1 - حاج شيخ فضل الله
نورى :
وى يكى از علماى طراز اول تهران بود و در
جريان تحريم تنباكو، مشاركت فعال داشت و از ابتداى جنبش مشروطه تا
گشايش مجلس و پس از آن هنگام بحث درباره متمم قانون اساسى ، با ديگر
رهبران روحانى جنبش ، همفكر و همراه بود.
از آن گذشته وى به عنوان مجتهدى برجسته ، حق خود مى دانست كه بنابر نظر
و اجتهاد خويش با جنبه هاى غير اسلامى قانون اساسى و متمم آن - كه وى
آن را بدعت مى شمرد - مخالفت كند.
ايشان را در هنگامى به رياست يكى از روحانى نمايان فراماسونر، محاكمه و
محكوم به اعدام كردند و در روز 13 رجب سال 1327 وى را در ميدان توپخانه
تهران به دار آويختند تا در سال هاى بعد مردم نتوانند سوگوارى عمومى
برگزار كنند؛ چرا كه سالروز شهادت ايشان مصادف با 13 رجب يعنى تولد
حضرت على عليه السلام بود، مرقد مطهر حضرت مطهر فاطمه معصومه عليها
السلام در قم مى باشد.
2 - آخوند خراسانى :
او از علماى مشهور عراق بود و بدون توجه به تهديد دول انگلستان
و روسيه كه از او و ديگر علما خواسته بودند به فعاليت هاى سياسى خود
پايان دهند، تصميم گرفتند به منظور يارى رساندن به مجاهدان تبريز، دسته
جمعى ايران آمده و مشروطه خواهان را از نزديك رهبرى نمايند. بدين ترتيب
آنان به همراه ده ها هزار نفر از عشاير مسلح و مردم عادى ، نجف را به
قصد ايران ترك كردند كه البته به عللى تا كربلا آمده و سپس به نجف
برگشتند.
3 - شيخ محمد تقى بافقى :
ايشان يكى از روحانيون بيدار، آگاه و دلسوزى كه حتى رضاخان را
نيز با نوشتن نامه هاى كوبنده امر به معروف و نهى از منكر مى نمود. او
از جمله كسانى بود كه كه در مقابل بى عدالتى و ظلم عكس العمل نشان مى
داد كه البته اين كارهاى او، باعث شكنجه و آزار او از طرف ماءموران
رضاخان گرديد و سرانجام نيز به خاطر همين آزارها و شكنجه ها به فيض
شهادت نايل آمدند. امام خمينى قدس سره درباره بافقى فرموده اند: هركس
بخواهد در اين عصر مؤمنى را زيارت و ديدار كند كه شياطين تسليم او
هستند و به دست وى ايمان مى آورند، مسافرتى به شهر رى نموده و بعد از
زيارت حضرت عبدالعظيم آقاى بافقى را زيارت كند. گاهى هم اين شعر معروف
را مى خواند:
چه خوش بود كه برآيد به يك كرشمه دو
كار
|
زيارت شه عبدالعظيم و ديدن بار
|
4 - سيد حسن مدرس :
مدرس نيز از جمله علماى مبارزى بود كه نظير او را كم تر مى توان
يافت . اقدامات و مبارزات او در زمان رضاخان بسيار چشمگير بوده است .
او در هنگام نمايندگى در مجلس آن زمان ، به عنوان يك نماينده مسلمان ،
داد اسلام خواهى را از آن مجلس كذايى بلند كرد. مخالفان كه نتوانستند
او را تحمل كنند؛ و ابتدا با مكر و حيله او را از نمايندگى مجلس حذف و
سپس او را تبعيد نمودند و در آخر نيز به شهادت رساندند.
5 - حاج آقا نورالله
اصفهانى :
ايشان از علماى سرشناس و مشهور آن دوره اصفهان بود كه در سال
1306 به همراه جمعى ديگر از روحانيون اصفهان به محدود شدن دامنه
اختيارات روحانيون و قانون نظام اجبارى به قم آمده و به اعتراض
برخاستند و به دنبال آن علماى ساير شهرها نيز به آنان پيوستند.
در اين جا جادارد به اين نكته اشاره نماييم كه به اصرار امام خمينى قدس
سره - كه در زمان رضاخان از فضلاى قم به شمار مى رفت - حاج شيخ
عبدالكريم حائرى تلگرافى به رضاشاه فرستاد و او را از اقدام به كشف
حجاب برحذر داشت .
در تبريز دو نفر از علماى معروف يعنى آقا ميرزا صادق آقا و آقا سيد
ابوالحسن انگجى به دولت اعتراض نمودند كه بلافاصله دستور تعقيب و
دستگيرى آن ها صادر شد و به كردستان تبعيد گرديدند.
در مشهد نيز علماى بزرگ شهر، مانند حاج آقا حسينى قمى ، سيد يونس
اردبيلى و آقازاده و جمعى ديگر جهت مشورت در مورد خلافكارى هاى رضاخان
جلساتى تشكيل دادند.
(88)
همان گونه كه قبلا بيان شد در يك نگاه ، تمام علما و بلكه تمام طلاب و
خدمتگزاران حوزه ، از لحاظ مادى و معنوى در شكوفايى حوزه نقش داشتند؛
اما علمايى كه در اين جا ذكرى از آنان به ميان آمده ، نقش مؤثرترى
داشته اند و به يقين بسيارى از علماى ديگر ناشناخته مانده و نامى از آن
ها برده نشده است . خداوند همه آن ها برده نشده است . خداوند همه آن ها
را با اولياء الله محشور گرداند.
معرفى كتابخانه بزرگ حضرت
آيه الله العظمى مرعشى نجفى
كتابخانه حضرت آيه الله مرعشى نجفى از كتابخانه هاى كم نظير و
شايد بتوان گفت بى نظير ايران است (امام خمينى قدس سره 24/12/67).
