به رنگ آسمان
(بایسته های خانواده از دیدگاه قرآن)

دكترسيدمحسن مير باقری

- ۵ -


ج: غیرت نسبت به رزق حلال

در خصوص روزی حلال باید دقتهای جدی به کار رود؛ زیرا غذا در روح و روان آدمی تأثیر بسیار دارد. در میان دستورات اخلاق دو نکتۀ مشترک وجود دارد: اول نماز در اول وقت و دوم دقت در غذا. مادران غیور حتی از دوران بارداری دقتهای فراوانی را به کار می برند و این دوران را معمولاً با وضو می گذرانند، زیرا اعتقاد دارند که فرزندان آنها در دوران جنینی از وجود آنها تغذیه می کنند و آنها تمایل دارند غذایی پاک و سالم را به آنها بدهند. گرچه این نوع رفتار ایمانی زحمت دارد آنها به علت حساسیت و غیرتی که دارند خود را نسبت به این امر موظف می دانند. حساسیت و غیرت آنان تا آن جاست که پس از دوران بارداری در دوران شیردهی هم بدون وضو به بچه ها شیر نمی دهند.

در دستورات دینی برای غذا خوردن آدابی مثل بردن نام خدا در ابتدای غذا و طهارت در غذا ذکر شده است.

بردن نام خدا در ابتدای غذا

اگر نام خدا در ابتدای خوردن به کار برده شود امید است که آن غذا تبرک یابد. در هرجا و هر موردی که نام خداوند برده شود شیاطین دور خواهند شد و حضور ملائکه بیشتر خواهد شد به بردن نام خداوند برای فرزند دار شدن در لحظات حساس تأکید فراوان شده است.

طهارت در غذا

منظور از طهارت در غذا طهارت در دو بعد است: یکی روزی خوردن از کسب حلال ودیگری تهیه خوراک حلال و طیب؛ مانند توجه به ذبح شرعی، طهارت و شستشوی لازم مواد غذائی و .... در خصوص طهارت در غذا تأکیدات فراوانی شده و دقت در آن یک اصل شمرده شده است،

شخصی به رسول اکرم (ص) گفت:

«أحَبُّ اَن استَجابَ دُعائی».

حضرت فرمودند: «طَهَر مَأکَلَکَ وَ لاتَدخُل بَطنَکَ الحَرامَ»

شخصی به حضرت رسول (ص) گفت:

می خواهم دعایم مستجاب شود چه کنم:

حضرت فرمودند:

غذایت را پاک کن و شکمت را از حرام پر نساز.

کسب حلال

تمامی اموال انسان بخصوص درآمدی که وارد منزل می شود به ویژه مواد غذایی باید حلال و طیب باشد. دریغ است که انسان مومن اجازه بدهد مال حرام وارد زندگی او بشود و حتی می بایست نسبت به اموال شبهه ناک هم حساس باشد. کسب درآمد حلال از عبادات بزرگ شمرده شده است تا آن جا که بخش بزرگی از عبادات را تلاش برای کسب روزی حلال شمرده اند.

در حدیث قدسی آمده است:

« یا أحمَدَ اِنَّ العِبادَهَ عَشرَهَ اَجزاء تِسعَه مِنها فی کَسبِ اَلحَلالِ»

ای احمد عبادت ده جزء است که نه قسمت آن در کسب حلال است.

زمانی را که در طلب روزی حلال صرف می شود جزء عبادات به حساب می آید. تمام نمازها و عبادات در طول شبانه روز معمولاً از یک یا دو ساعت بیشتر نمی شود اما طلب روزی حلال ساعتها وقت

می گیرد. تهیۀ روزی حلال از وظایف مرد غیور خانواده به حساب می آید و در قبال اجر عظیمی دریافت خواهد کرد که در روایات مانند اجر مجاهد فی سبیل الله یاد شده است.

امام رضا (ع) می فرماید:

«اَلشَاخِصُ فی طَلَبِ الرِّزقِ الحَلالِ کَالمُجاهِدِ فی سَبیلِ اللهِ»

کسی که در راه کسب حلال تلاش می کند مانند مجاهد در راه خداست.

نیز پیامبر اکرم (ص) می فرماید:

«اَلکادُّ عَلی عِیالِهِ کَالمُجاهِدِ فی سَبیلِ اللهِ»

فردی که برای خانواده اش تلاش می کند مانند مجاهد در راه خداست.

