بخش هفتم : سير تحوّلات معمارى ، هنرى آستانه مقدّسه
« فى بُيُوت اَذِنَ اللهُ اَنْ تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ
فيها بِالْغُدُوِّ وَالاْصالِ رِجالٌ لاتُلْهيهِمْ تِجارَةٌ وَلابَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ
اللهِ » .(1)
« ـ اين چراغ پرفروغ الهى ـ در خانه هايى قرار دارد كه خداوند اذن فرموده ديوارهاى
آن را بالا برند ( تا از دستبرد شياطين و هوسبازان در امان باشد ) خانه هايى كه نام
خدا در آن برده شود و صبح و شام در آن تسبيح گويند مردانى كه تجارت و خريد و فروش
آنها را از ياد خدا باز نمى دارد » .
بارگاه مطهّر حضرت معصومه(عليها السلام) چون ديگر مشاهد مشرّفه ، پشتوانه
ارزشهاى اسلام و تشيّع و فرهنگ قرآن است ; و ايران در پناه اين بقعه ها ، از حوادث
دوران در امان مانده است ; بقاى ايران و هويّت ايرانى نيز در پرتو اين معنويت ها
امكان پذير شد و ايران در طول اعصار و قرون حادثه خيز تاريخ ، باقى ماند .
اين بقعه و بقعه هاى متبرّكه ديگر ، تجسّم آرمانهاى اسلامى و پشتوانه معيارهاى
تشيّع علوى و ارزش هاى والاى انسانى است ، زيرا مشاهد منوّر آنها نه تنها زيارتگاه
كه آموزشگاهى بزرگ جهت كسب معارف الهى براى
مشتاقان و زائران دلباخته كوى آنها محسوب مى شود . هر زائرى كه با معرفت و شناخت
مقام صاحب اين مرقد و اهداف آن به زيارت برود از صاحب قبر الهام مى گيرد و اصول و
تعاليم مكتب را به ياد مى آورد .
و هر سلام او سرشار از اين آموزش ها و الهامها است ; به گونه اى كه كژى ها و
كاستى هاى مادّى و معنوى خويش را هموار مى كند و از خصلت ها و اعمال و رفتارى كه
خوشايند امامان و امامزادگان نيست دورى مى گزيند و در بهبود اخلاق و رفتار و روابط
خويش مى كوشد تا با امامان و اولياى الهى خود ، همسانى و همسويى پيدا كند و راه
آنان را بپيمايد .(2)
وجود اثر عظيم معنوى و ديگر آثار حياتبخش اين مراكز دينى جاى هيچ گونه ترديد و
تأملى نيست ولى گذشته از اين ، اين بقاع نورانى را مى توان از ذخاير عظيم هنر
اسلامى نيز دانست . چرا كه هنرمندان اهل ذوق با انگيزه هاى دينى و به عنوان تجليل
از مقام والاى بزرگان دين ، آثار شگفت انگيزى از هنر را خلق كردند كه نظر هر بيننده
هنرشناسى را به خود جلب نموده و او را به تحسين وادار مى نمايد .
و در همين راستا به حقيقت مى توان گفت : كه بارگاه فاطمه معصومه(عليها
السلام)همانند ديگر اماكن متبرّكه اسلامى ، تجلّيگاه هنر اصيل اسلامى و حكايتگر
پيشينه هاى درخشان هنرى جامعه دينى ملّت ايران محسوب مى شود .
به همين جهت ما در اين بخش برآنيم كه دورنمايى از آثار ارزشمند هنرى اماكن متبرّكه
حضرت معصومه(عليهما السلام) و سير تحوّلات هنرى ، معمارى آن را به
دوست داران جلوه هاى هنر اسلامى ارائه نماييم . « امّا شنيدن كى بود مانند ديدن »
بجاست هنرمند ، هنر شناس خود از نزديك اين همه آثار شگفت انگيز هنرى را به نظاره
بنشيند تا لطائف و ظرافت هاى نهفته در اين گونه آثار گرانقدر را دريابد و
آفرينندگان آن را تحسين نمايد .