كتابخانه حضرت آيه الله العظمى مرعشى نجفى ، بزرگ ترين كتابخانه استان
قم و يكى از بزرگ ترين كتابخانه هاى ايران و نيز يكى از غنى ترين
كتابخانه هاى جهان اسلام از لحاظ كتاب ها، اسناد خطى و چاپى و منابع
معتبر و تجهيزات مى باشد.
(89)
براى اين كه خوانندگان محترم بتوانند با اين كتابخانه - كه نقش برجسته
اى در توسعه تحقيقات علوم دينى در جهان دارد - آشنا شوند، به طور
اجمالى به معرفى اين كتابخانه مى پردازيم تا اين گنجينه نفيس بيشتر
ظاهر گردد.
تاريخچه فعاليت :
هسته اوليه اين كتابخانه هنگامى كه مؤسس بزرگوار كتابخانه در
نجف اشرف به تحصيل اشتغال داشت شكل گرفت ، ايشان نخست فهرستى از كتاب
هاى ارزشمند خطى و چاپى كم ياب را كه در كمتر كتابخانه اى يافت مى شد،
تهيه نمودند و پس از آن با فروش وسايل شخصى و تحمل گرسنگى و حذف يك
وعده غذاى شبانه روز خود و نماز و روزه استيجارى شروع به خريد آن ها
كردند و همچنين كتاب هاى ارزشمندى كه از پدرشان به ارث رسيده بود نيز،
در تشكيل اين مجموعه بى تاءثير نبود. ايشان در سال 1342 ه .ق از عراق
به ايران مهاجرت نموده و مجموعه هاى فراهم شده را نيز به ايران انتقال
داده و در منزل شخصى خويش به نگاهدارى از آن ها پرداختند و به جمع آورى
ديگر نسخه هاى ديگر نفيس نيز همچنان همت گماردند. به علت كمبود جا نخست
278 نسخه خطى نفيس را، كه بيشتر به فارسى بودند، در سال 1338 ش به
كتابخانه دانشكده معقول و منقول دانشگاه تهران اهدا نمودند، سپس شمار
بسيارى از نسخه هاى خطى و چاپى ديگر را به كتابخانه هاى بزرگ هديه
كردند.
پس از تاءسيس مدرسه مرعشيه در سال 1385 هجرى قمرى ، نخست كتابخانه
كوچكى در دو اتاق مدرسه مزبور پى افكنده شد. آن گاه در سوم شعبان همان
سال ، مطابق با 1344 ه .ش ، با انتقال مجموعه اى از كتاب هاى چاپى و
بعضى از نسخه هاى خطى به طبقه سوم مدرسه ، كتابخانه جديد گشايش يافت .
با استقبال روز افزون پژوهشگران و محققان ، اين كتابخانه با كمبود جدى
فضا مواجه گشت سرانجام در سال 1390 ه .ق با خريد هزار متر مربع زمين ،
كلنگ بناى كتابخانه بزرگ به دست حضرت آيه الله العظمى مرعشى نجفى به
زمين زده شد، آن گاه در 15 شعبان 1394 مصادف با 12 شهريور 1353
كتابخانه عمومى آيه الله العظمى با بيش از 16000 جلد كتاب خطى و چاپى
افتتاح گرديد و چندى بعد پانصد متر مربع نيز به فضاى كتابخانه ، ضميمه
گرديد.
با استقبال بى نظير علاقه مندان بار ديگر، كتابخانه با كمبود فضا روبه
رو شد؛ به همين علت حضرت امام خمينى قدس سره طى حكمى در تاريخ 24 اسفند
1367 دولت وقت را موظف نمودند كه سريعا نسبت به گسترش كتابخانه با
همكارى و راهنمايى حضرت حجه الاسلام دكتر سيد محمود مرعشى نجفى - متولى
و رئيس كتابخانه - اقدام نمايد. در پى اين حكم ، ساختمان قديمى شركت
بيمه ايران از سوى دولت به كتابخانه اهدا شد و توليت نيز با خريد زمين
هاى اطراف ، مجموع زمينى بالغ بر 2400 متر تهيه گرديد. پس از بررسى
نقشه هاى كتابخانه هاى جهان ، مشاوران و متخصصان داخلى و خارجى طرح
نهايى را آماده ساختند و آن گاه در 20 ذى الحجه 1410 / 22 تير ماه 1369
نخستين كلنگ ساختمان جديد توسط حضرت آيه الله العظمى مرعشى نجفى به
زمين زده شد. سرانجام پس از ده سال ساختمان جديد در 7 طبقه و مجموعا با
زيربناى 16000 متر مربع با مدرن ترين تجهيزات مربوطه آماده بهره بردارى
گرديده است . هم اكنون مجموع زيربناى ساختمان قديم و جديد بالغ بر
21000 مترمربع مى باشد.
در حال حاضر كتابخانه با بيش از چهارصد مركز فرهنگى و كتابخانه هاى
جهان ، ارتباط متقابل دارد.
