از همسرت پرستارى كن
زن و شوهر هميشه به تعاون و اظهار محبت احتياج دارند.ليكناين احتياج در بعضى
مواقع شديدتر ميشود.انسان در موقع گرفتارى وبيمارى بيشتر از ساير اوقات احتياج به
دلجويى و پرستارى دارد.بيمارهمان مقدار كه به دكتر و دوا احتياج دارد به همان مقدار
بلكه زيادتر بهمراقبت و پرستارى احتياج دارد.پرستار خوب با دلجويى و نوازشاعصاب
بيمار را آرامش ميدهد و به زندگى اميدوارش ميگرداند.
زن از شوهرش انتظار دارد كه در موقع بيمارى به ياريش بشتابد وبهتر از پدر و
مادرش از او پرستارى كند.نوازشها و همدرديهاى او را ازعلائم صفا و محبت مىشمارد.
زنى كه شبانهروز مانند يك كلفت در خانه زحمت ميكشد حق دارداز شوهرش انتظار
داشته باشد كه در موقع بيمارى به فريادش برسد و درمعالجهاش كوشش نمايد.
پول دوا و دكتر نيز يكى از مخارج رسمى زندگى و از نفقههايىاست كه تامين آن بر
مرد واجب است.
زنى كه شبانهروز بدون مزد و مواجب در خانه زحمت ميكشد آيااين مقدار بر شوهرش حق
ندارد كه در موقع بيمارى به دادش برسد؟
در بين مردها افرادى ديده ميشوند كه اصلا انصاف و وجدان وعاطفه ندارند.
در موقعى كه همسرشان سالم استحداكثر استفاده را از اومىبرند اما وقتى مريض شد
براى چند تومان كه براى بهبود او ميخواهندخرج كنند هزار مرتبه جان ميدهند!!و اگر
بيمارى او طول كشيد يا مخارج بيشترى لازم داشت او را به كلى رها ميكنند.آيا رسم وفا
و مردانگى هميناست؟
به نمونه زير توجه فرماييد:
«زنى به نام...عليه شوهرش شكايت كرد كه مدتها با بود و نبودشوهرم ساختم و با
نهايت تلاش به او خدمت كردم.اما حالا كه بيمار شدهاممرا از خانه بيرون كرده
ميگويد:زن بيمار نمىخواهم (1) ».
آقاى محترم!اگر به زندگى و خانوادهات علاقه دارى وقتىهمسرت بيمار شد و به طبيب
و دوا احتياج پيدا كرد فورا او را نزد دكترببر.دواهاى لازم را برايش تهيه كن.دكتر و
دواى تنها هم كافى نيستبلكهبايد در يك چنين موقعى مانند پدر و مادر مهربان از او
پرستارى كنى. پدرو مادرش را رها كرده و بدان اميد هستىاش را در اختيارت نهاده كه
از پدرو مادر برايش بهتر باشى.شريك زندگى،مادر اطفال،يار و غمخوار تومىباشد.در
موقع بيمارى بيشتر از سابق اظهار محبت كن.از بيمارى ودرد و نالهاش اظهار تاسف و
همدردى كن دلداريش بده، به زندگى و بهبوداميدوارش كن.بر طبق دستور دكتر غذايش را
تهيه كن.اگر به غذا با ميوهمخصوصى ميل دارد و دكتر آنرا تجويز نموده به هر طور شده
برايش تهيهكن.سعى كن دوا و غذا را با دستخودت به او بدهى،زيرا همين عملباعث
دلخوشى و آرامش اعصاب او است.
بچهها را آرام كن سر و صدا راه نيندازند.رختخوابت را نزديكبسترش بينداز و در
شب كاملا مراقب او باش.گاهى كه از خواب بيدارمىشوى اگر بيدار است احوالش را
بپرس.اگر از شدت درد خوابش نمىبرد سعى كن حتى القوه بيدار بمانى.و اگر خواستى
بخوابى با يكى ازفرزندانتيا پرستار ديگرى كه دارى نوبتبگذار كه هميشه يك
نفرتانبيدار بماند و از بيمار مراقبت كند.مبادا از سر شب تا صبح راحتبخوابىو
همسرت از شدت درد بنالد.
اگر در يك چنين موقعى از همسرت كاملا پذيرايى و دلجويىنمودى به زندگى دلگرم
ميگردد،به وفادارى و صميميت تو اطمينان پيداميكند،محبت و علاقهاش زيادتر ميشود.
وقتى از بستر بيمارى برخاستبيشتر از سابق در خانهات زحمتميكشد.محبتها و
نوازشهاى ترا هرگز فراموش نمىكند و اگر بيمار شدىكاملا از تو پرستارى و دلجويى
خواهد كرد.
پيغمبر اسلام (ص) فرمود:بهترين شما كسى است كه براى اهلبيتش خوبتر باشد و من
نسبتبه خانوادهام از همه بهتر هستم (2) .
رسول خدا (ص) فرمود:هر كس براى بر آوردن حاجتبيمارىكوشش كند،موفق شود يا نه،از
گناهانش خارج مىشود مانند روزى كه ازمادر متولد شده است.يكى از انصار عرض كرد:پدر
و مادرم به قربانتيارسول الله اگر مريض از اهل بيتش باشد آيا ثواب زيادترى
ندارد؟فرمود:
چرا (3) .
اقتصاد خانواده
نفقه زن بر شوهر واجب استيعنى قانونا و شرعا مرد موظف است كليه مخارج خانواده
را از قبيل خوراك و پوشاك و مسكن و حتى پولدكتر و دوا را تامين كند.و در صورت
امتناع يا كوتاهى شرعا و قانونا موردبازخواست قرار خواهد گرفت.
