فصل ششم: حیا
شرم و حیا
یکی از امتیازات مهم دین الهی آن است که با فطرت آدمی
منطبق است.
قرآن کریم به زیبایی به این مطلب اشاره می کند:
« فَأقِم وَجهَکَ لِلدّینِ حَنیفاً فِطرَهَ اللهِ الَّتی
فَطَرَهَ اللهِ النّاسَ عَلَیها لاتَبدیلَ لِخَلقِ اللهِ ذلِک الدّینُ القَّیِّم»
پس به آیین خالص پروردگار روی آورد. این فطرتی است که
خداوند انسانها را برآن آفریده؛
دگرگونی در آفرینش الهی نیست؛ این
است آیین استوار.
در این آیه پروردگار از آدمی می خواهد روی به سوی آیین
خالص الهی کند. این است آن فطرت و سرشت که خداوند انسانها را بر آن آفریده است و
هیچ دگرگونی در آن نیست.
همان کسی که انسان را آفریده احکام الهی را مطابق با فطرت
او بیان کرده است، همانند دستگاهی صنعتی که معمولاً دفترچه راهنمایی دارد و نحوۀ
استفاده از آن را توضیح می دهد. دین خدا هم مانند دفترچه راهماست که اگر مطابق آن
عمل شود نتیجۀ آن رسیدن به رستگاری است. احکام الهی در تمام قرون و اعصار بدون
تغییر ثابت می ماند، چون فطرت انسانی همواره ثابت است. مردم و افکار و عقاید آن در
طول زمان فراز و نشیب دارند، گاهی به راس می روند و گاهی به چپ گرایش می یابند.
گاهی به دنبال یک تفکر می روند و گاهی با شدت آن را رد می کنند.
به طور کلی حساسیتهایی که با فطرت بشری سازگار نباشد
گذراست و دوامی ندارد. مکاتب و آیینهایی که دستاورد بشری است روزی به میدان می آید
و از چند صباحی به کنار می رود، اما احکام خدا چون مطابق با فطرت است کهنه نمی شود
مگر آن که فطرت آدمی زنگار بندد. یکی از امور فطری شرم و حیاست. حیا به معنای پروا
داشتن است به طوری که دیگران از انسان چیزی را نبینند که ناخوشایند باشد.
وقتی حضرت آدم و همسرش حوا از آن میوۀ ممنوع شده خوردند:
بَدَت لَهُما سَوءاتُهُما :
با وجود آن که فرد دیگری در بهشت نبوده است، بازهم حالتی
از حیا در آنان پدیدار می شود و درصدد برمی آیند که برای خود پوششی درست کنند. از
این روست به سرعت از برگهای درختان بهشت برای خود ستر عورتی درست کردند.
بنابر این در دو انسان اولیه هم با وجود این که فرد دیگری
در آن مکان نبوده است، شرم و حیا به طور فطری وجود داشته است. با این حال گاهی شرم
و حیا بر اثر برخوردهای زیاد و گاهی درگیریها از بین می رود. باید از رسیدن به این
مرحله به شدت خودداری شود. هرچه قدرت عقلانیت در انسان بالاتر می رود، میزان خوب و
بد را بهتر می فهمد لذا درصد حیا هم در او بالاتر می رود و از این که دیگری از او
عملی را ببیند که شایسته نیست شرمگین می شود. آموزشهای دنیای جدید گاهی به صورتی
است که حیا را بسیار بد جلوه می دهد و به بیان بهتر ارزشمندی شرم و حیا را به کلی
نادیده می گیرد. البته آنچه با فطرت آدمی مغایرت داشته باشد مذموم است و به مرور
زمان مردم به سوی فطرت الهی خود بازخواهند گشت.
انواع حیا
شرم و حیا را از یک منظر می توان به دو نوع عام و خاص
تقسیم کرد. حیای عام عبارت است از شرم و حیای لازم در اجتماع و حیای خاص عبارت است
از شرم و حیای لازم در خانواده.
حیای عام: در مسائل عمومی مطرح می گردد. برای مثال انسان
در برابر فرد بزرگی از انجام کاری شرم می¬کند؛ زیرا آن کار یا دون شأن خود اوست و
یا در شأن طرف مقابل نیست. این نوع از حیا در روابط اجتماعی نمود می¬یابد، به ویژه
در ارتباط با جنس مخالف؛ چه باید توجه داشت که حفظ شرم و حیا در برخورد با جشن
مخالف از دستورات شریعت است و کسی حق ندارد گام در حریم دیگری نهد.