اهداف
بنيانگذار اين كتابخانه ، از جمع آورى ذخاير اسلامى و تاءسيس
مركزى بزرگ به منظور گردآورى و استفاده پژوهشگران از آن ذخاير، اهدافى
داشتند كه فهرست وار، برخى از آن ها را برمى شماريم :
- ايجاد يك مركز بزرگ فرهنگى - اسلامى بين المللى كه روند توسعه و
پيشبرد دستاوردهاى عظيم علمى دانشمندان مسلمان را طى چهارده قرن گذشته
بنماياند؛
- گسترش فرهنگ تحقيق و پژوهش در جامعه كه ضرورت آن بيش از هر زمان
ديگرى احساس مى شد؛
- آگاهى پژوهشگران از وجود منابع مكتوب گردآورى شده در يك مركز بزرگ و
آشنايى بيشتر آنان با ميراث اسلامى كه در علوم و فنون مختلف نگارش
يافته ، و نام بسيارى از آن ها در منابع موجود نيامده ، از طريق نگارش
و انتشار و فهرست آن ها:
- گردآورى نسخه هاى خطى نفيس اسلامى و تمركز آن ها در يك مركز بزرگ به
منظور جلوگيرى از تاراج اين ثروت ملى كه پيوسته از سوى سوداگران بين
المللى از كشورهاى اسلامى خارج مى شد؛
- اولويت دادن به گردآورى نسخه هاى خطى كهن و يا نسخه هاى اصل به خطوط
مؤلفان كه از اعتبار و اصالت برخوردارند و تمركز آن ها در يك مركز براى
استفاده پژوهشگران ؛
- تهيه و جمع آورى تصوير و ميكروفيلم از نسخه هاى خطى نفيس اسلامى كه
در صد سال اخير از ايران و يا كشورهاى اسلامى خارج شده و هم اكنون در
كتابخانه هاى ديگر ملل قرار دارد؛ همچنين تمركز آن ها به منظور دستيابى
پژوهشگران و بايگانى و نگهدارى از آن ها:
- تحويل اين گنجينه عظيم بشرى به نسل هاى بعدى ؛ تا از فرهنگ سرشار
نياكان خود آگاهى يابند و بتوانند در تدوين تاريخ علم از اين ميراث
مكتوب ، كه تنها كليد راهيابى به آن است ، استفاده نمايند؛
- حفظ و حراست از ذخاير مكتوب اسلامى كه از لابه لاى حوادث روزگار (از
جمله : آتش سوزى ، بى توجهى زمامداران بى كفايت و علم ستيز به ميراث
مكتوب ، اوج گيرى و تشديد اختلافات مذهبى و فرقه اى در طول اعصار، سيل
و زمين لرزه ) به ما رسيده است . نيز بازسازى و ترميم و تهيه ميكروفيلم
از آن ها به منظور پيشگيرى از فرسايش بيشتر اين ميراث بشرى .
واحدهاى كتابخانه
اين كتابخانه ، از مراكز، واحدها و بخش هاى مختلفى تشكيل شده
است ، كه زير نظر مستقيم توليت و رياست كتابخانه حضرت حجه الاسلام و
المسلمين دكتر سيد محمود مرعشى نجفى از آغاز تاءسيس تاكنون انجام وظيفه
مى نمايد. اين مراكز، واحدها و بخش ها عبارتند از:
الف - حوزه متولى و رياست :
متشكل از دفتر كار و اتاق هاى ملاقات متولى ، دفتر معاون متولى ، دفتر
مسئول واحد خواهران و مسئول دفتر متولى . متولى كتابخانه بالاترين مقام
و مسؤ ول كليه امور است .
1 - امور موقوفات وابسته به كتابخانه :
تعدادى ساختمان مسكونى و تجارى در قم ، تهران و اصفهان سال ها قبل از
سوى افراد نيكوكار وقف اين كتابخانه گرديده است .
2 - روابط عمومى و امور بين الملل :
اين بخش داراى مسؤوليت هايى از قبيل هماهنگى و برنامه ريزى ميهمانان و
بازديد كنندگان داخلى و خارجى و نيز تهيه و تنظيم اخبار كتابخانه و
ارائه آن ، ايجاد ارتباط با مراكز فرهنگى ، تدارك برگزارى همايش ها و
نمايشگاه ها، برگزارى اردوها و مسابقات معارف ، نظرسنجى از مراجعان ،
تنظيم عملكرد و آمار نامه هاى ماهانه و سالانه و... است .
3 - تشريفات و استقبال .
4 - دبيرخانه .
5 - واحد خواهران .
6 - مراسلات .
ب - مركز خدمات همگانى :
اين واحد پاسخگوى مراجعان ، اعم از عادى ، متخصص و پژوهشگران خواهر و
برادر است . بخش هاى اين مركز به ترتيب عبارتند از:
1 - تالار بزرگ ابن سينا:
براى استفاده عموم مطالعه كنندگان مى باشد.
2 - تالار ويژه كتاب ها حوزوى .
3 - تالار خواجه نصير الدين طوسى .
4 - تالار شيخ مفيد.
5 - فروشگاه كتاب .
ج - مركز منابع و خدمات ويژه (كانون پژوهش ):
اين مركز داراى واحدهايى به شرح زير است :
1 - گنجينه نسخه هاى خطى :
تا پايان اسفند 1379 تعداد نسخه هاى خطى كتابخانه شصت هزار عنوان ،
مشتمل بر بيش از 310000 مجلد است كه 65 درصد آن به عربى و بقيه به
فارسى و اندكى نيز به ديگر زبان ها است . به طور متوسط هر سال در حدود
500 تا 800 نسخه خطى نفيس گزينش شده به صورت خريدارى و يا اهدايى به
اين گنجينه افزوده مى شود.
كهن ترين نسخه بدون تاريخ اين گنجينه در حال حاضر بخشى از قرآن كريم به
خط كوفى كهن از اوايل سده دوم و برخى ديگر از سده هاى سوم و چهارم هجرى
قمرى است و نيز قديمى ترين نسخه هاى تاريخ دار، دو جزء از قرآن كريم به
خط كوفى على بن هلال ، مشهور به ابن بواب است كه در بغداد به سال 392 ق
/ 1002 م كتابت نموده است .
اين نسخه ها يكى از غنى ترين گنجينه هاى ارزشمند جهان اسلام به شمار مى
آيد. و به خطوط دانشمندان متقدم و متاءخرى چون شيخ طوسى ، محقق حلى ،
علامه حلى ، ملاصدرا، ميرداماد، مجلسى و بسيارى ديگر از بزرگان نام آور
اسلامى مزين است .
از فهرست نسخه هاى خطى موجود در اين گنجينه تاكنون تعداد سى جلد شامل
12200 نسخه خطى چاپ و منتشر گرديده و بقيه نيز كه بالغ بر شصت جلد مى
شود، به تدريج چاپ خواهد شد.
