بهشت خانواده جلد اول

دكتر سيد جواد مصطفوى

- ۳ -


درس نهم : عفت و عشوه

مقررات اسلام با فطرت پاك انسان ، هماهنگى كامل دارد؛ زيرا طراح هر دو يكى است و هر دو به يك چشمه باز مى گردد. وجود انسان را با فطرت پاكش خداوند متعال آفريده و مقررات تابناك اسلام را هم همان خداوند طراحى كرده و به وسيله فرستاده امينش براى بشر ارسال داشته است .

دين اسلام ، بلكه هر دين آسمانى ، به پنج موضوع اجتماعى اهميت زيادى داده و حفظ و نگهدارى آنها را از واجبات شمرده و براى نا فرمايان و مخالفت كنندگان آن ، مجازات هاى سخت و شديدى مانند دست بريدن و شلاق زدن ، گردن زدن و سنگسار كردن ، معين كرده است . آن پنج چيز عبارتست از:

1- حفظ دين و عقيده 2- حفظ عقل 3- حفظ جان 4- حفظ نسب و حلال زادگى 5- حفظ مال .

بحث ما در اين درس درباره حفظ نسب و حلال زادگى است .

از نظر مقررات اسلام ، صحت روابط زناشويى و حلال زادگى اولاد، تا آنجا اهميت دارد كه براى زنا و لواط و قيادت و انحرافهاى جنسى ديگر، مجازاتهاى شديدى معين كرده است كه در كتب فقها به تفصيل بيان شده است .

اين اسلام است و آن هم مكاتب ديگر كه تمام انحرافات جنسى ، حتى برهنه بودن زن و مرد، استمناء، همجنس بازى تبادل همسران و ازدواج مردان را با يكديگر تجويز مى كنند ولى دين مقدس اسلام ، علاوه بر اينكه زنا و لواط را از گناهان كبيره مى شمارد، به عنوان پيشگيرى و حفظ صحت نسب ، مقدمات آنها را هم حرام دانسته است . حجاب را براى زن واجب دانسته و چشم چرانى را بر مردان حرام كرده است . بودن زن و مرد نامحرم را در جايى خلوت ناروا دانسته و از سخن گفت زن با آهنگ مهيج و وسوسه انگيز منع فرموده است و به زنان دستور مى دهد: كمتر از خانه بيرون بروند و راه رفتن مهيج نداشته باشند. از كنار ديوار راه بروند نه از وسط كوچه تا در اولين نگاه جلب نظر نكنند.

عارفان آزاد انديش ، در برابر اين احكام ، سر تعظيم فرود مى آوردند و از خداوند رحمان تشكر مى كنند كه براى حلال زادگى و صحت انساب ، زنا را حرام فرمود و براى پيشگيرى از زنا، از مقدمات و انگيزه هايش هم پيشگيرى نمود، تا باز ايستادن از آن آسان باشد. اگر خداوند متعال ، از مقدمات هوس انگيز زنا جلوگيرى نمى فرمود و فقط خود زنا را حرام مى كرد، تكليف به مالايطاق كرده بود، مانند كسى كه نزديك شدن كبريت به بنزين را تجويز كند، ولى از شعله ور شدن آتش منع نمايد.

قرآن مجيد، عفت چشم و پاكدامنى را به مرد و زن ، با يك تعبير و در دو آيه پشت سر هم توصيه مى كند، ولى در آيه نسبت به زن ، سفارش و تاكيد بيشترى دارد اين تاكيد براى اين است كه :

اولا در اين مقام زن فاعل است و مرد مفعول ، زن مى كشد و مرد كشيده مى شود، يك سر ريسمان بدست زن است و سر ديگر به گردن مرد.

خلاصه بى حجابى و عشوه گرى زن است كه باعث شعله ور شدن آتش ‍ غريزه مى شود نه حركات غير عادى مرد. از اين رو قرآن مجيد، به زن كه عامل و علت اين مفسده مى شود، تاكيد بيشترى مى كند كه دام مفسده انيگزت را مينداز، و به مرد هم هشدار مى دهد كه مواظب باش تا در اين دام نيفتى .

