45- آية الله العظمى سيد محمد تقى خوانسارى
(متولد 1305-متوفى 1371 ه.ق)
از تربيتيافتگان مكتب پربار حائرى،آية الله العظمى حاج سيد محمد
تقىموسوى خوانسارى(اعلى الله مقامه الشريف)مىباشد كه يكى از مشاهير علماء
وفقهاى قرن چهاردهم هجرى و زعيم بزرگ حوزه علميه قم در آن مقطع خاص
بودهاست.
ولادت:
ولادت با سعادت او در سال 1305 ه در خوانسار رخ داد در كنف عنايتحمايت
پدر و حمايت مادر مهربان رشد و نمو را آغاز نمود و تحصيلات مقدماتى رادر
زادگاه خويش به انجام رسانيد تا اينكه در سال 1322 در سنين نوجوانى به
عتباتعاليات رهسپار و در نجف اشرف در دروس آيات عظام:آخوند خراسانى و آية
اللهيزدى صاحب العروة الوثقى شركت ورزيد پس از درگذشت آن بزرگان در دروس
آياتعظام و بزرگوار شريعت،آقا ضياء الدين عراقى و آقا شيخ على قوچانى حضور
يافت،تا واقعه ثوره عشرين عراق پيش آمد و او نيز همانند ديگر روحانيان
مبارز به امر مطاعمرجع عاليقدر شيعه حضرت آية الله العظمى ميرزا محمد تقى
شيرازى(ميرزاى دوم)پاسخ گفتند و با نيروهاى مهاجم به مقابله و مدافعه
پرداختند تا در سال1333 از طرفمزدوران به هندوستان مستعمره وسيع بريتانيا
تبعيد گرديد پس از سپرى ساختن چهارسال دوران تبعيد و گرفتارى در سال1337
به زادگاه خود بازگشت،و پس از اندكىتوقف به اراك منتقل،و در دروس مرحوم
آية الله حائرى شركت جست و همراه آن مرحوم بنا به دعوت مردم نيكوكار قم به
حوزه علميه قم مهاجرت و در تشكيل حوزه وحفظ و نگهدارى آن تشريك مساعى
نمود.پس از درگذشت زعيم و مؤسس حوزه،همراه دو بزرگوار عاليقدر،آيتين
علمين:آية الله حجت و آية الله صدر در دوران فترت،تا آمدن آية الله
بروجردى، در نگهدارى و سرپرستى حوزويان و تربيت طلاب ومحصلين كمال سعى و
كوشش خود را به كار گرفتند و چه بسيار از افاضل و مراجعى كهاز حوزه تربيت
و سرپرستى آن مرجع عاليقدر فارغ التحصيل گرديدهاند.
يكى از نويسندگان آن روز كه تاليف خود را با حال و هواى آن روزگار
بهنگارش در آوردهاست و هنوز عطر ورايحه دوران طلبگىاز كلمات و لغات
آناستشمام مىگردد،درمورد فعاليت تدريسىآية الله خوانسارى درحوزه نوبنياد
حائرىتحت عنوان«جلسهدرس آقا سيد محمدتقى خوانسارى»چنين مىنگارد:
«اين دانشمندعالى مقدار،نظر به آنفكر عميق و نظردقيقى كه دارندمىتوان
گفتحوزه درسشان مخصوص يك دسته از متبحرين فضلاء است و اين محضر مقدس در
منزلشخصى معظم له صورت پذير است.» (1)
نقش معظم له در نگهدارى حوزه:
مرحوم آية الله خوانسارى پس از فوت آية الله مؤسس در آن شرائط بحرانى و
حساسكه كوچكترين غفلت و بىتوجهى موجب از هم پاشيدن حوزه نوبنياد
حائرىمىگشت و دشمنان داخلى و خارجى سعى و اهتمام كامل به اين امر حساسى
داشتندهمراه دو هم رزم و هم سنگر ديگر سيدين علمين و آيتين بارزتين:مرحوم
سيد محمدحجت و مرحوم سيد صدر الدين صدر،سنگر استقلال و حيات حوزه را حفظ
نمودندو با مجاهدات و تلاشهاى خداپسندانه در حفظ و نگهدارى اين يادگار سلف
صالحكوشيدند،به حدى كه تا ورود آية الله العظمى بروجردى و در كنار و معيت
او نيز بهانجام اين امر مهم ادامه دادند و در اين باره لحظهاى را به غفلت
و تسامح نگذراندند وتوانستند آن را به دست امين بزرگوار،ديگرى از تبار
بزرگان اسلامى صحيح و سالمبسپرند و ما در جلد سوم«يكصد سال مبارزه
روحانيت»،در اين باره مطالب فشردهاىرا آوردهايم. (2)
نماز استسقاء:
يكى از حوادث مهم زندگى او كه شهرت بسزايى دارد،نماز استسقاء و
طلببارانى است كه در سال1363 هجرى قمرى در اثر خشكسالى و بىآبى رخ
داد.ايننماز را كه با حضور هزاران نفر از مردم خداجوى قم انجام دادهاند و
مردم قم را ازقحطى و بىآبى نجات دادهاند،بسيار معروف و مشهور استبه حدى
كه ادباء و فضلاءرا به سرودن شعر واداشته است.