زن و بچه،نيست و ندارم سرشان نمىشود،به هر حال ميخواهند.وخواستههايشان حد و
انتها ندارد.حس رقابت و چشم و همچشمى در آنانبسيار قوى است.بدين جهت مرد نمىتواند
و صلاح هم نيست كه بدون قيدو شرط مطيع خواستههايشان باشد.
مرد خردمند و با تدبير حساب خرج و دخل خانواده را به طور دقيقميكند.اشياء و
لوازم زندگى را به نسبت لزوم و احتياج درجهبندى ميكند.
حوائج ضرورى زندگى مانند خوراك و پوشاك را بر ساير چيزها مقدمميدارد.مقدارى از
درآمدش را براى حوادث روزگار از قبيل بيمارى وبيكارى و كسادى كنار ميگذارد.
مقدارى از آن را براى اجاره يا خريد خانه ذخيره ميكند.به فكرپول آب و برق و تلفن
و ماليات و شهريه بچهها نيز هست.اسباب و اثاثضرورى زندگى را نيز در نظر
ميگيرد.آنگاه درآمدش را با رعايت الاهمفالاهم بر آنها تقسيم ميكند.از اسراف و
تبذير خوددارى ميكند.
سعى ميكند پايش را از گليم خويش درازتر نكند.هر خانوادهاى كهدخل و خرجشان حساب
داشته باشد.و با عقل و تدبير و رعايت اقتصادخرج كنند نه تنها دچار قرض و ورشكست
نخواهند شد بلكه به زودىزندگى آبرومند و نسبتا خوبى پيدا خواهند كرد.
خداوند كريم اقتصاد و ميانهروى را از علائم ايمان شمرده در قرآنمجيد
مىفرمايد:كسانى كه چون خرج كنند اسراف نكنند و بخل نورزند و ميان اين دو معتدل
باشند (4) .
امام صادق (ع) فرمود:من براى كسى كه اقتصاد را رعايت كندضامن مىشوم كه فقير
نشود (5) .
امام صادق (ع) فرمود:چهار دسته مردم دعايشان به هدف اجابتنخواهد رسيد.يكى از
آنها كسى است كه مالش را بيهوده تلف كند آنگاهبگويد:خدايا روزى مرا برسان.پس خدا
ميفرمايد: مگر به تو دستور ندادمكه اقتصاد را رعايت كنى؟ (6)
عبد الله بن ابان ميگويد:از موسى بن جعفر (ع) راجع به انفاق برخانواده سؤال
كردم.فرمود: اسراف و تنگگيرى هر دو مكروه هستند.
ميانهروى را نبايد از دست داد (7) .
مرد خردمند و عاقبتانديش حتى القوه از قرض و نسيه خوددارىميكند.و براى مصارف
غير ضرورى خودش را به وام نمىاندازد.
اقتصادى كه بر پايه وامهاى بانكها و ساير مؤسسات استوار باشد شرعا وعقلا پسنديده
نيست.
خريد اشياء قسطى گر چه ممكن است ظاهر زندگى را زيبا گردانداما خوشى و آسايش را
از خانواده سلب ميكند.خانه قسطى،فرش قسطى،يخچال قسطى،بخارى قسطى،اتومبيل قسطى،تلفن
قسطى،تلويزيونقسطى،ووووو اين هم شد زندگى؟!آخر چه لزومى دارد كه انسان اشياءغير
ضرورى را به قيمتهاى گزاف بخرد و مقدارى از درآمدش را بهصندوق بانكها و ساير
مؤسسات بريزد؟آيا بهتر و عقلايىتر نيست كه قدرى صبر كند تا اوضاع اقتصاديش بهتر
شود و همان اجناس را با قيمتارزانتر به طور نقد خريدارى كند؟
درست است كه پول پيدا كردن خيلى در زندگى انسان تاثير داردليكن علم معاش و راه
خرج كردن خيلى از آن مهمتر ميباشد.بسيارندخانوادههايى كه با وجود درآمد خوب هميشه
گرفتار و مقروضند و بهاصطلاح هميشه هشتشان گرو نهشان مىباشد.بر عكس،بسيارى
ازخانوادهها با اينكه درآمد فوق العادهاى ندارند اما وضعشان از هر جهتخوب و
آبرومند است و در كمال رفاه و آسايش زندگى ميكنند.تفاوت ايندو دسته در تدبير زندگى
و علم معاش مىباشد.
بنابراين صلاح خانواده در اينست كه مرد با عقل و احتياط ياشخصا امور اقتصادى
منزل را بر عهده بگيرد و اگر خريد و فروش دستديگرى استبه كار او نظارت داشته
باشد.
در خاتمه تذكر اين مطلب لازم است كه گر چه رعايت اقتصاد كارىخوب و به صلاح
خانواده است ليكن سختگيرى هم خوب نيست.اگروضع مالى مرد خوب استبايد در مخارج اهل و
عيالش توسعه بدهد.بهمقدار توانائى خويش لباس و خوراك خوب و منزل راحتبرايش
تهيهكند.
مال و ثروت براى خرج كردن و تامين مخارج زندگى است نه براىجمع كردن و باقى
گذاشتن.بايد آثار و علائم مال و ثروت در زندگى انسانو خوراك و پوشاك خانوادهاش
نمايان باشد.آخر چه فائدهاى دارد كهمرد شبانهروز زحمتبكشد و به خودش و
خانوادهاش سختى بدهد واموالى را روى هم بگذارد و از اين دنيا برود؟!ماداميكه زنده
است زن و فرزندش آرزوى يك لباس زيبا و يك خوراك خوب داشته باشند و ازكمبود مواد
غذايى هميشه بيمار و رنجور باشند ليكن بعد از مرگش درتقسيم اموال به سر و كله
يكديگر بزنند؟!اگر خدا به انسان نعمت داده بايدبه همان نسبت در مخارج خانوادهاش
توسعه بدهد.غذا و لباس خوببرايشان تهيه كند.به مقدار توانايى خويش در هر فصلى
ميوههاى آن فصلرا در اختيارشان بگذارد.
