درس سى و هشتم : زنم را نمى خواهم
هر گاه مردى فكر كند، كه همسرش مناسب او نيست ، به دردش نمى خورد و
بايد طلاقش دهد، بايد بداند كه خداوند متعال و خالق مهربانش ، چنين
موردى را پيش بينى كرده و به چنين شوهرى قريب به اين مضمون مى فرمايد:
شما مردان كه همه اسرار جهان
را نمى دانيد، شما كه از آينده خبر نداريد، شما مقدارى از ظاهر جسم و
صفات و اخلاق زن را مى بينيد، شما خبر نداريد؛ شايد خدا در وجود همان
زن كه اكنون مورد رضايت شما نيست ، خيرات و بركاتى به وديعت گذاشته
باشد كه در آينده بر شما معلوم گردد، بنابراين نسنجيده قضاوت نكنيد، و
تنها نزد قاضى نرويد، هر چيز و هر كسى را كه به نظر شما بد آمد، بد
مگوييد، بدانيد كه خدا بهتر از شما مى داند، قدرى صبر كنيد، كه صبر
كليد پيروزى است . (با توضيح نويسنده )
مردانى كه به فرموده خداى خود اعتماد دارند، گوش مى كنند و شكيبايى مى
ورزند و كسانى كه در اين وعده خدا، شك و ترديدى دارند، خوبست سرگذشت
زنان و شوهرانى را كه در ابتداى زندگى ناسازگار بوده ، سپس به تدريج در
اثر صبر و حوصله سازگار شده و زندگى سعادتمندى پيدا كرده اند، مطالعه
كنند. بعضى از شوهران ، زنان خود را تا كنار محضر طلاق برده اند، سپس
به خاطر پيش آمد و حادثه اى كوچك ، يا فكرى كه به نظر آنها رسيده است ،
برگشته اند و دوباره به زندگى كردن با يكديگر پرداخته اند. اكنون سى
سال و بيشتر، از زندگى آنها گذشته ، عروس و داماد پيدا كرده اند و با
صفا و محبت زندگى مى كنند و از كردار گذشته خود پشيمانند. ديگران بايد
از سر گذشت آنها عبرت گيرند، سخن خالق مهربان خود را بشنوند، بدون جهت
خون خود را كثيف نكنند و زندگى شيرين و گوارا را تلخ و ناگوار نسازند
(در بحث طلاق توضيح بيشترى خواهيم داد.)
نويسنده در اين مقام نمى خواهد زنان را بر شوهر آزارى تشويق كند، بلكه
مى خواهد به شوهران بگويد: اگر خداوند متعال به خاطر مصالحى طلاق را در
دست شما گذاشته است ، اين چنين سفارشها و رهنمودها هم به شما داده است
و به زنان مى خواهم بگويم : قدر خداى خويش بشناسند و از اين لطف و
مرحمت ، سوء استفاده نكنند. به خانه و زندگى و شوهر خويش ، علاقه نشان
دهند و سفارشهاى ديگر خداى متعال را هم كه گفتيم و مى گوييم در گوش
گيرند.
دليل
147-
و عاشروهن بالمعروف ، فان كرهتموهن فعسى ان تكرهوا شيئا و يجعل الله
فيه خيرا كثيرا.
با زنان به خوبى و خوشى زندگى كنيد، اگر از آنان ناراضى بوديد (بدانيد
كه ) بسا مى شود كه از چيزى كراهت داريد، ولى خدا در وجود همان چيز خير
بسيارى نهاده است .
(156)
148-
و قال (صلى الله عليه و آله و سلم ): خير نسائكم التى ان غضبت اءو غضب
، تقول لزوجها: يدى فى يدك ، لا اءكتحل عينى بغمض حتى ترضى عنى .
پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود: بهترين زنان ، زنى است كه
وقتى خشمگين شود، يا شوهرش بر او خشم گيرد، به شوهرش بگويد: دستم را در
دست تو مى گذارم و خواب را به چشمم راه نمى دهم تا وقتى از من راضى شوى
.