امّا حیای خاص در خانواده و در مورد روابط خصوصی میان
همسران مطرح می شود. بحث حیا در خانواده از مباحث مهم تربیتی به شمار می رود.
خانواده نخستین مکان برای آموزش فرزندان است تا بیاموزند در همۀ جهات مثل کلام و
رفتار و پوشش حیا و شرم را در زندگی به کار بندند. در این مسائل مربوط به عفاف و
مسائل جنسی نیازمند رعایتهای جدی است. در محیط خانواده و میان اعضای آن باید حریم
عفاف و حیا مراعات گردد، حتی در بیان الفاظ هم باید دقت گردد که سخنان با معیار حیا
بیان گردد. پدر و مادر موظفند مسائل مربوط به بلوغ را به فرزندان خود که در آستانۀ
بلوغند، آموزش دهند اما این آموزش باید با انتخاب الفاظ مناسب و با کنایه و اشاره
باشد.
قرآن کریم بحث حیا در خانواده را با ظرافت خاصی بیان می
کند:
« یا اَیُّهَا اَّذینَ آمَنُوا لِیَستَأدِنکُمُ الَّذینَ
مَلَکَت اَیمانُکُم وَ اَّذینَ لَم یَبلُغُوا الحُلُمَ مِنکُم ثَلاثَ مَرّاتٍ مِن
قَبلِ صَلاهِ الفَجرِ وَ حینَ تَصَعُونَ ثِیابَکُم مِن الظَّهیرَهِ وَ مِن بَعدِ
صَلاهِ العِشاءِ ثَلاثُ عَوراتٍ لَکُم»
ای اهل ایمان باید که از شما اجازه بگیرند کنیزان و
فرزندان زیر سن بلوغ شما در سه موقع، قبل از نماز صبح و هنگامی که لباسهایتان را از
تن بیرون می کنید و بعد از نماز عشا این سه برای شما زمان محدودیت حساب می شود.
در این آیه بیان می گردد که بچه های زیر سن بلوغ در صوتی
که خواستند وارد اتاق یا خلوت شما شوند در این سه زمان باید اجازه بگیرند پس معلوم
می شود که باید به آنها آموزش داده شود که سرزده وارد اتاق نشوند.
به طور خلاصه در خصوص فطری بودن و اجرای حیا چه در جامعه
و چه در خانواده توجه به دو نکته ضروری است: اول این که باید از این نیرو و حس فطری
نگهداری شود و دوم این که در انجام رفتارها باید دقت لازم مبذول گردد زیرا مؤدبانه
بودن یا نبودن رفتارها حکایت از میزان حیای فرد دارد.
اهمیت حیا
مسألۀ حیا و شرم، هم از نظر عقلی و هم از نظر نقلی جایگاه
مهمی دارد. عقلانی بودن شرم و حیا و اهمیت آن بر هیچ کس پوشیده نیست. شرم و حیا در
روایات اسلامی از جایگاه بالایی برخوردار است و تعداد فراوانی روایت در این خصوص
وجود دارد؛ برای نمونه چند روایت از حضرت علی (ع) نقل می کنیم؛
امام علی (ع):
«کَثرَهُ حَیاءِ اَلرَجُلِ دَلیلُ ایمانِهِ»
کثرت حیای آدمی دلیل ایمان اوست.
اماع علی (ع) :
«سَبَبُ الحَیاءِ العِفَّهُ»
ارمغان عفت و پاکدامنی شرم و حیاست.
امام علی (ع) :
«اَحسَنُ مَلابِسِ الدّینِ الحَیاءُ»
زیباترین لباسهای دین حیاست.
عفاف بدون حیا معنا ندارد. عفاف انسان را به معنویت و
قداست می رساند. روزی فردی خدمت حضرت رسول(ص) رسید و گفت: یا رسول الله مرا موعظه
فرمایید.
حضرت فرمودند:
لا تَغضَب قَظُّ فَاِنَّ فیهُ مُنازَعَهَ رَبِّکَ
هرگز خشمگین مشو که در آن منازعه با پروردگار است.
