) كه تحت عنوان ((مزامير)) در لابلاى ((عهد عتيق )) آمده ، نويدهايى درباره ظهور حضرت مهدى (عليه السلام ) داده شده است . و مى توان گفت : در هر بخشى از زبور اشاره اى به ظهور آن حضرت و نويدى از پيروزى صالحان بر شريران و تشكيل حكومت واحد جهانى و تبديل اديان و مذاهب مختلف به يك دين محكم وآيين مستقيم ، موجود است .
جالب اين كه مطالبى كه قرآن كريم پيرامون ظهور حضرت مهدى از زبور نقل كرده ، در زبور فعلى عينا موجود است و از تحريف مصون مانده است .
قرآن كريم چنين مى فرمايد: و لقد كتبنا فى الزبور من بعد الذكر ان الارض يرثها عبادى الصالحون :
((علاوه بر ذكر (تورات )در ((زبور)) نيز نوشتيم ، بندگان صالح من وارث زمين خواهند شد))(284).
طبق روايت متواتر اسلامى ، از طريق شيعه و سنى ، اين آيه مربوط به ظهور حضرت مهدى (عليه السلام ) مى باشد. قرآن كريم اين مطلب را از زبور نقل مى كند و عين همين عبارت در زبور موجود است ، اينك متن زبور:
1- ((زيرا كه شريران منقطع خواهند شد، و اما منتظران خداوند، وارث زمين خواهند شد، هان بعد از اندك زمانى شرير نخواهد بود، در مكانش تاءمل خواهى كرد و نخواهد بود. و اما حليمان وارث زمين خواهند شد... زيرا كه بازوان شرير شكسته خواهد شد. و اما صالحان را خداوند تاءييد مى كند. خداوند روزهاى كاملان را مى داند. و ميراث آنها خواهد بود تا ابدالا باد))(285).
2- و در فصل ديگرى مى فرمايد:
((... قومها را به انصاف داورى خواهد كرد. آسمان شادى كند و زمين مسرور گردد. دريا و پرى آن غرش نمايند. صحرا و هر چه در آن است به وجد آيد. آنگاه تمام درختان جنگل ترنم خواهند نمود به حضور خداوند. زيرا كه مى آيد، زيرا كه براى داورى جهان مى آيد. ربع مسكون را به انصاف داورى خواهد كرد. قومها را به امانت خود)).(286)
نويدهاى حضرت مهدى (عليه السلام ) در زبور بسيار فراوان است و در بيش از 35 بخش از مزامير 150 گانه ، نويد ظهور آن حضرت موجود است ، طالبين مى توانند به متن ((مزامير)) در ((عهد عتيق )) مراجعه كنند.
مهدى موعود در عهد عتيق (تورات و ملحقات آن )
در ((سفر پيدايش )) چنين مى خوانيم :
1- ((خداوند بر ابراهيم ظاهر گشته گفت : به ذريت تو اين زمين را مى بخشم ، تمام اين زمين را كه مى بينى به تو و ذريه تو تا به ابد خواهم بخشيد... به سوى آسمان بنگر و ستارگان را بشمار، هرگاه توانى آنها را شمرد... ذريت تو نيز چنين خواهد بود... من هستم يهوه كه تو را از كلدانيان بيرون آوردم تا اين زمين به ارثيت تو بخشم )).(287)
2- ((و نام تو بعد از اين ((ابرام )) خوانده نشود بلكه نام تو ((ابراهيم )) خواهد بود كه تو را پدر امت هاى بسيار گردانيدم تو را بسيار بارور نمايم ، و امت ها از تو پديد آورم و پادشاهان از تو به وجود آيند. و عهد خويش را در ميان خود و تو، و ذريت بعد از تو استوار گردانم . كه نسلا بعد نسل عهد جاودانى باشد...
اما در خصوص اسماعيل تو را اجابت فرمودم ، اينك او را بركت داده بارور گردانم ، و او را بسيار كثير گردانم ، دوازده رئيس از وى پديد آيند و امتى عظيم از وى به وجود آورم ... از ابراهيم امتى بزرگ و زورآور پديد خواهد آمد و جميع امتهاى جهان از او بركت خواهند يافت )).(288)
و در كتاب ((اشعياء نبى )) مى خوانيم :
3- ((و نهالى از تنه يسى (289) بيرون آمده ، شاخه اى از ريشه هايش خواهد شكفت و روح خدا بر او قرار خواهد گرفت ... مسكينان را به عدالت ، داورى خواهد كرد، و به جهت مظلومان زمين به راستى حكم خواهد كرد.