دورنمائى از اماكن متبرّكه بارگاه فاطمى (عليها السلام)
( 1 ) گنبد حرم مطهّر
اوّلين گنبدى كه « پس از سايبان حصيرى موسى بن الخزرج » برفراز تربت پاك فاطمه
معصومه(عليها السلام) بنا شد ، قبه اى برجى شكل بود كه به همّت حضرت زينب دختر امام
جواد(عليه السلام) از مصالح آجر و سنگ و گچ در اواسط قرن سوّم هجرى قمرى ساخته شد .
به مرور زمان و پس از دفن جمعى از بانوان علوى در جوار فاطمه معصومه(عليها السلام)
دو گنبد ديگر در كنار گنبد اوّل ساخته شد كه سوّمين آنها مدفن حضرت زينب(عليها
السلام) شد .
اين سه گنبد تا سال 447هـ . ق برقرار بودند تا اين كه در همان سال « مير ابوالفضل
عراقى » ( وزير طغرل كبير ) به تشويق مرحوم شيخ طوسى به جاى آن سه گنبد ، گنبد
مرتفعى را به قطر داخلى تقريباً 11 و ارتفاع 14 متر ، آراسته به نقش هاى رنگ آميزى
و تزيينات آجرى و كاشى بدون ايوان و حجره ها بنا
نهاد ، كه تمام قبور سادات را فرا مى گرفت .
« در سال 925هـ . ق همين گنبد به همّت « شاه بيگى بيگم » دختر شاه اسماعيل تجديد
بنا شد ; با ايوان و دو مناره و صحن ( عتيق ) و سطح خارجى گنبد با كاشى هاى معرّق
آراسته گرديد » .
اين گنبد در سال 1218هـ . ق . با خشت هايى زرنگار تزيين شد كه تعداد دوازده هزار
خشت با پوشش طلائى در آن بكار رفت .
ارتفاع اين گنبد از سطح بام 16 متر و از سطح زمين 32 متر و محيطش از خارج 6/35 و از
داخل 66/28 و قطرش 12 متر و بلندى عنق استوانه اى آن 6 متر است ; قسمت پايين آن از
سطح بام تا نود سانتيمتر از آجر تراش و روى آن يك متر كاشى خشتى فيروزه اى و بالاى
آن ( تمام جدار ) مزيّن به خشت هايى با پوشش طلا است .
و در گلوگاه ساق گنبد ، كتيبه اى است كه اشعارى از « فتحعلى خان صبا » در آن به خط
نستعليق قالب ريزى شده است كه آن اشعار عبارتند از :
آتش موسى عيان از سينه سيناستى ----- يا كه زرّين بارگاه بضعه موساستى
بضعه موسى بن جعفر ، فاطمه كز روى قدر ----- خاك درگاهش عبير طرّه حوراستى
نوگلى رنگين ز طُرف گلشن ياسين بود ----- آيتى روشن به صدر نامه طاهاستى
پرتوى از آفتاب اصطفاى مصطفى ----- زُهره اى از آسمان عصمت زهراستى
صحن او را هست اقصى پايه عزّت چنان ----- كز شرف مسجود سقف مسجد اقصاستى
پستى از صحن حريمش را به پاطاق حرم ----- كين مكان عزّت و آن مسكن غبراستى(3)
اين بود سير تاريخى بناى گنبد بارگاه ملكوتى كريمه اهل بيت(عليهم السلام)از آغاز
تاكنون كه خود يكى از شاهكارهاى معمارى ، هنرى اسلامى و از بناهاى كم نظير در بين
عتبات مقدّسه است .
( 2 ) مرقد مطهّر حضرت
مرقد شريف حضرت فاطمه(عليها السلام) ( در ميان بقعه مباركه ) با بلندى 20/1 و طول و
عرض 95/2 ، در 20/1 متر قرار گرفته و با كاشى هاى نفيس و زيباى زرفام ( آغاز قرن
هفتم ) پوشيده شده است .