ثانيا: تاكيد اسلام ، در امر حجاب ، نسبت به زن براى اين است كه اگر در اثر بى مبالاتى زن ، مردى به دام افتاد و زنائى رخ داد، عواقب وخيم اين عمل زشت ، متوجه زن مى شود نه مرد، ازاله بكارت و باردارى و كورتاژ يا وضع حمل نامشروع و بى آبروئى تا آخر عمر همگى متوجه زن است نه مرد. از اين رو خداوند مهربان ، زن را متوجه مى كند كه دامى را كه براى ربودن مرد مى اندازد، بالاخره به گردن خودش مى افتد خالق مهربان انسان ، همه اين حسابها را كرده است كه به زن دستور مى دهد، حيا و عفت و حجاب خويش را مراعات كند و براى او پوششى بيشتر از پوشش مرد و رفتارى سنگين تر و با وقارتر از رفتار مرد توصيه مى كند.

امام صادق (عليه السلام )، مى فرمايد: بهترين زنان زنى است كه چون با شوهرش خلوت كند لباس حيا از تن بكند و چون جامه بپوشد و از خانه بيرون رود، لباسى از حياء و عفت بر تن كند كه مانند سپر و زرهى براى او باشد، يعنى در كوچه و خيابان ، چنان با وقار و سنگين راه برود كه تيرهاى نظر جوانان هرزه اجازه ورود به شخصيت او را نداشته باشند. زن مسلمان از حضرت زهرا و زينب كبرى صلوات الله عليهما پيروى مى كند.

آنكه را پيشواى دين زهراست   پيروى از زنان غرب خطاست
نسزد از تو اى زن روشن   پيروى از زنان تر دامن
آنكه خود هست در كمند فساد   كى تواند تو را كند آزاد
(شفق )

تا اينجا آنچه گفتيم مربوط به جمله دوم روايت است كه زن بايد هنگامى كه از خانه خارج مى شود، با حيا و سنگين و باوقار باشد و اما جمله اول روايت هم متضمن معنايى لطيف و داراى لفظى بليغ است .

امام صادق (عليه السلام ) مى فرمايد: زن خوب آن است كه در حال خلوت با شوهرش حيا را كنار گذارد و حالتى مخالف و متناقض با حالت لباس ‍ پوشيدن داشته باشد، يعنى در حال خلوت با شوهر، هر گونه ظرافتكارى و طنازى و عشوه گرى ، براى زن جايز، بلكه ارجح است . بهترين زن مسلمان زنى است كه در زمان خلوت با شوهرش خوش زبان و شيرين حركات باشد و هر گونه پرده و حجابى را از ميان خود و شوهرش بردارد. آن چيزى كه زن را در رديف بهترين زنان مسلمان مى گذارد، همين است كه بتواند اين دو حالت متناقض را در وجود خود حفظ كند: در حالت خلوت با شوهر، كاملا حيا و خجالت را كنار گذارد و تا از خلوت خانه بيرون آمد، لباس حيا بر تن كند و مجسمه عفت و وقار باشد، پس اگر هميشه با حيا باشد، بهترين زنان نخواهد بود، چنانچه اگر هميشه طناز و عشوه گر باشد. خلاصه آنكه زن بايد لباس رزم و بزم خود را بشناسد و هر يك را در جاى خود بپوشد.

اگر تمام انديشمندان و سخن سنجان جهان ، گرد آيند و بخواهند براى بهترين زن ، عبارتى بليغ و رسا به عنوان تابلو و شعار بگويند، بهتر از آنچه امام صادق (عليه السلام ) فرموده نتوانند (در اين باره باز هم در درسهاى 10 و 13 و 26 و 27 و 54 سخن خواهيم گفت .)