... گرگ با بره سكونت خواهد كرد،، و پلنگ با بزغاله خواهد خوابيد و گوساله با شير و پروارى با هم ، و طفل كوچك آنها را خواهد راند... و در تمامى كوه مقدس من ، ضرر و فسادى نخواهند كرد، زيرا كه جهان از معرف خداوند پر خواهد شد)).(290)
4- ((بلكه نسلى از يعقوب و وارثى براى كوههاى خويش از يهود به ظهور خواهم رسانيد. و برگزيدگانم ورثه آن و بندگانم ساكن آن خواهند شد.و اما شما (خطاب به يهود) كه خداوند را ترك كرده و كوه مقدس را فراموش نموده ايد، و مائده به جهت بخت مهيا ساخته و شراب ممزوج به جهت اتفاق ريخته ايد، پس شما را به جهت شمشير مقدر ساختم . و جميع شما براى قتل خم خواهيد شد... و اورشليم را محل وجد خواهم نمود و از قوم خود شادى خواهم كرد و آواز گريه و آواز ناله بار ديگر در او شنيده نخواهد شد)).(291)
و در كتاب : ((دانيال نبى )) مى خوانيم :
5- ((و در آن زمان ميكائيل امير عظيمى كه براى پسران قوم تو (خطاب به حضرت دانيال ) ايستاده است خواهد بر خاست .
... و بسيارى از آنانى كه در خاك زمين خوابيده اند، بيدار خواهند شد... و آنان كه بسيارى را به راه عدالت رهبرى مى نمايد مانند ستارگان خواهند بود تا ابدالا باد. اما تو اى دانيال كلام را مخفى دار و كتاب را تا آن زمان مهر كن بسيارى به سرعت تردد خواهند نمود... خوشا به حال آنان كه انتظار كشند)).(292)
و در كتاب ((حبقوق نبى )) مى خوانيم :
6- ((اگر چه تاءخير نمايد، برايش منتظر باش ، زيرا كه البته خواهد آمد و درنگ نخواهد كرد... بلكه جميع امت ها را نزد خود جمع مى كند و تمامى قومها را براى خويشتن فراهم مى آورد)).(293)
نظر به اين كه متن نويدها گويا بود توضيحى نداديم و براى اختصار به نمونه هاى ياد شده اكتفا كرديم ، براى توضيح بيشتر مى توانيد در ((عهد عتيق )) به كتاب هاى اشعياء نبى (فصل 1 و 455) زكريا نبى (فصل 14) صفنياء نبى (فصل 3) سليمان نبى (فصل 2) حجى نبى (فصل 2) اول سموئيل (فصل 2) دوم سموئيل (فصل 12 و 32) و حزقيال نبى (فصل 21) مراجعه فرمائيد.
مهدى موعود در عهد جديد(اناجيل و ملحقات آن )
در انجيل برنابا نويدهاى حضرت مهدى (عليه السلام ) به صراحت آمده است ، ولى نظر به اين كه مسيحيان آن را معتبر نمى دانند در اينجا فقط نويدهاى موجود در اناجيل معتبر رامى آوريم : 1- ((هم چنان كه برق از مشرق ساطع شده تا به مغرب ظاهر مى شود ظهور پسر انسان نيز چنين خواهد شد... آنگاه علامت پسر انسان در آسمان پديد گردد. و در آن وقت جميع طوايف زمين سينه زنى كنند و پسر انسان را ببينند كه بر ابرهاى آسمان با قوت و جلال مى آيد... آسمان و زمين زايل خواهد شد، اما سخن من هرگز زايل نخواهد شد، اما از آن روز و ساعت هيچ كس اطلاع ندارد، حتى ملائكه آسمان ، جز پدر من و بس ... لهذا شما نيز حاضر باشيد، زيرا در ساعتى كه گمان نبريد پسر انسان مى آيد)).(294)
2- ((اما چون پسر انسان در جلال خود با جميع ملائكه مقدس خود آيد، آنگاه بر كرسى جلال خود خواهد نشست . و جميع امت ها در حضور او جمع شوند و آنها را از همديگر جدا مى كنند، به قسمتى كه شبان ميش ها را از بزها جدا مى كند)).(295)
3- ((آنگاه پسر انسان را ببينيد كه با قوت جلال عظيم بر ابرها مى آيد، در آن وقت فرشتگان خود را از جهات اربعه از انتهاى زمين تا به اقصاى فلك فراهم خواهد آورد.