2 - گنجينه نسخه هاى عكسى (تصويرى ):
مشتمل بر بيش از چهارهزار مجلد كه از نسخه هاى خطى نفيس موجود در
كتابخانه هاى خارج از كشور و اندكى نيز از كتابخانه هاى داخلى تهيه شده
است .
3 - گنجينه ميكرو فيلم و ميكرو فيش :
اين گنجينه شامل ميكرو فيلم هايى است كه از حدود دوازده هزار و دويست
نسخه خطى نفيس تهيه شده است .
4 - گنجينه اسناد مكتوب :
در اين گنجينه بيش از صدهزار سند دست نويس از پنج سده قبل تاكنون وجود
دارد.
5 - نمايشگاه دايمى نمونه هايى از نسخه هاى نفيس
خطى كتابخانه .
6 - گنجينه آثار علمى مكتوب و غير مكتوب
بنيانگذار كتابخانه .
7 - گنجينه نسخه هاى چاپى بسيار كهن :
كه سابقه چاپ برخى از آن ها به 5 سده قبل بالغ مى گردد.
8 - گنجينه نسخه هاى چاپ سنگى نادر و كمياب .
9- گنجينه هاى مركزى كتاب هاى چاپى غير لاتين
(فارسى ، عربى ، تركى و اردو):
در 3 طبقه كامل با گنجايش سه ميليون جلد كتاب .
10 - گنجينه روزنامه ها و مجلات ادوارى غير
لاتين :
در اين گنجينه تاكنون بيش از 2500 عنوان مجله و روزنامه به زبان هاى
فارسى ، عربى ، تركى و اردو وجود دارد.
11 - گنجينه كتاب هاى مرجع و قفسه باز.
12 - گنجينه فهارس نسخه هاى خطى اسلامى كتابخانه
هاى جهان .
13 - گنجينه كتاب هاى چاپى و مجلات و روزنامه
هاى لاتين .
14 - آرشيو كتاب هاى ممنوعه .
15 - گنجينه اطلس ها و نقشه هاى جغرافيايى .
16 - گنجينه كتاب هاى چاپى مكرر.
17 - تالار بزرگ .
18 - بخش ويژه پژوهشگران نسخه هاى خطى و اسناد
مكتوب .
19 - مركز قم شناسى .
20 - بخش تبارشناسى .
21 - بخش فهرست نگارى نسخه هاى خطى كتابخانه .
22 - بخش بررسى و تنظيم و انتشار آثار علمى
بنيانگذار كتابخانه .
23 - بخش تصحيح و تحقيق و پژوهش نسخه هاى خطى
اسلامى .
د - مركز خدمات پشتيبانى ادارى :
شامل بخش هاى امور مالى ، بخش گزينش و امور كاركنان ، بخش آموزشى ،
واحد تعاون و رفاه كاركنان ، واحد بهداشت و درمان ، واحد ورزش و
تفريحات سالم ، واحد حمل و نقل و ترابرى و بخش ملاقات با كاركنان
كتابخانه است .
ه -مركز خدمات پشتيبانى اجرايى :
اين مركز از 18 واحد مختلف تشكيل گرديده است . بدين ترتيب : بخش
خدمات رايانه اى مخابرات و شبكه هاى ارتباط داخلى و پست الكترونيكى
اينترنت بخش چاپ و انتشارات ، امور نمايشگاه ها، امور همايش ها، مهمان
سرا، رستوران ، مركز تاءمين و تهيه منابع كتابخانه ، بخش لابراتوار،
عكس و تصوير، دفتر فنى گروه مشاوران ساختمانى ، دفتر فصلنامه ميراث
شهاب ، دفتر تهران ، دفتر ترجمه ، دفتر طرح و برنامه ، امور مربوط به
شعبه هاى كتابخانه ، واحد فنى تاءسيسات و مراكز حفاظت و نگهبانى فيزيكى
از كتابخانه .
و - مركز پژوهش هاى خدمات فنى كتابدارى و اطلاع
رسانى .
ز - مركز حفاظت ذخاير و منابع كتابخانه شامل :
بخش آسيب شناسى ، قرنطينه ، مرمت و بازسازى ، مركز ميكروگرافى ، مركز
صحافى و جلد سازى و واحد اعلام و اطفاى حريق .
ح - گنجينه اشياى غير مكتوب .
ط - مركز دايره المعارف كتابخانه هاى جهان :
كه وظيفه تهيه و تدوين تاريخچه كتابخانه هاى بزرگ جهان كه داراى
مخطوطات اسلامى مى باشند بر عهده دارد و در نظر است در چندين مجلد به
زبان هاى فارسى ، عربى و انگليسى چاپ و منتشر گردد.
برگزيده اى از زندگانى حضرت آيه الله العظمى
مرعشى نجفى
حال كه با مختصرى از كتابخانه حضرت آيه الله العظمى مرعشى نجفى قدس سره
آشنا شديم جاى آن دارد كه با گوشه اى از زندگانى پر خير و بركت اين
عالم ربانى نيز آشنا شديم ؛ بنابراين به صورت فشرده و مختصر به شرح
زندگانى ايشان مى پردازيم .
آيه الله العظمى مرعشى نجفى در روز پنجشنبه 20 صفر 1315 در نجف اشرف ،
شهر علم و كمال و پايگاه ولايت و امامت ، در خانواده تقوا و فضيلت دانش
و معنويت ، پا بر دايره هستى نهاد. نام پدر ايشان آيه الله سيد شمس
الدين محمود حسينى مرعشى نجفى است ، آيه الله العظمى نجفى با 33 واسطه
به حضرت امام سجاد عليه السلام مى رسند.