در خصوص رزق حلال توجه بر دعا و تلاش و دقت در طهارت قابل توجه می باشد.

در روایات آمده است که رزق و روزی شما در پیش خدا معلوم است اگر مسیر ورود آن را مسیر حرام قرار دهید از راه حرام به دست می ید و گرنه همان روزی از راه حلال هم به دست شما می رسد.

پاکیزه ترین درآمدها اول باید برای غذا و در مرحلۀ بعدی برای لباس که با آن نماز خوانده می شود و سوم برای مسکن و سایر لوازم زندگی به کار رود.

خوراک حلال

تنوع غذایی که برای افراد بشر وجود دارد معمولاً برای سایر موجودات معنا ندارد؛ مثلاً گوشت خواران فقط می خورند و گیاهخواران فقط از گیاهان تغذیه می کنند اما این فقط انسانهایند که تنوع غذایی دارند.

اما مهمتر از تنوع در نوع غذا طیب بودن غذاها برای انسان است.

قرآن کریم می فرماید:

«کُلُوا مِن طَیّباتِ ما رَزَقناکُم؛ از رزقهای حلال بخورید».

و نیز می فرماید:

« وَرَزَقناهُم مِنَ الطَّیِباتِ وَ فَضَّلناهُم عَلی کَثیرٍ مِمَّن خَلَقنا تَفضیلاً»

و انسانها را از طیبات روزی داریم نسبت به بسیاری از مخلوقات خود برتری بخشیدیم.

طبیعت و فطرت آدمی به گونه ای است که از غذاهای پلید و آلوده اجتناب می کند ولی بسیاری از حیوانات غذایشان از خباثت است؛ مثلاً حشرات معمولاً از آلودگیها تغذیه می کنند.

طهارت غذا به هنگام پخت آن باید رعایت شود و این وظیفۀ بانوان غیور است که مراقب باشند غذاها پاک باشد، بخصوص مواد گوشتی و پروتئینی را که باید شست. در صورتی که از بیرون منزل غذا گرفته می شود لازم است دقت شود کسانی که مسؤول پخت این گونه غذاهایند انسانهای متدین و متقی باشند و طهارت و پاکیزگی را رعایت کند. غذاهایی که از کشورهای خارجی وارد می شود گاه حاوی موادی است که از نظر شرعی اشکال دارد و چه بسا مشکل آفرین است. در خصوص ذبح شرعی مواد پروتئینی نیز باید دقت شود؛ زیرا علاوه بر حرام بودن مصرف این گونه گوشتها آثار سوء روانی بسیاری به دنبال دارد. قرآن کریم می فرماید:

« وَ لا تَأکُلُوال مِمّا لَم یُذکَرِ اسمُ اللهِ عَلَیهِ؛»

از آنچه نام خدا بر آن برده نشده است نخورید.

در کشور سوئد پژوهشی در مورد ذبح شرعی مسلمانان انجام داده شده است. پژوهشگران به این نتیجه رسیدند که از نظر بهداشت و سلامت گوشتهایی که ذبح شرعی شده است با گوشتهای دیگر تفاوت دارد و از درجۀ سلامت بیشتری برخوردار است. وقتی شاهرگ حیوان قطع می شود بعد از مدت سه ثانیه دیگر حیوان هیچ احساس درد و رنج ندارد اما به علت این که خون به مغز نمی رسد مغز فرمان پمپاژ سریع به قلب می دهد و قلب با شدت خونی را که در بدن جریان دارد از بدن خارج می کند، و این مسأله باعث می شود که خون در بدن حیوان نماند. بدین ترتیب سلامت و بهداشت گوشت بیشتر می شود و از بسیاری از آلودگیها و فسادها جلوگیری می شود. در غیر این صورت خون مانده در بدن موجب بروز فساد می شود. همچنین در این پژوهش مشخص شده است که گوشتهای ذبح شرعی طعم لذیذتری هم دارد:

نکتۀ دیگری که در باب غذا خوردن و آداب آن شایسته است به آن توجه کنند مسألۀ به اندازه غذا خوردن است. زیاد خوردن اول برای روح و روان آدمی و دوم برای سلامت انسان به شدت ضرر دارد.