... ولى از آن روز و ساعت ، غير از پدر هيچ كس اطلاع ندارد، نه فرشتگان در آسمان و نه پسر هم ، پس بر حذر و بيدار شده ، دعا كنيد، زيرا نمى دانيد كه آن وقت كى مى شود)).(296)
4- ((كمرهاى خود را بسته ، چراغهاى خود را افروخته بداريد. و شما مانند كسانى باشيد كه انتظار آقاى خود را مى كشند، كه چه وقت از عروسى مراجعت كند، تا هر وقت آيد و در را بكوبد بى درنگ براى او باز كنند. خوشا به حال آن غلامان كه آقاى ايشان چون آيد ايشان را بيدار يابد... پس شما نيز مستعد باشيد، زيرا در ساعتى كه گمان نمى بريد پسر انسان مى آيد)).(297)
5- ((انجيل يوحنا (فصل هاى 12 - 17)نويدهاى جالب و جامعى درباره رسول اكرم (صلى الله عليه وآله ) و حضرت مهدى (عليه السلام ) دارد.
هم چنين به مكاشفه يوحنا(فصل 19) و رساله دوم پطرس (فصل سوم )مراجعه شود.
توضيح اين كه كلمه ((پسر انسان )) مطابق نوشته ((مستر هاكس آمريكايى )) در كتاب خود ((قاموس كتاب مقدس )) 80 بار در انجيل و ملحقات آن (عهد جديد) تكرار شده كه فقط 30 مورد آن با حضرت عيسى (عليه السلام ) قابل تطبيق مى باشد.(298)
و 50 مورد ديگر از نجات دهنده اى سخن مى گويد كه در آخر زمان ظهور خواهد كرد، عيسى نيز با او خواهد آمد و او را جلال خواهد داد و از ساعت و روز ظهور او جز خدا كسى اطلاع ندارد. و او كسى جز حضرت مهدى (عليه السلام ) نمى باشد.
مهدى موعود در كتب مقدسه هنديان
در كتابهاى مقدسه اى كه در ميان هنديان به عنوان كتابهاى آسمانى شناخته شده و آورندگان آنها به عنوان پيامبر شناخته مى شوند، تصريحات زيادى به مهدى موعود شده است كه قسمتى از آنها در زير از نظر خوانندگان گرامى مى گذرد. پيش از ورود به اصل موضوع ، يادآورى اين نكته را لازم مى دانيم كه :
ما اين كتابها را به عنوان ((كتاب آسمانى )) نمى دانيم ، و آورندگان آنها را به عنوان ((پيامبر)) نمى شناسيم ، بلكه معتقديم كه آنها يا پيامبر بوده اند و يا اين مطلب را از كتابهاى پيامبران گذشته ، اقتباس كرده اند زيرا اين مطالب راجع آينده است ، و پيشگويى آنها منحصرا از منابع وحى مى تواند سرچشمه بگيرد. از اين رهگذر به نقل برخى از پيشگوئيهاى آنان مى پردازيم تا جهانى بودن اين ايده و عقيده روشن تر گردد.
1- در كتاب ((باسك )) از كتب مقدسه هنديان چنين آمده :
((دور دنيا تمام شود به پادشاه عادلى در آخرالزمان كه پيشواى ملائكه و پريان و آدميان باشد. و حق و راستى با او باشد، و آنچه در درياها و زمين ها و كوه ها، پنهان باشد همه را به دست آورد و از آسمانها و زمين آنچه باشد خبر مى دهد، و از او بزرگتر كسى به دنيا نيايد)).
2- در كتاب ((شاكمونى )) از كتب مقدسه هنديان مى گويد:
((پادشاهى و دولت دنيا به فرزند سيد خلايق در دو جهان : ((كشن ))(299) تمام شود و كسى باشد كه بر كوه هاى مشرق و مغرب دنيا حكم براند و فرمان كند و بر ابرها سوار شود و فرشتگان كاركنان او باشند، و جن و انس در خدمت او شوند، و و از ((سودان )) كه زير خط استوار است تا سرزمين ((تسعين )) كه زير قطب شمال است ، و ماوراء بحار را صاحب شود و دين خدا زنده گردد و نام او ((ايستاده )) باشد و خداشناس باشد)).