پيغمبر اسلام (ص) فرمود:از ما نيست كسى كه از جهت مال وثروت در وسعتباشد ليكن
بر اهل و عيالش سختبگيرد (8) .
موسى بن جعفر (ع) فرمود:عيال مرد اسيران او هستند.پسهر كس خدا به او نعمتى داده
بايد در مخارج اسيرانش توسعه بدهد و الاممكن است نعمتهايش گرفته شود (9)
.
امام رضا (ع) فرمود:سزاوار است مرد در مخارج اهل و عيالشتوسعه دهد تا منتظر
مرگش نباشند (10) .
امير المؤمنين (ع) فرمود:هر جمعه براى اهل و عيالتان ميوه تهيهكنيد تا به فرا
رسيدن جمعه خوشنود گردند (11) .
در كارهاى خانه كمك كن
درست است كه كارهاى خانهدارى بر عهده زنها است و در اينباره حرفى ندارند،ليكن
بايد توجه داشت كه اداره يك منزل كار آسانى نيست.
يك بانوى خانهدار اگر شبانهروز هم در منزل كار كند باز هممقدارى از كارها لنگ
ميماند. مخصوصا در مواقع غير عادى مانندمهماندارى كارها روى هم متراكم ميگردند و
كدبانوى خانه را خسته ووامانده مىسازند.زن در انجام كارهاى خانه حرفى ندارد ليكن
ازشوهرش انتظار دارد كه گاه گاه او را كمك كند و دستى به بالش بگيرد.
وقتى مرد وارد خانه مىشود و مىبيند كارها از چپ و راستهمسرش را احاطه
نمودهاند سزاوار نيستبرود در گوشهاى استراحتكند و انتظار داشته باشد فورا چاى و
ناهار حاضر شود.بلكه مقتضاىمحبت و صفاى خانوادگى اينست كه در چنين مواقع به يارى
همسرشبشتابد و هر كارى را كه از عهدهاش ساخته است انجام دهد.
زن اين عمل را دليل صفا و محبت مىشمارد و به خانه و زندگىعلاقهمند ميگردد.
مردانگى به اين نيست كه وقتى وارد خانه شد دستبه سياه و سفيدنگذارد و فقط امر و
نهى كند.خانه ستاد فرماندهى نيستبلكه كانون صفاو محبت و محل همكارى و تشريك مساعى
است.پيش خود نگو:اگر درمنزل كار كنم از ابهت و جلالم كاسته مىشود و موقعيتم متزلزل
ميگردد.
ابدا چنين نيستبلكه در نظر همسرت مردى با صفا و در نظر ديگراندلسوز و مهربان
معرفى مىشوى.
پيغمبر اسلام (ص) با آن عظمت و جلالش در منزل كار ميكرد (12) .
عايشه همسر پيغمبر ميگويد:وقتى خلوت مىشد رسول خدا لباسش را ميدوخت و كفشش را
وصله ميكرد و مانند ساير مردها در منزلكار ميكرد (13) .
و همچنين على بن ابيطالب و ساير امامها (ع) در امور خانهدارى بههمسرانشان كمك
ميكردند.
باردارى و زايمان
دوران باردارى،دوران بسيار حساس و سرنوشتسازى است.
وضع تغذيه مادر و حالات روانى و حركات جسمانى او،هم نسبتبه آيندهخودش اثر دارد
هم براى كودكى كه در رحم او پرورش مىيابد تاثيرفراوانى دارد.سلامتيا
بيمارى،نيرومندى يا ناتوانى،زشتى يا زيبايى،خوش اخلاقى يا بد اخلاقى،مقدار هوش و
فهم كودك،در همين زمان و دررحم مادر پايهگذارى ميشود.يكى از دانشمندان
مىنويسد:والدين طفلمىتوانند او را در كاخى از سلامت مزاج نشو و نما دهند يا در
بيغولهاىخراب و نمناك بپرورانند.و مسلم است كه چنين مكانى در خور زيستنروح
جاودان بشرى نيست.به همين جهت،پدر و مادر بزرگترينمسؤوليتها را در مقابل بشريتبه
عهده دارند (14) .
بنابراين دوران باردارى را نمىتوان يك زمان عادى محسوبداشت و نسبتبه آن
بىتفاوت بود.بلكه با شروع اين دوران مسؤوليتبسيار سنگينى بر عهده پدر و مادر
خواهد افتاد.كه اگر اندكى غفلت كنندبا مشكلات صعب العلاج يا غير قابل جبرانى مواجه
خواهند شد.در اينج تذكر چند مطلب ضرورت دارد.
1-برنامه غذائى-كودكى كه در رحم مادر زندگى ميكند از خونمادر تغذيه مينمايد و
رشد ميكند.بنابراين غذاى مادر بايد آن چنان غنى وكامل باشد كه از يك طرف احتياجات
غذايى خودش را تامين كند و بتواندصحيح و سالم به زندگى خويش ادامه دهد،و از طرف
ديگر مواد غذائى ومصالحى را كه براى پرورش جسم و جان كودك ضرورت دارد دراختيارش
قرار دهد تا بتواند بخوبى و تندرستى پرورش يابد.بنابراينبرنامه غذائى يك خانم
آبستن بايد كاملا حساب شده و دقيق باشد.زيرافقدان يا كمبود بعض مواد غذائى،مانند
انواع مختلف ويتامينها و موادمعدنى و آلى و پروتئينها و چربيها و مواد قندى و
نشاستهاى،هم نسبتبهسلامت مادر لطمه وارد ميسازد هم كودكى كه از خون مادر تغذيه
مينمايد.
