21 آداب و سنن آن حضرت در دعاو ذکر پارهاى از ادعیه و اذکار او
.353 رسول الله صلّى اللّه علیه و آله فرمود: جبرئیل به من دستور داد که قرآن را
ایستادهبخوانم، و حمد خدا را در رکوع، و تسبیح او را در سجده انجام دهم، و او را
نشستهدعا کنم و بخوانم .
.354 رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله در هنگام ابتهال و دعا دستها را بلند مىنمود
مانندفقیرى که غذا طلب مىکند.
دعاى آن حضرت وقتى که در آینه نگاه مىکرد
.355 على علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله وقتى در آینه نظر
مىکرد مىگفت: الحمد للّه الّذى أکمل خلقى، و أحسن صورتى، و زان منّى ما شان من
غیرى، وهدانى للاسلام، و منّ علىّ بالنّبوّة. «ستایش خدایى راست که آفرینش مرا
کامل
ساخت، صورتم را نیکو آفرید، در مقابل عیب دیگران مرا زینت داد، به اسلامهدایتم کرد
و با برانگیختن من به مقام نبوت نعمتى بزرگ بر من بخشید».
.356 امام صادق علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله وقتى به آینه
نظر مىکردمىگفت: الحمد للّه الّذى أحسن خلقى و خلقى، و زان منّى ما شان من غیرى.
«ستایش خدایى راست که آفرینشم را زیبا، و اخلاقم را نیکو ساخت، و مرا در برابرعیب
دیگران زینت بخشید».
دعاى آن حضرت وقتى که بر مرکب سوارى مىنشست
.357 حضرت محمد صلّى اللّه علیه و آله هنگام سفر کردن چون بر مرکب سوارى خود
مستقرمىشد، سه بار«اللّه اکبر»مىگفت، سپس آیه شریفه: سبحان الّذى سخّر لنا هذا و
ماکنّا له مقرنین، و انّا الى ربّنا لمنقلبون (1)را تلاوت مىکرد و
مىگفت: اللّهمّ إنّانسألک فى سفرنا هذا البرّ و التّقوى، و من العمل ما ترضى.
اللّهمّ هوّن علیناسفرنا، و أطو عنّا بعده. اللّهمّ أنت الصّاحب فى السّفر، و
الخلیفة فى الاهل. اللّهمّإنّى أعوذ بک من و عثاء السّفر، و کآبة المنقلب، و سوء
المنظر فى الاهل و المال.
«خدایا، ما در این سفر از تو نیکى کردن و پرهیزگارى و نیز کارى را که موجبخشنودى
توست طلب مىکنیم. خدایا، این سفر را بر ما آسان گردان و دورى آن رابر ما نزدیک
ساز. خدایا، تو در سفر یار ما، و در خانواده جانشین ما هستى. خدایا، ازرنج و
گرفتارى سفر، و غم و غصه بازگشت، و دیدن بدى درباره اهل و مال به تو پناهمىبرم».
و چون از سفر باز مىگشت مىگفت: آئبون تائبون، عابدون لربّنا حامدون.
«در حالى که به سوى پروردگارمان توبه و بازگشت کرده و پرستش او مىکنیم و
سپاسگزار اوییم، به منزل خود باز گشتیم».
دعاى آن حضرت در سفر هنگامى که شب فرا مىرسید
.358 پیامبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله وقتى در سفر بود و شب فرا مىرسید
مىفرمود: ارض، ربّى و ربّک اللّه، أعوذ من شرّک و شرّ ما فیک و شرّ ما یدبّ علیک،
و أعوذ باللّهمن أسد و أسود و من الحیّة و العقرب، و من ساکن البلد، و والد و ما
ولد. «اىزمین، پروردگار من و تو خداى متعال است، از شر تو و آنچه در تو هست و یا
برروى تو در حرکت است به خدا پناه مىبرم. و نیز از شر هر درنده و گزنده، و از شرهر
مار و عقرب، و از کسى که ساکن در این دیار است، و همچنین از شر هر پدر وفرزندش به
خداى متعال پناه مىبرم».
دعاى آن حضرت وقتى که لباس نو مىپوشید
.359 نبي اعظم صلّى اللّه علیه و آله هنگامى که لباس نو مىپوشید، مىگفت: الحمد
للّهالّذى کسانى ما یوارى عورتى و اتجمّل به فى النّاس. «ستایش خدایى راست کهمرا
لباسى پوشانید که عورتم را مستور مىدارد، و با آن در میان مردم آراستهمىگردم».
.360 رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله چون مىخواست لباس خود را از تن درآورد، ابتدا
آنرا از طرف چپ بیرون مىآورد. و از کارهایش هنگام پوشیدن لباس جدید این بودکه حمد
و ستایش خدا مىنمود، سپس فقیرى را طلب مىکرد و لباس کهنه خود را بهاو مىداد و
مىفرمود: هر مسلمانى که تنها براى خشنودى خدا، لباس کهنه خود را بهتن مسلمان
فقیرى پوشاند، در ضمانت و پناه و خیر خداى متعال خواهد بود تا زمانى
که آن لباس به تن آن فقیر است، خواه دهنده لباس زنده باشد یا مرده.
.361 حضرت محمد صلّى اللّه علیه و آله چون لباس مىپوشید و به پا مىخاست پیش از
آنکه ازمنزل خارج شود، مىگفت: اللّهمّ بک استترت، و الیک توجّهت، و بک اعتصمت، و
علیک توکّلت . اللّهمّ أنت ثقتى و أنت رجائى. اللّهمّ اکفنى ما اهمّنى و ما لا
اهتمّبه و ما انت اعلم به منّى. عزّ جارک، و جلّ ثناؤک، و لا اله غیرک. اللّهمّ
زوّدنىالتّقوى، و اغفر لى ذنبى، و وجّهنى للخیر حیث ما توجّهت. «خداوندا، به واسطه
توخود را پوشاندم، و به سوى تو رو کردم، و به تو چنگ زدم، و بر تو توکل نمودم.
خدایا، تو مورد اعتماد و امید منى. خدایا، آنچه برایم مهم است و آنچه بداناهتمامى
ندارم و آنچه تو بدان داناترى همه را برایم کفایت کن. پناهنده به تو عزیزاست، و ثنا
و حمد تو بزرگ است و جز تو خدایى نیست. خدایا، پرهیزکارى را زاد وتوشه من قرار ده،
و گناهم را ببخش، و مرا به هر سو که رو آورم به خیر و خوبىمتوجه ساز». پس از این
دعا دنبال کار خود مىرفت.
دعاى آن حضرت وقتى که از مجلسى برمىخاست
.362 رسول الله صلّى اللّه علیه و آله هر وقت از مجلسى برمىخاست مىگفت:
سبحانکاللّهمّ و بحمدک. أشهد أن لا إله إلاّ أنت، استغفرک و أتوب الیک. «خدایا، تو
از هرعیبى منزهى، و حمد و ستایش از آن توست. گواهى مىدهم که جز تو خدایى نیست؛از
تو آمرزش مىخواهم و به سوى تو باز مىگردم».
دعاى آن حضرت هنگام داخل شدن به مسجد و خروج از آن
.363 على علیه السّلام فرمود: رسول الله صلّى اللّه علیه و آله چون مىخواست وارد
مسجد شود
مىگفت: اللّهمّ افتح لى أبواب رحمتک. «خدایا، درهاى رحمتت را به روى منبگشاى». و
چون مىخواست از مسجد بیرون رود، مىگفت: اللّهمّ افتح لى أبوابرزقک. «خدایا،
درهاى روزیت را به روى من بگشاى».
.364 حضرت فاطمه علیها السّلام فرمود: پیغمبر خدا صلّى اللّه علیه و آله چون داخل
مسجد مىشدمىگفت: بسم اللّه. اللّهمّ صلّ على محمّد و آل محمّد، و اغفر لى ذنوبى،
و افتح لىأبواب رحمتک. «به نام خدا. خدایا، بر محمّد و آل محمّد درود بفرست، و
گناهانمرا بیامرز، و درهاى رحمتت را به روى من بگشاى». و چون از مسجد خارج
مىشدمىگفت: بسم اللّه . اللّهمّ صلّ على محمّد و آل محمّد، و اغفر لى ذنوبى، و
افتح لىأبواب فضلک. «به نام خدا. خدایا، بر محمّد و آل محمّد درود فرست، و گناهان
مرابیامرز، و درهاى فضل و کرمت را به روى من بگشاى».
دعاى آن حضرت هنگامى که به بستر خواب مىرفت
.365 حضرت محمد صلّى اللّه علیه و آله چون به بستر خواب مىرفت به پهلوى
راستمىخوابید و کف دست راست را زیر صورت مىنهاد، سپس مىگفت: اللّهمّ قنىعذابک
یوم تبعث عبادک. «خدایا، روزى که بندگانت را[از قبرها]برمىانگیزى مرااز عذاب خود
نگاه دار».