(157)
149-
و قال (صلى الله عليه و آله و سلم ) اءيما امراءه آذت زوجها بلسانها لم
يقبل الله منه صرفا و لا عدلا و لا حسنه من عمها حتى ترضيه و ان صامت
نهارها و قامت ليلها...
پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود: هر زنى كه شوهرش را با
زبانش بيازارد، خداوند هيچ توبه و كفاره ئى را از او نمى پذيرد و هيچ
كار نيكش را قبول نمى كند تا وقتى كه شوهرش را راضى كند...
(158)
150-
قال النبى (صلى الله عليه و آله و سلم ): من صبر على سوء خلق امراءته
اءعطاه الله من الاءجرما اءعطاه داود (عليه السلام ) على بلائه و من
صبرت على سوء خلق زوجها اءعطاها مثل ثواب آسيه بنت مزاحم .
پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود: هر مردى كه كج خلقى زنش را
تحمل كند، خداوند به او پاداشى مى دهد كه به حضرت داود براى صبرش بر
بلا عطا فرمود و هر زنى كه كج خلقى مردش را تحمل كندت خداوند به او
ثواب آسيه (همسر فرعون ) را عطا فرمايد.
(159)
151-
عن الصادق (عليه السلام ) قال : ساءلت اءم سلمه رسول الله (صلى الله
عليه و آله و سلم ) عن فضل النساء فى خدمه اءزواجهن ، فقال : اءيما
امراءه رفعت من بيت زوجها شيئا من موضع تريد به صلاحا الا نظر الله
اليها و من نظر الله اليه لم يعذبه .
امام صادق (عليه السلام ) فرمود: ام سلمه از رسول خدا (صلى الله عليه و
آله و سلم ) درباره ثواب خدمت كردن زن به شوهرش سوال كرد، حضرت فرمود:
هر زنى كه در خانه شوهرش ، چيزى را از جائى بردارد و به جاى ديگر گذارد
و قصدش اصلاح و درستكارى باشد. خداوند به او نظر نمايد، و هر كس مورد
نظر خدا قرار گيرد، خدا عذابش نمى كند.
(160)
درس سى و نهم : سوغات سفر
اسلام به مردن دستور مى دهد: هر گاه از مسافرتى دور يا نزديك ، به خانه
وارد مى شوند، ره آورد و سوغاتى زير بغل داشته باشند، هر چند آن سوغات
، كوچك و اندك باشد. اين هديه زن و فرزند را خوشحال مى كند و اسلام
همين خوشحالى و گرمى و صفاى خانواده را مى خواهد. محبت و الفت جامعه
مسلمين را مى خواهد، از اين رو از هر پديده و پيش آمد كوچك و بزرگى ،
براى ايجاد الفت و مودت استفاده مى كند، براى مريض دستور تحفه بردن
مى دهد و در عروسى كردن و خانه نو ساختن و از مكه برگشتن و آمدن نوزاد
و ختنه كردن پسر، اطعام و وليمه را سفارش مى كند. و براى جلوگيرى از
موانع الفت ، از عقوق والدين و قطع رحم منع مى كند و آنها را از گناهان
كبيره مى شمارد. همچنين دروغ گفتن و غيبت كردن و سوء ظن و سخن چينى و
خدعه و نفاق و حسد را.
اين گونه صفات بزرگترين زيانش ايجاد تفرقه و جدايى ميان مسلمين است و
در اسلام از گناهان بزرگ شمرده شده و نيز دستور به نماز جمعه و جماعت و
مصافحه و معانقه و بوسيدن و صله رحم و اصلاح ذات البين و ضيافت كردن و
افطارى دادن ... همگى براى ايجاد الفت و محبت است . پناه به خدا از
پستى مردانى كه تمام لذت و عيش زندگى را براى خود مى خواهند و به زن و
فرزند خويش اعتنايى ندارند. گويا اين گونه مردم از ارزشهاى انسانى و
اخلاق اسلامى بويى نبرده اند. در سفر خوشيها مى كنند و نزد خانواده خود
با دست خالى و درون پر بر مى گردند.