در آن درسها پيغمبر و ائمه اطهار صلوات الله عليهم اجمعين تعليماتى به زن و شوهر مى دهند كه غريزه جنسى آنها در خلوتخانه و با شكلى حلال و زيبا، عميق و با صفا اشباع گردد، تا زمانى كه از خانه بيرون مى روند، زنان و مردان كوچه و بازار، نظر ايشان را جلب نكنند و فكر آنان را از كار و زندگى خود مصروف ندارند، و متوجه خويش نسازند.

دليل

28- شهيد اول ، محمد بن مكى - رضوان الله تعالى عليه - مى گويد: الوسيله الرابعه ما هو وصله الى حفظ المقاصد الخمسه و هى النفس ‍ والدين و العقل و السنب و مال ، التى لم ياءت تشريع الا بحفظها و هى الضروريات الخمس .

وسيله چهارم چيزى است كه سبب حفظ مقاصد پنجگانه مى شود و آن پنج مقصد: جان ، دين ، عقل ، خانواده و مال است كه هيچ دينى (از جانب خداوند) نيامده است ، مگر براى حفظ اين پنج چيز و اينها ضروريات پنجگانه دين است . (32)

29- قل للمومنين يغضوا من ابصارهم و يحفظو فروجهم ذالك اءزكى لهم ان الله خبير بما يصنعون

به مردان مومن بگو ديدگان خويش را بازگيرند و دامن خود نگه دارند كه اين براى آنها پاكيزه تر است و خدا از آنچه مى كنند آگاه است (33)

30- قل للمومنات يعضضن من اءبصارهن و يحفظن فروجهن و لا يبدين زينتهن الا ما ظهر منها...

به زنان مومن بگو: ديدگان خويش باز گيرند و دامن خود حفظ كنند و زينت خويش نمايان نكنند جز آنچه آشكار است (مانند انگشتر و دست بند) و سر پوشهاى خود را روى گردن و سينه اندازند و زينت خويش نمايان نكنند، مگر براى شوهرانشان يا پدرانشان يا پدر شوهرانشان يا برادرانشان يا پسر برادرانشان يا پسر خواهرانشان يا زنانشان (زنان مسلمان ) يا آنچه مالك شده اند (غلامان و بردگان ) يا مردان بى رغبت وابسته ، يا اطفالى كه از نگفتنيهاى زن خبر ندارند و آنگونه پاى به زمين نكوبند كه زينتهاى نهانشان معلوم شود. اى گروه مومنان همگى بسوى خدا توبه بريد، شايد رستگار شويد. (34)

31- عن اءبيعبدالله عليه السلام ، قال : خير نسائكم التى اذا خلت مع زوجها خلعت له درع الحياء و اذا لبست ، لبست معه درع الحياء.

امام صادق (عليه السلام ) فرمود: بهترين زنان شما كسى است كه چون با جفتش خلوت كند، پيراهن حيا بركند و چون بپوشد و همراه او شود، زره حيا بر تن كند. (35)

32- قال رسول الله (ص ): خير نسائكم العفيفه الغلمه : العفيفه فى فرجها الغلمه على زوجها.

بهترين زنان شما زن پاكدامنى است كه دامن و شرمگاه خود را از نامحرم حفظ كند و براى شوهرش ، شهوتران و حشرى باشد. (36)

درس دهم : تميزى شوهر

موضوع نظافت از اهم مسائل اسلامى است و بيش از يكهزار و هشتصد آيه و روايت درباره آن وارد شده است ، و بايد هم چنين باشد، زيرا كسانى كه دين اسلام را از روى برهان و استدلال پذيرفته و با بررسى و كنجكاوى شخصى به آن رسيده اند، مى دانند كه اسلام هر يك از امور مربوط به زندگى انسان را به مقدارى كه اهميت دارد، اهميت داده است ، نه يك نقطه كمتر و نه يك نقطه بيشتر.