3- در كتاب ((ريك ودا)) از كتب مقدسه هند چنين آمده :
((ويشنو)) در ميان مردم ظاهر مى گردد... او از همه كس قوى تر و نيرومندتر است ... در يك دست ((ويشنو)) (نجات دهنده ) شمشيرى به مانند ستاره دنباله دار و دست ديگر انگشترى درخشنده دارد، هنگام ظهور وى خورشيد و ماه تاريك مى شوند و زمين خواهد لرزيد)).(300)
4- در كتاب ((ديد)) از كتب مقدسه هنديان چنين آمده :
((پس از خرابى دنيا، پادشاهى در آخرالزمان پيدا شود كه پيشواى خلايق باشد و نام او ((منصور)) باشد. تمام عالم را بگيرد، و به دين خود در آورد و همه كس را از مؤ من و كافر بشناسد و هر چه از خدا بخواهد بياورد)).(301)
5- در كتاب ((وشن جوك )) چنين مى خوانيم :
((سرانجام دنيا به كسى برگردد كه خدا را دوست دارد و از بندگان خاص او باشد و نام او ((فرخنده )) و ((خجسته )) باشد)).(302)
6- در كتاب ((دادتك )) از كتب مقدسه برهمائيان هند چنين آمده است :
((بعد از آن كه مسلمانى بهم رسد، در آخرالزمان ، و اسلام در ميان مسلمانان از ظلم ظالمان و فسق عالمان و تعدى حاكمان و رياى زاهدان و بى ديانتى امينان و حسد حاسدان بر طرف شود و به جز نام از آن چيزى نماند...دست حق بر آيد و جانشين آخر ((ممتاطا))(303) ظهور كند و مشرق و مغرب عالم را بگيرد و بگردد همه جا... و خلايق را هدايت كند)).
7- در كتاب ((پاتيكل )) از كتب مقدسه هنديان چنين آمده است :
((چون مدت روز تمام شود، دنياى كهنه نو شود و زنده گردد و صاحب ملك تازه پيدا شود، از فرزندان دو پيشواى جهان ، يكى ناموس آخرالزمان و ديگر وصى بزرگتر وى كه ((پشن ))(304) نام دارد، ونام ملك تازه ((راهنما))(305) است ، به حق پادشاه شود و خليفه ((رام ))(306) باشد و حكم براند، و او را معجزه بسيار باشد)).
آنچه در بالا از نظر خوانندگان گرامى گذشت قسمتى از نويدهاى كتب مقدسه هنديان درباره موعود جهانى بود، همه آنها با اختلاف عباراتى كه داشتند، صريح تر از نويدهاى ديگر كتب مقدسه بودند.
8- به سال 1359 ش . توفيقى دست داد به صفحات هند سفر كرديم ، در ((كشمير)) در مورد زبان سانسكريت جويا شدم ، معلوم شد كه در دانشگاه ((سرى نگر)) دو تن استاد هستند، كه بر زبان سانسكريت تسلط دارند. ترتيبى داده شد كه چند ساعتى به خدمتشان رسيدم ، از آنها در مورد آينده جهان پرسيدم ، گفتند: آنچه در كتابهاى مذهبى ما موجود است اين است كه : ((يك مرد آسمانى در آخرالزمان ظهور مى كند، ظلم و ستم را از پهنه جهان ريشه كن مى سازد، حكومتى را بر اساس عدالت و آزادى در سطح جهان تاءسيس مى كند، ديگر در جهان از جهل و شر و تبهكارى اثرى نمى ماند و همه انسانها در برابر او خضوع مى كنند و همه جهان زير يك پرچم و تحت فرمان يك فرمانروا اداره مى شود...)).
همه اظهارات آنها دقيقا با اعتقاد ما پيرامون مصلح جهانى منطبق بود، از آنها خواستم كه كتاب بالخصوصى را كه حاوى اين مطلب باشد براى من معرفى كنند، كتاب ((گرگوار نهم )) را معرفى كردند و متن سانسكريت آن را به من ارائه دادند و فرازهايى را از روى كتاب برايم خواندند و ترجمه كردند.
9- در كتاب ((اوپانيشاد)) در تشريح واژه : ((كللى )) دهمين مظهر ((ويشنو))(307) آمده است :
((اين مظهر ويشنو در انقضاى كلى يا عصر آهن ، سوار بر اسب سفيدى ، در حالى كه شمشير برهنه درخشانى به صورت ستاره دنباله دار، در دست دارد ظاهر مى شود و شريان را تماما هلاك مى سازد و خلقت را از نو، تجديد و پاكى را رجعت خواهد داد)).(308)
10- در كتاب ((شابوهرگان )) كتاب مقدس مانويه ، ترجمه ((مولر)) نام ((خرد شهر ايزد)) آمده كه بايد در آخرالزمان ظهور كند و عدالت را در جهان بگسترد. همچنين در تعاليم مانى از مرد عظيمى بحث شده كه 12 جانشين دارد و به وسيله آنها ارواحى كه شايستگى دارند به بهشت مى روند.