گرداگرد مرقد منوّر ، ديوارى به بلندى دو متر و طول و عرض تقريبى ( 80/4 ، در
40/4 ) قرار دارد كه در سال 950 بنا گرديد و با كاشى معرّق آراسته شد ، كه اكنون
اين ديوار با ضريح مشبّك از جنس نقره پوشيده شده است .(4)
سير تاريخى مرقد پاك آن حضرت از اين قرار است :
در سال 605هـ . ق « امير مظفر احمد بن اسماعيل » بزرگ خاندان آل
مظفر ، بزرگترين استاد كاشى ساز آن زمان « محمّد بن ابى طاهر كاشى قمى » را به كار
ساخت و پرداخت كاشى هاى متنوّع مرقد واداشت . او به مدّت 8 سال به اين كار مشغول
بود تا سرانجام در سال 613 كاشى هاى مرقد آماده و كارگذاشته شد .
در سال 965هـ . ق شاه تهماسب صفوى ، در چهار طرف مرقد سابق ضريحى آجرى آراسته به
كاشى هاى هفت رنگ ( با نقش و نگار ) و كتيبه هاى معرّق بنا نمود و در اطراف آن
منافذى باز بود تا هم مرقد ديده شود و هم زائران نذورات خود را داخل مرقد
بريزند .(5)
بعد از آن به دستور شاه مذكور ضريحى از فولاد سفيد و شفّاف در جلو ضريح آجرى قرار
داده شد كه طول آن 25/5 و عرض آن 73/4 و ارتفاعش 10/2 و داراى بيست درگاه مشبّك و
مضلّع بود .
در سال 1230هـ . ق فتحعلى شاه همان ضريح را نقره پوش كرد ; كه اين ضريح به مرور
زمان فرسوده شد و در سال 1280 ضريحى كه از نقره ضريح سابق و نقره هاى موجود در
خزانه ساخته شده بود به جاى آن نصب گرديد .
اين ضريح چندين مرتبه تجديد بنا و اصلاح شد و سالهاى متمادى روى مرقد حضرت باقى بود
تا اينكه در سال 1368هـ . ق . برابر سال 1348 هـ . ش . به دستور توليت آن زمان شكل
ضريح را تغيير دادند و ضريح كنونى را ( با ظرايف و شاهكارهاى هنرى ويژه اى كه
دارد ) به جاى آن نصب نمودند كه آن ضريح همچنان برفراز تربت نورانى حضرت برقرار
است .(6)
( 3 ) ايوان هاى حرم مطهّر
ايوان طلا :
ايوان طلا و دو ايوان كوچك كنار آن در شمال روضه مقدّسه واقعند كه در سال 925هـ . ق
هنگام تجديد بناى گنبد و احداث صحن عتيق و گلدسته هاى آن در زمان شاه اسماعيل صفوى
و با اقدام دختر او ساخته شد .(7)
اين ايوان با دهانه اى به طول و عرض 70/8×9 متر و بلندى چهارده متر ، پايين ديوار
آن ( در سه طرف ) ، تا بلندى 80/1 متر آراسته به قطعات كوچك كاشى فيروزه اى هشت
گوشه اى و در ميان آنها قطعات كوچكتر قهوه اى رنگ است كه حاشيه اى از كاشى با زمينه
( لاجوردى نقش و نگار ) از چهار طرف آن را احاطه كرده است و برفراز آن كتيبه اى به
ثلث سفيد در زمينه اى لاجوردى ، گرداگرد ايوان ديده مى شود كه متن آن را حديث
نورانى : « اَلا وَمَنْ ماتَ عَلى حُبِّ الِ مُحَمَّد ماتَ شَهيداً . . . » تشكيل
مى دهد .