.366 رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله هنگامى که به بستر خواب مىرفت دعاهایى داشت
کهمىخواند، از جمله هنگام خواب مىگفت: بسم اللّه اموت و احیى، و الى
اللّهالمصیر. اللّهمّ آمن روعتى، و استر عورتى، و ادّعنّى أمانتى. «به نام خدا
مىمیرم وزنده مىشوم، و بازگشت همه خلایق به سوى اوست. خدایا، ترسم را به امن
وآرامش تبدیل فرما، و عیبم را بپوشان، و امانتى را که به من سپردهاى خودت
ادافرما».
.367 رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله هنگام خواب«آیة الکرسى»را قرائت مىکرد.
ومىفرمود : جبرئیل نزد من آمد و گفت: اى محمّد، عفریتى از طائفه جن به هنگامخوابت
براى تو حیله مىکند، پس بر تو باد که هنگام خواب«آیة الکرسى»بخوانى.
دعاى آن حضرت وقتى که سفره غذا را نزد او مىنهادند
.368 رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله وقتى سفره غذا را نزد او مىنهادند، مىگفت:
سبحانکاللّهمّ ما أحسن ما تبتلینا، سبحانک ما أکثر ما تعطینا، سبحانک ما أکثر ما
تعافین.
اللّهمّ اوسع علینا و على فقراء المؤمنین والمؤمنات والمسلمین والمسلمات.
«خدایا تو منزهى، چه نیکوست آنچه ما را به آن آزمودهاى!تو منزهى، چه بسیاراست آنچه
به ما بخشیدهاى!تو منزهى، چه فراوان است سلامتىهایى که به مادادهاى!خدایا، بر ما
و بر فقراء اهل ایمان و اسلام گشایش در روزى کرامت فرما».
.369 رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله وقتى سفره غذا را نزد او مىنهادند، مىگفت:
بسم اللّه.
اللّهمّ اجعلها نعمة مشکورة تصل بها نعمة الجنّة. «به نام خدا. الهى، این غذا را
ازنعمتهایى قرار ده که شکرش به جا آورده شود به طورى که آن را به نعمت بهشتىمتصل
فرمایى».
دعاى آن حضرت هنگامى که به سوى غذا دست مىبرد
.370 رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله وقتى به سوى غذا دست مىبرد، مىگفت: بسم
اللّه .
بارک لنا فیما رزقتنا، و علیک خلفه. «به نام خدا. [پروردگارا]آنچه را به ما
روزىدادهاى برکت ده و در پى آن روزى تازهاى هم مرحمت فرما».
دعاى آن حضرت هنگامى که سفره را برمىچیدند
.371 امام باقر علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله وقتى سفره غذا
را برمىچیدند، مىگفت: اللّهمّ اکثرت و اطبت، و بارکت فاشبعت و ارویت. الحمد للّه
الّذى یطعمو لا یطعم. «خدایا، نعمتت را بر ما فراوان کردى و پاکیزه نمودى، و مبارک
ساختىپس سیر گردانیدى و سیراب نمودى. حمد و ستایش خدایى راست که مىخوراندولى خود
نیازى به خوردن ندارد».
دعاى آن حضرت هنگام غذا خوردن و شیر نوشیدن
.372 امام باقر علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله هیچگاه غذایى
میل نمىکرد و یاچیزى نمىنوشید مگر آنکه مىگفت: اللّهمّ بارک لنا فیه، و ابدلنا
به خیرا منه.
«خدایا، این غذا را براى ما برکت ده، و بهتر از آن را به ما روزى فرما». ولى چون
شیرمىنوشید مىگفت: اللّهمّ بارک لنا فیه، و زدنا منه. «خدایا این شیر را براى ما
برکتده، و روزى ما را از آن زیاد گردان».
.373 رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله هنگامى که مقدارى از غذا میل مىکرد مىگفت:
اللّهمّلک الحمد، أطعمت و اسقیت و روّیت، فلک الحمد غیر مکفور و لا مودّعو لا
مستغنى عنک. «خدایا، حمد و ستایش تو راست که مرا طعام و شراب دادى وسیراب نمودى، تو
را مىستایم ستایش کسى که کفران نعمتت را نکرده و تو را وداعنگفته و از تو
بىنیازى نجسته است».
دعاى آن حضرت هنگامى که میوه تازه مىدید
.374 على علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله چون میوه تازهاى
مىدید، آن را گرفتهمىبوسید و بر دیدگان و دهان خود مىنهاد و مىگفت: اللّهمّ
کما اریتنا أوّلها فىعافیة فارنا آخرها فى عافیة. «خدایا، چنانکه آغاز آن را در
سلامتى به ما نشاندادى، آخر آن را نیز در سلامتى به ما نشان ده».
دعاى آن حضرت هنگام داخل شدن به دستشویى
.375 رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله هرگاه مىخواست به دستشویى (مستراح) وارد شود،
مىگفت : اللّهمّ انّى أعوذ بک من الرّجس النّجس الخبیث المخبث الشّیطان.
اللّهمّامط عنّى الاذى، و اعذنى من الشّیطان الرّجیم. «خدایا، از شیطان پلید نجس
خبیثناپاک به تو پناه مىبرم . خدایا، ناراحتى را از من دور کن، و مرا از شیطان
رانده شدهپناه ده».
و چون براى قضاى حاجت مىنشست مىگفت: اللّهمّ اذهب عنّى القذىو الاذى، و اجعلنى
من المتطهّرین. «خدایا ناراحتى و ناپاکى را از من ببر، و مرا ازپاکیزگان قرار ده».
و موقع خارج شدن مدفوع مىگفت: اللّهمّ کما اطعمتنیه طیّبا فى عافیةفاخرجه منّى
خبیثا فى عافیة. «خدایا، چنانکه در عافیت و سلامتى به من غذاىپاکیزه دادى، فضولات
آن را نیز در سلامتى از من دفع فرما».
و گاهى دعاى آن حضرت موقع داخل شدن به دستشویى این بود: الحمد للّهالحافظ المؤدّى.
«حمد و ستایش خدایى راست که حافظ آدمى و برآورندهحاجات اوست».
و چون از آنجا بیرون مىشد، دست روى شکم خود مىکشید و مىگفت: الحمد للّه الّذى
اخرج عنّى اذاه، و ابقى فىّ قوّته، فیا لها من نعمة لا یقدر القادرونقدرها. «حمد و
ستایش خدایى راست که فضولات ناراحت کننده غذا را از من خارجساخت و نیروى آن را در
بدنم باقى نهاد. چه نعمت بزرگى که هیچ کس توانایىاندازه گرفتنش را ندارد».
دعاى آن حضرت وقتى که به قبرستان مىگذشت
.376 امام باقر علیه السّلام مىفرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله چون به
قبرستان اهل ایمانمىگذشت مىفرمود: السّلام علیکم من دیار قوم مؤمنین، و انّا ان
شاء اللّه بکملا حقون. «سلام بر شما باد اى آرمیدگان دیار اهل ایمان، و ما نیز به
خواست خدا بهشما ملحق خواهیم شد».
دعاى آن حضرت در زیارت اهل قبور
.377 امام صادق علیه السّلام مىفرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله در عصر هر
پنجشنبهاى باعدهاى از اصحاب خود به قبرستان بقیع مىرفت و سه بار مىفرمود:
السّلام علیکمیا اهل الدّیار. «سلام بر شما اى آرمیدگان در این دیار»و بعد سه
مرتبه مىفرمود: رحمکم اللّه. «خدا شما را رحمت کند».
دعاى آن حضرت چون از چیزى خوشحال مىشد
.378 امام صادق علیه السّلام فرمود: وقتى به رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله موضوع
خوشحال کنندهاى مىرسید، مىگفت: الحمد للّه على هذه النّعمة. «حمد و ستایشخدایى
راست که این نعمت را به ما ارزانى داشت». و وقتى امرى غمناک به اومىرسید، مىگفت:
الحمد للّه على کلّ حال. «حمد و ستایش خداى را در همه حال».
دعاى آن حضرت وقت دیدن چیزى که آن را دوست مىداشت
.379 امیر المؤمنین علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله وقتى
مىدید آنچه را کهدوست مىداشت، مىگفت: الحمد للّه الّذى بنعمته تتمّ الصّالحات.
«حمد و ستایشخدایى راست که با نعمت او، خوبىها تمام و کامل مىگردد».
ذکرى که آن حضرت موقع شنیدن«اذان»مىگفت
.380 امام زین العابدین علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله چون
صداى مؤذّن رامىشنید جملات او را عینا بازگو مىکرد. و چون مؤذن جملات«حىّ على
الصّلاة، حىّ على الفلاح، حىّ على خیر العمل»را مىگفت، حضرت مىفرمود: لا حول و
لاقوّة الاّ باللّه. «هیچ توانایى و نیرویى بر ترک و عمل نیست جز به خدا». و چون
اقامهنماز پایان مىیافت، مىگفت: اللّهمّ ربّ هذه الدّعوة التّامّة و الصّلاة
القائمة، اعطمحمّدا سؤله یوم القیامة، و بلّغه الدّرجة الوسیلة من الجنّة، و تقبّل
شفاعته فىامّته. «خداوندا، اى پروردگار این دعوت تام و نماز برپا شده، خواهشهاى
محمّدرا در روز قیامت برآور، و او را به درجه«وسیله»در بهشت برسان، و شفاعت او
رادرباره امتش بپذیر».