غیرتهای مذموم و منفی

چنانکه هر یک از صفات حسنه از راه اعتدال خارج شود و به سوی افراط و تفریط گراید مذموم خواهد شود. در خصوص مسأله غیرت نیز چنین است. غیرت در موارد زیر مذموم و نکوهیده است.

الف: غیرت از روی بدگمانی

ریشۀ بدگمانی و سوء ظن را یا می¬توان در چگونگی تربیت خانوادگی افراد جست یا به دلیل نوع کارهایی که در جامعه عهده دار آنند. ممکن است دلایل دیگری را نیز یافت اما آنچه مهم است نقش ویرانگری بدگمانی در محیط خانواده است. همسران این نکته را فراموش نکنند که در اسلام اصل بر صحت و خوش گمانی نهاده شده است مگر آن که به قراینی خلاف آن ثابت شود.

ب: غیرت برای کسانی که خود اهل مراقبت اند

حساسیت نشان دادن برای کسانی که خود اهل مراقبت اند کار شایسته ای نیست. بسیاری از بانوان خود حریم خویش را رعایت می کند و در این صورت حساسیت نشان دادن بیشتر آثار منفی به دنبال دارد.

ج: غیرت زن نسبت به همسرش

غیرت مرد نسبت به همسر و فرزندانش امری فطری و ضروری است و جزء شاکلۀ مسؤولیت مرد است. مشروط به آن که حالت افراطی نداشته باشد، خانمها هم طالب غیرت مرد خویشند و می خواهند همسرانشان نسبت به وضع آنها حساس باشند. خانمها از مردی که نسبت به وضع لباس و پوشش آنها بی تفاوت باشد ناراضی اند. این حساسیت مرد البته اگر در حد معقول باشد از جانب بانوان نوعی دوست داشتن، محبت و حمایت تلقی می گردد. قرآن حجاب را واجب نموده است و مردها هم در همان حد و حدود شرعی مسؤولند. با این همه باید توجه داشت خانمها معمولاً نوعی غیرت و حساسیت نسبت به خود دارند و معتقدند حریم فرد دیگری اند و بعد از ازدواج بیشتر پاسدار حریم خود خواهند بود. حتی آنان در مورد اموال شوهر نیز همین تفکر را دارند تا مبادا این اموال از بین برود.

قرآن کریم می فرماید:

«حافِظاتُ لِلغَیبِ بِما حَفِظَ اللهُ»

در نهان (از شوهر) نسبت به آنچه خدا فرموده است حافظند.

فصل هشتم : معاشرت

معاشرت نیکو و اهمیت آن

رکن اصلی در یک خانوادۀ قرآنی و سعادتمند معاشرت نیکو می باشد. در روایتی از امام صادق (ع) آمده است که مرد به سه چیز نیازمند است: معاشرت نیکو، اقتصادی میانه و غیرتی پسندیده.

به بیان امام صادق (ع) اولین نیاز فرد معاشرت نیکوست. برای رسیدن و تحقق معاشرت نیکو باید به اخلاق خوب دست یافت و برای دستیابی به اخلاق حسن هم کلام نیکو مهمترین نقش را دارد. معاشرت نیکو در تمامی شؤون زندگی انسانها چه فردی و چه اجتماعی اهمیت فوق العاده ای دارد؛ برای مثال در تبلیغ،مبلغان به شدت نیازمند اخلاق حَسَن و رعایت شؤون اخلاقی اند؛ زیرا مردم به نوع رفتار وعملکرد آنها توجه می کنند و دین را سخنان آنان جستجو می کنند.

از این روست که با دقت در رفتار بزرگان اهمیت و تأثیرگذاری معاشرت نیکو در همۀ جوانب مشخص می گردد. از عالم بزرگی نقل شده است که روزی پس از نماز صبح به طور غیرعادی گریه می کرد. موقع صبحانه ایشان سؤال کردند که علت گریۀ شما چه بود؟ فرمود: اگر این همسایۀ مسیحی ما روز قیامت جلوی من را بگیرد و بگوید که شما نگذاشتید من مسلمان شوم جواب او را چه بدهم؟ اطرافیان گفتند: آقای اگر او مسلمان نشده است به شما چه ربطی دارد. فرمود: اگر اعمال و رفتار و نوع معاشرت ما با او درست مطابق با موازین شرعی و اسلامی بود و ما اسلام را در رفتارمان به او معرفی می کردیم. او حتماً مسلمان می شد.

