فقهاي نامدار شيعه

عبد الرحيم عقيقى بخشايشى

- ۴۶ -


45- آية الله العظمى سيد محمد تقى خوانسارى

(متولد 1305-متوفى 1371 ه.ق)

از تربيت‏يافتگان مكتب پربار حائرى،آية الله العظمى حاج سيد محمد تقى‏موسوى خوانسارى(اعلى الله مقامه الشريف)مى‏باشد كه يكى از مشاهير علماء وفقهاى قرن چهاردهم هجرى و زعيم بزرگ حوزه علميه قم در آن مقطع خاص بوده‏است.

ولادت:

ولادت با سعادت او در سال 1305 ه در خوانسار رخ داد در كنف عنايت‏حمايت پدر و حمايت مادر مهربان رشد و نمو را آغاز نمود و تحصيلات مقدماتى رادر زادگاه خويش به انجام رسانيد تا اينكه در سال 1322 در سنين نوجوانى به عتبات‏عاليات رهسپار و در نجف اشرف در دروس آيات عظام:آخوند خراسانى و آية الله‏يزدى صاحب العروة الوثقى شركت ورزيد پس از درگذشت آن بزرگان در دروس آيات‏عظام و بزرگوار شريعت،آقا ضياء الدين عراقى و آقا شيخ على قوچانى حضور يافت،تا واقعه ثوره عشرين عراق پيش آمد و او نيز همانند ديگر روحانيان مبارز به امر مطاع‏مرجع عاليقدر شيعه حضرت آية الله العظمى ميرزا محمد تقى شيرازى(ميرزاى دوم)پاسخ گفتند و با نيروهاى مهاجم به مقابله و مدافعه پرداختند تا در سال‏1333 از طرف‏مزدوران به هندوستان مستعمره وسيع بريتانيا تبعيد گرديد پس از سپرى ساختن چهارسال دوران تبعيد و گرفتارى در سال‏1337 به زادگاه خود بازگشت،و پس از اندكى‏توقف به اراك منتقل،و در دروس مرحوم آية الله حائرى شركت جست و همراه آن مرحوم بنا به دعوت مردم نيكوكار قم به حوزه علميه قم مهاجرت و در تشكيل حوزه وحفظ و نگهدارى آن تشريك مساعى نمود.پس از درگذشت زعيم و مؤسس حوزه،همراه دو بزرگوار عاليقدر،آيتين علمين:آية الله حجت و آية الله صدر در دوران فترت،تا آمدن آية الله بروجردى، در نگهدارى و سرپرستى حوزويان و تربيت طلاب ومحصلين كمال سعى و كوشش خود را به كار گرفتند و چه بسيار از افاضل و مراجعى كه‏از حوزه تربيت و سرپرستى آن مرجع عاليقدر فارغ التحصيل گرديده‏اند.

يكى از نويسندگان آن روز كه تاليف خود را با حال و هواى آن روزگار به‏نگارش در آورده‏است و هنوز عطر ورايحه دوران طلبگى‏از كلمات و لغات آن‏استشمام مى‏گردد،درمورد فعاليت تدريسى‏آية الله خوانسارى درحوزه نوبنياد حائرى‏تحت عنوان‏«جلسه‏درس آقا سيد محمدتقى خوانسارى‏»چنين مى‏نگارد:

«اين دانشمندعالى مقدار،نظر به آن‏فكر عميق و نظردقيقى كه دارندمى‏توان گفت‏حوزه درسشان مخصوص يك دسته از متبحرين فضلاء است و اين محضر مقدس در منزل‏شخصى معظم له صورت پذير است.» (1)

نقش معظم له در نگهدارى حوزه:

مرحوم آية الله خوانسارى پس از فوت آية الله مؤسس در آن شرائط بحرانى و حساس‏كه كوچك‏ترين غفلت و بى‏توجهى موجب از هم پاشيدن حوزه نوبنياد حائرى‏مى‏گشت و دشمنان داخلى و خارجى سعى و اهتمام كامل به اين امر حساسى داشتندهمراه دو هم رزم و هم سنگر ديگر سيدين علمين و آيتين بارزتين:مرحوم سيد محمدحجت و مرحوم سيد صدر الدين صدر،سنگر استقلال و حيات حوزه را حفظ نمودندو با مجاهدات و تلاشهاى خداپسندانه در حفظ و نگهدارى اين يادگار سلف صالح‏كوشيدند،به حدى كه تا ورود آية الله العظمى بروجردى و در كنار و معيت او نيز به‏انجام اين امر مهم ادامه دادند و در اين باره لحظه‏اى را به غفلت و تسامح نگذراندند وتوانستند آن را به دست امين بزرگوار،ديگرى از تبار بزرگان اسلامى صحيح و سالم‏بسپرند و ما در جلد سوم‏«يكصد سال مبارزه روحانيت‏»،در اين باره مطالب فشرده‏اى‏را آورده‏ايم. (2)

نماز استسقاء:

يكى از حوادث مهم زندگى او كه شهرت بسزايى دارد،نماز استسقاء و طلب‏بارانى است كه در سال‏1363 هجرى قمرى در اثر خشكسالى و بى‏آبى رخ داد.اين‏نماز را كه با حضور هزاران نفر از مردم خداجوى قم انجام داده‏اند و مردم قم را ازقحطى و بى‏آبى نجات داده‏اند،بسيار معروف و مشهور است‏به حدى كه ادباء و فضلاءرا به سرودن شعر واداشته است.

