اسوه هاي نظامي صدر اسلام

محمد عباسي

- ۴ -


عـمار در بسيارى از غزوه ها و سريه ها حضور فعال داشت از جمله : شركت در سريه عبدالله بن جـحـش و پـيـروزى بر كاروان قريش ،(223) حضور در غزوه عشيره ،(224) شـركـت در جـنـگ بـدر و كـشـتـن يـكـى از شـجـاعـان دشـمـن (225)، حـضـور فـعـال در غـزوه ذات الرقـاع و فـرار نـفـوذى هاى دشمن با شنيدن صداى عمار،(226) شـركـت در جـنـگ تـبـوك و اجـراى فـرمـان پـيـامـبـر(ص ) در مقابله با جنگ روانى منافقان در بين مـسـلمـانـان (227)، عـمـار در سـال شـشـم هـجـرى حـامـل نـامـه پـيـامـبـر(ص ) بـه فـرمـانـرواى شـام بـود كـه بـه اسـلام دعـوت گر+++ديد.++(228)
عمار در عصر امامت :
پـس از رحـلت پـيـامـبـر(ص ) ، تـعـداد اندكى از اصحاب بودند كه تنها امام على (ع ) را وصىّ رسول خدا(ص ) مى دانستند و با ابوبكربيعت نكردند. عمار يكى از آنان بود كه پس از جريان سقيفه و مراجعه به امام على (ع ) و حضرت فاطمه (س ) و حسنين 8 به خانه هاى بدريون ، به نداى مظلوميتشان پاسخ داد.(229) و تا هنگام شهادت به آن حضرت وفادار ماند.
نقش عمار در حكومت خلفا قابل توجه است . زيرا با مشورت اميرمؤ منان (ع ) از هر اقدامى كه به نـفـع اسـلام و مـسـلمـانـان بـود، مـضـايـقـه نـمـى كـرد. از جـمـله : حـضـور او در فـتـح يـمـامـه و قـتـل مـسـيـلمـه كـذّاب و پـيـروزى مـسـلمـانـان و نـيـز پـذيـرش اسـتـانـدارى كـوفـه در سـال 21 هـجـرى در زمـان خـليـفـه دوم كـه پـس از يـكـسـال ، بـا سـعـايـت كـوفـيـان عزل و ابوموسى اشعرى به جاى او نصب شد.(230)
عـمـار بـه سوء استفاده ها و مفاسد دستگاه عثمان اعتراض كرد كه منجر به دستگيرى و شكنجه و مضروب كردن وى شد. عمار را به حالت بيهوشى به خانه ام سلمه همسر پيامبر(ص ) بردند. عـايـشـه كـه او را در آن حـال ديـد ، بـه كـار خـليـفه اعتراض كرد و پخش خبر شكنجه عمار موجب تشديد مخالفت عمومى عليه عثمان گشت .(231)
پس از تبعيد و رحلت ابوذر در ربذه ، عثمان از كنايه ها و اعتراض هاى عمار در امان نبود. از اين رو، تـصـمـيـم گـرفـت او را تبعيد كند ليكن مخالفت بنى مخزوم و سخنان اميرمؤ منان (ع )، مانع تبعيد عمار شد.(232)
عمار در حكومت علوى :
مـشـاهـده حـاكـمـيـت عـلوى بـراى صـحابى بزرگ نبوى ، آرزوى بزرگى بود كه سالها براى رسـيـدن بـه آن مـجـاهـدت كـرده بـود. عـمـار در حـكـومـت نـوپـاى عـلوى ، بـا قـدرت و بـصـيرت كامل به مقابله با عوامل فتنه انگيز پرداخت و از حاكميت امام (ع ) دفاع كرد و منشاء خدمات ارزنده اى شد كه در اين درس ، تنها به نقش او در ميادين جنگ اشاره مى شود.