با نگاهی به تاریخ اسلام روشن می شود که بسیاری از اهل ایمان به خاطر اعمال و رفتار پیامبر اکرم (ص) و نوع معاشرت ائمه هدی علیهم السلام مسلمان شده اند. نفوذ در دلها حلم و بردباری زیادی را می طلبد و اگر کسی بخواهد در دلها نفوذ کند باید امتنا انبیای الهی و بخصوص حضرت رسول اکرم (ص) و ائمۀ هدی علیهم السلام رفتار نماید و اهل صبر، حلم و گذشت باشد.

این حکم در خانواده نیز جاری است و بهترین راه برای پیشبرد اهداف صحیح حسن خلق است. اگر پدر با فرزندان خود معاشرتی نیکو داشته باشد، آنها در کنار پدر لذت می بردند و به هیچ وجه از حضور او گریزان نیستند. روابط باید به گونه ای باشد که یک اخم پدر برای فرزندان بسیار گران باشد، باید آن قدر عاطفه برقرار باشد که به محض این که بگوید من راضی نیستم فرزندان دست و پای خود را گم کنند و این تنها به معنای ترس نیست بلکه نوعی رفاقت است. البته واضح است که وظیفۀ حسن معاشرت در میان همسران به طریق اولی وجود دارد و از آن جا که رابطۀ زوجیت رابطه ای طرفینی است هر یک از همسران باید معاشرتی نیکو را پیشه نماید. اگرچه گاهی از اواقت از بین می برد. نحوۀ برخورد باید به گونه ای باشد که کانون خانواده به محیطی پر از محبت تبدیل گردد. در خصوص امر به معروف و نهی از منکر نیز وضع چنین است.

امام صادق (ع) می فرماید:

«وَ کُن رَفیقاً فی اَمرِکَ بِالمَعرُوفِ وَ شَفیقاً فی نَهیِکَ عَنِ المُنکَرِ»

به هنگام امر به معروف با رفق و مدارا باش و در هنگام نهی از منکر با شفقت و مهربانی برخورد کن.

باید توجه کرد که حسن معاشرت با بندگان خدا را باید به حساب خداوند گذاشت؛ یعنی اگر در برخورد با مردم صبر به خرج داده می شود، صبر به خاطر خدا باشد بخصوص اگر این صبر با زیردستان و اهل منزل باشد. در سایر امور دینی نیز وضع چنین است و باید طرف حساب را خدای سبحان دانست و فقط برای خدا با مردم معاشرت نیکو داشت و نه چیز دیگری.

چنان که قرآن کریم در مورد انفاق عنوان قرض دادن به خداوند را مطرح می کند و می فرماید:

«مَن ذَاالَّذی یُقرِضُ اللهَ قَرضاً حَسَناً فَیُضا عِفَهُ لَهُ وَ لَهُ اَجرُ کَریمُ»

کیست آن که به خدا قرض دهد قرضی نیکو تا خدا برای او مضاعف گرداند و برای او اجری گرامی باشد.

خداوند انفاق به بندگان خدا را قرض به خدا می داند؛ چون قرض دادن اعتماد می خواهد و زمانی که به وعدۀ الهی اعتماد می کند و به خاطر خدا به دیگر بندگان خدا انفاق می کند گویی به خدا قرض داده است و خداوند ضمانت می کند که این قرض را به او برگرداند.

به هر حال گرچه حسن خلق و به دنبال آن حسن معاشرت امری ضروری است، باید توجه کرد که در تمامی رفتارها و عملکردها رضای خدا باید مدنظر قرار گیرد، حتی به هنگام عصبانیت باید به خاطر خدا عکس العمل نشان داد و اگر بنابر صبر است فقط به خاطر خدا صبر کرد تا از اجر بی حساب صابران برخوردار بود.

قرآن کریم می فرماید:

«إنَّما یوَفّی الصّابِروُنَ اَجرَهُم بِغَیرِ حِسابٍ؛

به درستی که اجر صابران بدون حساب دریافت می شود».