امام صادق عليه السلام در حديثى مىفرمايد:غذاى كودك در رحممادر،از آنچه مادر
مىخورد و مىآشامد تامين ميشود (15) .
در اينجا مشكل ديگرى هم وجود دارد كه اكثر خانمها در تمامدوران باردارى يا در
اكثر آن،از يك مزاج عادى و معمولى برخوردارنيستند.بلكه نسبتبه بعض غذاها تنفر پيدا
ميكنند (ويار) و بهر حال كمخوراكتر ميشوند،در صورتيكه نياز غذايى آنها بيشتر
است.و بهمينجهتبايد غذاهايى را ميل كنند كه در عين حال كه از لحاظ مواد
مختلفغذايى غنى است،حجم كمترى هم داشته باشد.و تنظيم چنين برنامهغذايى كار دشوارى
استبالاخص براى افراد كم بضاعت و كم اطلاع ازخواص و آثار غذاها و بهداشت عمومى.در
اينجاست كه مسؤوليتبسيار سنگينى بر عهده پدر كودك نهاده ميشود.اوست كه بايد بمقدار
توانخويش تلاش كند و براى همسر باردارش و كودكى را كه در رحم پرورشمىدهد برنامه
غذايى مناسب و حساب شدهاى را تهيه و در اختيارش قراردهد.و اگر در انجام اين
مسؤوليتبزرگ كوتاهى كند هم به سلامت آيندههمسرش و هم سلامت كودكش لطمه وارد خواهد
شد،كه در همين دنيانتيجهاش را خواهد ديد و هم در جهان آخرت مورد بازخواست الهى
قرارخواهد گرفت.
2-آرامش فكرى-زن در زمان باردارى نياز شديدى به آرامشفكرى و عشق و علاقه به
زندگى دارد.زيرا اعصاب راحت و آرامش فكرو شوق و علاقه به زندگى،هم در سلامتخودش
تاثير دارد هم در جسم وروان كودكى كه در رحم پرورش مىيابد تاثير بسزايى خواهد
داشت.
و تهيه و تامين چنين محيط امن و با آرامشى نيز بر عهده شوهراست.شوهر هميشه بايد
با محبتها و نوازشها و دلجوييهايش دل همسرشرا گرم و آرام نگهدارد ليكن در زمان
باردارى بايد اين برنامه را دو چندانكند.رفتار شوهر بايد آن چنان باشد كه همسرش از
حادثه جديد احساسغرور و شادمانى كند و بر خويشتن ببالد كه مسؤوليت پرورش يك
انسانخوب و سالم بر عهدهاش نهاده شده است.و بخوبى دريابد كه شوهرش باتمام وجود او
را دوست دارد و به فرزندش نيز كاملا علاقهمند ميباشد.
3-خوددارى از حركات شديد-زن در زمان باردارى نياز بهاستراحت و اجتناب از كارهاى
سنگين و دشوار دارد.حمل اشياء سنگينو حركتهاى تند مىتواند براى سلامتخودش و
كودكش زيانهاى غير قابلجبرانى را ببار آورد.خانمهاى باردار بايد كاملا باين نكته
توجه داشته باشند.شوهران نيز وظيفه دارند كه به همسران باردارشان توصيه كنند كهاز
حمل اشياء سنگين و انجام حركتهاى تند جدا اجتناب نمايند و لازماست مردها در اين
دوران، انجام كارهاى سنگين را كه براى زندگىضرورت دارد خود متحمل شوند،و بهمسرشان
اجازه انجام آنها را ندهند.
4-يكى از مشكلات دوران باردارى ترس و اضطرابى است كهخانمها از زايمان
دارند.مخصوصا خانمهاييكه زايمان اولشان باشد،يازايمان غير طبيعى داشته باشند.در اين
مورد نيز شوهران بايد به يارىهمسرانشان بشتابند.به او دلدارى و
تسليتبدهند.بگويند:اگر رعايتبهداشت و حفظ الصحه را بكنى زايمان امر چندان دشوارى
نيست.يكامر طبيعى است كه براى همه بانوان واقع شده و ميشود.تحمل آن چندانسخت
نيست،در عوض يك فرزند خوب و سالم پيدا مىكنيم كه مايهافتخار ما خواهد بود.من نيز
همواره مراقب تو خواهم بود و از هيچگونهكمكى دريغ نخواهم كرد.
5-زايمان-عمل زايمان بر رويهم دشواريهايى را در بر دارد. غالبا با يك دوره دردهاى شديد همراه است.خانمهاى باردار غالبا ازخطرهاى احتمالى
و عواقب آن بيمناكند.بعد از وضع حمل هم يك دورانضعف و نقاهت را بايد بگذرانند.گر
چه خانمها دوران باردارى و زايمان وشير دادن را بايد تحمل كنند ليكن شوهر نيز در
انعقاد نطفه و بوجود آمدنكودك كاملا دخيل بوده است.در واقع پدر و مادر،در بوجود
آمدن كودكبطور اشتراك سهيم هستند.گر چه مركز اين موجود جديد رحم
مادرميباشد.بنابراين شوهر نيز بر طبق وظيفه وجدانى و انسانى و اسلامىموظف است در
موقعيتحساس زايمان به يارى همسرش بشتابد،و سعى و تلاش كند تا عمل زايمان بخوبى
انجام بگيرد.اگر نياز به دكتر و دارو وزايشگاه دارد،وسيلهاش را فراهم سازد.با
اظهار محبت دلگرم واميدوارش سازد.هنگامى كه در زايشگاه است مراقب احوال او
باشد.وحضورا يا بوسيله تلفن از احوالش جويا شود.بعد از وضع حمل،درصورت امكان فورا
بملاقاتش برود،و اگر ممكن نيست،يكى از خانمهاىبستگان را بملاقاتش بفرستد و از
احوالش جويا شود.وقتى مىخواهنداو را به منزل بياورند بهتر ستخودش نيز بهمراه
باشد.وقتى به منزل آمداسباب و وسايل استراحت او را فراهم سازد.در دوره نقاهت اجازه
ندهدبه كارهاى سنگين و دشوار اقدام نمايد.سعى كند بمقدار توان، غذاهاىخوب و مقوى
برايش تهيه كند.تا نيروهاى از دست داده خود را دوبارهبازيابد و با سلامتى به زندگى
و پرورش نوزاد مشغول گردد.
