فقهاي نامدار شيعه

عبد الرحيم عقيقى بخشايشى

- ۴۵ -


44-آية الله العظمى حاج ميرزا محمد فيض قمى

(متولد1293-متوفى 1370 ه.ق)

آية الله العظمى حاج آقا ميرزا محمد فيض،فرزند اديب نامى ميرزا على اكبرفيض(قدس سره) يكى از اعاظم فقهاء و از اكابر علماى طراز اول در قرن چهاردهم‏هجرى مى‏باشد.

گرچه مرحوم آية الله فيض از نظر مرجعيت عامه و تقليد عمومى مردم،در حدديگر فقهاى بزرگ ياد شده در اين كتاب نبوده‏اند،ولى از آنجايى كه آن مرد بزرگ الهى‏و فيض آثار،در احياء و ابقاء حوزه علميه قم نقش اساسى و حق بزرگى بر جامعه علمى‏و اسلامى ما دارند،به عنوان اداء بخشى از حقوق شرعى وى،به شرح حال مختصرى‏از آن مرد علم و فضيلت مى‏پردازيم. باشد كه شرح حال تفصيلى او را در ذيل كتاب‏«علماى معاصرين مرحوم خيابانى‏»آورده باشيم.

مرحوم حاج ملا على واعظ خيابانى در كتاب علماى معاصرين در شان ايشان‏مى‏نويسد:

«حضرت آية الله آقا ميرزا محمد فيض قمى يكى از اعاظم علماى طراز اول وداراى شاخصيت تامه و مقبوليت عامه و مرجعيت كامله‏اند.

تولد ايشان در سال‏1293 ه.ق در قم رخ داده است.آنگاه مقدمات و سطوح رادر قم تحصيل،و سپس براى تكميل تحصيلات عاليه به تهران مهاجرت نموده و ازمحضر آية الله آقاى حاج ميرزا حسن آشتيانى صاحب حاشيه بر رسائل تحصيل فقه واصول و نزد آية الله ميرزا محمود قمى و آقاى آقا شيخ على رشتى تحصيل حكمت وعرفان نموده است،و در سال‏1317 ه.ق به نجف اشرف عزيمت و از محاضر درس آيات عظام:آية الله آخوند خراسانى،و آية الله سيد محمد كاظم يزدى استفاده‏ها نموده‏است.پس از بهره‏گيرى كافى از دروس فوق،جهت‏سير دقايق افكار حضرت آية الله‏ميرزا محمد تقى شيرازى(ميرزاى دوم)به سامراء هجرت نموده‏اند. ضمن تحصيل ازمحضر مبارك ايشان،در شمار اعاظم تلامذه آن بزرگوار درآمده‏اند،و يكى از مدرسين‏نامى آن حوزه قرار گرفته‏اند.به همين جهت فوق العاده مورد توجه و نايت‏خاص‏استاد بزرگوار خود واقع شده‏اند.در همان زمان در احتياطات مطلق،خود برخى ازمقلدين خويش را به ايشان ارجاع فرموده‏اند.پس از مراجعت‏به قم هم هر كس ازاهالى قم و ساوه واطراف آن،كه ازحضرت آية الله‏شيرازى سؤال‏مى‏نمودند،كه‏احتياطات مطلق شمارا به كدام يك ازعلماء مراجعه نمائيم؟

معظم‏له ايشان رامعرفى مى‏فرمودند.

آية الله فيض‏پس از تكميل‏معلومات و فوز به‏مقام عالى اجتهاد،درسال‏1333 ه.ق به قم‏مراجعت فرموده و ازمسئولين و بزرگان آن بلده طيبه به شمار آمدند.ايشان جهت ترتيب طلاب علوم دينى كمر همت‏بست ومدرسه فيضيه را كه بسيارى از حجرات آن انبار علاف، بقال و كسبه شده بود،از يدغاصبين و متصرفين انتزاع،و مسكن طلاب علوم دينى نمود و خود در آن مدرسه به‏تدريس اشتغال ورزيد و براى توسعه اداره علميه آن،خود را نيازمند معاونت و كمك‏ديد،تا بالاخره در سال 1340 ه.ق از آية الله العظمى حاج شيخ عبد الكريم حائرى‏يزدى(ره)كه تا آن وقت در شهر اراك متوقف بودند،درخواست مهاجرت فرمود،وايشان نيز با تمهيدات فراوان وارد قم شد و براى مزيد تجليل ايشان،مسجد بالاسر را كه‏محل نماز ايشان بود،به آية الله حائرى واگذار،و خود هم چند ايامى به ايشان اقتداءورزيدند،و روز به روز در تقويت و رونق بخشيدن به حوزه علميه قم كوشيد،به حدى‏كه آن را تاحد همسويى و رقابت‏با حوزه علميه نجف رساندند،و از سال 1355 ه.ق‏كه آية الله حائرى رحلت نمود،با عزمى راسخ و با اعانت‏ساير اعاظم دانشمندان قم،حوزه علميه قم را حفظ نمودند...» (1)

اصرار در مهاجرت:

گويند اين مرد بزرگ به آية الله حائرى كه جهت زيارت قبر شريف حضرت‏معصومه(ع)آمده بود،و تصميمى بر اقامت نداشتند،عرض كردند:مگر اين قمى‏هانباشند كه وقتى دعبل خزاعى،جبه اعطايى امام رضا(ع)را كه به قم آورد،و به هرقيمت‏بالايى كه گفتند حاضر به فروش نبود،ولى در خارج شهر عده‏اى از جوانان ازچنگش درآوردند؟

مرحوم آية الله حائرى فرمودند بودند:او جبه امام را داشت،به من چه ارتباطپيدا مى‏كند؟ ايشان گفته بودند:شما هم علم امام(ع)را داريد.