حسن خلق و حسن معاشرت یعنی صبر کردن در امور، عصبانی نشدن و عکس العمل مناسب نشان دادن، آنهم با اراده و قصد رضای الهی، این که گاهی گفته می شود به هنگام عصبانیت کنترل از دست فرد خارج می گردد امری بی اساس است و برای اهل ایمان بی معناست. افراد در حالت عصبانیت عنان خود را از دست می دهند و به ناچار تسلیم شیطان نفس می شوند. در این راستا باید تمرین شود که عنان اختیار از دست نرود. در تربیت نفس نشدن معنا ندارد، نشدن به معنای ضعف و تسلیم باطل شدن است، در راستای توانستن اخذ تصمیمات جدی ضروری است. عمدۀ کارها و عملکردهای هر فرد به روحیه و به نسبت اعتماد اوبه خداوند بستگی دارد. باید برای رسیدن به بهترین نوع معاشرت و حسن خلق تصمیمات جدی و جدیدی گرفته شود و با اراده در به تحقیق بخشیدن آن سعی گردد. اگر باور شود که می توان از عصبانیت جلوگیری کرد واقعاً می توان عصبانی نشد.

حضرت رسول اکرم (ص) می فرماید:

«مَن کَظِمَ غَیظاً وَ هُوَ یَقدِرُ عَلی اِنفاذِهِ وَ حَلِمَ عَنهُ اَعطاهُ اللهُ اُ جَرَّ شَهیدٍ»

هر که خشم خود را فرو دهد در حالی که نسبت به ابراز آن قادر باشد و با این حال بردباری نشان دهد خداوند به او اجر شهید را عطا خواهد کرد.

از آن جا که فرهنگها تغییرپذیر است باید سعی شود فرهنگها به سوی حسن خلق و حسن معاشرت سوق داده شود. حسن خلق و حسن معاشرت از ارکان زندگی فردی و اجتماعی به شمار می رود و باید برای رسیدن به این گونه معاشرتها تلاش کرد. همان طور که برای مسابقات ورزشی دهها و صدها بار تمرین می شود برای رسیدن به ارزشهای اخلاقی نیز باید کوشید.

راههای ایجاد حسن معاشرت

از آن جا که برای رسیدن به حسن معاشرت باید کوشید قبل از آن برای رسیدن به هدف باید مسیر مشخص شود و اعمالی متناسب با آن هدف به انجام برسد.

حضرت رسول اکرم (ص) فرمود:

« یا عَلِیُّ ثَلاثُ خِصالٍ مِن مَکارِمِ الاَخلاقِ تُعطی مَن حَرَمَکَ وَ تَصِلُ مَن قَطَعَکَ وَ تَعَفِّو عَمَّن ظَلَمَکَ».

یا علی سه چیز از مکارم اخلاق است این که عطا کنی به آن که تو را محروم ساخته و ارتباط برقرار کنی یا آن که با تو قطع ارتباط کرده و گذشت نسبت به کسی که به تو ظلم کرده است.

در بیان حضرت رسول اکرم (ص) سه راهکار اساسی برای دستیابی به اخلاق حَسَن بیان شده است. اول آن که نسبت به کسی که تو را محروم کرده است بخشنده باش، دوم آن که نسبت به کسی که با تو قطع ارتباط کرده است وصل کننده باشد. گاهی از اواقت دیده می شود که برای ایجاد رابطه و صلۀ رحم لازم است که انسان تواضع نماید و چه بسا به تصور خود تن به ذلت بدهد حال اگر برای خدا این کار را کرد و تن به ذلت داد و برای برقراری رابطه پیشقدم شد خداوند اجری بزرگ به او می دهد و با این کار در راه رسیدن به اخلاق حسنه و معاشرت جمیله گامهای بزرگی برداشته است، و سوم گذشت نسبت به آن کسی که به تو ظلم کرده است. گذشت از بزرگترین و بالاترین خصوصیات اخلاقی است که برای رسیدن به آن باید تلاشهای جدی صورت بگیرد. به راستی در گذشت لذتی است که در انتقام نیست.

در روایتی رضوی از رسول اکرم (ص) نقل شده است که فرمود:

«إن اَکمَلَ المُومِنینَ ایماناً اَحسَنُهُم خُلقاً وَ اِنَّمَا المُسلِمُ مَن سَلِمَ المُسلِمُونَ مِنَ یَدِهِ وَ لِسانِهِ»

کسی ایمان بیشتری دارد که خوش اخلاق تر باشد و مسلمان کسی است که مسلمانان از دست و زبان او در آسایش باشند.