مرد با چنين رفتارى به اخلاق اسلامى عمل كرده و نزد خدا ماجورخواهد بود.رسول خدا
صلى الله عليه و آله فرمود:بهترين شما مردى استكه با همسرش به خوبى رفتار كند و من
از همه شما نسبتبه همسرمخوشرفتارتر هستم (16) و حضرت صادق عليه السلام
فرمود:خدا رحمت كندمردى را كه رابطه بين خودش و همسرش را نيكو گرداند.زيرا
خداوندمتعال مرد را اختياردار و سرپرست او قرار داده است (17)
بعلاوه،بدين وسيله كانون گرم خانواده را گرمتر از سابق نموده وبنياد ازدواج را
استوار ميگرداند.در اينصورت خانم چنين مردى نيزمحبتها و نوازشها و دلجوئيها و
زحمتهاى شوهر مهربانش را هيچگاه فراموش نخواهد كرد.و با دلگرمى و اميد بيشترى در
اداره زندگى تلاشخواهد كرد.
كمك در بچهدارى
فرزند ثمره مشترك ازدواج زن و مرد است.هر دو نفر در پيدايشكودك دخالت
داشتهاند،و در منافع و زيانهايش نيز شريك ميباشند.
بنابراين بچهدارى نيز يك وظيفه مشترك زن و شوهر است.نه وظيفه زنتنها.درست است
كه مادران با ميل و رغبت از بچه نگهدارى ميكنند وامور نظافت و تر و خشك كردن و
تغذيه و شير دادن و ديگر امور مربوط بهكودك را از جان و دل مىپذيرند.و براى
پرستارى و نگهدارى او هر گونهرنج و زحمتى را تحمل مينمايند.براى پرستارى از كودك
چه شبهائى راتا صبح بيدار ميمانند و گريه و جيغ و شيون و نحسيهاى او را
تحملميكنند.ليكن شوهر هم نبايد فداكاريها و زحمات همسرش را ناديده بگيردو
بگويد:بچهدارى وظيفه زن است.و من در اين باره مسؤوليتى ندارم.
وقتى ديد بچه آرام نمىگيرد،مادر را با بچه بگذارد و خودش برود در اتاقديگر
راحتبخوابد. نه،برادر!اين بچه مشترك بين شما است.پرستارىو نگهدارى از او نيز يك
وظيفه مشترك است.مگر تو عاطفه و وجدانندارى؟آيا انصاف است كه تو بروى در گوشهاى
استراحت كنى، وهمسرت را در اين غوغا تنها بگذارى؟آيا اين رسم زندارى و مهر و
صفاىخانوادگى است؟اگر تو روز كار كرده و خسته هستى همسرت نيز در تمامروز بكارهاى
خانهدارى اشتغال داشته و خسته است.اگر تو خوابت مىآيداو نيز خوابش مىآيد.اگر جيغ
و شيونهاى بچه اعصاب ترا خسته ميكند، مادر بيچاره هم همينطور است ليكن جز تحمل
چارهاى ندارد.
برادرم!انصاف و عاطفه و اخلاق اسلامى و رسم همسردارىاقتضا دارد كه در چنين
مواقع حساسى در بچهدارى همسرت را كمككنى.يا با هم بچه را آرام كنيد سپس
بخوابيد.يا مقدارى از شب را توبخواب و همسرت از بچه پرستارى كند آنگاه تو از بچه
پرستارى كن وهمسرت بخوابد.و اگر همسرت در اثر كم خوابى،بعد از نماز صبحاستراحت
كرده انتظار نداشته باش مانند ديگر روزها صبحانه را برايتحاضر كند.چه مانع دارد
خودت چاى و صبحانه حاضر كنى،خودت ميلكنى و بيرون بروى و براى همسرت نيز آماده
باشد.وقتى مىخواهيد بهسفر يا مهمانى برويد ضرورت ندارد كه هميشه همسرت بچه را بغل
كند،در جاهاى مناسب تو اين عمل را انجام بده و در اين باره همكارى نمائيد.وبطور كلى
در همه حال در پرستارى و نگهدارى از كودك تعاون و همكارىداشته باشيد.رسم زندارى و
اخلاق اسلامى چنين است.به زندگى شماصفا و محبت و رونق ميدهد.
البته به بانوان نيز توصيه ميشود كه در اين باره از شوهرانشانانتظارات زياده از
حد نداشته باشند.گرفتاريها و مشكلات كسب و كار وتامين نيازمنديهاى زندگى را همواره
منظور داشته باشند.و بدانند كه مرددر خارج منزل با صدها مشكل روبروست و با اعصاب
خسته،و بمنظوراستراحتبمنزل مىآيد.و انتظار نداشته باشند كه وقتى بمنزل
آمدلباسهايش را در آورد و فورا مشغول بچهدارى و امور خانهدارى شود.دراين مورد بيش
از مقدار ضرورت و در مواقع غير عادى،توقع كمك نداشتهباشند.