گفت: زِدَنی یا رَسولَ الله
بیشتر بفرمایید.
اِیّاکَ وَ ما تَعتَدِرُ مِنهُ فَاِنَّ فیهَا الشِّرکَ
الخَفِّیِ
از آنچه باید برایش عذرآوری پرهیز کن که در آن شرکت خفی
است.
گفت: زِدنی یا رَسولَ الله
بیشتر بفرمایید.
صَلِّ صَلاهَ مُودعٍ فَاِنَّ فیها الوُصلَهَ وَالقُربی
چون نماز می¬خوانی چنین بینگار که واپسین نماز توست که در
آن قرب است.
گفت: زِدَنی یا رَسولَ الله
بیشتر بفرمایید.
اِستَحیِ مِنَ اللهِ استِحیاءَکَ مِن صالِحی جیرانِکَ
فَاِنَّ فیها زیادَهَ الیَقینِ
از خداوند حیا داشته باشد چنان که از بهترین همسایه هیات
حیا می کنی؛ زیرا که آن بر یقین می افزاید.
همان طور که انسان مراقب است که حرمتش در میان همسایگان
شکسته نشود و هیچ نمی خواهد که آنها از او کاری را ببینند که موجب سرشکستی او بشود
به فرمودۀ حضرت با حیا کردن از خداوند می توان به یقین بیشتر دست یافت و البته
بالاترین درجۀ ایمان یقین است.
بنابراین همان گونه که از حضور دیگران شرم می شود و برخی
از کارها انجام نمی گردد، باید ازمحضر الهی شرم کرد و از انجام معاصی پرهیز کرد.
چطور می شود که در حضور پروردگار به گناه تن داد؟ اهل خدا در خلوت مراقبتهای جدی به
خرج می دهند چون محضر پروردگار را کاملاً درک می کنند.
زمینه های بروز و تجلی حیا
حیا در کلام، پوشش و رفتار تجلی پیدا می کند.
الف: حیا در کلام
کلام و گفتار هر فردی در حقیقت نشانگر بسیاری از نیات و
مقاصد فرد است. این کار فرد برای مطلبی که در نظر دارد، زیباترین گفتار را برمی
گزیند بیانگر عفت کلام اوست.
قرآن کریم می فرماید:
«قُل لِعِبادی یَقُولُوا الَّتی هِیَ أحسَنُ»
به بندگان من بگو که به بهترین نحو سخن بگویند.
گاهی یک لفظ نامناسب ممکن است دلی را بشکند چه بسا تخم
کینه را در آن بنشاند و منجر به دشمنی و بروز اختلافات زیادی شود. الفاظی که در
سخنان ما به کار می رود، هم می تواند الفاظی پی برده و خالی از ادب باشد و هم
الفاظی کاملاً کنایی و زیبا همراه ادب. به همین جهت است مسائلی که ذکر آنها قبیح
است اسامی کنایی زیادی دارد. این امر نشانگر آن است که انسان به طور فطری به حیای
در کلام پایبند است.
با توجه به آنچه بیان شد زوجهای جوان باید در سخنان خود
دقت کنند؛ زیرا عبارت آنان ترجمان دل و قلب آنان است. با مراقبت از نوع حرف زدن و
گفتار به خوبی می توان از حریم شرم و حیا در خانواده پاسداری کرد. اگر قرار است
انسان کلامی خشن و ناخوشایند را به کسی بگوید بجاست از رک گویی و صریح گفتن پرهیز
کند و در لفافه عباراتی را به کار ببرد که آثار بهتری داشته باشد. انسان پایبند به
حیا از این که بخواهد با کلامش شخصیت کسی را زیر سؤال ببرد شرم می کند و خجالت می
کشد. اگر بچه ها گاهی ناسزا بگویند والدین باید نسبت به مطرح شدن این گونه الفاظ در
خانواده حساس باشند، گاهی الفاظی به کار می رود که بیان برخی از گناهان است که حوزه
خانواده باید به شدت از این الفاظ مصون بماند. به طور کلی نباید الفاظی که پردۀ
عفاف را می درد بر زبان مؤمن جاری گردد. قرآن کریم در داستان حضرت یوسف حساس ترین
مسائل مربوط به عاشقی و زمینه سازیهای جنسی را از طرف همسر عزیز مصر مطرح می کند
اما به قدری عبارات را در پردۀ حیا و عفاف بیان می کند که برای خواننده حالتی معنوی
پدیدار می گردد و این هنرمندی قرآن بسیار زیبا و با اهمیت است.
