مرحله هشتم: تحقيقات ميدانى
تحقيقات ميدانى، از جمله مراحل آشنايى است كه پس از خواستگارى، ازسوى دختر و پسر و
با هدف دستيابى به خصوصيات واقعى اخلاقى،رفتارى و فكرى طرف مقابل و نيز پىبردن به
موقعيت شغلى،خانوادگى و اجتماعى يكديگر و ديگر حقايق مؤثر در زندگى جديد، اجرا
مىشود.
از آنجا كه ضرورت «تحقيق» بر كسى پوشيده نيست، از اطاله كلام در اين زمينه اجتناب
كرده و به چگونگى اجراى تحقيق ميدانى مىپردازم كه دقّت و صحّت انجام آن،
برتصميمگيرى نهايى اثر مستقيم مىگذارد. تحقيق ميدانى، به شكلهاى زير صورت
مىگيرد:(1)
الف) گفتوگو با اشخاص مطلع؛
ب) تحت نظر گرفتن و مشاهده رفتار طرف مقابل؛
ج) دادن پرسشنامه به افراد مطلع و درخواست پاسخگويى از آنان.
توضيح شكل الف و ج
رعايت نكات زير در گفتوگو يا تكميل پرسشنامه، ضرورى بهنظرمىرسد:
1. گفتوگو، با اشخاص متعدد و مختلف صورت گيرد؛ اعم از خويشاوند، غير خويشاوند، زن،
مرد، پير، جوان، دوست، همسايه و همسفر؛ زيرا هر چه بر تعداد افزوده شود، نتيجه
تحقيق يقينىتر خواهد شد.
2. سؤال شونده از كسانى باشد كه مدّت قابل توجّهى با شخص مورد تحقيق، آشنايى و انس
داشته و از آگاهى كافى نسبت به او برخوردار باشد.
3. با هر يك از مصاحبه شوندگان به صورت منفرد و محرمانه گفتوگو شود و گفتههاى
ديگر اشخاص، نزد مصاحبه شوندگان بازگو نشود.
4. مصاحبه شونده را در آغاز گفتوگو نسبت به موضوع تحقيق توجيهكرده و به وى
اطمينان لازم براى ابراز نظر داده شود؛ به خصوص نسبت به محرمانه ماندن مشخّصات و
نظرهاى او.
5. گفتوگو در محيطى آرام و دور از انظار عمومى و در فضايى دوستانه برگزار شود. پس
مصاحبه به حالت سرپا و در جلوى درِ منزل و در جمع همكاران صحيح نيست.
6. براى پيشگيرى از ابهام احتمالى و درك صحيح مطالب، پيشنهاد مىشود مصاحبه كننده
دو نفر باشند و بهتر است يكى زن و ديگرى مرد باشد؛ و نكوتر آنكه شخصِ همراه، از
محارم و فردى همفكر و هم سليقه باشد.
7. به مصاحبه شونده تذكر داده شود كه از بيان واقعيتها دريغ نورزد؛ چراكه سرنوشت و
زندگى، مسامحه را بر نمىتابد و بيان آن دسته از خصوصيّات و عملكرد فرد كه در زندگى
جديد اثر خواهد داشت جايز شمرده شده(2) و از موارد غيبت محسوب
نمىشود.
8. به مصاحبه شونده يادآور شويم كه در وضعيت «مشورت» قرار دارد و لازم است به توصيه
امام سجاد(ع) عمل كند كه فرمود:
وَ حَقُّ المُسْتَشيرِ إنْ عَلِمْتَ أنّ له رأياً أشَرْتَ عليه، و إن لم تَعْلَم
أرْشَدْتَهُ إلى مَنْ يَعْلَمُ؛
و حق كسى كه در موضوعى خواستار نظر مشورتى تو است اين است كه اگر در مسأله مورد
نظرش چيزى مىدانى، با محبّت و يكرنگى، دانسته خود را در اختيارش گذارى و اگر چيزى
نمىدانى، او را به كسى كه داناست و لياقت مشورت دارد راهنمايى كنى.(3)
9. لازم است پاسخ دهنده، پاسخهاى مستند به واقعيّات را بيان كند و از جوابهاى
حدسى، دو پهلو و ضدّ و نقيض بپرهيزد.
10. همانطور كه در عنوان گذشت، پاسخ دهنده مىتواند نظرهاى خود را يا به صورت
شفاهى و در قالب گفتوگو ابراز كند و يا به صورت كتبى و در قالب پرسشنامه ارائه
دهد.
11. از مصاحبه شونده درخواست شود كه جريان مصاحبه را محرمانه تلقى كند و از بازگو
كردن آن نزد ديگران بهويژه طرف مورد تحقيق و خانواده او جدّاً خوددارى كند.