شاگردان:

حوزه پربركت و پرفيض ايشان فارغ التحصيلات متعددى را تحويل جامعه دادكه به محض ارائه نمونه اسامى،چند تن از فضلاى زير را ذكر مى‏كنيم:

1-مرحوم آية الله ميرزا مصطفى صادقى(متوفى 1358 ه.ق)

2-آية الله حاج سيد مرتضى فقيه

3-آية الله حاج شيخ احمد فقيهى

4-آية الله حاج شيخ عباس مستقيم

5-آية الله حاج شيخ عباس حائرى اصفهانى

6-مرحوم شيخ ابو القاسم نحوى

7-مرحوم حاج شيخ على پائين شهرى

8-مرحوم حاج محمد باقر قمى فرزند حاج شيخ ابو القاسم كبير قمى

ترويج‏براى خدا:

گويند معظم له از آية الله بروجردى رحمة الله عليه كه پس از مؤسس بزرگوار،پرچمدار و زعيم حوزه بود،بسيار ترويج و تبليغ مى‏نمود.برخى به ايشان اعتراض‏مى‏كنند و مى‏گويند شما كه خود صاحب فتوى و مرجع تقليد هستيد،براى چه از آقاى‏بروجردى ترويج مى‏كنيد؟ در جواب مى‏فرمايند:اگر كار براى خدا است،ما بايد ازكسى كه فعلا علمدار است،و حوزه را حفظ مى‏كند ترويج كنيم،و اگر براى‏غير خداست،من اهلش نيستم.

تاليفات:

تاليفات مرحوم فيض عبارت است از:

1-كتاب الفيض در طهارت آب قليل و عدم تنجيس متنجس(مطبوع)

2-حاشية بر العروة الوثقى

3-مناسك حج

4-حاشيه وسيلة النجاة

5-شرحى بر منظومه مرحوم سيد بحر العلوم در فقه

6-ذخيرة العباد و چند اثر ديگر

اخلاف شايسته:

از آن مرحوم علاوه بر آثار علمى و تاليفى،چند خلف صالح بر جاى مانده است‏كه هر كدام در شغل و موقعيت‏خود منشا خدمات اسلامى و انسانى بوده و هستند:

1-مرحوم ميرزا عباس فيض،صاحب تاليفات عديده،از جمله:گنجينه آثار قم،قم و روحانيت، انجم فروزان،بدر فروزان،تاريخ كاظمين و تاريخ پاكستان،و آثارديگر.

2-حجة الاسلام و المسلمين حاج آقا مهدى فيض،يكى از ائمه جماعت مسجدامام حسن عسكرى(ع)و داراى تاليفات چند كه هنوز به طبع نرسيده‏اند.

3-دكتر عليرضا فيض،استاد دانشگاه تهران،نويسنده مبادى فقه و اصول،ترجمه لمعه دمشقيه،حقوق جزاى عمومى اسلام،مقارنه و تطبيق در حقوق جزاى‏عمومى اسلام،حقوق جزاى خصوصى،و آثار و تاليفات ديگر.

در ضمن ايشان حق‏استادى بر حقير دارند،چون در دانشكده الهيات و معارف اسلامى،چند ترم با ايشان‏درس داشته‏ام.

4-ميرزا محمد تقى معروف به آقا ميرزا.

5-حاج حسين آقا.

مرحوم فيض چهار داماد داشتند كه تنها حجة الاسلام و المسلمين حاج شيخ‏عباس مستقيم از ميان آنان در كسوت روحانيت‏بود.

وفات:

ايشان پس از عمرى تلاش و كوشش در راه خدا،در دهه آخر جمادى الاولى‏سال 1370 ه.ق،در حال نماز وقتى دستها را به دعا برداشته بود،و«الهى عاملنابفضلك‏»را مى‏گفت،دار فانى را وداع گفت.آية الله بروجردى بر پيكر او نماز خواند ودر ايوان طلايى صحن عتيق مدفون گرديد.

عزادارى سراسرى در كشور اقامه شد.از جمله در تهران از سوى دربار درمسجد شاه 15 اسفند1329 ه.ش مجلس ترحيمى برگزار گرديد.در اين مجلس‏ترحيم وقتى حاج على رزم آرا نخست وزير وقت‏براى شركت وارد صحن مسجد شده‏بود،نزديك حوض ناگهان هدف گلوله‏هاى تير فدائيان اسلام قرار گرفت و مقتول‏گرديد. (2)

پى‏نوشتها:‌


1- علماى معاصرى،ص‏187 و 188،تاليف ملا على واعظ خيابانى(ره)

2- در مورد شناخت تفصيلى شخصيت ايشان مى‏توان به:آثار الحجة،ج 1،ص‏139- علماى معاصرين،ص 288- گنجينه دانشمندان،ج 1،ص 341- آئينه دانشوران،ص 352- لغت نامه دهخدا،ج 25،ص 365- انجم فروزان،ص 138- مجله نور علم،شماره‏6 دوره دورم،ص 100 تا 110 مقاله فاضل محترم آقاى‏باقر بيدهندى مراجعه نمود.