ب: حیا در پوشش
در فطرت آدمی استفاده از پوشش به صورت امری نهادینه مطرح
است و البته در بانوان جلوۀ بیشتری دارد، نوع پوشش معمولاً بیانگر حالت حیا و عفاف
و یا عدم آن است. لذا مسأله پوشش هم در خانواده و هم در جامعه باید جدی گرفته شود.
نوع پوشش در خانواده امری مهم و شایان توجه است. به این معنا که به نوع پوشش والدین
در حضور فرزندان و یا نوع لباسی که فرزندان استفاده می کنند باید دقت شود. نوع لباس
دختران در خانواده و در برابر برادران و پسران باید جدی گرفته شود؛ زیرا پوشش در
برابر محارم هم حد و حدودی دارد که لازم است رعایت شود.
در جامعه هم به نوعی پوششی که استفاده می شود باید توجه
جدی شود. بسیار ناپسند است که خانمها لباسهای نانمناسب به جامعه بیایند و مشغول
جلوه گری شوند و یا حتی لباسهای نامناسب را بر تن فرزندان خود کند اگر خداوند به
بانوان دستور پوشش می دهد، این پوشش را به طور فطری در وجود آنها نهاده است. زنانی
که تربیتی مطابق با فطرت دارند به طور ناخودآگاه وقتی در محیطهای ناسالم قرار
بگیرند دچار نوعی اضطراب می شودنأ، قرآن کریم در داستانی زیبا وقتی از قصۀ حضرت
مریم علیه السلام سخن می گوید این حالت اضطراب را به بهترین شکل بیان می کند.
ج : حیا در رفتار
نوع دیگر شرم و حیا حیایی است که در رفتار فرد تجلی می
کند. رفتار آدمی باید به گونه ای باشد که سراسر بر اساس شرم و حیا باشد و این ارزشی
است که قرآن با صراحت از آن یاد می کند.
در داستان دختران حضرت شعیب وقتی می خواهند که حضرت موسی
(ع) را به طرف خانۀ پدر راهنمایی کنند، با شرم و آزرم راه می روند.
قرآن کریم می فرماید:
«فَقد جاءَت إِحداهُا تَمشی عَلَی استِحیاءٍ»
و یکی از آن دو بسوی موسی آمد در حالیت که با حیا راه می
رفت».
مراحل حیا
برای تحقق حیا چندین مرحله بیان شده است:
الف: حیا در مقابل مردم
هر فردی نسبت به اعمالی که در میان مردم انجام می دهد
نوعی شرم و حیا دارد و دوست ندارد مردم از او عملی را ببینند که دون شأن فرد مسلمان
است.
امام علی (ع) می فرماید:
«مَن لَم یَستَخی مِنَ النّاسِ لَم یَستَخیِ مِنَ اللهِ»
هر که از مردم شرم نکند از خدا شرم نمی کند.
ب: حیا از خود
هر فردی نسبت به انجام عملی منافی عفت شرم و حیا می کند.
امام علی (ع) می فرماید:
«أحسَنُ الحَیاءِ استِحیاؤُکَ مِن نَفسِکَ»
بهترین نوع حیا، حیای تو از خودت است.
و نیز می فرماید:
«حَیاء الرَّجُل مِن نَفسِهِ ثَمَرَهَ اَلایمان»
شرم و آزرم آدمی از خودش ثمره ایمان است.
اگر انسان برای خود ارزش قائل شود وقتی به محاسبه می
نشیند، شرم می کند که چرا خود را به ارزانی فروخته است، چرا شخصیت خود را در برابر
متاع دنیا ضایع کرده است و یا چرا بدون دلیل به فردی التماس کرده است و یا چرا عملی
را انجام داده که وارستگی و تقوای او را زیر سؤال برده است؟
ج : حیا از مَلَکَین (دو فرشته)
طبق نص صریح قرآن کریم همواره دو فرشته مأمورند که همراه
انسان باشند:
«اِذ یَتَلَقَی المُتَلَقیانِ عَنِ الیَمینِ وَ عَنِ
الشِّمالِ قَعیدُ. ما یَلفِظُ مِن قَولٍ اِلّا لَدَیهِ رَقیبُ عَتیدُ»
حضرت رسول (ص) به ابوذر فرمود:
«یا اَباذَرَ اَستَحی مَن المَلَکَینِ الَّذینِ مَعی»
ای اباذر از دو فرشته ای که همراه من اند حیا می کنم.
