ملحقات حج
400) ابان از حضرت صادق علیه السّلام پرسید: آیا رسول الله صلّى اللّه علیه و آله
شبانهروز تعدادمعینى طواف انجام مىداد؟فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله
شبانهروز ده مرتبه، و هر مرتبههفت بار دور خانه کعبه طواف مىنمود، سه مرتبه اول
شب، سه مرتبه آخر شب، دومرتبه صبح و دو مرتبه بعد از ظهر، و در فاصله آنها استراحت
مىکرد.
401) امام صادق علیه السّلام فرمود: حضرت محمد صلّى اللّه علیه و آله در هر طواف
واجب و مستحبى«حجر الاسود»را با کف دست مسح مىکرد.
402) امام باقر علیه السّلام فرمود: رسول الله صلّى اللّه علیه و آله جز دو رکن«حجر
الاسود»و«رکنیمانى»را مسح نمىکرد، و پس از مسح آنها را مىبوسید و صورت مبارکش را
برآنها مىنهاد. پدرم را نیز دیدم که چنین مىکرد.
403) (مانند 402 است) .
404) امام باقر علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله وقتى در مدینه
بود، اظهار تمایلمىکرد که برایش آب زمزم هدیه بیاورند.
405) امام صادق علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله ذى المعارج
(سوره معارج) رازیاد مىخواند. و هر وقت سوارهاى را مىدید و یا از تلّى بالا
مىرفت و یا سرازیر
مىشد و در آخر شب و در تعقیب نمازها تلبیه مىگفت. . .
406) جابر بن عبد اللّه گوید: تلبیه رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله این بود: لبّیک
اللّهمّ لبّیک، لا شریک لک لبّیک، انّ الحمد و النّعمة لک و الملک، لا شریک لک.
407) از یکى از دو امام (امام صادق و امام باقر علیهما السّلام) روایت شده: رسول
خدا صلّى اللّه علیه و آله دو قوچ شاخدار بزرگ و نر که دهان و چشمانش سیاه و مشکى
بودقربانى مىکرد. . .
408) امام صادق علیه السّلام فرمود: نبي اکرم صلّى اللّه علیه و آله روز قربانى سرش
را مىتراشیدو ناخنهایش را مىگرفت و شارب و اطراف محاسن خود را مقدارى کوتاه
مىکرد.
409) گرفتن ناخنها و کوتاه کردن شارب و تراشیدن موى زیر شکم در احرامسنّت است.
410) از سنّت است مردمى که در شهرها (ى غیر مکه) هستند و امام و پیشواندارند، عصر
روز عرفه دور هم جمع شوند و خدا را بخوانند و دعا کنند.
نوادر ملحقات
411) امام صادق علیه السّلام فرمود: روش رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله آن بود که
اگر بچه شتردو سالهاى مقروض بود، به جاى آن شتر هفت ساله مىداد (یا اگر دو درهم
مقروضبود چهار درهم مىپرداخت) .
412) امیر المؤمنین على علیه السّلام فرمود: حضرت محمد صلّى اللّه علیه و آله چون
فضیلتى از فضایلخود را به زبان مىآورد مىفرمود: با داشتن این فضیلت فخرى
نمىفروشم.
413) حضرت محمد صلّى اللّه علیه و آله فرمود: یکى از سنن این است که شخص مؤمن در
روزعید غدیر صد مرتبه این ذکر را بگوید: الحمد للّه الّذى جعل کمال دینه و تمام
نعمتهبولایة أمیر المؤمنین علىّ بن أبى طالب علیه السّلام«سپاس و ستایش خدایى را
که دین ونعمتش را به ولایت على علیه السّلام کامل و تمام ساخت».
414) رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله فرمود: عیادت بنى هاشم (سادات) واجب، و
زیارتآنان سنّت است.
415) از امام صادق علیه السّلام درباره ذبح گوسفندى که ایستاده است سؤال شد، فرمود:
سزاوار نیست چنین ذبح شود، سنّت بر این است که به طرف قبله بخوابانند.
416) امام رضا علیه السّلام فرمود: ما اهل بیت وعدههاى خود را بر خویشتن دین
حساب مىکنیم چنانکه رسول الله صلّى اللّه علیه و آله مىکرد.
417) رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله چون صداى رعد را مىشنید مىگفت: سبحان
منیسبّح الرّعد بحمده. «پاک و منزّه است خدایى که رعد، حمد و تسبیح او مىگوید».
418) رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله چون صداى رعد و برق را مىشنید مىگفت:
اللّهمّلا تقتلنا بغضبک، و لا تهلکنا بعذابک، و عافنا قبل ذلک«خدایا ما را به خشم
خودنمیران، و به عذابت هلاک مگردان، و پیش از آن ما را عافیت بخش».
419) چون نزد رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله از«اصحاب اخدود» (که سخت شکنجهشدند)
صحبت مىشد از سختى بلا و آزمایش به خداى متعال پناه مىبرد.
420) هنگامى که باد زرد و سرخ و سیاه مىوزید رنگ چهرهرسول خدا صلّى اللّه علیه و
آله مىپرید و مانند کسى که بترسد زرد مىگشت، و چون قطره بارانى ازآسمان نازل
مىشد رنگش برمىگشت و مىفرمود: این بادها رحمت خدا را برایتانآورد.
421) رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله چون ابر را مىدید هر کارى که داشت رها مىکرد
ومىگفت : اللّهمّ انّى اعوذ بک من شرّ ما فیه«خدایا از شر آنچه در آن است به تو
پناهمىبرم» . پس اگر ابر رد مىشد خدا را شکر مىکرد، و اگر مىبارید مىگفت:
اللّهمّناشئا نافعا«بار الها، آن را ابرى سودمند قرار ده».
422) امام صادق علیه السّلام فرمود: هنگامى که آفتاب و یا ماه مىگرفت پيامبر اعظم
صلّى اللّه علیه و آله به مردم مىفرمود: به سوى مسجد بشتابید.
423) سنّت، خواندن نماز در مسجد و با جماعت است.
424) على علیه السّلام فرمود: دوستم رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله چیزى[از بیت
المال]را براىفردا باقى نمىگذاشت، اما ابو بکر این کار را مىکرد، و عمر بن
خطّاب رأیش بر اینشد که دفاتر حساب ترتیب داده و اموال را تا یک سال نگاه مىداشت.
و اما من مانندرسول خدا صلّى اللّه علیه و آله عمل خواهم کرد.
حضرت على علیه السّلام بیت المال را جمعه به جمعه میان مردم تقسیم مىکرد و[چون
ازتقسیم فارغ مىشد]مىفرمود: هذا جناى و خیاره فیه*اذ کلّ جان یده الى فیه«این است
دستچین من که خوب و بدش همه در آن است، حال آنکه هرچینندهاى دست به دهان خود
دارد».