12. محور گفتوگوها و پرسشنامه، خصوصيّات شخصى، اصالت خانوادگى و واقعيّات عقيدتى،
اخلاقى و رفتارى مورد تحقيق (دختر يا پسر) در محيط خانواده و جامعه است و در قالب
«نمونه سؤالات» زير طرح مىشود:(4)
- آيا از دوستى(همسايگى، همكارى) با او احساس رضايت مىكنيد؟ از خانوادهاش چطور؟
- آيا شما به عنوان يكى از بستگان، از او راضى هستيد؟ از خانوادهاش چطور؟
- شما او (و خانوادهاش) را چگونه فردى (و خانوادهاى) مىشناسيد؟
- آيا او را ديندار و پايبند به موازين شرعى در حلال و حرام، طهارت و نجاست، محرم و
نامحرم، واجبات و محرمات مىشناسيد يا خير؟
- او را فردى تندخو و بداخلاق مىشناسيد يا ملايم و نرم خو؟
- آيا شما از او و خانوادهاش، اختلاف و بگو مگو به ياد داريد؟
- او (يا خانوادهاش) در محل به چه عنوانى اشتهار دارند؟ در بين همكلاسىها و
همكاران چطور؟
- آيا تاكنون از وى حرف ركيك شنيدهايد؟ دروغ و بد قولى چطور؟
- او در وقت عصبانيت و ناراحتى چهكار مىكند؟
- در برابر مشكلات تحمل مىكند يا زود از كوره در مىرود؟
- منظم و با انضباط است يا خير؟
- آيا فردى گوشهگير است يا به راحتى با ديگران جوش مىخورد؟
- در جمع ديگران احساس مسؤوليت مىكند يا سعى مىكند كار را به ديگرى حواله دهد؟
- آيا فردى خود رأى است يا خير؟
- آيا اهل نظرخواهى است؟
- با چه نوع افرادى رفت و آمد مىكند؟
- شما او را چكاره مىدانيد؟ آيا نشانى محل كار او را مىدانيد؟
- در جمع ديگران معمولاً از چه موضوعى بيشتر صحبت مىكند و به آن تمايل نشان
مىدهد؟
- آيا به دوستى پايدار است يا دائماً دوستان او تغيير مىكنند؟ وفادار است
يابىوفا؟
- آيا در صورت عملكرد ناپسند، عذرخواهى مىكند يا مغرورانه از كنار آن مىگذرد؟
- آيا او را فردى پر احساس و با عاطفه مىشناسيد يا فردى خشن، جدّى و سخت؟
- آيا شوخ طبع است؟ پرحرف است يا كم حرف؟
- آيا شخصى رُك و صريح است يا اهل غيبت و يا تودار؟ با جرأت است ياترسو؟
- كم رو و خجالتى است يا خير؟
- با بزرگترها چگونه برخورد مىكند؟
- نسبت به جنس مخالف (نامحرم) چه عكس العملى نشان مىدهد؟
- پوشش او (دختر) در كوچه و محل كار چگونه است؟
- وقار، شرم و حياى او را چگونه مىبينيد؟
- آيا با شما از عقايد دينى خود چيزى گفته است؟ نسبت به امور سياسى چطور؟
- از نظر شما، برجستهترين خصوصيت مثبت او كدام است؟
- برجستهترين خصوصيت منفى او كدام است؟
- آيا در مراسم ملى، مذهبى و انقلابى شركت مىكند؟
- آيا شما نحوه اقامه نماز او را ديدهايد؟ به مسجدرفتن او را چطور؟
- به سر و وضع ظاهرى خود به چه ميزان رسيدگى مىكند؟
- آيا او را فردى وسواسى و بدبين مىشناسيد يا خير؟
- آيا خانواده او «مرد سالار» است يا «زن سالار»؟
- آيا اهل موسيقى مبتذل و ديدن فيلمهاى غير مجاز است؟
- آيا در ميهمانىهاى مختلط شركت مىكند؟
13. تحقيقات ميدانى درباره پسر يا دختر خويشاوند نيز به تمامى اجرا مىشود و
نمىتوان به صرف نزديكى خانوادگى، از تحقيق چشم پوشيد؛ زيرا نگرشهاى قبل از
خواستگارى كه حالت عادى دارد، با نگرش بعد از خواستگارى كه نيازمند دقّت و حسّاسيّت
ويژه است تفاوت دارد و هيچ گاه شناخت معمولى نمىتواند جايگزين شناخت عميق و وسيع
براى ازدواج شود.
14. شكى نيست كه همه انسانها براى آگاه شدن از بعضى مطالب، به پرسيدن احتياج
دارند؛ ولى آنچه مهم است اين كه برخى از آنها اوّلاً نمىدانند كه چه چيزهايى را
بپرسند و ثانياً نمىدانند چگونه بايد سؤال كنند تا پاسخ جواب دهنده، پاسخى دقيق و
متناسب با سؤال باشد. بنابراين، هر وقت مىخواهيد درباره چيزى سؤال كنيد قبلاً فكر
كنيد كه پرسش شما دقيق و دور از هر نوع ابهام باشد؛ زيرا به گفته رسول اكرم(ص)
«حُسْنُ السؤال نِصْفُ العلم؛ خوب پرسيدن نصف آگاهى است».(5)
بنابراين، براى تسريع و تسهيل در نتيجهگيرى، بايد سؤالات مصاحبه، ريز، واضح و به
دور از كلى گويى باشد.