د: حیا از پروردگار
مسألۀ حیا از پرودگار عاملی جدی برای ترک گناهان است.
امام علی (ع) می فرماید:
«اَلحَیاءُ مِنَ اللهِ یَمحُوا کَثیراً مِنَ الخَطایا»
حیا از پروردگار بسیاری از لغزشها و اشتباهات را می
زداید.
حیای مذموم
تمام صفات پسندیده در عین این که لازم الاجراست و عمل
کردن به آن نوعی فضیلت به شمار می رود، اگر از مرز تعادل خارج شود، مذموم است. به
طور کلی در تمامی امور افراط و تفریط قبیح است. بنابراین اگر در موضعی که جایگاه
حیا نیست، انسان شرم و حیا از خود نشان دهد، موجب حرمان وی خواهد شد.
حیا در موارد زیر به طور کلی مذموم است:
الف: حیا در بیان حق
در بیان سحن حق نباید شرم وجود داشته باشد. یکی از علل
ترک شدن امر به معروف و نهی از منکر حیا کردن بی جاست، باید توجه شود که حفظ و
رعایت شؤون در بیانات شرط است اما نباید مانع از بیان حق شود:
امام علی (ع) می فرماید:
« مَن استَحیا مِنَ القَولِ الحَقِّ فَهُوَاَحمَقُ»
هر که از بیان کلام حق حیا کند کم اندیش است.
چه بسا محاسبات ذهنی انسان اشتباه و همراه با وسوسه های
شیطانی است و به هنگام انجام وظیفه شیطان شرم و حیا را بر انسان مستولی می کند و
برای فرد چنین می نماید که اگر سخنی را بگوید از عزت او می کاهد، ولی او باید بداند
که گفتن حرف حق هرچند به ظاهر خوار گردد عزت الهی را به او می
بخشد. حیا کردن نابجا حیایی عاقلانه نیست بلکه نشان از کم اندیشی آدمی است.
رسول اکرم (ص) می فرماید:
«اَلحَیاءُ حَیاءان : حَیاءُ العَقلِ وَ حَیاء الحُمق»
حیا بر دو گونه است: حیای عاقلانه و حیای به دور از خرد.
اگر کسی از تذکر دادن به افراد غافل حیا کند این حیا،
حیای غیرعاقلانه است نه حیای عاقلانه، جای عقل همان شرم و حیای پسندیده است که در
مقابل انجام کارهای ناشایست برای انسان دست می دهد و اما حیای حمق و به دور از خرد
همان شرم و حیای مذموم و بی جاست.
ب: حیا در بیان احکام شریعت
احکام شریعت گاهی به مواردی مربوط می شود که انسان از
گفتن و یا سؤال کردن دربارۀ آن شرم دارد. این نوع شرم موجب می شود که احکام خدا
اجرا نگردد. بیان این احکام با حفظ حریمها بر والدین و اولیای مدرسه واجب است. گاهی
متأسفانه دیده می شود که چون مادر از بیان احکام برای دختر و پدر برای پسر شرم و
حیا داشته اند تا مدتها اعمال عبادی آنها با مشکل روبه رو
بوده است. البته باید به فرزندان آموزش داده شود که دربارۀ مسائلی که نمی دانند
سؤال کنند.
ج : حیا در آموختن علم
بسیاری افراد از گفتن کلمۀ «نمی دانم» خجالت می کشند.
نکتۀ مهم آن است که در مقام علم آموزی شرم و حیا معنا پیدا نمی کند.