نظافت از اركان زندگى انسان است ، كه حيات و لذت بردن از حيات ، بستگى به آن دارد، نظافت در خانه و كوچه و بازار و خيابان و اداره و مغازه ضرورى و اجتناب ناپذير است ، نظافت با خوردن و نوشيدن و پوشيدن و حتى نفس كشيدن انسان ، ارتباط دارد، و چنين موضوع با اهميتى را اسلام نمى تواند با گفتن چند كلمه كلى مانند (( النظافه من الايمان ، و تنظفوا واغتسلوا )) خاتمه دهد.

دين اسلام ، بايد راه نظافت كردن مو و دندان و ناخن و ظرف و لباس و همه وسائل مورد احتياج انسان را بيان كند و خوشبختانه اين كار را هم كرده است . اكنون سخن ما درباره نظافت شوهرى است كه همسرى دارد.

خداوند متعال در اصل خلقت ، زنان را زيبا پسند و نظافت دوست آفريده و على بن ابيطالب (ع ) فرموده است ، همت و كوشش زنان به زينت دادن زندگى دنيا متوجه است ، از اين رو زنان در مورد نظافت محتاج به سفارش ‍ زياد نيستند، ولى مردان به خاطر همت گماشتن به مبارزه زندگى و كسب و حرفه و كار، كمتر به نظافت اهميت مى دهند و نياز به سفارش ‍ دارند.

خواهر و برادرى كه از يك پدر و مادر هستند و در يك خانه بزرگ شده اند. برادر را مى بينى كه اگر دستش كثيف شود، تحملش بر باقى ماندن بر كثافت و نشستن دست ، بيشتر از خواهر است ، و خواهرش براى پاكيزه كردن دست و صورت و لباس و شيشه و ظرف ، صبر و حوصله بيشترى دارد.

روزى به خانه يكى از دوستان رفتم ، در اتاق پذيرايى نشسته بودم و هنوز صاحبخانه نزد من نيامده بود صداى گفتگويى مى شنيدم ، وقتى صاحبخانه آمد، گفت : قدرى كه دير آمدم براى اين بود كه لباس توى خانه را پوشيده بودم و مى خواستم بيايم ، خانم اصرار داشت كه لباست را عوض كن ، اينطور نزد مهمان نرو، و من مى گفتم فلانى خودمانى است ، آخر مرا مجبور كرد تا لباسم را عوض كنم ، پيغمبر محترم اسلام (ص ) به شوهران مسامحه كار و بى قيد مى فرمايد: مردانى از يهود نظافت را رعايت نكردند، در نتيجه زنانشان زنا مى دادند، يعنى با مردان پاكيزه هر چند بيگانه همبستر مى شدند.

دليل

33- ان النساء همهن زينه الحياه الدنيا.

همت زنان به آراستن زندگى دنيا متوجه است . (37)

34- اغسلوا ثيابكم و خذوا من شعوركم و استاكوا و تزينوا و تنظفوا، فان بنى اسرائيل لم يكونوا يفعلون ذلك فزنت نساؤ هم .

رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود: لباسهاى خود را تميز كنيد و موهاى خود را كم كنيد، مسواك بزنيد و آراسته و پاكيزه باشيد، كه بنى اسرائيل چنين نكردند تا زنانشان زنا كار شدند. (38)

35- تنظفوا بكل ما استطعتم ، فان الله تعالى بنى الاسلام على النظافه ولن يدخل الجنه الا كل نظيف .

هر چه مى توانيد پاكيزه باشيد، زيرا خداوند اسلام را بر پاكيزگى بنيان نهاده و جز مردم پاكيزه كسى به بهشت نمى رود. (39)

36- عن الحسين بن الجهم قال راءيت اءبا الحسن (ع ) اختضب فقلت جعلت فداك اختضبت ؟ فقال : نعم ، ان التهيه مما يزيد فى عفه النساء و لقد ترك النساء العفه بترك ازواجهن التهيه ...