15. به لحاظ اهمّيّت نگارش و نظر به احتمال خطر فراموشى و اشتباه در دادههاى تحقيق
ميدانى، لازم است همه اطلاعات به دست آمده، به طور كامل و با ذكر مشخّصات لازم(6)
ثبت شوند.
توضيح شكل ب
از آنجا كه بخشى از خصوصيّات، قابل شرح و بازگو كردن نيستند و يا ممكن است
پاسخهاى مصاحبه شوندگان، در بعضى موارد رسا و كامل نباشد، و همچنين براى اتقان
يافتههاى تحقيق، ناگزير به مشاهده عينى طرف ازدواج از طريق تحت نظر گرفتن او
هستيم.
«مشاهده» با رعايت موازين شرعى و در كمال پنهانكارى و فقط در حدّ ضرورت و نياز
اجرا مىشود و نبايد موجب برانگيختن حسّاسيّت ديگران ياشخص مورد تحقيق شود.
مرحله نهم: گفتوگوى مستقيم دختر و پسر
پس از گذرِ موفقيتآميز از تحقيقات ميدانى، طرفين به گفتوگوى مستقيم مىنشينند و
با ديدگاههاى همديگر درباره موضوعات مؤثر و دخيل در جريان زندگى جديد، آشنا
مىشوند. در اين نوع گفتوگو، اهداف زير از سوى دختر و پسر تعقيب مىشود:
- تحصيل اطمينان از صحّت نتايج تحقيقات ميدانى؛
- آشنايى با خصوصيّات ناگفته و ويژگىهاى پنهان روانى و اخلاق شخصى و خانوادگى؛
- آشنايى با برنامههاى يكديگر نسبت به اداره زندگى جديد، تعيين مَهر و ديگر مراسم
ازدواج و شروط ضمن عقد؛
- آشنايى با عقايد دينى و آداب و رسوم همديگر؛
- شناخت خانوادگى از حيث اصل و نسب، شغل، ديدگاهها، نحوه اداره خانه، خانواده و
غيره؛
- سطح سواد و مهارتهاى جنبى؛
- آگاهى از انگيزه و هدف و ميزان اهتمام يكديگر نسبت به تشكيل خانواده.
نحوه گفتوگوى طرفين
1. زمان و مكان گفتوگو، از طريق اوليا و با اشراف آنان تعيين شود.
2. گفتوگوها در طول چند جلسه استمرار يابد.
3. محور گفتوگوها همان اهداف ذكر شده باشد و از پراكندهگويى پرهيزشود.
4. نكات گفتوگوها يادداشت شده و در پرونده درج شود.
5. طرفين، مطالب را به طور صريح و شفّاف و به دور از ابهام از يكديگر بخواهند و
مانع طفره رفتن ديگرى شوند.
6. طرفين، زمان جلسات را منصفانه بين خود تقسيم كنند و هيچيك راضى نباشند كه تمام
وقت جلسه را به خود اختصاص دهند و يا شنونده محض باشند.
7. طرفين، گفتوگو را بر مبناى توانمندىهاى حقيقى و واقعيّتها استوار سازند و به
عبارت ديگر «خود را بيش از آنچه هستند معرفى نكنند؛ زيرا از امام على(ع) روايت شده
كه فرمود:
لا عَقْلَ لِمَنْ يَتَجاوَزُ حدَّه و قدْرَه؛
آن كس كه از حد خود تجاوز كند بىخرد است.(7)
8. هر يك از طرفين، به هيچ نحو از اصول و مبانى عقيدتى، اخلاقى و فرهنگى خود كه
منطبق با دين اسلام و ارزشهاى انقلاب اسلامى و ملى است عدول نكنند و با زير پا
گذاشتن احكام، حقوق و قوانين، به طرف مقابل باج ندهند و بى تأمّل هر شرطى را
نپذيرند.
9. هر يك از دو طرف، مراقب باشند تا فضاى گفتوگو به دروغ، فريب، وعدههاى بىاساس،
تظاهر، خيال بافى و احساسات آلوده نشود.
10. طرفين ضمن صداقت در گفتار و رفتار، از منفى بافى و يا پرداختن صِرف به جنبههاى
منفى زندگى شخصى خود بپرهيزند تا موجب يأس و ملال طرف مقابل نشود. البته ابراز
نكتههاى سرنوشت ساز و مؤثر در آينده مستثناست. در اين مرحله بر هر دو طرف لازم است
با صداقت، عيبهاى موجود در دستگاه تناسلى خود را در صورت وجود عيب، به آگاهى طرف
مقابل برسانند و گرنه كتمان آن عيبها موجب حق خيار فسخ عقد مىشود؛ يعنى طرف مقابل
مىتواند عقد را باطل اعلام كند.