امام علی (ع) می فرماید:
« لا یَستَحَیِنَّ اَحَدُ [مِنکُم] اِذا سُئِل عَمّا لا
یَعلَمُ اَن یَقُولَ : لا اَعلَمُ»
کسی از [شمایان] شرم مدارد که چون از چیزی که نمی داند
پرسیده شود بگوید: نمی دانم
مشهور است که از طرف دربار صفویه برای میرداماد حوزه درس
برپا شده بود و معمولاً مأموران حکومتی هم در این درس شرکت می کردند. یک روز ساعت
درس به سؤال و جواب گذشت و میرداماد در پاسخ بیشتر سؤالات گفت: «نمی دانم» تا آن جا
که یکی مأموران متعرض شد که شما از دربار پول می گیرید: چرا این قدر می گویید
نمیدانم؟ میرداماد گفت: این میزان پولی که می گیرم برای دانسته هایم است اگر برای
ندانسته هایم بخواهم پول طلب کنم چندین برابر خزانل شاه هم کفایت نمی کند!
د : حیا در مقام عذرخواهی
به هنگام عذرخواهی نباید خجالت کشید، اگر فعل نامناسبی از
فردی سربزند نباید از عذرخواهی کردن احساس شرمندگی کند. اگرچه عذرخواهی بسیار سخت
است، آنسان باید بداند که نه تنها با عذرخواهی خوار
نمی شود بلکه باعث بزرگی او خواهد شد.
امام علی (ع) فرمود:
«ثَلاثُ لا یُستَحیی مِنهُنَّ: خِدمَهُ الرَّجُلِ ضَیفَهُ
وَ قِیامُه عَن مَجلسه لِابیهِ وَ مُعَلِّمِه وَ طَلَبُ
الحَقِّ وَ اِن قَلَّ»
فصل هفتم: غیرت
غیرت و اهمیت آن
کلمه ای که در تعریف غیرت مناسب به نظر می رسد حساسیت
است. به این معنا که غیرت نوعی حساسیت است؛ حساسیت برخاسته از مسؤولیت است و هر کس
نسبت به چیزی مسؤولیت دارد باید نسبت به آن حساسیت هم داشته باشد. یک حاکم باید
نسبت به مردم و مشکلات آنها غیور و حساس باشد؛ یک سرباز جانش را می دهد اما اجازه
نمی دهد که دشمن به کشورش که حریم اوست وارد شود. این نکته در حوزه های خردتر هم
مطرح است؛ مثلاً یک معلم غیور خود را فدا می کند زیرا او نمی تواند ببیند که دانش
آموزان به بیراهه می روند با این که ببیند عمرشان را تلف می کنند، او از این وضعیت
ناراحت است و نسبت به حوزۀ مسؤولیت حساس است. در نظام خانواده پدر و مادر غیور نسبت
به سعادت فرزندانشان حساسند. از یک طرف احساس محبت و از طرف دیگر احساس مسؤولیت
است، این احساس مسؤولیت نوعی از غیرت را در وجود فرد پدید می آورد.
در مرتبۀ بالاتر احساس مسؤولیت و غیرتی است که مرد نسبت
به همسر خود دارد و این نوع غیرت چون با اعتدال همراه گردد بسیار ممدوح است.
امام صادق (ع) می فرماید:
«اَلمَرءُ یَحتاجُ ثَلاثٍ خِصالٍ : مُعاشَرَه جَمیلَهِ،
سَعَه بِتَقدیرٍ وَ غَیرَه بتحصین»
آدمی به سه خصلت نیاز دارد: اول معاشرت نیکو، دوم توسعه
در روزی و اقتصاد در حد اعتدال و سوم غیرت نیکو و به اندازه.
مراحل غیرت
غیرت در پیشگاه الهی و نسبت به احکام الهی
مسلمان غیور باید نسبت به ارزشهای دینی خود حساس باشد و
نسبت به نام خدا و اولیای او حساسیت و غیرت فوق العاده ای نشان دهد. بنابراین عدم
حساسیت برای چنین مسلمانی بسیار رنج آور است.
نقل است که بُشر حافی در وسط راه دید نامی از اسامی متبرک
خدا به روی چیزی نوشته شده و بر زمین افتاده است. آن را برداشت و تمیز کرد و در محل
مناسبی قرار داد. شب در خواب دید که به او می گویند: نام ما را پاکیزه کردی ما هم
نام تو را در دنیا و آخرت پاکیزه می کنیم.