مبين آن بى حميت را كه هرگز |
|
نخواهد ديد روى نيكبختى |
كه آسايش گزيند خويشتن را |
|
زن و فرزند بگذارد بسختى |
(سعدى )
دليل
152-
قال النبى (صلى الله عليه و آله و سلم ): اذا خرج اءحدكم الى سفر ثم
قدم على اءهله فليهدهم و ليطرفهم و لوحجاره .
پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود: هر گاه مردى به سفر رود،
هنگامى كه نزد خانواده اش مى آيد، بايد هديه و چيز تازه و مطبوعى براى
آنها بياورد اگر چه سنگى باشد (هر چند كم ارزش باشد يا سنگى با ارزش
مانند عقيق و فيروزه باشد. به كتاب (( انسانيت
)) درس (( تمرين
)) مراجعه شود.
(161) )
153-
قال الباقر (عليه السلام ):... تهادوا فان الهديه تسل السخائم و تجلى
ضغائن العدواه و الاحقاد.
امام باقر (عليه السلام ) فرمود: براى يكديگر هديه بريد، كه هديه بردن
، كينه ها را از دلها بيرون برد و انتقام و دشمنى و كينه توزيها را بر
طرف سازد.
(162)
درس چهلم : خلوت
دين مقدس اسلام ، دين صريح اللهجه اسلام و دين بدون نفاق و دروئى اسلام
، زن و شوهر را در خلوتخانه و در زير لحاف هم رهبرى و راهنمائى فرموده
است :
رهبريهايى بسيار دقيق و مفصل كه شايد رياكاران و كج انديشان را خوشايند
نباشد، ولى به نظر ما اگر اسلام اين رهبريها را نمى نمود، دينى ناقص و
نارسا بود، كوتاه بين و كم انديش بود. عالم به جميع مصالح انسان نبود
خيرخواه و مصلحت انديش و بالاخره قابل نبود و مورد اعتماد قرار نمى
گرفت .
مگر در تمام امور زندگى انسان ، در تمام ابعاد فعاليت انسان ، در تمام
اركان و اصول فرهنگ انسان ، امرى مهمتر و اصولى تر از تكوين و ايجاد
انسان وجود دارد؟ مگر نه اين است كه اخلاق و اقتصاد و سياست و هنر و
قضاوت و علم و معرفت ، همه و همه ، فرع وجود انسان است و به خاطر بهتر
زيستن انسان ؟ مگر نه اين است كه نزديكى زن و شوهر، اگر مطابق سنن
طبيعى و مقررات الهى كه همان راهنماى سنن طبيعى است نباشد، بيماريها و
امراض واگير و غيرواگير، به وجود مى آورد؟ مگر نه اين است كه اگر
وظيفه زن و شوهر در زير لحاف معين نباشد، موجب نزاع و درگيرى ميان آنها
مى شود و گاهى به طلاق منجر مى گردد؟ مگر نه اينست كه اگر همبسترى
مطابق دستور الهى نباشد، موجب سقط جنين ، نقص عضو و بيماريهاى جسمى و
روانى كودك مى گردد؟ مگر نه اين است كه انحرافات غريزى ، به واسطه خروج
از دستورات دين در اين مسير است ؟
در هيچ يك از اين امور كوچكترين شك و ترديدى نيست ، و اسلام بايد همه
را بگويد و مو به مو تشريح كند و توضيح دهد و خوشبختانه اين كار را
كرده است ، اگر كج انديشان ، اسم اين كار را دخالت در اسرار زوجان و
خلاف عفت زبان مى گذارند، ما آنرا دلسوزى و راهنمايى و صراحت لهجه مى
ناميم .