11. طرفين ضمن دادن اميد و اطمينان به آيندهاى سرشار از شادابى و موفقيت، از ايجاد
توقع و انتظار خوددارى كنند.
12. طرفين در حين گفتوگو، از نحوه رفتار طرف مقابل غافل نباشند.
13. طرفين مراقب باشند در حين گفتوگو، از سرشوق و رغبت يا از سر تنفّر حرفى بر
زبان نياورند كه دال بر پاسخ قطعى آنها باشد؛ بلكه با پرهيز از تصميم شتاب آلود،
پاسخ قطعى و اعلان نتيجه نهايى را به زمان ديگر (پس از اتمام مراحل آشنايى) موكول
كنند.
14. طرفين متعهّد شوند كه به همه دريافتهاى شنيدارى و ديدارى به ديده امانت شرعى
بنگرند و به شخص ثالث انتقال ندهند؛ خصوصاً در صورت انصراف.
15. ممكن است هر يك از طرفين بخواهند شرط يا شروطى را در ضمن عقد ازدواج بگنجانند
كه در اين جلسات مىتوانند پيرامون كمّ و كيف آن به گفتوگو بپردازند.(8)
16. طرفين بدانند كه بزرگ نمايى هر يك از خصوصيّات مثبت و منفى خود يا طرف مقابل،
به سلامت فضاى تصميمگيرى خلل وارد مىكند.
17. هر چند اين مرحله با اشراف اوليا اجرا مىشود، امّا براى ايجاد آرامش در هر دو
طرف، توصيه مىشود كه گفتوگو در فضايى محرمانه و خصوصى و بىحضور شخص ثالث به
انجام رسد.
مرحله دهم: ديدار
بنيان خانواده بر «علاقهمندى» به يكديگر نهاده شده و يكى از اسباب پيدايش آن،
خوشايندى از ظواهر طرف مقابل است و ريشه بعضى از اختلافهاى خانوادگى نيز تنفّر
ناشى از ناخوشايندى است؛ بنابراين، دختر و پسر پس از آنكه همديگر را از جهات مختلف
پسنديدند، بر طبق توصيه دين اسلام مىتوانند با شرايطى با هم روبه رو شده تا از
خصوصيّات ظاهرى يكديگر، اعم از اندام، رنگ پوست و مو، چهره و ساير قسمتهاى مجاز،
با «ديدن توأم با دقّت» آگاهى و اطمينان يابند و از پشيمانى يا دلسردى يا تفرقه
احتمالى پيشگيرى نمايند.
هرچند نگاه كردن به جنس مخالف به عنوان نامحرم، در دين اسلام ممنوع دانسته شدهاست،
امّا به دختر و پسرى كه در آستانه ازدواج قرار دارند چنين اجازهاى به صورت
استثنايى داده شده تا با دقّت، به ظواهر يكديگر بنگرند و با سهولت بتوانند نظام
زندگى مشترك را پىريزى كنند و كانونى سالم براى تحقق اهداف بلند «انسان پرورى»
تشكيل دهند.
حضرت امامخمينى(ره) در توضيح وجه شرعى اين استثنا و شروط آن مىفرمايد:
كسى كه قصد ازدواج دارد مىتواند شخص مورد نظر خود را طبق شرايطى نگاه كند:
شرط اوّل: نگاه كردن از روى تلّذذ نباشد، هر چند كه بهطور طبيعى در اثر نگاه كردن
تلّذذ حاصل مىشود.
شرط دوّم: نگاه كردن، موجب شناخت بيشتر نسبت به طرف مقابل گردد. احتمال افزايش
شناخت نيز مُكفى است.
شرط سوم: ازدواج با آن شخص به صورت بالفعل ممكن باشد.
شرط چهارم: احتمال توافق بر ازدواج بين آن دو وجود داشته باشد؛ ولى اگر علم داشته
باشد كه زن، خواستگار را رد مىكند مشمول اين جواز نمىگردد.(9)
مرحوم شيخ طوسى، از فقهاى قديم شيعه و متوفاى سال 460 قمرى مىنويسد:
نگاه كردن به زنى كه قصد ازدواج با او را داريم جايز است و مىتوان به قسمتهاى
مختلف بدن او به جز عورت نگاه كرد. دليل شرعى ما در اين مسأله، نظر همه فقهاى شيعه
و روايات ائمّه اطهار است.(10)
روايات متواترهاى براين جواز دلالت مىكنند؛ از جمله پيامبر اكرم(ص) در كلامى
مىفرمايد:
اذا أراد أحدُكم أن يتزّوج المرأةَ فلا بأس أن يُولِجَ بَصَرَه؛
هر گاه يكى از شما قصد ازدواج با زنى را داشت اشكالى ندارد كه با دقّتِ تمام به آن
زن بنگرد.(11)
- مغيرة بن شعبه، زنى را خواستگارى كرده بود. پيغمبر(ص) فرمود: «اگرقبلاً او را
مىديدى اميد سازش و توافق بيشتر بود».