پس از اين كتيبه ، بدنه ايوان تا ارتفاع دو متر ديگر ، آراسته به كاشى هاى معرّق
آغاز عهد صفوى است و بعد از آن كتيبه سراسرى ديگرى به چشم مى خورد و بالاى كتيبه
( مقرنس هاى ) سقف ايوان با خشت هاى « زرفام » پوشيده شده است .(8)
ايوانه هاى كنار ايوان طلا :
دو ايوان در دو طرف ايوان طلا است به بلندى بيش از ده و پهناى دو و دهانه پنج متر ،
كه از بناهاى عهد صفوى مى باشند و سراسر بدنه آن ، مانند ايوان طلا به كاشى هاى
معرّق همان دوره آراسته شده است .(9)
ايوان آينه :
در ، جانب شرقى رواق مطهر نيز ايوانى مرتفع به بلندى ايوان طلا و طول و عرض 9 در
87/7 متى قراردارد كه به خاطر آينه كارى آن ، به ايوان « آينه » معروف است .
پايين ديوار آن به بلندى بيش از يك متر سنگ مرمر به كار رفته كه هر بدنه اى با يك
قطعه سنگ آراسته شده است و بالاى آن همه بدنه ايوان تا سقف آينه كارى است .
در كمربند ايوان كتيبه اى سراسرى از سنگ مرمر وجود دارد به پهناى حدود سى
سانتيمتر ، كه به خط ثلث آيه شريفه ( الله نور السّموات والارض . . . » بر آن نقش
بسته است .
ميان ايوان و رواق شرقى حرم ايوانچه اى است كه مانند ايوان اصلى تزيين شده كه بر سر
در آن حديث شريف « مَنْ زارَ فاطِمَةَ بِقُمْ فَلَهُ الْجَنَّةُ » به نستعليق
مشكى ، خوانده مى شود . اين مجموعه هنرى شگفت انگيز از كارهاى
ارزشمند هنرمند مشهور دوره قاجار ( استاد حسن معمار قمى ) مى باشد كه همزمان با
بناى صحن نو ، به دستور « ميرزا على اصغر خان صدر اعظم » بنا شد .(10)
( 4 ) مناره هاى صحن عتيق
در صحن عتيق بر فراز ايوان طلا دو مأذنه استوانه اى رفيع به بلندى 40/17 ( از سطح
بام ) و قطر 50/1 قراردارد .
پوشش مأذنه ها كاشى گرهى به شكل مارپيچ است كه در ميان پيچ ها نامهاى مبارك :
« الله » ، « محمّد » ، « علىّ » به خط بنّايى خوانده مى شود .
در قسمت بالاى مأذنه ها ، « مقرنسى » در سه رديف پرداخته اند كه زير آن كتيبه اى به
خط سفيد مشتمل بر آيه « اِنَّ اللهَ وَمَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِىِّ »
( در مأذنه غربى ) ; « يا اَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ » ( بر مأذنه
شرقى ) قرار دارد .
اين مأذنه ها به دستور « محمّد حسين خان شاهسون شهاب الملك » حاكم قم ، در سال
1285هـ . ق بنا شدند و قبه آنها در سال 1301هـ . ق ، طلاكارى شد .(11)
( 5 ) مناره هاى ايوان آينه
برفراز پايه هاى دو طرف ايوان دو مأذنه است كه هر يك به بلندى 28 متر از سطح بام ،
با قطر 30/3 متر ، از بلندترين بناهاى آستانه مى باشد .
اين مأذنه ها از سطح بام تا 3 متر هشت ضلعى متساوى و سپس نيم مترى مقرنس و آن گاه
يك مترى استوانه اى و بعد از آن تا 5/2 متر ، دوازده گوشه برجسته و پس از همه اينها
( تا زير مأذنه چوبى ) استوانه اى است ، كه در بالا كتيبه اى با پهناى حدود يك متر
ديده مى شود كه متن آن در يكى از مأذنه ها « لاحَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِاللهِ
الْعَلِىِّ الْعَظيمِ » و در ديگرى « سُبْحانَ اللهِ وَالْحَمْدُ ِللهِ وَلا اِلهَ
اِلاّ اللهُ وَاللهُ اَكْبَرُ » است .