نخستين كلماتى كه در خارج از محيط خانوادگى به او تلقين گرديد، جمله
هوالفتاح العليم بود. سپس پدر بزرگوارش او را به حرم مطهر و روضه منوره
حضرت امير المؤ منين عليه السلام برد و در مقابل ضريح آن حضرت ، خمير
مايه تمامى علوم و معارف بشرى ، يعنى حروف الفبا را به او ياد داد و در
همان حرم مطهر او را مفتخر به عمامه و لباس روحانيت ساخت .
ايشان را يكى از پراستادترين چهره هاى معاصر دانسته اند؛ زيرا ايشان از
محضر اساتيد بسيارى برخوردار شده اند؛ به طورى كه در سن 27 سالگى در
اثر كوشش هاى خستگى ناپذير و مستمرشان ، در شمار علما و فقها قرار
گرفتند. ايشان از تلاش ها، كوشش ها و جديت هاى تحصيلى خود چنين ياد
كرده است :
هيچ گاه در سنين جوانى به دنبال تمايلات نفسانى نرفتم . هميشه در پى
تحصيل علم بودم . به صورتى كه شبانه روز بيش از چند ساعت نمى خوابيدم و
هر كجا نشانى از استاد يا عالمى و يا جلسه درس مفيدى مى يافتم ، لحظه
اى در رفتن به نزد آن استاد عالم و جلسه درس درنگ نمى كردم .
آيه الله العظمى مرعشى در طول عمر با بركت خود موفق به دريافت بيش از
چهار صد اجازه روايتى و تعدادى اجازه اجتهاد گرديد كه اجازات كتبى
ايشان نزديك به يكصد و پنجاه و اجازه و فقيه شفاهى است و به همت فرزند
ايشان آقاى سيد محمود مرعشى نجفى اين اجازات در دو جلد به نام
المسلسلات چاپ و منتشر گرديده است .
معظم له در 21 محرم الحرام 1342 از نجف اشرف به قصد زيارت حضرت على به
موسى الرضا عليه السلام به مشهد مقدس مشرف شدند و با علماى اين شهر
ديدار و از كتابخانه آستان قدس رضوى بازديد كردند؛ سپس راهى تهران شدند
و در دوازدهم شعيان 1343 به منظور زيارت حضرت فاطمه معصومه - سلام الله
عليها - به شهر عالم پرور قم سفر نمودند و به امر و درخواست حضرت آيه
الله حاج شيخ عبدالكريم حائرى يزدى مؤسس حوزه علميه قم در اين شهر
رحل اقامت افكندند و مدتى هم در جلسات درس ايشان و حوزه هاى درس آيه
الله حاج شيخ مهدى حكمى قمى ، آيه الله مير سيد على يثربى كاشانى و حاج
ميرزا على اكبر مدرس يزدى ، (معروف به حكيم الهى ) و ديگر دانشمندان
شركت كردند.
ايشان از زمان ورود به قم ، تلاشى پيگير در راه استحكام پايه هاى حوزه
نوپايى كه آيه الله حائرى تاءسيس كرده بود، همگام با ايشان آغاز كرد و
در اين تلاش تا آخر عمر با بركت ايشان ادامه داشت .
پس از رجلت آيه الله حائرى نيز در جهت حفظ و بقاى حوزه ، كوشش
فراوانى كردند و با آيات سه گانه ، آيه الله حجت ، آيه الله صدر و آيه
الله خوانسارى ، همكارى نزديكى در نگهبانى و حفظ و حراست از اين سنگر
علم و فضيلت داشته اند.
آيه الله العظمى مرعشى ، پس از رحلت آيه الله بروجردى در سال 1380 قمرى
جزء معدود مجتهدانى بود كه به عنوان مرجعيت شيعه انتخاب گرديد و از آن
پس به عنوان يكى از اركان اصلى حوزه و جهان تشيع درآمد و به سهم خويش
در اداره حوزه علميه قم شركت نمود.
در مدت 70 سال تدريس ، شاگردان گران قدرى همچون آيه الله شهيد مطهرى ،
شهيد مفتح ، شهيد بهشتى ، آقا مصطفى خمينى ، محمود مرعشى و بسيارى ديگر
تربيت نمودند.
بيش از 150 كتاب و رساله ، حاصل عمر پربركت ايشان است . كتاب هايى
مانند تعليقات احقاق الحق قاضى نورالله مرعشى شوشترى كه تاكنون 36 جلد
آن چاپ شده و در سال 1373 شمسى كتاب سال شناخته شد؛ و مشجرات آن رسول
الله الاكرم صلى الله عليه و آله كه يكى از آثار بزرگ و گران بها در
علم انساب به شمار مى رود. خدمات فرهنگى و اجتماعى ايشان شامل تاءسيس
مدارسى همچون مهديه ، مؤمنيه ، شهابيه و مرعشيه و... مى باشد. همچنين
ايشان در زمينه تاءسيس مساجد، بيمارستان ها و كتابخانه ها تلاش هاى
پيگيرى داشته اند.
مبارزات سياسى و سجاياى اخلاقى ايشان مانند علاقه خاص به خاندان عصمت و
طهارت و خصوصا حضرت امام حسين عليه السلام جاى بحث جداگانه اى است كه
در اين مقوله نمى گنجد.
ايشان داراى هشت فرزند (چهار پسر و چهار دختر) مى باشند كه هم اكنون
حجه الاسلام والمسلمين دكتر حاج سيد محمود مرعشى نجفى متولى كتابخانه
مى باشند.
ايشان در روز چهارشنبه هفتم ماه صفر 1411 ه .ق برابر با هفتم شهريور
1369، در سن 96 سالگى ، پس از اقامه آخرين نماز جماعت در صحن مطهر حضرت
فاطمه معصومه عليها السلام و بازگشت به منزل ، گرفتار حمله قلبى شده و
جان پرثمر خود را تقديم جانان نمود.
پيكر مطهر ايشان پس از مراسم غسل ، كفن ، در حسينيه ايشان گذاشته شد و
طبق وصيت شان مراسم خاصى همچون وداع سالار شهيدان حضرت حسين بن على
عليه السلام با اهل بيت طاهرش خوانده شد و مراسم تدفين نيز طبق وصيت
ايشان انجام شد.