اگر خوانندگان گرامى بخواهند در نظر ابتدائى نويسنده را به تعبيراتى
مانند خلاف عفت قلم متهم كنند، بايد بدانند كه آن تعبيرات ، ابتدا به
منابع وحى و مآخذ اسلامى برمى گردد، زيرا نويسنده در اين مقام ، آيات
قرآن و احاديث معصومين را نقل مى نمايد و از جانب خودش چيزى جز توضيح
اضافه نمى كند، به علاوه از شخص اعتراض كننده سوال مى شود: مگر وجود
خود او از همين راه پيدا نشده ؟ مگر خود او براى بقاء نسل خويش ، همين
راه را نمى پيمايد و در اين وادى خطرناك راهنمايى عالم و دلسوز را نمى
خواهد؟
اكنون به نمونه و اشاره ئى از آن دستورات توجه نماييد و اين را هم
بدانيد كه اسلام عزيز در تمام امور حد وسط و ميزان اعتدال را ملاحظه
نموده و چنانكه در درسهاى سابق گفتيم ، تا آنجا كه خيرخواهى و راهنمايى
ناميده ميشود، با كمال صراحت بيان كرده و از آنجا كه عنوان خلاف عفت ،
تحريك جوانان عزب و توضيح واضحات را پيدا مى كند، خارج از مرز راهنمايى
و خير خواهى دانسته و لب فرو بسته است .
دليل
154-
نساوكم حرث لكم فاءتوا حرثكم اءنى شئتم .
زنان شما كشتزار شمايند. هر گونه خواهيد، به كشتزار خود درآئيد.
(163)
آرى در امر توالد و تناسل انسان ، در گلستان پهناور جهان ، كشاورز
حقيقى خداوند سبحان است . زن كشتزار و بذر افشان و هر دو مزدور و كارگر
آفريدگار رحمان .
دانشمندان اسلامى از آيه شريفه استفاده مى كنند كه نزديكى از راه عقب
يا حرام است يا كراهت دارد،، زيرا آنجا كشتزار نيست ، يعنى توليد نسل
نمى شود، ولى نزديكى از راه جلو به هر گونه و شكلى كه خود زن و شوهر
بخواهند مجاز است و مانعى ندارد.
155-
و يساءلونك عن المحيض قل هو اءذى فاعتزلوا النساء فى المحيض و لا
تقربوهن حتى يطهرن فاذا تطهرن فاءتوهن من حيث اءمركم الله .
تو را از حيض مى پرسند، بگو آن رنج و آزارى است ، پس در حال حيض از
زنان دورى كنيد و با ايشان نزديكى ننماييد تا پاك شوند و چون پاكيزه
شدند، از آنجا كه خدا فرمانتان داده درآييد.
(164)
156-
ما احب من دنياكم الا النساء والطيب .
رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود: من از دنياى شما فقط
زنان و بوى خوش را دوست دارم .
(165)
157-
ساءلنا اءبوعبدالله (عليه السلام ) اءى شى اءلذ؟ فقلنا: غير شى ء فقال
هو: اءلذ الاءشياء مباضعه النساء.
امام صادق (عليه السلام ) را اصحابش پرسيد: لذيذترين كارها چيست ؟ هر
كسى چيزى گفت : سپس خودش فرمود: لذيذترين كارها همبستر شدن با زنان است
.
(166)
158-
اذا راءى اءحدكم امراءه تعجبه ، فلياءت اءهله ، فان عند اءهله مثل ما
راءى ، فلا يجعل للشيطان على قلبه سبيلا.
على (عليه السلام ) فرمود: هر گاه نگاهتان به زن زيبائى افتاد و شما را
خوش آمد، به خانه رويد و با همسر خود همبستر شويد كه او همان دارد كه
آن زن داشت ، (و بايد) براى ورود شيطان راهى به دل خود باز نكنيد.