حسن بن جهم گويد: حضرت ابوالحسن (ع ) را ديدم كه موهاى خود را خضاب كرده بود، گفتم فدايت گردم ، شما هم خضاب مى كنيد؟ فرمود: آرى ، اصلاح و آمادگى مردان بر عفت زنان مى افزايد، زنانى بودند كه عفت را رها كردند، از آن جهت كه شوهرانشان اصلاح تن و آمادگى را ترك كردند. سپس فرمود: اگر زمانى كه نا آماده هستى ، همسرت را مانند خودت ببينى ، خوشت مى آيد؟ گفتم نه فرمود او نيز چنين است ، (يا دليل گفتار من همين است ) سپس فرمود: نظافتگرى و استعمال بوى خوش و تراشيدن مو... از اخلاق پيغمبران است . (40)

37- عن على (ع ) قال : تنظفوا بالماء من نتن الريح يتاءذى به ، تعهدوا اءنفسكم ، فان الله يبغض من عباده القاذوره الذى يتاءنف به من جلس ‍ اليه

على (ع ) فرمود: بوى گند مردم آزار را بويسله آب بزدائيد و پاك كنيد. از بدن خويش مراقبت كنيد كه خدا مبغوض دارد بنده پليدى را كه هر كس كنارش ‍ بنشيند، بينيش را بگيرد. (41)

درس يازدهم : عطر و رنگ

خوشبو كردن مسلمان ، بدن لباس خود را به مشك و عنبر و عطر و بخور و گلاب و هر ماده بويائى ، از مستحبات اكيد اسلام است ، تا آنجا كه روايت شده است : مخارج عطر و بخور پيغمبر اكرم (ص ) بيش از مخارج خوراكش ‍ بود. عطر هم مانند نظافت ، از مظاهر زيبايى است و زنان به آن علاقه بيشترى دارند و همت بيشترى مى گمارند.

پيغمبر اسلام (ص ) نسبت به استعمال عطر و ماده بويا، ميان زن و شوهر فرقى گذاشته است كه بسيار لطيف و ظريف است ، و آن فرق اين است كه به زن دستور مى دهد، از مواد خوشبو، ماده ئى را استعمال كن كه بيشتر رنگ داشته باشد و كمتر بو، بر عكس مردان كه بايد ماده ئى را استعمال كنند كه بويش بيشتر و رنگش كمتر باشد.

بعضى از زنان تنها هنگامى كه به عروسى يا مهمانى مى روند، خود را زيبا و مرتب و پاكيزه و معطر مى كنند، اين عمل بر خلاف دستور اسلام است ، زن بايد همواره براى شوهرش جالب و جاذب باشد، و در مهمانيها هم بايد زيبايى و عطر او را تنها زنان ببينند و استشمام كنند، نه مردان اجنبى تا تحريك شوند و آن زن سبب گناه آنان گردد. زنى كه در عروسيها و مهمانى ها خود را زياد زينت مى كند، او كسر شخصيت دارد، يعنى چون هنر و سواد شوهردارى خوبى ندارد، مى خواهد از راه زيور و زينت زياد، خود را نشان دهد و بنماياند، زنان با شخصيت متينند، در پوشاك زيبا و زيور و آرايش ، زياده روى نمى كنند.

اسلام دين فطرت است و دين خدا، و چنين دينى بايد احساسات و عواطف مردم را كه مخلوق همان خداست ، در نظر بگيرد و راهنمائى كند، درست است كه هر زنى در فطرت و سرشتش ، زيبا پسندى و آراسته گرى ، نهفته است ؛ ولى اين عشق و علاقه بايد كنترل و راهنمائى شود. اسلام مى گويد: آراستگى و زيباگرى زن ، تنها بايد درون خانه و زندگى خود و در برابر شوهر خود و به خاطر شوهر خود باشد. در اينصورت آب نهر زندگى در مسير خود حركت كرده ، گل و ريحان مى روياند و بلبلان و مرغان تشنه را سير آب مى كند، ولى اگر زيبايى و آراستگى زن ، براى مردان بيگانه باشد، چنانست كه آب نهر، زير پايه ساختمان منحرف شود و خرابى و تلفات به بار آورد. ذوق و شامه مرد اگر در خانه خود و از همسر خويش اشباع نشود، در خارج خانه چشم چرانى مى كند و از فكر و كار و تلاشى كه براى تامين زندگى دارد، منصرف مى شود.