ويژگيها و خصوصيات:
هر كدام از مراجع عاليقدر خصوصيات روحى ويژهاى دارند كه مخصوصخويشتن
مىباشد يا آن خصوصيتبا كيفيتبيشتر و بهتر در آنان جلوهگر مىباشد
آنمرحوم نيز در قضاى حوايج مؤمنين و سعى و تلاش در انجام آنها
بىنهايتساعى وكوشا بوده است غيرت دينى و تعصب خاص روحانى و علاقه به حضور
در صحنهسياسى و اجتماعى از ويژگيهاى آن بزرگ بوده است. ايشان در مساله ملى
شدن نفت وموضوع انتخابات دخالت نمودند و در مورد انتخابات با توجه به شرايط
خاص آن روزاعلاميه دادند و مردم متدين را به مشاركت مؤثر در انتخابات 11
شهريور ربيع الاول1371 دعوت نمودند.ايشان در دفاع از امر حجاب مشاركت
مؤثرى با آية الله سيدحسين قمى داشتند.
تاليفات:
يكى از آثار فقهى ايشان تقريرات كتاب الطهارة مىباشد.كه توسط آية
اللهالعظمى اراكى تحرير و تنظيم شده،ولى هنوز به چاپ نرسيده است گويا خود
آنمرحوم در مورد اين كتاب مىفرموده است اگر چاپ شود بهتر از طهارت مرحوم
حاجآقا رضا همدانى خواهد بود. (3)
شاگردان:
1-آية الله العظمى حاج شيخ محمد على اراكى
2-آية الله حاج شيخ عبد الجواد اصفهانى
3-آية الله العظمى حاج شيخ راضى تبريزى
4-آية الله حاج ميرزا ابو القاسم دانش آشتيانى
5-آية الله حاج سيد احمد خسرو شاهى تبريزى
6-آية الله حاج سيد جلال شهيدى محلاتى
7-آية الله حاج ميرزا رضى تبريزى
8-آية الله ميرزا عبد الرحيم مدرسى تبريزى
9-آية الله سيد محمد باقر سلطانى
10-آية الله شيخ ابو المكارم رشتى
11-آية الله سيد احمد خرم آبادى
12-آية الله سيد حسين رسولى شميرانى
13-آية الله سيد عيسى رسولى شميرانى
14-آية الله حاج آقا عطاء الله اصفهانى
15-آية الله حاج شيخ غلامرضا اصفهانى
16-آية الله شيخ محمد ولى هرسينى
17-آية الله شهيد صدوقى يزدى
18-آية الله شيخ مهدى صادقى تبريزى
19-آية الله سيد مصطفى خوانسارى
20-آية الله سيد هادى روحانى
گفتار صاحب نقباء البشر:
مرحوم حاج آقا بزرگ تهرانى،خريط ماهر علم رجال و درايه در موردشخصيت
ايشان مىنويسند:
آل خوانسار يكى از دودمانهاى علم و دين و زعامت اسلامى در اصفهان و
درشهرستانهاى كشور مىباشند مرحوم سيد محمد تقى خوانسارى متولد 1305 و
متوفى1371 در ماه رمضان سال نامبرده در خوانسار متولد و مقدمات علوم را در
زادگاهخويش فرا گرفتسپس در سال 1322 به عتبات مهاجرت نمود و در محضر
علمين كاظمين(سيد كاظم يزدى و شيخ محمد كاظم خوانسارى)و ميرزا محمد حسين
نائينىو شيخ على قوچانى و شيخ ضياء الدين عراقى حضور پيدا نمود تا اينكه
خود به حدكمال و براعت و اجتهاد رسيد و خود يكى از مجتهدى مبرز و عاليقدر
گرديد،پس بهايران بازگشت.هنگامى كه علامه آية الله حاج شيخ عبد الكريم
حائرى حوزه علميه قمرا در سال 1340 ه.ق تشكيل و تاسيس داد او حوزه را قصد
نمود پس يكى ازستونهاى آن به شمار درآمد او از موقعيت و محبوبيتبسيار
برخوردار بود و درشخصيت او،علم،فضيلت،تقوى،صلاح و حسن اخلاق متبلور بود و
هر چه بيشتراشتهار پيدا مىكرد تا اينكه يكى از علما و مدرسين قم و يكى از
ائمه جماعت مؤثق درآمد كه مردم در خوانسار،تهران و قم و ديگر شهرها به او