سپس مقرنسى به پهناى حدود يك متر و بالاى آن مأذنه چوبى و قبّه مأذنه ها واقع شده
است . پوشش هر دو مأذنه از بالا تا پائين سر تا سر
كاشى گِرهى است كه ( در ميان آنها ) نامهاى پروردگار متعال خوانده مى شود .(12)
( 6 ) مساجد حرم مطهّر
مسجد بالا سر :
مسجد بالا سر از وسيعترين بيوتات آستانه و محل تشكيل مجالس عمومى و نماز جماعت است
كه در دوران صفويه با فضايى به عرض 6 و طول 35 متر به عنوان ميهمانسراى آستانه
شمرده مى شد و در عهد قاجاريه از ناحيه « تقى خان حسام الملك » پسر فتحعلى شاه
ساختمان آن تجديد بنا شد و به صورت مسجدى داراى دو گنبد ساخته شد و به عنوان
بزرگترين مكان از اماكن متبركه آستانه به شمار آمد .
در سال 1338هـ . ق « با ضميمه شدن زمينى كه در جهت غربى مسجد بود » فضاى آن به 14
در 48 متر افزايش يافت كه بر سه ستون قطور آجرى 3 در 2 متر استوار بود .
اين بناى مقدّس بر پا بود تا زمانى كه مسجد اعظم با آن وسعت و زيبايى خاص ساخته
شد .
از آن جايى كه ديگر ، بناى قديمى مسجد بالاسر ، « بين ساختمان عظيم حرم مطهّر و
مسجد اعظم نوبنياد » نماى خوبى نداشت ، متولى وقت ، « آقاى سيد ابوالفضل توليت » به
تجديد بناى آن اقدام نمود ، ساختمان قديمى را از سطح زمين برداشت و به جاى آن
عمارتى رفيع به عرض 14 در 48 متر
« فاقد ستون » و با خصوصيات فراوان معمارى بنا نمود كه امروز يكى از با شكوهترين
اماكن متبركه حرم مطهّر محسوب مى شود .(13)
يادآورى مى شود كه در جنوب اين مسجد قبور فقهاء و استوانه هاى علم و حكمت واقع شده
است : قبور علماى فرزانه اى همچون « مرحوم آية الله حاج شيخ عبدالكريم حائرى ( مؤسس
حوزه علميه قم ) و مرحوم آية الله حاج سيّد محمّدتقى خوانسارى و مرحوم آية الله حاج
سيد حسن صدر و آية الله حاج سيد احمد خوانسارى » و اخيراً دانشمندان و فقهاء بزرگى
همچون « مرحوم علاّمه طباطبايى و آية الله العظمى گلپايگانى و آية الله العظمى
اراكى و آية الله العظمى بهاءالدينى و آية الله العظمى آ ميرزا هاشم آملى » و از
علماء شهيد انقلاب اسلامى همچون « استاد شهيد آية الله مطهّرى وشهيد محراب آية الله
مدنى » در اين تربت پاك آرميده اند و همچون ستارگانى فروزان در كنار ماه منير فاطمى
فضاى ملكوتى اين مكان مقدّس را نورباران نموده اند .
مسجد طباطبايى :
مسجد طباطبايى ، گنبدى پنجاه ستونى است كه به جاى صحن زنانه « قديم » در جنوب روضه
مطهّره ساخته شده است .
اين گنبد در وسط به دهانه 17 و ارتفاع 17 متر است كه با اضافه شدن فضاى اطراف آن به
80/24 ، در 20/24 متر افزايش مى يابد و داراى رواقى است مثلث شكل كه قاعده و ساق آن
15 متر است .
اين گنبد را بر فراز ده پايه آجرى به قطر 2 ، در ، 2 متر و ارتفاع 30/3 متر بنا
كردند و بعداً چهار نبش تمام پايه ها را تراش داده و در چهارگوشه هر يك ، ستونى
استوانه اى ـ با بتن مسلّح ـ بالا آوردند سپس درون چهار ستون را برچيدند و در نتيجه
آن گنبد عظيم بر فراز سى و دو ، تا چهل ستون برقرار شد .