ويژگيها و خصوصيات:

هر كدام از مراجع عاليقدر خصوصيات روحى ويژه‏اى دارند كه مخصوص‏خويشتن مى‏باشد يا آن خصوصيت‏با كيفيت‏بيشتر و بهتر در آنان جلوه‏گر مى‏باشد آن‏مرحوم نيز در قضاى حوايج مؤمنين و سعى و تلاش در انجام آنها بى‏نهايت‏ساعى وكوشا بوده است غيرت دينى و تعصب خاص روحانى و علاقه به حضور در صحنه‏سياسى و اجتماعى از ويژگيهاى آن بزرگ بوده است. ايشان در مساله ملى شدن نفت وموضوع انتخابات دخالت نمودند و در مورد انتخابات با توجه به شرايط خاص آن روزاعلاميه دادند و مردم متدين را به مشاركت مؤثر در انتخابات 11 شهريور ربيع الاول‏1371 دعوت نمودند.ايشان در دفاع از امر حجاب مشاركت مؤثرى با آية الله سيدحسين قمى داشتند.

تاليفات:

يكى از آثار فقهى ايشان تقريرات كتاب الطهارة مى‏باشد.كه توسط آية الله‏العظمى اراكى تحرير و تنظيم شده،ولى هنوز به چاپ نرسيده است گويا خود آن‏مرحوم در مورد اين كتاب مى‏فرموده است اگر چاپ شود بهتر از طهارت مرحوم حاج‏آقا رضا همدانى خواهد بود. (3)

شاگردان:

1-آية الله العظمى حاج شيخ محمد على اراكى

2-آية الله حاج شيخ عبد الجواد اصفهانى

3-آية الله العظمى حاج شيخ راضى تبريزى

4-آية الله حاج ميرزا ابو القاسم دانش آشتيانى

5-آية الله حاج سيد احمد خسرو شاهى تبريزى

6-آية الله حاج سيد جلال شهيدى محلاتى

7-آية الله حاج ميرزا رضى تبريزى

8-آية الله ميرزا عبد الرحيم مدرسى تبريزى

9-آية الله سيد محمد باقر سلطانى

10-آية الله شيخ ابو المكارم رشتى

11-آية الله سيد احمد خرم آبادى

12-آية الله سيد حسين رسولى شميرانى

13-آية الله سيد عيسى رسولى شميرانى

14-آية الله حاج آقا عطاء الله اصفهانى

15-آية الله حاج شيخ غلامرضا اصفهانى

16-آية الله شيخ محمد ولى هرسينى

17-آية الله شهيد صدوقى يزدى

18-آية الله شيخ مهدى صادقى تبريزى

19-آية الله سيد مصطفى خوانسارى

20-آية الله سيد هادى روحانى

گفتار صاحب نقباء البشر:

مرحوم حاج آقا بزرگ تهرانى،خريط ماهر علم رجال و درايه در موردشخصيت ايشان مى‏نويسند:

آل خوانسار يكى از دودمانهاى علم و دين و زعامت اسلامى در اصفهان و درشهرستانهاى كشور مى‏باشند مرحوم سيد محمد تقى خوانسارى متولد 1305 و متوفى‏1371 در ماه رمضان سال نامبرده در خوانسار متولد و مقدمات علوم را در زادگاه‏خويش فرا گرفت‏سپس در سال 1322 به عتبات مهاجرت نمود و در محضر علمين كاظمين(سيد كاظم يزدى و شيخ محمد كاظم خوانسارى)و ميرزا محمد حسين نائينى‏و شيخ على قوچانى و شيخ ضياء الدين عراقى حضور پيدا نمود تا اينكه خود به حدكمال و براعت و اجتهاد رسيد و خود يكى از مجتهدى مبرز و عاليقدر گرديد،پس به‏ايران بازگشت.هنگامى كه علامه آية الله حاج شيخ عبد الكريم حائرى حوزه علميه قم‏را در سال 1340 ه.ق تشكيل و تاسيس داد او حوزه را قصد نمود پس يكى ازستونهاى آن به شمار درآمد او از موقعيت و محبوبيت‏بسيار برخوردار بود و درشخصيت او،علم،فضيلت،تقوى،صلاح و حسن اخلاق متبلور بود و هر چه بيشتراشتهار پيدا مى‏كرد تا اينكه يكى از علما و مدرسين قم و يكى از ائمه جماعت مؤثق درآمد كه مردم در خوانسار،تهران و قم و ديگر شهرها به او رجوع نمودند و رساله عمليه‏او«منتخب الاحكام‏»و حاشيه عروة الوثقى چاپ گرديد و در اختيار علاقمندان قرارگرفت او در اواخر عمر به تعدادى از امراض ابتلاء پيدا نمودند تا اينكه در هفتم ذى‏الحجه 1371 در همدان فوت نمودند و جنازه او با احترام و شكوه خاصى به قم حمل‏گرديد و در كنار مرقد استادش آية الله حائرى مدفون گرديد.وفات او تاثير بس عميقى‏در قلوب علما و افاضل ايجاد نمود،درسها تعطيل شد و مدتى در قم،تهران،نجف آبادو شهر رى مجالس ترحيم برگزار گرديد.مجله حكمت‏شماره ويژه‏اى در وفات اوانتشار داد و مراثى فراوانى درباره او سروده شده است كه در مجموعه حكمت آمده‏است.» (4)