ذکرى که آن حضرت در رکعت آخر نماز مغرب مىگفت
.381 على علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله در رکعت سوم نماز
مغرب مىگفت: ربّنا لا تزغ قلوبنا بعد اذ هدیتنا، و هب لنا من لدنک رحمة، انّک انت
الوهّاب . (2)«پروردگارا، دلهاى ما را پس از آنکه هدایتمان کردى ملغزان،
و از نزد خود رحمتىبه ما ارزانى دار، که تو تنها بخشندهاى».
ذکر و دعاى آن حضرت در قنوت نماز وتر
.382 رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله در نماز وتر هفتاد بار استغفار مىکرد، و هفت
مرتبهمىگفت : هذا مقام العائذ بک من النّار«اینجا جایگاه کسى است که از آتش به
توپناه آورده است» .
.383 رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله در قنوت نماز وتر مىگفت: اللّهمّ اهدنى فیمن
هدیت، و عافنى فیمن عافیت، و تولّنى فیمن تولّیت، و بارک لى فیما اعطیت، و قنى
شرّما قضیت، إنّک تقضى و لا یقضى علیک، سبحانک ربّ البیت، استغفرک و اتوبالیک، و
اومن بک و اتوکّل علیک، و لا حول و لا قوّة الاّ بک یا رحیم«خدایا مرادر زمره کسانى
که هدایت کردهاى هدایت فرما، و در زمره کسانى که عافیتشاندادهاى عافیت ده، و در
میان کسانى که کارشان را به عهده گرفتهاى سرپرستى نما، ودر آنچه به من بخشیدهاى
برکت ده، و مرا از شر آنچه مقدّر فرمودهاى نگاه دار، کهفرمان تنها از آن توست و
کسى بر تو حکومت نمىکند. تو منزهى اى پروردگار کعبه، از تو آمرزش مىخواهم و به
سوى تو بازمىگردم، و به تو ایمان دارم و بر تو توکلمىنمایم، و[معترفم که]هیچ
توانایى و نیرویى بر ترک و عمل نیست جز به تو اى خداى مهربان».
دعاى آن حضرت موقع افطار
.384 رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله به هنگام افطار مىگفت: اللّهمّ لک صمنا، و
علىرزقک افطرنا، فتقبّله منّا«خدایا، براى تو روزه گرفتیم، و با روزى تو افطار
کردیم، پس روزه ما را قبول فرما». تشنگى سپرى شد و رگهاى بدن پر شد، و اجر و مزد
آنباقى ماند.
دعاى آن حضرت در تعقیب نماز
.385 امام باقر علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله چون از تشهد و
سلام نماز فارغمىشد، چهارزانو مىنشست و دست راستش را بر سر مىنهاد و مىگفت:
بسم اللّهالّذى لا اله الاّ هو، عالم الغیب و الشّهادة، الرّحمن الرّحیم، صلّ على
محمّد وآل محمّد، و أذهب عنّى الهمّ و الحزن«به نام خداوندى که جز او خدایى نیست،
خدایى که داناى پنهان و آشکار، و بخشنده و مهربان است. [خدایا]بر محمّد وخاندان او
درود فرست، و غم و اندوه را از من دور ساز».
دعاى دیگر آن حضرت در تعقیب نماز
.386 محمّد بن فرج گوید: امام جواد علیه السّلام به من نوشت. . . رسول خدا صلّى
اللّه علیه و آلهچون از نمازش فارغ مىشد، مىگفت: اللّهمّ اغفر لى ما قدّمت و ما
اخّرت، و مااسررت و ما اعلنت، و اسرافى على امرى[نفسى ـ خ ل]و ما انت اعلم به
منّى. اللّهمّ انت المقدّم و المؤخّر، لا اله الاّ انت، بعلمک الغیب، و بقدرتک على
الخلقاجمعین ما علمت الحیاة خیرا لى فأحینى، و توفّنى اذا علمت الوفاة خیرا لى.
اللّهمّانّى اسألک خشیتک فى السّرّ و العلانیة، و کلمة الحقّ فى الغضب و الرّضا، و
القصد فى الفقر و الغنى، و اسألک نعیما لا ینفد، و قرّة عین لا ینقطع، و
اسألکالرّضا بالقضاء، و برکة الموت بعد العیش، و برد العیش بعد الموت، و لذّة
النّظرالى وجهک، و شوقا الى رؤیتک و لقائک من غیر ضرّاء مضرّة و لا فتنة مضلّة.
اللّهمّ زیّنّا بزینة الایمان، و اجعلنا هداة مهدیّین. اللّهمّ اهدنا فیمن هدیت.
اللّهمّانّى اسألک عزیمة الرّشاد، و الثّبات فى الامر و الرّشد، و أسألک شکر نعمک
وحسن عافیتک، و اداء حقّک، و اسألک یا ربّ قلبا سلیما، و لسانا صادقا، واستغفرک لما
تعلم، و اسألک خیر ما تعلم، و اعوذ بک من شرّ ما تعلم، فانّک تعلمو لا نعلم، و أنت
علاّم الغیوب.
«خدایا، گناهان گذشته دور و نزدیک مرا و گناهانى را که در نهان و آشکار ازمن سر
زده، و همچنین اسراف و زیادهروىهایى را که کردهام، و هر گناهى را که توبه آن
آگاهترى بر من ببخش. خدایا، پیش انداختن و پس انداختن کارها به دستتوست، معبودى
جز تو نیست؛به علم غیب خود و قدرتى که بر تمام خلایق دارى تورا سوگند که تا وقتى
مىدانى زندگى برایم بهتر است مرا زنده نگه دار، و چون مردنرا برایم بهتر دیدى مرا
بمیران. خدایا بیم و ترس از خودت را در نهان و آشکار، وگفتار حق را در حال خشم و
رضا، و میانهروى را در حال تنگدستى و وسعت از توخواهانم، و از تو خواهانم نعمتى را
که هرگز فنا نپذیرد، و روشنى چشمى که هرگزمنقطع نگردد، و نیز رضا و خشنودى در برابر
قضاى حتمیت، و برکت مرگ بعد اززندگى، و زندگى گواراى پس از مرگ، و لذت نظر به خودت،
و شوق دیدارت رابدون آنکه سختى در این راه به من رسد و یا آزمایش گمراه کنندهاى
برایم پیش آیداز تو خواهانم. خدایا، ما را به زیور ایمان زینت بخش، و رهنمایانى
رهیافته قرار ده.
خداوندا، ما را در زمره کسانى که هدایت کردهاى هدایت فرما. خدایا، عزمى راسخو
ثبات قدم و استقامتى در کار و هدایت را از تو مىخواهم. و توفیق شکرگزارى دربرابر
نعمتها، و عافیت نیکو، و ادا کردن حق خودت را از تو خواهانم. پروردگارا، و از تو
قلبى سالم، و زبانى راستگو مىخواهم، و در برابر آنچه از من مىدانىآمرزش مىطلبم،
و از تو بهترین چیزى را که به آن دانایى خواستارم، از شر هرچه بهآن عالمى به تو
پناه مىآورم، زیرا که تو مىدانى و ما نمىدانیم، و تو داناىنهانهایى».
دعاى آن حضرت بعد از نافله صبح
.387 على علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله چون دو رکعت نافله
صبح را قبل ازنماز واجب صبح مىخواند به پهلوى راست مىخوابید و دست راستش را زیر
گونهراست مىنهاد، سپس مىگفت: استمسکت بعروة اللّه الوثقى الّتى لا انفصام لها،
واستعصمت بحبل اللّه المتین، اعوذ باللّه من فورة العرب و العجم، و اعوذ باللّه
منشرّ شیاطین الانس و الجنّ، توکّلت على اللّه، طلبت حاجتى من اللّه، حسبى اللّه
ونعم الوکیل، لا حول و لا قوّة الاّ باللّه العلىّ العظیم. «چنگ زدم به دستاویز
محکمخدا که هرگز پاره نمىشود، و چنگ زدم به ریسمان محکم خدا، و از خشم وتجاوز عرب
و عجم، و از شر شیطانهاى انس و جنّ به خدا پناه مىبرم؛بر خدا توکلکردم، حاجتم را
از او طلبیدم، خدا مرا کافى است و خوب وکیلى است. هیچ توانایىو نیرویى بر ترک و
عمل نیست مگر به خداى والا و بزرگ» .