- مردى از امام صادق(ع) پرسيد «آيا جايز است مرد موى سر و زيبايىهاى زنى را كه
مىخواهد با او ازدواج كند ببيند؟» امام فرمود: «اگر منظور لذّت بردن نباشد (بلكه
صرفاً اطلاع از خصوصيّات بدنى زن باشد) اشكال ندارد».
- در خبر ديگر از امام صادق(ع) سؤال مىكنند: «آيا جايز است زن بايستد تا مرد او را
ببيند؟» امام(ع) مىفرمايد: «آرى؛ بلكه پوشيدن لباس نازك هم در آن موقع مانعى
ندارد».(12)
چند نكته مهم
1. جايز بودن چنين نگاهى مختص دختر و پسرى است كه در حال گذراندن مراحل آشنايى براى
رسيدن به هدف ازدواج هستند. پس برادر نمىتواند به جاى برادرش به دختر نگاه كند و
مادر نمىتواند به جاى دختر بهپسر (خواستگار) نگاه كند.
2. ملاقاتى كه براى اين موضوع ترتيب داده مىشود حتماً در محيط خانواده و با
هماهنگى و با اشراف اوليا برگزار شود.
3. چون نگاههاى مسموم و شهوتانگيز غالباً از سوى مردان صورت مىگيرد، به همين جهت
در اكثر گفتههاى روايى و فتوايى به مردان خطاب شده است، و گرنه زنان، هم در حكم
كلى(13) و هم در حكم استثنايى با مردان مشترك هستند. همچنانكه
مرحوم ابوالصلاححلبى (374-447ق) مىنويسد:
زن نيز مجاز است تا صورت و اندام مرد را بنگرد و به او در حالات مختلف (ايستاده،
راه رفتن و غيره) نظير بيفكند.(14)
و همچنين مرحوم علاّمه حلّى براين نظر است كه:
زن مىتواند همانند مرد به صورت و دستهاى مرد به دفعات مختلف نگاه كند و به او در
حال ايستاده و راه رفتن بنگرد.(15)
4. «جايز بودن نگاه، شامل مردى نمىشود كه به طور مطلق قصد ازدواج دارد و با اين
نگاهها در صدد تعيين همسر است»(16) و به بيان ديگر، با اين
حكمِ جواز نمىتوان به بهانه ازدواج، در كوچه و بازار و مجالس به هر زنى نگاه كرد و
در صدد گل چين كردن برآمد و به گفته استاد مشكينى، كسى حق ندارد همه دختران را يك
به يك از زير نظر بگذراند و سراپاى همه را ورانداز كند تا يكى را در آن ميان انتخاب
كند.(17)
5. همه علماى دينى متفق هستند بر اينكه هر يك از دختر و پسر مىتوانندبهطور مكرّر
به نگاه كردن ادامه دهند تا بر خصوصيّات طرف مقابل آگاهى يابند.(18)
6. بر طبق نظرِ اجماعى علماى شيعه، جايز بودن نگاه به طرف مقابل، حق هر دو طرف است
و مقيّد به اذن و رضايت طرف مقابل نيست؛(19) يعنى لازم نيست طرف
مقابل راضى باشد يا اجازه بدهد.
7. چون هدف از مجاز بودن نگاه، حصول اطمينان به سلامت جسمى طرف مقابل و يقين به
مطلوبيت ظاهرى از حيث جمال و كمال جسمانى است، هر يك از طرفين مىتوانند به
قسمتهاى مختلف بدن يكديگر، به جز عورت، نظر بيفكنند.(20)
8. توصيه فقها براى اجراى بند «7» اين است كه دختر در چنين لحظهاى لباس نازك به تن
داشته باشد.(21)
9. دختر و پسر در اين مرحله تنها براى نگاه كردن مجازند؛ امّا هر نوع تماس بدنى آن
دو و دست كشيدن به دستها يا صورت يكديگر جايز نيست.(22)
10. طرفين به ديده تحقيق به يكديگر بنگرند نه به ديده شهوت.
11. ممكن است در پى ديدار، يكى از طرفين ظواهر ديگرى را نپسندد و از ادامه مسير
منصرف شود كه در اين صورت مىتواند با توجّه به حريم شخصيّت و غرور طرف مقابل،
انصراف خود را با ظرافت اعلان داشته و متعهّد شود كه يافتههاى ديدارى را به عنوان
«راز» كتمان كند.
مرحله يازدهم: آزمايشهاى پزشكى
برحسب قانون،(23) يكى از مراحل مهم مقدمات تشكيل خانواده، انجام
آزمايشهاى پزشكى - از سوى هر دو طرف - در خصوص اعتياد، گروه خون، فرزنددار شدن و
ديگر عوارض مزمن احتمالى است كه بايد با اهتمام ويژه بهانجام رسد. پس مقتضى است كه
هر دو طرف به ديده تشريفات ادارى به آن ننگرند و نسبت به نتايج آزمايشها و موارد
آنها بىتوجّه نباشند.