(167)
159-
راءى رسول الله امراءه فاءعجبته فدخل الى ام سلمه و كان يومها فاءصاب
منها و خرج الى الناس و راءسه يقطر، فقال اءيها الناس ، انما انظر من
الشيطان فمن وجد من ذلك شيئا فلياءت اءهله .
امام صادق (عليه السلام ) فرمود: رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم
) زنى را ديد كه حضرتش را به اعجاب آورد. پيغمبر (صلى الله عليه و آله
و سلم ) فورا نزد ام سلمه رفت كه نوبت او بود و با او نزديكى نمود، سپس
نزد مردم آمد، در حالى كه قطرات آب غسل از سرش مى چكيد و فرمود: اى
مردم ، نگاه كردن كار شيطانى است ، هر كس از شيطان در وجود خود اثرى
بيابد، بايد با همسر خود همبستر شود.
(168)
160-
يا على لا تجامع امراءتك بشهوه امراءه غيرك .
پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) به على (عليه السلام ) فرمود: اى
على ، با همسرت به شهوت زنى ديگر نزديكى مكن (در حال نزديكى با همسرت
به فكر زنى ديگر مباش
(169) )
161-
عن ام سلمه قالت : لما زوج رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم )
عليا فاطمه و اءطعم للزفاف دعاهما فاءخذ عليا بيمينه و فاطمه بشماله و
جمعهما الى صدره فقبل بين اءعينهما... و جلس عند رؤ وسنا و اءدخل رجليه
فيما بيننا...
(170)
ام سلمه گويد: چون پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) دختر خود را به
ازدواج على (صلى الله عليه و آله و سلم ) در آورد. در شب زفاف على را
با دست راست و فاطمه را با دست چپ بگرفت ، و هر دو را به سينه چسبانيد
و پيشانى آنان را ببوسيد و سفارش آنها را به يكديگر نمود و ميان آنها
راه مى رفت تا به اتاق مخصوصشان درآورد، سپس تا سه روز نزد آنها نيامد،
چون روز چهارم به منزل ايشان آمد، على و فاطمه زير بالاپوشى بودند، پيش
از آنكه نزديك ايشان رود، (( اسماء
)) را در صحن خانه بديد. از او پرسيد: اينجا به
چه كار آمده اى ؟ گفت : براى كمك به تازه عروس . على و فاطمه صداى
پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) را شنيدند، خواستند برخيزند.
پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود: به جان من به حال خود
باشيد تا نزد شما آيم ، ايشان زير بالاپوش بودند تا پيغمبر (صلى الله
عليه و آله و سلم ) نزد آنها رفت .
(171)
162-
عن اءبيعبدالله (عليه السلام ) قال : من جمع من النساء ما لا ينكح فزنا
منهن شى ء فالاثم عليه .
امام صادق (عليه السلام ) فرمود: كسى كه زنان متعددى بگيرد و نتواند با
همه آنها همبستر شود، اگر يكى از آنها زنا كند، گناهش به گردن مرد است
.
(172)
163-
عن على بن جعفر، قال : ساءلت اءباالحسن موسى (عليه السلام ) عن الرجل
يقبل قبل امراءته ، قال : لاباءس .
على بن جعفر گويد: از امام كاظم (عليه السلام ) پرسيدم ، چگونه است كه
مردى شرمگاه زنش را ببوسد؟ فرمود مانعى ندارد.
(173)
(چه سائل بى ادب و چه سؤ ال مستهجنى !؟)
164-
و قال (صلى الله عليه و آله و سلم ) ثلاثه من الجفاء:... و مواقعه
الرجل اهله قبل الملاعبه .
پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود: سه چيز از خشكى و خشونت
محسوب مى شود... سوم آنكه مردى با زنش نزديكى كند و قبلا با او بازى
نكند و به او ور نرود.