دليل

38- قال رسول الله (ص ): طيب النساء ما ظهر لونه و خفى ريحه و طيب الرجال ما ظهر ريحه و خفى لونه

رسول خدا (ص ) فرمود: بوى خوش زنان ، چيزى است كه رنگش آشكار و بويش نهان باشد و بوى خوش مردان چيزى است كه بويش آشكار و رنگش ‍ نهان باشد. (42)

39- و قال عليه السلام : اءيما امراءه تطيبت لغير زوجها لم تقبل منها صلاه حتى تغتسل من طيبها كغسلها من جنابتها.

امام صادق (عليه السلام ) فرمود: هر زنى كه براى غير شوهرش خود را خوشبو كند، خداوند نماز او را قبول نكند تا زمانى كه مثل اينكه غسل جنابت مى كند، خود را از آن بوى خوش پاك گرداند. (43)

خواننده بصير و شيرين ذوق ، از اين گونه روايات لطيف و عميق ، با عجله و شتاب نمى گذرد.

40- عن اءبيعبدالله (عليه السلام ) قال : كان رسول الله (ص ) ينفق فى الطيب اءكثر مما ينفق فى الطعام

امام صادق (عليه السلام ) فرمود: رسول خدا (ص ) براى بوى خوش بيشتر از خوراك خرج مى كرد. (44)

41- قال الصادق : ان الله تعالى يحب الجمال و التجمل و يكره البؤ س و التباؤ س ...

امام صادق (عليه السلام ) فرمود: خداى متعال ، زيبايى و خود آرايى را دوست مى دارد و نيازمندى و اظهار نيازمندى را مبغوض ‍ مى دارد. (45)

42- عن ابن عباس اءنه قال : انبى لا تزين لا مراءتى كما تتزين لى ؛ لقوله تعالى : (( و لهن مثل الذى عليهن بالمعروف ))

ابن عباس گويد: (( من خودم را براى همسرم آرايش مى كنم ، چنانكه او خودش را براى من مى آرايد، زيرا خدا فرموده است : زنان را نيز مانند وظائفشان حقوقى شايسته است . (46)

در پايان درس ، اشعارى را از خوشدل تهران مى آوريم تا بدانيد كه زشتى آرايش نمايى زن به بيگانگان ، منحصر به اسلام نيست ، بلكه يك فرهنگ ايرانى نيز هست .

يكى بامدادان به فصل بهار   جوانى به باغى فتادش ‍ گذار
بشاخى گلى ديد خوشرنگ و بو   كه از جان و دل گشت مشتاق او
گلويش بيفشرد و كردش جدا   ز گلهاى ديگر به جور و جفا
چو آن گل جدا شد ز شاخ درخت   بيفتاد در دست آن تيره بخت
بكرد از طريق تحسر نگاه   به ياران و از دل برآورد آه
بگفتا كه اى خواهران عزيز   براى شما هست اين روز نيز
گذاريد آرايش خود كنار   بگيريد در زير برگى قرار
نماييد خود را از اين دم نهان   كه مانيد ايمن ز غارتگران

درس دوازدهم : كمك مرد به زن در كار خانه

شوهر بايد گاهى در كارهاى خانه به زنش كمك كند: در شستن فرش و لباسهاى سنگين ، در پرده آويختن ، هنگام مهمان داشتن و كار زياد، او هم بايد با همسرش تشريك مساعى كند.