امر به معروف و نهی از منکر مصداق بارز این گونه حساسیت و
غیرت دینی است . هنگامی که فرد می¬بیند به حکمی از احکام خدا بی حرمتی می شود باید
از خود حساسیت و غیرت نشان بدهد. چگونه است که نسبت به نام آبا و اجداد خود احترام
قائلیم اما گاه نسبت به احکام الهی بی مهری نشان می دهیم؟
غیرت نسبت به کشور و سرزمین
هر انسانی نسبت به مملکت و سرزمین خود احساس غیرت و
حساسیت می کند. اصطلاح غیرت در نیروهای نظامی بسیار رایج است. سرباز غیور، ایرانی
غیور و... این لازمه حمایت از سرزمین و آب و خاک است.
غیرت در خانواده
غیرت در خانواده شامل مواردی می شود که عبارت است از:
الف: غیرت مرد برای همسرش؛
ب: غیرت والدین برای فرزندان؛
ج: غیرت نسبت به نان حلال
الف : غیرت مرد نسبت به همسرش
غیرت مرد نسبت به همسرش در گام اول به معنای حمایت از
اوست به گونه ای که هیچ گونه جسارت و اهانتی به همسرش را تحمل نکند. مرد غیور هرگز
حاضر نمی شود زن و فرزندانش در سختی باشند و او در آسایش و آرامش، غیرت مرد نسبت به
همسرش از آن جهت است که زن حریم زندگی مرد به حساب می آید و مرد نمی تواند اجازه
دهد که حریم او شکسته شود به طور متقابل وظیفه ای هم به نام متوجه بانوان است به
این معنا که غیرت و حیا در کنار هم معنا می یابد و یکدیگر را تکمیل می کند.
ب: غیرت والدین نسبت به فرزندان
والدین و البته در درجه اول پدر و بعد از مادر باید نسبت
به فرزندانشان غیور و حساس باشند. همچنین در مورد ادب آموزی که حق بعدی فرزندان است
معمولاً والدین غیرت لازم را از خود نشان می دهند. نحوۀ برخورد با دیگران، آداب
دوست یابی، آداب صحبت کردن و حتی غذاخوردن از مواردی است که والدین خود را نسبت به
آموزش آن موظف می دانند. در مورد فرزندان دختر قبل از سن تکلیف آموزش و تشویق به
پوشش اسلامی امری ضروری است؛ چرا که شروع کردن آموزش از سن تکلیف کاری مشکل خواهد
بود.
جنبۀ دیگر حساسیت و غیرت والدین نسبت به فرزندان در خصوص
احکام الهی است. والدین نسبت به این که فرزندان احکام الهی را اجرا کنند باید فوق
العاده حساس باشند، همان طور که نسبت به امر تحصیل فرزندان حساسند. این حساسیت در
مورد نماز و سایر عبادات هم باید وجود داشته باشد. اگر فرزندان به نماز وادار نشوند
هرگز نماز خوان نخواهند شد و این اشتباه است که فقط خوب بودن نماز آموزش داده شود.
در روایات مطرح شده است که بچه ها را از هفت سالگی به نماز وادار کنید. البته این
امر به معنای تنبیه و پرخاشگری نیست بلکه استفاده از ابزارهای
گوناگون مدنظر است، تا وقتی به سن تکلیف می رسند شیرینی نماز را یافته باشند و بر
اثر مداومست
و تکرار بر آن عادت کرده باشند. در این صورت بعد
از سن تکلیف مسیر را خود به خود ادامه خواهند داد. اگر عبادت از سن تکلیف شروع شود
تا وقتی عادت به انجام آن پیش آید زمانی از دست خواهد رفت و فرزندان دست کم تا مدتی
عبادت و بخصوص نماز خود را انجام نمی دهند. کودکان و نوجوانان برای آموختن معارف
آمادگی جدی دارند
باید از این زمینه به خصوص استفاده شود.
امام علی (ع) می فرماید:
« قَلبُ الحَدَثِ کَالاَرضِ الخالِیَهِ»
قلب نوجوان مانند زمین خالی است.
والدین عبور نمی توانند از کنار عدم آموزش به فرزندان خود
بی تفاوت بگذرند. آنان باید به طور جدی نسبت به آموزش احکام شریعت الهی به
فرزندانشان حساس باشند.