دعاى آن حضرت در تعقیب نماز صبح
.388 رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله چون از خواندن نماز صبح فارغ مىشد، با صداى
بلندبه طورى که اصحابش مىشنیدند، سه بار مىگفت: اللّهمّ اصلح لى دینى الّذى
جعلتهلى عصمة«خدایا، دینم را که وسیله نگهداریم قرار دادهاى برایم محافظت فرما».
وسه بار مىگفت: اللّهمّ اصلح لى دنیاى الّتى جعلت فیها معاشى«خدایا، دنیایم را
کهزندگى مرا در آن قرار دادهاى برایم اصلاح فرما». و سه بار مىگفت: اللّهمّ اصلح
لىآخرتى الّتى جعلت الیها مرجعى«خدایا، آخرتم را که بازگشت مرا به سوى آن
قراردادهاى برایم نیکو گردان». و سه بار مىگفت: اللّهمّ انی اعوذ برضاک من سخطک،
و اعوذ بعفوک من نقمتک«خدایا، از خشم تو به رضایتت، و از کیفر تو به عفو وبخششت
پناه مىبرم». و در آخر مىگفت: اللّهمّ انّى اعوذ بک، لا مانع لما اعطیت، و لا
معطى لما منعت، و لا ینفع ذا الجدّ منک الجدّ«خدایا، به تو پناهنده مىشوم، آنچه را
عطا کنى چیزى نمىتواند مانع آن شود، و آنچه را باز دارى چیزى بخشندهآن نمىتواند
بود، و ثروت هیچ ثروتمندى در برابر تو برایش سودى ندارد».
.389 رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله چون نماز صبح را مىخواند مىگفت: اللّهمّ
متّعنىبسمعى و بصرى، و اجعلهما الوارثین منّى، و ارنى ثارى من عدوّى«خدایا مرا
ازگوش و چشمم بهرهمند گردان، و آن دو را وارث من قرار ده (آنها را پیش از مرگاز
من مگیر) ، و جلو چشمم انتقام مرا از دشمنم بگیر».
ذکر آن حضرت بعد از نماز صبح
.390 امام باقر علیه السّلام ضمن حدیثى فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله وقتى
نماز صبح را
مىخواند تا طلوع آفتاب رو به قبله مىنشست و به ذکر خدا مشغول مىشد، وعلى علیه
السّلام[براى رسیدگى به حوایج مردم]جلو مىآمد و پشت سر پیغمبر رو بهجمعیت
مىنشست و مردم از ایشان حوایج خودشان را سؤال مىکردند و پاسخمىشنیدند. این چنین
رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله به آنان دستور داده بود.
دعاى آن حضرت بعد از نماز ظهر
.391 امیر المؤمنین علیه السّلام فرمود: از جمله دعاهاى رسول خدا صلّى اللّه علیه و
آله پس از نمازظهر این بود: لا اله الاّ اللّه العظیم الحلیم، لا اله الاّ اللّه
ربّ العرش العظیم، و الحمدللّه ربّ العالمین. اللّهمّ انّى اسألک موجبات رحمتک، و
عزائم مغفرتک، و الغنیمة من کلّ خیر، و السّلامة من کلّ اثم. اللّهمّ لا تدع لى
ذنبا الاّ غفرته، و لا همّاالاّ فرّجته، و لا کربا الاّ کشفته، و لا سقما الاّ
شفیته، و لا عیبا الاّ سترته، و لا رزقاالاّ بسطته، و لا خوفا الاّ آمنته، [و لا
دینا الاّ قضیته]و لا سوءا الاّ صرفته، و لاحاجة هى لک رضى و لى فیها صلاح الاّ
قضیتها، یا ارحم الرّاحمین، آمین ربّالعالمین .
«معبودى جز خداى عظیم و بردبار نیست، معبودى جز پروردگار عرشبزرگ نیست، و تمام
ستایشها مخصوص پروردگار جهانیان است. خدایا، وسائلرحمتت، و برات آمرزش حتمیت، و
بهرهمندى از هر خیر، و سالم بودن از هر گناه رااز تو مىطلبم. خدایا، گناهى را بر
من باقى منه مگر آنکه آن را آمرزیده باشى، و نهغصهاى را مگر آنکه زدوده باشى، و
نه گرفتاریى را مگر آنکه بر طرف کرده باشى، و نه بیماریى را مگر آنکه شفا داده
باشى، و نه عیبى را مگر آنکه پوشانده باشى، و نهروزیى را مگر آنکه گسترش داده
باشى، و نه ترسى را مگر آنکه از آن امنیتبخشیده باشى[و نه دینى را مگر آنکه ادا
کرده باشى]و نه ناخوشایندى را مگر آنکه
دور ساخته باشى، و نه حاجتى را که مورد رضایت تو و صلاح من باشد مگر آنکهروا کرده
باشى، اى مهربانترین مهربانان، دعایم را مستجاب کن اى پروردگارجهانیان».
دعاى آن حضرت در سجده
.392 امام صادق علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله چون پیشانیش را
براى سجده برزمین مىنهاد، مىگفت: اللّهمّ مغفرتک اوسع من ذنوبى، و رحمتک ارجى
عندىمن عملى، فاغفر لى ذنوبى یا حیّا لا یموت. «خدایا، آمرزش تو از گناهان
منواسعتر، و رحمت تو در نظر من از کردارم امید بخشتر است. پس گناهانم را بیامرز،
اى زندهاى که مرگ به او راه ندارد».
دعاى آن حضرت آنگاه که مىخواست از نماز باز گردد
.393 على علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله آنگاه که مىخواست
از نماز باز گرددبا کف دست راست پیشانى خود را مسح مىکرد، سپس مىگفت: اللّهمّ لک
الحمد، لا اله الاّ انت، عالم الغیب و الشّهادة. اللّهمّ اذهب عنّا الهمّ و الحزن و
الفتن، ما ظهرمنها و ما بطن. «خدایا، تمام ستایشها مخصوص توست، معبودى جز تو نیست
کهداناى نهان و آشکارى. خدایا، غم و اندوه و فتنههاى پیدا و نهان را از ما
برطرفساز». بعد فرمود: کسى از امت من نیست که این عمل را بهجا آورد مگر آنکه
ازخداوند ـ عزّ و جلّ ـ آنچه را بخواهد به او عطا مىکند.
دعاى آن حضرت بعد از هر نماز
.394 انس بن مالک گوید: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله بعد از هر نماز مىگفت:
اللّهمّ انّىاعوذ بک من علم لا ینفع، و قلب لا یخشع، و نفس لا تشبع، و دعاء لا
یسمع. اللّهمّانّى اعوذ بک من هؤلاء الاربع. «خدایا، از دانشى که سود نبخشد، و دلى
که خاشعنباشد، و جانى که سیر نگردد، و دعایى که شنیده نشود به تو پناه مىآورم.
خدایا، ازاین چهار چیز به تو پناه مىآورم».
نماز و دعاى آن حضرت در آغاز سال جدید
.395 رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله روز اول ماه محرم دو رکعت نماز مىگزارد و چون
ازنماز فارغ مىشد، دستهایش را بلند کرده و این دعا را سه بار مىخواند: اللّهمّ
انتالاله القدیم، و هذه سنة جدیدة، فاسألک فیها العصمة من الشّیطان، و القوّة
علىهذه النّفس الامّارة بالسّوء، و الاشتغال بما یقرّبنى الیک یا کریم، یا ذا
الجلالو الاکرام، یا عماد من لا عماد له، یا ذخیرة من لا ذخیرة له، یا حرز من لا
حرز له، یاغیاث من لا غیاث له، یا سند من لا سند له، یا کنز من لا کنز له، یا حسن
البلاء، یاعظیم الرّجاء، یا عزّ الضّعفاء، یا منقذ الغرقى، یا منجى الهلکى، یا منعم
یا مجمل، یا مفضل، یا محسن، انت الّذى سجد لک سواد اللّیل، و نور النّهار، و ضوء
القمر، وشعاع الشّمس، و دوىّ الماء، و حفیف الشّجر. یا اللّه لا شریک لک. اللّهمّ
اجعلناخیرا ممّا یظنّون، و اغفر لنا ما لا یعلمون، حسبى اللّه، لا اله الاّ هو،
علیه توکّلت وهو ربّ العرش العظیم، آمنّا به، کلّ من عند ربّنا، و ما یذّکّر الاّ
اولوا الالباب. ربّنالا تزغ قلوبنا بعد اذ هدیتنا وهب لنا من لدنک رحمة، انّک انت
الوهّاب.