روى ستونهاى سيمانى را با قطعاتى از مرمر ماشين تراش به عرض ده و ارتفاع پنچاه
سانتيمتر زينت دادند ، به طورى كه تمام ستونها مرمرپوش گرديدند و در ساق آنها به
جاى ته ستون صفحه مدرّجى از « بُرُنْز » صيقلى زيبا ، اضافه نمودند كه زيبايى آنها
را دو چندان نمود .
تعداد ستونهاى اين گنبد رفيع به اضافه ستونهاى جانبى و ستون هاى رواق كنار آن به
پنچاه ستون مى رسد . بانى اين گنبد مرتفع و مسجد با عظمت مرحوم « حجة الاسلام حاج
آقا محمّد طباطبايى » فرزند مرحوم آية الله حاج آقا حسين قمى است كه از سال
1360هـ . ق ، تا 1370 هـ . ق بناىآن طول كشيد .(14)
در زاويه شمال غربى اين مكان مقدّس قبور شهداء بزرگى از علماء و فضلاى حوزه علميه
واقع است : « قبر مرحوم شهيد آية الله ربّانى شيرازى و شهيد ربّانى املشى و شهيد
محمّد منتظرى و شهيد آية الله قدّوسى و شهيد محلاّتى » كه اين خود بر صفا و معنويت
اين مكان افزوده است .
مسجد اعظم :
( لمسجد اسس على التّقوى من اوّل يوم احقّ أن تقوم فيه ) .
از آثار دينى با عظمتى كه به همت والاى مرجع تقليد عالم تشيع حضرت آية الله العظمى
بروجردى (قدس سره) تأسيس گرديد ، مسجد اعظم قم بود كه در كنار حرم مطهر حضرت فاطمه
معصومه (عليها السلام) جهت رفاه حال زائرين ساخته شد . اين بناى رفيع با شرائط خاص
و خصوصيات ممتازى كه دارد مسجد منحصر به فردى است كه در مجاورت آستان رفيع فاطمى
بنا گرديده است .
انگيزه تأسيس مسجد :
اساسى ترين انگيزه آن فقيه فرزانه براى بناى چنين مسجد عظيمى اين بود ، كه آن
بزرگوار بارگاه كريمه اهل بيت(عليهم السلام) را فاقد مسجد مناسبى مى ديد كه زائران
بتوانند در آنجا از فضاى روحانى بيشترى بهره ببرند ، لذا مشاهده اين خلاء مكانى بود
كه ايشان را بر چنين تصميم والايى واداشت . چنانچه خود ايشان بنا به نقل بعضى از
بزرگان(15) در اين رابطه فرموده اند به اين كه :
« بنا دارم در جوار حرم مطهر حضرت معصومه(عليها السلام) مسجدى چون مسجد گوهرشاد در
كنار حرم حضرت على بن موسى الرضا(عليه السلام) بنا نمايم » . از سوى ديگر پيش بينى
آن بزرگوار اين بود كه ، حوزه مقدسه قم در دراز مدت به فضايى وسيع و مناسب جهت
برگزارى دروس حوزويان در سطوح مختلف
بويژه دروس خارج مراجع عظام نياز دارد و چه بهتر كه اين مركز در جوار حرم مطهر و با
نام مسجد باشد .
چنانچه قرار گرفتن مدفن آن عبد صالح خدا در كنار درب ورودى اين مسجد گواهى صادق ،
بر اخلاص و پاكى نيت اوست ، و بحق مى توان آن را يكى از مصاديق روشن ( لمسجد اسس
على التّقوى من اوّل يوم )(16) : « مسجدى كه از بدو تأسيس بر اساس تقوا و پاكى بنا
شده است » ; به شمار آورد .
تاريخ تأسيس :
كلنگ بناى اين مسجد در روز يازدهم ذيقعده 1373هـ . ق . سالروز ولادت با سعادت حضرت
على بن موسى الرضا (عليه السلام)برابر با بيست و يك تيرماه 1333هـ . ق . طى تشريفات
خاصى به زمين زده شد .