پيكر مطهر ايشان در كنار كتابخانه عمومى معظم له دفن گرديد؛ زيرا ايشان
فرموده بودند كه : ميل دارم در كنار كتابخانه عمومى ، زير پاى افرادى
دفن شوم كه به دنبال مطالعه علوم آل محمد صلى الله عليه و آله به اين
كتابخانه مى آيند.
(90)
بخش دوم : حضرت فاطمه معصومه سلام الله عليها
بيان نمودن شخصيت و فضايل حضرت فاطمه معصومه عليها السلام كارى
است بس دشوار و گاهى اوقات غير ممكن ؛ چرا كه از ما تمجيد و ستايش از
كسى شناخت دقيق او مى باشد و اين افراد كسانى نيستند جز اولياء و ائمه
اطهار عليهم السلام و به خصوص حضرت على بن موسى الرضا عليه السلام كه
ما هم در قسمتى از اين بخش با نقل احاديثى به ستايش ايشان - كه كارى
لازم و ضرورى است - مى پردازيم .
در قسمتى ديگر به چگونگى عزيمت حضرت فاطمه معصومه عليه السلام از مدينه
به قم و محل دفن ايشان و اطلاعاتى كوتاه از تاريخچه حرم مطهر بى بى دو
عالم و نيز برخى از كرامات ايشان اشاره شده است .
شخصيت و فضايل حضرت فاطمه
معصومه عليها السلام
شاهزاده معظمه و بانوى مكرمه ، مهين دخت هفتمين خورشيد آسمان
امامت ، حضرت باب الحوائج موسى بن جعفر عليه السلام به ستودگى صفات و
روحانيت و عبادت و بزرگى منزلت و تقوى ممتاز بود.
به تعبير مرحوم سپهر (نويسنده ناسخ التواريخ )، حضرت وليه الله و صفيه
، خاتون خلق جهان و ناموس خداوند عالميان ، عابده زاهده متقيه ، عارفه
كامله مستوره ، مخدره معصومه ، فاطمه دختر امام موسى كاظم عليه السلام
را مقامى عالى و منزلتى متعالى و شاءنى رفيع و مكانى منبع است كه
خداوندش عطا فرموده است . مزار كثيرالانوارش در مدينه المؤمنين ، قم
است و حرمش ملجاء
(91) زائرين و تمام مسلمين و مؤمنين و محل اجابت دعوات
و بروز كرامات و خوارق عادات ، ثواب زيارتش چون اجر و مزد زيارت ، ائمه
هدى عليهم السلام با بهشت برين معادل است .
(92)
ثقه الاسلام و المحدثين مرحوم حاج شيخ عباس قمى مى نويسد: دختران حضرت
موسى بن جعفر عليه السلام بر حسب آنچه به ما رسيده است ، افضل آن ها
سيده جليله ، فاطمه بنت امام موسى عليه السلام معروف به حضرت معصومه
عليه السلام مى باشد كه مزار شريفش در قم و داراى قبله عاليه و ضريح و
صحن هاى متعدد و خدمه بسيار و موقوفات و روشنى چشم اهل قم و ملاذ و
معاذ
(93) عامه خلق است
در هر سال جماعت بسيارى از شهرهاى دور، تعب و رنج سفر بر خود مى خرند
تا زيارت آن معظمه كسب فيض نمايند.
در فضيلتش همين بس كه چندين سال پيش از آن كه از مادر متولد شود حضرت
صادق عليه السلام هنگامى كه شهر قم را به فضيلت اهميت ياد نمود، از
مقام و منزلت او خبر داد:
قال الصادق عليه السلام :
ان لله حرما و هو مكه و لرسوله حرما و هو
المدينه ، و لامير المؤمنين حرما و هو الكوفه و لنا حرما و هو قم ، و
ستدفن فيها امراه من ولدى تسمى فاطمه ، من زارها وجبت له الجنه (قال
عليه السلام ذلك و لم تحمل بموسى امه )
(94)
امام صادق عليه السلام فرمودند:
خدا داراى حرمى است كه آن مكه است و پيامبرش هم حرمى دارد كه مدينه است
و اميرالمؤمنين هم حرمى دارد كه كوفه است و ما هم داراى حرمى هستيم كه
قم است و به زودى بانويى از فرزندان من آن جا دفن مى شود كه نامش فاطمه
است ، هر كس او را زيارت كند بهشت بر او واجب مى شود (امام صادق عليه
السلام هنگامى اين جمله را فرمود كه هنوز مادر امام موسى بن جعفر به او
حامله نشده بود).
و نيز از امام جواد عليه السلام در فضيلت زيارت اين بانوى مكرمه نقل
شده است كه :
عن ابن الرضا عليه السلام قال :
من زار عمتى بقم فله الجنه .
(95)
از امام جواد عليه السلام نقل شده كه فرمودند:
كسى كه عمه ام را در قم زيارت كند او اهل بهشت است .
چگونگى عزيمت حضرت فاطمه
معصومه عليها السلام از مدينه به قم
در سال دويست هجرى ، ماءمون حضرت على بن موسى الرضا عليه السلام
را از مدينه به مرو دعوت كرد تا ايشان را وليعهد خود قرار دهد. آن حضرت
به مرو آمد و ضمن جريان هاى مفصلى كه در كتاب هاى اخبار و تاريخ ذكر
شده ، با شرايطى وليعهدى ماءمون را پذيرفت يا ناچار شد بپذيرد.
تقريبا يك سال گذشت و ظاهرا در اين مدت ، اطلاع زيادى از آن حضرت به
خاندانش در مدينه نرسيده بود. فاطمه معصومه عليها السلام خواهر وى براى
اطلاع از حال برادر در سال 201 از مدينه به خراسان حركت كرد؛ ولى چون
به ساوه رسيد از وجود قم در نزديكى ساوه اطلاع پيدا كرد. به همين جهت
پرسيد تا قم چند فرسنگ فاصله است ؟ گفتند: ده فرسنگ . به خادم مخصوص
خود فرمود تا وى را به قم كه مى دانست مركز شيعه است ، ببرد.