زود به منزل بيا
مرد ماداميكه زن نگرفته آزاد است.مىتواند دير به خانه بيايد يازود.اطلاع بدهد
كجا مىروم يا نه.اما هنگامى كه ازدواج كرد خواه ناخواهبايد برنامهاش را تغيير
دهد و زودتر به منزل بيايد.
بايد توجه داشته باشد كه همسرش از صبح تا غروب در منزلزحمت كشيده خانه را مرتب
نموده،غذا پخته،لباس شسته،منزل را تميزكرده اكنون چشم براه است كه شوهرش به منزل
بيايد،با هم بنشينندصحبت كنند و از انس و محبت لذت ببرند.بچههايش نيز همين انتظار
رادارند.دور از انسانيت و انصاف است كه مرد شب دنبال خوشگذرانى وشبنشينى برود و
همسر بيچاره و كودكانش را در انتظار بگذارد!!
مگر زندارى فقط به اين است كه غذا و لباسش را بدهى؟زنشريك زندگى است نه
لفتبدون مزد و مواجب.به خانه شوهر نيامده كهشبانهروز زحمتبكشد و لقمه نانى
بخورد. بلكه بدان اميد آمده كه انيس وهمنشين دائم داشته باشد.
بعض مردها واقعا انصاف و عاطفه و شعور ندارند.زن پاكدامن وعفيف و فرزندان معصوم
خويش را در خانه ميگذارند و شب تا به سحردنبال عياشى و ولگردى ميروند.
پولهايى را كه بايد در خانه خرج كنند در خارج منزل بيهوده تلفميكنند.اين
بيچارهها هنوز لذت انس و محبت را درك نكردهاند كهعياشيهاى كثيف را خوشگذرانى
مىشمارند.هيچ فكر نمىكنند كه با اينرفتار آبرو و حيثيتخويش را از دست ميدهند.و
در نزد مردم، افرادىهوسباز و سبك مغز معرفى مىشوند.خودشان را بدبخت و بيچاره و زن
و فرزندشان را بدبختتر ميگردانند.كارى ميكنند كه همسرانشان از دردناچارى تقاضاى
طلاق و جدايى ميكنند و كاخ زناشويى را متلاشىمىسازند.
به داستانهاى زير توجه فرماييد:
مردى كه زنش را طلاق داده بود در دادگاه گفت:در ابتداى ازدواجبه خاطر جوانى و
معاشرت با دوستان بد هر شب همسرم...را تنها در خانهميگذاشتم و براى تفريح و
خوشگذرانى از خانه بيرون مىرفتم و نزديكصبح به خانه مىآمدم.همسر جوانم كه از
رفتار من ناراحتبود عاقبتبستوه آمده طلاق گرفت.ده فرزند داشتيم قرار شد ماهى دو
مرتبه آنها راببينم.مدتى بدين نحو گذشت ولى اكنون مدتى است از من مخفى شدهاند.
براى ديدن فرزندانم خيلى ناراحت هستم. (18)
زنى مىگويد:از تنهايى ديگر حوصلهام سر رفته دارم دق ميكنم.
شوهرم اصلا به فكر من و تنهايى كشنده من نيست،هر شب تا بعد از نيمهشب در پى
تفريح و شادى خودش است. (19)
آقاى محترم،تو كه داراى زن و بچه هستى ديگر حق ندارى مانندسابق بىقيد و بند
باشى.به فكر آينده خودت و خانوادهات باش.دست ازولگردى و عياشى بردار.دوستان ناباب
را رها كن. از كار كه فارغ شدىيك سر به خانه بيا.با زن و فرزندانتبنشين،كانون
خانوادگى را گرم وبا صفا كن و از لذت انس و محبتبرخوردار شو.ولگردى و شبنشينى
برفرض اينكه سالم و بدون مفسده هم باشد باز به حال تو سودى ندارد وزندگىات را
متلاشى مىسازد.
باوفا باش
وقتى ميان زن و مرد پيمان زناشويى بسته شد زندگى انفرادى آنانبه يك زندگانى
مشترك اجتماعى تبديل مىشود.آن پيمان مقدس بدانمعنا است كه زن و شوهر قول ميدهند
كه تا آخر عمر با هم باشند.در ادارهزندگى تشريك مساعى كنند.براى رفاه و آسايش
همديگر كوشش نمايند.
يار و مونس و غمخوار هم باشند.در جوانى و پيرى،در توانايى و ناتوانى،در موقع
سلامت و بيمارى،در سختيها و خوشيها،در حال فقر و غنا،در همهحال با هم باشند.
انسانيت و شرافت اقتضا دارد كه زن و شوهر تا آخر عمر بدينپيمان مقدس وفادار
باشند.و در مشكلات زندگى و حوادث روزگار عهدخويش را فراموش نكنند.دخترى كه در موقع
جوانى و شادابى خواهاندارد دست رد به سينه همه مىزند و هستى خويش را تنها در
اختيار شوهرقرار ميدهد بدان اميد كه تا آخر عمر در پناه او زندگى كند.رسم
مردانگىنباشد كه در موقع پيرى و زوال شادابى همسرش را تنها بگذارد و به فكرتجديد
فراش يا ولگردى برآيد.
در موقع ندارى و تنگدستى با شوهرش مىسازد و در خانهاشزحمت مىكشد و بخور و
نخور ميكند بدان اميد كه زندگى آنانسر و صورتى پيدا كند و تا آخر عمر در رفاه و
آسايش باشند، رسم وفانباشد كه مرد وقتى وضع اقتصادى خويش را مرتب ديد و ثروتى ذخيره
كردبه فكر زن گرفتن بيفتد يا همسرش را در خانه گذاشته دنبال خوشگذرانىبرود.