مرد بايد بداند كه اگر موضوع خلوص و صفا و يكرنگى و رفاقت نباشد، زن وظيفه ندارد - چنانكه در درس نهم گفتيم - هيچ كارى در خانه بكند، زن اگر بخواهد لجبازى كند، مى تواند بگويد: غذا براى خودم مى پزم و ظرف و لباس خودم را مى شويم و خانه خودم را نظافت مى كنم ، ولى چنان كه گفتيم اين سخنان از نظر اسلام در مرحله ثانوى است . در مرحله اول ، زن و شوهر بايد مانند دو رفيق باشند كه مدتى در اتاقى هستند يا به مسافرتى رفته اند. اينان كار پخت و پز و شستشو را با خلوص و صفا انجام مى دهند. هر يك از آنها كه ببيند كارى معطل مانده ، فورا بر مى خيزد و انجام مى دهد و ديگرى به فكر كارى ديگر مى افتد كه تاخير نشود.

اگر كارى باشد كه قامت بلند لازم دارد، رفيقى كه قدش بلندتر است متصدى مى شود اگر كار سنگينى باشد آنكه قويتر است انجام مى دهد و كار ظريف را آنكه دست و انگشتانش لطيف تر است ، در عين حال اگر يكى از آنها از كار مخصوصش خسته شد، ديگرى به كمكش مى شتابد و نمى گويد: آن كار مخصوص رفيق من است و من بايد كار خودم را بكنم .

خلوص و يكرنگى و صميميت ميان زن و شوهر، بسى عميقتر و طولانى تر و زيباتر از دوستى ميان دو رفيق است . شوهر اگر فكر كند، كار كردن در خانه مخالف حرمت و شخصيت اوست اشتباه كرده است . اميرالمومنين (عليه السلام ) كه جانم به فدايش باد در خانه كار مى كرد. شوهر بايد بدون اينكه زن تقاضا كند، در كارهاى سنگين به او كمك كند، زيرا ممكن است ، زنى عاقل و فعال و فداكار باشد و با خود فكر كند، كارهاى بيرون خانه هم كه شوهرم انجام مى دهد، كار آسانى نيست . كارى نيست كه من بتوانم انجام دهم ، او هم خسته است . مزاحمش نشوم ، ولى لذت زندگى در اين است كه مرد بدون تقاضاى زن ، گاهى به او كمك كند و او را خدا قوتى دهد و تشكر كند و گلى بگويد و گلى بشنود.

مرد بايد در بغل كردن كودك به همسرش كمك كند، خصوصا در بيرون خانه و هنگام سوار شدن و پياده شدن . بعضى از مردان پر عاطفه را شنيده ام كه كودك را تر و خشك هم مى كنند و هنگامى كه كودك مى گريد و مادر در خوابست ، پستان مادر را يا پستانك را به دهان كودك مى گذارند. درود خدا بر اين مردان پر عاطفه و با صفا باد.

زن و شوهرى را ديدم كه در بغل كردن كودك در ميان خيابان ، جر و بحث داشتند، زن مى خواست با آنكه خسته بود، كودك را بغل كند و مرد مى گفت در خيابان و كوچه نگهدارى كودك با مرد است . از خلاصه مباحثات آنها فهميدم كه زن مى خواهد بگويد: بچه دارى كار زن است چه در خانه و چه در كوچه ، مرد را همان كارهاى مشكل زندگى بس است و مرد مى خواست بگويد: من به غيرتم نمى گنجد، كه زن ضعيف كه مى بايست حجاب خود را حفظ كند، كودك را هم بغل كند.

من از مباحثه آنها لذت بردم و درود فرستادم بر اسلام عزيزى كه اينگونه پيروان متعهدى تربيت مى كند و فكر مى كردم اگر بحث آنها فيصله نيابد و هيچيك نتواند ديگرى را قانع كند و اين مرافعه را نزد حاكم شرع ببرند، آيا او چه خواهد گفت و اسلام براى اين مشكل هم چاره ئى انديشيده است ؟ در آنجا موضوع حضانت به يادم آمد كه روايات بسيارى دارد و فتواى مشهور فقها اين است كه ، مادر براى نگهدارى پسر تا دو سال و نگهدارى دختر تا هفت سال اولويت دارد.