مرحله دوازدهم: جمعبندى، استنتاج نهايى و اعلان نظر قطعى
روح اين مرحله، «فكر» است، كه امام على(ع) در ارزشمندى و كاربرى آن مىفرمايند:
بِالْفِكْرِ تَنْجَلي غَياهِبُ الأُمُور؛
به كمك فكر، تاريكىِ كارها برطرف مىشود.
إذا قَدَّمْتَ الْفِكْرَ في أفعالك حَسُنَت عَواقِبُك و فِعالُك؛
هر گاه فكر را در كارهايت به كار بندى، آن كارها نيكو به انجام مىرسد.
الفِكرُ في الأمر قبلَ مُلابَسَتِه يُؤْمِنُ الزَّلَلَ؛
پيlibraryش از دست زدن به هر كارى، انديشيدن، انسان را از لغزش ايمن مىدارد.(24)
از امام صادق(ع) روايت شده كه فرمود:
فكرة ساعة خير من عبادة سنة؛
يك ساعت فكر كردن، از عبادت يكساله بهتر است.(25)
اين مرحله، مرحله تصميمگيرى نهايى است كه در آن، همه دادههاى موجود در پرونده در
دو ستون «مثبت» و «منفى» فهرست و طبقهبندى مىشوند؛ يعنى هر نكتهاى كه درباره طرف
مقابل يادداشت شده و با موازين عقل و شرع مطابقت داشته و با اهداف و برنامههاى آتى
و معيارها و واقعيّات زندگى شخصى هماهنگ است، در قسمت «مثبت» نوشته مىشود و بقيه
اطلاعات در قسمت «منفى».
آنگاه دو ستون را با هم مقايسه كرده و يكى از دو ستون را بر ستون ديگر ترجيح داده
و بر مىگزيند و برطبق همان گزينش، نظر قطعى خود را مبنى بر قبول طرف مقابل يا ردّ
او (موافقت يا مخالفت با ازدواج) اعلام مىدارد.
حال اگر جنبههاى مثبت نسبت به جنبههاى منفى فزونى داشت، بهطور طبيعى جواب نيز
مثبت خواهد بود؛ امّا بايد براى حلّ و رفع جنبههاى منفى كه در طرف مقابل وجود دارد
تدبيرى انديشيده شود.
قابل ذكر است كه نتيجه بخش بودن اين مرحله، در گرو آرامش محيط تفكر، اجتناب از
احساسات و اضطراب، دورى از تحميل و فشار روحى و شتاب، همفكرى با اوليا و مشورت با
اهل نظر است.
مرحله سيزدهم: آموزش زناشويى
به دوستان جوان از دختر و پسر توصيه مىشود بعد از عقد ازدواج دائم، با فراگيرى
اطلاعات لازم در موضوعات ذيل، خود را براى ورود به زندگى مشترك آماده كنند و بيش از
آن مقدارى كه به جهيزيه، سالن جشن، مراسم و ديگر مقدمات مىانديشند، به آموزش
زناشويى اهتمام ورزند كه اثر آن ماندنىتر است؛ و مقتضى است كه دستگاههاى ذىربط
دولتى نيز در نهادينهكردن اين قبيل آموزشها در سطح كشور اقدام كنند.
موضوعاتى كه دختر و پسر بايد فرا گيرند، عبارتند از:
الف) اخلاق خانوادگى كه در بردارنده خُلق و خو و نوع رفتار هر يك از طرفين نسبت به
يكديگر و ديگران است و اين موضوع از طريق اوليا و اهلنظر و استادان اخلاق و
كتابهاى معتبر(26) قابل دريافت است.
ب) احكام فقهى - حقوقى كه حاوى بايدها و نبايدها، مستحبات و مكروهات و ديگر آداب
زناشويى و همچنين مقررات و ضوابط قانونى است كه رعايت آنها براى هر دو طرف الزامى
است. اين موضوع را مىتوان از رساله فقهى مرجع تقليد و مجموعه قوانين منتشر شده از
سوى وزارت دادگسترى و قوه قضائيه به دست آورد.(27)
ج) توصيههاى روانى - جنسى كه مراكز رسمى «مشاوره خانوادگى» عهدهدار ارائه آن
هستند.
آخرين مرحله مقدماتى ازدواج را با آرزوى شادكامى، بهروزى، موفقيت،عزّت، عفّت، غيرت
و سربلندى همه دختران و پسران مسلمان بهپايان مىبرم.