«خدایا، تویى معبود دیرین، و این سالى است جدید، پس از تو مىخواهم کهمرا در این
سال از شر شیطان نگه دارى، و بر این نفسى که پیوسته به بدى فرمانمىدهد پیروز
گردانى، و به آنچه مرا به تو نزدیک مىکند مشغول سازى، اى کریم، اى صاحب جلال و
بزرگوارى، اى تکیه گاه کسى که تکیه گاهى ندارد، اى ذخیرهکسى که ذخیرهاى ندارد، اى
نگهدارنده کسى که نگهدارندهاى ندارد، اى فریادرسآن که فریادرسى ندارد، اى
پشتیبان کسى که پشتیبانى ندارد، اى گنج کسى که گنجىندارد. اى نیکوبخش، اى امید
بزرگ، اى عزت ناتوانان، اى نجاتبخشغرق شدگان، اى رهایى بخش هلاک شوندگان، اى نعمت
بخش، اى نیکو بخش، اىزیاد بخش، اى نیکى کننده، تویى آن خداوندى که تاریکى شب و
روشنایى روز ونور ماه و درخشندگى آفتاب و صداى آب و آواى درختان در برابر تو
سجدهمىآرند. اى خدایى که شریکى ندارى. خدایا، ما را بهتر از آنچه دیگران
گمانمىکنند قرار ده، و گناهان ما را که از آن آگاه نیستند بیامرز . خدا مرا کافى
است، معبودى جز او نیست، بر او توکل کردم، و او پروردگار عرش بزرگ است، به اوایمان
آوردهایم، همه چیز از نزد پروردگار ماست، لیکن تنها خردمندان مىدانند.
پروردگارا، دلهاى ما را پس از آنکه ما را هدایت کردى ملغزان، و از نزد خودترحمتى
به ما ارزانى دار، که تو تنها بخشندهاى. »
دعاى آن حضرت در شب نیمه ماه شعبان
.396 رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله در شب نیمه شعبان چنین دعا مىکرد: اللّهمّ
اقسم لنامن خشیتک ما یحول بیننا و بین معصیتک، و من طاعتک ما تبلّغنا به رضوانک، و
من الیقین ما یهون علینا به مصیبات الدّنیا. اللّهمّ متّعنا باسماعنا و ابصارنا
وقوّتنا ما أحییتنا، و اجعله الوارث منّا، و اجعل ثارنا على من ظلمنا، و انصرنا
على
من عادانا، و لا تجعل مصیبتنا فى دیننا، و لا تجعل الدّنیا اکبر همّنا، و لا
مبلغعلمنا، و لا تسلّط علینا من لا یرحمنا، برحمتک یا ارحم الرّاحمین.
«خدایا، از خشیت و خوفت به قدرى در دل ما قرار ده که مانع از معصیت ونافرمانى ما
شود، و از اطاعت و فرمانبرداریت به اندازهاى ما را بهرهمند ساز کهموجب رضایت و
خشنودى تو از ما گردد، و از یقین به قدرى به ما مرحمت کن که باداشتن آن تمام
مصیبتهاى دنیا بر ما آسان شود. خدایا، تا زندهایم ما را از چشم وگوش و توانایىمان
بهرهمند ساز، و آنها را وارث ما قرار ده (آنها را پیش از مرگ ازما مگیر) ، و
انتقام ما را از آن کس که بر ما ستم مىکند بگیر، و ما را بر دشمنان یارىده، و بلا
و مصیبت ما را در دین ما قرار مده، و دنیا را بزرگترین همّ و غمّ و منتهاىدانش ما
مگردان، و کسى را که به ما رحم نمىکند بر ما مسلّط مساز، به رحمتت اىمهربانترین
مهربانان».
دعاى آن حضرت موقع دیدن ماه نو
.397 على علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله وقتى نظرش به هلال
ماه مىافتاد، دستها را بلند کرده، و مىگفت: بسم اللّه. اللّهمّ اهلّه علینا
بالامن و الایمان، و السّلامة و الاسلام، ربّى و ربّک اللّه. «به نام خدا. خدایا،
هلال این ماه را براى ماهمراه با امنیت و داشتن ایمان و سلامتى و بهرهمند شدن از
اسلام قرار داده. [اى ماه]پروردگار من و تو خداى یگانه است».
دعاى آن حضرت موقع دیدن هلال ماه رمضان
.398 على علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله وقتى استهلال ماه
رمضان مىکرد، رو
به قبله مىایستاد و مىگفت: اللّهمّ اهلّه علینا بالامن و الایمان، و السّلامةو
الاسلام، و العافیة المجلّلة، و دفاع الاسقام، و العون على الصّلاة و الصّیام
وتلاوة القرآن. اللّهمّ سلّمنا لشهر رمضان، و تسلّمه منّا، و سلّمنا فیه حتّى
ینقضىعنّا شهر رمضان و قد عفوت عنّا و غفرت لنا و رحمتن.
«خدایا، هلال این ماه را براى ما همراه امنیت و ایمان و سلامتى و اسلام وعافیت
فراگیر و دفع بیمارىها و یارى بر انجام نماز و روزه و تلاوت قرآن قرار ده.
خدایا، ما را براى انجام اعمال ماه رمضان سالم به این ماه برسان، و آن را نیز سالم
ازما دریافت دار، و ما را در آن سالم بدار تا ماه رمضان تمام شود در حالى که از ما
عفوکرده و مغفرت و رحمتت را شامل حالمان کرده باشى».
ذکر آن حضرت در هر روز
.399 امام صادق علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله هر روز سیصد و
شصت بار، بهتعداد رگهاى بدن، حمد خدا مىکرد و مىگفت: الحمد للّه ربّ العالمین
کثیرا علىکلّ حال. «در تمام حالات و به طور فراوان حمد و ستایش مخصوص
پروردگارجهانیان باد».
.400 امام صادق علیه السّلام از قول رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله فرمود: در بدن
آدمىزادهسیصد و شصت رگ وجود دارد، که یکصد و هشتاد رگ آن متحرّک و یکصد وهشتاد رگ
دیگر ساکن است؛اگر رگهاى متحرک ساکن شوند، یا بالعکسرگهاى ساکن متحرک گردند آدمى
خوابش نمىبرد. از اینرو رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله چونصبح مىکرد سیصد و
شصت مرتبه مىگفت: الحمد للّه کثیرا على کلّ حال. «در تمامحالات و به طور فراوان
حمد و ستایش مخصوص پروردگار جهانیان باد». و چونشب فرا مىرسید ذکر گذشته را نیز
به همان شماره تکرار مىفرمود .
.401 على علیه السّلام در ضمن حدیثى فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله هر روز
صبح وقتىآفتاب طلوع مىکرد، سیصد و شصت بار براى شکر خدا مىگفت: الحمد للّه
ربّالعالمین کثیرا طیّبا على کلّ حال. «در تمام حالات و به طور پاکیزه و فراوان،
حمدو ستایش مخصوص پروردگار جهانیان باد».
عمل دیگرى از آن حضرت در شب نیمه شعبان
.402 یکى از زنان پیامبر صلّى اللّه علیه و آله گوید: رسول خدا صلّى اللّه علیه و
آله در شبى که نوبت من بودآهسته از رختخواب بیرون رفت به طورى که من نفهمیدم. پس از
آنکه بیدار شدمغیرت زنانه مرا در گرفت و پنداشتم که در حجره یکى دیگر از زنانش
رفته است، ناگاه چشمم به آن حضرت افتاد که مانند جامهاى که بر زمین افتاده باشد،
روىانگشتان پا به سجده رفته و در حال سجده مىگوید: أصبحت الیک فقیرا
خائفامستجیرا، فلا تبدّل اسمى، و لا تغیّر جسمى، و لا تجتهد بلائى، و اغفر لى.
«پیوستهبه تو فقیر و نیازمندم، و همیشه از تو ترسان و به تو پناهندهام، پس نامم
را از زمرهنیکان بر مگردان، و جسمم را تغییر مده، و به آزمون دشوارم میفکن، و مرا
بیامرز».
سپس سر از سجده برداشت و دوباره به سجده رفت، شنیدم که این بارمىگفت: سجد لک سوادى
و خیالى، و آمن بذلک فؤادى، هذه یداى بما جنیتعلى نفسى. یا عظیم ترجى لکلّ عظیم،
اغفر لى ذنبى العظیم، فانّه لا یغفر الذّنبالعظیم الاّ العظیم. «جسم و شبح من هر
دو برایت سجده کرده، و دلم به آن ایمانآورده، اینک این دو دستم[که در پیشگاهت به
خاک افتاده]در برابر آن جنایتى کهبر خود کردهام. اى خداى بزرگى که امید به انجام
هر کار بزرگى به توست، گناهبزرگ مرا ببخش، که جز خداى بزرگ، گناه بزرگ را
نیامرزد».
سپس سر از سجده برداشت و براى بار سوم به سجده رفت، شنیدم که
مىگفت: اعوذ بعفوک من عقابک، و اعوذ برضاک من سخطک، و اعوذبمعافاتک من عقوبتک، و
اعوذ بک منک. انت کما اثنیت على نفسک، و فوقما یقول القائلون. «از عذاب تو به
گذشتت، و از خشم تو به رضا و خشنودیت، و از کیفر تو به عفو و بخششت، و از ذات مقدست
به ذات مقدس خودت پناهمىآورم. تو چنانى که خود ثناى خود گفتهاى، و برتر از آنى
که دیگرانمىگویند» .