1 ـ عـمـار در نـبـرد بـا نـاكـثـيـن : جـنـگ جـمـل بـا پـيـمـان شـكـنـى طـلحـه و زبـيـر شكل گرفت . در اين جنگ ، حضور عمار، قهرمان 90 ساله در سپاه علوى ، بسيار تعيين كننده بود و بـه جـهـت سـخـن پـيـامـبـر(ص ) مـبـنـى بـر شـهـادت عـمـار بـه دسـت (اهـل بـغـى )(233)، حـضـور او مـيـزان تـشـخـيـص حـق و باطل نزد بسيارى از مسلمانانى بود كه تبليغات مسموم فتنه جويان افكار آنان را منحرف كرده بود.
پـس از آنـكـه ابـوموسى اشعرى ، حاكم كوفه ، از اعزام نيرو خوددارى كرد، حضرت على (ع )، امـام حسن (ع ) را ماءمور كرد تا مردم كوفه را براى يارى آن حضرت بسيج كنند. در اثر تلاش نـمايندگان امام و سخنان روشنگرانه آنان ، عده زيادى اعلام آمادگى كردند و حدود هفت هزار نفر به حضرت امير(ع ) پيوستند.(234)
زبير، يكى از طراحان اصلى جنگ ، زمانى كه از وجود عمار در سپاه علوى با خبر شد، لرزه بر اندامش افتاد و گفت : واى كه گرفتار شدم ! واى كه پشتم شك +++ست .++(235)
عـمـار ياسر، در جنگ جمل به همراه شريح بن هانى فرماندهى ميسره سپاه را به عهده داشت او در آغاز جنگ به ميدان آمد و پيش از يورش به دشمن اين چنين رجز خوانى كرد.
(من عمارم و پدرم ياسر است
هر دو فرياد گريم و من مؤ منى مهاجرم
طلحه و زبير هر دو خيانتكارند
و حق در دست على آشكار است )(236)
آنگاه به دشمن يورش برد و تعدادى از افراد مؤ ثر در لشكر عايشه را كشت . و
عمر و بن يثربى كه قاتل سه تن از ياران امام على 7 بود و مهار شتر عايشه را در دست داشت ، بـا شـمـشـيـر عـمـار، هـر دو پـايـش قـطـع شـد و سـپـس بـه فـرمـان امـام عـلى 7 گـردنـش ‍ زده شد.(237)
و نـيز، در اين نبرد، بشرظبّى ، از افراد سرشناس قبيله ضبّه ، كه سرسختانه از عايشه دفاع مى كرد، به دست عمار به هلاكت رسيد.(238)
اميرمؤ منان (ع ) كه خاموش شدن فتنه را در از پا درآوردن شتر عايشه مى ديد، به
عـمـار يـاسر و مالك اشتر ماءموريت داد شتر را هر چه زودتر پى كنند. آنان در مقابله با حاميان سرسخت عايشه پرداختند و بدينسان به فتنه جمل پايان دادند.(239)
2 ـ عمار در نبرد با قاسطين : پيش از شروع جنگ ، اميرمؤ منان (ع ) از مهاجر و انصار نظرخواهى كرد. برخى نظراتى را ابراز داشتند. عمار ياسر سخنانى به حمايت از نبرد با معاويه بيان كرد و پيكار با آنان را موجب تقرّب به خدا و كرامت الهى و انجام تكليف دانست .(240)
در ايـن نـبـرد، عـمار ياسر نقش مهمى در تشجيع نيروهاى اسلام و ايجاد جنگ روانى عليه دشمن و خـنـثـى كـردن تـوطـئه هـاى مـعـاويـه و دسـتيار شيطان او عمر و عاص داشت . عمار پيش از شروع عمليات ، به توجيه عقيدتى سياسى نيروها . . .

توضیح خادم سایت:
بخشی از این صفحه در منبع اصلی اشتباه بوده و مربوط به این کتاب نمی باشد و در اینجا حذف گردیده است. انشاءالله اگر موفق به یافتن آن در منبع دیگری شویم این صفحه را تکمیل خواهیم کرد.