مهدى موعود در منابع زرتشتيان
1- در كتاب ((زند)) كه از كتب مقدسه زرتشتيان است ، پس از آن كه مقدارى پيرامون شيوع فساد در آخرالزمان گفتگو كرده و گوشزد مى كند كه غالبا قوت و شكوه با اهريمنان خواهد بود مى گويد:
((آنگاه از طرف اهورامزدا به ايزدان يارى مى رسد، پيروزى بزرگ از آن ايزدان مى شود و اهريمنان را منقرض مى سازند... بعد از پيروزى ايزدان و بر انداختن تبار اهريمنان ، عالم كيهان سعادت اصلى خود رسيده ، بنى آدم بر تخت نيكبختى خواهند نشست ...)).
2- ((جاماسب )) در كتاب معروف خود ((جاماسب نامه )) از ((زرتشت )) نقل مى كند كه :
((از فرزندان دختر پيغمبر كه ((خورشيد جهان )) و شاه زمان نام دارد، كسى پادشاه شود در دنيا به حكم يزدان كه جانشين آخر آن پيغمبر باشد)).
3- باز در جاماسب نامه مى خوانيم :
((مردى بيرون آيد از زمين تازيان ، از فرزندان هاشم مردى بزرگ سر و بزرگ تن و بزرگ ساق ، و بر دين جد خويش باشد، با سپاه بسيار، روى به ايران نهد و آبادانى كند و زمين را پر داد كند)).
4- جاماسب در تعاليم خود مى گويد:
((پيامبر عرب آخرين فرستاده است كه از ميان كوه هاى مكه ظاهر شود... از فرزندان پيامبر شخصى در مكه پديدار خواهد شد كه جانشين آن پيامبر است و پيرو دين جد خود مى باشد... از عدل او گرگ با ميش آب مى خورد و همه جهان به آئين ((مهر آزماى )) (محمد) خواهند گرويد)).
5- قسمتى از پيشگوئيهاى ديگر زرتشت ، درباره ظهور و علائم ظهور در ((بهمن يشت )) به تفصيل آمده است .(309)
6- در بخش ((كاتها)) كه يكى از بخشهاى چهارگانه ((اوستا)) است در صفحات 24 و 98 نويدهايى در مورد موعود جهانى ، مصلح پايه گزار حكومت واحد جهانى ديده مى شود.
7- و در آخر فراز از كتاب ((زنده بهمن يسن )) كه شرح و تفسير ((اوستا)) مى باشد، از ظهور مصلح جهانى و منتهى شدن حكومت آن حضرت به رستاخيز سخن گفته :
((پس ((سوشيانس )) آفرينش را دوباره پاك بسازد و رستاخيز و تن پسين باشد)).(310)
در بخش واژه نامه ((زند بهمن يسن )) در شرح و تفسير واژه : ((سوشيانس )) آمده است :
((سوشيانس : آخرين نجات بخش دين زرتشتى )).(311)
8- در ((زند و هو من يسن )) از ظهور ((سوشيانس )) (نجات دهنده بزرگ جهان ) خبر داد مى گويد:
((نشانه هاى شگفت انگيزى در آسمان پديد آيد كه به ظهور منجى جهان دلالت مى كند و فرشتگانى از شرق و غرب به فرمان او فرستاده مى شوند و به همه دنيا پيام مى فرستند)).
آنگاه به مقاومت شريران در برابر او اشاره كرده نويد مى دهد كه سرانجام همگى در برابر او سر تعظيم فرود مى آورند.
9- قسمت ديگرى از پيشگوئيهاى زرتشت در مورد سوشيانس را در ((يسنا)) فصل هاى 3، 12 و 16 مى خوانيم .
10- هنگامى كه ((گشتاسب )) در مورد كيفيت ظهور سوشيانس و چگونگى اداره جهان مى پرسد، جاماسب حكيم ، شاگرد زرتشت توضيح مى دهد:
((سوشيانس (نجات دهنده بزرگ جهان ) دين را به جهان رواج دهد، فقر و تنگدستى را ريشه كن سازد، ايزدان را از دست اهريمن نجات داده ، مردم جهان را همفكر و هم گفتار و هم كردار گرداند)).(312)