بعد سر از سجده برداشت و براى بار چهارم به سجده رفت و گفت: اللّهمّ انّىاعوذ بنور
وجهک الّذى اشرقت له السّماوات و الارض، و قشعت به الظّلمات، و صلح به أمر الاوّلین
و الآخرین، ان یحلّ علىّ غضبک، او ینزل علىّ سخطک.
اعوذ من زوال نعمتک، و فجاة نقمتک، و تحویل عافیتک، و جمیع سخطک.
لک العتبى فیما استطعت، و لا حول و لا قوّة الاّ بک. «خدایا، به نور وجهت
کهآسمانها و زمین با آن روشن شده و تاریکىها با آن زایل گشته و کار اولین و
آخرینبا آن به صلاح آمده پناه مىآورم از اینکه غضبت بر من فرود آید، و یا عذابت
بر مننازل شود. خدایا، از زوال نعمتت، و از عذاب ناگهانیت، و تغییر یافتن سلامتى
دادنت، و از هر خشم و غضبت به تو پناه مىآورم. در حد توانم از تو عذر مىخواهم؛و
هیچنیرو و توانى بر ترک و عمل نیست مگر به واسطه ذات مقدس تو».
چون این حال را از آن حضرت دیدم او را رها کرده، به سرعت به منزلبرگشتم به طورى که
نفسم به شماره افتاد. رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله به دنبال من رسید و فرمود:
چرا نفست به شماره افتاده؟!عرض کردم: یا رسول اللّه، نزد شما[و ناظر
اعمالتان]بودم. فرمود: آیا مىدانى امشب چه شبى است؟!شب نیمه شعبان است که در
آناعمال آدمى معین، روزىها تقسیم و عمرها نوشته مىشود و خداى متعال گناه همهکس
را مىبخشد مگر مشرک و باجگیر (یا کینهورز) و قاطع رحم و شرابخوار وکسى که اصرار
بر انجام گناهى دارد و شاعر[بیهودهگو]و کسى که شغل کهانت و
غیبگویى را انتخاب کرده است(3)
ذکر آن حضرت در هر صبح و
شام
.403 روایت شده که چون على بن الحسین علیهما السّلام را نزد یزید بردند، یزیدتصمیم
گرفت گردن آن حضرت را بزند، از اینرو امام را در مقابل خود نگاه داشته، با او سخن
مىگفت تا او را به حرف آورد و کلمهاى از آن حضرت بشنود که بدانبهانه او را بکشد،
اما زین العابدین علیه السّلام به تمام سخنان یزید پاسخ مىداد در حالى کهتسبیح
کوچکى را که در دست داشت با انگشتان مىگردانید. یزید گفت: من دارم باتو سخن
مىگویم و تو در پاسخ من با بىاعتنایى تسبیح مىگردانى؟!این چگونهرواست؟!حضرت
فرمود: پدرم از جدّم نقل کرد که چون از نماز صبح و تعقیباتآن فارغ مىشد، با کسى
سخن نمىگفت تا اینکه تسبیح را در برابر خود مىگرفت ومىگفت: اللّهمّ انّى اصبحت
اسبّحک و امجّدک و احمّدک و اهلّلک بعدد ما ادیر بهسبحتى«خدایا، صبح کردم در حالى
که به اندازه گردش دانههاى تسبیح خود تو راتسبیح و تمجید مىکنم، و به گفتن حمد و
ذکر توحید تو مىپردازم». آنگاه دانههاىتسبیح را گردش مىداد و با مردم سخن
مىگفت بدون آنکه ذکر گذشته را تکرارکند، و فرمود: با این کار به شماره گردش
دانههاى تسبیح برایش ذکر خدا حسابمىشود و آن سبب حفظ و حراست اوست تا وقتى که به
بستر خواب رود، و چون بهبستر مىرفت در آن هنگام نیز تسبیح را مىگرفت و ذکر گذشته
را تکرار مىکرد وتسبیح را زیر سر خود مىنهاد و با این کار تا صبح ذکر خدا در نامه
اعمال او نوشتهمىشد. من نیز تسبیح را مىگردانم تا اقتدا به عمل جدم کرده باشم.
یزید پس از شنیدنپاسخ امام مکرر گفت: با هیچ کدامتان سخن نمىگویم مگر اینکه پاسخى مىدهد کهبه نفع
او تمام مىشود!بالاخره از کشتن آن حضرت منصرف شد و امر کرد تا بندهارا از آن حضرت
بردارند .
مؤلف: از ظاهر روایت برمىآید که مقصود امام زین العابدین علیه السلام از
کلمه«جدّم»رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله بوده است.
دعا و تعویذ آن حضرت براى سر درد
.404 امام صادق علیه السّلام فرمود: هرگاه کسالت یا سر دردى به رسول خدا صلّى اللّه
علیه و آلهدست مىداد، دستها را مىگشود و سوره حمد و معوّذتین (الفلق و الناس)
رامىخواند و دستها را به صورت مىکشید، پس ناراحتیش برطرف مىشد.
دعا و تعویذ آن حضرت براى تب و سایر دردها
.405 رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله در هنگام تب و سایر دردها خود را به این دعا
تعویذمىکرد : اللّهمّ انّى اعوذ بک من شرّ عرق نعّار، و من شرّ حرّ النّار«خدایا،
من از شرّرگى که خون به شدت در آن جریان دارد، و از شرّ سوزش آتش[دوزخ]به تو
پناهمىآورم».
دعا و تعویذ آن حضرت براى تب
.406 امیر المؤمنین علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله به تب سختى
دچار شد، جبرئیل آمد و او را با این دعا تعویذ کرد: بسم اللّه ارقیک، بسم اللّه
اشفیک من کلّ
داء یؤذیک، و اللّه شافیک، بسم اللّه خذها فلتهنّیک. بسم اللّه الرّحمن الرّحیم،
ولا اقسم بمواقع النّجوم و انّه لقسم لو تعلمون عظیم، لتبرأنّ باذن اللّه عزّ و
جلّ«بانام خدا تو را تعویذ مىکنم و پناه مىدهم، با نام خدا برایت از هر درد که
آزارتمىرساند شفا مىخواهم، و خداوند شفا دهنده توست، به نام خدا این تعویذ را
بگیرکه تو را گوارا باد. به نام خداوند بخشنده مهربان، سوگند به جایگاه ستارگان، که
آنبه حقیقت قسمى بزرگ است اگر بدانید؛حتما به اذن خداوند بهبود خواهى یافت».
پس رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله برخاست و از بند تب نجات پیدا کرد. آنگاه
فرمود: اىجبرئیل، تعویذى بلیغ بود!جبرئیل عرضه داشت: آن از خزانهاى است که در
آسمانهفتم است.
دعا و تعویذ آن حضرت براى دفع سحر
.407 ابن عباس گوید: لبید بن اعصم براى رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله جادو کرد و
آن رادر چاه بنى زریق پنهان نمود. رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله مریض شد؛موقعى که
آن حضرتخوابیده بود دو ملک آمده، یکى بالاى سر و دیگرى پایین پاى حضرت نشست وحضرت
را به وضع جادو خبر داده گفتند: جادو در میان جلد شکوفه خرما قرار دادهشده و در ته
چاه«ذروان»زیر سنگى نهاده شده است. رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله از خواب بیدارشد
و على علیه السّلام را با زبیر و عمّار فرستاد تا آن را بیرون آورند. على علیه
السّلام با همراهان آبچاه را کشیده سنگ ته چاه را بلند کردند و جادو را در زیر آن
پیدا کرده، خدمترسول خدا صلّى اللّه علیه و آله آوردند. در میان جلد شکوفه خرما
مقدارى از موى سر پیغمبر (کهموقع شانه زدن ریخته بود) با چند دندانه از دندانههاى
شانه آن حضرت وجود داشتکه به آنها یازده گره با سوزن دوخته شده بود. پس این دو
سوره (قل أعوذ بربالفلق، و قل أعوذ برب الناس) بر حضرت نازل شد. رسول خدا صلّى
اللّه علیه و آله هر آیهاى که
خواند یکى از آن گرهها باز شد، پس از باز شدن تمام آنها رسول خدا صلّى اللّه علیه
و آله سبک شدو مانند کسى که بند از او برداشته باشند از جا جست. جبرئیل نیز شروع
کردآن حضرت را با این کلمات تعویذ نمودن: بسم اللّه ارقیک، من کلّ شىء یؤذیک، من
حاسد و عین و اللّه یشفیک. «با نام خدا تو را از شر هر چه موجب آزار توستتعویذ
مىکنم، و خداوند تو را از شر هر حسود و چشم زخمى شفا کرامت مىکند».