مشكلات :
يكى از مشكلات مهم احداث مسجد در اين نقطه محدوديت مكانى زمين و ناموزون بودن آن
بود . چون بطورى كه مشاهده مى شود ، مسجد از يك طرف به آستانه مقدسه و از طرف ديگر
به ساحل رودخانه محدود است . و در نتيجه محوطه مسجد به شكل مثلث ناموزونى است كه
ضلع غربى آن حدود 120 متر و قاعده آن حدود 15 متر مى باشد . مشكل ديگر وجود
خانه هايى بود كه در محدوده زمين مسجد قرار داشت كه خريد آنها هزينه زيادى را
مى طلبيد ، اما به دستور آن بزرگوار با مشكلات زيادى همه آن خانه ها خريدارى و
رضايت صاحبان آنها جلب شد . همچنين بيش از 3000 متر از كنار مسجد بالاسر از بيوتات
و متعلقات آستانه مقدسه بود كه با درايت خاص ايشان در حريم مسجد قرار گرفت .
سرانجام با عنايات الهى و رفع مشكلات ياد شده نقشه ساختمانى مسجد زير نظر مهندسان و
معماران كارآزموده اى چون مرحوم لرزاده به طور دقيق و جامع طراحى شد و بر اساس آن
ساخت مسجد آغاز گرديد و پس از شش سال كار متمادى عمده كارهاى ساختمانى آن به پايان
رسيد و در نيمه اول سال 1339 هـ ش با اقامه نماز جماعت توسط حضرت آية الله العظمى
بروجردى(رحمه الله) افتتاح و مورد بهره بردارى قرار گرفت .
مشخصات ساختمانى مسجد :
مجموع مساحت مسجد تقريباً 12000 متر مربع است و كليه ساختمان آن با بتون مسلح بنا
گرديده و لذا اين مسجد از نظر استحكام از بناهاى كم نظير اسلامى به شمار مى آيد .
مسجد داراى چهار شبستان است كه مساحت شبستان زير گنبد 400 متر مربع و شبستانهاى
جانبى آن هر كدام 900 متر مربع مى باشد و در طرف شمال مسجد نيز شبستان زير ساعت با
مساحتى حدود 300 متر مربع قرار دارد . ارتفاع سقف هر يك از شبستانها با سطح آن
حدوداً 10 متر مربع است .
در ضلع غربى مسجد سرويس بهداشتى و وضوخانه مسجد و يك سالن آسايشگاه براى خادمين
احداث شده است . همچنين كتابخانه اى با دو سالن مطالعه و يك سالن مخزن در ضلع غربى
صحن مسجد بنا گرديده كه درب ورودى آن از طرف راهرو ورودى مسجد اعظم قراردارد . اين
مسجد با عظمت داراى صحن بزرگى است با درهاى ورودى متعدد ، كه وجود حوضى بسيار زيبا
در فضاى ميانى آن ، نماى آن مكان مقدّس را ديدنى نموده است .
پىنوشتها:
1. نور ، آيه 36 .
2. حضرت معصومه و شهر قم ، محمّد حكيمى ، ص50 ـ 49 « با تصرّف و اضافات » .
3. گنجينه آثار قم ، ج1 ، ص407 .
4. تربت پاكان ، مدرّسى طباطبايى ، ج1 ، ص46 و50 .
5. گنجينه آثار قم ، ج1 ، ص416 .
6. همان ، ج1 ، ص475 .
7. گنجينه آثار قم ، ج1 ، ص490 .
8. تربت پاكان ، ج1 ، ص62 .
9. تربت پاكان ، ج1 ، ص67 .
10. تربت پاكان ، ج1 ، ص69 ـ 68 .
11. همان ، ج1 ، ص68 ـ 67 .
12. تربت پاكان ، ج1 ، ص71 .
13. گنجينه آثار قم ، ج1 ، ص621 .
14. گنجينه آثار قم ، ج1 ، ص627 ـ 626 .
15. حضرت آيت الله فاضل لنكرانى ( دام ظلّه ) .
16. توبه ، 108 .