سخن درست اين است كه خبر ورود فاطمه به ساوه و حركت او به سوى قم ، به
مردم قم رسيد آل سعد اشعرى بر اين توافق كردند كه از او درخواست نمايند
كه به قم بيايد. از بين آن ها موسى بن خزرج بيرون آمد و به شرف ملازمت
ستى فاطمه رسيد؛ زمام نافه او را گرفت و به طرف شهر كشيد و به سراى خود
فرود آمد.
(96)
محل فرود آمدن حضرت فاطمه
معصومه عليها السلام يا ستى
(97) فاطمه در قم
خانه موسى بن خزرج كه محل فرود آمدن حضرت فاطمه معصومه عليها
السلام است در آن روز در منتهااليه جنوب غربى شهر قم بود و امروز جاى
آن مشخص است .
يكى از محله هاى قديمى قم امروز به نام ميدان مير است ؛ ولى هنگام ورود
حضرت فاطمه معصومه عليه السلام همان طور كه گفته شد در منتهااليه جنوب
غربى بوده است ؛ زيرا شهر قم از روى آثار و اطلاعى كه هنوز باقى است
درست در شمال شرقى شهر فعلى قرار داشته و به تدريج به طرف غرب و جنوب
كشيده شده است و محله درخت پير به نام سر بازار و در ميان شهر بوده است
.
امروزه در محله ميدان مير، محلى است به نام ستيه كه مسجد و مدرسه اى در
اطراف آن ساخته اند و از زمان هاى قديم ، سينه به سينه رسيده است كه
اين مكان جاى فرود آمدن حضرت فاطمه معصومه عليها السلام است و مى دانيم
كه مردم قم به حضرت فاطمه معصومه ، ستى فاطمه مى گفته اند و در تاريخ
قم ، در چند مورد كلمه ستى فاطمه آمده است .
اقامت حضرت فاطمه معصومه عليها السلام در قم هفده روز بود و پس از اين
مدت ، از دنيا رحلت فرمودند. آن حضرت را غسل دادند و كفن كردند و موسى
بن خزرج پيكر مطهر او را در زمينى كه در باغى به نام باغ بابلان داشت ،
دفن كرد.
صاحب تاريخ قم گويد: فاطمه را بعد از غسل و كفن به مقبره بابلان بر
كنار سردابى كه براى او ترتيب داده بودند حاضر كردند. از كلمه مقبره
بابلان معلوم مى شود كه در آن جا قبرستانى بوده است ؛ اما احتمال دارد
كه آن جا قبرستان خانوادگى بوده است .
(98)
براى دفن حضرت فاطمه معصومه عليها السلام آل سعد با هم گفتگو كردند كه
چه كسى لياقت دارد داخل سرداب شده و بدن مبارك او را دفن كند، پس از
توافق آن ها، بنا شد كه خادمشان كه مردى سالمند و صالح و شايسته به نام
قادر بود حاضر شود تا ايشان را دفن نمايند؛ اما در اين هنگام مشاهده
كردند كه دو سوار نقاب دار با شتاب و عجله از طرف ريگزار نمايان شدند.
آن دو سوار پس از نزديك شدن به آن جنازه معظم ، پياده شدند و بر بدن
مطهر نماز خواندند و سپس داخل سردابى كه براى آن بى بى آماده كرده
بودند، شدند و بدن شريفش را به خاك سپردند و بيرون آمدند.
پس از آن سوار شدند و رفتند تا از نظرها پنهان شدند و كسى آن ها را
نشناخت .
آيا آن دو سوار، دو سيد جوانان بهشت ، امام حسن و امام حسين عليهم
السلام بودند يا حضرت موسى بن جعفر و امام هشتم عليهم السلام بودند؟ يا
افراد ديگرى بودند؟ به هر حال موسى بن خزرج از بوريا و حصير سقفى بر
روى قبر مطهر قرار داد تا آن كه زينب دختر امام جواد عليه السلام بر
روى قبر شريف وى قبه اى بنا نهاد و سپس عده اى از دختران حضرت زهرا
عليهاالسلام و فرزندان امام رضا عليه السلام در بقعه حضرت معصومه
عليهاالسلام مدفون گرديدند.
مخدرات مدفون در داخل حرم
در داخل حرم مطهر و در زير گنبد علاوه بر حضرت معصومه عليه
السلام پنج تن از مخدرات آرميده اند كه عبارتند از:
1 - ميمونه ، دختر موسى مبرقع و نوه حضرت امام جواد عليه السلام .
2 - ام محمد، دختر موسى مبرقع و نوه حضرت امام جواد عليه السلام .
3 - ام قاسم ، دختر على كوكپى .
4 - ام اسحاق ، جاريه محمد فرزند موسى مبرقع .
5 - ام حبيب ، جاريه ابوعلى ، نوه حضرت امام رضا عليه السلام .
طبق گزارش تاريخ قم ، در قرن سوم هجرى دو قبه به جاى گنبد فعلى بود كه
قبه اول بر فراز قبر مطهر حضرت معصومه عليها السلام و قبور ام محمد و
ام اسحاق قرار داشت و قبه دوم بر فراز قبور ام حبيب ، ام اسحاق و
ميمونه قرار گرفته بود.
(99)
البته قبور ديگرى نيز در مقبره بابلان بوده است و امروزه اثرى از آن ها
نيست . اين قبور عبارتند از:
1 - قبر ابوالحسن ، حسين بن الحسين بن جعفر بن محمد بن اسماعيل بن امام
جعفر صادق عليه السلام .
2 - حمزه بن احمد بن اسماعيل بن محمد بن عبدالله بن الباهر بن امام زين
العابدين عليه السلام .