دعا و تعویذى دیگر
.408 از امام حسن عسکرى علیه السّلام نقل است که فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و
آله دستخود را بر گوشت ذراع (دست گوسفند) که زنى یهودى آن را مسموم کرده بود کشیدو
گفت : بسم اللّه الشّافى، بسم اللّه الکافى، بسم اللّه المعافى، بسم اللّه الّذىلا
یضرّ مع اسمه شىء فى الارض و لا فى السّماء، و هو السّمیع العلیم. «به نامخداوند
شفا بخش، به نام خداوند کفایت کننده، به نام خداوند عافیت دهنده، به نامخدایى که
با یاد کردن نامش هیچ چیز در زمین و آسمان ضرر نمىرساند، و اوستشنوا و دانا». سپس
فرمود: بخورید با نام خدا. پس رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله و همراهان همگىاز آن
خوردند تا سیر شدند و هیچ زیانى به آنان نرسانید(4)دعاى
آن حضرت موقع گرفتارى و غم
.409 على علیه السّلام فرمود: وقتى گرفتارى یا همّ و غمّى به رسول خدا صلّى اللّه
علیه و آله واردمىشد، این دعا را مىخواند: یا حىّ یا قیّوم، یا حیّا لا یموت، یا
حىّ، لا اله الاّ أنت،
کاشف الهمّ، مجیب دعوة المضطرّین، أسألک بأنّ لک الحمد، لا اله الاّ انتالمنّان،
بدیع السّماوات و الارض، ذو الجلال و الاکرام، رحمان الدّنیا و الاخرة ورحیمهما.
ربّ ارحمنى رحمة تغنینى بها عن رحمة من سواک، یا ارحم الرّاحمین.
«اى خداى زنده و پایندهاى که حیات و قوام هر چیز به دست توست، اى خدایى کهمرگ به
او راه ندارد. اى خداى زنده، خدایى جز تو نیست که برطرف کننده هر غم واندوه، و
اجابت کننده دعاى درماندگانى، از تو درخواست مىکنم، زیرا که تمامستایش و حمدها
مخصوص توست، خدایى جز تو نیست که نعمت بخش و آفرینندهآسمان و زمین و صاحب جلالت و
بزرگوارى، و بخشنده و مهربان در دنیا و آخرتهستى، پروردگارا، رحمتى شامل حال من کن
که با آن از رحمت دیگرانم بىنیازسازى، اى مهربانترین مهربانان».
و رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله فرمود: هر مسلمانى که این دعا را سه بار بخواند
خواستهاشبرآورده مىشود مگر آنکه درخواست گناه و یا قطع رحمى کرده باشد.
دعاى آن حضرت براى حفظ قرآن
.410 على علیه السّلام فرمود: این دعا از دعاهاى رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله
است : اللّهمّارحمنى بترک معاصیک ما ابقیتنى، و ارزقنى حسن النّظر فیما یرضیک
عنّى، والزم قلبى حفظ کتابک کما علّمتنى، و اجعلنى اتلوه على النّحو الّذى
یرضیکعنّى. اللّهمّ نوّر بکتابک بصرى، و اشرح به صدرى، و فرّح به قلبى، و اطلق
بهلسانى، و استعمل به بدنى، و قوّنى على ذلک، فانّه لا حول و لا قوّة الاّ بک.
«خدایا، مرا با ترک گناهان و نافرمانى خودت تا زنده هستم، شایسته رحمت خودساز و
توجه خوبى به آنچه تو را از من خشنود مىسازد روزیم فرما، و چنانکه قرآنرا به من
آموختهاى دلم را پیوسته حافظ آن قرار ده، و مرا به تلاوت آن به نحوى که باعث خشنودى توست موفق دار. خدایا، دیدگانم را به قرآنت روشن، و سینهام را باآن
باز و پذیرا، و دلم را به آن شاد، و زبانم را به قرآن گویا ساز، و بدنم را برعمل
کردن به آن وادار، و مرا بر این کار نیرو ده، که هیچ نیرو و توانى بر ترک و
عملنیست جز به ذات مقدس تو».
دعاى آن حضرت براى محفوظ ماندن از شرّ دشمنان
.411 حجاب رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله (یعنى دعایى که براى محفوظ ماندن از
شرّدشمنان مىخواند) این بود: و جعلنا على قلوبهم اکنّة ان یفقهوه و فى آذانهم
وقر.
و اذا ذکرت ربّک فى القرآن وحده ولّوا على ادبارهم نفورا. (5)اللّهمّ
بما وارتالحجب من جلالک و جمالک، و بما اطاف به العرش من بهاء کمالک، و
بمعاقدالعزّ من عرشک، و بما تحیط به قدرتک من ملکوت سلطانک، یا من لا رادّلامره، و
لا معقّب لحکمه، اضرب بینى و بین اعدائى بسترک الّذى لا تفرّقهالعواصف من الرّیاح،
و لا تقطعه البواتر من الصّفاح، و لا تنفذه عوامل الرّماح. حلیا شدید البطش بینى و
بین من یرمینى بخوافقه، و من تسرى الىّ طوارقه، و فرّجعنّى کلّ همّ و غمّ. یا فارج
همّ یعقوب، فرّج عنّى. یا کاشف ضرّ ایّوب اکشفضرّى، و اغلب لى من غلبنى یا غالبا
غیر مغلوب. و ردّ اللّه الّذین کفروا بغیظهملم ینالوا خیرا، و کفى اللّه المؤمنین
القتال، و کان اللّه قویّا عزیزا(6). فایّدناالّذین آمنوا على عدوّهم
فاصبحوا ظاهرین (7)«ما بر دلهاى کافران حجابهایى افکندهایم که قرآن را
نمىفهمند و درگوشهاى آنان سنگینى نهادهایم (که نمىشنوند) . و چون خدا را در قرآن به
تنهایىیاد مىکنى آنان از نفرت به تو پشت مىکنند». خدایا، تو را به آن جلال و
جمالت کهدر پس حجابها مستور است، و به آن نور کمالت که عرش آن را احاطه نموده، و
بهجایگاه عزت و شرافتى که در عرش قدرتت جاى دارد، و به ملکوت سلطانت کهقدرتت آن
را احاطه کرده سوگند مىدهم، اى خدایى که امر و فرمانت را ردکنندهاى، و حکم و
قضاوتت را برگشت دهندهاى نیست، بین من و دشمنانم حجابخودت را قرار ده، حجابى که
بادهاى تند توانایى متفرق ساختن، و شمشیرهاى تیزقدرت قطعه قطعه کردن، و سر نیزههاى
کارى نیروى نفوذ کردن در آن را نداشتهباشند . اى خداى سخت حمله کننده و به چنگ
آورنده، بین من و کسانى که مرا هدفتیرهاى خود قرار مىدهند، و بلاهاى عظیم شبانگاه
را به سوى من سرازیر مىکنندحایل شو، و هر غم و اندوهى را از من بر طرف ساز، اى
خدایى که غم یعقوب رابرطرف ساختى، غم و غصه را از من برطرف فرما. اى خدایى که
گرفتارى و بیمارىایوب را برطرف کردى، گرفتارى مرا مرتفع گردان. اى خداى پیروزى که
هیچگاهمغلوب نمىشوى، مرا بر هر دشمنى که دارم پیروز گردان. «و خدا کافران
راخشمناک در حالى که به فتحى نائل نشده بودند باز گردانید، و خداوند بار جنگ رااز
دوش مؤمنان برداشت، و خداوند نیرومند و عزیز است». «پس مؤمنان را بردشمنانشان یارى
دادیم به طورى که بر دشمن پیروز شدند».
ملحقات
367) رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله برنمىخاست و نمىنشست مگر به یاد خد.
368) حضرت امام رضا علیه السّلام به اصحاب خود مىفرمود: بر شما باد به همراهداشتن
اسلحه و سلاح پیامبران. عرض شد: اسلحه پیامبران چیست؟فرمود: دعا
کردن.
369) رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله هنگام دعا کردن چنان تضرّع و زارى مىکرد
کهنزدیک بود عبا از دوش او بیفتد.
370) امام باقر علیه السّلام فرمود: ما اهل بیت دعا مىکنیم و از خداوند آنچه
رادوست داریم درخواست مىکنیم، اما هنگامى که قضاى الهى برخلاف میل ما واقعشد همان
را مىپسندیم و با آنچه محبوب خداست مخالفت نمىورزیم.
دعاى آن حضرت هنگام صبح
371) امام صادق علیه السّلام فرمود: سه جمله دعا هست که پیغمبران از آدم علیه
السّلام بهبعد، دست به دست گرفتند تا به رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله رسید و
حضرت در صبح آن دعا رامىخواند: اللّهمّ انّى اسألک ایمانا تباشر به قلبى، و یقینا
حتّى اعلم انّه لا یصیبنىالاّ ما کتبت لى، و رضّنى بما قسمت لى. «خدایا، از تو
ایمانى مىطلبم که با آنهمیشه در دلم باشى، و یقینى مىخواهم که به واسطه آن بدانم
که جز آنچه تو برایممقرر کردهاى به من نمىرسد. و مرا به داشتن آنچه قسمت من
کردهاى خشنود ساز».