(174)
زن دوشيزه خواه و نيك نژاد |
|
تا تو را بيند و شود دلشاد |
تو درآيى ز در سلامش كن |
|
او درآيد تو احترامش كن |
هر زمانش به دلنوازى كوش |
|
وقت خلوت به لطف و بازى كوش |
(اوحدى )
165-
قال رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم ) للنساء: لا تطولن صلا تكن
لتمنعن اءزواجكن .
رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) به زنان فرمود: وقتى شوهرتان
شما را طلب مى كند و شما مشغول نماز هستيد، نماز خود را طول ندهيد تا
شوهرتان را از حقى كه بر شما دارد مانع شده باشيد.
(175)
166-
عن اءبيعبدالله (عليه السلام ) قال : اءتت امراءه الى رسول الله (صلى
الله عليه و آله و سلم ) فقالت : ما حق الزوج على المراءه ؟ قال ان
تجيبه الى حاجته و ان كانت على قتب .
امام صادق (عليه السلام ) فرمود: زنى نزد رسول خدا (صلى الله عليه و
آله و سلم ) آمد و سوال كرد: حق شوهر بر زن چيست فرمود: زن بايد نياز
(غريزى ) شوهرش را برآورد، هر چند آن زن بر مركبى سوار باشد.
(176)
167-
قال رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم ) ان من شر نسائكم ... و اذا
خلابها بعلها تمنعت منه الصعبه عند ركوبها.
رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود: از جمله زنان بد، زنى
است كه چون شوهرش با او خلوت كند، شوهرش را مانع شود و مانند شتر چموش
بد ركابى كند (گويا پيغمبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم ) مى خواهد
زنان امتش خوش رختخواب باشند تا خلوتخانه آنها خشك و حيوانى و بى روح
نباشد.
(177)
168-
ساءلت اءبا عبدالله (عليه السلام ) عن الرجل يكون معه اءهله فى سفر
لايجد الماء ياءتى اءهله ... ان اباذر ساءله عن هذا، فقال ايت اءهلك
توجر...
راوى گويد: از امام صادق (عليه السلام ) درباره مردى پرسيدم كه با
همسرش به سفر رفته است و اگر نزديكى كند آب براى غسل كردن ندارد فرمود:
اگر غريزه بر او فشار آورد، حلال است (كه نزديكى كند و سپس براى نماز
تيمم نمايد) سپس به حضرت عرض كردم : از پيغمبر (صلى الله عليه و آله و
سلم ) روايت شده است كه آن حضرت به ابوذر فرموده است : با همسرت نزديك
كن تا خدا به تو پاداش دهد. ابوذر تعجب كرده و گفته است : با زنم
نزديكى كنم و خدا به من پاداش دهد؟! پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم
) فرموده است : آرى ، همچنانكه اگر زنا كنى خدا عذابت مى كند (چون با
همسر حلالت نزديكى كنى پاداشت مى دهد) سپس امام صادق (عليه السلام )
فرمود: هم چنين اگر غريزه به او فشار آورد و او از ترس گرفتار شدن به
حرام با همسر حلال خود نزديكى كند، خدا پاداشش مى دهد.
(178)
169-
و قال (عليه السلام ) فلا تقربوا النساء من اءول الليل صيفا و لا شتاء
و ذلك لان المعده و العروق تكون ممتليه و هو غير محمود و يتولد منه
القولنج
امام رضا (عليه السلام ) فرمود: سر شب ، چه در تابستان و چه در زمستان
با زن خود نزديكى مكن ، زيرا معده و رگهاى بدن پر است و نزديكى كردن در
اين حال نيكو نيست ؛ زيرا موجب قولنج و فلج و رعشه و نقرس و سنگ درون و
چكيدن بول و فتق و ضعف بينايى مى شود.