فاصله عقد و عروسى
هدف از ازدواج، علاوه بر فوايد بىشمار مادّى و معنوى، تشكيل خانواده است تا نسل
جديد توليد و پرورش يابد؛ امّا عدّهاى كم توجّه كه گويى ازدواج را تنها در لذّت
جنسى خلاصه مىكنند پس از عقد رسمى، مدتى طولانى را به نام «عقد بسته» يا «دوره
نامزدى» مىگذرانند. آنگاه پس از گذشت چند سال تصميم به عروسى مىگيرند؛ بىآنكه
براى اين تأخير عذرى موجّه داشته باشند و غافل از اينكه اين مقدار فاصله زمانى بين
عقد و عروسى اثرى نامطلوب در زندگى زناشويى و خانوادگى آنان خواهد گذاشت؛ از جمله:
- هيچيك از دختر و پسر در فاصله عقد و عروسى نسبت به يكديگر احساس مسؤوليت
نمىكنند و تا زمانى كه خود را وابسته به پدر و مادر خويش مىبينند براى رونق
بخشيدن به زندگى مشترك جديد، تلاش قابل توجّهى از خود بروز نمىدهند؛ به بيان ديگر،
پسر تا زمانى كه دختر را به خانه خود نبردهاست گويا او را زن خود نمىشمارد و در
نتيجه از پرداخت نفقه دريغ مىورزد. دختر نيز خود را در برزخى مىيابد كه چگونه بين
اطاعت از همسر قانونى خود و هماهنگى با او را با اطاعت از پدر و مادر خود جمع كند و
ادامه اين وضع براى هر دو نفر رنجآور است و در آينده، دختر بيش از پسر آسيب
مىبيند.
- در صورتى كه فاصله عقد و عروسى طولانى شود، عروسى زوج جوان از نشاط، طراوت،
اشتياق و تازگى برخوردار نخواهد بود و زندگى مشترك آنان تقريباً با سردى و بىميلى
آغاز مىشود.
- در اثر طولانى شدن فاصله بين عقد و عروسى، احساسات و هيجان قبل از عقد فروكش
مىكند و ممكن است معيارهاى يكى از دو طرف تغيير كند و توقعات و انتظارات جديد پديد
آيد كه باعث خدشهدار شدن روابط صميمى و عاشقانه دختر و پسر خواهد شد.
- طولانى شدن دوران نامزدى چه بسا موجب نگرانى و اضطراب دختر و خانواده وى شده و
برخى بدگمانىها را به همراه مىآورد؛ مثلاً آنها مىتوانند اين تأخير را نشانه
پشيمانى داماد يا بىمهرى او بدانند؛ خصوصاً اگر داماد، ملاقات هفتگى را به ملاقات
ماهيانه تبديل كرده باشد.
- وقتى فاصله بين عقد و عروسى زياد شود، در بيشتر موارد، بين خانوادههاى دو طرف
اختلاف پديد مىآيد. گاهى اين اختلاف از آنجا ناشى مىشود كه رفت و آمد بيش از حدّ
متعارف داماد، خانواده دختر را خسته و آزرده مىسازد، به خصوص اگر داماد با دست
خالى و بدون ابراز محبّت و باحالتى طلبكارانه و عيبجويانه به منزل دختر آمد و شد
نمايد؛ يا خانواده دختر، به بهانه فراهم نبودن جهيزيه، برقرارى مراسم عروسى را به
تأخير بيندازند.
- به همان مقدار كه مراسم عروسى را به تأخير مىاندازند، بچهدار شدن زوج جوان نيز
به تأخير مىافتد، غافل از اينكه زمان مفيد و وقت مناسب بچهدارى، به خصوص براى
زن، محدود به زمان خاصى است.
- وقتى بين عقد و عروسى فاصله زيادى واقع شود، به طور طبيعى بين دختر و پسر ارتباط
جنسى برقرار مىشود و ممكن است در اثر جلوگيرى از انزال و يا به كارگيرى شيوههاى
پيشگيرى، به دستگاه توليد مثل آسيبى واردشود و در نتيجه، ديگر صاحب فرزند نشوند.
- در فاصله عقد و عروسى اگر اختلافى بروز كند به سرعت شدّت مىيابد و هر يك از
طرفين به راحتى خود را در آستانه جدايى مىبينند و نه آنها و نهديگران، براى حلّ
اختلاف از خود رغبتى نشان نمىدهند؛ در زندگى مشترك پس از عروسى اوّلاً، درباره هر
مسألهاى دچار اختلاف نمىشوند و هر اختلافى نيز شدّت نمىيابد. ثانياً، هر يك از
طرفين در فرونشاندن اختلافات تلاش خواهند كرد و ديگران نيز به سرعت پا در ميانى
كرده تااختلافات آنان را حلّ كنند.
حال با توجّه به اثرهاى نامطلوب بيان شده و ديگر ضررهاى احتمالى، بهتر است فاصله
ميان عقد و عروسى تا آنجا كه ممكن است، كوتاهتر شود؛ چنانكه امام على(ع) و
فاطمه(س) دو ماه پس از مراسم خواستگارى و عقد، مراسم عروسى را برگزار كردند.(28)
فاصله عقد تا عروسى هر مقدار كوتاهتر باشد علاوه بر اينكه از بروز اثرهاى نامطلوب
پيشگيرى مىكند، براى دستيابى هدفهاى زير نيز كافىاست:
- دوران «عقد بسته»، دوره تلطيف روابط دختر و پسر و ايجاد صميميّت است تا آماده
همزيستى دائمى شوند.