در موقع سلامت و توانايى بدون مزد و مواجب به اندازه چند كلفتدر خانه شوهر زحمت
مىكشد بدان اميد كه بهنگام ناتوانى و بيمارى ازكمكها و پرستاريها و دلجوييهاى او
برخوردار گردد نه اينكه او را رها كندو به فكر خوشگذرانى خودش باشد.
بعضى مردها واقعا عاطفه و مردانگى ندارند.در موقعى كههمسرشان جوان و شاداب و
سالم است از او استفاده ميكنند ليكن بعدا اورا رها كرده دنبال خوشگذرانى مىروند.يا
به بهانههاى بسيار پوچ او راطلاق ميدهند.به نمونههاى زير توجه فرماييد:
مردى زنش را به بهانه شومى طلاق ميدهد.زيرا بعد از عروسى پدرشوهر وفات ميكند و
دايى او به ورشكست مبتلا ميگردد. (20)
مردى در بيان علت طلاق زنش ميگويد:چه علتى بهتر از اينكه ترادوست ندارم.با اينكه
قبلا به عنوان عشق با او ازدواج نموده بود (21) .
زنى به نام...عليه شوهرش شكايت كرد كه مدتها با بود و نبودشوهرم ساختم و با
نهايت تلاش به او خدمت كردم.اما حالا كه بيمار شدهاممرا از خانه بيرون كرده
ميگويد:زن بيمار نمىخواهم (22) .
آقاى محترم،تو حيوان نيستى كه جز خودخواهى و خوردن وشهوترانى چيزى سرش
نمىشود.تو انسان هستى.انسان بايد وجدان ورحم و عاطفه و از خودگذشتگى داشته باشد.
دختر معصومى بخاطر تو دست از پدر و مادر و تمام خويشان برداشت و جوانى و شادابى
و سرمايه عفتخويش را در اختيار تو نهاد.
بهتر از كلفت در خانهات زحمت كشيد،با دار و ندار تو ساخت و هر گونهرنج و
محروميتى را تحمل كرد،آيا سزاوار است او را رها كنى و دنبالعياشى بروى؟بدين عمل به
او ستم ميكنى و ستمكار در همين دنيا سزاىاعمالش را خواهد ديد.اگر تجديد فراش كنى
در مقابل چند دقيقه لذت،آسايش روحى و آسودگى خاطر را از دست ميدهى.به صدها گرفتارى
وفشارهاى روحى مبتلا خواهى شد.آبروى خويش را از دست ميدهى و درنزد مردم مردى
خودخواه و بىعاطفه معرفى خواهى شد.
فرزندانت از اين كار رنجيده خاطر مىشوند و هر روز به يك جوراسباب مزاحمت و
ناراحتى برايت فراهم خواهند ساخت.اگر همسرتبيمار است معالجهاش كن تا سالم شود و
از فرزندانش پرستارى كند.اگرهم قابل علاج نيست مردانگى و فداكارى نشان بده و تا
زنده است زنديگر نگير.وجدانت راضى نشود آن بيچاره را آزرده خاطر گردانى.اگرخودت
جاى او بودى و به بيمارى سختى مبتلا مىشدى چه انتظارى از اوداشتى؟او هم همين
انتظار را از تو دارد.
اگر موقع بيمارى تو همسرت بناى ناسازگارى را بگذارد و تقاضاىجدايى كند آيا كار
خوبى ميكند؟يا اينكه نزد تو و سايرين زن خودخواه وبىوفايى معرفى مىشود؟
اگر وفادارى و از خودگذشتگى خوب است تو هم وفادار باش.
تعليم و تربيت
دخترى كه وارد خانه شوهر مىشود مسؤوليت اداره يك منزل بر عهدهاش مىافتد.و
براى اداره يك منزل اطلاعات مختلفى لازم است.
بايد غذا پختن،لباس شستن،روفت و روب،اتو كردن،دوخت و دوز،مرتب كردن اثاث منزل،
آداب مهماندارى،آداب معاشرت و رفت و آمد،شوهردارى،و بالاخره بچهدارى،و دهها مانند
اينها را بداند.مرد از همسرتازه واردش انتظار دارد همه اينها را بداند و يك زن
تربيتيافته كاملعيار باشد.ليكن متاسفانه اين همه انتظار جامه عمل نمىپوشد و
تازهعروس يا اصلا آداب زندگى را بلد نيستيا اگر چيزى بلد باشد خيلىمحدود است.
چه كنيم؟اين هم يكى از نواقص اجتماعى ما است.نه پدر و مادرمقيد هستند آداب زندگى
را به دخترشان ياد بدهند،نه برنامه آموزش وپرورش دختران چنان است كه به جاى مطالب
بىثمر،آداب زندگى را بهدختران بياموزد.به هر حال چارهاى نيست،بايد در صدد علاج
بر آمد.
مرد چون مىخواهد عمريرا با همسرش زندگى كند ناچار است درتعليم و تربيت او كوشش
نمايد تا نواقص و عيوبش را برطرف سازد.اتفاقامرد هم از جهتسن بر همسرش فزونى دارد
هم از لحاظ تجربيات واطلاعات.
اگر قدرى صبر و حوصله بخرج بدهد مىتواند نواقص او رابرطرف سازد و مطابق دلخواه
تربيت كند.كارهايى را كه خودش بلد استبا زبان خوش و نرمى به او ياد بدهد.در اين
باره مىتواند از زنان كاردان وبا تجربهاى كه در خانه هستند مانند مادر و خواهر و
عمه و خاله، استفاده كندو از راهنماييهاى آنان بهرهمند گردد.مىتواند كتابهايى را
كه در فنطباخى، خانهدارى،مهماندارى،شوهردارى،آداب معاشرت،نوشته شده تهيه كند و
در دسترسش قرار دهد.