اين عمل بايد در آخر شب باشد كه براى بدن صالحتر است و مايه اميد بيشتر
و ذكاوت عقل بيشتر براى فرزندى كه خدا از آن ميان ايجاد كند مى باشد، و
با زن نزديكى مكن مگر زمانى كه با او بازى كنى و بسيار بازى كنى و
پستانهايش را بفشارى ، چون چنين كردى ، شهوت زن تحريك مى شود و آبش جمع
مى گردد؛ زيرا آب زن از پستانش خارج مى شود و (پس از آن ) آثار شهوت در
چهره و چشمان زن هويدا مى گردد و او از تو همان را مى خواهد كه تو از
او مى خواهى و تنها در حال پاكى از حيض با زن نزديكى كن . پس از فراغت
از جماع نه ايستاده باش و نه نشسته ، بلكه اندكى به پهلوى راست دراز
بكش ، سپس فورا براى ادرار كردن برو تا تو را از سنگ درون ايمن كند و
به اذن خداوند متعال ، سپس غسل كن و اندكى موميائى و عسل آب كرده يا
عسل كفك گرفته بخور. اين خوراك مقدار آبى را كه از تو خارج شده ، برمى
گرداند.
(179)
170-
فى وصيه النبى لعلى عليهما و آلهما السلام يا على لا تجامع امراءتك فى
اءول الشهر و وسطه و آخره ... و فيه النهى عن الجماع بعد الظهر و عن
التكلم عند الجماع .
در وصيتى كه پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) به دامادش على (عليه
السلام ) نموده ، مى فرمايد: در اول ماه و وسط ماه و آخر ماه با زنت
نزديكى مكن ، و هنگام نزديكى سخن مگو و به فرج زن نگاه مكن و به فكر
شهوت زنى ديگر يا خواهر زنت مباش و تو و همسرت خود را با يك دستمال پاك
نكنيد، در شب عيد فطر و قربان نزديكى مكن و همچنين زير درخت ميوه دار و
در برابر خورشيد بدون پرده نزديكى مكن و نيز بين اذان و اقامه امام و
در شب نيمه شعبان و پشت بام و شبى كه مى خواهى فردا به سفر روى ،
نزديكى مكن .
(180)
موضوع كراهت نزديكى در اول و وسط و آخر ماه ، از امورى است كه تا كنون
تا آنجا كه ما اطلاع داريم علم بشر به آن راه نيافته است ، به نحوى كه
بتواند با حساب (دو دو تا چهار تا) آنرا اثبات كند. از طرفى از نظر دين
كوچكترين شك و ترديدى وجود ندارد كه برخى اعمال در بعضى از زمانها
مكروه يا مستحب ، بلكه واجب يا حرام است : روزه گرفتن در ماه رمضان
واجب و در عيد فطر و قربان حرام است و در شب جمعه شعر خواندن مكروه و
دعا خواندن مستحب است ، در صورتى كه از نظر علم تا آنجا كه بشر امروز
بدان رسيده است ، رابطه تمام اين اعمال ، نسبت به اجزاء زمان مساوى و
برابر است ، پس بايد اين امور را تعبدا پذيرفت تا زمانى كه خدا مصلحت
بداند و درى از معرفت به روى دل ما بگشايد. البته نظير اين امور بسيار
است و جهل و نادانى بشر، زيادتر.
171-
عن الصادق (عليه السلام ) لا يجامع الرجل امراءته و لا جاريته و فى
البيت صبى .
امام صادق (عليه السلام ) فرمود: در خانه ئى كه كودكى باشد، مرد نبايد
با همسرش و كنيزش نزديكى كند.
(181)
172-
و قال (عليه السلام ) من اراد البقاء و لابقاء فليقل غشيان النساء.
و فرمود كسى كه عمر بيشترى مى خواهد بايد با زنان كمتر آميزش كند.
(182)
173-
روى اءنه ثلاث يهدمن البدن و ربما قتلن ... و نكاح العجايز.
سه چيز بدن را منهدم مى كند و گاهى مى كشد... نزديكى با پيره زن .
(183)