وفات او:

او در سال 1371 ه.ق،هفتم ذيحجة الحرام در شهر همدان به رحمت ايزدى‏پيوست و با تشييع بسيار باشكوه جنازه او به تهران و قم حمل و در بالاى سر كنار مرقدمرحوم آية الله حائرى مؤسس حوزه و مربى و استاد خويش مدفون گرديد.

خواب راستين:

در شب فوت آن مرحوم آية الله العظمى بروجردى در عالم رؤيا مى‏بيند كه سيدبزرگوار سيد مرتضى علم الهدى از دنيا رفته است و جنازه او را به قم حمل مى‏كنند.وى‏از مشاهده اين رؤيا بسيار متاسف و اندوهناك مى‏گردد و با اضطراب و وحشت ازخواب بيدار مى‏شود و انتظار وقوع حادثه‏اى را مى‏كشد كه ناگاه تلفنى به بيت او اطلاع‏مى‏دهند كه مرحوم آية الله العظمى سيد محمد تقى خوانسارى در همدان به رحمت‏ايزدى پيوسته است و جنازه او را به قم حمل مى‏كنند.مرحوم آية الله بروجردى عموم‏علماى اعلام و محصلين و طلاب حوزه علميه قم را براى استقبال و تشييع جنازه آن‏مرحوم آماده و به استقبال اعزام مى‏دهند و خود نيز به استقبال و تشييع مى‏شتابد و باعظمت و احترام خاصى در بالاسر حرم مطهر حضرت معصومه(ع)نازل مى‏نمايند ودفنش مى‏كنند.رحمت و رضوان الهى شامل حالش باد! (5)

در رثاى او:

مرحوم حجة الاسلام و المسلمين سيد نبوى(واعظ)خطاب به آية الله‏خوانسارى(ايام حيات ايشان)اشعار زير را سروده‏اند.

ياور دين را تو يارى خصم او را دشمنى بى‏نوايى را نوايى بى‏كسان را ياورى قهرمان عرصه ميدان علم و دانشى علم و تقوى را سراسر،كشور پهناورى اى محمد وز تقى شد نام ناميت تمام زين دو تن حق عيان گرديده اينك انورى اى مجاهد كه ز سر صدق و صفا كردى قيام الحق الحق در زمانه مظهر يا قاهرى بايد اينسان معدن علم و هنر آيد بيرون از دبستانى كه او آموخت علم و سرورى مايه فخر و مباهاتى تو بر اسلاميان دشمنان دين و آئين را فروزان آذرى عقل عاجز گردد از وصف تو اى يكتا پرست يكه خواه و يكه‏جوى و يك نواى و يك سرى (6)

اين خبر در مطبوعات و روزنامه‏ها و راديوهاى بيگانه نيز مطرح شد.برخى ازفرماندهان نيروهاى متفقين كه در قم حضور داشتند از حضرت آية الله در مورد غائله‏جنگ جهانى التماس دعا كرده بودند.

پى‏نوشتها:‌


1- آئينه دانشوران چاپ اول ج 1 ص 25.

2- يكصد سال مبارزه روحانيت ج‏3 ص 58- 70 چاپ 1358 ه.ش).

3- آثار الحجة ج 2 ص 152.مجله نور علم شماره‏6 ص 152- كتاب فوق،اخيرا به حليت چاپ آراسته‏شده است.

4- نقباء البشر في القرن الرابع عشر تحت رقم 534 ج 1،ص‏246.

5- يكصد سال مبارزه روحانيت ج‏3 ص‏67.

6- يكصد سال مبارزه روحانيت تاليف نگارنده سال انتشار 1358 ش ص‏66.