كتابهاى اخلاقى را خريده به خواندن تشويقش نمايد.آدابمعاشرت و رفت و آمد را به
او ياد بدهد.اگر بد اخلاقى و خلاف ادب ديد بازبان خوش و دلسوزى متذكرش سازد.ليكن
بايد از روى تفاهم و بهصورت دلسوزى و مهربانى باشد نه به عنوان اعتراض و ايراد و
نق نق و الاممكن است عكس العمل خوبى نداشته باشد.
مرد اگر در يكى دو سال اول زناشويى صبر و حوصله به خرج بدهدو با عقل و تدبير به
تعليم و تربيت همسرش همت گمارد مىتواند او رامطابق دلخواه تربيت كند اگر هم موفقيت
او صد در صد نباشد اما بدونشك مىتواند تا حدودى او را تكميل كند.
درست است كه براى اين كار صرف وقت و صبر و حوصله لازماست ليكن هر چه در اين
باره عنايتبخرج بدهد ارزش دارد.زيرا شريكزندگى و مربى فرزندانش را تكميل نموده و
تا آخر عمر از ثمرات اين كاربهرهمند خواهد شد.
يكى از موضوعات مهمى كه مرد بايد بدان توجه داشته باشد اينستكه همسر تازه عروسش
كه يك نفر مسلمان است و قاعدتا بايد احكام وقوانين دين اسلام را بداند غالبا از
آنها بىاطلاع است.حتى احكام ودستورات ابتدائى اسلام مانند وضو و نماز و غسل و تيمم
را بلد نيست.
البته قبلا پدر و مادر وظيفه داشتند كه دخترشان را با احكام و قوانين اسلامآشنا
سازند و وظائف دينى را به او ياد بدهند ليكن اكنون كه آنان در انجاموظيفه كوتاهى
نمودهاند و دوشيزه سادهلوح بيگناهى را به خانه بختفرستادهاند اين وظيفه سنگين
بر عهده تو مىافتد. بايد او را به وظائف دينى آشنا سازى و واجبات و محرمات اسلام
را يادش بدهى.عقائد و اخلاقاسلامى را به طورى كه مطابق فهم او باشد تعليمش كنى.اگر
خودتمىتوانى اين كار را بر عهده بگيرى چه بهتر.و الا بايد با مشورت اهلاطلاع
كتابها و مجلات سودمند علمى و اخلاقى اسلام را تهيه نموده دراختيارش بگذارى و به
خواندن تشويقش كنى.
رساله عمليه سادهاى را در اختيارش بگذارى.و در صورت لزوممىتوانى يك شخص متدين
مورد اعتماد اهل اطلاع را براى تعليم وتربيتش انتخاب كنى.
به هر حال،امر به معروف و نهى از منكر و ارشاد و راهنمايى زنوظيفه حتمى شوهر
است.اگر بدين وظيفه عمل كرد همسرى متدين وعفيف و مهربان و خوش اخلاق و دانا و زندگى
كن خواهد داشت كه علاوهبر ثوابهاى اخروى در همين دنيا نفعش عائد او خواهد شد.و اگر
در انجاموظيفه كوتاهى نمود در اين دنيا همسر بىاطلاع و ضعيف الايمانى خواهدداشت
كه مصونيت دينى و اخلاقى ندارد و در قيامت نيز مورد بازخواستخداوند قهار قرار
خواهد گرفت.
خداوند بزرگ در قرآن مجيد مىفرمايد:
اى كسانى كه ايمان داريد خودتان و خانوادهتان را از آتشى كههيزم آن انسانها و
سنگ است محفوظ بداريد. (23)
امام صادق عليه السلام فرمود:وقتى آيه مذكور نازل شد يكى ازمسلمانان گريه مىكرد
و مىگفت:من عاجزم كه نفس خودم را از آتشمحفوظ بدارم در عين حال مامور شدهام كه
اهل بيتم را نيز از دوزخ نگهدارم!!پيغمبر اكرم (ص) فرمود:همين مقدار كافى است كه
آنان را امركنى به كارهايى كه خودت ماموريت دارى آنها را انجام دهى و نهى كنى
ازكارهايى كه خودت بايد آنها را ترك كنى. (24)
پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود:مرد به سرپرستى خانوادهگمارده شده است و
هر سرپرستى نسبتبه زيردستانش مسؤوليت دارد (25) .
رسول خدا (ص) زنها را ياد نموده فرمود:پيش از اينكه شما را بهكارهاى بد وادار
كنند،به كارهاى نيك دعوتشان كنيد (26) .
پاورقى:
1- اطلاعات 18 ارديبهشت 1351.
2- وسائل ج 14 ص 122
3- وسائل ج 2 ص 643
4- فرقان آيه 67
5- وسائل ج 15 ص 258
6- وسائل ج 15 ص 261
7- وسائل ج 15 ص 261
8- مستدرك ج 2 ص 643
9- بحار ج 104 ص 69
10- وسائل ج 15 ص 249
11- بحار ج 104 ص 73
12- بحار،ج 16 ص 227.
13- بحار الانوار ج 16 ص 230
14- راز آفرينش انسان ص 108
15- بحار الانوار ج 60 ص 342.
16- وسائل ج 14 ص 122
17- وسائل جلد 14 ص 124
18- اطلاعات 11 تير ماه 1349.
19- و نميدانند چرا؟ص 138.
20- اطلاعات 25 ديماه 1350
21- اطلاعات 26 شهريور 1348.
22- اطلاعات 18 ارديبهشت 1351.
23- سوره تحريم آيه 6
24- وسائل ج 11 ص 417.
25- مستدرك ج 2 ص 550
26- بحار ج 103 ص 227