دليل

43- دخل رسول الله (ص ) على على فوجده هو و فاطمه (ع ) يطحنان فى الجاروش ، فقال التبى اءيكما اءعيى ؟ فقال على : فاطمه يا رسول الله ، فقال لها: قومى يا بنيه ، فقامت و جلس النبى (ص ) موضعها مع على (عليه السلام ) فواساه فى طحن الحب .

رسول خدا (ص ) به خانه على (عليه السلام ) وارد شد. او و فاطمه را ديد كه با كمك يكديگر با آسياب دستى آرد مى كنند. پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) به او فرمود: برخيز دختر جان ، فاطمه برخاست و پيغمبر به جاى او نشست و على (عليه السلام ) را در آرد كردن كمك نمود. (47)

از اين تاريخ كوتاه و مختصر لطايفى برداشت مى شود كه به برخى از آنها اشاره مى كنيم :

1- پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) با همه گرفتاريها و كارهاى مشكلى كه دارد مانند تحمل وحى و تبليغ و دعوت و تعليم و جنگ و صلح و غيره ، از صله رحم و خبرگيرى از دختر و دامادش هم فراموش نمى كند.

2- رفتن پيغمبر سرزده و بدون تشريفات است .

3- براى كمك به دختر و داماد است نه براى جانبدارى از يكى از آنها.

4- فاطمه و على (عليه السلام ) نان خود را با دست خود تهيه مى كنند.

5- براى ورود پيغمبر (ص ) تشريفاتى قائل نمى شوند و به كار خود مشغولند تا صفا و صميميت خدشه دار نشود.

6- على (عليه السلام ) كه كارهاى بيرون خانه را بعهده گرفته است ، گاهى هم به كارهاى درون خانه مى پردازد و به همسرش كمك مى كند.

7- بسيار لطيف است كه پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) در مرحله اول به فاطمه نمى فرمايد: تو خسته ئى برخيز تا من بجايت بنشينم ، بلكه سوال مى فرمايد: كدام يك خسته تريد تا تساوى را رعايت كرده باشد، صفاى زن و شوهر را باقى گذاشته باشد، خود را حمايت كننده دخترش نشان نداده باشد.

8- لطيف تر از سخن پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) سخن على (عليه السلام ) است ، كه پيش از آنكه خود فاطمه (س ) بفرمايد: من خسته ام ، على (عليه السلام ) مى فرمايد: فاطمه خسته تر است . صلوات الله عليهم اجمعين .

درود و رحمت خدا بر رهبرانى كه با گفتار و رفتار چند لحظه ئى خود به ميليونها خانواده از امت خويش ، درس محبت ، صفا و صميميت آموختند. و درود خدا بر خانواده هاى مسلمانى كه آداب و وظايف همسرى و زناشوئى خود را از چنين رهبرانى دانا و دلسوز و مهربان فرا گرفتند و يك عمر با همسر و فرزند و داماد و عروس خويش با يكرنگى و مودت و صفا زندگى كردند. به جاى آنكه كتابهاى بيگانگان را بخوانند، چنين احاديث و اخبارى را مطالعه كردند و در لطايف و دقايقش تامل نمودند و در خانواده خود بكار بستند و به ديگران هم توصيه كردند.

44- عن اءبيجعفر (عليه السلام ) قال : ان فاطمه عليها السلام ضمنت لعلى (عليه السلام ) عمل البيت و العجين و قم البيت و ضمن لها على (عليه السلام ) ما كان خلف الباب : نقل الحطب و ان يجى بالطعام .

امام باقر (عليه السلام ) فرمود: فاطمه (س ) در خانه على (عليه السلام ) كار خانه و خمير كردن و نظافت را به عهده گرفت و على (عليه السلام ) كارهاى بيرون خانه را مانند آوردن هيزم و مواد خوراكى . (48)