رجوع نمودند و رساله عمليهاو«منتخب الاحكام»و حاشيه عروة الوثقى چاپ
گرديد و در اختيار علاقمندان قرارگرفت او در اواخر عمر به تعدادى از امراض
ابتلاء پيدا نمودند تا اينكه در هفتم ذىالحجه 1371 در همدان فوت نمودند و
جنازه او با احترام و شكوه خاصى به قم حملگرديد و در كنار مرقد استادش آية
الله حائرى مدفون گرديد.وفات او تاثير بس عميقىدر قلوب علما و افاضل ايجاد
نمود،درسها تعطيل شد و مدتى در قم،تهران،نجف آبادو شهر رى مجالس ترحيم
برگزار گرديد.مجله حكمتشماره ويژهاى در وفات اوانتشار داد و مراثى
فراوانى درباره او سروده شده است كه در مجموعه حكمت آمدهاست.» (4)
وفات او:
او در سال 1371 ه.ق،هفتم ذيحجة الحرام در شهر همدان به رحمت ايزدىپيوست
و با تشييع بسيار باشكوه جنازه او به تهران و قم حمل و در بالاى سر كنار
مرقدمرحوم آية الله حائرى مؤسس حوزه و مربى و استاد خويش مدفون گرديد.
خواب راستين:
در شب فوت آن مرحوم آية الله العظمى بروجردى در عالم رؤيا مىبيند كه
سيدبزرگوار سيد مرتضى علم الهدى از دنيا رفته است و جنازه او را به قم حمل
مىكنند.وىاز مشاهده اين رؤيا بسيار متاسف و اندوهناك مىگردد و با اضطراب
و وحشت ازخواب بيدار مىشود و انتظار وقوع حادثهاى را مىكشد كه ناگاه
تلفنى به بيت او اطلاعمىدهند كه مرحوم آية الله العظمى سيد محمد تقى
خوانسارى در همدان به رحمتايزدى پيوسته است و جنازه او را به قم حمل
مىكنند.مرحوم آية الله بروجردى عمومعلماى اعلام و محصلين و طلاب حوزه
علميه قم را براى استقبال و تشييع جنازه آنمرحوم آماده و به استقبال اعزام
مىدهند و خود نيز به استقبال و تشييع مىشتابد و باعظمت و احترام خاصى در
بالاسر حرم مطهر حضرت معصومه(ع)نازل مىنمايند ودفنش مىكنند.رحمت و رضوان
الهى شامل حالش باد! (5)
در رثاى او:
مرحوم حجة الاسلام و المسلمين سيد نبوى(واعظ)خطاب به آية
اللهخوانسارى(ايام حيات ايشان)اشعار زير را سرودهاند.
ياور دين را تو يارى خصم او را دشمنى بىنوايى را نوايى بىكسان را
ياورى قهرمان عرصه ميدان علم و دانشى علم و تقوى را سراسر،كشور پهناورى اى
محمد وز تقى شد نام ناميت تمام زين دو تن حق عيان گرديده اينك انورى اى
مجاهد كه ز سر صدق و صفا كردى قيام الحق الحق در زمانه مظهر يا قاهرى بايد
اينسان معدن علم و هنر آيد بيرون از دبستانى كه او آموخت علم و سرورى مايه
فخر و مباهاتى تو بر اسلاميان دشمنان دين و آئين را فروزان آذرى عقل عاجز
گردد از وصف تو اى يكتا پرست يكه خواه و يكهجوى و يك نواى و يك سرى
(6)
اين خبر در مطبوعات و روزنامهها و راديوهاى بيگانه نيز مطرح شد.برخى
ازفرماندهان نيروهاى متفقين كه در قم حضور داشتند از حضرت آية الله در مورد
غائلهجنگ جهانى التماس دعا كرده بودند.
پىنوشتها:
1- آئينه دانشوران چاپ اول ج 1 ص 25.
2- يكصد سال مبارزه روحانيت ج3 ص 58- 70 چاپ 1358 ه.ش).
3- آثار الحجة ج 2 ص 152.مجله نور علم شماره6 ص 152- كتاب
فوق،اخيرا به حليت چاپ آراستهشده است.
4- نقباء البشر في القرن الرابع عشر تحت رقم 534 ج 1،ص246.
5- يكصد سال مبارزه روحانيت ج3 ص67.
6- يكصد سال مبارزه روحانيت تاليف نگارنده سال انتشار 1358 ش
ص66.