372) (مانند دعاى .395 است)
تعویذ رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله
373) امیر المؤمنین على علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله حسن و
حسین علیهما السّلام را بااین کلمات تعویذ مىکرد و دستور مىداد اصحابش نیز[خود و
اولادشان را]با آنتعویذ کنند: بسم اللّه الرّحمن الرّحیم، اعیذ نفسى و دینى و اهلى
و مالى و ولدى وخواتیم عملى و ما رزقنى ربّى و خوّلنى، بعزّة اللّه و عظمة اللّه و
جبروت اللّه و
سلطان اللّه و رحمة اللّه و رأفة اللّه و غفران اللّه و قوّة اللّه و قدرة اللّه، و
بآلاءاللّه و بصنع اللّه و بارکان اللّه و بجمع اللّه عزّ و جلّ، و برسول اللّه
صلّى اللّه علیه و آله و قدرة اللّهعلى ما یشاء، من شرّ السّامّة و الهامّة، و من
شرّ الجنّ و الانس، و من شرّ ما دبّ فىالارض، و من شرّ ما یخرج منها، و من شرّ ما
ینزل من السّماء و ما یعرج فیها، ومن شرّ کلّ دابّة ربّى آخذ بناصیتها، انّ ربّى
على صراط مستقیم، و هو على کلّشىء قدیر، و لا حول و لا قوّة الاّ باللّه العلىّ
العظیم، و صلّى اللّه على سیّدنا محمّدو آله.
«به نام خداوند بخشنده مهربان، جان و دین و اهل و مال و اولاد و عاقبت کارو آنچه را
که پروردگارم روزى من ساخته و به من بخشیده است، همه را در پناهعزت و عظمت و جبروت
و سلطنت و رحمت و رأفت و مغفرت و قوت و قدرتخداى متعال قرار داده، و به نعمتها و
احسان و ارکان و الفت خدا و بهرسول خدا صلّى اللّه علیه و آله[؟]و قدرت خدا که بر
هرچه خدا بخواهد نافذ است سپردم، از شرحیوان زهردار و بىزهر، و از شرّ جنّ و انس،
و از شر آنچه در دل زمین حرکتمىکند و آنچه از آن بیرون مىآید، و از شر آنچه از
آسمان فرود مىآید و آنچه بهآن بالا مىرود، و از شر هر جاندارى که زمامش به دست
پروردگارم مىباشد؛کههمانا پروردگارم بر راه راست است و او بر همه چیز تواناست، و
هیچ توانایى ونیرویى بر ترک و عمل نیست جز به خداى والا و بزرگ، و درود خدا بر
سرورمانمحمّد و آل او باد».
تعویذ دیگر در گرفتارىها و در کلیه ناراحتىها و شداید
374) جابر گوید: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله چون دچار غم و ناراحتى مىشد و یا
ازجانب مشرکین به مشکلى برمىخورد دست مبارکش را مىبست و فشار مىداد و
مىگفت: تنگ شو، باز شو. سپس رو به قبله مىایستاد و دست خود را بلند مىکرد
ومىگفت : بسم اللّه الرّحمن الرّحیم، لا حول و لا قوّة الاّ باللّه العلىّ العظیم.
اللّهمّ ایّاکنعبد و ایّاک نستعین. اللّهمّ کفّ بأس الّذین کفروا، فانّک أشدّ باسا
و اشدّ تنکیلا«به نام خداوند بخشنده مهربان، هیچ توانایى و نیرویى بر ترک و عمل
نیست جز بهخداى والا و بزرگ . بار الها، تنها تو را مىپرستیم و تنها از تو یارى
مىجوییم. بار الها، قدرت و نیروى کافران را دفع فرما، که نیرو و قدرت تو از همه
سختتر است».
جابر گفت: به خدا قسم دست مبارکش را باز نمىکرد مگر آنکه فرجمىرسید.
دعاى آن حضرت چون از امرى محزون مىگشت
(دعاى فرج)
375) امام صادق علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله چون از امرى
محزون مىگشتاین دعا را مىخواند؛و به آن دعاى فرج گفته مىشد: اللّهمّ احرسنى
بعینک الّتى لا تنام، و اکفنى برکنک الّذى لا یرام، و ارحمنى بقدرتک علىّ، و لا
اهلک و انت رجائى . فکم من نعمة انعمت بها علىّقلّ لها شکرى، و کم من بلیّة
ابتلیتنى قلّ لک بها صبرى . فیامن قلّ عند نعمتهشکرى فلم یحرمنى، و یا من قلّ عند
بلیّته صبرى فلم یخذلنى، و یا من رآنى علىالخطایا فلم یفضحنى، اسألک ان تصلّى على
محمّد و آل محمّد.
اللّهمّ اعنّى على دینى بالدّنیا، و على الآخرة بالتّقوى، و احفظنى فیما غبتعنه، و
لا تکلنى الى نفسى فیما حضرته، یا من لا تضرّه الذّنوب، و لا تنقصه المغفرة، هب لى
ما لا ینقصک، و اغفر لى ما لا یضرّک، انّک ربّ وهّاب. اسألک فرجا قریبا،
و صبرا جمیلا، و رزقا واسعا، و العافیة من جمیع البلاء، و شکر العافیة.
«خدایا، با دیدهات که هرگز به خواب نمىرود مرا پاسدارى کن، و با ستونمحکمت که
هرگز خراب نمىشود نگاهم دار، و به قدرتت بر من رحم کن، و باامیدى که به تو دارم
مبادا هلاک شوم. چه بسیار نعمتهایى به من کرامت فرمودىکه در برابرش شکرگزارى
مناسبى نکردم، و چه ابتلائاتى بر من وارد ساختى که دربرابر آنها صبر و بردبارى
درستى ننمودم. پس اى خدایى که در برابر کفران نعمتمحرومم نکردى، و اى خدایى که در
مقابل کم صبرى در بلایت خوارم نساختى، واى خدایى که مرا بر انجام گناهان بىباک
یافتى و رسوایم ننمودى، از تو مىخواهمکه بر محمّد و آل محمّد درود فرستى.
خدایا، دنیا را وسیله اعانت بر دینم قرار ده، و پرهیزکارى را موجب سعادتآخرتم نما،
آنچه به من کرامت کردى و فعلا از من غایب است همه را نگهدارى کن، و در حفظ آنچه به
من مرحمت کردى و در نزدم حاضر است به خود وامگذار. اىکسى که گناهان به او ضررى
نمىرساند، و آمرزش خطاهاى بندگان از او چیزىنمىکاهد، آنچه را که چیزى از تو
نمىکاهد به من ارزانى دار، و آنچه را برایتضررى ندارد بر من ببخش، که تو پروردگار
بخشندهاى. از تو گشایشى نزدیک، صبرى نیکو، رزقى وسیع، عافیت از همه بلایا و شکر در
برابر عافیت را مسألتدارم» .
دعاى آن حضرت موقع دیدن هلال
376) على علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله چون چشمش به هلال
مىافتادمىفرمود : ایّها الخلق المطیع الدّائب السّریع المتصرّف فى ملکوت
الجبروتبالتّقدیر، ربّى و ربّک اللّه. اللّهمّ اهلّه علینا بالامن و الایمان و
السّلامة و الاحسان،
و کما بلّغتنا اوّله فبلّغنا آخره، و اجعله شهرا مبارکا تمحو فیه السّیّئات، و ترفع
لنافیه الدّرجات، یا عظیم الخیرات.
«اى آفریده مطیع و کوشا و سریع که در ملکوت آسمان با تقدیر الهى درگردشى. پروردگار
من و تو خداست. خدایا، این ماه را بر ما، ماه امن و ایمان وسلامت و احسان قرار ده،
و چنانکه ما را به آغازش رساندى به آخرش نیز برسان، وآن را ماهى مبارک قرار ده که
در آن گناهانمان را ببخشى و درجاتمان را بالا برى، اى خدایى که خیراتت بسى بزرگ
است».
377) ـ 399) (این دعاها به جهتى که در مقدمه ذکر شد، حذف گردید. )
پاورقي
[1] زخرف/13 و 14: «سپاس خدایى راست که این حیوان را مسخّر ما گردانید با اینکه ما
طاقت مهارآن را نداشتیم، و ما به سوى پروردگارمان باز مىگردیم».
[2] آل عمران/ .8
[3] مانند این حدیث از حضرت صادق علیه السّلام نیز نقل شده، لیکن متن دعاها در آن
نسبت به حدیث گذشتهبسیار تفاوت دارد. زمخشرى هم در کتاب«فائق»همان معنى را با حذف
دعا روایت کرده است. (مؤلف)
[4] بشر بن براء بن معرور[پیش از اذان پیامبر صلّى اللّه علیه و آله]از آن خورد و
مسموم شد و از دنیا رفت. (سیرهابن هشام 3/352، بحار الانوار، 19/321)
[5] اسراء/ .46
[6] ذيل
[7] صف/ .14