3 - ديگر فرزند ابو جعفر بن حمزه .
4 - و پسر ديگرش ابوالقاسم على بن محمد بن حمزه .
5 - على بن حمزه برادر محمد بن حمزه .
6 - ابو على احمد بن محمد بن على بن عمر بن امام زين العابدين عليه
السلام .
7 - محمد بن احمد بن على بن محمد بن على بن عمر بن امام زين العابدين
عليه السلام .
8 - ديگر، قبر پسر دبگر او ابو محمد حسن بن احمد.
9- قبر ابو على احمد بن حسن بن احمد.
به جز علما، شهدا و بزرگان دين و مذهب كه در حرم مطهر مدفون هستند، عده
اى از پادشاهان نيز دفن گرديده اند؛ زيرا به مناسبت احاديثى كه درباره
فضيلت خاك قم روايت شده ، از قرن ها قبل ، حمل اموات به اين شهر و دفن
در خاك آن معمول بوده است .
به طور كلى حمل جنازه به مشاهد معتبر از قرن سوم به بعد وجود داشته و
تقريبا در هيچ شهرى به اندازه قم ، اجساد علما و پادشاهان و رجال دفن
نشده است و هيچ شهرى مانند قم داراى قبرستان هاى متعدد و بزرگ نبوده
است .
از پادشاهان صفويه چهار تن در قم مدفون هستند:
- شاه عباس دوم كه بقعه او در طرف جنوب غربى حرم حضرت معصومه عليها
السلام و وصل به آن مى باشد.
- شاه صفى كه قبر او در رواق جنوبى حرم واقع است .
- شاه سليمان .
- شاه سلطان حسين كه بقعه اين دو در وسط بناى جديد مسجد بالا سر مى
باشد. از پادشاهان قاجاريه فتحعلى شاه در قم مدفون است و بقعه او كه آن
را در زمان حياتش تهيه كرده بود در شمال غربى صحن كهنه ، پشت مدرسه
فيضيه مى باشد.
از شاهزادگان صفويه ، نزديك هفتاد نفر كه به دست افغان ها كشته شدند در
سردابه بزرگى كه مقبره خانوادگى صفويه بود، در زير صحن موزه (سابق )
مدفون شده اند.
ديگر محمد شاه پدر ناصر ادين شاه است و بقعه او در همين صحن در طرف
جنوب غربى و در حد فاصل ميان صحن و مسجد اعظم مى باشد.
از شاهزادگان و رجال زمان قاجار، عده زيادى در قم مدفون هستند و بسيارى
از خاندان هاى معروف آن زمان در صحن هاى قم بقعه مخصوص به خود دارند كه
به نام خود صاحب بقعه است ؛ مانند بقعه اتابك ، بقعه مستوفى ، بقعه
قوام السلطنه و وثوق الدوله ، بقعه قائم مقام (ميرزا عبدالرحيم ترك )،
بقعه حاجب الدوله ، بقعه حاج معين بوشهرى ، بقعه نظام الدوله و بقعه
سعدالسلطنه .
(100)
لازم به ذكر است ، هدف از نام بردن پادشاهان و مكان دفن آن ها، صرفا
جهت اطلاعات عمومى و تاريخى است و هيچ نشانى از تاءييد آن ها، به علت
تدفين آن ها در حرم مطهر وجود ندارد.
اطلاعات كوتاه از تاريخچه
حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه عليها السلام
(101)
1 - پس از دفن كريمه اهل بيت ، موسى بن خزرج سايبانى از بوريا
بر قبر شريفش قرار داد.
2 - آن گاه زينب دختر امام جواد عليه السلام قبه اى از آجر بر فراز آن
بنا كرد.
3 - در سال 413 هجرى حرم مطهر با كاشى هاى نفيس مزين شد.
4 - در سال 529 گنبد جديدى توسط يكى از زنان بلند همت به نام شاه بيگم
بنا گرديد.
5 - در سال 925 شاه اسماعيل صفوى ايوان شمالى را ساخت .
شاه طهماسب براى توليت آستانه مير سيد حبيب الله ، پسر مير سيد حسين
خاتم المجتهدين را كه اصل و نژاد او از جبل عامل بود، از اصفهان دعوت
كرد.
6 - در سال 1077 شاه صفى اول ، صحن زنانه را ساخت .
7 - در سال 1218 فتحعلى شاه ، گنبد را طلا نمود و در آن سال روى گنبد
با 12000 خشت طلا مزين گرديد.
8 - در سال 1236 مسجد بالا سر بنا شد.
9- ضريح نقره اى به سال 1275 ساخته شد.
10 - ماءذنه هاى ايوان طلا به سال 1285 بنا گرديد.
11 - اين ماءذنه ها به سال 1301 تذهبب شد.
12 - در خاتم روضه مطهره به سال 1292 ساخته شد.
13 - در اواخر قرن سيزدهم هجرى شالوده و بنيان صحن جديد به وسيله آقا
ابراهيم امين السلطان ، ريخته شد و ساختمان آن را پسرش ميرزا على اصغر
خان اتابك در سال 1303 به پايان رسانيد.
معمار اين ساختمان زيبا، استاد حسن معروف است كه بناى تيمچه بزرگ - كه
به طور يقين از بناهاى كم نظير مى باشد - و نيز طاق مسجد سپهسالار در
تهران از آثار اوست .
14 - در نقره اى حرم مطهر به سال 1306 ساخته شد.
اكنون در حرم مطهر تغييرات جزئى و جديدى صورت مى گيرد كه البته كافى
نيست و گسترش حرم مطهر، بايد در اولويت كار قرار گيرد؛ زيرا اكنون ، هم
جمعيت نسبت به گذشته رشد فراوان داشته و هم شيفتگان و علاقه مندان اين
خاندان نسبت به گذشته بيشتر شده است ، و فضاى بهتر و بيشترى را مى
طلبد.