بنابر فرمایش حضرت رسول اکرم (ص) کسی ایمان کاملتری دارد که خوش اخلاق تر باشد و مسلمان کسی است که دیگران از دست و زبان او آسوده باشند نه این که زبان و دستش آزاردهنده باشد و هر کاری مطابق با هوای نفس اوست انجام دهد و نه این که دستی هرز داشته باشد و زبان او هم جز دل آزاری کاری نکند مسلمان کسی است که دیگران از دست و زبان او جز خیر و خوبی و نیکی چیزی نبینند. برای رسیدن به حسن خلق و حسن معاشرت دو وظیفه مطرح است: اول آنکه با مددجستن از خدا و عنایات الهی گام برداشته شود دوم آن که در این راه کوشش تمرین شود.

امام صادق (ع) می فرماید:

« مَن لَم یَجعَل لَهُ مِن نَفسِهِ واعِظاً فَاِنَّ مَوعِظَهَ النّاسِ لَن تُغنِیَ عَنهُ شَیئاض»

کسی که خود واعظ خویش نباشد موعظۀ مردم در او اثر ندارد.

جایگاه اصلی حسن معاشرت

بالاترین جایگاه حسن خلق و حسن معاشرت خانواده است؛ زیرا افراد برای حفظ شؤون اجتماعی خود در جامعه مجبورند خوش اخلاق باشند در صورتی که در اجرای اخلاقیات مرز خدا رعایت گردد و بندگان وارد واید عبودیت گردند از اجر عظیمی برخوردار خواهند بود.

صبر و بردباری از امتیازات اصلی اخلاقی خانوادگی است. اگر انسانها به مقدرات الهی راضی باشند و باور کنند که خداوند بهترین را برای بنده اش مقدر می کند دیگر ناراحتی و نارضایتی به قلبشان راه نخواهد داد و در نتیجه از گلایه کردن ها کم خواهد شد و به دنبال آن اخلاق خوش بر خانواده حاکم می گردد. آنان باید قلب خود را به یکباره به مقدرات الهی راضی کنند و مطمئن باشند که همۀ دنیا را به انسان نمی دهند که اگر همۀ دنیا را هم بدهند بازهم طبع انسانی راضی نمی شود.

گفت چشم تنگ دنیا دوست را
یا قناعت پر کند یا خاک گور

در زندگی خانوادگی قانع بودن از عوامل رضایت است. در دعای طواف می خوانیم:

رَبِّ قَنِّعنی بِما رَزَقتَنی وَ بارِک لی فیما آتَیتَنی

خدایا مرا به آنچه روزی ام کرده ای قانع گردان و آنچه را به من عطا کرده ای برایم مبارک ساز.

ابزار ایجاد حسن معاشرت

مهمترین ابزار برای ایجاد حسن خلق و رسیدن به معاشرت نیکو زبان است. زبان نشان دهنده و به نمایش گذارندۀ وجوه مختلف شخصیتی افراد است.

تا مرد سخن نگفته باشد
عیب و هنرش نهفته باشد

حرکات زبان و الفاظی که به زبان جاری می شود جزء رفتارهای انسانی محسوب می گردد لذا باید به شدت مراقب زبان بود. در خصوص نحوۀ سخن گفتن و عفت کلام اشاراتی شد اما باید توجه داشت که برای خوب سخن گفتن باید تمرین کرد و این در خانواده شدنی است و فقط نیازمند کمی توجه است. معمولاً فرزندان در برابر والدین خوش زبان حالت خشوع به خود می گیرند اما پدرانی که بدزبانند فرزندانشان هم جواب آنها را می دهد و نوعی حالت پرخاش نسبت به پدران می کنند. البته والدین موظف اند فرزندان خود را نیز به خوش زبانی بخصوص در خانواده تشویق کنند و آنها را از بدزبانی پرهیز دهند؛ چون اگر بدزبانی به صورت عادت درآید اصلاح آن کاری مشکل خواهد بود. در آموختن آداب زندگی نحوه خوب سخن گفتن آموزش جدی تری را می طلبد.