- فاصله عقد تا عروسى فرصت مناسبى براى دختر و پسر است تا به دقّت با عواطف،
حسّاسيّتها و سليقههاى يكديگر آشنا شوند و در نتيجه در ابتداى زندگى مشترك، با
مشكلى مواجه نشوند.
استاد بزرگوار، آقاى ابراهيم امينى در اين باره مىنويسد:
پسر و دخترى كه تازه، ازدواج نمودهاند بايد در صدد شناخت اخلاق، رفتار، افكار و
ساختار جسمانى و نفسانى يكديگر باشند تا خودشان را براى سازش و تفاهم با شريك زندگى
جديد آماده سازند؛ زيرا هر شخصى داراى ساختار جسمانى و اخلاقى ويژهاى است و جز
پيامبران و معصومان، انسان بىنقص و عيب وجود ندارد؛ يكى نيرومند است يكى ضعيف، يكى
زود رنج است يكى بىباك، يكى تند خو و پرخاشگر، يكى صبور و نرمخو،... مرد بايد
همسرش را بشناسد تا بفهمد چگونه با او رفتار كند تا از وجودش در زندگى مشترك
خانوادگى بهرهمند گردد و هم چنين زن بايد شوهرش را بشناسد و بياموزد كه چگونه با
او رفتار كند تا كانون خانواده را گرم و با صفا سازد.(29)
- فاصله مزبور فرصت خوبى است تا هر يك از دختر و پسر پس از شناخت نقاط قوّت وضعف
خود، كاستىهاى اخلاقى و شخصيّتى خود را برطرف سازند و استعداد خويش را شكوفا
سازند.
- در اين فاصله هر يك مىتوانند آموزشهاى لازم را در زمينه روابط زناشويى، معاشرتِ
خانوادگى، شيوههاى محبّت و مديريّت منزل فرابگيرند.
- در اين فرصت، دختر و پسر و خانوادههاى آنان براى برگزارى مراسم عروسى، تهيه
جهيزيه و تدارك مسكن اقدام خواهند كرد.
1. ميدان اين نوع تحقيق، همه اماكنى است كه شخص مورد تحقيق
به مدت قابل توجّهى در آنجا سكونت و آمد و شد داشته يا دارد؛ از جمله: محل كار،
محل سكونت، دانشگاه، مدرسه، مسجد و غيره.
2. المكاسب المحرمه، ج 1، ص 423-415.
3. رسالة الحقوق امام سجاد(ع)، ص 170.
4. سؤالات طرح شده فاقد ترتيب و اولوّيت بوده و هم براى دختر و
هم براى پسر قابل استفاده است.
5. اخلاق براى همه، ص 272.
6. آن مشخصات عبارتند از: موضوع مصاحبه، مصاحبه شونده، تاريخ و
مكان مصاحبه، نسبت و ميزان آشنايى مصاحبه شونده با طرف ازدواج، نظر و توضيح مصاحبه
شونده.
7. همان، ص 102.
8. ر. ك: پيوست 2.
9. تحرير الوسيله، كتاب نكاح، مسأله 28.
10. خلاف، كتاب نكاح، مسأله 3.
11. وسائل الشيعه، كتاب نكاح.
12. ازدواج در اسلام، فصل 8، به نقل از وسائل الشيعه، باب 36
ابواب مقدمات النكاح، ح 5 و 13.
13. نگاه كردن به هر عضوى از بدن جنس مخالف و نامحرم، به غير از
صورت و دستها، جايز نيست؛ هر چند كه آن نگاه بدون تحريك جنسى باشد. همچنين نگاه
كردن به صورت و دستها از روى لذّت جنسى جايز نيست (رساله توضيح المسائل).
14. الكافى فى الفقه، ص 296.
15. قواعد الاحكام فى معرفة الحلال و الحرام، كتاب نكاح، باب
اوّل، مبحث چهارم.
16. تحرير الوسيله، كتاب نكاح، مسأله 28.
17. ازدواج در اسلام، ص 45.
18. ازدواج در اسلام، ص 45.
19. ر.ك: ايضاح الفوائد، ج 3، ص 5؛ قواعد الاحكام، كتاب نكاح،
باب اوّل، مبحث چهارم؛ سرائر، ج 2، ص609.
20. تحرير الوسيله، كتاب نكاح، مسأله 28.
21. تحرير الوسيله، كتاب نكاح، مسأله 28.
22. همان، مسأله 20.
23. ر.ك: پيوست 1، ماده 8، 11، 16، 1040، 1125، 1126 و 1127.
24. غرر الحكم و درر الكلم، ج 1.
25. ميزان الحكمه، ج 7، ص 543.
26. ر.ك: پيوست، كتابشناسى.
27. ر.ك: پيوست 1.
28. قصّه ناگفته جوانى امام على(ع)، ص 75.
29. انتخاب همسر، ص 225 - 226.